سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲ - صفحه 13

348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    قاسم علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان و مایک عزیز، دلم می خواهد فقط بنویسم خدا را شاکرم و سپاسگزارم در دهه ای بدنیا اومدم که با چنین استادی همگام و اشنا شدم و همسفر شدم که سراسر آگاهی ، برکت ، زیبایی ، خیر ، آموزش ، انرژی ، قدرت وثروت در تمام جنبه ها .. چیز دگر نیست خیلی خوشحالم همیشه جز شکرگزاری هام بوده که خدا را شکر منو با استاد اشنا کردی و برکت بده به زندگی استاد هزاران برابر ،خواستم بگم این فایل ها سفرنامه که خانم شایسته زحمت شو کشیدن حتی از فایل ها استاد هم تاثیرگذاریش بیشتره ، دلیلش چرا ؟؟؟می گم براتون

    ذهن انسان تصاویر و فیلم ، دیدن face to face ،راحت تر save می کنه و راحت تر به خاطر می سپاره چون همین باورها مخرب ما هم بیشترش با دیدن شنیدن شکل گرفته براش باورپذیرتره و مقاومت اش کمتره ،اگر ما بخواهیم یک زبان جدید یاد بگیریم اگر لغت یا جمله ایی با تصویر یاد بگیریم خیلی راحت تر میره تو ناخوداگاه یا لغت ،جمله ایی رو تو فیلم یاد بگیریم دیگه میره تو ناخوداگاه خواستم بگم ایجاد باورهای جدید مثل یک زبان جدید یا سواد جدید است فایل ها استاد طلا هستند ولی باید درک شن اما فایل ها سفرنامه که یکبار دیدم الان چشمامو می بندم بیشتر تصایر فایل سفرنامه و صحبت هایی که شده و صداگزاری ها که شده رو‌ فایل سفرنامه تو گوشم نجوا می کنه تو علم روانشناسی هم مشکل بزرگ شون اینه چیزهایی که دیده نمیشه هر چه با حرف ،تکرار می گویند به مریضا چون نمی ببیند ذهن شون پس میزنه انکار می کنه ، واقعا خانم شایسته کار بزرگی انجام دادند که ما قانون رو بزبان تصاویر راحت تر درک کنیم ، تصاویر ، فایل ها تصویری ،قدرت یادگیریش به مراتب بیشتر است از صحبت کردن برا ذهن ، تشکر از خانم شایسته و استاد عزیز 8/4/2019

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3288 روز

    سلام به همگی

    استاد جونم

    چون دیدن یک عمل و شنیدن یک عمل , برای اینکه اون کار و انجام یدی , مثل سرعت حرکت پیکان در مقایسه با سرعت حرکت بنز هست , و خانم شایسته, به این حسش که دوست داشته ما هم ببینیم , که شما چطور عمل میکردین به حرف هایی که میگین, و این خواسته در ایشون به وجود میاد که به ما هم نشون بده, چون دیده وقتی عملکرد شما رو در کنار دوره هایی که میخریدن , میدین , بیشتر به صورت عملی استفاده میکرده, استاد مرسی که با خانم شایسته هماهنگ شدید, خود من تا حالا به غیر از زمانی که قدم 1 و گرفتم , اینقدر practical نبودم , واقعا خدا روشکر میکنم, به خاطر ثانیه ثانیه این سفرنامه

    این رو هم بگم , استاد در تمام زمینه ها دقیقا همون چیزی که در دوره ها میگن,ولی خود من , تا وقتی که حالا یک سری فایل ها از زندگیوتفریحاتشون تا قبل از سفرنامه هم بود, ولیبا این سفرنامه , تمام اون حرف هایی که استاد میگفتن, در این زمینه این باور, این نتیجه رو من خودم دارم تو زندگیم دارم, الان برای من داره اون باورها بمب بمب practical بهشون ناخودآگاه عمل میکنم

    اصلا دید عملی از استاد, باورهایی که تو این 2 سال ساختم و دارم بیشتر عملی میکنم, با اینکه خیلی من در زمینه های مختلف نتیجه گرفتم, اما ناپایدار بوده, احساس میکنم, دارم ثثبیت شدن, ووارد مدار بالاتر شدن و بیشتر درک میکنم ,

    همینکه خودم نوشتن نظراتم بیشتر شده, و دقیقا میفهمم این نوشتن چقدر در جابه جایی مدار تاثیر گذاشته, و اصلا به زور نمینویسم , با عشق مینویسم , خود به خود میاد, و یک حس رهایی بهم میده نوشت در سایت , ومهمتر از اون نظرات بچه ها رو میخونم , که واقعا اینقدر آگاهی ها نظرات بالاست که غرق میشم در زمان, با اینکه ذهنم میگه نازی کارهات مونده, ولی خیلی قشنگ میتونم کنترلش کنم, و میگم , این کار الان برای من لذت بخش و احساس خوب هم نه احساس فوق العاده میده, و مهمترین موضوع زندگی من داشتن احساس خوبم هست , حس خوب هم که خود خداست , آرامش .

    و هر روز ی که فایل های سفرنامه رو میبینم, با خودم میگم , بابا دختر (خانم شایسته عزیزم) تو چه میکنی با من با عمل به این حسی که بهت گفت زندگی این بشر و به تصویر بکشی ,

    خدایا شکرت که در زمانی در این جهان وارد شدم, که وارد این مسیر شدم, و این تصاویر و فیلم های زیبا رو هم زمان که داره آماده میشه میبینم و در همین زمان هستم

    استاد عزیرم و خانم شایسته عزیزم , آمریکا میبینمتون

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    حسنخانی گفته:
    مدت عضویت: 3634 روز

    سلام چه جالب است که فکر میکردم آدم مثبت نگری شدم با گوش دادن این فایل تازه فهمیدم وقتی از همسرم بد میگویم وقتی از رفتار دخترهایم نالان هستم وقتی پشت ماشین به راننده های دیگر غر میزنم وقتی وقتی وقتی ….

    انگار نه هنوز همان آدمم باید یاد بگیرم بشنوم صدای پرندگان را که هر صبح مرا بیدار میکنند ببینم خنده های کودکانه را و حرفه ای بامزه شان را درک کنم مهربانی ها و محبت و دوست داشتن همسرم و…

    میدانید واقعا ساده نیست حتی همسرم بهم گوشزد میکند و من میگویم نه الان میخام عصبانی و منفی باشم!

    من فکر میکنم خانم شایسته در کنار شما قرار گرفتن تا شما را راحت تر به جلو پیش ببرند.

    دلم میخاد بدونم خدا در ذهن شما چگونه است؟ چگونه درکش کردید و به این اتفاقات روبرو میشوید؟

    من وقتی استاد گفتند بامن هم فرکانس هستید نفهمیدم یعنی چی اما وقتی رابطه ام با همسرم عاشقانه تر شد وقتی رفتم کنار آبشار رفتم به طبیعت به زیباییها به سفر تازه فهمیدم هم فرکانس بودن و تاثیر این سفرنامه چیست.

    چه جالب که خواب دیدم که یک کسی گفت تو به همه چیز میرسی.میدانم این بخاطر هم فرکانسی با شماست.

    اگر یک کم به حرفه ای استاد در زندگی عمل کنیم ماهم زیباییهای شگفت انگیزی را خواهیم داشت و اتفاقات معجزه آسا.

    جالب است که ما همه یاد گرفتیم یک زندگی مجلل با یک خانه عالی و ماشین لوکس و یک ویلا و کار خوب و سفرهای سالی دوبار یعنی زندگی پولداری اما وقتی دیدم استاد بااین همه دارایی هنوز امید و هدف دارید گفتم من چقدر از خدا میخاهم؟

    خدایا سپاسگزارم که این همه زیبایی را میتوانم ببینم و حس کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3288 روز

    سلام به همگی

    خدایا شکرت

    خانم شایسته عزیزم , یک حس آزادی و رهایی عجیب این جمله شما به من داد, نیاز نیست به دنبال یک کار خاص بگردم که مثلا موفقیت در اون هست , بلکه اون کاری که عشق و علاقه تو باشه , و باورهای درست هم داشته باشم, اصلا هر چقدر هم اون کار در ظاهر به نظر مسخره بیاد, ولی میترکونه, داشتم به خودم میگفتم, همین گیتار برقی از نظر من شاید یک سبک آهنگ خیلی بی خود باشه, ولی همین سبک موزه داره, خیلی درک این جمله شما ,یه حسی قلقک داد به ته دلم, عاشقتم

    وقتی میگی نوشته های ما به این فیلم ها جون میده, منی که حوصله نوشتن نداره, اصلا یک عشق عجیبی پیدا میکنم برای نوشتن , و برخلاف زمان های قبل , با مقامت کمتر و راحت مینویسم

    بوس بوس

    خدایا شکرت عاشقتم , مرسی بابت این همه زیبایی و نعمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    جمیله ظریفی گفته:
    مدت عضویت: 2167 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جون گلم ??

    خییییییییلی خوش حال شدم که بعد از یک هفته که از. مسافرت برگشتم امروز موفق شدم دوباره بیام سراغ سفرنامه امریکا ???

    خداروشکر وسپاس فراوان که بعد دیدن صحنه های ابشار نیاگارا و زیبا یی های سفر و تصویرسازی خودم در. اون مکانها خداوند. قسمت و روزیم کرد که در عرض هشت روز سفر به استان لرستان هر. روز کنار. یه ابشار و یه سراب و یه رودخونه باشم???

    هر لحظه که یاد سفرنامه دور امریکا میوفتادم میگفتم خدااااااااایا چقدر تو بزرگی چقدر زود نصیبم کردی منم از ابشار ها لذت ببرم ?

    الان تازه قسمت ۳۲ رو دیدم از اول تا اخر. قسمتش سراپا گوش شدم هر. جاش که خیلی به دلم می نشست صدای تشویق پرندگان پارک برای اون حرف و پیام استاد بیشتر میشد

    نوری که به صورت استاد میوفتاد و پرندگانی که از تصویر رد. میشدن تصدیقی از طرف خداوند بر پیام استاد بودن ????

    اخر فایل وقتی استاد عزیز با لبخند گفتن امریکا ببینیمتون????

    یک لحظه با تمام وجودم به شوق اومدم و خندیدم و اشکم بی اختیار سرازیر شد???

    خدای من واقعا از صمیم قلبم با تک تک سلولهای بدنم ازت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    واز استادعزیز و مریم خانم عزییییز که این لحظات و حرفها و حس وحال خوب رو برامون رقم میزنه ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2671 روز

    عاشقتونم

    چقدر این رابطه قشنگه

    گل مریم! با تمام احساسش داره عطر و بو ی عشق اش رو می پراکنه، خالص، بدون پرده و با قلبش داره صحنه ها رو می گیه

    و

    سید! چطور نگاهش می کنه، چطور می شنوه حرفهاش رو! عشق از پهنای صورتش به عالم ارسال می شه

    تا دقیقه 17 مکالمه قشنگ تون رو دیدم ، باید کامنت میذاشتم و بعد بقیه اش رو نگاه می کردم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رعنا کرمانشاهیان گفته:
    مدت عضویت: 3166 روز

    سلام به استاد عباسمنش و مریم مهربان و عزیزم.

    اول از همه تشکر میکنم بابت این مجموعه عالی سفرنامه که واقعا برای من و همسرم تاثیر گذار بود. دیروز بعد از دیدن فایل فارم استور منم وسوسه شدم که شیرینی پای درست کنم و چون گیلاس پیدا نکردم پای سیب و دارچین درست کردم و خونه رو از عطرش پر کردم.

    این روزا همه توجهم به زیبایی های زندگیمه. دیروز یک ایده به ذهنم رسید اینکه یک دوربین بردارم و زیبایی های زندگیمو و ثبت کنم اینطوری همش دنبال زیبایی ها می گردم و در عین حال یک مجموعه از زیبایی ها جمع میکنم که وقتی انرژیم کم میشه میتونم برم سراغش و ببینم زندگیم چقدر زیبایی داره و من چقدر غرق در خوشبختی و لذت هستم.

    چقدر احساس سپاسگذاری کردم وقتی دیدم من و همسرم هم دقیقا مثل شما و استاد رابطه عمیق احساسی داریم ما هم ساعت ها باهم درباره قوانین صحبت میکنیم دیشب مروری بر اتفاقات زیبای سال های گذشته داشتیم و انقدر احساس خوب داشتم که شب از خوشحالی خوابم نمیبرد و منتظر شروع یک روز زیبای دیگه بودم.

    خوشحالم که توی این مسیر زیبا با شما همسفر هستم و توی دوره ای به دنیا اومدم که انساهای فرشته ای مثل شما و استاد نفس میکشند و دنیارو جای زیباتری برای زندگی میکنند.

    وقتی از ابشار نیاگارا میگفتین و اشک میریختین منم بغض گلومو گرفته بود و در این شادی با شما شریک بودم. فقط میتونم بگم ممنونم از شما و خدا رو شاکرم که من رو توی این مسیر سراسر زیبایی و عشق قرار داد. دوستون دارم خیلی زیاد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محبوبه آگاهی گفته:
      مدت عضویت: 3264 روز

      سلام دوست عزیز?

      وقتی در سایت میبینم که تعداد زیادی از دوستانم در سایت در مورد رابطه خوبشون با همسرشون صحبت می کنند، به فراوانی در این جهان ایمان میارم، و خدا رو سپاسگزاری می کنم که اطرافم پر از همسرانیه که رابطه فوق العاده ای با هم دارند. زن و شوهرهای هماهنگی که هر کدوم روی خودش کار می کنه و با هم مراحل تکامل رو طی می کنند.

      خدایا سپاسگزارم?????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ندا اسدیان گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    سلام استاد عباسمنش و مریم عزیز..

    من نمیدونم چرا اینجوری شدولی خوب شد دیگه.حالا میگم چی شد ??.وقتی تو اوج قله بودم و فایل های دانلودی رو گوش میدادم و همچنین قدم ها رو.. و اصلا تو آسمون ها بودم ..هر چیزی رو فکر میکردم همون میشد احساس میکردم خدا هر لحظه کنارمه..به قول خودتون استادعزیز،،منم لطیف شده بودم،،با هر زیبایی ،با دیدن طبیعت ،حیوانات و….اشک تو چشمام جمع میشد ..تو عمرم چنین احساسی رو تجربه نکرده بودم..تو تعطیلات خرداد یه مسافرت یه هفته ای پیش اومد و من دور شدم از تموم اون فایلها با این که سعی میکردم گوش کنم ولی به دلیل اینکه همیشه مهمونی بودیم و دورو برمون شلوغ بود نشد..بعد از اینکه از سفر برگشتم با این که شروع کردم دوباره به گوش دادن ولی به هیچ عنوان اون حس دوباره برنگشت اون لطافت اون همه عشق و ذوق نمیدونم کجا رفت ?و من ناراحت از اینکه کاش نمیرفتم ..کاش همین تهران میموندم ..و باز دوباره یه مسافرت پیش اومد..و هفته ی قبل برگشتیم..البته تو ماشین و در مسیر صحبتهاتون و گوش میدادم.ولی میدونید اون حسی که اوایل داشتن دیگه نبود ..دور شدم از فرکانس ..به زور میخواستم خودم و دوباره ببرم تو فرکانس های اوایل ..ولی نشد که نشدو چه حس بدیه..که فک کنی دور شدی از خدا از زیباییها و از اون همه حسها..

    و چون من اون احساسات و فرکانس ها رو تجربه کرده بودم میدیدم که چه قد زجر آوره که دور بمونم ..من قدم سومم و تموم کرده بودم و همزمان شده بود با قسمت چهار یا پنج قدم چهارم که شما تو سایت گذاشته بودین..و من خوشحال از اینکه میتونم خودم و برسونم به شما ..ولی یه حسی بهم میگفت چه فایده که که فقط گوش میدی و نت برداری میکنی وقتی اون فرکانس و نداری و نمیتونی تو مدار باشی..البته بودمااا ولی اونجوری که اوایل بود نبود و فرکانس هام خیلی ضعیف شده بود ..با خودم گفتم باید یه تصمیم قاطع بگیرم..منی که یه سفرنامه از دستم در نمیرفت نزدیک ۱۰قسمت ازتون عقب بودم..مثل یهکسی بودم که یه چیزی رو میخواد دنبالش میگرده ..میدونه کجاست. ولی دست و دلش نیست که بره دنبالش..

    هر روز با خدا صحبت کردم..گفتم خدا جون مگه نه اینکه هر چی من بخوام ه تو هم همونو واسم میخوای خوب من میخوام دوباره برگردم به همون دوران طلایی یکی دوماهی که داشتم کمکم کن دستم و ول نکن..??

    تا این که چن روز پیش یه حسی مثل یه الهام بود و بهم گفت که برو و از قدم اول دوباره شروع کن و چن تا رو که بیشترین تاثیر و روت گذاشته شروع کن و تا وقتی دوباره به اون حالت برنگشتی نرو سراغ قدم چهارم..

    منم از پریروز همین کارو کردم .(من هر روز پیاده روی میرفتم به مدت یک ساعت ،،و در این مدت یه قسمت از قدم ها رو گوش میدادم ..)پریروز که رفتم پیاده روی قسمت دوم از قدم اول و گوش دادم..دیروز هم قسمت چهارم از قدم دوم ..و امروز هم قسمت سی و یک و سی و دو سفرنامه رو گوش دادم..

    و چه قد حس خوبی گرفتم ..احساس میکنم دوباره دارم برمیگردم به همون دوران طلایی ..

    یه چیزه جالب بهتون بگم من اوایل موقع آشپزی و اتو کشیدن و… و به هر حال هر کاری که میتونستم هندزفری بزارم و صحبتاتون و گوش کنم این کارو انجام میدادم..و امروز هم به صورت کاملا ناخوداگاه این کارو انجام دادم.این فقط یه چیز میرسونه دیگه..

    و سفرنامه ای که حالم و دگرگون کرد..قست سی و یک که عالی بود..ولی قسمت سی و دو..مریم جون من پا به پات اشک ریختم هر چن نمیدیدمت ولی کاملا حست و میفهمیدم اشکات و میدیدم ..این حال خوب و واسه همه آرزو میکنم..چون حسش کرده بودم و الان هم به لطف خدا و کمکش دوباره برگشتم نه صددر صد ..ولی بیشتر راه و اومدم..

    استاد استاد …وای نگم از اون صدای پرنده ها جیرجیرک ها کلاغ?? ….وای چه حسی بود..من نصف حواسم پیش صحبت های شما بود و نصف دیگش پیش اون صداهایی که میشنیدم و هیچ جوری نمیتونستم دست از سرشون بردارم..رویایی بود.. عالی بود..چشام و میبستم و با تموم وجودم گوش میدادم.. چه قدر زیبا بود ،خدایا ممنونم ممنونم که من دوباره آشتی کردم با خودم ..وقتی که اخرش گفتین ببینمتون تو امریکا..یه چیزی تو قلبم لرزید اون حسی که گرفتم ازتون و البته میگرفتم همیشه..صداقتتون وعشقی که میدین به همگی ما. شما و مریم عزیز ..چه قد دوستون دارم خدا میدونه ..?

    اون لحظه که خداحافظی کردین و مثل همیشه گفتین که عاشقتونم اشک تو چشمام جمع شده بود ..اون لحظه من رو فرش نشسته بودم یه جورایی دراز کشیده بودم..همون لحظه چشمم خورد به یه مورچه که داشت از رو فرش رد میشد من فقط نگاهش کردم و گریه کردم.. نگاهش کردم و قدرت خدا رو بیشتر درک کردم ..فک کن با دیدن یه مورچه ?من دوباره برگشتم و این بار با قدرت بیشتر و تمرکز بیشتر روی زیبایی ها و سپاسگزاری بیشتر ..??

    و دیگه برنمیگردم به حال بدم..

    سپاس فراوان استاد.مریم عزیز ..که این سفرنامه ها و فایلهارو واسه ما آماده میکنین..

    به قول شما استاد جان موفقیت باید مداوم باشه و باید پشت هم باشه و نباید بینش فاصله بندازیم ..

    دوستون دارم همتون و ودوستان هم قدمی من ..امیدوارم همیشه بخندین شاد باشین و از تک تک لحظه های زندگیتون لذت ببرین..

    عاشقتم خدا ..و همیشه هدایتم کن.????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3816 روز

      آقااا اقااا

      سفر .. تنهایی .. ماشین … کوه نوردی .. پرواز .. قدم .. دوره 12 قدم .. صحبت با خدا .. پایتخت .. آشپزی واوووو واوو باریکلاا چه زندگی هیجان انگیزی ای جانم

      من واقعا لذت بردم از خواندن این کامنت ارزشمند و الهام بخش

      واقعا از تو ممنونم دوست بینظیر و گلِ مهربون من ندا جونِ مهربونِ خوش قلب ای جانم به این اشک هایی که ریختی به قدرت خدایی که پی بردی .. بله بله خدایاا شکرت به خاطر عظمت فراتر از درک بشری ما

      خدایا شکرت

      دوست دارم ندا جان

      نوشتم تا تشکری ازت کرده باشم به خاطر اینکه لبخند من را بیشتر کردی حالم را بهتر کردی احساس خوشبختی و سعادت و آرامش و ثروت بیشتری میکنم الان به جرئت خدایاا شکرت خدایا شکرت

      به خاطر وجود ارزشنمند تحسین برانگیزت از خدا جونمون سپاس گزارم

      الهی که همیشه روی قله باشی …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: