خصوصی شدن در دفترخاطرات و پروفایل عمومی

توجه
همراهان عزیز خانواده‌ی صمیمی عباس‌منش‌،
در راستای کمک به رشد و پیشرفت شما‌، دوری از حاشیه‌ها و تمرکز روی مسائل اساسی‌، دیدگاه‌های پروفایل و همچنین دفتر خاطرات طبق تصمیم استاد عباس‌منش خصوصی شده‌اند و فقط توسط صاحب پروفایل قابل مشاهده هستند. استاد توصیه می‌کنند که تجربیات و دیدگاه‌های خودتان را که با توجه به هر قسمت از هر دوره‌، یا هر فایل دانلودی کسب کرده‌اید را در بخش دیدگاه‌های همان فایل ارسال کنید تا دقیقا بتوانید در هر بخش‌، دیدگاه‌های خودتان و دوستان دیگرتان در همان مورد را به صورت یک‌جا مشاهده کنید و همچنین روند پیشرفت خود و دوستانتان را در دیدگاه‌هایی که در هر فایل دارند مشاهده نمایید. بعلاوه‌، دیدگاه‌های شما در بخش دیدگاه‌ها بسیار بیشتر از دفتر خاطرات یا پروفایل عمومی مشاهده می‌شوند و دوستان بسیار بیشتری می‌توانند از آن‌ها استفاده نمایند.
همه‌ی این تغییرات‌، در راستای ارتقاء کیفیت بخش دیدگاه‌های سایت‌، و همچنین کمک به رشد و پیشرفت اعضای خانواده‌، و دوری از حاشیه‌ها و پرداختن به اصل می‌باشد.
100 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Ramtin Seisan» در این صفحه: 1
  1. -
    Ramtin Seisan گفته:
    مدت عضویت: 2926 روز

    به نام خداوند قدرتمند

    دیشب تاریخ ٢٩ نوامبر وقتی خانوادم خواستن از خونه جنگلیمون برگردن، به من الهام شد که تنها اونجا بمونم و به ترسم غلبه کنم، میتونم به جرات بگم این بزرگترین ترس من بود، حتی نمیتونستم توی ذهنم بهش فکر کنم، اما خیلی دوست داشتم این قدرت کنترل ذهنم رو پیدا کنم، ایمانم رو نشون بدم و به اموزه هام عمل کنم، بالاخره به بچه ها گفتم من شب میمونم، حرفهایی که بهم گفتن:

    لیندا خواهرم گفت نه بابا نمون اینجا، چرا باید به این ترس غلبه کنی آخه؟ دلیلی نداره ادم خودش رو اذیت کنه…

    ماریا عروس خواهرم گفت من میمونم پیشت 🤣منم گفتم نه من میخوام تنها بمونم چون میترسم

    مهراد همسر لیندا گفت میدونی کرایه تاکسی تا خونه چنده؟ حداقل ١٠٠ یورو

    داداشم و امین گفتن خیلی عالیه عزیزم بمون و به ترست غلبه کن که بفهمی هیچ ترسی نداره

    من حتی کیف پول و کارتم هم باهام نبود ولی از داداشم گرفتم چون نمیخواستم هیچ بهونه ای باعث بشه به این الهام عمل نکنم

    با توجه به اینکه حتی ماشین ندارم و حتی هیچ ایده ای نداشتم چطور باید برگردم، هوا برفی هست و زیبا و من خیلی خیلی خوشحال و سپاسگزارم از خداوند که من رو هدایت کرد، پا در دل بزرگترین ترسم گذاشتم و بر خلاف انتظارم، ترسم خیلی زیاد نبود و حتی تا صبح ۵ بار رفتم توی حیاط دستشویی چون توی ساختمان دستشویی نداریم،

    با تاکسی راحت برگشتم خونه و شکر گزار خداوندم

    خیلی خوشحالم و ایمان دارم که من واقعا میخوام موفق شم، واقعا میخوام تغییر کنم، و براش قدم بر میدارم ، خیلی خوشحالم و امروز به خودم یه جایزه میدم.

    خداوندا سپاسگزارم که هدایتم کردی، بهم قدرت غلبه بر بزرگترین ترسم رو دادی، برای وجود بهترین استاد دنیا شکر گزارم، غلبه بر ترسهام و هزاران تغییر دیگه فقط بخاطر اموزه های استاد عزیزم هست، شکر شکر شکر برای این احساس عالی که دارم.

    Somi

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: