عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

زندگی ربهشت:

به نام خداوند مهربان

سلام به استاد های عزیزم استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته ی نازنین

وقتی وارد سایت شدم و عکس مریم جون رو هم دیدم خدادمیدونه چقدر خوشحال شدم انقدررر که اندامتان زیبا شده دوست دارم ساعت ها نگاه کنم به این اندام ،قبلا هم اندام زیبای خیلی میدیدم ولی اینکه شما با یادگیری قوانین تونستید به راحتی به این اندام برسید برام خیلیی جذاب هست

عادتی که زندگی شما را برای همیشه تعییر میدهد

وقتی عنوان این فایل رو دیدم زود اومدم تو صفحه تا فایل رو ببینم اولش هر کاری کردم فایل تصویری برام نیومد آیت میخواست حالمو بد کنه ولی گفتم به فایل صوتی گوش می‌کنم چون نجواها میگفتن صوتی فایده نداره تصویری رو ببین بزار فردا ببین و ….

ولی من گفتم باید این فایل رو گوش کنم

وقتی گوش کردم فقط خدا رو شکر میکردم که چقدر این فایل در زمان مناسب برام پخش شد

چند روزی میشه همش هدایت میشم به دیدن زیبایی ها و لدت بردن از طبیعت اونم تو فصل به این زیبایی البته که همه فصل ها زیباست ولی بهار از اول برام یه جور دیگه ای بوده

من چون بیشتر اوقات تو خونه میمونم و خیلی بیرون نمیرم اونم بخاطر باور های محدود کننده ای که دارم که یکیش اینه با بچه کوچیک بیرون رفتن خیلی سخته ولی ار روزی که سعی کردم تنهایی برم بیرون و لدت ببرم اتفاقای خوبی برام پشت هم افتاد

سوالی که این چند روز برام ایجاد شده بود خیلی جالب بود که خدا اینقدر زود و دقیق ار طریق شما پاسخ سوالم رو داد

سوالی که برام ایجاد شده بود این بود من به جاهای زیبایی هدایت شدم این روزا و خیلی از این آدم ها رو دیدم تو این مکان ها و برام این سوال پیش اومد که همه ی اینا که رو خودشون کار نمیکنن پس چرا هدایت میشن به این جاهای زیبا

آیا همه ی این آدم ها لدت میبرن مثل من ؟

پاسخ سوالم رو گرفتم

شاید اونجا آدم های زیادی هستند لب ساحل ولی آیا همه ی اونا هم مثل شما دارن از زیبایی این دریا و ساحلش لذت میبرن ؟

چند مدت پیش یه فایلی تو یه گروهی ارسال شد و من بازش کردم خیلی وقت بود فایلی از استاد دیگه ای گوش نمیکردم ولی حسم گفت این فایل رو گوش کن

موضوع این فایل این بود که زندگی مگسی دارید یا زنبوری

مگس رو هر جا رها کنی یه چیز متعفن پیدا میکنه و روش میشینه

ولی زنبور رو اگه بین اشغال ها هم رها کنی میره و میگرده یه چیز خوب پیدا میکنه و میشینه روش

خیلی با خودم فکر کردم که زندگی من کدوم؟

من هر جا میرم نکته های مثبت رو میبینم یا منفی ؟

توجه ام رو چیاست؟

درسته اون آدم ها هدایت شدن بهداین جاهای زیبا کهدالبته کل این دنیا زیباست ولی مهم این توجه اونا رو چه نکته ای هست؟

آیا اونا هم هر گلی میبینن با رنگ مختلف و برگ های متنوع وایمیسن عظمت و قدرت خدا رو تو اون گل ببین

یا به سادگی از کنار اون رد میشن ؟

من چند مدتی که سریال زندگی در بهشت رو با دقت بیشتری میبینم اولین چیزی که نظرمو به خودش جلب میکنه آسمون و ابر های خوشگل خدا میدونه تو این مدت من چقدر آسمون و ابرهای خوشگل دیدم یعنی به محض اینکه میرم بیرون چشمم میافته با آسمون و ابرهای خوشگل

امروز با خواهرام رفتیم بیرون من به محض اینکه سوار ماشین شدیم یکم بعدش ناخودآگاه گفتم چه ابرهای خوشگلی کسی توجهی هم حتی نکرد

یهدقسمتی تو جاده بود که آفرود سوار ها داشتن هنرشان رو به نمایش میزاشتن و از صخره ها بالا میرفتن همراه های من فقط میگفتن وای چه کار خطرناکی با جونشون بازی میکنن ولی من فقط میگفتم چقدرر شجاع چقدر جسور چقدر این آدم ها توانایی خودشون رو باور کردند چقدر تو دلم تحسینشان کردم وقتی پیاده شدیم یه جایی نشستیم که خیلیی جای زیبا و دنجی بود یه درخت توت کنارمون بود و یه هوای خنک و سایه من تا جایی که حواسم بود به نکات مثبت اونجا توجه کردم و هی هم میگفتم هر نکته ی مثبتی که پیدا میکردم

نجوای ذهنم شروع کرد اینا که مثل تو وقتونمیزارن رو خودشون کار کنن پس چرا اونا هم به این جای زیبا هدایت شدن

شروع کردم با خودن صحبت کردن که حتما یه فرکانس خوب فرستادن

این فایل رو که دیدم بهتر فهمیدم نتیجه کار کردن رو خودت با کار نکردن چیه

درسته اونا هم با من تو اون جای زیبا بودن

حتی خود منم قبلا همینطور بود میرفتم بیرون میرفتم دل طبیعت ولی توجه ای که الان به زیبایی ها دارم حتی یک درصدش هم نداشتم

همه ی ما خیلی وقتا به جاهای زیبا هدایت میشیم ولی نمی‌بینیم خیلی نکته های مثبت اونجا رو

مثلا چند روز پیش رفتیم یه رستوران من فقط توجه میکردم به نکتهدهای مثبتش ولی مطمئنن خیلی آدم ها میان اونجا که میخان از خیلی چیزا ایراد بگیرن

من این تمرین رو چند روزی میشه شروع کردم و تمام تلاشم رو میکنم که هر روز بهتر انجامش بدم

و خیلی حس میکنم بهم کمک کرده

برای خودم تو تلگرام کانال زدم به اسم نکات مثبت

یه عکس خوشگل هم از روزی که تنها رفته بودم بیرون گرفتم و گداشتم عکس کانال

به خودم قول دادم از روز قبل نکات مثبت بیشتری بنویسم

واقعیتش من فکر میکردم نکته مثبت یعنی دیدن یه زیبایی یا گرفتن یه هدیه یا افتادن یه اتفاق خیلی خوب ولی از استاد یاد گرفتم حتی شنیدن صدای جیک جیک گنجشک ها هم یعنی زیبایی

دیدن برگ درخت ها باز رنگ های مختلف هم یعنی زیبایی

یاد گرفتن یه کار جدید دخترم یعتی زیبایی

تعریف کردن به جک بامزه پسرم یعنی زیبایی

استاد وقتی گفتید تو باشگاه توجه نکردید به فیلمی که پخش می‌شد تازه یه کوچولو درک کردم وقتی میگید مواظب ورودی های ذهن باشید یعنی چی

آنقدر این موضوع مهم که شما یه فیلم به ظاهر خنده دار رو ندیدین

چرا چون دارهداین باور رو می‌سازه که تا میخای یکم حرفه ای شی و لدت ببری یه اتفاق گند میزنه به همه چیز

حالا بهتر میفهمم که داری در هر لحطه فرکانس ارسال میکنی به جهان یعنی چی ؟

چند روزی به بهانه ی اینکه مهارتی رو باید افزایش بدم و دنبال آموزش خوب باشم توی ایسنا جستجو میکردم و پیج های مرتبط با حوزه کاریم رو دنبال میکردم خدا میدونه چقدر ر باور محدود کننده وارد ذهنم شد و به همون میزان که ازم وقت می‌گرفت باعث شد کمتر بتونم سایت بیام

ولی اگه من باور دارم خدا هدایتم میکنه نیاز نیست وقتمو بزارم که آموزش خوب رو پیدا کنم خدا به وقتش بهم میگه چیکار کمم و آموزش خوب رو سر راهم میزاره اگر من روی باورهای کار کنم

حالا بهتر میفهمم وقتی میگید مهمترین و بالاترین اولویت زندگیتون رو بزارید کار کردن روی باورهاتون یعنی چی

الحق که اسم خوبی برای فایل انتخاب کردید عادتی که اگر بسازیم زندگیمون تغییر میکنه

توجه و تمرکز بر نکات مثبت

سلام به آقای عطار روشن عزیزززز

وقتی کامنت شما و بعصی از دوستان رو تو سایت میخوندم برام سوال میشد که چرا بعصی کامنت ها آنقدر به دل میشینه؟چی میشه که بعصی کامنت ها رو چند بارمیخونی حس میکنی بازم کمه

اوایل میگفتم کسایی که کامنت هاشون برگزیده میشه و آنقدر باز خورد خوب گرفتن بخاطر اینه که خیلی وقته با استادن یه سری موضوعات رو بهتر درک کردن

ولی امروز خیلیی عالی جواب این سوال رو گرفتم دلیل اینهمه انرژی خوبی که تو کامنت ها هست اینه که اون افراد درک کردن و عمل کردند به اونچه که نوشتن

تقریبا 6 ماهه که کامنت گداشتن تو سایت رو شروع کردم سعی کردم هرروز هر درکی که از فایل کردم به بهترین نحو بنویسم وقتی برمیگردم به قبل نگاه میکنم میبینم خیلی جاها فقط شنیدم اما به قول شما شنیدن کی بود مانند درک کردن

بعصی وقتا حس میکنم استاد یه سری جمله ها رو میخان فریاد بزنن انقدرر محکم میگن که تمام وجودم میلرزه اوایل نمیفهمیدم چرا ولی وقتی ادامه دادم به اندازه ظرفم که درک کردم این احساس در من بوجود می‌اومد

توی فایل انرزی که ما نام آن را خدا گداشته ایم استادمیگه هر چقدر درک من بهتر میشه تعریف کردن و وصف این انرژی برام سخت میشه راستش اوایل میگفتم خوب چرا اینجوری میگه استاد اتفاقا باید الان بهتر بتونن برای ما توصیح بدن

دوست دارم الان توی یه کوه بودم و فریاد میزدم از شوقی که کل وجودمو گرفته

امروز برای ذره ای فقط تونستم این جمله استاد رو درک کنم

چند مدت پیش تو شرایطی بودم که یکی از نزدیکانم داشت گله و شکایت می‌کرد از شرایط اقتصادی بعد هی میخواستم بگم بخدا اینطوری نیست ولی یه چیزی جلو دهتم رو می‌گرفت انگار نمیتونستم کلمه ای براش پیدا کنم خودمو ناتوان میدیدم

من یه چیزی درک کرده بودم در حد خودم ولی همونم نمیتونستم بگم سکوت کردم گفتم خدایا استادد چی درک کرده که دوست داره فریاد بزنه ولی انگار نمیشه

اینا همش با ادامه دادن تو این مسیر میسر میشه

میخام از هدایت شدنم به این کامنت بگم که کسی جز الله نمیتونست آنقدر قشنگ اتفاقات رو برای من رقم بزنه

یه سری جملات تکراری از استاد می‌شنویم که خوب معلومه این جملات کلید هستن د هر کسی بهتر بتونه درکش کنه و عمل کنه بهش به همون اندازه نتیجه براس میاد

یکی از این جملات اینه که به هر چی توجه کنی اونو توی زندگیت گسترش میدی

آشنایی من با این مسیر از طریق لاعری با ذهن بود ،اوایل خوب پیش رفتم و تونستم وزن خوبی کم کنم اما چند کیلوی آخر موند و من تمرکزم رفت روی موفقیت مالی و به کل کار کردن روی باورای تازه جون گرفته تناسب اندام رو ول کردم تا اینکه چند روز پیش تو شرایطی منم خودم وزن کردم و دیدم دو کیلو اضافه شدم تصمیم گرفتم بازم شروع کنم این مسیر رو و برای اینکه تمرینی بشه برای کار کردن روی عزت نفسم که من یه بار تونستم موفق بشم بازم میتونم این ایده بهم الهام شد برو سایت آقای عطار روشن و من سریع این کار رو انجام دادم یعنی این چند روز فقط به فایل های شما که تو سایت بود و به نتایج شما خیلی فک میکردم (وقتی داشتم اون فایل ها رو گوش میکردم رو پروفایلتان که رفتم اون قسمت که اگه کامتی گذاشتید به من اطلاع داده بشه رو فعال کردم)خلاصه رفتم سایتتون و یه مطلب عالی خوندم و چقدر بهم کمک کرد

خیلی کم پیش میاد ایمیلم رو چک کنم ولی امروز بلافاصله که از خواب پا شدم شروع کردم به شمردن اتفاقات مثبت دیروز که یه حسی بهم گفت برو ایمیلت رو چک کن و چشمام برق زد وقتی اسم شما رو دیدم با ذوق زیاد اومدم کامنت رو خوندم و کیف کردممم خداومیدونه چقدر احساسم خوب شد

امروز با این اتفاق بازم خدا بهم یادآوری کرد که این جمله چقدررر مهم

تو به هر چیزیکه توجه کنی اونو تو زندگیت گسترش میدی

به نکته های مثبت توجه میکنی اتفاقات مثبت دریافت میکنی

به نکته های منفی توجه میکنی اتفاقات منفی دریافت میکنی

من اگر به این کامنت هدایت شدم شانسی نیست دلیلش فرکانس خوبی که این چند روز فرستادم .

همش میخام یه جایی کامنت رو تموم کنم ولی یه چیزی تو قلبم میگه بنویس

اگه کامنت طولانی شد ببخشید ولی برای اولین بار تو کامنت نوشتم حس میکنم دست خودم نیست همه چیز انگار یه نیروی دیگه داره مینویسه

یعنی مثال هاتون عالیییی بود فوق العاده عالیییی

وقتی گفتید خدا کار نداره ما با جه زبونی خواسته رو میگیم با احساس ما کار داره

این نگاه رو برای خودم ساختم که این سیستم این جهان این خدا این انرژی هر چی که اسمش رو میزاریم هیچ زبونی رو بلد نیست فقط زبان احساس رو میفهمه

من اگه این زبان رو یاد گرفتم میتونم هرررر چی که دلم خواست ازش درخواست کنم با هیچ زبان دیگه ای نمیتونم چون نمی‌فهمه من چی میخام

تو تصوراتم آدم هاییرو دیدم که دارن به سمت سیستم میرن برای درخواست هاشون ولی عمگین و ناراحتن نگهبانا برمیگردوننشون و اونایی که خیلی غمگینن رو حتی پرت میکنن هزاران متر اونورتر

ولی اونایی که با خوشحالی و پر انرژی دارن میرن درها یکی پشت هم داره براشون باز میشه منم شنیده بودم از استاد که آگاهانه تمرکز کنید بر نکات مثبت ،بعد شرایطی پیش می‌اومد میرفتم بیرون وقتی میومدم خونه میدیدم ای دل غافل من به هیچ نکته ی مثبتی که توجه نکردم تازه به کلی نکات منفی هم توجه کردم اینجا بود خود سرزنشی ها شروع می‌شد که تو نمیتونی تو خیلی منفی مگه به این راحتی و ….

تا اینکه دوره عزت نفس رو تهیه کردم رسیدن به قسمت 4 که استاد میگن هر مسیری یه روند دلیل اینکه خیلی ها تسلیم میشن وسط راه اینکه که این قانون رو درک‌نکردن

درک قانون تکامل واقعا یه آرامش عجیبی به آدم میده

من تی وی رو بیشتر از یک سال قطع کرده بودم ولی وقتی تو جمعی قرار میگرفتم و از شرایط میگفتن ناخودآگاه توجه من میرفت سمت صحبت ها ،و یه نکته بگم که از صحبت های امروز شما متوجه این ترمز شدم

من‌خونه دار هستم و دو تا بچه دارم دخترم دو سالشه و خوب بیشتر سمت منه

از وقتی کار کردن رو خودم رو شروع کردم و در کنارش خواستم یه مهارت یاد بگیرم بی قراری های دخترم بیشتر شد

توجه من بیشتر رفت روی نکات منفی

مدام این گفتگو ها بود که تو وقت نداری درس های پسرت ،پختن ناهار و شام،جمع کردن خونه و…..مگه وقت میزاره تو کار کنی رو خودت ،فکر کردن به این موضوعات اعصابم رو بهم می‌ریخت و من متوجه نبودم که دارم چه فرکانسی میفرستم ولی امروز به لطف کامنت شما متوجه شدم هر کاری که میخام بکنم باید با احساس خوب باشه برای این سیستم اصلاا مهم نیست من با چه منطقی دارم توی این احساس بد میمونم .

تا اینکه تصمیم گرفتم حالا که شرایط به دل طبیعت رفتن رو ندارم با همین سایت و توجه به نکات مثبت شروع کنم

دقیقا چه نکته ی خوبی رو اشاره کردید که شرطی کردن ذهن برای توجه به نکات مثبت هم تکاملی

من‌فک میکردم امروز میگم نکات مثبت توجه میکنم فردا دیکه میشم یه آدمی که هیچی نکته ی منفی نمیبینه

ولی همین که من تی وی رو قطع کردم ،تلفن های وقت گیر با دوستانم رو قطع کردم،سعی میکنم از زمان هایی که کار خونه انجام میدم فایل های استاد رو گوش کنم یعنی یه قدم برداشتم یعنی با دیروزم فرق کردم

پس اول باید باور کنم که احساس خوب داشتن که باعث آرامش و خوشبختی میشه

احساس بهتر همون احساس بیشتر

قدم دوم اینه در مورد نازیبایی ها صحبت نکنیم

با اینکه این جمله رو استاد بارها فریاد زدن ولی انگار‌من اصلا نشنیده بودم این‌جمله رو

آگاهانه سعی نمیکردم در مورد نازیبایی ها صحبت نکنم

یعنی سریع رفته بودم سراغ قدم بعدی که دیدن زیبایی ها بود

و این پروژه همش با شکست مواجه میشد

من تکاملم رو طی نکرده بودم

و امروز متوجه این موضوع شدم

من باید سعی کنم اول با دیگران بعد با خودم تو ذهنم هم حتی نکات منفی رو مرور نکنم

یکی از مهمترین موضوعات همین گفتگو های ذهنی من که من ازش غافل بودم

میخواستم شرایط خوب رو تجسم کنم ذهنم شروع می‌کرد که برو بابا خودتو مسخره کردی یه نتیجه کوچولو مالی هم نگرفتی دل خوش کردی به چهار تا نتیجه کوچیک

این‌گفتگو ها آنقدر ادامه پیدا می‌کرد تا من تسلیم میشدم میگفتم راست میگی هر وقت نتیجه ی مالی اومد اونوقت میشه گفت موفق شدم اونوقت میشه گفت عملگرا هستم

و مدام توجه من میرفت رو نشدن رو نازیبایی رو ناخواسته

و نتیجه میشد ناخواسته ی بیشتر

از امروز به خودم قول دادم تو گفتگو های ذهنی تلاش بیشتری کتم برای هدایت به سمت نکات مثبت

از خدا کمک میخام که تو این مسیر هدایتم کنه

آقای عطار روشن عزیززز نمیدونم چطوری سپاسگزاری کنیم ازتون

این کامنت خیلیی برام باارزش بوددد براتون از خدا بزرگ بهترین ها رو میخامممم

در پناه خدا باشید

از صمیم قلبم ازتون سپاسگزاری میکنمم