عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2

باسلام به استاد عزیزم، خانم شایسته عزیزم ودوستان عزیزم دراین سایت فوق العاده

“اگرشکرگزار باشید شما را می افزایم”

“اگرزیباییها را تحسین کنید، شمارا آسان میکنم برای آسانیها”

“وکدامین نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟!”

“دیدن نعمات مابرای کسانیست که تفکرمی کنند وایمان دارند”

هزار الله اکبر ازاینهمه زیبایی وصف ناشدنی، ازاین آبی نیلگون دریا، ساحل شنی سفید، آسمان پاک وآبی، غروب زیبای خورشید، درختان سبز وزیبا، مردم آزاد ورها، و ازاین کشور وصف ناشدنی.

درود بر نگاه زیبا وزیبا بین استاد عزیزم، دور چشات بگردم که انقدر زیباییهارو میبینه، و زیباییهارو توصیف میکنه، طوری که ماهم خودمون رو دقیقا درهمون نقطه حس کردیم، دقیفا خنکای آب رو، نرمی وزش نسیم برصورتمون رو، نرمی وگرمی شن سفید زیر پاهامون رو،، و چه حس عجیب وفوق العاده ای بود. مثل یک مراقبه.

نوشتن

توصیف کردن برای خودم ودیگران

فکرکردن درموردزیباییها

دیدن وتکرار تصاویر وویدیوهای زیبا

شنیدن درمورد اخبار زیبا

تحسین ویژگیهای مثبت مردم

ازجمله تمریناتیه که وقتی حالم خوبه راحت انجامشون میدم.

اما وقتی یکم ذهنم میخواد دو دره بازی دربیاره و بزنه جاده خاکی چه تکنیک هایی برای خودم دارم؟!

-اولین قدم اینه درمورد هرچی که ناراحتم کرده باکسی حرف نزنم!! وبرای راحت ترشدن کار، اون روز باافراد صمیمی مثل خواهرام، اصلا تماس نمیگیرم، جوری که خودشون قلق من دستشونه، وقتی خبری ازم نیس میفهمن که حتما موضوعی پیشامدکرده ومن نمیخوام درموردش حرف بزنم :)

وبرعکس وقتی اتفاق خوبی میفته سریع بهشون زنگ میزنم و باذوق وآب وتاب براشون تعریف میکنم.

درمحل کار مدام ازهندزفری وفایلهای استاد استفاده میکنم، اگر ببینم شرایط جورنیس، وکسی درجمع تمرکزا زده جاده خاکی، الکی میرم سرویس و میمونم اونجا تابحث عوض شه، یا حتی اگربتونم کلا ازفضا خارج میشم.

یکی ازمهمترین سوالاتی که وقتی دیگه کنترل ذهن ازدستم خارج میشه ازخودم میپرسم اینه:

-اگرالان همین چیزهایی که درزندگیت هست رو هم ازدست بدی چه اتفاقی میفته؟!

این سوال واقعا بتنهایی کافیه که رنج نداشتنشون وکاملا حس کنی، وذهنت بره سمت لذت برای داشتنشون و حسم خیلی بهترمیشه.

نکته مهمی روبازباتوجه به تجربیاتم میگم، دراین 5سال که شاگردشماهستم، خب تجربیات متفاوت وبالاوپایین های زیادی دراین زمینه تجربه کردم. ولازم میدونم بگم که ماباید سعی کنیم درتمرکز به نکات مثبت هم دچارکمالگرایی نشیم، چون دقیقا برعکس عمل میکنه(موردی که خودم روبارها گیرانداخته)

اصلالازم نیست وقتی خیلی حالمون بدشده، یهو بخوایم به شادی برسیم، چون قانون میگه ازنظرفرکانسی این عمل غیرممکنه، کافیه دراینجورمواقع، فقط یکم به احساس بهتربرسیم، واین تمام کاریه که ماباید انجام بدیم.

-یکی دیگه ازترفندهام برای خروج ازاحساس بد دیدن فیلمهاییه که تصاویرزیبا داخلش داره و البته خیلی تمرکزنداره رونکات منفی(بشخصه سعی کردم فیلمهاییو دانلودکنم همیشه که بعداتمامش به احساس بهتربرسم) و طنزهم باشه که عالیه.

-من یک سری تصویر ازاهدافم و ازاشخاصی که واقعا دوستشون دارم توگوشیمه، که بازوقتی حالم بدمیشه نگاه میکنم به اونها و بمن انگیزه مضاعف میدن برای ادامه دادن وتسلیم نشدن.

-ولی واقعا گاهی یه دوش آب گرم، یاسرد، رفتن به استخر،خوندن یاشنیدن پادکست، یایه کتاب خوب،حرفای خوب زدن بایه فرد هم فرکانس،صحبت کردن خوب باخدا، یاحتی آشپزی، ظرف شستن، رفتن به پارک نزدیک خونه و… هم ماروبراحتی به احساس بهترمیرسونه.

وچقدرخوبه یک لیست ازکارهایی که حس خوبی به ما میده تهیه کنیم ودر مواقعی که بهش نیازداریم، مراجعه کنیم وهرکاری که همون لحظه حالمون روبهتر میکنه انجام بدیم.

واقعا قدرت زندگی واحساسمون فقط وفقط دست خودمونه ولاغیر..

ویکی دیگه ازتمریناتی که بعددیدن این فایل برای خودم طراحی کردم، خرید یک عدد صلوات شمارهست، که درطول روز ویژگیهای مثبت افراد رو باهاش بشمارم، و من میدونم که چقدررر این تمرین تاثیرگذاره، ونتیجه خلق میکنه توزندگیمون، (تمرکز بر ویژگیهای مثبت افراد واشخاص)

این رو به ویژه برای خودم طراحی کردم، چون یکم برام تمرین سختیه تمرکز بر ویژگیهای مثبت افراد.

اگربخوام ازنتایجم بگم که بعد آشنایی باشما واقعا سپاسگزارتر شدم وتمرکزم دراکثرمواقع برخوبیها بوده، و چقدر همچیز راحت تر برام اتفاق میفته، کارام راحت پیش میره، انگارآدما دوس دارن کاری برای من انجام بدن وبمن خدمت کنن،یجورایی معنای واقعیه عدو شود سبب خیر اگرخداخواهد روهم کاملا درک کردم. واقعا هرکسیم اگرعمدا یاسهوا خواسته آسیبی بمن بزنه فقط عملش به نفع من ودر راستای خواسته های من اتفاق افتاده، واین فقط وفقط بخاطر کنترل کانون توجه وتمرکزم بوده. وبقول شما چرخ زندگیم داره هی رروون تر میچرخه.

دوستتون دارم

یاحق