عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2

سلام استاد عزیزم…

و اما جواب؛

من تا الان برای کنترل کانون توجهم از یه صلوات شمار استفاده میکردم و مکنم هر روز هرجا ک میرم دستمه و ی نعمت یه زیبایی ی چیز قشنگ رو میبینم ی دونه روش میزنم ک چشمام به دیدن زیباییا عادت کنه وچشم زیبابینم قوی بشه استاد

و ی روش دیگم ک خیلی تو کاهش نجواها و افکار منفی ذهنم تاثیر گذاشته اینه ک تا فکر بد تو سرم میاد و متوجهش میشم کانالو عوض مکنم و اینو وقتی یکی دوروز تکرارش کنی اتفاقی ک میفته اینه ک ذهنت باهات همراه تر میشه و کنترلش اسون تر و نتیجشم میشه احساس خوب ک لازمهه همه اینارو باید اددمه داد

خوب این شیوه رو هر چند روزه ک بهتر انجام دادم و بش عمل کردم خیلی حالم عالی بوده تو بالاترین سطح احساس و حال خوب بودم و خیلی از فکرای منفی سرم خودشون ناپدید میشدن تازمانی ک داشتم رو خودم کار میکردم و خوب چ قد ارامشم بیشتر شد چرخ زندگی من روون تر شد رفتار ادما با من بهتر شد هرجایی ک رفتم کارمو سریع و راحت راه انداختن در صورتی ک قبلا اینجوری نبود و امور من انقد اسون پیش نمیرفت و باهمه درگیر میشدم اما الان حتی جوری شده ک تو مطب و درمانگاهم همش زیباییا جلو چشمامه و اصن انگار بدیارو نمیبینم و باحال عالی کارم انجام میشه میام بیرون

یکی دیگه از شیوه هایی ک برای کنترل کانون توجهمم به کار میبرم اومدن به سایت دیدن قسمت به قسمت سریال زندگی در بهشت و زدن نکات مثبتش با صلوات شمار هس ک خیلی حالمو خوب مکنه

حتی شده روزی 8 تا فایل پشت همم دیدم و اینجوری ورودیام پر میشن از سریالای شما و همش حرفا و رفتارای شما تو ذهنم مرور میشه و کمتر فکر منفی به ذهنم میاد

و البته ی راه دیگم ک امتحان کردم سپاسگزاری مخصوصا صبحا نمیدونم چ انرزی داره ولی واقعا ادمو بمب انرژی مکنه و جون تازه میده به ادم و میبرتت به بالاترین فرکانس حال ممکن ک البته من ی روز انجام مدم چند روز نه وتو این زمینه بسیار ضعیف عمل کنم با این ک خیلی تاثیرشو دیدم

از بین شیوه ها برای کنترل توجهم به نکات مثبت راستش برای من صحبت نکردن درمورد نازیبایی ها و اعراض ازشون تاحالا جواب بیشتری داده و وقتی روزی غر نمیزنم یا ناسپاسی نمکنم یا راجع به چیزایی ک نمخام و زشتیایی ک میبینم حرف نمیزنم و دهنمو بسته نگه میدارم چ قد عالی تز میتونم ذهنمو کنترل کنم و حسمم خود بخود خوب میشه و تا حد خیلی زیادی تاثیر گذاره بعد اون تحسین کردن و بعد صحبت کردن درمورد زیبایی ها و دیدنشون و دراخر هم نوشتن

وقتایی ک از ته دلم حالم خوب بوده و واقعا چشمام فقط زیبایی دیده و دیگرانو تونستم تحسینم کنم حالا زیباییاشونو یا رفتاراشونو خیلی حالم بهتر شده و چ قد قلبم باز تر شده

بارهاشده تو دلم موهای زیبای دخترا رو تحسین کردم از لحاظ پرپشتی بلندی صافی و خوس رنگی چون دوس دارم موهای خودمم همینقدر زیبا باشن و یا تیپشونو هیکل و اندامشونو تحسین کردم چون خودمم دوس دارم تپل بشم دخترای درشت اندام و توپر و خیلی تحسین کردم و برعکس قبلا ک میدیدم زیباییاشو حسم بد میشد الان اکثر اوقات حسم خوب میشه

و زمان هاییم شده ک دیگران ازم تعریف کردن واسه خوشگلیم و یاهنرم تو کشیدن خط چشمام یا پوست سفیدم یا اندامم و من واقعا نسبت بهشون سپاسگزار و مهربون شدم و چ قد حس خوبی پیدا کردم و خداروشکر کردم

رلستش استاد من خیلی با نوشتن اوکی نیستم و عادت ندارم

نه این ک نتونم نه فقط تنبلی مکنم بخاطر همینم تو این مدت بیستر با دیدن و خیلی خیلی کمم با حرف زدن ارتباط گرفتم ولی دارم کم کم شروع مکنم ب انجام عادت نوشتن درباره ی زیباییا

و راستش نمتونم بگم 100 درصد باور دارم به اهمیت توجه تو ساختن اتفاقات رندگیم ولی به میران کمی ک باور کردم دارم عمد مکنم و دارم تکاملی پیش میرم ک نتایج همین تغیبراتو ببینم ک ذهنم فکت و دلیل و منطقارو ببینه ک اره جو اب میده…

عاشقتونم