سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲ - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-14 18:57:172024-07-31 12:12:21سفر به دور آمریکا | پاسخ به مسابقه جلسه ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق زیباییها
سلام و سپاس فراوان به استاد عباسمنش عزیز و مریم مهربون
به به استاد بعد از مدتها تو محیط سرسبز به این صورت صحبت کردید و خیلی حس خوبی بهم داد.
خداروشکر برای دیدن این فایل زیبا
خداروشکر برای شنیدن صحبتهای دلنشین شما
قربون اشکهای مریم جون ???
من اون لحظه ای که مریم جون صحبت میکردند تصویر چهره شون رو تجسم کردم که داره اشک میریزه چون از صحبتهاش معلوم بود و بعدش که استاد خودش گفتند دارن اشک شوق میریزند???
عاشقتونم سپاسگزارم ازتون که تک تک کامنتها رو با عشق می خونید ???
استاد دلیل اینکه خیلیا از این رفتارهای شما ذوق زده میشن ،به خاطر اینه که خیلی از ما این روابط و این فضا رو به اینصورت ندیده بودیم همش تو فیلمها بود و چون بعضی از دوستان شما رو از نزدیک دیدند و با دوره های شما آشنا هستند و در حقیقت با شما دارند زندگی می کنند مثل خود من و حالا به اینصورت زندگی شخصی تون به تصویر کشیده شد به طبع عکس العمل هم به شکل ذوق و شوق خودشو نشون میده ?
در هر صورت شما الگوی ما هستید
خدا میدونه که کسانی که از آموزه های شما استفاده میکنند چه تغییرات بنیادینی تو زندگیشون رخ داده.
واقعا هم ما فقط باید انرژیمون رو تو زندگی خودمون بذاریم و اصلا هم سعی در راضی کردن دیگران نداشته باشیم.
من اینو به خودم دارم میگم که پاشنه آشیلم بود.
خداروشکر که با کمک خدا دارم تمرین میکنم که باید فقط خدا از من راضی باشه.
همین اصل برای من کافیه که به فرعیات دیگه کاری نداشته باشم.
شما تمام صحبتهاتون سرشار از انرژی مثبته و اینو میشه تو تموم کامنتها ببینیم که چقدر تاثیر مثبتی تو زندگی دوستان گذاشتید.
چه درسها که از صحبتهاتون گرفتم.
چه آرامشی که از فایلهاتون در درونم ایجاد شد.
من خدا رو در لحظه لحظه ی زندگی ام شاکرم
که شما استاد عزیز رو در مسیر زندگی من قرار داد.
به امید روزی که تو امریکا ببینمتون و دور هم با دوستان جشن بزرگی بگیریم و جشنمون ، جشن شکرگزاری برای دوره هاتون باشه.
بی صبرانه منتظر فایلهای بعدیتون هستم
خدا یار و هدایتگرتون به سمت زیباییهای بیشتر??
عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم
به نام الله
سلااااام استاد هدایتگر و خانم شایسته عزیزم
استاد گفتن که تعجب میکنم چطور بچه ها باور نمیکردن که من اینارو دارم زندگی میکنم و چرا ایون صحنه هایی مثل نشستن رو زمین و غذا دادن به سنجاب واسشون جزو نکات مثبته.؟
من بهتون میگم چرا استاد جان
چونکه اینقد ماها ماسک زدیم به شخصیت و رحمون که باورپذیری اینهمه خود خالص بودن و اصل بودن و ماسک نداشتن و اینهمه سادگی در عین ثروت و خوشبختی باورش واسمون یکم سخت شده. که بابا خودت باش مثل همون ذات و اصلت که پا به این جهان گذاشتی برای انجام رسالتت و بعد با همین خلوص با امضاء و اثر منحصربه فردت برووووو.
استاد جان ماها یادمون رفته که چه قراری گذاشتیم واسه ورود به این جهان کمک کم تبدیل شدیم به موجوداتی که صدها رنگ و انعکاس از ادمای دیگه که رخنه کرده درما و مارو از اصل و سادگیمون و خودبودنمون دورمون کرده ماها دنبال تاییدیم که بشیم اونی که بقیه بگن به به و چه چه ولی غافل از اینکه هی دورتر و دورتر شدیم از این تاییدا و از صفا و یکرنگی و انرژی منبعمون.
خدایا مرا در مدار توحید سلامتی و عشق و ثروت قرار بده و همه خانواده(عباس منشیا) عزیزم رو به بهترین مدارها هدایت کن.
ممنونم ازتون استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم. در پناه الله یکتا شاد و سربلند باشید.
سلام خانم رئیسی.
احسنت.
دقیقا حرف دلم رُ زدید.
من هم همین پاسخ رُ در نظر داشتم.
و قتی استاد از صداقت صحبت میکنند یه جورایی احساس هم فرکانسی باهاشون میکنم.
باور کنید خانواده از راستگوییم کلافه شدند و همچنین از زود باوریم.
الآن هم خوشحالم که صحبت های استاد رُ باور کردم چون جز اون دسته ای که برای اطمینان از صحت حرفهای استاد به تحقیق پرداختند نبودم.
موفق باشیم.
دوست گرامی آقای رئیس ابادی عزیز
ممنون که نظرمو خوندین و احسنت به شما که با خودتون و دنیای اطرافتون صادقین. این یه حسن خیلی عالیه چون همونطور که استادم بارها گفتن قضاوت دیگران اهمیتی نداره و صداقت این موضوعو تایید میکنه.
شاد و پیروز باشید.
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته ی عزیز استاد مهربانم از اینکه ایتقدر کامل همه جی رو توضیح دادین ازتون سپاسگزارم و جالبه بدونید که من یک ساله برای اینکه به آرزوم برسم که همانا جهانگردی و دیدن زیباییهای جهان هست شروع کردم به دیدن فیلمهای مستند از سفر به کشورهای مختلف با گروه ایرانی و خارجی ولی همیشه میگفتم دوست دارم امریکا رو برم و ..اون وقت بود که با شما سفر اومدم و خانم شایسته ی عزیز منو هم با خود همسفر کرد و جالبه بدونید که الان اقامت موقت یک کشور دیگه رو گرفتم و به زودی امریکا میام و حضوری از همه تون تشکر میکنم .دیشب یه ساندویچ تند خوردم و ناخوداگاه به همسرم گفتم کوکا کولا رو بده بخورم یادته تو تبلیغش خانمه روی تندی خورد و خوب شد و وقتی قیافه ی سردرگم همسرمو دیدم یادم اومد این صحنه مال فایل سفرنامه بود که من دیدم و انقدر حس گرفتم که فکر کردم واقعا اونجا بودم و لذت سفر با شما عزیزان و اینکه حتی از این همه فایل به همان نکاتی اشاره شد که منم تحت تاثیر قرار گرفته بودم نشون میده که چقدر قانون و فرکانس داره صحیح عمل میکنه و استاد عزیزم باید بگم که من اصلا فکر نمیکردم شما اینقدر شوخ باشید چون منم همینطوری هستم ولی چون همیشه شما رو در حال ظبط فابل دیده بودم یه جورایی وقتی خیلی شوخی میکردم احساس خوبی نداشتم ولی الان فهمیدم که فقط باید خودم باشم و بس البته شما گفتین که تعجب میکنید که بعضی از ما اینو میگیم ولی قبول کنید که ما هنوز اول راهیم و زمان لازم داریم تا رها و ازاد از هر گونه قضاوت دیکران بشیم.و من که به امید ان روزی هستم که خداوند مرا به سرزمینی هدایت کنه که بتونم اونجوری رها باشم که خودم میخوام و تا الان هم همه چی خیلی عالی به نفع من تغییر کرده و ان شاالله به زودی در پارادایس به دیدنتون میام چون هر روز به این موضوع فکر میکنم و دیگه از خواهر و برادرم یادم رفته که امریکا هستن و میتونم اونا رو هم ببینم?و باز هم از خداوند مهربانم برای داشتن شما به عنوان هدایتگر سپاسگزاری میکنم و امید ان دارم که بتوانم سالهای باقیمانده از عمرم را به گونه ای دیکر زندگی کنم و تازه اول راه هستم راهی که شما مشعل دار آن بودید.و به داشتن دوستانی که در سایت شما پیدا کردم افتخار میکنم و امیدوارم بتوانم روزی من هم چون شما در زندگی دیگرانی تاثیرگذار باشم که خود خواهان تغییر هستند.به خدا میسپارمتون خدا حافظ
سلام دوست عباس منشی
سلام فرانک جان
کامنت تون رو خوندم، واقعا آفرین.
چقدر خوبه که داری میری آمریکا تحسینت میکنم. مطمئنم اتفاق های عالی در انتظار تو هست.
حتما از خبرهای خوبت برامون بگو….سلام ما رو هم از نزدیک به پارادایس و استاد برسون.
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه من مدت ۱۰ ماه است که در آمریکا هستم خودم و خانواده ام به صورت معجزه آسایی به سمت کالیفرنیا هدایت شدیم و براتون بگم که این اتفاق وقتی افتاد که من همه ی ترمزهامو برداشتم و اونوقت به سرعت همه چیز اتفاق افتاد ودمن آنقدر مطمئن بودم که در جمع دوستانه گفتم که من به زودی به آمریکا میروم و همه خندیدند ولی به لطف خداوند و آموزشهای گرانبهای استاد عباسمنش عزیز که دیدارش برایم رویا شده در عرض مدت کوتاهی (البته بعد از انتظار طولانی چون ترمزها رو برنداشته بودم)خودم را در آمریکا دیدم و خدا را هزاران بار شکر که فهمیدم این جهان بر مبنای قوانین ثابت بنا شده و خداوند مهربان در حال هدایت همه ی ما موجودات است.و از اینکه اینجا مجبور شدم از حالت سکون در بیام و در حال یادگیری زبان انگلیسی و قوانین آمریکا و خرید و رانندگی و….یادگیری خیلی چیزها هستم واقعا خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که در میانسالی به من این فرصت رو داد که دوباره استعدادها و توانمندیهای خودمو محک بزنم و دوباره بارقه ی امیدی در دلم زنده شد که هنوز دیر نیست و میتوان دوباره زندگی را زندگی کرد اما این بار با دیدی بازتر و قلبی آکنده از ایمان بیشتر و روحی آزادتر و امیدوارم که من و تمام دوستان عزیزم در این سایت با ارزش بتوانیم قدر آموزه های استاد را دانسته و با عمل به قوانین و توجه بر نکات مثبت زندگی خودمان را متحول کنیم.شاد و پرتوان و سلامت باشید
سلام و درود بر شما فرانک جان عزیز
دوست هم فرکانسی و عباسمنشی….
واقعا آفرین. واقعا دمتون گرم. 10 ماه آمریکا هستی و بصورت معجزه اسایی هدایت شدی. این متن شما رو من دوباره و دوباره خوندم در حالی که دیشب فایل ” هدایت الهی” استاد و داستان مهاجرت ایشون رو شنیدم و دیدم و لمس کردم… واقعا الان سرکار مثل این گیج و منگ هام از فایل های دیشبم. و دلم خواست که دوباره بیام تو سایت دلم خواست که به پیام شما که دیشب خوندم و گفتین 10 ماه هست که آمریکا هستین. ترمزهاتون رو پیدا کردید و رفع کردین.
اگر داستان هدایت و آشنایی منو با این خانواده دوست داشتین بخونید جالبه… و ازتون راهنمایی میخوام با کدوم دوره ها و چطور ترمزها رو شناسایی کردید و میکنید و روی آن ها کار میکنید
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
خدایا شکرت که من سوالی در ذهنم بود برای تغییر باورهام برای شناسایی باورهای محدود کننده ام برای ایجاد و تقویت باورهای ثروت سازم الان نشونه جالبی دیدم و هدایت شدم برای اینکه بهتر درک کنم و متوجه بشم.
جهان آینه باورهای شماست. هر چی رو باور کنم هر چی رو بشنوم هر چی که ببینم و … (ورودی های ذهنم)
کنترل ورودی ها
چیزهایی رو قبول کنیم چیزهایی رو باور کنیم که به رشد مون کمک کنه.باید سعی کنیم حرف هایی رو از دیگران بپذیریم که به ما کمک کنه…..
نکاتی است نوشتم از صحبت و فایل های رایگان استاد….
پیش بسوی کشف بیشتر باورهای عمیقم و ایجاد باورهای جدیدم……….
سلام به همگی
استاد جونم
چون دیدن یک عمل و شنیدن یک عمل , برای اینکه اون کار و انجام یدی , مثل سرعت حرکت پیکان در مقایسه با سرعت حرکت بنز هست , و خانم شایسته, به این حسش که دوست داشته ما هم ببینیم , که شما چطور عمل میکردین به حرف هایی که میگین, و این خواسته در ایشون به وجود میاد که به ما هم نشون بده, چون دیده وقتی عملکرد شما رو در کنار دوره هایی که میخریدن , میدین , بیشتر به صورت عملی استفاده میکرده, استاد مرسی که با خانم شایسته هماهنگ شدید, خود من تا حالا به غیر از زمانی که قدم 1 و گرفتم , اینقدر practical نبودم , واقعا خدا روشکر میکنم, به خاطر ثانیه ثانیه این سفرنامه
این رو هم بگم , استاد در تمام زمینه ها دقیقا همون چیزی که در دوره ها میگن,ولی خود من , تا وقتی که حالا یک سری فایل ها از زندگیوتفریحاتشون تا قبل از سفرنامه هم بود, ولیبا این سفرنامه , تمام اون حرف هایی که استاد میگفتن, در این زمینه این باور, این نتیجه رو من خودم دارم تو زندگیم دارم, الان برای من داره اون باورها بمب بمب practical بهشون ناخودآگاه عمل میکنم
اصلا دید عملی از استاد, باورهایی که تو این 2 سال ساختم و دارم بیشتر عملی میکنم, با اینکه خیلی من در زمینه های مختلف نتیجه گرفتم, اما ناپایدار بوده, احساس میکنم, دارم ثثبیت شدن, ووارد مدار بالاتر شدن و بیشتر درک میکنم ,
همینکه خودم نوشتن نظراتم بیشتر شده, و دقیقا میفهمم این نوشتن چقدر در جابه جایی مدار تاثیر گذاشته, و اصلا به زور نمینویسم , با عشق مینویسم , خود به خود میاد, و یک حس رهایی بهم میده نوشت در سایت , ومهمتر از اون نظرات بچه ها رو میخونم , که واقعا اینقدر آگاهی ها نظرات بالاست که غرق میشم در زمان, با اینکه ذهنم میگه نازی کارهات مونده, ولی خیلی قشنگ میتونم کنترلش کنم, و میگم , این کار الان برای من لذت بخش و احساس خوب هم نه احساس فوق العاده میده, و مهمترین موضوع زندگی من داشتن احساس خوبم هست , حس خوب هم که خود خداست , آرامش .
و هر روز ی که فایل های سفرنامه رو میبینم, با خودم میگم , بابا دختر (خانم شایسته عزیزم) تو چه میکنی با من با عمل به این حسی که بهت گفت زندگی این بشر و به تصویر بکشی ,
خدایا شکرت که در زمانی در این جهان وارد شدم, که وارد این مسیر شدم, و این تصاویر و فیلم های زیبا رو هم زمان که داره آماده میشه میبینم و در همین زمان هستم
استاد عزیرم و خانم شایسته عزیزم , آمریکا میبینمتون
خدایا شکرت
امروز این فایل توی سایت بهم علامت داد و بازش کردم ک ببینم ( من سفر ب دور امریکارو کامل ندیدم) .
اولا ک چقد گریه ام گرفت از شوق،اصن جاهایی ک خانم شایسته داشتن میگفتن رو با اینکه من ندیدم اون بخشای سریال رو ولی انقد واضح تصاویر رو توی ذهنم میدیدم ک قشنگ متوجه حس و حال اون صحنه ها میشدم و اشکم میریخت،دلم میخواست بلند گریه کنم انقد حس خدا و بهشت رو دریافت کردم.
دوم اینکه استاد میگفتن چقد مقاومت داشتن ب ضبط سفر ب دور امریکا و اینکه همش دوربین روی ایشون و زندگیشون باشه،واقعا داشت توی دلم گفته میشد ک اگر خانم شایسته ب شهودی ک ب دلشون افتاده بود عمل نمیکردن و ب قول خودشون جلوی جریان رو میگرفتن،الان سریال زندگی در بهشت یا نبود یا انقد خفن نمیشد( چون تکامل سریال ساختن از زندگی توی سفر ب دور امریکا انجام شده!) …..اونجا ک استاد میگفتن حالا خدا میدونه نتایج این سفر ب دور امریکا در اینده چی میشه،داشتم ب این فک میکردم ک الان توی اینده ای ک توی این فایل گفته میشه هستیم! و داریم سریال زندگی در بهشت و هزاران رشد و گسترش رو داخلش میبینیم ک حاصلِ سریال سفر ب دور امریکاس! چون مقاومتای استاد رفته،مریم جون خفن تر و حرفه ای تر شدن،بچه ها شناختشون بیشتر شده از حرفای استاد و الان زندگی در بهشت رو بهتر میفهمن و….🤦♀️خدای من🤦♀️⚘⚘⚘ و چقدر گوش دادن ب شهود باعث میشه ب دنیا کمک کنیم! چقدر خوشبخت شدن خودمون مساویه با کمک ب جهان،برخلافه حرفای ذهن ک میگه اگر تو خوشبخت شی بقیه چی پس؟ اونا موندن توی بدبختی و تو تنهایی حال میکنی،درحالیکه خوشبختیه ما باعث میشه دیگران ایده بگیرن،پول بدست بیارن،لبخند بزنن،امیدوار بشن و ادامه بدن و هزاران نتایج دیگر
و یاد صدای استاد میافتم ک میگه ” بچه ها اگر بدونید در هرلحظه جهان ب یک شکلِ،و ما از هیچیش خبر نداریم ک بخواییم تصمیماتمون رو جوری بگیریم ک با جهان هماهنگ باشه،متوجه میشید یعنی چی “تا خدا بداند” ،و متوجه میشید راهی جز توکل و عمل ب هدایت ها ندارید! 👑
سوم اینکه من هم توی همون قسمتای اول سریال زندگی در بهشت گفتم ک استاد اصن دیدن رفتار روزانه و عادی شما مث تربیت والدین شد برای ما،ب بچه ها هرچقدم پدر مادر زبانی،چیزی یاد بدن،اصل تربیت از روی نگاه کردن ب رفتار والدین شکل میگیره همیشه برای بچه ها….چون مستقیم روی ضمیرناخوداگاه اثر میکنه….واسه همینه تمامآ والدین معتقدن ب بچه اشون کلی چیز یاد دادن ولی بچه اشون فقط کارایی رو انجام میده ک الگو گرفته از دیدن مستمر رفتار والدین توی موقعیت ها،نه از شنیدن رفتار گذشته ی والدینش….وقتی میبینه خیلی بهتر درک میکنه منظور والدینش از صحبت ها و توصیه ها چیه…..
دم خودمم گرم ک ب شهودم گوش دادم و فایل رو پلی کردم و اونجایی ک استاد گفتن دلم میگفت فقط اینجا باش و میگفتم اخه یعنی چی باشم مخصوصا منی ک عادت دارم سرک بکشم ب هر چیزی،دقیقا چیزی بود ک از صب نیاز داشتم بشنوم،درواقع دلم همینو بهم میگفت ولی با شنیدن این جمله استاد انگار صدای دلم ب شکل فیزیکی و صوت شنیداری دیگه برام نمود پیدا کرد ک تاکید کنه حتما اجراش کنم!
واقعا چقد زندگی فرق داره وقتی ک هدفت از زندگی اینه ک رابطه ات با خدا تقویت شه ،و بدونی این هدف رو خدا با نشون دادنِ اوج محبتش اجرا میکنه،و اوج محبتش یعنی تامین کردنِ هرچیزی ک تو بهش علاقه داری نه چیزی ک همه تاییدش میکنن ولی ب دل خودت نمیشینه،کاری میکنه ک انقد اشباع شی ک عاشق خدا بشی از دیدن عشق بی قید و شرطش و باور کنی یعنی چی الله صمد و باور کنی وقتی میگع تو را برای خودم افریدم یعنی اینکه از شدت علاقه ام بهت،قدرت خلقم رو هم ب تو هدیه دادم ک کیف کنی تا خود ب خود بیای سمت من از شدت هیجانِ خوشبختیت……و اینجوری قطعا باورات زیر و رو میشه،قطعا میدونی برای اجرای این هدف باید همه چی رو در بهترین حدش خلق کنی و برات بدیهیه شدنیه از بهترین و لذت بخش ترین راه ها هم شدنیه نه از راه های سخت،چون اگر نشه،نمیری سمت خدا،رفتنت سمت خدا از روی ترس میشه از روی گدایی میشه….نه از رویِ اینکه داری وهابیت و رحمانیتشو میبینی و چشات برق میزنه و حتی در مورد این خدا با کسی صحبت نمیکنی و دیگران رو امیدوار نمیکنی!
و این مدل زندگی خیلی فرق داره با زندگی ای ک هدف اصلی برات ارضای غرایز هست و دنیا طلبی،و جالب اینه یا بدست نمیاریشون یا اگرم از هزاران راهِ فرعی بدست بیاری،تهش مستهلک شدی،روحت پیر و خسته شده،و اون ارامشو نداری
بهشت یعنی تامین بشی،در راهش یسری کارا هم بکنی،ولی سراسر لذت باشه مسیر و مقصد،و این ارامش میاره و میسر نمیشه مگر هدف اصلیت از این زندگی ،تقویت رابطه ات با خدا باشه،دنیا برات وسیله ی رسیدن ب خدا و لمس کردن خدا باشه،نه وسیله ارضای کمبودای من ذهنیت…….
ی چیزیِ ک با هیچ روشی غیر از رابطه با خدا،پُر نمیشه
من ب سبک خودم چندسال پیش هدایت شدم و این چند وقت اخیر دراومدم از اون فاز و اینکه هدف اصلی رابطه با منبع باشه،توی جفتشونم تامین بودم،ولی،اولی کجا و دومی کجا……
توی اولی حس میکردم توی بهشتم
توی دومی زندگیم همچنان خوبه ولی توی بهشت نبودم
و واقعا توی اولی سبک شخصی داشتم ک رابطه با خدا ایجاد شده بود
و توی دومی چون سبک شخصی نداشتم رابطه با خدایی هم نبود و چقد با وجود همون نعمتا،احساس زندگی سنگین و خسته کننده و کلیشه بود
سبک شخصی مساویه با رابطه با خدا اصن،زوم میشی روی خودت و سبکی ک قلبت میگه و لاجرم با خدایی یعنی
چقد فرق هست بین وقتی ک فک میکنی الان جای خاصی نیستی و هنوز کلی جای رشد داری ولی این رو با احساسِ لذت بردن از زندگیو حرکت ب سوی رشد بیشتر داری
با زمانی ک این حسو از روی ناشکری داری و ب چشمت نمیاد نعمات زندگیت
سلام استاد عزیزم. ممنون از شما و خانم شایسته بی نظیر برای آماده کردن این فایل و به اشتراک گذاشتن آگاهی هاتون.
به دوست خوبمون آقای خوشدل عزیز هم تبریک میگم که برنده مسابقه شدن. برنده شدن ایشون و محتوای کامنت فوق العادشون یه سری نکات زیبا رو برای من یادآوری کرد که دوست دارم اینجا یادداشتشون کنم.
1- هر کسی در جایگاه صحیح خودشه.
من مطلب پروفایل و تعدادی از کامنت های آقای خوشدل رو مطالعه کردم و متوجه روند تکاملی ایشون شدم. روندی که به گفته خودشون وقتی آغاز شد که تعصبات و باورهای اشتباه قبلی خودشون رو کنار گذاشتن. پس صد در صد لیاقت این جایزه رو دارن و من موفقیتشون رو تحسین میکنم.
2- خداوند ایمان کسی رو ضایع نمیکنه.
آقای خوشدل بارها و بارها با فعالیت زیادشون تو سایت و محتوای غنی کامنت هاشون ثابت کردن که دارن به صورت مستمر روی خودشون کار میکنن و قطعا خداوند ایمان شخصی که چنین باورهای قدرتمندکننده ای رو بی نتیجه نمیگذاره.
3- وقتی توحید رو پیشه کنیم و شرک نورزیم، خداوند قلب ها رو برای ما نرم میکنه.
چون آقای خوشدل دارن سعی میکنن که نگاهشون رو توحیدی تر کنن، خداوند هم از طریق دستانش روی زمین نعمت های بیشتری بهشون میده و دل ها رو براشون نرم میکنه. لایک شدن کامنت ایشون توسط بیش از 250 نفر ثابت میکنه که خداوند چطور میتونه محبت دیگران رو به سمت ما جلب کنه، به شرطی که باورش کنیم و فقط روی خودش حساب کنیم.
4- وقتی رابطه خودمون رو با خداوند درست کنیم، خود به خود رابطه ما با افراد دیگه، ثروت، سلامتی، آرامش و … هم درست میشه.
تو مسیر توحیدی ای که آقای خوشدل پیش گرفتن، علاوه بر نظر لطف افراد دیگه، ثروت و سلامتی و آرامش و معنویت هم بهشون داده شده. پروفایل و کامنت های ایشون و برنده شدنشون نشون میده که ایشون تو همه جنبه ها دارن همزمان پیشرفت میکنن.
5- ثروتمندها هر روز ثروتمندتر میشن و فقیرها هر روز فقیرتر.
آقای خوشدل تو کامنتشون از بیشتر شدن درآمدشون صحبت کردن و حالا برنده این جایزه شدن. یعنی چون تو مدار ثروت افتادن، هر روز به ثروتشون اضافه تر میشه.
این موضوع رو من با امکان جدید اضافه شده به سایت که کامنت ها رو به ترتیب امتیاز مرتب میکنه خیلی بهتر درک کردم. من خودم اکثرا اول کامنت های لایک شده رو میخونم و بعد کامنت هایی که بیشترین امتیاز رو دارن مطالعه میکنم. فکر میکنم بیشتر دوستان هم این کار رو میکنن.
این یعنی اینکه کسی که امتیاز بیشتری داره هر بار امتیازش بیشتر میشه و افراد بیشتری کامنتش رو میبینن و کامنت کسی که امتیاز کمتری داره تو صفحات عقب تر نمایش داده میشه. این نشون میده که افرادی که تو مدار نعمت هستن هر روز به نعمت هاشون اضافه میشه.
6- خداوند به هر کسی که بخواد بی حساب روزی میده.
به احتمال زیاد آقای خوشدل مثل من و خیلی از دوستان دیگه اصلا انتظار طرح شدن چنین مسابقه ای رو نداشتن. اما منابع نعمت و ثروت محدود به چیزهایی که ما میبینیم و میتونیم تصور کنیم نیست. خداوند هر زمان که بخواد میتونه یه دری رو برای یه نفر باز کنه و از یه جایی به اون شخص نعمت بده که خودش هم اصلا تصورش رو نمیکرده. کافیه که به «غیب» اعتقاد داشته باشیم.
7- وقتی روی خودمون کار کنیم ثروت و نعمت به صورت طبیعی و خیلی ساده وارد زندگیمون میشه.
برنده شدن آقای خوشدل نشون میده که ثروت و نعمت همیشه مثل یه رود در جریانه و اگه ما مقاومت هامون رو کنار بزاریم ثروت و نعمت به شیوه های خیلی ساده و طبیعی وارد زندگی ما میشه.
8- برای دریافت نعمت ها باید روی ذهنمون کار کنیم و به الهاماتی که بهمون میشه توجه کنیم و نیاز به کار فیزیکی خیلی خاص و خارق العاده ای نیست.
من از استاد یاد گرفتم که هر چقدر ما از ذهنمون کمتر کار بکشیم، باید به همون اندازه بیشتر از جسممون کار بکشیم. حالا که آقای خوشدل انقدر خوب دارن روی ذهنشون کار میکنن، طبیعیه که اهدافشون صدها قدم به سمت ایشون بیان. ایشون کار فیزیکی خاصی انجام ندادن صرفا به ندای درونشون گوش دادن و کاری که بعد از تقویت باورهاشون بهشون الهام شده بود-یعنی نوشتن جواب مسابقه-رو انجام دادن. یعنی ایشون یه قدم به سمت خواستشون قدم برداشتن اما خواسته ایشون 99 قدم به سمت ایشون نزدیک شد.
9- ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.
آقای خوشدل یکی از فعال ترین اعضای سایت هستن و قطعا آزادی زمانی ای که ایشون به دست آوردن به واسطه درآمد بیشتر و آزادی مالی بیشترشون هست. وقتی هم که ما وقت آزاد بیشتر و دغدغه های روزمره کمتری داشته باشیم، بیشتر وقت میکنیم روی خودمون کار کنیم و به خدا نزدیک تر میشیم و نتیجه این توحید هم به شکل نعمت های مختلف از جمله ثروت وارد زندگیمون میشه و باعث میشه که بیشتر بتونیم به گسترش جهان هستی در جهت مثبت کمک کنیم.
10- همه اتفاقات زندگی ما بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس های خود ماست.
تغییرات مثبت در زندگی آقای خوشدل زمانی شروع شد که باورهاشون رو در جنبه های مختلف تغییر دادن. حتی گفتن که ناراحتی معده «به اصطلاح ارثی» خودشون رو با باورهای درست در مورد خداوند و سلامتی رفع کردن. این نشون میده که هیچ عاملی جز باورهای ما نمیتونه تو زندگی ما تاثیر داشته باشه مگر اینکه ما به اون عامل قدرت بدیم.
11- تمرکز روی زیبایی ها و نکات مثبت زیبایی های بیشتری رو وارد زندگی ما میکنه.
آقای خوشدل بارها و بارها تو کامنت هاشون از زیبایی های اطرافشون تعریف کردن و لذت بردن از زندگی رو از همون جا و شرایطی که توش هستن شروع کردن و زندگی کردن رو به تعویق ننداختن. نتیجه این تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت هم ورود نعمت های بیشتر به زندگی ایشون هست.
12- اگر از الگوهای مناسب استفاده کنیم میتونیم تکاملون رو تو زمان کوتاه تری طی کنیم.
آقای خوشدل به قول خودشون تا 10 ماه پیش تقریبا تو تمام جنبه های زندگیشون «منفی 100» بودن. اما با الگو گرفتن از استاد و پیدا کردن و برطرف کردن پاشنه های آشیلشون تونستن ظرف چند ماه چنین تغییرات بزرگی رو برای خودشون رقم بزنن و این قطعا تازه آغاز پیشرفت های ایشون هست. این به وضوح نشون میده که به اندازه ای که این آگاهی ها رو باور میکنیم و در عمل ازشون استفاده میکنیم نتیجه میگیریم.
* یک بار دیگه به آقای خوشدل تبریک میگم که توحید و سرمایه گذاری روی خودشون رو اصل دیدن. از دوستان دیگه هم سپاسگزارم که آگاهی های خودشون رو با من تقسیم کردن و باورهای من رو تقویت کردن. با آرزوی بهترین ها برای همه.
سلام الهام محمدی عزیز
منم اول تبریک میگم به آقای خوشدل ???
بعد تبریک میگم به شما که اینقدر زیبا این قضیه رو طبق قانون تحلیل کردید
وممنون که به اشتراک گذاشتید ماهم بهره ببریم?????
به نام خدا
سلام
چقدر خوب شد که این سفر به دور امریکا شروع شد و همین که یک stopشد ؛ مسابقه برگزار شد و قرار شد یک بار دیگه همه رو از اول با دقت نگاه کنیم و بعد از تمام شدن این ۳۱ جلسه ؛ قسمت سی و دوم انگار منو بیدار کرد،
این سفر چیزی فراتر از سفر به دور امریکاست بلکه سفر به درون خودمونه و آشنایی با ترمز ها و باورهای غلط بوده و تصحیح آنها برای دیدن خدای مهربون و قشنگی که درون هممون هست؛ اسم این سفر به نظرم باید ماموریت پاکسازی قلب بود.
من از تماشای این سفر خیلی لذت میبرم و الان خیلی بیشتر قدرشو میدونم انگار تازه مأموریت به این سفر را درک می کنم .خیلی ممنون و سپاسگزارم از مریم خانم و هم استاد عزیز
دیدگاه من نسبت به سفر خیلی تغییر کرد و جور دیگه این فایل ها رو می بینم انگار بهترین بهترین و بهترین معلم دنیا
خوشحالم از اینکه می تونم این رابطه عاشقانه بین شما دو نفر را ببینم از اینکه اینقدر خوبین ،همو درک می کنید و…خیلی لذت میبرم از دیدن چنین رابطه ای واقعا لذت می برم و خیلی ازتون ممنون و سپاسگزارم
از اینکه میبینم وقتی حرف خدا میشه هر دوتا ۲ اینقدر لطیف میشید که بغض گلوتو میگیره و اشک میاد تو چشمتون احسنت بر شما چقدر باورهای توحیدی تون کار کردین احسنت احسنت احسنت احسنت
این که با تمام وجود تون دارین میگه بچه ها از این قوانین استفاده کنید این قوانین جواب میده و در اختیار همه میزارید واقعا معنی اشاعه توحید و الان می فهمم خیلی ممنون و سپاسگزارم
از اینکه بهم میگی بعد از مدتی که روی باورهامون آگاهانه کار کردیم به صورت ناخودآگاه همیشه جزو عادت های روزانه ما یاد می گیریم که به صورت خودکار روی زیبایی ها تمرکز کنید خیلی عالی بود خیلی ممنونم خیلی ازتون سپاسگذارم
جملاتی که ذهن منو با خودش درگیر کرد ؛ آخه چطور لذت دیدن یک آبشار بی نظیر با تعویض باتری یا آشنایی با یک فرد جدید همه به یک میزان باشه ؟و نتونی انتخاب کنی از بین آنهاو میگید که در تمام موارد به من خوش گذشت که نمیتونم انتخاب کنم . این برای من یه درس داشت که طوری زندگی کنم که لحظه مرگم نگم کاش این کار رو کرده بودم کاش این کار رو نکرده بودم از هر لحظه لذت ببرم واقعا معنی زندگی در لحظه رو درک کردم ممنون و سپاسگذارم.
چیزی که خیلی خیلی خیلی از مریم خانم یاد گرفتم اینکه با وجود اینکه استاد و غرمیزنه ولی این شخص اینقدر با خودش هماهنگه اینقدر با خودش هماهنگه که اصلاً با وجود این غر ها باز صدای قلبش بلندتر از صدای عقلشه و نیازی نداره که استاد اونو تایید کنه و به این الهام ایمان داره که با خیال راحت حرفشو گوش میکنه و نتیجه هم میگیره . واقعا یه جاهایی کلمه مناسب پیدا نمیکنم برای این که احساس ما نسبت به این موضوع بنویسم فقط میتونم بگم خدا واقعا خیرتون بده به هر سه تون
این فایل منو یاد فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است میندازه ؛ آدم و بیدار می کنه
هزار بار شکر می کنم که با شما آشنا شدم و برای این سفر و در خانواده بی نظیرم که نظراتشون فوق العاده است.
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی …
واقعاً آفرین به هر دوی شما …..
آفرین به قدرت ایمانتون ….
آفرین به درک الهاماتتون….
آفرین به عشق ناب و خالصتون…
چقدر این فایل پر از احساس و فرکانس عالی بود.
خالص خالص خالص بود …..
طوری که من هم با اشکهای شما ناخودآگاه به پهنای صورتم اشک میریختم …نمیدانم چرا!!….
ولی این را میدانم که خیلی خوب دلیل اشک ریختنهای شما را میدانم و درک میکنم….چون زندگی خود من هم مثل زندگی شما شده…..
پر از عشق ناب و خالص با همسرم مثل شما …
پر از آرامش و شادی مثل شما ……
پر از حس قدرتمند حضور خدا در لحظه لحظه زندگیم مثل شما ….
پر از ارتباط صمیمانه و دوستانه با فرزندانم مثل شما….
پر از درک الهامات و هدایتهای خداوند در زندگیم مثل شما ….
پر از ثروت و نعمت و فراوانی که البته نه هنوز مثل شما ….
وقتی درباره تغییر هر قسمت از زندگیم نسبت به ۴سال پیش ، وقتی که من و همسرم با شما آشنا شدیم نگاه میکنم بی اختیار اشک شوق از عشق و مهربانی بی نهایت خداوند از چشمانم جاری میشود….
من زبان قطره قطره اشکهای شما را درک میکنم چون خود من هم در همین فرکانس و موقعیت هستم .
تبریک و آفرین میگم بر خانم شایسته با این همه تاثیر گذاری که در صحبتهاشون دارن.
آفرین به هر دوی شما که خودتون رو به این هدایت الهی سپردید و قدمهایی به یادماندنی برای همه نسلها از خودتون به جا می گذارید.
استاد من و همسرم واقعاً همیشه شما را تحسین میکنیم و فقط سعی میکنیم آن چه که اصل است را از صحبتهای شما دریافت کنیم و عمل کنیم، و قضاوت نکنیم زندگی شما را و دیگران را…..
ما از شما خیلی چیزها یاد گرفته ایم آونقدر که زندگی ما ۱۸۰ درجه تغییر کرده .
آنقدر هدایتهای خداوند را واضح در زندگیم میبینم که چقدر ساده و راحت داره منو آرام آرام به خواسته هام میرسونه که واقعاً لذت میبرم و به خودم آفرین میگم از این همه رشد و پیشرفتم…
و حتی وقتی هدایتهای خداوند رو میبینم که چطور داره همسر و فرزندانم رو هم آرام آرام به سمت خواسته هاشون هدایت میکنه شگفت زده میشم و البته سپاسگزار….
و الان که میبینم….
چقدر زندگی راحته و لذتبخشه…
چقدر رسیدن به خواسته ها راحت و لذتبخشه….
چقدر عشق ورزیدن راحت و لذتبخشه….
چقدر کارها رو به مدیر سپردن و آرامش داشتن راحت و لذتبخشه…
که بعضی وقتها حسرت میخورم که خدایا چرا من این همه هدایتها و حمایتهای به این واضحی رو که در هر لحظه از زندگیم در جریان بود رو نمی دیدم …ولی خوبیش اینجاست که الان با قدرت بیشتر و ایمان قویتر دارم این مسیر رو با شما طی میکنم.
استاد با هر قدمی که شما برمیدارید من پام رو میذارم دقیقاً جای پای شما(مثل شاگرد اول کلاستون خانم شایسته عزیز) ….تا به بهترینها برسم .
برای شما آرزوی بهترینها رو دارم .
همیشه موفق ،سالم ،ثروتمند ،خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد زیبایی ها به استاد عشق به استاد قدرتمندم و ب مریم دوس داشتنی و عزیزم
سلام ب همه ی هم فرنکانسی های عشقم
سلام ب خود ارزشمندم که تا اینجا چه کند چه تند اومدم و ادامه دادم
اامروز ب این فایل هدایت شدم و ازخدا نشانه خواستم که خدایا حالا وقتشه که روی باور های توحیدی و عزت نفسم بهتر کار کنم در حالیکه 12 قدم و تا قدم 3 اومدم جلو باکلی فراز و نشیب و اشتباهاتی که تجربه کردم اما ادامه دادم تاالان و توقدم 3 هدایت شدم ب عزت نفس و خرید دوره ش و الان که دارم زوی خودم کار میکنم بشدت چند ماهیه که آرامش دارم و آگاهی و درکم خیلی بهتر شده..
من الان چون آخر ساله و کارم تولید مانتو هست اوج کارمه و چون نشونه ها رو دیدم و دیدم هیچ علاقه ای ب این کار ندارم تصمیم گرفتم که کلن کارمو که اینهمه براش سختی کشیدم تا به راحتی الان رسیدم و جمعش کنم حسسس میکنم که وقت پروازه وقت رها کردن چیزیه که از خیلی سالها پیش دوسش نداشتم و داشتم تحملش میکردم
با اومدن تو این دوره مطمئن شدم که وقتشه خودم و شکوفا کنم وقتشه برم ازین کار ازین چیزی که داره فاسدم میکنه و یه مقاومت بزرگه برای ورود نعمتها ب زندگیم. .
بااینکه اوج کارم الانه اما همش نیاز داشتم ب تنهایی به اینکه واسه روزای طولانی خونه باشم و تنهای تنها من باشم و فایلا و خدام و فقط روی خودم کار کنم فقط از دوس داشتنام بنویسم برم تورویاهام و خیلی دوس داشتم نرم کارگام و خداوند کاری برام کرد که اصن برام عجیبه..
این روزا تو قم بیماری کرونا اومده و اولین کشته رو اینجا داده درواقع همه وحشت زده شدن بعد از شنیدن این خبر و کل شهر تعطیل شده..گفتم چه جالب آنقدر فرنکاس قم منفیه که این بیماری از چین راه خودشو پیدا کرده یراست اومده قم..!!!!جلل خالق چقدر قانون داره قشنگ کار میکنه! !!
منم اولش خیلی ترسیدم بس که همه جا حرفش بود داشتم میرفتم توجریانش داشت حالمو بد میکرد اومدم تواتاقم و گفتم خدایا تو بهترین حافظ و بهترین نگه دار منی باید چکار کنم ترسم و مهار کنم میخوام ایمانمو نشون بدم میخوام خونه موندنم از روی ترس نباشه بخاطر خودم و خواسته ی خودم باشه.. قرانو که باز کردم خدا گفت اعراض کن (اگه اعراض کنی اون رحمتی که از خدا بهش امید داری بهت میرسه )پرسیدم چجوری ؟؟سریع جواب داد با فایلا با نرفتن توجمع دوستا با حرف زدنش درموردش با رجوع بخودت و استفاده ازین فرصت عالی برای تنها موندن باخودت و خدای درونت.. قبلش باخودم گفتم چرا آخه دم عیدی این بیماری باید بیاد و همه رو خونه نشین کنه و بعدش خدا جواب داد این اتفاق 100 درصد به نفع توئه. .
ماجرا اینجوری پیش رفت که هیچکدوم از نیروهام نیومدن سرکار و گفتن خاتواده هاشون اصلااجازه نمیدن بیان بیرون چه برسه سرکار. .
همین که این حرفارو شنیدم ازشون گفتم این نشونه س
بعد یادم افتاد که من چقدر می خواستم تنها باشم توخونه و باخودم باشم ..
اولش مقاومت داشتم و گفتم این کارای زیر دستمونو پس چه کنم بچه ها که نمیان مگر اینکه خودم برم پا چرخ بشینم ولی فکر شم اازارم میداد گفتم خدایا کاش میشد هم کارام تولید میشد هم خودم نمیرفتم سرکار. .همون روز تو ستاره قطبیم از خدا خواستم که بهم بگه چکار کنم و همون روزم خیلی زود شریکم ب خیاطاش زنگ زد و کارارو دادیم بیرون برام حاضر کنن. اصن این اتفاقات این مقاومت نکردن واقعا چه نعمتیه یاد حرف استاد افتادم که میگفت کار خاص لازم نیس بکنی فقط مقاومت هاتوبردار کارا ذهنی پیش میره خداکاراتو انجام میده همه ی اینا داشت توذهنم مرور میشد خدایا شکرت..
هم کارام پیش میره هم واسه خودم وقت میزارم و خودمو تواین مدت مصمم تر میکنم واسه تصمیمیکه گرفتم و میخوام درسال جدید انشالله عملیش کنم و این حوزه رو بعد از10 سال تحمل کردن کنار بزارم..
امروز اولین روزیه که با خودمم و چند ساعت پیش ازخدا کمک خواستم که بهم بگه این چند روزو که قراره باخودم عشق کنم و باورهامو قویترکنم و ازکجا باید شروع کنم و نشونه ی امروزم این فایل بود
خدا حرفشو تواین متن بهم زد گفت برو چکاپ فرنکاسی تو ببین گفتم اونقدر تغییر نکردم که ..گفت برو ببین بخونش. . خوندن چکاپ فرنکاسی که 9ماه از شروعش میگذره باعث شد که بیام کامنت بزارم
اشکم دراومد وقتی خوندمش
بااینکه دست و پاشکسته اومدم بااینکه کلی سوتی دادم خیلی جاهارو درست متوجه نشدم خیلی جاها عجله کردم و ضربه خوردم خیلی جاها شک کردم و دوباره برگشتم ب همین مسیر .. با وجود تمام اینها وقتی امروز خوندمششون وضعیت 8 ماه پیشمو باورم نمیشد که من آنقدر تغییر کردم
چقدر عصبی بودم چقدر با مامانم مشکل داشتم چقدر بانیروهام بدرفتاری میکردم و ازم فراری بودن چقدر احساس گناهم زیاد بوده چقدر رابطم باخدا افتضاح بوده چقدر ترسهام زیاد بوده چقدر ترس داشتم اگه بیماری عصبیم ادامه دار بشه چی .. نوشته بودم که هیچ آرامشی ندارم و درحدی عصبی و نا ارامم که همیشه دست و پام میلرزه و نمیتونم هیچ کاری کنم پاهام بشدت مشکل پیدا کرده بود و نمیتونستم بخوابم نمیتونستم کاری کنم همیشه ازرده بودم و اعصابم داشت ب تمام بدنم منتقل میشد خیلی سخت بیاد آوردم اون روزا رو و همش از خودم می پرسیدم واقعا من همچین مشکلاتی داشتم؟
حس کردم اونموقع بیشترین خواستم داشتن آرامش بوده اینکه این مشکل عصبیم حل بشه پام درمان بشه نوشته بودم اصلی ترین مشکلم نداشتن ارامشه و از نمره ی 100 بخودم 0 داده بودم باورم نمیشد..الانم باورم نمیشه چون الان دیگه درک نمیکنم حال اون روزامو من خییییلی وقته که آرامش دارم بااینکه ب تضادهای زیادی برخورد کردم و دارم ب خواستههام میرسم منتها دیگه بقول استاد با زجر نیس با حرص و جوش نیس و حتی تو شرایط سختم ارومم و میدونم که خدا کافیه و خودش حل میکنه برام..
الان یادم میاد اون روزا که ارزوم بود بتونم تو محیط کارم صمیمی باشم خودم باشم و رابطم عالی باشه و الان میبینم که چقدر من رابطم عالیه با همکارام و چقدر از من راضین و چقدر منو دوس دارن. . یادم افتاد که منی که حتی تو محیط کارم نمیخندیدم و همیشه عصبانی بودم چقدر الان بااون آدم غریبه هستم و چقدر خونسرد اروم و دوست و نزدیک ب روحم شدم چقدر داد زدن و یادم رفته چقدر خوب تونستم مشکل پام و ب کل مهار کنم و خودمو خودمو درمان کردم یادم افتاد که چقدر من عصبی بودم و چقدر الان ارومم و خوب میتونم خشمموکنترل کنم اصن چقدر اتفاقات و ادمایی که بخوان منو خشمگین کنن کمتر شده چقدر درکم بالاترشده چیزی که باورم نمیشد شد..
باورم نمیشد حالم خوب بشه باورم نمیشد روابطم خوب بشه باورم نمیشد یروز بیام و ازنتایجم بگم
من نتیجه های مالی و سلامتی هم داشتم اما مالی خیلبییی کار دارم تا راضی بشم و وقتی باخودم فکر کردم دیدم من رابطه معنوی م نسبت ب بقیه ابعاد خییییییلی خیلبییی رشد کرده و یجوری غریبه شدم اونموقع خودم و وقتی دلیلشو پیدا کردم ازلای نوشته هام فهمیدم که چون من بیشترین خواسته م ارامش بوده داشتن یه رابطه خوب باخودم بوده و بیشتر ازین موضوع داشتم رنج میکشیدم بیشتر هم انگار گرایش به حل اون پیدا کردم و الان به حدی باخدای خودم ارتباط خوبی دارم که به محض پرسیدن ازش جواب میگیرم بمحض حرف زدن باهام حرف میزنه بمحض گیر کردن و برخورد ب یه تضاد خیلی زود پیامشو دریافت میکنم و هر ناخواسته ای رو دارم بت کمک و هدایتش ب نفع خودم پیش میبرم و این ینی همه چیز برای من …
آنقدر تحت تاثیر این چکاپ قرار گرفتم که نتونستم کامنت نزارم مصمم تر شدم ب این مسیر و باخودم گفتم این تنها راهیه که روح من ارضا میکنه این مسیر بهترین مسیره برای من و این همون چیزیه که منو راضی میکنه ..
امروزداشتم باخدا حرف میزدم و می گفتم منو هدایت کن به علاقم به عشقم به اون چیزی که منو زنده میکنه .. و اززبان استاد بهم گفت تو فقط تو همین جریان باش تو فقط همین راه و وادامه بده و به زیبایی ها توجه کن تو فقط وو این راه باش و جایی غیر از اینجا نرو … خداوند هرچیزی که قرار باشه بشنوی ببینی و انجام بدی رو بتو خواهد گفت ..هیچ پاسخی برای من بهتر ازین نبود ..خدایا شکرت خدایا شکرت
..اولین باری که قیمت محصولاتو دیدم گفتم چقدر گرونن ولی میخوامشون ارزوم بود دوره 12قدمو بخرم ارزوم بود دوره عزت نفسوبخرم و الان این آرزو برام بدیهی شده باورم نمیشه ارزوم بود خرید دوره ها..این دوره ها خیلی ارزونن خیلی..باید به قیمت طلا فروخته بشن باید هرجلسه شو دقیقه ای روش قیمت گذاشت.
استاد عزیزم باهربار دیدنت بیشتر عاشق خدا میشم
بهت ایمان دارم
ب راهت ایمان دارم
به خدایی که دیدی و شناختیش و بهش توکل کردی ایمان دارم
همون جوری که روز اول که اومدم تو سایت صداتو شنیدم کامنتهارو خوندم دیدمت فرنکاستو دریافت کردم تمام موهای تنم سیخ شد هییییچ تحقیقی نکردم هیچ پرس و جویی نکردم وتمام وجودم داشت فریاد میزد نرگس همینه اینه خودشه ..با شنیدن فایلهای رایگانی که اصلا رایگان نیس انگار منو بردی به روزی که آگاه بودم بخودم انگار حرفاتو شنیده بودم انگار داشت یادآوری میشد بهم انگار تمام سالها دنبالت بودم دنبال این آگاهی ها بودم و خودمو گم کرده بودم .. یادم نمیره اولین باری که اومدم توسایت چقددددددر حس کردم اینجا جای منه جائیکه که دنبالش بودم جایی که باور نمی کردم واقعا هست جائیکه بشدت بوی صداقت میده بوی یکتا پرستی میده بوی اخلاص نیت میده جایی که هدفش تبلیغ و پول و کلک زدن نیس جایی که مقدسه و قابل ستایش.. جایی که میشه آرامش رو حس کرد..هیچوقت فکر نمی کردم یه سایت واسم مثل یه خونه ای بشه که فقط حال خوب و آرامش و عشق توشه
استاد از روز اول هیییییییییچ مقاومتی نداشتم روحرفات انگار سالها میشناختمت حرفاتو باور کردم وهمش حس میکنم مثل توام همش حس میکنم خیلی بهت نزدیکم وقتی اینجا تو این شهر پر از تعصب و جهل به تضادی برخورد میکنم میگم استادم اول قم بوده از همینجا هدایت شده به یه بهشتی که الان داره تجربش میکنه استاد شرایط سخت تر ازتورو داشته اما ادامه داده فقط ادامه بده ادامه بده ..
من دارم ادامه میدم و افتخارمیکنم بخودم که دارم ادامه میدم افتخار میکنم که خدا بهترین راهنما و بهترین استاد رو سرراهم قرار داد همون راهنمایی که روح من حرفاشو میخواست دانسته ها و تجربیاتشو میخواست..
خدایا نمیدونم چجوری باید شکرت کنم عاشقتم خدایا عاشقتم
سپاسگذارم به وسعت خودت به وسعت خودت تنها به وسعت حضور بی نهایتت
سلام دوست خوبم
من امشب به صورت کاملا اتفاقی هدایت شدم به سمت دیدگاه شما چقدر گفته هات برام جالب بود
ممنون که نوشتی …
خداروشکر برای رشدت برای آرامشی که به دست آوردی خیلی خوشحالم از موفقیتت
امید وارم روز به روز موفق تر باشی 🌹🍃
سلام هم فرنکاسی عزیز
خوشحالم که کامنتم تاثیر مثبتی گذاشته
به امید خوشحالی های بیشتر 💜💚❤
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز
این فایل رو برای دومین بار دارم میبینم ولی چون روی صفحه اول سایت پیدا بود بازش کردم.
امروز توی ساحل بوشهر داشتم پیاده روی میکردم، و فایل جلسه دوم قدم دوم رو گوش میدادم، همون جایی که دقیقا از زندگی توی بندرعباس میگفتین و من چقدر حس مشترک داشتم با صحبت های شما، چون دقیقا خودمو شبیه گذشته شما میدیدم. بعدش گفتین بیرون داره بارون میاد، گفتم چه جالب چون همون موقع داشت بارون میومد و در ادامه از تجسم گفتین، از تمرکز بر حال خوب که باعث حال خوب بیشتر میشه ، یهو یه اتفاقی برام افتاد. یه چندتا پسر نوجوان با دوچرخه رد میشدند یکیشون گوشه فرمون دوچرخه اش خورد به ساعد دستم جوری که بشدت دردم گرفت ، و محکم دستمو گرفتم ولی از ترسشون فرار کردن ترسیدن من دعواشون کنم. دستم درد میگرفت همش میخواستم یه چیزی بگم ، یهو به خودم گفتم حواست به زیبایی ها باشه نفس عمیق بکش ، حال خوب اتفاقات خوب، این اتفاق هم بخاطر حال بد چند دقیقه پیش بود. ساحل و هوای بارونی رو ببین، منظره ابرها رو ببین چقدر زیباست درختا رو ببین چقدر برگاشون تمیز و سبز شده. حواست به جلسه درس استاد باشه …و ادامه دادم ده دقیقه بعد یه دوچرخه کنارم ایستاد ، دیدم همون گل پسره با دوستاش برگشتن 😂 گفت عمو ببخشید بخدا حواسم نبود، معذرت میخوام و تند تند همین جمله رو تکرار میکرد، باهاش سلام کردم ، دست رسوندم گفتم خوبی 😍😍 دوباره عذرخواهی کرد . گفتم بخند بیخیال، چیزی نبود ، بازم عذرخواهی کرد.گفتم بخند ، بخند ، بخند دیگه … خندید بالاخره 😄😄 گفتم فدای سرت چیزی نبود ، فقط مراقب سلامتی خودتون باشید بچه ها ، الآنم بخندین طوری نشده. خداحافظی کردن و رفتن. چقدر بابت عذرخواهی شون و بخشیدنشون حالم خوب شد . گفتم خدااااااااای من، تو داری همه چیزو مدیریت میکنی ، این پسر میتونست هیچوقت برنگرده، ولی تو برگردوندیش . خدا رو شکر که حالم با این موضوع خوب شد . از اونجا به بعد فایل رو با سلول به سلول بدنم جذب کردم . یاد تجسمهای زمان نوجوانیم افتادم . گفتم راستی من همیشه زمان جوونی رویای سفر های خارجی رو داشتم. رویای انگلیسی حرف زدن. حتی زمانی که کلاس زبان میرفتم و غرق در تصاویر کتاب بودم و خودم رو توی خارج از کشور تصور میکردم بعد همیشه میگفتم نه من این لهجه بریتانیایی رو دوست ندارم ، این یکی که لهجه آمریکایی داره اینو دوست دارم ، کاش میشد من انگلیسی رو با لهجه آمریکایی حرف بزنم، سالهای بعد کلاس زبان رو با یه کتاب دیگه ادامه دادم دقیقا با لهجه آمریکایی…
خدا رو شکر بخاطر حال خوبم و خدا رو شکر بخاطر استاد خوبم ، و خدا رو شکر که خداوند جهان رو بر اساس قانون خلق کرد و همیشه در کلامش تکرار کرد که عفو و بخشش کنید برای خودتون خیلی بهتره.
خدا رو شکر که خداوند نعمت وجود خودش رو بهمون هدیه داد که اگر بی خدا بودیم گمراه میشدیم.
سلام سلام به دوست خوش فرکانسی خوبم ، حمید عزیز
🙋🏽♀️🙂➕🌻
الهی که در مدار فراوانی شادی و لذت ، سلامتی و ثروت و عشق و آرامش باشی.
این فایل بینظیر نشانه ی امروزم بود که البته هنوز ندیدمش ولی خوبه خوب محتوایش رو به خاطر دارم و حتما دیدنش رشد و تغییر را به صحرا یادآور میشود 😃
خدایا شکرت شکرت برای این قانون ساده ی زیبایت
🙏🏽💚🙏🏽💚
چقدر چقدر چقدر خوبه که هر روز داریم در مسیر مدیریت کردن افکارمون مهارت بهتری کسب میکنیم
👏🏼👏🏼👏🏼💪🏽💪🏽💪🏽👊🏽👊🏽👊🏽
خلاصه هدایت شدم به خواندن کامنت ها تا اینکه رسیدم به کامنت زیبای شما ، مثل همیشه شوخی و شیطنت کودک درونت 😅 رو لب آدم میاره…
آخه گاهی که این موضوع( کنترل افکار ) از دستم خارج میشه که باعث میشه احساسم بد بشه و…. 🤫🤐🙃🤪
ولی خب به نسبتی که آگاهانه قدم برداشتم ، حال خوب و آرامش بیشتر به خودم هدیه دادم.
باید یادمون بمونه که یک راه بسیار عالی برای کنترل ذهن این است که :
✅ سوالات کلیدی رو از خودمون بپرسیم:
❌ به جای آنکه دنبال آن باشیم که به خودمون بگیم که من چه باوری داشتم که فلان اتفاق و فلان آدمو جذب کردم….
❓بگوییم :حالا چه باوری ایجاد کنم که این وضعیت رو تغییر بدم ؟؟
❓بگوییم : حالا به چه جنبه ای از زندگیم نگاه کنیم تا به احساس بهتر برسیم ؟؟
چقدرررر خوبه که متوجه میشی که نسبت به گذشته خودت خیلی بهتر شددددی…
امان از این کمال گرایی 🤐
منطق از این قوی تر که حضور تک تک ما در این خانواده توحیدی ، قدم محکمی است برای کنترل آگاهانه افکارمون👏🏼👏🏼👏🏼
وقتی داشتی ماجرای اون دوچرخه رو تعریف میکردی ، صحنه ی بامزه ای از اون پسرای شیطون در ذهنم نقش بست 😂 و گفتم خدایا چقدر چقدر چقدر قانون هر لحظه در زندگی ما در حال انجامه و ما واقعا باید تا آخر عمر روی خودم کار کنیم👊🏽🙂💪🏽
چقدر چقدر چقدر خوب تونستی آنجا که دلت میخواست ی چیزی بگی ولی نگفتی 👏🏼👏🏼👏🏼
❌من باید خیلی خیلی به این موضوع آگاه باشم ❌
همین ی رفتار به ظاهر کوچیک ، یعنی برداشتن ی قدم کوچیک برای حال خوبت
همین ی قدم کوچیک مقدمه ایست برای خلق زندگی دلخواهت
استمرار در این قدم های کوچیک ، یعنی با لذت مسیر زیبای تکامل رو سپری کردن 🥲🥲🥲
و اتفاق بامزه ی شبیه به شما ، که منم وقتی کلاس زبان میرفتم نه تنها با لهجه ی بریتیش ارتباط نگرفتم 😉 بلکه در یکی از درس ها خوب یادمه که متوجه شدم چقدر آمریکایی ها friendly تر هستند و با تمام وجودم میگفتم من دوست دارم تو همچین جمع هایی باشم😅👩🏽💻🇺🇸🗽
همیشه میگفتم دوست دارم دوره ها و کارگاه های خوبی در خارج از کشور بگذرونم و برگردم 🇮🇷 نمیشه که اونجا بمونم 🤐🙈
غافل از اینکه اعتبار و جایگاه اجتماعی رو داده بودم به عوامل بیرونی و هیچی از عزت نفس نمیدونستم و روی احساس لیاقت و شایستگی صحرا رو یک عالمه گرد و خاک گرفته بود….
چقدر چقدر چقدر خوبه که این به ترمزها آگاه هستیم و داریم ورژن بهتری از خودمون میسازیم ، با این باور که :
🌱من لایق بهترین ها هستم ، در همه ابعاد زندگیم
🌱من بدون هیچ قید و شرطی ، بدون هیچ دستاوردی دوست داشتنی و ارزشمند هستم
🌱سرمایه های انسانی و تخصصی من خیلی خیلی خیلی ارزشمند هستند ، چون بخشی از وجود الهی من هستند🥲
🌱 و چون دختری خلاق و توانمندم به راحتی و آسونی میتونم پول 💸 بسازم
خدایا شکرت شکرت شکرت 🙏🏽💚🙏🏽💚
الهی به امید خود خود خودت ✨💃🏽💚💸🙏🏽🧘🏽♀️✨
چقدر خوبه که 📍قانون ساده خداوند📍 رو به خودمون یادآور بشیم که
🌱 به جای تمرکز به نداشته ها و گله و شکایت درباره آنها ، بر نعمت ها متمرکز شویم.
🌱 به جای تعویق انداختن لذت بردن از زندگی ، بهترین استفاده را از آن زمان زندگی ببریم.
🌱 احساس خوب داشتن را موکول به زمانی نکنیم که آن خانه خاص ، آن ماشین خاص ، آن رابطه ی خاص و… را بدست آورده ایم.
🌱 به اندازه ای که بتوانیم این نگرش را ادامه دهیم ، به جریان زیبای هدایتی وصل می شویم که مرتبا ما را به سمت نعمت های بیشتر و زندگی با کیفیت تر هدایت میکند.
🌱 این قانون جهان است که نعمت ها را نسیب افرادی میکند که میتوانند نعمت ها و نکات ➕➕➕➕➕➕➕➕➕ را در هر شرایطی پیدا کنند و بر آنها تمرکز کنند ، یعنی به قول قرآن « شکور » هستند و نه « کفور ».
سفر 🎒👟👒👗معلمی است که « چگونگی لذت بخش کردن هر لحظه و هر شرایطی » را به خوبی به ما یاد میدهد تا به خودمان ساده بگوییم : به راحتی از هر ناخواسته ای اعراض کنیم و به این شکل به چشمان مان و به احساس مان ، فرصت دیدن نعمت های هر لحظه را را ببخشیم.
🌱 وقتی به نعمت های کنونی زندگی ام نگاه میکنم ، به خوبی متوجه میشوم که تمام آنها حاصل تمرکز بر نعمت ها و امکاناتی بوده که در گذشته داشته ام ، فارغ از اینکه آن نعمت ها در آن لحظه چقدر کوچک بوده اند یا در ان لحظه تا چه حد به خواسته هایم رسیده بودم ، در هر صورت تلاش کرده ام تا رسیدن به احساس خوب را موکول به زمان تحقق خواسته هایت نکنم.
زیرا قانون این است که :
👇🏽👇🏽👇🏽
بین شرایط کنونی زندگی مان و شرایط دلخواهی که دوست داریم داشته باشیم ، یک فاصله ی فرکانسی است و این فاصله فرکانسی فقط با تمرکز بر نعمت ها و امکانات همان لحظه ، استفاده از آنها و سپاسگزار بودن به خاطر آنها ، پر میشود.
یادمان بماند
👇🏽👇🏽👇🏽
🌱 « احساس خوب داشتن » الزاما حاصل رسیدن به خواسته ی مشخص نیست ، اما ماندن در احساس خوب ، قطعا نعمت های بیشتری را وارد زندگی ما میکند و ما را به خواسته های بیشتری می رساند.
🌱 احساس خوب داشتن ، همهچیز است.
🌱 احساس خوب داشتن همه چیز است.
🌱 احساس خوب داشتن همه چیز است.
✍🏽برگرفته از قسمت 13 سریال زیبای سفر به دور آمریکا 🎒 🌏 🇺🇸 💚🗽
و در آخر به این موضوع هدایت شدم که بگم ، که من و دوستانم گروهی به نام عزت نفس تشکیل دادیم و متعهد شدیم هر ماه باید باید گزارش بنویسیم شده با تاخیر ولی تا 5 هر ماه گزارش ها روی میزه 😅
نوشتن گزارش ماهانه بر اساس این موارده ( مقاله های خانم شایسته ی عزیزم 😍😍 )
👇👇👇عزت نفس
1- چقدر توانایی حل مسأله داریم؟
2- چقدر توانایی غلبه بر ترس ها و اجرای ایده هامون رو داریم؟
3- چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیمات مون رو داریم؟
4- چقدر تصمیمات به تعویق افتاده داریم؟
5- چقدر در مورد خودمان احساس ارزشمندی و لیاقت داریم؟
6- چقدر علایق مان رو ارزشمند میدانیم و میتوانیم پتانسیل خلقِ ثروت 💰💰را در آنها ببینیم؟
7- چقدر از نقاط ضعف و نقاط قوت مان آگاه هستیم؟
8- چقدر به خاطر گذشته مان احساس گناه داریم؟
9- چقدر محتاجیم به اینکه دیگران ما رو تأیید کنند؟
10- چقدر به عواطف مون مسلط هستیم؟
11- چقدر احساس خوب مون ، وابسته به یک آدم خاص یا وقوع یک اتفاق خاص توی زندگی مونه؟
میدونم که باور میکنید که نوشتن و گذاشتن این 👣ها چقدر چقدر چقدر به خاموشی ذهن کمک میکنه.
چقدر چقدر چقدر 👣ها به موفقیت ها و قدم های به ظاهر کوچیک رو به یادمون میاره.
چون که ذهن خیلی شیک و طبیعی همه موارد رو یا ساده انگاری میکنه و یا به کل نادیده پاک میکنه…
به امید اتفاقات خیلی خوب بیشتر در همه ابعاد زندگی مون 🙏🏽💚🙏🏽💚
صحرا دختر طبیعت 🙋🏽♀️🙂➕🌻
سلام و درود به شما
خیلی ممنونم ازتون بابت این کامنت ارزشمند و عالی و اینکه لطف کردین کامنت منم خوندید. کلی نکات طلایی داشت خیلی ممنونم ازتون، برام واقعاً یه کلاس درس بود. چقدر hint داشت. خیلی ممنونم.
اولین نکته ای که میخواستم بگم این بود که ما همه مون انسانهای نرمال و طبیعی هستیم که توی اکثر موارد داریم از ذهنمون اطلاعات میگیریم. این طبیعیه یه وقتایی از مدار خارج بشیم ولی طبیعی نیست که بخوایم خارج از مدار بمونیم ، طبیعی نیست که توی حال و احساس بد بمونیم. طبیعیه که همه چیز نرمال و قشنگ و زیبا و عالی باشه. پس بقول آمریکایی ها Don’t worry
یه لحظه حالمون بد شد ، دوباره درستش میکنیم.
یه نکته دیگه، مدیریت افکار و کنترل ذهن رو استاد تشبیه میکرد به باشگاه بدنسازی، کسی که روز اول وزنه 5 کیلو رو به سختی میزنه بعد از چند ماه رسیده به وزنه 15. چیزی که قویترمون میکنه و در اون مهارت کسب میکنیم. موضوع پرسیدن سوال کلیدی از خودمون خیلی جالب بود. که همیشه جوری از خودمون سوال بپرسیم که راه حلی بهمون ارایه بشه. نکته ارزشمندی بود. نکته دیگه یه نعمتی ارزشمند بود که مدتها بود ازش غافل شده بودم و بهم یادآوری کردین که بازم بخاطرش شاکر باشم، و اونم حضورم توی همین سایت استاد عباس منش. چه نعمتی و چه گنجی بود همین سایت، کافیه یه نگاهی به گذشته بندازم ببینم اون حمید درب و داغون که همیشه تو دیوار بود😂😂 چقدر آدم روزمره میبینیم که به کارهاشون خنده مون میگیره، و به خودمون میگیم شما چه میفهمید قانون چی میگه… همین الان که دارم مینویسم چهار پنج تاش روبروم هستن.
خدا رو شکر که شما هم زبان خوندین و توی موضوع لهجه آمریکایی با من هم نظر هستین. اون نکته ای که گفتین شما دوست داشتین که برید خارج و دوباره برگردین واقعاً یه ترمز قوی بوده که اصلا نرین، این نکته منو به یاد ترمز که چی بگم، به یاد اون فونداسیون بتنی انداخت که خودمو بهش بسته بودم. یادم افتاد توی کلاس زبان ازم پرسیدن
Would you like to go to another country for living
و من جواب دادم
No , I’m Muslim, and I have to live in a country that everyone is Muslim. I can’t live in another country who are not Muslim. 🤦🤦
این دیگه ترمز نبود، رسماً تا کمر رفته بودم توی یه چاله و به ابعاد 20×20 متر دورم رو بتن ریخته بودن. با اینکه خیلی هم دلم میخواست و مشتاق بودم ولی میگفتم نه من مسلمانم پس نباید برم جامعه غیر اسلامی … اونم چه مسلمانی 🤦🤦😂😂 تباه تر از مشرک 😂😂😂🤦🤦🤦
واقعاً چه کرده این سایت با باورهای غلط گذشته مون.
نکته ای که نوشته بودین سفر یه معلمه … خیییییلییییی طلایی بود، خیلی ارزشمند بود و همینطور نکته ای در مورد فاصله فرکانسی بین شرایط الان و شرایط مطلوب و خواسته ها ، اونم بی نظیر و طلایی بود. نکات طلایی خیلی زیاد بود توی این کامنت. واقعاً لذت بردم. اون تمرینی که انجام میدین خیلی تمرین قشنگیه، سوالات خیلی عالی داشت . من مخصوصاً باید خودمو ملزم به اجرای این تمرین کنم. متشکرم که بهم اینو یاد دادین.
متشکرم بابت این ردپای 👣 عالی که از خودتون به جا گذاشتین.
یه چندتا نکته براتون بگم از اتفاقات امروزم.
امروز صبح که اومدم سر کار یه چندتا تجهیز رو چک کردم دیدم شرایطشون خوبه ولی میتونه بهتر باشه . از خودم پرسیدم چیکار کنم شرایط بهتر بشه، بابت این موضوع کسی هم قرار نیست ازم تشکر کنه. خودم به صورت فعال انجامش دادم. بعد از خودم پرسیدم واقعا کارم سخته ولی از این کاری که الان انجام دادم لذت بردم و احساس مفید بودن کردم، آیا شرایط کاری اینجا بهتره یا شرایط شغل قبلیم «نظامی نیروی دریایی» … ؟
یهو بیت شعر از حافظ به قلبم الهام شد. « بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد ؛ گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود» حمید یادته ن دریایی هم که بودی خدا چقدر هواتو داشت، ولی تو زیبایی ها رو ندیدی. امروزم خدا هواتو داره تازه داری یه چیزایی رو توجه میکنی.
اینجا که هستم شرایط شغلی خیلی خیلی عالی دارم ، یعنی اگه زمانی که نظامی بودم میومدم شرایط امروز خودم رو بهم نشون میدادن و میگفتن حمید اینجا آینده توه، میگفتم عالیه ، از این بهتر نمیشه میخوامش میخوامش… اکی پس چی شد؟ چرا اینجا سالها کفور بودم؟ هنوز هم نمیتونم ادعای شاکر بودن کنم ولی یه تکونی خوردم و خدا رو صد هزار مرتبه شکر. امروز یه کلاه آتشنشانی جدید بهم دادن، اینم از اون ویژگی های ارزشمند اینجاست که روی تجهیزات ایمنی افراد خیلی حساسیت نشون داده میشه، آقا کلاه حمید رو از سه کیلومتری میتونی بشناسی … میدونی چطوری؟ چون حمید صد تا چیز میز رو کلاهش نوشته. که براحتی بتونم بین ده تا کلاه پیداش کنم. همه یه اسم مینویسن، من بزرگ نوشتم Maverick . «برگرفته از کارکتر ماوریک توی فیلم تاپگان با بازی تام کروز» یه جاش نوشته بودم 1987 سال تولدم یه جاش نوشته بودم «Стойкий Мужик» تلفظش میشه «استویکی موژیک» به زبان روسی ، معنیش میشه Standing man مرد مقاوم ، مرد پایدار. اینم برگرفته از فیلم پل جاسوسان با بازیگری تام هنکس 😂😂😂 ولی اولین جمله ای که دستم حرکت کرد که بنویسم این بود
In God we Trust
نکته آخری که در مورد امروز میخوام بگم، ظهر بعد از نماز قرآن رو برداشتم گفتم خدایا هدایتم کن، قرآن رو باز کردم، آیات ابتدایی سوره اسرا اومد « اونجایی که میگه اگر نیکی کنید به خودتون نیکی کردین و اگه بدی کردین بازم به خودتون بدی کردین ، در ادامه میگه این قرآن هدایتگر به بهترین و درست ترین مسیر هست و بشارت بر مومنان که براشون پاداشهای عالی در نظر گرفته شده» کلی ذووووووق زده شدم و گفتم همینه ، همون چیزی استاد همیشه تو آموزش ها میگه.
آیات 7-11 اسرا خیلی لذت بردم از این هدایت رب العالمین جان.
ببخشید بازم طولانی نوشتم
خیلی ممنونم بابت کامنتتون و بسیار لذت بردم و ازتون یاد گرفتم
حتی تو حین نوشتن آگاهی های جدیدی بهم الهام شد و خدا رو بخاطر هدایتش شاکرم.
در پناه رب العالمین جان عزیز بهترین نعمت ها و شادمانه ترین لحظات و طلایی ترین ثروتها رو بدست بیارید. الهی آمین.
،،،،هو،،،،
سلام بر برادر عزیزم
چقدر هدایتی این فایل رو دوباره دیدم و لذت بردم
چقدر نکات جالبی گفتی داداش،،
من هم خیلی عصبی بودم در گذشته ، و من و برادرام، دیگه باورمون شده بود که این یه مسئله ی ژنتیکه،
چون بابامون هم عصبی بود
بعدها که روی خودم کار کردم و توانستم کنترل خشم رو یاد بگیرم، دقیقاً از همین اتفاقات خوب برام میفتاد
و یک تجربه:
من در قسمت یادداشت های گوشیم، یه فایلی باز کردم و اسمش رو گذاشتم کنترل عصبانیت ،
و تجربه های قبلی خودم رو نوشتم،
خصوصاً جاهایی که عصبی شده بودم و خودم رو کنترل کرده بودم و بعدش به نتیجه ی عالی رسیده بودم
حالا هر وقت که ناراحت میشم و اتفاقی برام میفته و میخوام قاطی کنم و …….
سریعا و در لحظه ی خشمم، میرم اون فایل رو نگاه میکنم و کلی آروم میشم و به خودم میگم: علی جان، اگر الان خودتو کنترل کنی، قطعا نتیجه به نفع تو خواهد شد
و بلافاصله آروم میشم و …….
خدایا شکرت بابت استاد عباس منش
خدایا شکرت بابت رفقای درجه ی یک در این سایت مثل حمید آقا و….
خدایا شکرت بابت تمام نعمات زندگیم
یاحق
سلام و درود به شما علی جان
خیلی خیلی متشکرم بخاطر این کامنت ارزشمند و به اشتراک گذاشتن تجربیات عالی تون. واقعاً این موضوع خشم یه موضوعی هست که اکتسابی از خانواده بهمون منتقل میشه و اگه ما بتونیم آرامش مون رو حفظ کنیم پاداش ها رو دریافت میکنیم. تمرین بسیار جالبی بود. خیلی لذت بردم. نکته اش اینکه با هر بار کنترل ذهن ، سری بعدی خودت قویتر شدنت رو حس میکنی.
از یه جایی به بعد که آدم به بی اهمیت بودن موضوعات روزمره پی میبره،کلا اصلا خشم به وجود نمیاد که بخوای کنترلش هم بکنی. وقتی سر کار میفهمم یه چیزی خرابه و سر جاش نیست ، میگم چه اهمیتی داره ؟! من بهترین خودمو ارائه دادم بقیه اش با خودشون.
شادکام و سلامت و ثروتمند باشید ، بسیار ممنونم بخاطر کامنت ارزشمند تون.