عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-02 10:26:292023-05-02 13:35:07عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند زیبائی ها
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ استاد شایسته و عزیزان همراه
خداوند را شاکرم که به من فرصتی عطا کرد تا بتوانم کامنت دوم فایل عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد را بنویسم.
استاد یکی از خصوصیات خوبی که من دارم اینست که به هیچ وجه اتفاقات و مشکلات محل کارم رو در منزل بیان نمی کنم. بخصوص در سالهای گذشته که محیط کار من پر از ناخواسته ها بود. و همسرم وقتی می دید من ناراحتم یا بی حوصله و کلافه ام سعی می کرد از زیر زبونم حرف بکشد و علت را متوجه شود. ولی من تمایلی به حرف زدن در مورد ناخواسته هایم نداشتم و می گفتم نمی خواهم فضای کارم رو بیاورم منزل و اینجا هم آرامش خودمو خراب کنم. و نمی دانستم اینگونه دارم قانون را رعایت می کنم! و جالب اینجاست که استدلال همسرم این بود که من نباید مسائلو تو خودم بریزم و باید در موردشان با ایشون صحبت کنم تا سبک بشم. ولی من بحثو عوض می کردم چون نمی خواستم ایشون هم درگیر مشکلات محل کارم کنم.از پارسال که با آموزه های شما استاد عزیز آشنا شدم فهمیدم که مسبب و دلیل وجود آن ناخواسته ها بصورت ناآگاهانه خودم بودم. و وقتی این نکته اساسی رو دریافتم که خودم خالق شرایطمم، آنوقت سعی کردم به نکات مثبت مسئول مستقیمم و همکارانم توجه کنم و فقط روی خودم کار کنم و تمرکزم را از بقیه بردارم. کسانی که در محیط های کارمندی کار می کنند یا کار کرده اند می دانندکه یک رقابت ناسالم و حسادت عمیق میان همکاران در خصوص ارتقای پست سازمانی، میزان اضافه کار دریافتی ، میزان ماموریت دریافتی و میزان رفاهیات دریافتی در جریان است و همه اینها ریشه در توجه به ناخواسته هایمان دارد. به همین دلیل خودم را از این رقابت خارج کردم و با این باور که خداوند رزق و روزی مرا می دهد؛ نه رئیسم، نه ماموریت و اضافه کار یا رفاهیم و اگر می خواهم رشد کنم و پیشرفت کنم باید بهایش را بپردازم، خودم را به آموزشهای استاد بستم و آگاهانه در جمع همکاران حاضر نمی شدم و برای کنترل ورودی هایم دائمآ هدفون میزاشتم و اگر در اطاقم همکاری باب سخن از ناخواسته ها باز می کرد، سعی می کردم توجه نکنم و نه تنها تمایل نشان نمی دادم بلکه سعی می کردم موضوع صحبتش را عوض کنم یا به جنبه مثبت آن موضوع اشاره کنم.و برخلاف گذشته به جای تقلا برای رفتن به ماموریت از هر فرصتی که سبب شود وقت بیشتری روی آموزشهای استاد بگذارم استقبال می کردم و اینگونه بود که همه چیز برای من تغییر کرد. رفتار مسئول مستقیمم با من عوض شد و از لحاظ فکری بیشتر بهم نزدیک شدیم و حرفهای همدیگر را تائید می کردیم. با همکارانم رابطه خوبی داشتم و متوجه شدم که هیچ کدامشان منو رقیب یا تهدیدی برای خودشان نمی دانند و از ارتقای من ابراز خوشنودی خواهند کرد و سعی می کردند وجهه مثبتشان را به من نشان دهند. از لحاظ مادی هم مقداری پول در حساب کارگزاریم داشتم که با آموزشهای استاد دیگه معامله ای انجام ندادم و بصورت الهامی هدایت شدم به مشارکت در خرید ملکی که جریان آنرا در کامنت های پارسال سفرنامه شرح داده ام و الان که هنوز سه ماه از آن معامله نگذشته میفهمم که چقدر خوب به نشانه ام عمل کردم و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار داشتم و پریروز یکی از بنگاه های املاک تماس گرفته بود و میگفت قصد فروش ملک رو ندارید؟ و من متوجه شدم که ارزش آن ملک بیش از دو برابر شده در همین مدت کوتاه و باز هم در ذهنم به خودم گفتم دیدی خداوند رزاق و وهاب است. دیدی اگه اموراتت رو بسپاری دست خودش و تسلیم باشی خودش برایت بوجود می آورد؛ خودش برایت رقم میزند؛ خودش پاداشت رو می دهد. آنهم نه یک برابر، نه ده برابر و نه صد برابر بلکه هزاران برابر! اگر من روی خودم کار نمی کردم و مثل گذشته می خواستم خودم کارها رو انجام بدم و بجای انتظار از خداوند از خلق خدا انتظار داشتم آیا چنین پاداشهایی رو دریافت می کردم؟! آیا می توانستم به این میزان ثروتم را افزایش دهم؟ این اتفاقات چقدر در من باور ساخته که خداوندست که رزق و روزی مرا می دهد از هزاران راهی که من عقلمم بهشون نمی رسه. اگه خودم میخواستم چنین درآمدی کسب کنم باید بیش از سه سال زور میزدم ولی خداوند آنرا در مدت سه ماه بمن بخشید. آنهم بدون اینکه من کاری انجام بدم، بدون اینکه زور بزنم یا تقلا کنم یا استرسی به خودم راه دهم بلکه برعکس دچار یه راحتی خیال و اطمینانی بودم که خواهر زاده ام هم تصور می کرد من تمایلی به انجام این معامله ندارم! ولی من قانون رو عمل کردم و سپرده بودم خداوند کارهایش را انجام دهد. هر چقدر که به آن روزها برمی گردم جمله جمله کلام و حرفهای استاد روی ذهنم زیر نویس میشود و صدایش در ذهنم پژواک میکند و آن آگاهی ها را با این اتفاقات منطبق و پیوند میدهد. گاهی بخودم میگویم که من هنوز روی باورهای ثروت ساز و دوره های روانشناسی ثروت کار نکرده بودم تا انتظار افزایش درآمد داشته باشم ولی خداوند مرا در آن مدار قرار داد و خودش همه پلنها و قطعات پازل رو بگونه ای کنار هم چید که من هنوزم متحیرم که چه اتفاقاتی همزمان رخ داد و چه دستانی خداوند در کارم آورد که این معامله انجام شد. در حالی که هر قسمت از این پروسه به مویی بند بود و صاحب ملک که یکبار زیر حرفش زده بود و قیمت ملک رو افزایش داده بود. بعد از 40 روز از انجام معامله، هنگام انتقال سند به من گفت که مبارکتون باشه ولی اشتباه کردم از اینکه ملکمو فروختم!
خلاصه پس از چند ماه کار کردن روی خودم با محصولات و فایلهای رایگان و برداشتن تمرکزم از روی دیگران در محل کارم، تغییرات مدیریتی رخ داد و خداوند مرا بوسیله یکی از همکارانم که ارتباط خوبی با هم داشتیم و به سمت رئیس سازمانمون رسیده بود به محیط سالمتر و خلوت تری هدایت کرد تا هم از حجم کارم کاسته شود و هم راحتتر بتوانم ورودی هایم را کنترل کنم و روی خودم کار کنم. و اینگونه جهان به فرکانس های من واکنش نشان داد و به عینه برایم ثابت شد که قانون بدون نقص کارش را انجام می دهد. و من خالق اتفاقات زندگی خویشم و نتیجه احساس خوبم که نتیجه تمرکز بر فایلهای سفرنامه و نوشتن ها و تمرکز دائمی بر سایت بود ؛ اتفاقات خوب را برایم رقم زد و من در ابتدای امسال به اطاق بهتر، میز و صندلی بهتر، محیط آرامتر و همکار مثبت تر و کار کمتر نقل مکان کردم و این اتفاق را قدم مهمی در جهت رسیدن به کسب و کار خودم و ترک سازمانم قلمداد می کنم و خدا رو شکر آرامش بسیار زیادی دارم و بیشتر میتوانم روی خودم کار کنم. با اینکه سخنم طولانی شد و من هنوز در دقیقه 7 ام فایلم(خخخخ) ولی بد نیست اینم بگم که هفته گذشته یکی از همکارام نزد من آمد و به من گفت از تمام تغییراتی که رئیس جدیدمان انجام داده فقط تو از تغییر شرایط و پستت راضی هستی و حتی کسانی که ترفیع گرفتند هم می نالند و ناراضی اند! و من بهش لبخند زدم و حرفش را تائید کردم و در دلم گفتم این کمترین نتیجه بدیهی عمل به قوانین است. و من از این به بعد گامهای بزرگتری رو در جهت خواسته هایم خواهم برداشت زیرا اینگونه اتفاقات درک مرا از قانون بیشتر و بهتر می کند.
=============================================
چکیده ای از صحبت های استاد
🟢 اگر نمی توانیم زیبائی ها را ببینیم، حداقل به نازیبائی ها توجه نکنیم. هر چند که وقتی ذهن را عادت دهیم به دیدن زیبائی ها آنوقت محال است که نتوانیم زیبائی ها را در چیزی ببینیم.نمونه بارز تائید این مطلب سخن معروف حضرت زینب در واقعه کربلاست که برای شیعیان فجیع ترین اتفاق تاریخ است ولی ایشان می فرمایند:ما رأیتُ إلاّ جَمیلاً «من به جز زیبایی چیزی ندیدم!»
وقتی بدانیم که قانون اینست که به هر چیزی توجه کنیم، از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگی مان میشه. پس قدم اول اینه که در مورد چیزهایی که نمی خواهیم صحبت نکنیم و به ناخواسته هایمان توجه نکنیم و آگاهانه اعراض کنیم.و بهترین کاری که میتونیم برای کنترل ذهنمان انجام بدیم اینست که به سایت استاد بیایم و فایلهای سفر به دور آمریکا؛ زندگی در بهشت راببینیم؛ به فایلهای رایگان گوش بدیم؛ کامنت دوستان رو بخونیم یا در صفحه اصلی سایت روی لینک مرا به سمت نشانه ام هدایت کن بزنیم و از خداوند بخواهیم که ما را هدایت کند به مسیر درست و حال بهتر.
🟢 قدم بعدی اینست که آگاهانه توجه کنیم به چیزهایی که میخواهیم. زیبائی ها را ببینیم؛ نعمت هایمان را بشماریم؛ ثروت ها را تائید کنیم؛ به سلامتی مان توجه کنیم و بابت تمام اینها شکر گزاری کنیم زیرا شکر گزاری بالاترین فرکانس را دارد و نزدیکترین فرکانس به خداست.
یادم اومد دو سال قبل که با یکی از همکاران خوبم در مورد خشکسالی های چند ساله گذشته صحبت می کردم به من گفت که آخرین بار کی خداوند رو شکر کردید همینجوری بی دلیل (منظورش انجام آگاهانه شکرگزاری بود نه شکرگزاری هنگام نماز یا دعا و …) و من هر چقدر فکر کردم نتونستم چیزی را بیاد بیاورم و کمی هم عجیب بود برایم و در ذهنم میگفتم که بی دلیل مگه کسی میتونه یاد شکرگزاری بیفته! اصلا خدا خودش تعجب نمیکنه که برای چی شکر گزاری میکنم؟ و الان که خودم ذا مقایسه میکنم میبینم که شکرگزاری من از آگاهانه تبدیل شده به عادت و بصورت ناآگاهانه زبان من با دیدن هر زیبائی با دیدن هر نعمت با دیدن هر ثروت مشغول شکرگزاری است! و این تفاوت زندگی مرا بخوبی نشان می دهد.و برای اینکه دائمآ به خودم تلنگر بزنم روی میز کارم برچسبی زدم که همواره جلوی چشمم باشه و ببینمش و رویش نوشته ام که داری به چه چیزی «توجه» می کنی؟!
قدرتمند ترین روشی که میتوان «زیبائی ها» رو دید اینست که بیائیم از خودمان این سوال ها را بپرسیم که:
🟢 من در این لحظه به خاطر چه چیزی سپاسگزارم؟
🟢 چه چیزی تو این شرایط است که من میتونم بابتش سپاسگزار باشم
یا هنگامی که روبراه نیستیم و اوضاعمون خوب نیست به خودمان بگوئیم : درسته که فکر می کنم الان شرایطم خوب نیست و خیلی بده و بابتش ناراحتم ولی اگر شرایط بدتر میشد آیا من ناراحتتر نمیشدم؟! و از خودم بپرسم که:
🟢آیا من نمی تونم شکرگزار خداوند باشم وقتی که شرایط و اتفاقات می توانست خیلی بدتر از این بشود ولی نشده؟
جواب دادن به همین سوال به تنهایی سبب می شود که از احساس بد فاصله بگیریم و در مدار احساس خوب قرار بگیریم.
هر چقدر نعمت های بیشتری را بیاد بیاوریم و بابتشان شکرگزار باشیم احساس بهتری پیدا می کنیم.و کانون توجهمان را از توجه به نازیبائی ها بر می داریم و می گذاریم روی زیبائی ها.
🟢 «نوشتن» غوغا میکنه و بیشترین تاثیر را نوشتن روی «کاغذ» دارد.
🟢«عکس گرفتن» از زیبائی ها. نتیجه توجه ما به زیبائی هاست و این کاری است که من همواره انجامش میدم و گوشی من پر از شکار لحظات و عکسهای زیباست. زیرا اولین چیزی که در خرید موبایل برایم اهمیت دارد کیفیت دوربینش است. اتفاقآ دیروز غروب رفته بودم دامن طبیعت و چند عکس از یک لوکیشن که درخت تنومند و زیبایی که کنار مزارع گندم بود و جاده خاکی زیبایی که از دل گندمزار می گذشت و پیچ زیبایی می خورد عکس گرفتم و دیشب که نگاه کردم واقعآ لذت بردم و خیلی عکس زیبایی شده بود.یا صبح یک لندکروز صفر دیدم که لاستیک های اسپرت انداخته بود و خیلی تمیز و زیبا بود و رانندشم فرد جوانی بود و من چون این فایل رو گوش داده بودم ازش عکس گرفتم و خودش و صاحبش را تحسین کردم. و به هیچ وجه اگه تصادفی میشه یا نازیبائی رخ میده بهش «توجه» نمیکنم و جائی هم ازش حرف نمی زنم زیرا قانون میگه احساس بد = اتفاقات بد . و نمیام با دست خودم خودمو بندازم تو چاه! کاری که اکثر مردم ناآگاهانه انجام میدن و با دست خود برای خودشان چاه حفر می کنند.
🟢 هرگز یک راه نادرست به نتایج درست ختم نمی شود. اگر داریم اعتراض می کنیم؛ اگه داریم انتقاد می کنیم؛ اگه داریم محکوم می کنیم؛ اگه داریم اعتراض می کنیم؛ بحث می کنیم یعنی داریم به ناخواسته هایمان توجه میکنیم. و طبق قانون نه تنها به نتیجه درستی نمی رسیم بلکه بیشترین ضربه ها رو خواهیم خورد از همه لحاظ و اوضاع برایمان بد و بدتر خواهد شد و من این موضوع را به عینه درک و تجربه کرده ام در محیط کارم.
قانون کارش رو درست و دقیق انجام میده و برایش اصلا مهم نیست که ما به چه نیت یا به چه دلیل یا توجیهی داریم به ناخواسته هایمان توجه می کنیم! و این الگو و قانون بدون تغییر خداوند است.
🟢 عادت کنیم که آگاهانه تحسین کنیم زیبائی ها را. یکی از موانع و دلایلی که باعث میشه که ما مقاومت داشته باشیم در اینخصوص اینست که نگران قضاوت شدن و از عکس العمل و بازخورد منفی طرف مقابلمان می ترسیم. در حالی که همه ترس ها و نگرانی ها توهم اند . و این چیزیست که ذهنمان دارد برایمان می سازد.
اگر ما باور داشته باشیم که ما داریم با اینکار آگاهانه به خودمان کمک می کنیم و مهمتر از همه بازخورد و اثر مثبتیه که بر خودمان میگذاره و تغییریه که در شخصیتمان ایجاد میشود، آنوقت در اینکار قدم پیش می گذاریم و اینکار را با «احساس خوب» انجام می دهیم.و طبق قانونه احساس خوب = اتفاقات خوب ، مطمئنآ بازخورد خوبی هم دریافت میکنیم. و این سبب احساس خوب بیشتر در خودمان و دیگران خواهد شد که نتیجه اش اتفاقات خوب در زندگیمان خواهد بود.
ممنون و سپاسگزارم بابت این تصاویر بهشتی و با کیفیت که بوسیله درون و با ذوق و مهارت بالایی گرفته شده است. و هر چقدر که میبینم از دیدن این تصاویر سیر نمیشوم. عکس کاور این فایل رو بک گراند کامپیوتر محل کارم کرده ام که دائما این تصاویر زیبا در ذهنم برایم مرور شود و احساسم را خوب نگه دارد. یا حق
به نام خدای زیبائی ها
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ استاد شایسته و عزیزان همراه
استاد بقدری تصاویر گرفته شده با دِرون زیباست که فکر میکنم تمرکز همزمان بر تصاویر و گفته های شما حداقل برای آقایان (بدلیل تفاوت ساختار مغز با خانم ها) غیر ممکن باشد. به همین دلیل در این کامنت از توصیف زیبائیهای این فایل صرفنظر میکنم و به آگاهی های این فایل ارزشمند می پردازم زیرا دریافت و عمل به این آگاهی هاست که می تواند ما را هدایت کند به چنین زیبائی هایی که بهشت خداوند بر روی زمین است.
استاد واقعآ جای تحسین و قدردانی دارید بابت این تعهد و این وقتی که برای عزیزان سایت می گذارید. اینکه تونستید در این مدت کم این حجم از پیام را دریافت کنید و بخونید واقعآ برایم شگفت آور است. من خودم نتونستم بیشتر از 40-50 پیام بخونم و آنوقت شما نزدیک 800 پیام که اغلب هم همانند پیامهای من طولانی هستند رو خودتون شخصآ بخونید و آنرا به کس دیگه ای واگذار نکنید واقعآ جای قدردانی دارد و این حجم از تعهد شما برایم الگوی بی نظیری ساخته است.
===========================================
مهمترین کاری که باید در زندگیمان انجام بدیم؟
مهمترین کاری که باید در زندگیمان انجام بدیم؛ بدون شک کنترل کانون توجهمان است. زیرا بیشترین تاثیر را در زندگیمان دارد.وقتی بدانیم جهان بر اساس فرکانس کار می کند و جهان به فرکانسهای ما واکنش نشان می دهد بگونه ای که به هر چیزی «توجه» کنیم، اتفاقات؛ شرایط و موقعیت هایی از همان جنس و از همان اصل و اساس را وارد زندگیمان می کند.
نمود عینی این قانون برای من این ضرب المثل ایرانی است که می گوید:از هر دستی بدی از همان دست هم می گیری. با این تفاوت که در سیستم بدون تغییر خداوند چیزی که به ما برگردانده می شود چندین برابر بزرگتر و شدید تر خواهد بود مانند انعکاس صدایمان در کوه . در واقع این ضرب المثل هم مانند شعر مولانا به فرکانسی بودن جهان اشاره دارد.
حالا با این آگاهی ها دوست داریم خداوند چه چیزی رو برایمان چند برابر کنه و بهمون برگردونه؟ کافیست به این سیستم بدون تغییر خداوند نشان دهیم که چه چیزی را میخواهیم! از چه طریق نشان بدیم که چه چیزی رو میخواهیم؟ از طریق توجهمان!. به هر چیزی که توجه می کنیم در واقع داریم پیام میدیم به جهان که من اینو میخوام! و جهان نیز پیام ما را بدون تفسیر و تعبیر دریافت می کند و شرایط، اتفاقات و موقعیت هایی از همان جنس و از همان اصل و اساس را وارد زندگیمان می کند. به همین شیوه ما خالق زندگی خودمان می شویم.چه بصورت آگاهانه و چه بصورت ناآگاهانه! زیرا گفتیم که جهان پیام ما را تفسیر نمی کند. و برایش تفاوتی ندارد که این فرکانس و کد بصورت آگاهانه از طرف ما درخواست شده یا بصورت ناآگاهانه. آیا این درخواست به نفعمان است یا به ضررمان. آیا موجب شادی و خوشبختی ماست یا مایه شکست و شقاوت مان.
اهمیت این قانون بقدری برایم اهمیت دارد که یادداشتی زیر شیشه میز محل کارم قرار داده ام که در دائم ببینمش و رویش نوشته ام داری به چه چیزی توجه می کنی؟ تا هر وقت چشمم بهش میفته برایم تلنگری باشد که مراقب ورودی هایم باشم و آگاهانه فرکانس هایی به جهان بفرستم که جزء خواسته هایم است و غافل نشوم از خودم و ناآگاهانه فرکانس هایی رو به جهان بفرستم که نمی خواهم. و خدا رو شکر از روز اول آشنایی با استاد تا به حالا هیچگونه مقاومتی در برابر آگاهی هایی که دریافت کرده ام نداشته ام. و با توجه به مدار و فرکانسم این آگاهی ها را دریافت و عمل کرده ام.
جهانی که ما به آن دعوت شده ایم همانند سلف سرویس است. در این سیستم هر چیزی رو که روی برگه سفارش بنویسیم برایمان مهیا می شود. حال بستگی به خودمان دارد که رویش بنویسیم چه غذایی رو دوست دارم یا رویش بنویسیم چه غذایی رو دوست نداریم؛ در هر صورت آن غذا برایمان آورده می شود.
=======================================
قویترین سلاح برای کنترل کانون توجه
بدون شک قویترین سلاح من برای کنترل کانون توجه مان، «نوشتن» است. نوشتن از سایر روشها و شیوه های یادگیری قوی تر و ماندگار تر است. به همین دلیل گفته شده :کمرنگ ترین جوهر ها از قوی ترین حافظه ها، ماندگارترند”.
گواه این ادعا کلام خداوند در قرآن (آیه 4 سوره علق) است که می فرمایند:
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «﴿بخوان به نام) همان کس که به وسیله قلم آموخت»
و اهمیت آن بگونه ای است که سوره ای در قرآن به همین اسم آورده شده است (سوره قلم). و خداوند در اولین آیه آن به قلم و آنچه که می نویسند قسم یاد کرده است.«ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ».
تجربه ای که خودم در این زمینه دارم گواه این حقیقت است که بسیاری از مطالب و آموزشهای استاد را زمانی درک کرده ام که در حال نوشتن بوده ام در حالی که قبل از آن، آن فایل را بارها دیده بودم و صدها بار گوش کرده بودم!
از میان روشهای نوشتاری مانند نوشتن روی کاغذ یا نوشتن بصورت مجازی، نوشتن روی کاغذ بیشترین اثرگذاری را دارد.
هنوز در ابتدای فایل هستم و حرفهایم قطعآ در یک کامنت جا نخواهد شد و اگر بخواهم ادامه دهم باید تا صبح بنویسم و بیدار بمونم و از کار فردا باز میمونم به همین دلیل به همین چند دقیقه از فایل بسنده میکنم و کامنت بعدی را به فرصت دیگه ای موکول میکنم.یا حق
سلام و درود آقا جمال عزیز
پیام من برای خودم و دوستانی که کامنت شما را خوانده اند اینست که وقتی ما قانون را درک کرده باشیم و بدانیم که قانون چقدر دقیق عمل می کند آنوقت از قانون فقط در جهت خواسته هایمان استفاده می کنیم. لذا بیائید اگر چنین گفتگوهایی داشتیم سوالمان این باشد که اگر خداوند تقدیر کرده که هر آنچه را اراده کنیم از نعمت و ثروت به ما بدهد چه چیزهایی رو می خواستیم و خواسته هایمان چی بود. اینگونه در مداری همجهت با خواسته هایمان قرار می گیریم و به خلق خواسته هایمان کمک می کنیم.
سلام و درود خانم اکرم مهدی عزیز
روز معلم رو از صمیم قلب بهتون تبریک میگم . اینکه یک معلم عضو این سایت الهیه چقدر مایه خوشبختی و سعادته. آنهم وقتی که میبینیم اکثر معلمین زحمتکش دارای باورهای نامناسبی اند. قطعآ رسالت شما کمتر از استاد عزیزمان نخواهد بود. زیرا تاثیری که شما در آینده فرزندان وطن عزیزمان دارید ماندگار و پر رنگ و اثر گذار خواهد بود.برای همینست که می گویند: معلمی شغل انبیاست.
چقدر مایه خوشحالیست که معلم فرزاندانمان فردی با باورهای توحیدی باشه و از قوانین شناخت داشته باشه. باورهایی که شما می توانید در زندگی دانش آموزانتان بسازید، باورهای عمیق و ماندگاری خواهد بود. معلم سال گذشته دختر من هم خانمی بود که قوانین رو درست عمل می کرد و در کارش خیلی موفق بود. با اینکه از استان ما بعلت تمدید نشدن ماموریتشان رفتند ولی هنوز دخترم رفتار و صحبت هایش را فراموش نکرده و دائم میگه خانم سهراب پور اینجور بود یا این کارو میکرد یا این رفتارو داشت. برای همین همواره سپاسگزارش بودیم و هستیم و از همینجا برایشان آرزوی خیر در دنیا و آخرت دارم. همچنین برای شما و تمام معلمین انسان ساز. یا حق
سلام و درود خانم رضائی عزیز
وقتی خوندم که نوشته بودی در یکروز 22 صفحه نوشته ای واقعآ تحسینتون کردم و بهتون آفرین گفتم. نوشتن خودش فرکانس بالایی می خواد و اینکه شما دارید اینقدر خوب می نویسید جای تبریک داره. من خودم گاهی برای نوشتن در خودم احساس مقاومت می کنم و از این طریق متوجه میشم که در سطح فرکانسی بالایی نیستم. و من هم باید تلاش کنم مثل شما باشم و بیشتر بنویسم و تجسم کنم. زیرا بیشترین تاثیر رو در رشد ما خواهد داشت. و مطمئنم اگر این روند رو ادامه بدید موفقیت هاتون رشد صعودی خواهد داشت زیرا خاصیت نوشتن همینه که وقتی مینویسی یاد میگیری و خیلی چیزها برایت واضح تر میشه. دلیلشم همینه که به درستی اشاره کرده بودید یعنی درگیری دست و چشم و حواس و ذهنمان بصورت همزمان است و این تمرکز راز اثربخش بودن نوشتنه .
من هم مثل شما با نوشتن راحتترم تا با گفتن. ولی از وقتی قانون را درک کردم سعی میکنم آگاهانه کلامی هم تحسین کنم زیرا مهم است که کانون توجهمان را هر لحظه مدیریت کنیم و چون بازخورد سریعتری هم میگیریم احساسمان را هم بهتر می کند.
نجمه جان وقتی دلیل انجام کاری رو بدونیم و آنرا آگاهانه انجام دهیم آنوقت دیگه برایمان اهمیتی نخواهد داشت که دیگران و یا همان شخص چه قضاوتی از این تحسین ما خواهند داشت. زیرا این چیز بستگی به نوع نگاه و فرکانس آن شخص دارد که ما قادر به کنترل کردنش نخواهیم بود.
مهم اینست که ما داریم با اینکار آگاهانه به خودمان کمک می کنیم و مهمتر بازخورد و اثریه که بر ما میگذاره و تغییریه که در شخصیتمان ایجاد میشه. وقتی قانون اینه که احساس خوب = اتفاقات خوبه آنوقت مطمئنآ بازخورد خوبی هم از تحسین و دیدن نکات مثبت دیگران خواهیم داشت.
برایتان بهترینها را آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق
سلام و درود خانم رستمی عزیز
اگه درست متوجه شده باشم سوال شما اینست که چه موقع باید اعراض کرد و چه موقع باید اقدام؟
با توجه به درکی که تاکنون از قانون پیدا کردم ما زمانی اعراض می کنیم که ریشه و منبع ناخواسته ما خارج از حیطه و توان کنترل ما قرار دارد و ما قادر به تغییرش نیستیم. مثلا بنزین گران شده یا مریضی شیوع یافته یا فردی پرخاشگری داره و …
ولی مسائل و مشکلاتی که در حیطه کنترل ما هستند رو نباید ازشون اعراض کنیم و اتفاقآ آنها مسائل و مشکلاتی هستند که ما باید بصورت ریشه ای حل شون کنیم. و اعراض باعث تشدید و وخیم شدن و گسترش و عمیق تر شدن مشکلمان خواهد شد.و مشکل شما هم جزء دسته دوم است که باید بصورت ریشه ای حلش کنید.
آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، مشکل شما حل خواهد شد؟! آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، نشتی دیوارتان خودبخود قطع خواهد شد؟! آیا اگه از نشتی دیوار منزلتان اعراض کنید، دیوارتان خودبخود خشک خواهد شد؟! نه خواهر من
شما باید این مشکل رو ریشه ای حل کنید. ابتدا باید محل دقیق نشتی رو پیدا کنید تا بدونید منبع نشتی از کدوم قسمته . در مرحله بعد اگه محل دقیق نشتی در آپارتمان خودتان نبود و از آپارتمان همسایه بود. به هیچ وجه احساستون رو بد نکنید زیرا این اتفاق ممکنست در آینده برای همسایتون اتفاق بیفته و منبع نشتی از طرف شما باشه. خداوند رو شکر گزار باشید که خسارت بیشتری به منزلتان وارد نشده و در ذهنتان تصور کنید که این اتفاق به خوبی و خوشی و به راحتی حل شده و با این ذهنیت مثبت که همسایتون همراهی خواهد کرد برای حل مشکل اقدام کنید و مطمئن باشید که بازخورد مثبتی خواهید گرفت اگر بتوانید احساستون رو خوب نگه دارید و به جنبه مثبت قضیه نگاه کنید زیرا قانون همینست.استاد در این زمینه دوره شیوه حل مسائل رو دارند که می توانید با تهیه آن دوره به آگاهی های کاملتری در زمینه حل مسایل برسید و چند فایل رایگان نیز برای معرفی دوره در سایت گذاشته شده و کامنت های زیادی دوستان نوشته اند که میتوانید بخونید و استفاده کنید. امیدوارم کامنت من برایتان مفید واقع شود. یا حق
سلام و درود آقا حسن عزیز
ممنون و سپاسگزارم از ابراز محبت و لطفی که داشتید و وقتی که برای خواندن کامنتم گذاشتید.
دقیقآ با نظرتون موافقم که مثالها و تجربیاتی که حاصل و نتیجه اجرا و عمل به قوانین است خیلی می تواند به ما در این مسیر کمک کند و برای ذهن باورپذیرتر کند که قانون جواب می دهد و کارش را بدون نقص انجام می دهد. کافیست که ما طرف خودمان را به خوبی انجام دهیم تا نتایج خودشان را نشان دهند.
بابت نگاه زیبابینی که دارید بهتون تبریک میگم و فامیل زیبایتان واقعآ برازنده شخصیتتان می باشد. برایتان سعادت و خوشبختی و سلامتی و ثروت آرزومندم دوست عزیز.یا حق
سلام و درود الهام جان عزیز
ممنون و سپاسگزارم از ابراز محبت و لطفی که داشتید. همینکه وقت گذاشتید و این کامنت طولانی را مطالعه کردید، نشان از جدیت و پشتکار شما برای حرکت در این مسیر زیبا دارد.بسیار خوشحالم که کامنتم برایتون مفید بوده است. از اینکه پیام دادید و نظرتون رو انتقال دادید خوشحال و قدردانم. امیدوارم چراغ دلتون همیشه پرفروغ و نورانی باشه.
برایتان سعادت و خوشبختی و سلامتی و ثروت آرزومندم دوست عزیز.یا حق
سلام و درود رها جان عزیز
بسیار خوشحالم که کامنتم برایتون مفید بوده است.از اینکه وقت گذاشتید و نظرتون رو انتقال دادید سپاسگزارم.
بهتون تبریک میگم که با وجود اینکه مدت زمان زیادی از عضویتتان در سایت نگذشته است اینقدر خوب روی خودتون کار کردید و در مسیر درستی قرار دارید.
استاد می گفتند یکی از نشانه هایی که نشان میده دارید روی خودتان کار می کنید و دارید رشد می کنید اینست که لطیف میشید. و این احساس شعف و لذت نشانه های لطیف شدن روحتان است.قطعا با این پشتکار و جدیتی که دارید به زودی شاهد نتایج و اتفاقات مثبت فراوانی در زندگیتان خواهید بود و ما رو هم از آن نتایج مطلع خواهی کرد.
برایتان بهترینها را آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق
سلام و درود رها جان عزیز
ممنونم دوست عزیز از لطف و محبتتون. لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتید که احساس خوب مرا دو چندان کرد.
برایتان سعادت و خوشبختی و سلامتی و ثروت آرزومندم دوست عزیز.یا حق
محمد امین جان عزیز هر چقدر که ما در این مسیر تجربه کسب می کنیم ایمان و باورهایمان تقویت و پایدار تر می گردند.
اتفاقاتی که من در زندگیم تجربه کردم به من ثابت کرد که اگر فقط خداوند را در زندگیمان باور کنیم و اجازه بدیم خداوند کارش را انجام دهد. آنوقت به همه چیز در زندگیمان خواهیم رسید.آنهم از راحتترین و مناسبترین و سریعترین مسیر. بدون اینکه زور بزنیم یا تقلا و دست پا بزنیم. همانطور که استاد رسیدند و ایشان نمونه کامل و الگوی عالی ای برای ما در همه زمینه هاست که باید قدردانشان باشیم و وجود ارزشمندشان را شکر بگوئیم.
برایتان سعادت و خوشبختی و سلامتی و ثروت آرزومندم دوست عزیز.یا حق