عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2

سلام

میلاد شریفی تهرانی که نه جهانی هستم :)) و سپاسگزار رب العالمین که میتونم یه کامنت دیگه در سایت بزارم. خیلی خیلی سپاسگزار این امر هستم چون بارها و بارها تاکید کردم که من خیلی با صحبت کردن راحتم و عاشقشم ولی نوشتن برام خیلی سخته با اینحال اخیرا با دیدن هر فایل انگیزه های شدیدی برای نوشتن در من ایجاد میشه که میام و مینویسم و خودم باورم نمیشه که این منم که دارم مینویسم. شاید توی کل زندگیم به اندازه ی این چند روزی که دارم در سایت عباسمنش مینویسم تا حالا ننوشتم. خدا رو چه دیدی شاید امکانی در سایت عباسمنش ایجاد شد که روزی بتونیم روی فایل ها کامنت صوتی بزاریم البته در کنار نوشتن. به نظر من که ایده ی فوق العاده خوبیه. دلیل هم دارم براش. یکی از تفاوت های اساسی شنیدن صدا نسبت به خواندن نوشته اینه که شما دقیقا احساس، عواطف، نوع بیان، شوق و … رو توی کامنت صوتی حس میکنید و به نظر من که تاثیر کامنت رو چند برابر میکنه.

بریم سراغ زیبایی های ساحل. دوستان من یکی از دلایلی که انسان دنبال کننده ی زیبایی هیچگاه از دیدن تصاویر طبیعت سیر نمیشه اینه که طبیعت نه یکی نه دوتا نه ده تا و نه صدتا بلکه میلیون ها رنگ مختلف رو در خودش جای داده. این تفاوت اساسی طبیعت با مصنوعاته. مصنوعات تعداد رنگ محدود میتونن داشته باشن ولی طبیعت هیچ محدودیتی در تعداد رنگ نداره. به همین خلیج مکزیک شما دقت کنید اونوقت میبینید که آب دارای میلیون ها رنگه که به شکل جادویی در هم تلفیق شده نمیشه برای اون فقط چند رنگ رو در نظر گرفت چون واقعا میلی متر به میلی مترش رنگ متفاوتی داره. این جادوی طبیعته. در درختان هم به همین شکله. در اون تصویر زیبا از غروب و رنگ زیبای اون در ابرها هم به همین شکله. انگار بی نهایت رنگ در طبیعت وجود داره که به صورت خطی تغییر نمیکنند بلکه کاملا در هم آمیخته شدند. تازه این رو هم در نظر بگیرید که دوربین تعداد محدودی از طیف رنگ ها رو میتونه به شما نشون بده و اگر بتونید با چشم خودتون و به صورت حضوری این رنگ ها رو ببینید اونوقت متوجه میشید که چرا طبیعت بزرگترین الهام بخش هنرمندانه. یکی دیگر از زیبایی های فایل انسان هایی هستند که با این طبیعت همراه شدند و دقت که میکنی میبینی اینقدر سبک بال و رها در این طبیعت حاضر شدند که انگار خودشون و خدای خودشون تنها در اونجا حضور دارن و هیچکس دیگه ای اونجا نیست. این یعنی رهایی از هرگونه قید و بند فکری که دلیلش حضور انسانهای اطرافت باشه.

بریم سراغ روشهای دیدن زیبایی های بیشتر. سید به درستی باز هم اشاره کرد به دیدن، صحبت کردن و مهمتر از همه نوشتن در مورد زیبایی ها. من هم روش دیگری رو میدونم که حتی بیشتر از نوشتن و بیشتر و قویتر از هر روش دیگه ای میتونه تمرکز شما رو بر زیبایی ها بزاره. باز هم تاکید میکنم قویتر، موثرتر و با بازده بیشتر حتی از نوشتن. این روش روش تحقیق کردنه. بله تحقیق کردن در مورد خواسته ها و زیبایی ها. برای این اینقدر مطمئنم از این روش که خودم بارها ازش نتیجه گرفتم. اجازه بدید تجربه ی خودم رو از این روش بگم که باورهاتون قوی تر بشه. من در برهه ای از زندگی بیماری ای داشتم که به ظاهر لاعلاج بود. در واقع من برای این بیماری به سراغ پزشکانی رفتم که توی رشته ی تخصصی خودشون در زمره ی بهترین ها بودن و اونا میگفتن که متاسفانه نمیتونن کاری بکنن. این امر همزمان شده بود با یک سری فایلها که من از سید عزیزم میدیدم که توی اونها میگفت که غیر ممکن ها رو باور نکنید حتی اگه پروفسور فلانی اونو تایید کرد. برای همین من هربار با خودم تنها بودم به خودم میگفتم که من مطمئنم میشه. میگفتم که درسته فلان متخصص این حرفو زد ولی اونم اطلاعات محدودی داره و فقط از کتابهایی که خونده این حرفو میزنه ولی رب العالمین که محدود نیست. من مطمئنم که میشود. و اینقدر این کار رو توی ذهنم ادامه داده بودم که گاهی وقت ها دقیقا احساس میکردم که من توی اون حوزه ی تخصصی پزشکی از پروفسوری که بهش مراجعه کردم بودم بیشتر بلدم و علم بالاتری دارم. این داستان ادامه پیدا کرد تا روزی بهم گفته شد که برو راجع به این موضوع تحقیق کن. من تصمیم گرفتم در مورد خواستم تحقیق کنم. پس با زبان اصلی (انگلیسی) شروع کردم به تحقیق و سرچ در مورد کسانی که مشکل من رو داشتن و احتمالا مشکلشون حل شده. از نتیجه ی کار حیرت زده شدم دیدم بله نه یکی نه دوتا بلکه صدتا نفر بودن که این مشکل رو داشتن و الان مشکلشون برطرف شده. این تحقیق بنیان های فکری من رو به کل جابجا کرد. نتیجه ی اون تحقیق ها و توجه به زیبایی ها و خواسته و موندن در فرکانس خوب این شد که من پزشکی رو پیدا کردم که خودش از اون تحقیق ها آگاه بود و نه تنها به من نگفت که نمیشه بلکه گفت انجامش میدیم به یاری خدا و نتیجه ی خوبی میگیریم و در نهایت همون هم شد. من بر اون بیماری غلبه کردم.

دوستان من آگاه باشید که قویترین تمرکز بر نکات مثبت یا منفی (انتخاب با شماست) تحقیق کردن راجع به اون موضوع است. و این رو از من به یادگار داشته باشید که هر چیزی که بتونید تصور کنید در جهان رخ داده و قابل تحقیق کردنه. هرچیزی که بتونید تصور کنید حتما هست و رخ داده در دنیا. مثلا: آیا میتوانیم خودمان در خانه یک هواپیما بسازیم؟ اگر تحقیق کنید میبینید بله میشود چون نمونه هست. الگو هست. آیا می شود 5 دقیقه نفس رو حبس کرد؟ بله میشود چون الگو هست. آیا کودک 5 ساله ای وجود دارد که نقاش حرفه ای باشد؟ بله هست.

به همین علت اگه میخواید حتی عمقی تر از نوشتن بر زیبایی ها تمرکز کنید باید تحقیق کنید راجع به اونها. تحقیق که میکنید تمام سلولهای بدنتون شروع به فرستادن اون فرکانس دلخواه میکنن و نتایج Mind-Blowing میشه.

در پناه الله یکتا و محقق زیبایی ها باشید.