عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

به نام خدای مهربان

سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و دوستان عزیزم در این سایت الهی

استاد حس خوب شما رو با وجود این همه فاصله فیزیکی حس می کنم. حسی که قابل وصف نیست، حس سپاسگزاری، آرامش و لذت. و مهمترین نکته اینه که این حس وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست. شما هر مکانی که باشید این احساسهای عالی رو در درون خودتون می آفرینید و این، بزرگترین درسیه که دارم از شما یاد می گیرم: وابسته نبودن به یک عامل بیرونی برای احساس خوب.

از اولین فایلهایی که از شما شنیدم تاکید شما بر اصل قانون بود و اون احساس خوبه که احساس خوب با کنترل کانون توجه به دست می آد. مدتی طول کشید تا این اصلو درک کنم و البته باور کنم. هرچه بیشتر باور کردم بیشتر تونستم ذهنمو کنترل کنم. بیشتر آگاهتر به احساسم شدم و بیشتر تلاش کردم که حس بدمو تغییر بدم.

سالهاست که تلویزیون نداریم البته حذف تلویزیون با تلاش من انجام نشد، خدا این کارو کرد و همین یه کار، چقدر از میزان اضطراب و نگرانیم کم کرد. خیلی کم فیلم و سریال می بینم و مدتهاست که کاری به اینستاگرام ندارم. واقعا با دیدن تلویزیون و فیلم و سریالها و فضای مجازی تمرکز بر زیباییها سخته.

در این مدت رابطه ام با اعضای خانوادم هم خیلی کم کردم. چون اونها به شدت منفی اند. راستش اوایل برام سخت بود بخصوص وقتی خواهر برادرام خونه مادرم جمع بودن و من نبودم. حس می کردم که چیزی رو از دست دادم ولی الان چند وقتیه که دیگه این حسو ندارم و اگر عذاب وجدانی بابت معاشرت نکردن بهم دست میده به خودم می گم معاشرت با اونها نه سودی به حال من داره نه اونها. پس چرا ناراحت باشم.

بعد از اون من موندم و ذهنم. ذهنی که واقعا چموشه و هنوز هم به سختی از پسش برمیام ولی درسهایی که از استاد عزیزم یاد گرفتم داره روزبروز تواناترم می کنه در کنترل ذهنم. از استاد یاد گرفتم که از خدا هدایت بخوام، با اون حرف بزنم و باور کنم که تحت هر شرایطی دوستم داره. فایل قانون جذب در قرآن که در قسمت آخرش استاد در مورد نجواها حرف می زنه و اینکه همه نجواها و نگرانیها از سمت شیطانه خیلی آرومم می کنه و در کنترل نجواها خیلی کمکم کرده. هنوز از نظر مالی گاهی با مشکل روبرو می شیم وقتی شیطان میاد بترسونتم، چند ماه پیشمون رو با خودم مرور می کنم و می گم ما شرایط بدتر از اینو پشت سر گذاشتیم، نعمتها و پولهایی که خدا از بی نهایت طریق به دستمون رسوند رو با خودم مرور می کنم، خودمون رو با خودمون مقایسه می کنم و پیشرفت خودمون رو می بینم و حالم خوب می شه. با همسرم در مورد قوانین حرف می زنیم، در مورد زیباییها، کامنتها و آگاهیهایی که هر روز کسب می کنیم.

سعی کردم با تمرین بخشش و پذیرفتن مسئولیت زندگیم خشم و نفرت رو از وجودم بیرون کنم و هروقت که ذهنم میاد بره به گذشته جلوشو بگیرم. ذهنمو از قضاوت کردن آدمها خالی کردم و اگه نمی تونم کسیو تحسین کنم حداقل تلاش می کنم که انتقاد نکنم.

وقتمو با گوش دادن به فایلهای استاد عزیزم میگذرونم و سعی می کنم ذهنم بیکار نباشه چون فهمیدم بیکار باشه میره سراغ چرت و پرت. الان نسبت به چند ماه پیش حالم خیلی بهتره و هم من و هم همسرم اتفاقات بهتری را تجربه می کنیم.

متاسفانه قانون به این سادگی سریع از یادم میره و مرتبا نیاز دارم که به خودم یادآوری کنم. ممنون استاد که مرتبا این قانون مهمو یادآوری می کنید.

در پایان فکر می کنم هیچ چیز بیشتر از شکرگزاری و یادآوری الطاف و مهربانیهای خداوند تمرکز ما رو بر زیباییها نمی بره حتی در شرایطی که اوضاع چندان خوب نیست. به یاد آوردن مهربانیهای خدا توکلمو زیاد می کنه و وجودمو پر از امید و نشاط. به خودم می گم الخیر فی ما وقع. حتما صلاحی هست که من خبر ندارم.

دوستتون دارم استاد عزیزم، من از شما درس موفقیت یا ثروتمند شدن نمی آموزم بلکه دارم درس انسان بودن و درست زندگی کردن می آموزم.

سپاسگزار خدای مهربانم که هر روز داره آگاهترم می کنه.