سفر به دور آمریکا، لحظه به لحظه و ماجرا به ماجرا، نتیجهی ایمان راسخ استاد عباسمنش و جهاد اکبر ایشان برای درک و اجرای قوانین خداوند را به تصویر کشیده است که- نه یک شبه– بلکه در طی یک فرایند ادامه دار (که هم اکنون نیز ادامه دارد)، زندگی ایشان را از یک اتاق سیمانی و رانندگی با تاکسی، به آزادی مالی و زمانی و مکانی به معنای حقیقیاش هدایت کرده است.
همان قوانینی که، قدم به قدم و مرحله به مرحله در دورههای مختلف، توسط استاد عباسمنش آموزش داده شده است.
استاد عباسمنش در ابتدای هر دوره می گوید به خودت تعهد بده که شیوههای قبلی ات را کنار بگذاری و به خودت فرصت بده تا حداقل ۶ ماه به شیوهی این آموزشها زندگی کنی. دلیل تأکید ایشان برای این تعهد این است که:
ایشان میداند فقط چنین جنسی از جهاد اکبر، این نتایج را در زندگی هر فردی ایجاد میکند که، مثل ایشان، این آگاهیها را باور و اجرا کند.
«برنامهی سفر به دور آمریکا»، نتیجهی زندگی به شیوهای را به تصویر کشیده است که شما به عنوان آموزشهای دورهی ۱۲ قدم میشناسید. تا مفهوم آن آموزشها را درک کنید، چگونگی اجرایشان را برای ساختن هر جنبهای از زندگیتان بیاموزید و از طریق حل هر مسئله و تضادی که با آن مواجه میشوید، هم رشد کنید و هم کمک کنید جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
این سفرنامه مکمل خوبی است تا، وقتی پای حرفها و پیامهای زندگی سازِ آموزشهای استاد مینشینید، آنها را نه به عنوان حرفهای انرژی بخش و زیبا، بلکه به عنوان وحی منزل، به عنوان «تنها همین است و جز این نیست» و در یک کلام، به عنوان اصل، درک کنید تا از عهدهی نجواهای ذهن، تردیدها و بهانههای او در برابر اجرای آنها برآیید، مقاومتها را کنار بگذارید و زندگی به شیوهی این آموزهها را جایگزین هر شیوهی دیگری نمایید که اشتباهاُ به عنوان عامل اصلی در نظر گرفته بودید.
زندگی در شرایطی از آزادی مالی، زمانی و مکانی، سلامتی و عشق که، در «برنامهی سفر به دور آمریکا» مشاهده میکنید، ساخته و پرداختهی کنترل ذهن، عمل به قوانین خداوند و تغییر باورهاست:
نتیجهی فکر خداوند را خواندن، قوانینش را فهمیدن و با آن قانین هماهنگ شدن و زندگی کردن است به شیوهی جلسات «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن- دوره ۱۲ قدم».
برکتهای این سفر و دستان خداوند که-هر بار به شیوهی منحصر به فرد خود- ما را در برابر این نیرو و راهکارهایش سرسپردهتر و تسلیمتر میسازد، نتیجهی کنار گذاشتن پاروها به شیوهی «قدم چهارم| دوره ۱۲ قدم» و روی جریان هدایتِ نیرویی سوار شدن است که هر کدام از ما به اندازهی یقینمان به وجود این نیرو، به آن دسترسی داریم.
زیباییهایی که گویی هیچ انتهایی برایشان نیست، بلکه هر بار حیرتانگیزتر از قبل، لحظههایمان را آراسته میکند، نتیجهی «زندگی در لحظه به شیوهی تمرین ستارهی قطبی» است.
قطعاً هرچه آگاهیهای خالص و ناب گفته شده در این دورهها را بهتر درک میکنیم و بیشتر اجرا میکنیم، باورهای قدرتمندکنندهتری در ناخودآگاهمان ساخته میشود و ما را از مسیرهای سادهتر به سمت زیباییها و نعمتهای بیشتری هدایت میکند، آدمهای باکیفیتتری را وارد روابطمان میسازد، مشتریهای باکیفیتتری را وارد کسب و کارمان میسازد، سلامتی بیشتری را وارد جسم و جانمان میکند و روابط عاشقانهتر و زیباتری برایمان میسازد و مهمتر از همه، یقینمان را به ربّ، به نیرویی که زندگیمان را در دست فرکانسهای خودمان قرار داده و هماهنگ شدن با قوانینش- به عنوان تنها اصل و اساس- کاملتر میکند.
برای همین است که میگوییم، تغییر، یک فرایند تکاملی است.
بنابراین، اگر برنامهای برای تغییر شرایط مالی، روابط، سلامتیات داری و برای ایجاد این تغییر به اندازهی کافی متعهد و جدّی هستی، کار را از چکاپ فرکانسی قدم اول شروع کن.
این چکاپ را انجام بده و عکس قبل از عمل را از تمام جنبههای زندگیات بگیر، سپس آن جهاد اکبر حقیقی را به کمک آموزشهای قدم اول | دوره ۱۲ قدم، به راه انداز و حداقل یک سال به شیوه ۱۲ قدم زندگی کن. سپس در قدم ۱۲ام، دوباره آن چکاپ را انجام بده و عکس بعد از عمل زندگیات را با عکس یک سال پیش مقایسه کن. سپس تغییرات را آنقدر وسیع خواهی یافت که دیگر نمیتوانی به شیوهی دیگری زندگی کنی، چون زندگیات هیچ ربطی به چکاپ فرکانسی قدم اول ندارد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲36MB40 دقیقه
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲600MB40 دقیقه
سلام به همگی..
قبل ازاینکه بخوام از استاد عباس منش سپاسگزار باشم بابت این سایت خوبشون باید از خدای مهربانم سپاسگزاری کنم که منو به بهترین شکل ممکن به این راه زیبا وآرام هدایت کرد..
مریم شایسته عزیز تمام فایل های سفرنامه رو با جان دل پیگیری میکنم و خودم رو در تمام لحظات کنارتون حس میکنم..
زمانی که مسابقه مطرح شد نتونستم هیچ قسمتی رو بهترین قسمت معرفی کنم چون حس خاص و ناب شما رو در ضبط تک تک لحظات درک میکردم..لحظاتی که گاها فریاد میکشیدی وای خدا اینوووو…ولحظاتی که آرام می گفتی دیوانه شدم از دیدن این همه زیبایی.. هیچ وقت اون لحظه ایی که بادیدن معماری ارکانیک بهت دست داد و زبانت از بیان حس واقعیت قاصر بود رو ازیاد نمیبرم..اون لحظه حس کردم به ارزوی دیرینه و عجیبت دست پیدا کردی و حال کودکی رو داشتی که دلت میخواست پرواز کنی و فررریاد بکشی ازت ممنونم خداجون..وبه همین علت انتخاب بهترین قسمت برام سخت شد و توی مسابقه شرکت نکردم..
اما با دیدن این قسمت از سفرنامه میخوام بگم از نظر من بهترین قسمت این سفرنامه خالصانه صحبت کردن استاد با شما بود و هیجانی که در کلام ورفتارشون نسبت به انجام این کار توسط شما کاملا مشهود بود و حسی که آخرآخرش باز هم شما از هیجان وذوقت نتونستی کامل بیانش کنی و با اشک چشمت به من فهماندی که در برابر قدرت بی همتای معبودمان سرفرود آوردی..
با شروع سفرنامه شما من هم سفری به درون خودم آغاز کردم و این روزها باتمام موانعی که سرراهم هست عجیب ارامم و مطیع پروردگار مهربانم که هرلحظه درکنار منه..این روزها جور دیگری زیبایی های اطرافم رو حس میکنم وبابت هرلحظه شاکر خدای عزیزم هستم..دیروز با دیدن زیبایی زنده رود جاری ام پی بردم که همه جا میتوان خوب دید و ذوق کرد واشک شوق ریخت..وبعد از مدتها دست به دوربین شدم واز تمام زیبایی های اطرافم که بسیار بسیار زیاد هم هست تصویربرداری کردم..
بدون هیچ محدودیتی همانند کودکیم پاهایم رو به زنده رود سپردم و همان حسی رو تجربه کردم که در یکی از اولین قسمت های سفرنامه زمانی که شما دستت رو به درون اب بردی و من خنک شدم..
به نظر من این قسمت از سفرنامه و صحبت بی ریای شما دو عزیز و حال خوبی که بهم دادید بهترین قسمت سفرنامه بود..
براتون آرزوی سعادت و سربلندی دارم..
در پناه معبود مهربان ووهاب شاد باشید..
دختری از دیار زنده رود