سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲

سفر به دور آمریکا‌، لحظه به لحظه و ماجرا به ماجرا‌، نتیجه‌ی ایمان راسخ استاد عباس‌منش و جهاد اکبر ایشان برای درک و اجرای قوانین خداوند را به تصویر کشیده است که‌- نه یک شبه– بلکه در طی یک فرایند ادامه دار‌‌ (که هم اکنون نیز ادامه دارد)‌، زندگی ایشان را از یک اتاق سیمانی و رانندگی با تاکسی‌، به آزادی مالی و زمانی و مکانی به معنای حقیقی‌اش هدایت کرده است.

همان قوانینی که‌، قدم به قدم و مرحله به مرحله در دوره‌های مختلف‌، توسط استاد عباس‌منش آموزش داده شده است.

استاد عباس‌منش در ابتدای هر دوره می گوید به خودت تعهد بده که شیوه‌های قبلی‌ ات را کنار بگذاری و به خودت فرصت بده تا حداقل ۶ ماه به شیوه‌ی این آموزش‌ها زندگی کنی. دلیل تأکید ایشان برای این تعهد این است که:

ایشان می‌داند فقط چنین جنسی از جهاد اکبر‌، این نتایج را در زندگی هر فردی ایجاد می‌کند که‌، مثل ایشان‌، این آگاهی‌ها را باور و اجرا کند.

«برنامه‌ی سفر به دور آمریکا»‌، نتیجه‌ی زندگی به شیوه‌‌ای را به تصویر کشیده است که شما به عنوان آموزش‌های دوره‌ی ۱۲ قدم می‌شناسید‌‌. تا مفهوم آن آموزش‌ها را درک کنید‌، چگونگی اجرای‌شان را برای ساختن هر جنبه‌ای از زندگی‌تان بیاموزید و از طریق حل هر مسئله و تضادی که با آن مواجه می‌شوید‌، هم رشد کنید و هم کمک کنید جهان جای بهتری برای زندگی باشد.

این سفرنامه مکمل خوبی است تا‌، وقتی پای حرف‌ها و پیام‌های زندگی سازِ آموزش‌های استاد می‌نشینید‌، آنها را نه به عنوان حرف‌های انرژ‌‌ی بخش و زیبا‌، بلکه به عنوان وحی منزل‌، به عنوان «تنها همین است و جز این نیست» و در یک کلام‌،  به عنوان اصل‌، درک کنید‌ تا از عهده‌ی نجواهای ذهن‌، تردیدها و بهانه‌های او در برابر اجرای آنها برآیید‌، مقاومت‌ها را کنار بگذارید و زندگی به شیوه‌ی این آموزه‌ها را جایگزین هر شیوه‌ی دیگری نمایید که اشتباهاُ به عنوان عامل اصلی در نظر گرفته بودید.

زندگی در شرایطی از آزادی مالی‌، زمانی و مکانی‌، سلامتی و عشق که‌، در «برنامه‌ی سفر به دور آمریکا» مشاهده می‌کنید‌، ساخته و پرداخته‌ی کنترل ذهن‌، عمل به قوانین خداوند و تغییر باورهاست:

نتیجه‌ی فکر خداوند را خواندن‌، قوانینش را فهمیدن و با آن قانین هماهنگ شدن و زندگی کردن است به شیوه‌ی جلسات «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن- دوره ۱۲ قدم».

برکت‌های این سفر و دستان خداوند که‌-هر بار به شیوه‌ی منحصر به فرد خود‌- ما را در برابر این نیرو و راهکار‌هایش‌ سرسپرده‌تر و تسلیم‌تر می‌سازد‌، نتیجه‌ی کنار گذاشتن پاروها به شیوه‌ی «قدم چهارم| دوره ۱۲ قدم» و روی جریان هدایتِ نیرویی سوار شدن است که هر کدام از ما به اندازه‌ی یقین‌مان به وجود این نیرو‌، به آن دسترسی داریم. 

زیبایی‌هایی که گویی هیچ انتهایی برای‌شان نیست‌، بلکه هر بار حیرت‌انگیزتر از قبل، لحظه‌های‌مان را آراسته می‌کند‌، نتیجه‌ی «زندگی در لحظه به شیوه‌ی تمرین ستاره‌ی قطبی» است.

قطعاً هرچه آگاهی‌های خالص و ناب گفته شده در این دوره‌ها را بهتر درک می‌کنیم‌ و بیشتر اجرا می‌کنیم‌، باورهای قدرتمندکننده‌تری در ناخودآگاه‌مان ساخته می‌شود و ما را از مسیرهای ساده‌تر به سمت زیبایی‌ها و نعمتهای بیشتری هدایت می‌کند‌، آدمهای باکیفیت‌تری را وارد روابط‌مان می‌سازد‌، مشتری‌های باکیفیت‌تری را وارد کسب و کارمان می‌سازد‌، سلامتی بیشتری را وارد جسم و جان‌مان می‌کند و روابط عاشقانه‌تر و زیباتری برای‌مان می‌سازد و مهم‌تر از همه‌، یقین‌مان را به ربّ‌، به نیرویی که زندگی‌مان را در دست فرکانس‌های خودمان قرار داده‌ و هماهنگ شدن با قوانینش‌- به عنوان تنها اصل و اساس- کامل‌تر می‌کند.

برای همین است که می‌گوییم‌، تغییر‌، یک فرایند تکاملی است.

بنابراین‌، اگر برنامه‌ای برای تغییر شرایط مالی‌، روابط‌، سلامتی‌ات داری و برای ایجاد این تغییر به اندازه‌ی کافی متعهد و جدّی هستی‌، کار را از چکاپ فرکانسی قدم اول شروع کن.

این چکاپ را انجام بده و عکس قبل از عمل را از تمام جنبه‌های زندگی‌ات بگیر‌، سپس آن جهاد اکبر حقیقی را به کمک آموزش‌های قدم اول | دوره ۱۲ قدم‌، به راه انداز و حداقل یک سال به شیوه ۱۲ قدم زندگی کن. سپس در قدم ۱۲‌ام‌، دوباره آن چکاپ را انجام بده و عکس بعد از عمل زندگی‌ات را با عکس یک سال پیش مقایسه کن. سپس تغییرات را آنقدر وسیع خواهی یافت که دیگر نمی‌توانی به شیوه‌ی دیگری زندگی کنی‌، چون  زندگی‌ات هیچ ربطی به چکاپ فرکانسی قدم اول ندارد.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲
    36MB
    40 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲
    600MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اکرم زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    سلام بر عزیز دلم استاد و مریم مهربانم،،،هنوز فرکانس های شما و عطر خداوند را حس می کنم،،،،اشک مجالم نمیده بنویسم،،،،استاد و مریم جون همه ی حرفاتون را ،،حس تون را ،،اتفاقاتون را،،،با تمام وجودم درک می کنم،،،اصلا استاد بخدا مگه میشه یه نفر اینقد با شما هم مدار باشه،،،حرفایی که از زبان شما میاد حرفای یه عمر منه،،،،چه سفرایی که ۲۰روز بدون برنامه رفتیم ،،بدون بررسی مسیر و رفتن جای بکر و زیبا و اشک و گریه و تسبیح خدا،،،،،استاد امشب هزاران هزار بار انگیزه ام بیشتر شد که تجسم کنم و خلق کنم و بیام امریکا پیش شما ،،،،پا به پای شما از سفرام ،،از دیدن خدا در لحظه های سخت زندگیم،،،از خلق کردن هام ،،از لذت بردن هام از زیبایی های طبیعت ،،،،همه و همه از نزدیک براتون ،،بگم………خدای من خدای من ،،،همین چند روز پیش بود هدایتم کردی به یه سفر زیبا ،،،یادمه مریم جون و استاد توی یه فایل از سفرنامه کنار رودخانه ای بودند و مریم جون دستش را به اب می زد و حسش را می گفت ،،،بعد از دیدن فایل با خواهرم آزاده که عضو سایت هست و با هم پیش می رویم ،،رفتیم سفر ،،،دقیقا همون رودخونه و اب خنک و حس و حال عالی ،،،خواهرم فیلم می گرفت دستش را توی آب تکان می داد یاد مریم جون افتاد و اون فایل ،،،،رفتیم جلو تر ،،،،شاید اگه بگم استاد این نقطه را خوب بشناسند ،،،منطقه ای به نام دنگزلو از پا دنا و سی سخت یاسوج،،،،،استاد همراه دوستمون رفتیم در دل کوه ایشون به من گفت غاری بکر اینجاست که با ریزش کوه دریچه بسته شده و فقط فقط یه حفره است که بصورت خوابیده میشه وارد غار شد ولی این غار بکر چند راهرو داره که هنوز کشف نشده و عمومی نیست ،،،خواهرم گفت نمیاد و من و دو فرزندم به همراه این اقا رفتیم داخل ،،،عجیب و غریب ،،،،با نور گوشی در بین راهروهای خیس و قندیل های سنگی و تنگ و تاریک که یه راهرو باید از سخره بالا می رفتی ویه راهرو نشسته می رفتی و هر چه جلو می رفتی صدای آب بلند و بلند تر میشد و من اونجا حس شما که الان می گفتید را داشتم فقط و فقط عطر خدا بود و نشانه ی عظمت خدا ،،،،تمام وجودم تسبیح رب العالمین بود ،،دلم می خواست فریاد بزنم با اینکه قبلاچند غار عظیم و عجیب دیده بودم ولی این خیلی بکر و روحانی و عجیب بود ،،،،،،خدای من ،،مگر می شود عظمت تو را دید و سجده نکرد ،،،،خدای من ،،،وقتی میگم استاد شما را می فهمم دروغ نمیگم ،،،وقتی مریم جون اشک می ریزه و حرف می زنه منم پا به پای شما حتی بیشتر اشک می ریزم چون خودم یه عمر توحیدی زندگی کردم و اگر نبود توجه به نکات مثبت در اوج سختی های زندگیم اینقد قشنگ خداوند هدایتم نمی کرد ،،،،به الله یکتا ایمان دارم که هدایت شده ام و هر لحظه هدایت می شوم به درک جهان هستی و قوانین آن ،،،،،،،،،اصلا هدایت من به هدایت به سمت استاد شروع شد ،،،من متولد شدم دوباره به دنیا آمدم آگاهانه متولد شدم و هر روز دارم در مدار و فرکانس جهان بینی رشد می کنم ،،،،بعضی وقتا می خوام فریاد بزنم ،،،بعضی وقتا از شوق نمی تونم چطور سپاسگزاری ام را به خدا ابراز کنم لال میشم و اشک می ریزم….خدایا ایمان دارم منم یه روز میرم امریکا توی بهشت استاد روزها از معجزات زندگیم برای استاد و مریم جون میگم و با هم ،،،هم فرکانس میشیم و اشک شوق و سپاسگزاری می ریزیم

    با امید اون روز که خیلی دور نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: