عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 2826 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته دوست داشتنی

    واقعا نمیدونم چجوری از شما تشکر کنم برای این حد از هماهنگی و انرژی بی نظیری که دارید و همیشه به شکل های مختلف قانون بدون تغییر جهان هستی رو به ما یاداوری میکنید قانونی که انقدر سادس که خیلی وقتها یادمون میره و یادمون میره که همین توجه ها به زیبایی هاست که زیبایی های بیشتری از جنس و انرژی همان زیبایی ها وارد تجربه زندگیمون میکنه و خیلی وقت ها باید به خودمون یادآوری کنیم که ببین این شرایطو من به با کانون توجه ام خلق کردم و من خالق تمام اتفاقات زندگی خودمم

    استاد واقعا شمارو تحسین میکنم برای توانایی دیدن زیبایی ها ، جوری که هر بار انگار اولین باره که این زیبایی هارو میبیینین و لمس میکنید مثل حس راه رفتن روی شن های مثل آرد سفید و نرمی که نشونمون دادین و رنگ بینظیر آب که حیرت شما و واقعا من که عاشق دریام رو برانگیخت و دلمو باز کرد واقعا سپاسگزارم که این فایلو دیدم

    دیدن آدم ها که انقدر راحت و رها و بدون توجه به شما داشتن از منظره و لحظه حال لذت میبردن ، آفتاب میگرفتن و قدم میزدن و شنا میکردن

    استاد واقعا دوس دارم امریکارو تجربه کنم

    این حد از آزادی و صلحی که مردم با خودشون و دنیای اطرافشون دارن

    استاد واقعا از گسترش جهان لذت میبرم اینکه میبینم هر روز موقعیت های جدید به وجود میاد که یه آدم فوق العاده ای مثل شما و خانوم شایسته عزیز از یجایی اونور کره ی زمین برامون فایل آماده میکنید و زیبایی هارو بهمون نشون میدین و باور پذیر میکنید برای من هر کس دیگه ای که این فایل رو نگاه میکنه که

    بله میشه جور دیگه ای نگاه کرد و جور دیگه ای نتیجه گرفت

    بله میشه در فضایی قرار گرفت که همه ی آدم ها با خودشون در صلحن و از زندیگشون لذت میبرن

    بله میشه جهان اونقدر گسترده و بینهایته که هر نوع واقعیتو که بخوای میتونی خلق کنی و وارد تجربه زندگیت کنی

    بله میشه فقط بیاد چشم دیدن و گوش شنیدن زیبایی ها رو تو خودمون پرورش بدیم و ببینیم و درک کنیم که ما اومدیم اونجوری که دلمون میخواد و قلبمونو راضی میکنه واقعیت زندگی خودمونو خلق کنیم

    باز هم سپاسگزارم از خداوند و شما استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    سلام استاد عزیزم خانم شایسته مهربان و همه دوستان و تکه های خودم در این سایت الهی

    استاد من از وقتی با این قانون آشنا شدم خیلی سعی میکنم تمرکزم به چیزهایی باشه که بهم حس خوبی بده و همه راهکارها رو از شما یاد گرفتم الان هر جایی میرم به خودم میگم کاری ندارم یه دقیقه دیگه چه اتفاقی میفته یا یه دقیقه قبل چه اتفاقی افتاده به ذهنم میگم دقیقا همین لحظه چیزهایی رو بهم نشون بده و بگو که حس شعف و خوب بگیرم با این کار و جدیدت جلو بحث ذهنمو میگیرم و همچنین از این مثال شما خیلی استفاده میکنم قضیه آتش و سوختن دست مدام این مثالو تو ذهنم میار و خیلی کمکم میکنه تجربیات کوچیکمو به خودم یاداوری میکنم خیلی کمکم میکنه یه تصمینی گرفتم که خیلی کمک میکنه اونم اینه با خودم عهد بستم هر زیبایی رو دیدم هزار بار تکرار کنم و فکر کنم بهش شبها هر روز تو گوشیم هر اتفاق خوبی برام افتاده هر چقدر یادم بیاد مینویسم یه تجربه همین قبل عید افتاد که جالب بود برام

    من عاشق جنگل هستم قبل عید گفتم تمرین میکنم میخوام ببینم چی میشه داستان اینه قبل عید شروع کردم به توجه کردن به درختان شکوفته ها و هر چیزی تو این مورد پارک میرفتم به درختا و سبزی ها توجه میکردم مستند جنگل میدیدم خیلی برام جالبه از همون روزها شروع شد تو همین تهران یه پارکی برای اوبین بار رفتم انقد سرسبز و بوی گل یاس بود نگاه کردم تحسین کردم حس عالی گرفتم تا اینکه عید رفتم شمال انقد جنگل تجربه کردم دقیقا به همون صورت که تو ذهنم بود به این باور رسیدم که اره قانون دقیق کار میکنه حالا این هنر ماست چطور به روش شخصی قانونو دقیق عمل کنیم

    استاد راستی اندام زیبای شمارو تحسین میکنم خیلی خشکل و عالی شدید عضلاتتون منو جذب خودش کردم خیلی عالی و خشکل

    خدارو شکر برای قوانین ثابت و خدارو شکر برای وجود استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    مهری جزایری گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    بنام خدای زیبا آفرین

    سلام استاد عزیزم، سلام مریم جان،سلام دوستان گلم

    امروز اتفاقی افتاده خداوند هدایت خواستم واین فایل نمایش داده شد،ما یک خونه دوطبقه داریم که خییلی زیبا وشیک ساخته شده،ولی پارکینگ و حیاط خیییلی کوچیکه ،مجبوریم ماشینمون را بیرون بذاریم،واین باعث ناراحتی شده،امروز با همسرم داشتیم می‌گفتیم کاش میشد خونه را عوض کنیم و یه خونه که خیاط بزرگ داره بگیریم،این فایل به من گفت زیباییهارو ببین،خوب شروع کردم به شمردن زیبایی‌های خونم،خونه من 5خواب داره،دوتا سالن بزرگ داره،دوتا آشپزخانه داره،من یه کارگاه تو این خونه دارم،خونم شمالیه ،وبسیار نور گیره،در بهترین نقطه و نزدیک پارک و فروشگاه قرار داره،کوچمون اینقدر بزرگ هست

    که کلی ماشین میشه تو کوچه گذاشت،یه بالکن بزرگ دارم،خوب اینها همه زیبایی ،ومن فقط زوم کردم رو حیاط که کوچیکه،یاد این شعر افتادم که می‌گفت چشمهارا باید شست ،جور دیگر باید دید،شروع کردم به شکر گذاری ممنون استاد عزیزم ،ممنون که پیام خدارا بهم رساندی نوشتن حالمو خوب میکنه،با نوشتن تمرکزم بر زیباییها بیشترو بیشتر میشه، دیدن ساحل زیبایی که شمارفتید،با وون دریای بیکران ،لحظهبه لحظه شکر گذاری را یاد آدم میاره،اگه این بهشت نیست پس چیه ،خددداااایا شکرت یا علی مدد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام درود فراوان به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان.

    استاد چقدر هیکل تون فوق العاده شده،هر روز بیشتر از فایل قبل خوش هیکل تر خوش تیپ ترمیشید.منی که دارم فایل های چندسال قبل شما رو می بینم با فایل های جدید از لحاظ چهره وهیکل فکر می کنم اون طرف پدرریادبرادر بزرگتر از خودتونه، نه خودتون فقط فقط از صداتون میشه تشخیص داد اون آدم خودتون هستید،جوان تر جوان تر جوان تراز چندسال پیش خودتون شدید خوش هیکل تر از چندسال پیش خودتون شدید آخ چطور ممکن اون آدم با اون هیکل بشه این آدم فوق العاده با این هیکل فوق العاده ،تنها راه تشخیص اون آدم چندسال پیش با این هیکل الان تون تُن صداتون ولحن صحبت هاتون که از یه خط فکری ثابت پیروی می کنه هست.شما خیلی خوب قانون انقلاب کردن رو یادگرفتید تحسین تون می کنم.انقلاب در فکر باورها، انقلاب در نوع نگرش در روابط عاطفی سرشار ازعشق آزدی توام با تعهد وفاداری ،انقلاب در سلامتی جسم و روند جوان شدن پرانرژی شدن برخلاف سن،استاد شما این باور که در وجوددد تک تک همه انسانها بود، رو نابود کردید با قانون سلامتی،باوری که انسان هر روز یه قدم به پیری نزدیک میشه،دیگه پیر شدم عضله ساخت نمیشه استخوان هام دیگه جمع شده و….. هرچند که من زیاد باور نداشتم ندارم. همیشه می گفتم من هیچ وقت پیر نمیشم،

    استاد شما با قانون سلامتی با خوش اندام شدن هیکل تون نشون دادید انسان می تونه جوان بمونه پرانرژی شما درسن 40 سالگی اینو ثابت کردید که عضله میشه ساخت بشه اون هم به این شکل عالیییی، فوق العاده فوق العاده.خدایاااا شکرت.

    چه خوب میشد یه دوره هم برای کسایی که کمبود وزن دارن به قولی لاغراندام و کم انرژی هستند و دوست دارن مثل شما وخانم شایسته اینقدر پرانرژی اینقدر خوش هیکل وجوان بشن آماده میشد،

    چقدرررررر این دریا و ساحل من دوست دارم بارها توی فایل ها این ساحل دیدم اما اینباررر خیلی خوشگل تر بود به خاطر ترکیب رنگ های آبی تیره تا آبی که به سبز می زد هارمونی که در رنگ ها ایجاد شده بود،خیره مدهوش کننده بود.خط آسمانی که به دریا وصل میشد واقعاااا دیونه کننده بود آدم محو خودش می کرد،شن های کنار ساحل به نرمی آرد به سفیدی برف،چه توصیفی زیبایی کردید،به نرمی آرد به سفیدی وخنکی برف زیر پات احساسش دوست داشتم منم تجربه کنم،چه موج زیبا یه چیزی که واقعااااا برام تحسین برانگیز بود اون همه آدم اونجابود اما به قدری لب ساحل تمیز تمیز ومرتب بود.هرکسی با یه فاصله مناسب از دریا نشسته بودن وسایل هاشون هم در نزدیکی خودشون بود چقدررر برام فرهنگ این آدم ها تحسین برانگیز بود.تحسین برانگیزتر اینه که این مردم کفش هاشون در یه جای مشخص در می ارن می آن ساحل.به روحانی بودن فضا ،مقدس بودن فضا، هم کمک می کنه جدا از بحث تمیزی که داره.مثل اماکن مقدسی که ما می ریم براش حرمت احترام قائلیم اینجا این آدم ها برای این ساحل خدادادی قائلند.خداهم زیبایی بیشتر رووبهشون می ده….

    این دو دریا شور شیرین که خداوند هم در قرآن درموردش حرف زده میشه قدرت عظمت خدارو در همین خط بین دو دریا دید سبحان الله گفت.

    در رابطه با کامنت فایل که فرمودید،

    چه راهکار هایی داریدذهن تون وشکارچی زیبایی ها و نکات مثبت کنید؟

    روش شما برای تمرکز به نکات مثبت وقتی در یک محیط و شرایط نازیبا نادلخواه قرار گرفتید شرایطی که کمتر زیبایی داره و برای اعراض کردن و توجه به زیبایی ها چیست؟

    روش من از وقتی که دارم عمل می کنم،به قانون این بود،اگر درجمع بودم می تونستم جمع رو ترک می کردم می کنم.اگه نمیشد ترک کنم بحث صحبت رو عوض می کردم با سوال پرسیدن، سوالی که پاسخش تمرکز ببر به سمت زیبایی ها،این روند من توی جمع بود.یادم شب یلدا بود که.همه فامیل جمع بودیم و بحث هم بحث های جامعه شرایط ایران بود.برای اولین بار توی جمع خانواده که همه بزرگتر از من بودن چه آقایونش چه خانم هاش چنین حرکتی رو زدم بحث عوض کردم.اولش همه مات مبهوت بهم نگاه کردن بعدش سکوت کردن بعد بحث خودبه خود عوض کردن جالب یکی گفت اره راست می گه ادامه حرف های منو پیش گرفتن اون شب از بعد ورود من حداقل صحبت نشد.

    و اتفاقی که برای خودم افتاده ( مختص خودم بوده )که بارها در این چندماه در چنین شرایطی قرار گرفتم. فایل گوش کردن بود فایل هایی که دوست داشتم گوش کردم با دور تند با دور کم با بازی با فایل ها تونستم ذهنمو آرومم کنم.بعد آمدم در رابطه جنبه های مثبتش برای خودم نوشتم و خدارو شکر کردم.اینجوری آگاهانه ذهنم رودآرومم کردم.

    باورتون میشه استاد وقتی من این مدت این روش فایل گوش کردن و نوشتن نکات وفوایدهااون اتفاق افتاد رو انجام دادم به خاطر شرایطی که قرار گرفتم.

    اولینش این بود خودمو فرکانس هامو بیشتر شناختم،که چقدر موفق بودم یا نه در واقع برای خودم یک آزمون گرفتن دیدم که حالا باتوجه به درس هایی که از فایل ها از بودن در سایت از متعهد کردن خودم که هر روز یک کامنت بنویسم. الان با این اتفاق باید آزمون درس هایی که گرفتم بدم.،

    دومین مورد نزدیک به خودت وخدای خودت وقتی تمرکزت به روی زیبایی ها می زاری هرچند شرایط موافق میل تونیست .

    خیلی خیلی به من انگیز داد که ادامه بدم پیوسته هرچند با یک کامنت نوشتن در سایت بادیدن یک فایل،خدا یه جوری بهم پاسخ می داد یه جوری امیدوارم می کرد یه جوری نوید حال خوب می داد دقیقاااا من نیاز داشتم به شنیدن اون آگاهی که اون روز با توجه به برنامه خودم قرار بود اون فایل گوش بدم. درست چند روز گذشته یه اتفاقی افتاد که منو برد به اتفاقات 1سال قبل برد که مغزم هنگ کرد که چطور من دنبال خیریت اون داستان باشم. من اونروز سرتایم هر روزم درسایت انلاین نشدم،اما وقتی غروب انلاین شدم امدم سایت از حجم این همه فکر خیال که برم دکمه نشانه منو بزنم چون حوصله و وقت اینکه طبق برنامه خودم فایلمو گوش بدم کامنت بخونم یا کامنت سفر به دور آمریکا که هرروز مقرر کردمو بزارم نداشتم.وقتی وارد سایت شدم. دیدم شما بعد مدت هااا یک فایل گذاشتید اتفاقات مشابه نتایج متفاوت یعنی همان جا قبل اینکه فایل دانلود کنم یا بزنم انلاین نگاه کنم اشک هام حلقه زد عکس شما رو زوم کردم که چطور فقط چطور میشدالان باید این فایل بیاد روی سایت یقین پیدا کردم پاسخ خدا به منه ونشونه منه فایلی که می تونه منو آروم کنه وپاسخ سوالات من باشه…فایل گوش کردم کامنت هم نوشتم حوصله وقت کم هم یادم رفت. کامنت نوشتن برام اون لحظه واجب تر از هرچیزی شد برای خودممم کامنت نوشتم که رد پام باشه. می دونستم وقتم کمه می دونستم الان بشینم به کامنت نوشتن 1ساعت زمانم می ره اما نمی تونستم ننویسم نمی تونستم بی تفاوت باشم انگاری یه انرژی از درون منو مجبور می کرد

    چون به عینااا دیدم وقتی خودتو متعهد می کنی که آگاهانه ذهنت رو کنترل کنی وتمرکز توجه تو روی زیبایی بزاری، وقتی جهان و خدا هم تعهد تو رو دیده باشن. یه جایی انرژیت افتاده باشه جهان هلت می ده به سمت دیدن زیبایی هلت می ده مجبورت می کنه بگردی دنبال خیریت و زیبایی ها اون شرایط… مجبوری که خودت دوست داری با عشق زیبایی ها رو ببینی بشنوی و یا حتی بنویسی چون کامنت فایل اتفاقات مشابه نتایج متفاوت برای من اجباری با عشق تعریف شد،اجباری که قلبااااا خودم خواستم، با وجود اینکه تایم نداشتم. خودم خواستم کامنت بنوسیم و انرژی گرفتم ازش،

    بابت این فایل که برامون گذاشتید بابت این هفته پربرکتی که با حضور شما وخانم شایسته وفایل هاتون برامون زیبا کردید ممنون وسپاسگزارم.

    بابت فایل درون که گرفتید وکامنت منتخبی دوستان در آینده هم سپاسگزارم.

    خدایاشکرتتتت بابت همه زیبایی های این جهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    فاطمه سجادیان گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    سلام و درود به استادعزیزم

    مریم جان دوست داشتنی

    و همه دوستان و همراهان سایت

    استاد من از همین توجه به نکات مثبت نتیجه ها دیدم که بعضیاشون واقعا برام باورکردنی نبود و هردفعه هم که تکرار میشه مات و مبهوت میشم

    من و شوهرم رابطه خوبی با هم نداشتیم یعنی کلا سرد بودیم نسبت به هم

    البته شوهرم مرد خیلی خوش قلب و مهربونیه ولی باهم نمیساختیم و تو همه چیز اختلاف سلیقه و بحث داشتیم

    منم خیلی زود عصبانی میشدم و مثل بمب منفجر میشدم و میخواستم حرف منطقی رو بزنم و هی قانعش کنم که تو اینجا اشتباه کردی که نتیجه ش این میشد که شوهرم هیچوقت زیربار نمی‌رفت اعصاب بچه ها خورد میشد خودمم خیلی عصبی میشدم و کلا جو خونه متشنج میشد

    با خرید دوره عشق و مودت سعی کردم به نکات مثبت همسرم توجه کنم و اونارو بلد کنم تو ذهنم و با بچه ها و خواهرم که باش صمیمی هستم درمورد خوبیهای شوهرم مرتب صحبت کنم

    نتیجه؟

    شوهرم به طرز عجیبی و باورنکردنی تغییر کرده اصلا خودم هنگم

    قبل از عید به راحتی برام یه گوشی خرید و عیدی بهم داد

    بهم گفت میخوام ظرفشویی بخرم یا خودبخود داره وسایلی رو که تو خونه کم و کاستی داشتیم آروم آروم تهیه میکنه یا وقتی من میگم این وسیله رو هم میخوایم میگه باشه انشاالله اونم می‌خریم

    اخلاقش با بچه ها خوب بود ولی الان عالی شده و پول توجیبی بیشتری بهشون میده و هروقت بچه ها میگن فلان چیز میخوایم یا پول میخوایم با تمایل عجیبی میگه باشه باباجان و…

    کارهایی رو که قبلا اجازه نداشتیم انجام بدیم الان به راحتی انجام میدیم تازه شوهرم خودش پیشنهاد میده که موردی نداره باشه

    از لحاظ اخلاق و رفتار عالی شده وقتی ازسرکار میاد با روی باز و لبخند وارد خونه میشه و برخوردش خیلی مهربان شده

    این از تغییرات همسرم

    یادم میاد تو سریال سفر به دور آمریکا شما جایی رفتید که پل معلق داشت و وقتی روش راه میرفتی خیلی تکون تکون می‌خورد و یادمه مریم جان اولش یه خورده اذیت میشد روی پل ولی با شهامت و جرات بالاخره رشد

    منم خیلی دلم میخواست که جایی برم و اون پل معلق رو تجربه کنم تا اینکه ما رفتیم مسافرت وقت غذا به رستورانی هدایت شدیم که برای رفتن به اون رستوران باید از یه پل معلق رد می‌شدیم دقیقا مثل همون پلی که تو سریال سفر به دور آمریکا دیدم

    خداروشکر کردم‌ که به درخواستم پاسخ داده شد ولی تا از روش رد شدم و به انتهاش رسیدم از ترس خیس عرق شدم و زانوهام میلرزید طوریکه برای برگشت از آسانسور استفاده کردم گفتم دل و جرات مریم جان کجا و ما کجا

    بازم در سریال سفر به دور آمریکا شما به جایی رفتید که پراز درختان پرتقال بود و من خیلی لذت بردم و بازم درخواست داده شد به کائنات

    دقیقا همونجا و توی همین ایران تجریه کردم

    یه مورد اینکه از وقتی شما به چشمه های آبگرم رفتید و من منظره این چشمه ها و لذت در آب بودن رو دیدم خیییلی دوست داشتم که کاش برای منم اتفاق بیفته تا اینکه چندروز بعدش تو تلویزیون داشت شاخه ها و انشعابات متعدد چشمه های آبگرم یلواستون را نشون میداد و درموردش صحبت می‌کرد که من یهو به وجد اومدم و گفتم ععععععه آره استاد اینجا اومد چه جالب

    و یه روز گوشیمو که بازکردم اصلا باورم نمیشد صفحه اول دوباره تصویر چشمه های آبگرم رو دیدم به رنگ بنفش همون رنگی که عاشقشم

    گفتم خدایا میبینی اینا همه نشونس و مطمئنم که تو منو به سمت این زیباییها هم هدایت میکنی

    اگه بخوام از این موارد بگم خیلی زیاده که الان حضور ذهن هم ندارم استاد عزیزم مریم جان از اینکه این صحنه های زیبا رو برای ما هم به تصویر می‌کشید ازتون سپاسگذارم که باعث میشید ما هم ببینیم و درخواست کنیم و برای ما هم اتفاق بیفته

    از صمیم قلبم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    سلام به استاد عزیزم

    چقدر این ساحل رو دوس دارم

    چقدر اون هوای مطبوع و گرمای دل نشین رو میشه از طریق تصاویر حس کرد

    چه کاور قشنگی گذاشتین اول فایل دوتا زوج جذاب

    استاد من خودم یه طرفند رو از طریق آگاهی های دوره هاتون یاد گرفتم ، ک هرموقع افراد درمورد چیزی صحبت میکنن ک من احساسم بد میشه و یا به اصطلاح میاد منو نصیحت میکنه معلومه ک طرف داره نگرش و باورهای خودشو میگه ، توی ذهنم میگم خب با توجه به اینکه طرف هیچ موفقیتی تو هیچی نداره معلومه ک من اگ بهش گوش کنم منم نتیجه اونو میگیرم

    پیش خودم میگم اها پس ذهن فقیر اینجوری به داستانا فکر میکنه ، پس من برعکسشو انجام میدم

    مثلا چند وقت پیش توی شرکت کار میکردم ، بعد صاحب شرکت که خیلی آدم درستی ام هست و ماشالله خیلی شرکت موفقی داره به مناسبت روز کارگر به هرکس یه کارت هدیه یکو پونصدی داد ، بعد واکنش کارگرها خیلییی برام جالب بود ، همشون میگفتن با یکو پونصد چی میشه بخری و بیشتر باید میدادن و اینا

    بعد من خودم قبل از اینکه اینارو بشنوم کلی سپاس گذاری کردم از خدا و صاحب شرکت

    بعد ک این حرفاشونو شنیدم گفتم ، صاحب شرکت وظیفه ای نداره ک کارت هدیه بده و جز حق و حقوق مون نیست این یه لطفی بوده و بجای تشکرتونه؟ البته اینارو تو ذهن خودم نه به اونا

    خیلی از این مثال ها دارم

    درمورد توجه به نکات مثبت هم ، واقعا احساس مون خیلی واضح میگه بهمون فقط باید مهارت درک احساس و خودشناسی مونو هرروز بهتر کنیم

    سپاس گذارم از استاد عزیز و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      اکرم هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 1459 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام بر شما

      چه نکته زیبایی ذکر کردین فوق العاده بود.

      خواستم تشکر کنم بابت اینکه یادم دادین چجوری باورهای ذهن فقیر رو شناسایی کنم.

      بنظرم کلید طلایی هست که میتونه خیلی کمک کننده باشه.

      هرموقع افراد درمورد چیزی صحبت میکنن ک من احساسم بد میشه و یا به اصطلاح میاد منو نصیحت میکنه معلومه ک طرف داره نگرش و باورهای خودشو میگه ، توی ذهنم میگم خب با توجه به اینکه طرف هیچ موفقیتی تو هیچی نداره معلومه ک من اگ بهش گوش کنم منم نتیجه اونو میگیرم

      پیش خودم میگم اها پس ذهن فقیر اینجوری به داستانا فکر میکنه ، پس من برعکسشو انجام میدم

      سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مصیب کمالی گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    سلام عرص ادب خدمت استاد عزیز وخانم شایسته استاد چقدرشما واین مردم درلحظه حال زندگی میکنید وچقدر این مردم وشما یاد گرفتین ذهنتون راعادت بدین به دیدن زیبای ها چقدرشما خوشحالید انگار اولین باره اومدین اینجا بارها شما اومدین اینجا ولی براتون تازگی داره چقدر حالتون خوبه واحساس عالی دارین خداراشکر چقدراین جا هرکسی حالش خوبه وتمرکزش روی زیبای ها وعشق حال خودشه چقدرم دم آزاد بدون ترس ازقضا ت ونگاهی مثبت زندگی میکنن الهی شکرت استاد یادمه توی سفر به درآمریکا شما یه دیگ برقی داشتین که خیلی زود گوشت غذارامیپخت ومنم همون لحظه ب خانمم گفتم ببین چقدرباحاله وزیبا استاد به 1ماه نرسید من رفتم سفر قشم واون دیگ برقی راخریدم الان بااش گوشت میخورم خخخخ چقدراستاد ایران راگشتم فقط باتوجه کردن به زیبای ها استاد این مردم انگاریاد گرفتن فقط عشق حال کنن بله من وقتی این موصوع رااصل اساس میبینم همون لحظه نتایجش میاد همین الان دارم مینویسم خدا شاهده کلی احساس من عالی شد چقدررابطه شمااستاد باعشق مهربانی هست من عزیز دل رااز شما یاد گرفتم واسم همسرم توگوشی گذاشتم عزیز دلم استاد وچقدر شما واقعا آرام هستی درارامش وآزاد هروقت دلت بخواد میزنی به سفر گردش عشق حال ونوش جانت بشه ماهیچه به بدنت چون لایقشی چون وقت میزاری واینکه چقدراین مردم راحت دارن اونجا شنا میکنن وتوجه شون روی زیبای وشنا کردنه قدم میزنن باهرپوشش عالی ویه هواپیماهم ازاون بالا داره رد میشه ویاد گرفتن فقط حال کنن درهمون لحظه خدایاشکرت استاد چقدراین آب زلال است زلال وزیبا استاد من یه مدت تمرگزم روی سفربه درآمریکا وزندگی دربهشت بود خدا شاهده به چیزهای رسیدم استاد ودیدم ودیدم همین امسال رفتم ماسوله شمال دقیقا اون صحنه ای که شمادرسفربه درآمریکا ابرها رانزدیک زمین میدیدن همون صحنه رامن دیدم دقیقا الهی شکر منم باید یاد بگیرم ذهنم تربیت کنم به دیدن زیبای ها استاد من اصلا چی شد باشما اشناشدم من شروع کردم به تمرین کتاب جادوی سپاس گزاری این قدر اون روزها حال احساس عالی بهشتی داشتم دقیقا همون روزها هدایت شدم به مدارشما من شک ندارم به این اصل قانونی که شما رکوردش حرف میزنی ولی گاهی ذهن چموش است فراموش کار وامروز صب ازخواب بیدارشدم بیام مغازه گفتم یه سربه سایت بزنم که این صحنه زیبا وگفته زیبای شمارا شنیدم وبازم برام تکرارشد که مصیب به سپاس گزاران بیشترداده می‌شود واین آیه سریع قرآن ابراهیم آیه 7که خداوند می‌فرماید اگرناسپاس باشد عذاب سخته عذاب مگه چیه احساس ترس ناامیدی نگرانی رنجش کبننه نفرت انتقام اینا ازکجا میاد ازهمین ندیدن زیبای های اطرافت جهنم همینه جهنم یعنی جهل یعنی ندیدن نعمات خداوند بله همینه شیطان کارش همینه که مارا به سمت نازیبایی ها ببره واستاد من الان به لطف خدا زندگیم خوب است وفرزندان سالمی دارم 2تا پسر یبا خوشگل که یه روزی خواستم خدابهم داد 2تا پسرخواستم داد یه همسر زیبا خواستم داد ابروعزت خواستم داد 10ساله اعتیاد ندارم وپاکم یه خونه لاکچری تومنطقه خودمون جدیدن ساختم کاملا لاکچری دوتا دهنه مغازه ازخودم دارم بهترین لباس ها رامیپوشم منی که همیشه برای لباس خریدن مجبوربودم ارزون ترین جابرم الان کفش که همین الان پای منه 3ملیون پول دادم خریدم همش لباس مارک ازبهترین جاها میخرم همیشه ساعت های دست شما تحسین میکردم بهترین ساعت دارم ولی ذهن میاد میگه چه کارکردی تو چی داری اون کارش اینه ولی من بابا خیلی نعمت همین الان به لطف خدا آرم من یه معتاد دعواگرزنذانی سابقه داربودم الان درشغلم املاک امین مردم هستم ملک های میلیاردی دستم هست اینا نعمت نیست چی هست منی که یه روزی آرزو داشتم ولی خداچقدرلطف کرده همین الان داخل مغازه خودمم هستم پارسال ای موقه اجاره مردم بودم العان 2دهنه مغازه ازخودم دارم شغلم باخونم یه جاهسته اینا نعمت نیست چی هست خدایاشکرت استاد ذهن باید تربیت بشه وتکامل میخواد هیچکی یه شبه عباس منش نمیشه این مرد یه مسیر ارسالها رفته امیدوارم بهتون خوش بگذره ارادت مند شما مصیب ک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2262 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام آقا مصیب عزیز

      چقدر صادقانه و دلنشین نوشته بودید. و چقدر پیشرفت شما قابل تحسین است.

      تحسین ات میکنم بخاطر تعهد به تغییر و الحق خوب آن را انجام دادی.

      نوش جانت نعمت هایی که بدست آوردی، چرا که لایق آنها بودی و لیاقت شما بهترین از این هاست. و مطمئنا پیشرفت صعودی شما همچنان شگفت انگیز و شگفت انگیز تر خواهد بود.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مصیب کمالی گفته:
        مدت عضویت: 1767 روز

        َسلام خانم یوسفی عزیز ازشما سپاس گزارم که وقت گذاشتی وکامنت منو خوندین سپاس گزارم این فایل راباید بارها بارها گوش بدیم اگه ما این فایل هاراگوش ندیم خلی راحت فراموش می‌کنیم که این اتفاق برای من بارها افتاده وتوجه به نعمت ها وشکرگزاری اصل قانونه مهمترین همین است چون وقتی توجه میکنی حالت خوبه اونوقت اتفاقات خوب میفته من هرچی به دست آوردم فقط زمانهای بوده که دراحساس خوب بودم گفته شد منم انجام دادم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نیما گفته:
    مدت عضویت: 3104 روز

    سلام استاد عزیز و یار همیشه مهربون مریم شایسته و بچه های متعهد به زیبایی هارو دیدن

    بچه ها امروز من و همسرم با دیدن فایل استاد و خوندن کامنت های فوق العاده شما حالمون خیلی خوب شد و بعدش دلمون خواست بیایم تو دل طبیعت و بیشتر زیبایی هارو ببینیم و بیشتر لذت ببریم ، شخص من هنوز ذهنمو عادت ندادم به دیدن زیبایی ها و گاهی از مسیر درست خارج میشم و هنوز مطمئن نیستم که فقط دیدن زیبایی ها زندگی منو تغییر بده ، ولی حس میکنم این مسیر درست اینه و دارم تست میکنم ، خیلی هم نتایج خوبی خلق شده تو زندگیم از آرام بودن ، از داشتن احساس خوبی ،، حداقل اینو مطمئن هستم که با غم و ترس همیشه نتایجم منفیه و شرایط بدتری بوجود اومده

    از طبیعت و هوای خوب و فضای سبز کوه های همدان دلم خواست بنویسم

    چند وقت پیش یکی از تجربه های پس از مرگ و دیده بودم و چند روزی یادآوریش حس عجیبی بهم میداد تو اون تجربه بعد از دیدن طبقات جهنم و اون حال عذاب ، آروم آروم میاد بالا و میرسه به طبقه اول بهشت ، آخرای صحبتش گفت که همین زمینی که ما زندگی میکنیم و آب هست ، هوای خوب و طبیعت سبز و جایی هست که میشه با احساس خوب زندگی کرد ، یعنی در اصل همین زمین ،طبقه اول بهشت هست و ما آدما فرصت خوب و مناسبی داریم برای ساختن آینده مون ، حالا آینده ای که زنده هستیم تو این دنیا و آینده ای که زنده هستیم در دنیای دیگه و فضای فرکانسی دیگه …

    واقعا همه چی به لحظه لحظه احساسمون بستگی داره که به چی توجه داریم و چه احساسی داریم و بهشت و جهنم درون خودمونه و ما همه آینده مون رو خلق میکنیم

    من فکر میکنم ما روی نقطه صفر قرار داریم و فرصت اینکه به سمت بالا یعنی مثبت حرکت کنیم یا به سمت پایین یعنی زیر صفر حرکت کنیم و ذهنی که چون تا الانِ زندگیمون ورودی مثبت نداشته ، عادت داره منفی ها رو مرور کنه ، ما متعهد شدیم یه خط عمودی از وسط منفی ها بکشیم و اون فرکانس رو به مثبت تبدیل کنیم

    استاد عزیز راهکار من همین مرور کردن گذشته خودمه که هروقت حداقل نگران آینده نبودم اتفاقات خوب افتاده دستانی اومدن و مسائل کن راحت تر حل شده و جهان منو جدا کرده از اونایی که نگران بودن و نتیجه نگرانی رو هم مطمئنم به چک و لقد جهانه که شاید اونجا برگردیم به مسیر درست ،،

    راهکار بعد از این ،تعهد خودمونه ،، یعنی وقتی اینو درک کردیم و با تکامل مطمئن شدیم حال منفی اتفاقات منفی در برداره ، چقدر می‌خوایم به سمت خوبی ها و زیبایی ها حرکت کنیم و چقدر واقعا خوشبختی رو می‌خوایم ؟؟!!!

    از خدا ممنونم برای این فرصتی که بوجود اومد تا بنویسم و این موارد رو با شما عزیزان مرور کنم

    در پناه الله مهربان آرزوی خوشحالی و رضایت براتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    علی امجدیان گفته:
    مدت عضویت: 3362 روز

    سلام استاد عشق

    به نظرم برای من اتفاقی افتاد که یاد آوری آن باعث میشود خیلی راحت بر زیبایی ها توجه کنیم

    اول با اینکه چندین ساله با برنامه های استاد پیش میرم اما توجه آگاهانه بر زیبایی ها را یه کار لوکس و کاری که برای از ما بهترون هست میدیدم. اینو الان فهمیدم که خواستم کامنت بنویسم. در حالیکه واقعا لوکس نیست بلکه برای خودم خوبه حداقلش اینه که حسم خوب میشه و کارهایی که باید انجام بدم را بهتر و با دقت بیشتری انجام میدهم. حداقلش حالم خوبه و با افراد ارتباط اجتماعی بهتری دارم و هزاران خاصیت دیگه نصیبم میشه

    دوم مغز ما طراحی شده برای منفی بافی چون اگه چندین هزار سال پیش انسان نکات مثبت را میدید خیلی راحت توسط حیوانات مختلف از بین میرفت و نسل انسان ادامه دار نبود یا مثلا اگر اینطور نبودیم در عبور از خیابان خیلی راحت تصادف میکردیم و خودمان را نجات نمیدادیم . متاسفانه ساختار مغز همینه که همه چیز را تهدید ببیند بهتر است. که در نهایت در این روزگاری که زندگی میکنیم این همه منفی بینی لازم نیست و مانع لذت بردنمان از زندگی میشود.

    سوم. ایمان به غیب است که همین تمرکز بر خوبی ها میتواند زندگی مرا بهبود دهد.

    چهارم. ضربه محکمم را از این خوردم که فکر میکردم در زمینه تمرکز ب زیبایی ها دیگه کسی شدم برای خودم در حالیکه این یک توهم بیش نبود فقط تنها چیزی که میدانم اینه هیچوقت در تمرکز بر نکات مثبت به حداکثر ممکن نمیرسم و تلاش و تمرین برای این هدف همیشگی لازم است.

    یاد آوری همین موارد برای من بهترین راهکار تمرکز بر زیبایی ها است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    به نام خداوند یکتا…

    سلام استاد و مریم عزیز و اعضای خونواده من، امیدوارم مثل همیشه حالتون خوب و لبتون خندون باشه، باز هم سپاس گذارم خداوند که فرشته هاشو فرستاده توی زندگی من تا منو به زیبایی های بیشتر هدایت کنه، سپاس گذارم ازتون بخاطر همچی استاد و مریم عزیز…

    چقدر زیبا بود رنگ دریا وای خدای من داره موهای تنم سیخ میشه از دیدن اون همه زیبایی، وقتی استاد پاهاتو زیر اون ماسه های سفید کردی و انگشتاتو تکون دادی فکر کردم خودم دارم اون کارو انجام میدم چه حس قشنگی داشت، من مدتهاست که با شما آشنام و اینقدر شمارو دیدم و باهاتون بودم که وقتی حرف میزنین و کاری انجام میدن انگار خودم دارم اون کارو انجام میدم یا اون حرف میزنم، عاشقتونم با همه وجودم…

    خیلی حس فوق العاده ای داره روی اون شنا با پای لخت راه بری و از زیبایی های اون صاحل رویایی لذت ببری اونم با عزیز دلت، خیلی خوبه که از تمام حواس پنج گانت استفاده کنی تا بتونی عمیق‌تر خداوند و زیبایی هاش رو تجربه کنی، وقتی راه میری با پای برهنه و اون نسیم میخوره به صورتت، وقتی نفس میکشی و ریه هاتو پر میکنی از اکسیژن ناب و بوی نم دریا و عطری که حس میکنی،

    وقتی صدای امواج و مرغای دریایی و باد و مردم شاد اونجا رو می‌شنوی،

    وقتی اون حد از زیبایی رو میبینی با چشمات رنگ آب و موجهایی که میان به ساحل برخورد میکنن، اون خانومهای زیبا و خوش اندام که با اعتماد بنفس و بدون ترس از قضاوت شدن هر کدوم به تفریحشون مشغولن، اون همه آدم که در لحظه زندگی میکنن و از اون لحظه لذت میبرن، اون تمیزی ساحل و فرهنگ بالای مردم، اون هیکل خوش فرم استاد و مریم عزیز، چهره پر از انرژی استاد عزیزم و اون حس کودکانه که وقتی زیبایی هارو میبینی استاد ذوق میکنی مثل یه بچه، وقتی این ویژگی رو در شما میبینم یاد اولین باری که به شمال کشور سفر کردیم خونوادگی میوفتم، وقتی برای اولین بار دریارو دیدم… وای خدای من قابل وصف نیست دفعه اولی که پسرای خودمو هم بردم شمال ذوقشون یادم نمیره چه حس خوبیه این که بتونی این ویژگی رو در خودمون داشته باشیم و از دیدن هرچیز زیبایی اینجوری ذوق کنیم،

    تمام این ویژگی های مثبتی که ما در خودمون ایجاد میکنیم واسه اینکه کانون توجهمون رو ببره روی زیبایی ها و احساسمون رو بهتر کنه و در نتیجش جهان زیبایی هایی از جنس همون چیزایی که توجه کردیم وارد زندگیمون کنه…

    از خودم یه مثال بزنم الان در مورد تمرین که استاد گفتن، من خیلی به طبیعت میرم و عاشق طبیعتم مخصوصا با موتور چون خیلی عاشق موتورم بخاطر اینکه که محدودم نمیکنه هرجا دلم میخواد باهاش میتونم برم و کلی مزایایی که نصبت به بقیه پوزیشنا داره و البته مهارت من تو روندش که به جرات میتونم بگم من اگه برم تو حوضه موتور سواری یکی از بهترین ها میشم ولی خوب این کار به عنوان شغل دوست ندارم بیشتر به عنوان تفریح دوستش دارم،

    با دوستان زیادی به سفر و طبیعت با موتور رفتم همیشه من چه هوا خوب بود یا نه چه کویر بود یا جنگل، یا جاده خاکی یا آسفالت چه تنها بودم چه با کسی از اون لحظه لذت بردم و همیشه به لطف خدا تا الان موتور من سازترین و خودم سالمترین فرد توی اون تایم بین همه اون افراد بودم…

    چون قر نمی‌زدم و از اون لحظه لذت می‌بردم،

    چون با وجود گرمی و سردی هوا و عرق کردن زیر آفتاب یا سرما خوردن و خاک و خولی شدن احساسم خوب و لذت می‌بردم و عاشق اون کار بودم،

    چون اصلا سختی در کار نبود فقط لذت می‌بردم و دنبال جاهای بکر و زیبایی های بیشتر بودم،

    چون هدف داشتم و هدف من لذت بردن بود و خداوند هم منو به هدفم میرسوند چون میدید که احساسم خوبه و قر نمی‌زنم حتی وقتی که موتور یکی خراب میشد با عشق میرفتم و اگه از دستم کاری برمیومد انجام میدادم،

    نمیخوام بگم اصلا موتور من خراب نشده تا حالا یا خودم اتفاقی برام نیفتاده توی سفر، ولی به طرز معجزه آسایی همیشه روز بعد اینکه از سفر میومدم متوجه می‌شدم موتور یه عیبی کرده که اگه تو سفر اتفاق می‌افتاد کلی می‌تونست منو درگیر کنه، یا اگه مثلاً با موتور می‌خوردم زمین یا تو شیب پس میزد هیچ آسیب خواصی به من و موتورم نمی‌رسید،

    عاشق اون خداییم که تا الان منو حفظ کرده و به جاهایی منو هدایت کرده که بهترین تجربه هارو داشتم با موتور، امیدوارم که در تمام مراحل زندگیم هم بتونم خودمو به جریان هدایت الهی بسپرم و به بهترین ها هدایت بشم الهی آمین…

    براتون بهترین هارو از خداوند می‌خوام عاشقتونم به امید دیدار…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: