عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

حالا که فهمیدیم طبق قانون، اگر به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنیم، اساس آن زیبایی ها و نکات مثبت را در زندگی خود گسترش می دهیم، در قسمت نظرات این فایل بنویسید:
چه راهکاری دارید برای اینکه ذهن خود را شکارچی دیدن زیبایی ها کنید؟
فارغ از اینکه در چه شرایطی قرار می گیرید، چه راهکاری بیشتر به شما کمک می کند تا تمرکز خود را بهتر بر زیبایی ها معطوف کنید؟
آیا نوشتن به شما بیشتر کمک می کند؟
آیا صحبت کردن بیشتر به شما کمک می کند؟
اگر در شرایطی قرار بگیرید، که زیبایی های کمی باشد، چطور می توانید همان زیبایی های کم را ببینید و به نازیبایی ها توجه نکنید؟
چه راهکاری دارید برای اینکه ذهن خود را برای دیدن زیبایی ها تربیت کنید؟
قبلا از چه شیوه هایی، قانون تمرکز بر زیبایی ها را اجرا کرده اید؟
چه پیشنهاداتی در این باره برای بقیه دوستان خود دارید؟ یا چه ایده هایی بهتری برای استفاده ی دقیق تر از این قانون، می توانید داشته باشید؟
همچنین می توانید درباره نتایجی بنویسید که هر کجا توانسته اید ذهن خود را کنترل کنید و تمرکز خود را بر نکات مثبت و زیبایی ها بگذارید، به خاطر استفاده درست از این قانون، ورق برگشته و اوضاع به نفع شما تغییر کرده است یا به تجربیاتی مشابه با همان زیبایی ها هدایت شده اید.
بعنوان مثال، دوستان زیادی در قسمت نظرات سریال سفر به دور آمریکا یا سریال زندگی در بهشت، درباره تجربیاتی نوشته اند که به خاطر توجه بر زیبایی ها و نکات مثبت این سریال ها، به مکان ها و تجربه هایی مشابه با اتفاقات موجود در این سریال ها، هدایت شده اند.
از سفر به نقاط زیبا در اقصی نقاط جهان گرفته تا مهاجرت کردن به یک مکان یا کشور زیبا و …

فکر کردن و پاسخ دادن به این سوالات و مهم تر از همه، اجرای این جواب ها و ایده ها در زندگی، می تواند عادتی را در شخصیت ما ایجاد کند که زندگی ما را برای همیشه، تغییر بدهد.

از میان جواب هایی که شما دوستان عزیز در پاسخ به این سوالات می نویسید، نظرات تعدادی از دوستان انتخاب می شود و در فایل بعدی استاد عباس منش درباره آنها توضیح می دهد.

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    406MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1
    25MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مجید مرادی» در این صفحه: 3
  1. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    آیه 90 سوره یوسف

    سلام ب همگی

    امیدوارم حال دلتون پر از احساس شادی باشه

    اول اینو بگم که چ قدر قشنگ بود این فایل و من چ قدر لذت بردم از این مناظر فوق العاده زیبا

    چیزی که برام جالب بود این بودش که هرکسی برای خودش یه سری علایق داره و از یه محیطی لذت میبره

    محیطی که من ازش لذت میبرم محیطی که حتما توش آب باشه حالا اگه سرسبزی ام بود بهتر ولی اگه نبود هم من ب اوج لذت خودم میرسم

    یعنی قطعا اون خونه ی رویایی من چسبیده به ساحله

    به خصوص اگه اون آب

    آب دریا هم باشه که دیگه شاهکار میشه

    زمانی که دوربین توی فایل نزدیک به موجها شد اونجایی که ب ساحل میرسید همون حس و حالی بهم دست داد که توی قشم دیده بودم

    واقعا شاهکاره آب دریا ب خصوص اگه به اقیانوس ختم بشه

    باز مورد قشنگ دیگه ای که دیدم اون ترکیب رنگها حتی تا توی ساحل بود

    که میشد کلی از این ترکیب سه رنگ آبی دریا

    و ترکیب دو رنگ متفاوت ساحل الهام گرفت حتی برای طراحی طلا

    خیللی خوشگل بود خیلی لذت بردم

    امشبم میخام باز ب ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو آنالیز کنم

    دلم نمیاد اینو قبلش نگم اینو اینجا میگم که برای خودم ردپا بشه

    من تقریبا فک میکنم دو هزار هفتصد روزه که توی این سایت عضوم

    ولی فک نمیکنم من تفاوتی داشته باشم با اونیی که امروز توی سایت اومده

    چون من ب این آگاهی ها عمل نکرردم

    امشب نشستم خودم یه جورای کنکاش کردم

    دیدم من درسته یه سری کارها مثل تلویزیون ندیدنو سالهاس انجام نمیدم تقریبا

    یا مثلا با بقیه هرچه قدرم توی خیابون ناخواسته بگن من هیچ جوابی نمیدم

    نهایتا یه لبخند بعدم رومو میکنم اونطرف

    ولی از درون افتضاحم

    یعنی با خودم امشب گفتم تو این آگاهی رو میشنوی همشم درسته

    ولی چون زورت ب خودت نمیرسه هیچ کدومو اجرا نمیکنی

    خودمو که دیگه نمیخام گول بزنم

    رک و راست باید پای خودم وایسم

    من نه درست شکر گذاری میکنم

    نه درست ب خواسته ها توجه میکنم

    خدا رو شکر توی همه ی جنبه هام زندگیم خوبه ب غیر از مالی

    و دلیلی هم نداره تغیر کنه

    من هنوزم دارم با نگاه پدر و مادرم به دنیا نگاه میکنم (البته فقط توی زمینه ی مالی)

    و همونم دارم تجربه میکنم

    تهشو بگم

    اگه قرار باشه من متفاوت بشه نتایج مالیم

    چون تو بقیه جنبه ها تقریبا بالای نود پنج درصد جنسم جوره

    و طبیعی هم هست چون اون قسمتا ذهنمو خیلی کنترل میکنم

    ولی بحث مالی اصلا این شکلی نیستم

    و تا زمانی که اینجوری باشم فقط دارم عمرمو هدر میدم

    و اگه بگم هشتاد درصد از انعمت علیهم بحث مالیه پر بی راه نگفتم

    قطعا با این روش ب جاهای خوبی ختم نخواهد شد نه توی این دنیا و نه توی اون دنیا

    اما آیه امشب

    قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِی ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا ۖ إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿٩٠﴾

    گفتند: «آیا تو همان یوسفی؟!» گفت: «(آری،) من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد؛ هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز می‌شود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند!» (90)

    داستان حضرت یوسف آیه ی امشب

    فک میکنم قبلا هم یه بار دیگه در موردش گفتم ولی اونقدر خوبه که حس قشنگی بهم میده

    یوسف یادمون باشه بچه لاکچری قرآنه

    یادمون باشه یوسف عزیز باباش بود گل سر سبد باباش بود

    انداختنش توی چاه از سر حسادت

    خواستن پدرشو در بیارن

    اون زمانی که توی چاه بود اگه یوسف حالش بد میشد شاید توی همون چاه میمرد

    ولی یوسف سعی کرد خیریت رو ببینه

    یوسف اون زمانی که فروختنش و پاش به مصر میرسه و میذارنش روی اون جایگاه فروش برده

    میتونس ناراحت باشه و بگه ببین من عزیز بزرگ کنعان بودم

    ببین باهام چی کار کردن که الان برده شدم

    احتمالا منو میخرن میبرن ال میکنن بل میکنن

    هزار تا داستان میتونس ذهنش ببافه

    ولی این کارو نکرد

    ذهنش مثبت بود

    توکلش با اینکه ترسیده بود ب خدا بود

    ثمره اش چی شد یوسف رفت توی قصر عزیز مصر

    باز تا اینجا هم اتفاق خاصی نیوفتاده

    یعنی بازم یوسف میتونه منفی بافی کنه

    که از پدرت دور شدی

    الان اینجا توی مصر هم خیلی جدی ان همه یه جوره دیگه ان

    ولی بازم حالش بد نشد

    تهشو بگم

    عزیز بزرگ کنعانو میندازن توی چاه که دهنشو سرویس کنند ولی اون میشه عزیز مصر

    یوسف کنعان براش کوچیک بود

    یوسف بچه لاکچری عادت به خاک و خل نداشته اون احساس لیاقت کشوندتش به سمت مصر

    وای که چ قدر خدا قشنگ هدایت میکنه

    حالا داستان این آیه چیه

    اون زمانی که همونایی که میخاستن بیچاره اش کنن همونا میان میبننش که ب چ عزت و جلالی رسیده

    یوسف چی بهشون میگه

    هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز می‌شود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند!»

    آخر آیه باور یوسفو نسبت به دنیا داره میگه

    خدا پاداش نیکوکاران رو هدر نمیده

    یعنی میدونه باید صبر میکرده در کنارش باید اون کنترل ذهن که اینجا به اسم تقوا آورده شده رو هم باید داشته باشه

    و اینا میدونسه که صد درصد این فرمول به موفقیت میرسه

    توی زندگی همه ی ما یه شرایطی پیش میاد که خیلی شاید به ظاهر بد باشه ولی اونی که صبر داشته باشه و بتونه ذهنشو کنترل کنه اون همون کسی که بازی رو میبره

    تفاوت ما با اونی که الان پورشه سواره فقط توی همون خفت کردن ذهنمونه

    اون بلده بیشتر خودشو کنترل کنه باور های محدود کننده اشو در آورده و الانم داره لذتشو میبره

    ما این کارو نکردیم خیلی از ماها البته

    و طبیعتا نتیجه با اون متفاوت میشه

    یعنی خیلی قشنگ یوسف فرمول موفقیتشو گفت

    اول تقوا همون کنترل ذهن به خصوص توی شرایط سخت

    دوم صبر داشتن یعنی احساس خوب حتی توی شرایط به ظاهر بد و اجازه دادن ب خدا برای اینکه کارشو انجام بده

    سوم مرحله دریافت نتیجه با این باور که اونی ک اون دو مرحله رو خوب انجام داده خدا اصن نمیذاره اصن اجازه نمیده که اون نتیجه وارد زندگیش نشه

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    سوره قصص آیه 47

    سلام به همگی

    امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم

    .وَلَوْلَا أَنْ تُصِیبَهُمْ مُصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَیَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ‎﴿۴٧﴾

    هرگاه (پیش از فرستادن پیامبری) مجازات و مصیبتی بر اثر اعمالشان به آنان می‌رسید، می‌گفتند: «پروردگارا! چرا رسولی برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم؟!» (47)

    آیه امشب خیلی خوشگله

    ببین یه سری ها بودن که اینا پیامبر براشون نیمده بوده

    بعد اونقدر مصیبت بهشون وارد میشه که ب خدا میگن خدایا چرا برای ما پیامبری نمیفرستی که ما از اونا پیروی کنیم و زندگی مون خوب بشه و از مومنان هم بشیم

    خیلی خوشگله آ

    ببین اولا مومن بودنا آورده کنار رفع اون مصیبت و به نعمت رسیدن

    باز همون داستان خودمون راه راست راه اونایی که به نعمت رسیدن

    باز همون داستان پاک بودنه دله که هر چه قدر دلت از باورهای شیطانی پاک بشه و تمیز بشه

    ثمره ی این تمیز شدن دل میشه وارد شدن خدا

    و ایمان به خدا همیشه پشتبندش با ثروته

    پشتبندش با رسیدن به خداس

    دوما مصیبت رو با بماقدمت ایدیهم آورده

    یعنی آنچه که پیشا پیش میفرستادن

    یعنی فرکانس های خودشون

    یعنی خدا خودش داره میگه من به اونا ستمی نکردیم

    به خاطر باورهای بدی که داشتن به خاطر کثیف بودن دلشونه که باعث شده این مصیبت ها رو جذب کنن

    سوما اونا پیامبری به سمتشون نیمده و بی ایمانی اونا رو گرفته بوده دیگه و ثمره اش میشده اینکه بد میاوردن

    ثمره ی دور شدن از فرکانس منبع همینه باعث میشه ک یه نفر بد بیاره

    کارهاش جور نشه

    چرخ زندگیش سخت بچرخه

    برای ما هم همینجوره

    ثمره ی دور شدن از فرکانس ایمان ب خدا برامون چیزی جز بدبختی نداره

    و از اون طرف چسبیدن به خدا ایمان آوردن به قدرتش

    به اینکه کل کیهان رو داره اداره میکنه ثمره اش میشه ثروت

    ثمره اش میشه نعمت

    حالا توی آیه بعدش میگه که براشونم پیامبر ارسال کردیم ولی اونا رو هم یه جور دیگه تکذیب کردن

    میدونی داستانشون چیه

    مثل خیلی از ماهاس که از خدا میخوایم که خدایا مشکل مالی ما رو حل کن

    بعد پشتبندش خدا یه جوری ما رو هدایت میکنه به یه فایلی

    حالا چ توی سایت

    چ خارج از سایت

    حتی شاید یه آیه

    ما اکثر مواقع میگیم که نه اینکه قبول نیس چرا فلان

    یعنی بهونه های الکی میاریم

    آیه بعد از این آیه ام همینو میگه

    میگه ما پیامبر براشون فرستادیم برگشتن گفتن چرا مثل اون چیزی که به هارون و موسی داده شده بود به اینا ندادن

    بعد باز در ادامه خدا میگه توی همون تایمم به موسی میگفتن که تو جادوگری که اینجوری عصات تبدیل میشه به اژدها

    یعنی به اونم که معجزات آشکار داده شده بود اونم یه جور دیگه تکذیب میکردن

    مهم اینکه دل باید آماده باشه

    دل باید بپذیره حقو

    اونقدر باید رسیدن به ثروت برامون لذت بشه

    و اونقدر نرسیدن بهش برامون رنج بشه

    که مثل رضا عطامنش که میگفت من تشنه ی فایلها بودم اون شکلی بشیم

    برای همه ی ما شرایطی پیش میاد که میتونیم بریم به طرف ثروت یا میتونیم بریم به سمت فقر

    هروزی که شروع میشه یه صفحه ی جدیدو تمیزه

    اینکه ما این صفحه رو سیاه کنیم یا اونو تمیز و نورانیش کنیم با فرکانس لحظه به لحظه ی ما شکل میگیره

    اگه اعتماد کنیم به خدا اگه باور کنیم که خدا زورش میرسه همه ی اون چیزهایی که میخایم رو خیلی راحت و از روشهای طبیعی وارد زندگی مون کنه میتونیم به خیلی چیزها برسیم

    اگه این ایمانو نداشته باشیم اگه وعده ی فقر شیطانو باور کرده باشیم طبیعتا همون نتیجه سیاه شدن دلو میگیریم

    این همه آدم بودن که توی این دنیا اومدنا رفتن

    یه سری ها تونستن خودشونو اون فابریکشونو تغیر بدن

    پس تونستن به ثروت برسن

    و این دنیا و اون دنیاشون بهشت شد

    یه سری های دیگه نتونستن که فابریکشونو تغیر بدن پس هر دو تا دنیا رو باختن

    توی قبرستون پره از آدمهایی که میتونستن با روحی که خدا از خودش توی اونا دمیده بود میتونستن زمینو از مدارش خارج کنن

    با اون خدایی که پشت سرشون بود میتونستن بشرو از طریق رسالتشون چندین گام به سمت مثبت هل بدن

    مثلا الان ایلان ماسک داره مشکلات بزرگی رو حل میکنه

    مثلا ماشینی که دیگه تقریبا هیچ هزینه ای نداره

    حتی لاستیکش پنچر نمیشه

    سوختش رایگانه

    خودش خودکار رانندگی میکنه

    این خیلی ماشین عجیب و غریبیه

    اصن بذارید بهتر بگم یه ماشین رویاییه برای هر فردی

    قطعا بنزو بی ام و ام میخاستن مشکلات بزرگ اینجوری رو حل کنن

    ولی اونا اون پیش فرض موتور بنزینی رو پذیرفتن

    اونا پیش فرض لاسیتک های بادی رو پذیرفتن

    اونا روی خودشون کار نکردن و یه عالم فرصتی که بقل دستشون بود رو ندیدن

    ولی توی بازاری که ما ها فک میکردیم که دیگه با وجود غولهای خودرو سازی هیچ بازاری لااقل برای خودروها تقریبا لوکس نیس

    یه شرکتی مثل تسلا اینجوری انقلاب میکنه

    بابا آیفون هر سال یه مدلو در ابعاد مختلف ارائه میکنه

    این همه سامسونگ و شیائومی ام دو هزار تا مدل توی یک سال میزنن

    حتی اگه بگریم اگه فروش مجموعشون هم یکسان باشه که بعید میدونم اینطور باشه

    حتی با این شرایطم آیفون کارو ساده تر کرده

    بعد ما هنوز که هنوز میگیم اگه میخایم درآمدمون بره بالا باید ساعت کاری مونو ببریم بالا

    آیفون یه دونه مدل زد

    پس تعمیرات بعدا ساده تر میشه

    فرآیند تولیدش ساده تر میشه

    هزار و یک داستانش حل میشه ب خاطر این سادگی

    ب خاطر تک مدل تولید کردن خیلی از اشتباهات توی ساخت حذف میشه

    خیلی باگها راحت تر در میاد

    و هزار یک مورد که حل کردنشون ساده تر میشه

    و جالب تر اینکه شرکتهای چینی ام قورتش دادن از بس از روش کپی کردن ولی آیفون آیفون موندددد

    آیفون هروز داره موفق تر میشه

    اصن برای خود من قابل باور نیس

    که یه شرکت باشه

    سالی یه مدل موبایل بده بیرون

    اون موبایلم شرکتهای چینی تولیدش کنن و بدن توی بازار

    و بعد باز خود اون چینی ها بیان از روش کپی کنن حتی منوهای توش رو هم کپی کنن ولی آیفون هنوزم آیفون بمونه و باعث بشه تازه هروزم پیشرفت کنه

    خیلی حرف آآآ

    من همیشه ب خودم میگم خدا منطق سرش نمیشه

    اگه تو باور داشته باشی

    میاد تو رو میزنه زیر بقلش برت میداره میبرتت اونجایی ک تو باورشو داری

    اونجایی که قد باورهای تو ا

    بعد که رسیدین

    به دنیا میگه خب برای این

    منطقی کنه این مسیرو

    به دنیا میگه ما رسیدیم اینجا خودت راهو یه جوری منطقی کن

    یه چیزی از توش در بیار

    اول اون پول رو به تو میرسونه که تو باورهات اندازه اش شده

    بعد منطقیش میکنه که مثلا از فلان طریقی که تو فکرشو نمیکردی بیاد توی زندگیت

    خدا ی من لاته یه جورایی برای خودش

    زورش خیلی زیاده

    کن فیکون میکنه

    میگه باش پس بایددددد بشه

    راهی نمیمونه برای اون چیز

    شوخی نداره با کسی

    با منو شمام شوخی نداره

    فرکانس بد فرستادی باید نتیجه اشو ببینی

    فرکانس خوبم فرستادی بازم باید پاش وایسی

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون بندگانی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  3. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    سلام مهری خانم

    ممنون از این کامنت خوبتون و پر محتوا

    اتفاقا دارم خیلی محکم روی این ترمز و گار کار میکنم

    شیوه ی من اینجوری بود که میومدم میگفتم میخام به ماهی صد میلیون برسم ذهنم یه سری مقاومت ها داشت و اونا رو مینوشتم و براشون دلیل منطقی میاوردم

    ولی یه باورو روش کار نکردم شاید به صد تا باور مختلف رسیدم

    چون روزی سه بار این کارو انجام میدم

    هر بار پنجاه دقیقه

    و موردی که الان منو گیج کرده من کل سه تا پنجاه دقیقه رو مثلا روی یه باور فراوانی کار کنم؟ تا کی؟ بعد از کجا متوجه بشم کافیه دیگه؟

    شما میگی تمرکزی روی یه زمینه کار کن

    منم قبول دارم ولی ذهن من هر لحظه یه چیزی میگه

    مثلا الان میگه سرمایه اولیه خیلی مهمه

    عصر میگه خانواده ی ثروتمند مهمه

    شب میگه اصن پول نیست این رقمی که تو میخای خیلی پوله

    کامنت شما رو نشونه دیدم

    چون من ده روزه دارم روی این قضیه کار میکنم تخصصی

    اونم یکی از دوستان قدیمی بهم پیام داد که از کاربرای سایت عباسمنش بود که قبلا شرایط خوبی نداشت و الان به درآمد ماهانه صد تومن رسیده

    اون اصن این ایده رو بهم داد

    حالا از اونم پرسیدم جزیئات کارو

    گفتم ببینم نظر شما چیه

    اگه امکانش هست مورد سه و پنج و هفت رو با مثال عملی برام توضیح بدید (مثلا ذهن من میگه پول کمه با شرایط تو این امکانپذیر نیست) که میتونه خیلی کمک کننده باشه

    خلاصه ی کامنت شما

    یک پیدا کردن ترمز

    دو اهرم رنج و لذت برای اون ترمز

    سه پیدا کردن نشانه ها : فک میکنم منظورتون اینکه الگو پیدا کنیم که مثلا اون مورد رو نقض کنه درسته؟

    چهار جملات تاکیدی

    پنج اقدام عملی (فک میکنم منظورتون اینکه برای اون باوری که تو درست کردی حالا اگه واقعا کارت رو خوب انجام داده باشی باید یه ایده بهت برسه درسته؟)

    شش تایید نشانه ها

    هفت قبول کردن اینکه ما خلیفه خدا هستیم و میتونیم هر کاری رو انجام بدیم درسته؟

    هشت ادامه دادن همین مسیر برای ترمز های بعدی

    بازم مچکرم

    میخام نتیجه ی این کامنت رو برای خودم تبدیل کنم به یک فرمول و بزنم به دیوار تا همیشه جلوی چشمم باشه و یه یادگاری قشنگ از شما دوست عزیزم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: