عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

سلام خدمت خانواده عزیزم و دوستان فوق العاده ارزشمندم

نکته ای که من متوجه شدم اینه که گاهی وقتا ما شاید به خاطر از یک طرف نداشتن مهارت کافی در اجرای قوانین و از طرفی دیگه فراموشکار بودنمون و به یاد نیاوردن خواسته های که داشتیم و مسیری که طی کردیم نمیتونیم نشانه ها رو کنار هم بگذاریم که چقدر قشنگ خداوند قدم به قدم به سمت اون خواسته های بزرگمون هدایت میکنه و فراموش میکنیم مسیر رو

یکی از بزرگترین خواسته های همیشگی من زندگی کردن در خونه ای با منظره فوق العاده رو به طبیعت روبه دریا و زیبایی در ارتفاعات بوده

من چند سال پیش که برای تحصیل به یکی از کشورهای اروپایی اومدم در سال اول زندگیم اینجا در یک خونه ای بودم که از نظر منظره یا کیفیت ساختمان چندان جالب نبود اما کنار یکی از بزرگترین پارک های شهر بود که دریاچه خیلی قشنگی هم داشت و طبیعت فوق‌العاده‌ای داشت و من هر وقت به اون جا میرفتم ناخودآگاه بدون اینکه از قوانین اطلاع خاصی داشته باشم اون درخت ها و این مسیر های پیاده روی و اون دریاچه قشنگ با پرندگانی که نوش بودن رو تحسین می کردم و واقعاً لذذذت میبردم

سال بعدش به خونه ای هدایت شدم که هم از نظر کیفیت ساختمان خیلی خیلی بهتر بود و هم یک بالکن خیلی خوب رو به یک پارک کوچک و کلی درخت قشنگ داشت که توی هر فصل بینهایت رنگای مختلف و قشنگی رو بهم هدیه میداد

من اون خونه رو چند ماه قبل پس دادم و نیاز به تغییر مکان داشتم

درست زمانی که مصادف شده بود با کار کردن و تصمیم خیلی جدی تر من به کار روی قوانین و روی خودم من به شکل خیلی سلسله‌واری به خونه شدم که واقعاً به نظرم قشنگ ترین منظره رو در کل شهر داره با اینکه فقط یک آپارتمان هست و من اینجا رو به عنوان یه خونه دانشجویی گرفتم اما از یک طرف منظره داره به سمت کلیسای بزرگ شهر و از طرف دیگه با پنجره های بزرگ و بالکن خیلی قشنگ رو به سمت رودخانه شهر که درختان سرسبز خیلی زیاد دور و ورش هستند و این انعکاس درختان روی آب واقعاً دیوانه کننده است با ابر های قشنگ و اینکه پرنده ها در تمام طول روز پرواز می کنند جلوی پنجرم و من با صدای چهچه اونها بلند میشم از خواب و از طرف دیگه‌ی ساختمان هم منظره دارم به همه ساختمان های قشنگ روبروم

دوستان، جالبیش اینجاست که اینجا اولین آپارتمانی بود که من دیدم(با وجود اینکه بقیه دوستانم هر کدوم چندییییدن خونه رو چک میکردن و چند هفته بدون خونه میموندن) و از لحظه تصمیم من برای گرفتن خونه جدید تا امضای قرارداد فک کنم بک هفته هم طول نکشید

و جالب تر از اون اینکه اینجا دقیییقاً آپارتمانیه که من توی ذهنم تصور کرده بودم توی شروع این یک هفته، با همون آشپزخونه، به همون میز مطالعه کنار پنجره های بزرگ رو به طبیعت و حتی خیییلی قشنگ تر از اونی که میتونستم تصورش کنم؛ حتی وقتی که اومدم برای اولین باز ببینمش، قبل اینکه واردش بشم از قشنگی منظرش متحیر شده بودم (کاشکی میشد عکساشو اینجا براتون بذارم!!!!)

یاد اون حرف استاد درباره dreamboard خودش میوفتم که این چیزایی که الآن توی زندگیش هست خیییلی خیلی قشنگ تر و بزرگتر از حد تصوراتشه

در کل می خوام بگم در این چند مدت که من یکم جدی تر کار روی باورهام رو شروع کردم تقریبا هر روز نشانه های خداوند را دارم میبینم؛ چه هدایت هایی که در مسیر اون چالش و پاشنه آشیل که روش کار می کنم هستند و چه قشنگی ها و نعمت هایی که از همه طرف دارند وارد زندگی میشن

و این حرف خداوند که میگه اگر این بنده های من ایمان می آوردند و سپاسگزار بودند من از زمین و آسمان درهای نعمتم رو به روشون باز میکردم رو با همه وجودم دارم درک می کنم با اینکه هنوز من خیلی کار دارم برای واقعا سپاسگزار بودن خدا اما دارم بیشتر و بیشتر این رو درک می کنم که واقعاً چقدر سیستم داره عالی کار میکنه و این هر روز داره اعتماد به نفس و آرامش فوق‌العاده‌ای به من میده

من چند سالی بود که به خاطر داشتن اضطراب و یکسری مسائل مختلف قدرت تمرکز بر روی اهداف و زندگیم خیلی خیلی پایین آمده بود اما همین که من تصمیم گرفتم برم تو دل این مسئله بی نهایت هدایت ها به زندگیم وارد شد که داستانش رو توی یکی از کامنت ها نوشتم و الان مهمترین چیزی که به من آرامش و قدرت میده همین جاری بودن انرژی خداوند در تک تک ذرات وجودم و همه جهان و این که سیستم داره عالی عمل میکنه و هر جای کار مشکل داره من میام دلیلش رو میفهمم تو خودم و حالا میام با تغییر افکارم و کانون توجهم اتفاقات رو تغییر میدم و نمیدونین این چقدر به من آرامش میده…

این درست دقیقا همون چیزی که استاد همیشه میگفت اما من واقعا درکش نمی کردم…

و درک این موضوع به نظرم همه چیز و آرامش قدرت اعتماد به نفس و موفقیت در همه جنبه های زندگی را در پی داره و فقط مسیر تکاملی را باید طی کنیم و به نظرم اونقدر خدا توی این مسیر به من هدایت و نشون میده که اصلاً نیازی نداریم که فشار خیلی زیادی بزاریم برای موندن توی مسیر و فقط باید قدردان باشیم