برخی از تجربیات خریداران دوره قانون آفرینش

 

14 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌ها
    تعداد کل دیدگاه‌های «طیبه» در این صفحه: 2
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 716 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    امروز 500 امین روز عضویت من در ایسن سایت پر از عشق هست

    من دیروز آخرین قدمم رو برای رها شدن از خواسته ام برداشتم

    اما بعد از دو سال دوباره با همون تضاد رو به رو شدم با یه تضاد که نتونستم صحبت کنم و حرف دلمو بگم ، و با اینکه توی این دو سال که شروع به تغییر کردم و روابطم عالی تر شده نسبت به دو سال پیشم

    و یک سالی که شد وارد سایت عباس منش شدم

    من تقریبا چند ماهی هست که هر جا زوج عاشق میبینم، انقدر از دیدن عشقشون به وجد میام و حتی جدیدا تصور میکنم که یه نور بی نهایت عظیم که سرشار از عشق هست و حامل عشق بی نهایت ،به سمت زوج ها و دختر و پسرهای عاشق میاد و میبینم که در قلبشون نفوذ میکنه و اون لحظه از خدا عمیقا درخواست میکنم که عشقشون پایدار و قوی باشه

    حتی دیروز که آخرین قدم رو برداشتم و رها شدم

    کلی زوج عاشق رو دیدم ،و با اینکه رها شده بودم از خودسته ام و کمی گریه کرده بودم اما گریه ام اینبار برای خدا بود که تونستم قلبم رو برای خدا باز کنم

    و تونستم که قدم بردارم و رها بشم و ایمانم رو در عمل نشون بدم

    و وقتی زوج های عاشق رو میدیدم دوباره حس فوق العاده ای داشتم و دیروز طلب عشق میکردم براشون

    و هیچ احساس تنهایی و نداشتن عشق در وجودم نداشتم

    چون من عشق رو دارم

    عشق بی نهایت عظیم خدا رو

    و من خوشحالم از اینکه این تغییر شخصیت در این یک سال گذشته در من ایجاد شده

    اما خواسته عشق، که دو سال پیش سبب شد من در این راه تغییر قدم بردارم ، هر روز خدا کمکم کرد تا رها تر باشم

    و به خودم عشق بورزم و با خودم به صلح برسم و به این فکر نباشم که چرا من عشق و عزیز دلی ندارم و چرا کسی من رو دوست نداره

    همه این روزها گذشت و من پارسال به سایت عباس منش هدایت شدم

    تا اینکه یک هفته پیش ،در فایل جلسه دو قدم دو دوره 12 قدم ،استاد گفت که اگر به یک شخص خاص فکر میکنید صد در صد مسیر رو اشتباه میرین

    من این صحبت رو در فایل های رایگان هم شنیده بودم

    اما توی این یک سال مقاومت داشتم و خدا کاملا تکاملی به من یاد داد که چجوری از خواسته ام رهاتر بشم

    و هفته پیش بهم نشونه داد که طیبه دیگه آخرین قدم رهایی رو باید برداری و تموم کنی این خواسته ای که داری

    و من باز هم مقاومت داشتم که خدا در این یک هفته باز هم هدایتم کرد به مسیر درست و کمکم کرد تا قدم نهایی رو بردارم

    و من دیروز قدم نهایی رو برداشتم

    اما با تضادی رو برو شدم

    دو سال پیش من نتونستم صحبت کنم با فردی که شدیدا دوست داشتم که رابطه عاشقانه داشته باشم و ازدواج کنیم

    و این تضاد سبب شد که من راه رو اشتباه برم و بعدش تصمیم گرفتم به طرق مختلف هرجور که شده اون فرد رو با کارهایی که انجام میدم تغییر بدم

    و خواستم که کتاب هایی رو بخونم که ببینم چه کارهایی باید برای بدست آوردنش انجام بدم

    تا اینکه بعد چند ماه دیدم دارم روی خودم کار میکنم و رفته رفته جدی تر شدم که دیگه داشتم به خودم توجه میکردم

    و وقتی وارد سایت عباس منش شدم

    خدا کاملا تکاملی به من یاد داد که از خواسته ای که دارم کم کم رها بشم

    اما یک چیز بود و این بود که من نمیخواستم قبول کنم که رهایی کامل باشه و مدام لحظه پایانی که مد نظرم بود برای عشق رو به زیبایی تجسم میکردم با اون فرد و قشنگ میدیدم

    تا اینکه هفته پیش به این صحبت استاد در جلسه دو قدم دو برخوردم

    که گفت اگر به یک شخص خاص فکر میکنید صد در صد مسیر رو اشتباه میرین

    و اونجا بود که من در جمعه بازار برای فروش رفته بودم و گفتم من دیگه نمیخوامش

    احساس میکنم آمادگیشو داشتم که به یکباره گفتم دیگه نمیخوامش

    چون جدیدا من انقدر با خدا حالم خوب بود که حس تنهایی و یا بی عشقی رو نداشتم

    و حتی از اول آذر ماه که تعهدی شروع کردم دوره 12 قدم رو و وقتی به قدم دو رسیدم آمادگی رها شدنش به من داده شده بود ،که من گفتم نمیخوام

    من فقط تو رو میخوام خدای من

    انگار خدا داشت یادم میداد که به کل رها بشم از خواسته ام

    و همیشه دوست داشتم دوره عشق و مودت در روابط رو بگیرم تا ارتباطم با آدم ها خوب بشه و به این خواسته ام برسم

    و حتی از دیروز که قدم آخر رهایی رو برداشتم و باز هم نتونستم صحبت کنم

    به خودم گفتم چرا باز هم بعد دو سال نتونستی صحبت کنی ؟؟

    و اولش گفتم حتما خدا کاری کرده که من نتونم اون لحظه صحبت کنم

    چون تو تمرین ستاره قطبیم نوشته بودم که خدایا تو بگو هرآنچه که باید به زبانم جاری بشه

    و من که نتونستم کلمه ای صحبت کنم ، و شب اومدم خونه و فکر کردم ،فکر کردم به اینکه

    چرا وقتی توی این دو سال روابطم بهتر از قبلم شده باز هم نتونستم صحبت کنم ؟؟

    و این تضاد سبب شد که بخوام درمورد دوره عشق و مودت در روابط بدونم و رفتم توضیحاتش رو خوندم

    و دیشب از خدا خواستم هدایتم کنه که اگر اجازه دارم دوره رو بخرم

    چون توی این چند روز به طرز شگفت انگیزی 4میلیون و 600 به حسابم واریز شد

    و وقتی حساب کردم و به هزینه دوره نگاه کردم دیدم میتونم بخرمش

    انگار با قدمی که دیروز برای رهایی برداشتم اجازه دریافت آگاهی های دوره عشق و مودت رو پیدا کردم

    اولش بار ‌که تازه وارد سایت شدم هیچ پولی نداشتم و میخواستم با قرض این دوره رو بخرم و اون فرد رو تغییر بدم

    اما همه چیز عوض شد و من روی خودم کار کردم این یک سال رو

    اما وقتی صبح بیدار شدم و در تمرین ستاره قطبیم خواستم که اگر قراره من دوره عشق و مودت در روابط رو بخرم بهم نشونه ای بده

    نشانه ام رو صبح انتخاب کردم از سایت که قانون آفرینش بخش 7 سیستم هدایتگر درون رو به من نشونه داد

    اولش گفتم یعنی دوره عشق و مودت رو نخرم و قانون آفرینش رو بخرم؟؟

    و دیدم تا جلسه 7 این دوره نمیتونم تهیه کنم

    وشروع کردم به خوندن توضیحات این قسمت

    وقتی رسیدم به کادر آبی رنگ

    برخی از تجربیات خریداران از دوره قانون آفرینش

    کنجکاو شدم که بدونم چی نوشتن

    همین که باز کردم

    اولین پیام

    پیام شما بود

    و شروع کردم به خوندن

    و در چند جمله بعدش دیدم نوشتین دوره عشق و مودت در روابط رو گوش میکردین

    وقتی اینو خوندم واضح فهمیدم که میتونم این دوره رو تهیه کنم

    و ان شاء الله اگر خدا بخواد امروز 2 دی میخرم این دوره رو

    و باز هم پول رو خلق میکنم

    چون از وقتی تعهد دادم که پول رو خلق کنم و دوست باشم با پول

    از جمعه تا یک شنبه 4 میلیون و 500 به حسابم اومد

    در صورتی که خود روز جمعه من فقط 150 هزار تومان فروش داشتم

    این برای من نشونه هست

    چرا؟

    چون که من روز یک شنبه یعنی دیروز با وجود اینکه خیلی دوست داشتم به خواسته ام برسم و نمیخواستم امانتیم رو دریافت کنم و به کل همه چیز تموم بشه

    اما گذشتم از این عشق

    گذشتم و رها شدم

    چون خدایی در قلبم پیدا کردم که هر لحظه در این یک سال به من عشق داد ،به من کمک کرد تا رشد کنم و یادم داد تکاملی و مرحله به مرحله از خواسته عشق که تمرکزم روی یک شخص خاص بود رها بشم

    و قدم آخر رو بردارم

    هنوز رد پای روز جمعه تا یک شنبه رو تو سایت ننوشتم

    توی این سه روز کلی درس یاد گرفتم

    دیروز که قدم آخر رو برداشتم

    خدا به طرز عجیبی شگفت زده ام کرد که در رد پای روز یکشنبه نوشتم و در سایت میذارمش

    و حس میکنم که خدا لایقم دونسته که بهم این نشونه رو داد و گفت که میتونی دوره عشق و مودت در روابط رو بخری و روی خودت کار کنی

    تاکید میکنم طیبه

    روی خودت کار میکنی

    چون آقای صنعتکار گفتن که وقتی روی خودشون کار کردن همه چیز تغییر کرد در عرض دو هفته

    و به یادت بیار کل این دو سال و یک سالی که در سایت عباس منش هستی

    تو وقت هایی رو که روی خودت کار کردی دیدی که چقدر نتیجه عالی بود و یه نمونه اش اینه که

    همه بهت احترام میذارن

    بهت لبخند میزنن

    خانواده ات باهات صمیمی تر شدن

    دیگه با برادرت از درونت مشکل نداری و تویی که شدیدا با خواهر بزرگترت مشکل داشتی و نمیتونستی ارتباط برقرار کنی ،الان خیلی بهتر شده

    با مشتری هات به راحتی صحبت میکنی ،به چشم آدما نگاه میکنی و خیلی خیلی عالی تر از دو سال قبلت داری با آدما ارتباط برقرار میکنی

    و هر روز در تلاشی که آگاهانه تمرینات رو انجام بدی

    پس وقتی برای ایشون شده ،صد در صد برای تو هم میشه

    فقط کافیه که روی خودت کار کنی طیبه

    خوشحالم از اینکه امروز این نشونه رو به این وضوح دریافت کردم و اقدام به خرید دوره عشق و مودت میکنم

    خدایا شکرت

    ممنونم از شما که تجربیاتتون رو نوشتین و برای من نشونه بود و هدایتم شدم به نوشته تون تایام خدا رو درک و دریافت کنم

    از صحبت های شما این رو هم متوجه شدم که باید با خودم به صلح برسم و رابطه ام رو با خودم و خدای خودم بیشتر قوی کنم و آرام بشم تا جهان بیرونم تغییر کنه

    و من نمیتونم جهان اطرافم رو تغییر بدم ،مگر با تغییر درونم و این کلید من بود

    خدایا سپاسگزارت هستم که به من این همه محبت داری

    ازت میخوام که قلبم رو باز کنی تا فقط روی خودم متمرکز باشم و شخصیتم رو عمیقا تغییر بدم و کاری به هیچ کس نداشته باشم و خودم رو تغییر بدم

    خدایا شکرت

    سپاس بی کردان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 716 روز

    به نام ربّ

    سلام

    چه حرف عجیبی دارم میبینم و میخونم

    من دیروز یه قدم برداشتم که آخرین قدم رهایی من بود

    و امروز هدایت شدم به این قسمت و خدا بهم نشونه داد از پیام آقای صنعتکار که میتونم دوره عشق و مودت در روابط رو بخرم

    و الان داشتم رد پاهام رو مینوشتم

    چون همیشه با جزئیات رد پاهای روزم رو مینویسم

    و وقتی با جزئیات مینکیسم و فکر میکنم بیشتر درک میکنم و بیشتر یاد میگیرم و سعی دارم بیشتر قدم بردارم

    بارها شده که نجوای ذهنم گفته که ننویس ،انقدر با جزئیات ننویس

    یه وقت دردسر میشه برات

    اما نمیدونم یه نیروی هدایتگری بارها هدایتم کرده که بنویسم

    اما الان که مینوشتم

    درمورد عشق بود

    درمورد دوست داشتن

    که از بچگی شنیدم و همه گفتن دوست داشتنت رو باید از همه مخفی کنی

    دوستت دارم نگی

    و همین نگفتن دوستت دارم و مخفی کردن این حرف ارزشمند سبب شد تا من نتونم درست بیان کنم

    و تضاد سبب شد من دو سال پیش بخوام تغییر کنم

    نمیدونم چرا اینارو دارم اینجا برای پاسخ شما مینویسم

    وقتی آخر جمله تون نوشتین که

    اینم بگم یادت باشه که اون شخص دستان مهربان خداست برای تو تا زندگیت رو زیباتر کنه تا حالت رو بهتر کنه تا انگیزه ات رو بیشتر کنه اون خود خداست که عاشق توعه نه صرفا اون شخص!

    یاد حرف استاد افتادم که میگفت ،وقتی به آدما نگاه میکنین خدا رو ببینین و هر محبتی میبینین و محبت میکنین به خدا محبت میکنین و اینم میگفت که همیشه سپاسگزار باشین

    اما توی دلتون باشه که این خداست که از طریق اون فرد که دستی از دستان خداست داره به شما عشق میده و محبت میکنه

    به فکر رفتم

    من امروز صبح که هدایت شدم به این پیام ودر جواب آقای صنعتکار نوشتم ،بعدش پشیمون شدم که کاش نمینوشتم درمورد عشق

    اما وقتی پیام شما رو دیدم

    یادم اومد که پشیمون نباش و هیچ ترس و اندوهی به دلت راه نده

    دقیقا دیروز خدا به من گفت نترس و غمگین نباش

    که اگر درمورد عشق بنویسی و بگی روزی من عاشق کسی بودم، که عشق زمینی سبب شد که به عشق خدا برسم

    هیچ خجالتی نداره

    هیچ ترسی نداره که اگر کسی بفهمه ممکنه بد بشه برات یا بگن طیبه عاشق شده بود

    تو تکاملت رو طی کردی

    نباید خودتو سرزنش کنی که چرا من دارم مینویسم درمورد اینکه دو سال پیش کسی رو دوست داشتم که نتونستم درست بیان کنم و سبب سوء تفاهم شد و نشد ادامه پیدا کنه این عشق

    و این تضاد سبب شروع من در مسیر آگاهی شد .

    آره درستش همینه

    خدا با بی نهایت دستانش داره به من یاد میده

    و خودش هم از من محافظت میکنه

    و اتفاقا خوشحالم از اینکه من عشق واقعی رو پیدا کردم و با خودم دارم به صلح میرسم و این راه انتهایی نداره

    هر چقدر بیشتر تمرین کنم بیشتر میتونم عمل کنم

    و به این جمله رسیدم که از عشق زمینی به عشق خدایی میرسیم

    من تازه دارم یاد میگیرم و کلی راه دارم

    و خدارو بی نهایت سپاسگزارم

    که عشقش رو از بی نهایت طریق به من عطا میکنه و حرف شمارو سعی میکنم همیشه به خودم یادآوری کنم

    بابت تک تک نوشته هاتون بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: