عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    سلام استاد عزیز و سلام مریم شایسته و دوست داشتنی؛

    من تصمیم گرفتم بیام چند تا کامنت بخونم و قصد کامنت گذاشتن نداشتم، ولی نمی‌دونم چی شد که الان دارم می‌نویسم،

    فکر می کنم اولین قدم برای اینکه بتوانیم به زیبایی ها توجه کنیم این است که ذهن مان را از تنش های روزانه دور کنیم.

    که با نماز، قرآن خواندن ، مراقبه، پناه بردن به خلوت و سکوت برای من امکان پذیره.

    وقتی با خودم خلوت می کنم، با خداوند راز و نیاز میکنم.

    اعتراف میکنم که به خودم ظلم کردم و با توجهات ناسالم باعث آلودگی ذهن خودم به انواع ترس ها و ناامیدی ها و تردید ها شدم.

    به عبارتی ایمانم را از دست دادم. ایمان که نباشد ، ترس و تردید جای آن را میگیرد.

    بعد از خداوند می‌خواهم که من را از این احساسات پاک کند، آرامم کند و هدایتم کند به مدار بالاتر،

    به مدار کسانی که در صراط مستقیم هستند، کسانی که به آنها نعمت داده، نه کسانی که بر آنها خشم گرفته و نه گمراهان،

    بعد ، از آنجا که خداوند همواره پاسخ می دهد، من آرام تر می شوم،

    بعد مثلا یک فایل میبینم از سایت،

    یک أگاهی را گوش میکنم،

    تمرینی انجام میدهم، معمولا سپاسگزاری بهترین نتیجه را می دهد برای کنترل توجه،

    و کم کم وارد مدار بهتری میشوم.

    این مدار خوب ادامه دارد، تا اینکه من با توجهات نامناسب باز به مدار پایین تر سقوط کنم.

    چقدر عالی است که کسی قبل از اینکه به مدار پایین تر سقوط‌کند، با سپاسگزاری ، مدارها را با توجه به زیبایی ها طی کند و بالاتر برود،

    عالی و عالی تر بشود.

    جمله ای را می‌خواندم از یکی از امامان اگر اشتباه نکنم… که ؛

    شکرگزاری کردن در هنگام نعمت ، از صبر در هنگام بلا سخت تره،

    که نشون میده که هر کسی شکرگزار نیست و اغلب افراد غافل میشن که نعمتی رو دارن که همیشه طلب میکردن،،، و حالا دارند و شکرگزار نیستن.

    یادم اومد ی بار مادر من تو آسانسور گیر افتاده بود، به خاطر قطع شدن برق.

    خیلی هم ترسیده بود و التماس به خدا و امام و فلان .. که بتونه در بیاد.

    خلاصه اومد بیرون، و دریغ از ی الهی شکرت،

    و فقط غر‌میزد که من چقد بدشانسم که این اتفاق برای من افتاد.

    یا یادم اومد که چند سال پیش که در فصل بهار باران های سیل آسا میومد، و بعضی شهرها آسیب‌دیدن، ولی خیلی جاها هم زمین ها به خاطر سیرآب شدن، خیلی سر سبز شدن،

    ولی مردم به خاطر اون شهر ها که آسیب دیده بودن از سیل، دلشون نمی‌خواست سپاسگزاری کنند،

    و اگر میگفتی خدا رو شکر چقد خوب شده، باهات دعوا می‌کردند که این همه خونواده بدبخت شدن چی‌پس؟؟

    من چیزی نمیگفتم،

    ولی همون موقع که آگاهی زیادی هم نداشتم ازین حرفشون تعجب می کردم ، و تو دلم میگفتم بابا طرف‌حساب این قضیه خداست، بنده ی خدا نیست که،

    مگه میتونی به خدا غر‌بزنی‌و دعوا کنی؟

    و چقد اون سال پروانه و گل و سبزه زیاد شده بود بخاطر اون بارندگی‌ها.

    اینها رو برای یادآوری به خودم نوشتم که فکر نکنم سپاسگزاری کردن که آسان ترین تمرین فراوانی دنیاست، کار دم دستی ای هست.

    با ارزش ترین کاری است که یک انسان برای آن توفیق پیدا میکند.

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      عمران نوری گفته:
      مدت عضویت: 2036 روز

      سلام زهرا عزیز

      اینقدر کامنتت زیبا و دلنشین بود من دلم نمیومد به راحتی از کنارش بگذرم و گفتم بیام به شما پاسخ بدم و هم از شما سپاسگزاری کنم بابت بیاد اوردن این اگاهی ها و هم با سپاسگزاری به جهان ثابت کنم من از این دست اگاهی ها و کامنتهای زیبا بیشتر میخوام

      یه جای از کامنتتون خیلی برام جالب بود از حرفهای مردم که

      عوام بیشتر دوست فقط بدنبال ایراد اتفاقات باشند و وقتی شما میایی خلاف ذهنیت اونها عمل میکنی و به نکات مثبت همون اتفاق توجه میکنی شدیدا مورد مخالفت اونها قرار میگیری که چرا این حرف میزنی !!!!

      یه جورایی ادمها عادت کردن فقط بدنبال نکات منفی هر اتفاق باشند

      من هم مثل شما وقتی فهمیدم که بقیه کلا تو هر زمینه خلاف نظر شما رو دارند سعی کردم دیگه باهاشون جر و بحث نکنم و بیام این انرژی رو فقط رو کسب مهارت خودم بذارم اون هم مهارت بیشتر در کنترل ذهن و دادن ورودی بهتر به ذهن خودم

      بازم ازت تشکر میکنم زهرا عزیز به حرف قلبت گوش کردی و اومدی این نکات مثبت اشاره کردی تا برای ما هم یاد اوری بشه که مسیر که ما داریم طی میکنم چیزی نیست عوام جامعه انجام بدن

      بقول استاد ما جز اون 1% کل مردم جهان هستیم که توسط خداوند داریم هدایت میشیم به مسیر صاف و درست به مسیر کسانی که خداوند به انها نعمت داده نه گمراهان و غضب شدگان

      سپاس فراوان دوست عزیز

      انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      فعلا

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زهرا مختاری گفته:
        مدت عضویت: 2416 روز

        سلام به شما دوست هم فرکانسی ،

        امیدوارم در مدار شادی و نعمت کثیر باشید.

        پاسخ شما را در زمان درستی خواندم، زمانی که احتیاج داشتم به ردپای خودم رجوع کنم.

        من هم از شما سپاسگزارم. باشد که به سلک بندگان سپاسگزار خالق زیبایی ها دربیایم.

        هدف از این زندگی مادی، پیدا کردن خداوند در صراط مستقیم است

        إِنَّ رَبِّی عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ

        در مسیر باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          عمران نوری گفته:
          مدت عضویت: 2036 روز

          من عاشق این هدایت و این همزمانی خدا هستم

          سلام زهرا عزیز

          کامنت قبلیت رو خوندم باز اون نکته سپاسگزاری برام بولد شد

          از اینکه اون نعمت داریم ولی ممکنه فراموش کنیم که این خواسته قبلا جزی از خواستهای ما بود و شدیدا از ته قلب داشتن اون نعمت رو به جهان اعلام کرده بودیم

          ولی چون وقتی که بهش رسیدیم خیلی زود برامون عادی شد

          و ممکنه بهش توجه نکنیم و بابت وجود اون نعمت سپاسگزار نباشیم

          دقیقا این حرفتون رو قبول دارم که موقعی که اون نعمت رو داری و اگر بتونی سپاسگزار باشی کار با ارزش انجام دادی

          واقعا سپاسگزار بودن کار سختیه

          چون شیطان همیشه میخواد ما رو گمراه کنه تا در مسیر خداوند قرار نگیرم

          بنابراین سپاسگزار بودن کار راحتی نیست

          پس این ما هستیم که باید اگاهانه باید بتونیم هر لحظه ذهن خودمون رو کنترل کنیم و عادتش بدیم که یه ذهن سپاسگزار باشه

          و این خصوصیت جزی از شخصیت ما بشه

          انشالله خداوند کمک کنه که تو این مسیر صاف و الهی قرار بگیریم و همیشه بدنبال رشد و پیشرفت و بهبود شرایط فعلی خودمون باشیم

          وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

          شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

          بینهایت سپاسگزارم زهرا عزیز که امروز دستی از دستان خداوند شدی برای من تا این اگاهی رو از طرف شما دریافت کنم و بیام دوباره مسیرم رو اصلاح کنم

          انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند باشید

          فعلا

          یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            زهرا مختاری گفته:
            مدت عضویت: 2416 روز

            سلام دوست عزیز

            واقعا هر چقدر به سپاسگزاری توجه کنیم و براش وقت و تمرکز و برنامه بزاریم کمه،

            چون ما انسانیم و فراموشی با خلقت مادی ما آمیخته شده.

            خودمان را سرزنش‌ نکنیم ولی آگاه به این ویژگی انسانی باشیم و باخبر ،

            ما زود فراموش میکنیم، در حالی که سپاسگزاری و قانون حال خوب اتفاقات خوب، راز ساده ی زندگی در این کره ی خاکیه.

            امیدوارم که در مدارهای بالا بدرخشید.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              طیبه گفته:
              مدت عضویت: 748 روز

              به نام ربّ

              سلام زهرا جان

              من هر کاری کردم از روزی که برای من در فایل تسلیم بودن در برابر خدا دیدگاهت رو گذاشتی پاسخ بدم نشد

              مینوشت خطا از پایگاه داده

              گفتم بیام پاسخت رو در یکی از دیدگاه هاتو بنویسم

              درمورد این حرفایی که نوشتی برام

              گفتگو با دوستان 3 | تسلیم بودن در برابر هدایت در پاسخ به طیبه مزرعه لی

              سلام طیبه جانم، اول ازت متشکرم که برام این پیام رو نوشتی، نمیدونی چقدر خوشحالم کردی. ی چیزی بهت بگم باورت نمیشه، کار منم نقاشی و بافتنیه، ببین خداوند چجوری پیام تو رو سر راه من قرار داد تا دلم رو روشن کنه!؟ خیلی روش کارت که برام نوشتی بهم انگیزه داده که منم رو باورام جدی تر کار کنم. چند وقت پیش به خداوند گفتم می دونم مشکل از کم کاریه منه، وگرنه قبول دارم که تو می تونی منو ازینجایی که هستم صد درجه بهبود و پیشرفت بدی، ولی بقول تو ما باید سمت خودمون رو انجام بدیم و خداوند از قانون به خاطر ما تخطی نمیکنه. ما هم باید تکرار باور رو داشته باشیم. امروز یکم حسم منفی شده بود به خاطر اتفاقاتی، اومدم آهنگ گوش دادم دیدم نه جواب نمیده، یکی از فایل های گفتگو با دوستان رو گوش دادم، بعد گفتم خوب خدایا چی الان برای من لازمه، گفت قرآن گوش بده، یکم صوتی سوره حضرت مریم رو گوش دادم و بعد اومدم تو سایت و پیام تو رو دیدم. واقعا الان حسم خوبه. خداوند قدم به قدم فرکانس منو عوض کرد ، خدایا شکرت. واقعا خوشحالم که دوستانی مثل تو در این سایت دارم…

              و جواب من برای این همه لطف و محبتت

              به نام ربّ

              سلام زهرا جان خوبی ؟

              من چند روز پیش که برام این نوشته رو گذاشتی خوندمش

              ولی هر کاری کردم نشد برات پاسخ بذارم چون پایین نوشته ات اصلا پاسخ نبود که روش بزنم و بنویسم برات

              من از اونروز تا امروز داشتم بهت فکر میکردم که چرا نشد برات پاسخی بنویسم

              جالب و عجیب تر اینکه

              من الان اومدم سایت قبلش داشتم فکر میکردم که خدایا چجوری باید جواب دوستم رو بنویسم که این جمله رو تو پاسخش نوشته :

              ی چیزی بهت بگم باورت نمیشه، کار منم نقاشی و بافتنیه،

              ببین خداوند چجوری پیام تو رو سر راه من قرار داد تا دلم رو روشن کنه!؟

              بعد وقتی وارد سایت شدم دیدم کنار اسمم یه دایره آبی افتاده و باز کردم دیدم پیام شماست

              گفتم خدایا من که جوابی براش ننوشتم چی شد ؟؟

              حس کردم نباید پیام رو بخونم و اول باید برم نمازمو بخونم و بعد بیام سایت

              وقتی اومدم دیدم همون پیام چند روز پیشت هست که هرکاری کردم نشد جوابی براش بنویسم

              و اومدم کمی بالاتر و روی یکی از نوشته هات که پاسخ داشت بنویسم

              چقدر خوب که خدا من رو با یه نقاش مهربون و خاص آشنا کرد

              چند روز پیش میخواستم بهت بگم که شاید پیام من برات نشونه بوده تا تو هم گل سر ببافی و نقاشی بکشی و ببری بفروشی تا مراحل بعدی بهت گفته بشه

              چون من خودم پیام هر کس رو میخونم سریع میگم این از طرف خداست که باید بیشتر دقت کنم ببینم چی باید از حرفاش بفهمم

              حس کردم که اینو بهت بگم که تو هم گل سر جوانه و نقاشی بکشی و ببری بفروشی

              راستش چند روز پیش که بهم گفته شد بهت بگم این حرفمو ،نجوای ذهنم میخواست مانعم بشه میگفت نگو بهش ،گفتم بشین سرجات من کیم این وسط

              هرچی خدا بهم بگه منم همونو انجام میدم ،بعدشم روزی هر کس رو خدا بهش میرسونه

              خدایی کا منو هدایت کرد تا رد پای هر روزم رو اینجا بنویسم ،همون خدا خوب بلده برای همه چجوری راهنمایی کنه و ثروت و نعمت عطا کنه

              و انگار امروز قرار بود من بیام و خدا هدایت کنه و دوباره پیامت رو برام روشن کنه تا بنویسم برات

              ان شاء الله که پر فروش میشه کارت و رونق میگیره حتما انجامش بده

              آموزش های بافت جوانه گل سر تو یوتیوب هست و کلی آموزش گل سر دیگه

              حتی میتونی آینه دستی رنگ کنی و ببری بفروشی

              برات بی نهایت زیبایی رو میخوام و عشق باشه برات و پر برکت و پر روزی باشه و بی نهایت ثروت و سلامتی

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    پردیس گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام به دوستان عزیزم، از خواندن کامنت ها و نتایج شما بسیار خوشحال میشم و بابت هدایت شدن به این مسیر خداوند را بسیار شاکرم چون ما هر لحظه به لطف خداوند در حال هدایت در مسیر درست هستیم. یکی از نتایجی که من با توجه به زیبایی ها دریافت میکنم ارامش در محل کارم هست. من معلم هستم و از وقتی که با وجود خستگی ها با عشق به دانش آموزانم نگاه میکنم و از حضورشون لذت میبرم متوجه شدم چندبرابر این عشق و توجه رو از دانش اموزای عزیزم دریافت میکنم با عشق و مهربونی که نسبت به من نشون میدن با قلب های پاکشون باعث میشن که انرژی من چندبرابر بشه.حتی رابطه من با همکارانم بسیار بهتر شده. چون با تمام وجود همشون رو تحسین میکنم و به تلاششون احترام میذارم. دلم میخواد ذهنم رو عادت بدم همواره نکات مثبت بیشتر و بیشتری رو پیدا کنه و انرژی های مثبت و اتفاقات زیبایی رو به زندگیم دعوت کنم. امیدوارم برای تمام دوستانم این اتفاق بیفته و شرایط زیبایی رو برای خودشون رقم بزنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 888 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ

    به نام خدای که از هیچ همه چیز را هست کرد

    خدایاااا کرورررر کرورررر شکرت

    ما مورد حمایت پروردگار هستیم و اوضاع جهان هم همیشه به نفع ما در جریان هست چون رب جهان حمایتگر ما هست از این موهبت چی چیزی بالاتر هست خدایاااااااااااا کروررررر کرورررر شکرت

    قانون قانون قانون چقدررررررر عالی و مهم هست

    احساس خوب مساوی هست به اتفاقات خوب

    احساس بد مساوی هست به اتفاقات بد

    هر کدام از ما خودمان خالق شرایط خود هستیم

    ما هستیم که اتفاقات زنده گی مان را رقم میزنیم

    ما خالق هستیم

    ما اتفاقات اطراف خودمان را میچینیم

    استاد عزیزم استاد مهربانم خیلیییی سپاسگذار تان هستم

    خدا جانم خیلییی سپاسگذارت هستم

    خدایااااا شکرت

    این فایل را زمانی که تازه تازه وارد سایت شده بودم شنیده بودم حالا که مقایسه میکنم هر روز که میگذرد درکم از قانون بیشتر بیشتر میشود

    به هر چیزی توجه کنی از جنس همان بیشتر بیشتر وارد زنده گی ات میشود

    با هر چیزی بجنگی آن را ماندگار تر میکنی

    تضاد ها میایند تا ما خواسته های خودمان را شناسایی کنیم و بدانیم چی میخواهیم و پیشرفت کنیم

    خدایاااا شکرت برای تضاد های زنده گی مان که باعث پیشرفت مان میشود

    در جهانی که همه چیز وجود دارد چرا به چیز های توجه نکنیم که به ما احساس خوب میدهد به ما احساس شادی میدهد زنده گی ما را زیباتر میسازد

    در جهان همه چیز وجود دارد ما باید آگاهانه دنبال زیبای ها باشیم

    کانون توجه

    کانون توجه

    کانون توجه

    وااااااای که این کلمه چقدرررر مهم هست همین کانون توجه ما هست که اتفاقات زنده گی ما را رقم میزند

    استاد عزیزم هر چقدررررر از شما و خداوند سپاسگذار باشم کم هست

    خدایااااااااااااا شکرت شکرت شکرت

    هر بار به قانون فکر میکنم با خود میگم پاکیزه خداوند تو را بی نهایت دوست دارد

    واقعا من عشق خداوند را نسبت به خودم احساس میکنم خداوند بی نهایت من را دوست دارد و همیشه به سمت بهترین ها هدایت میکند از بهترین ها بهترین هایش را سمت من هدایت میکند

    بخدا که من با این خدا خودم را خوشبخت ترین دختر روی زمین حس میکنم

    خدایاااا کروررر کرورررشکرت

    استاد عزیزم چقدررر شما به زیبایی از قانون یاد میکنن

    خیلییی تغییر کردیم خیلیی بهتر شدیم

    در گذشته همیشه همیشه خدا را مقصر بدبختی ها خودم و خانواده ام میدانستم

    من که از گذشته به خوش چانسی خودم عقیده داشتم ولی زمانی که تجربه زنده گی فامیلم بخصوص خواهرم را می دیدم زیاد از خدا ناراحت میشدم که چرا در زنده گی اش تغییری ایجاد نمیکند چراا همه فامیل شوهرش برایش گرگ هستن و همیشه شاکی همیشه گله داشت

    همیشه گریه می‌کرد

    حالا که از قانون میدانم و تجربیات زنده گی اش میبینم

    هزار برابر ایمانم به قانون قوی میشود

    عدالت خداوند بی نقص هست

    خداوند خیلیییییی عادل هست

    خواهرم از صبح که بلند میشود تمرکز اش روی نخواسته ها و روی زشتی های زنده گی اش هست روی رفتار بد همسرش خسرانش ووو

    و همیشه با مادرم شکایت میکند گله میکند

    و از اون جنس اتفاقات بیشتر بیشتر در زنده گی اش میبیند

    خیلییی دوستش دارم خیلییی دختر مهربان و دوست داشتنی هست خیلیییییی قلب پاک دارد

    ولی قانون این چیزا را نمیداند اون به فرکانس هایت کار دارد به چیزی که تو ورودی میدهی کار دارد و برایت خروجی میدهد

    من که اصلا به حرف های شان توجه نمیکنم و به شدت ورودی های خودم را کنترول میکنم ولی اگر بعضی جاها شرایط پیش بیاید و من اون اتفاقات بیبیبینم قانون بیشتر برایم ثابت میشود

    با خود میگویم پاکیزه میبینی که جهان چقدررر بی نقض عمل میکند بابا جهان نمیتواند غیر از اینا را برایش نشان بدهد و اتفاقات رقم بزند چون تمرکز اش روی همین ها هست چون خودش فرکانس همینا را ارسال میکند و اتفاقات را هماهنگ به فرکانس هایش جذب میکند

    و ایمانم قوی میشود که هر کسی هر کجا هست جای درستش هست

    بعضا به خودم میگویم پاکیزه عزیزم تو در جای درست خودت قرار داری

    روی باور هایت کار کن فرکانس هایت را درست بساز زنده گی ات بهشت میشود

    حالا از قانون جهان آگاه هستی باید در عمل انجام بدهی تا شرایط زنده گی ات را عالی بسازی

    در هر وضعیت در هر شرایط باید تمرکز مان روی اتفاقات مثبت باشد روی قشنگی ها باشد روی زیبای ها باشد اگر میخواهیم زیبایی های بیشتری را بیبینیم

    باید هر لحظه آگاه باشیم به چی توجه داریم در باره چی حرف میزنیم تمام کار مان این هست که کانون توجه خود را کنترول کنیم ورودی های خودمان را کنترول کنیم اگر‌میخواهیم زنده گی‌مان زیبا شود

    در جهان بی نهایت واقعیت وجود دارد تو بیبیبین چی واقعیتی را دوست داری برای خودت بسازی

    وقتی که ما خالق هستیم وقتی ما هستیم که با کانون توجه مان با باور ها و فرکانس های خودمان زنده گی مان را خلق میکنیم پس چراااا مهم‌ترین کار ما کنترول کانون توجه ما نباشد ؟

    مسوول خودمان هستیم

    خدایاااا شکرت شکرت شکرت

    همیشه تلاشم این هست که به زیبای ها توجه کنم

    کنترول زهن داشته باشم

    باور های درست بسازم

    هر روز ایمانم بیشتر بیشتر میشود که همه چیز باور هست همه چیز باور هست

    خدایااااااا شکرت شکرت

    همه چیز کنترول کانون توجه هست

    کنترول زهن هست

    خدایااا شکرت برای این قانون زیبا

    خدایاا شکرت برای اینکه لایق هستیم

    خدایااا شکرت که لایق زیبایی های جهان هستیم

    خدایااااا کرورررر کرورررررر شکرت که تمام قدرت در اختیار ما گذاشتی رب قشنگم

    خدایااااا شکرت برای این سایت قشنگ

    خدایااااا شکرت برای دوستان عزیزم

    خدایاااااااااااااا شکرت برای زیبایی ها

    در پناه رب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مسیر درست و بودن در این فضا

    و این فایل بی نظیر و فک کنم سومین باره یا چهارمین باره که زیره این فایل کامنت می‌زارم و یادمه اولین کامنتموتوسایت پارسال اردیبهشت ماه زیره همین فایل گذاشتم و اولین کامنتم از سوی استاد عزیز لایک خورد که بعداً متوجه شدم چون اصلا نمی‌دونستم چی به چیه و بازهم این فایل رو نگاه کردم و یک نکته ای استاد گفتن که دفعات قبلی تو مدارش نبودم و الان دوست داشتم راجبهش بنویسم

    نکته ای که استاد گفتن این بود :من وقتی شروع کردم به توجه و تمرکز برروی زیبایی ها

    غافلگیر شدم از حجم زیبایی که در اطرافم بود و من نمیدیدمشون .

    این جمله خیلی حرف داره اگه بخوایم تحلیلش کنیم یه کتاب درمیاد ازش و این جمله بیشتر به من فهموند که همه چیز ذهنه ،همه چیز توجه ماست ، مثلا من امروز یه ویژن برا خودم مینویسم مثل خریدن ماشین arizo مشکی فلان مدل وعکسشو نگاه میکنم وبهش توجه میکنم و فرداش تو خیابون بارها و بارها این ماشین رو با همون مدل میبینم !!!!سوال مهم اینه: آیا روزهای قبلی این نوع ماشین تردد نداشت تو خیابون و فقط از امروز که من ویژنشو نوشتم ظاهر شده ؟؟؟ جواب قطعا خیره ،اون ماشین تردد داشت اما موضوع کانون توجه من بود که روی اون متمرکز نبود یا خواسته ای ازش شکل نگرفته بود و یا توجهی بهش نمیشد و به محض اینکه من بهش توجه کردم جهان هم هماهنگ کرد اتفاقات رو با فرکانس ارسالی من کاری که همواره و در هر لحظه به شکل دیوانه واری خداوند داره انجام میده ،و انقدر دقیق داره عمل می‌کنه که اصن که حتی سره سوزنی اینور اونور نمیشه و این قدرت خداونده و من از درکش کاملا عاجزم و یاده اون آیه میفتم که خداوند میگه نگهبانی آسمانها و زمین بر او سهل و آسان است ،الله اکبر ،همه چیز توجه ماست ،همه چیز و جهان هر لحظه داره اتفاقات هم سنگ با فرکانس مارو که حاصل توجه ماست رو وارد زندگیمون می‌کنه ،توجه به فراوانی مساویست با دیدن الگوهای بیشتر از فراوانی ،توجه به کمبود مساویست با دیدن الگوهای بیشتر از کمبود

    و جهان چیزی نیست جز ماشین اثبات باورها و توجه ما ،جهان داره به من ثابت می‌کنه که چه باوری دارم همین ،

    مثلا اونروز یک مستندی بود در مورد تاریخ تو یوتیوب که به نظرم جالب اومد و نگاش کردم درمورد قدمت اسب ها و اطلاعات از اونها که علاقه دارم به این حیوون نجیب و یه مستند راجب آداب و رسوم کشورها در طول تاریخ و تغییراتشون و هرکدوم کلا فک کنم یه ربع بود و خلاصه نگاش کردم و نیم ساعت بهشون توجه کردم و بعد تو دهاتمون بودم و از اونجا زدم بیرون که بیام شهر خونمون و نزدیک افطار بود و من دقیقا یه مسیر کوتاه 20کیلومتری با عزیزانی همسفر شدم که از زمانی که نشستم تا زمانی که خواستم پیاده بشم صحبت فقط راجب تاریخ بود و همونجا به خودم هی داتشم یادآوری میکردم که پسر ببین همه چیز توجه توا ها ،چرا باید این ماشین سواری کنه از بین این همه ماشین که رد میشن ؟؟؟ایا اتفاقیه؟؟؟نه به هیچ عنوان ،به نظرم اهانت به خداونده این نگاه که فکر کنیم که اتفاقیه و همینجوری دری به تخته میخوره ،اهانت به خداوندی که جای جای قرآنش صحبتش اینه که کل جهان و مسخر باورهای تو کردم و لحظه به لحظه خالق زندگیت خودتی ،خدایی که زمین رو در مداری معین به گردش در میاره نه فقط زمین بلکه کل کیهان و داره اداره می‌کنه بدون کوچکترین خطایی و این خدای انیشتینه و خدای واقعی و خدای قانون ها و خدایی که مدام میگه که تفکر کنید در خلقت و وای به حال اونایی که فک میکنن این خلقت آسمان بدون ستون و این همه تنوع و …..همه و همه عبس و بیهودس و بارها میگه که آیا در رفت و آمد شب و روز تعقل نمیکنید؟

    خدا ، خدای قانون هاست و جهان رو مسخر باورهای من کرده و من با کنترل ذهنم میتونم کل زندگیمو کنترل و به شکل دلخواه خلق کنم و قانون سادس توجه به زیبایی بیشتر و تحسین اونها و تایید اونها طبق قانون بدون تغییر خداوند باعث میشه هدایت بشیم به دیدن زیبا ییهای بیشتر و ظرفمون آرام آرام بزرگتر بشه و بالعکس توجه به نکات منفی مساوی دیدن اون جنس از اتفاقات بدون هیچ قضاوتی از سوی جهان ، و سپاس گزار خداوندیم که حتی حق کوچکترین دخالت رو در زندگی من از خودش گرفته در حالی که دراوج قدرته و کل کیهان به اراده ی او خلق و درحال ادامه حیاته

    ،خدایا سپاس گزارم که قدرت خلق زندگیمو دادی دست خودم و باورهای من وسپاس گزارم بابت این قوانین بدون تغییر جهانت که به من آرامش می‌دهد که اگر یک فرکانس مشخص ارسال کنم یک نتیجه مشخص دریافت میکنم و هیچ عامل بیرونی حتی ضره ای در زندگی من تاثیری ندارد جز باورهای من .

    خدایا سپاس گزارم بابت این فایل زیبا

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    هدایت مان کن به سمت دیدن زیبایی های بیشتر آرامش قلبی بیشتر و احساس خوب بیشتر و بیشتر (الهی آمین ).

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سپیده سیف گفته:
      مدت عضویت: 970 روز

      سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جانم

      سلام خدمت رضای عزیز ودوست داشتنی

      تحسینتون میکنم بخاطر عکس پروفایلتون که انقدر هیکل زیبایی دارین

      دقیقا همین هست منم بارها وبارها به این توجه کردم که وقتی توجهم روی نکات مثبت زندگیم هست ونجواهای ذهنم مثبت میشه فقط فقط قشنگی وحال خوب رو تجربش میکنم وبرعکس

      چقدر زیبا نوشتین که:لحظه به لحظه خالق زندگیت خودتی

      هیچ عامل بیرونی حتی ضره ای در زندگی من تاثیری ندارد جز باورهای من .

      ودرآخربیشتر به فکر فرو رفتم بابت اینکه چون ذهنم چموش هست چند وقتیه هرچیزقشنگی که میبینم علاوه بر شکرگزاری درموردش حرف بزنم و تحسینش کنم.

      خدایاشکرت بخاطر این سایت الهی

      درپناه الله مهربانم باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    پونه و سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    دوست دارم کامنتمو با یه تجربه ای شروع کنم که هر بار یادم میاد واقعا منو به فکر میبره.

    سال پیش آخرای فروردین برای خرید یه سی دی داشتم همراه خواهرم و پدرم میرفتم یه پاساژی. اون پاساژ جای پارک نداره به همین خاطر یه خیابون پایین تر پارک کردیم ماشینو و پیاده رفتیم. هوا عاااالی بود. دما عالی، داشت نم نم بارون میزد و آسمون یه رنگ فوق العاده ای داشت. من اونقدر لذت بردم از مسیر رفت و برگشت که حد نداشت. داشتیم نزدیک ماشین میشدیم برای برگشت که متوجه صحبت پدرم و خواهرم شدم که میگن چه دعوای بدی بود و حیا ندارن مردم و … . یهو من با با تعجب : دعوا کجا بود که من نفهمیدم. بعد متوجه شدم دقیقا از کنار اونایی که داشتن دعوا میکردن رد شدیم و من نفهمیدم!!! طبق گفته هاشون دعوای بدی هم بوده!!!! این مورد رو واقعا دوست دارم یه جایی بنویسم که یادم بیاد همیشه، یادم بیاد توجه یه همچین قدرتیه. توجه من به قشنگیا آسمون و بارون باعث شده بود گوشام صدای فحش و فحشکاری و دعوا رو نشنوه!!!

    با وجودی که یه همچین تجربه غیر قابل بحثی دارم از توجه باز هم این مساله چیزیه که به شدت پاشنه آشیل منه. هرچند ریشه این مساله رو با کمک دوره حل مسائل کشف کردم (مربوط به یک سری اتفاقات دوران کودکیم بود) و تا حدود زیادی تحت کنترل من در اومده ولی خیلی جای کار داره. برای من دو جور توجه بود: 1- همش فکر میکنم (میکنیم) که باید همه چیز عالی باشه تا ما بتونیم لذت ببریم (همونطوری که استاد تو فایل اشاره کردن) 2- با فکر کردن و توجه به نازیبایی ها یا چالشایی که ممکنه باشه و فکر کردن به حل اونها (به ویژه چیزهایی که اصلا دست من نیست حلشون) احساس میکنم که میتونم ازشون دور بمونم!!!!

    در مورد اولی از اهرم رنج و لذت استفاده کردم که تا حالا داره خوب جواب میده. البته که هنوز اونقدری خودکار نشده و همش باید به خودم یادآوری کنم ولی واقعا بهتر شدم تو این مورد. اهرم من اینه که توجه به نازیبایی باعث میشه تمرکزم به هم بریزه و خودمو الکی درگیر میکنم و فکرمو مشغول چیزی میکنم که برای حلش نمیتونم قدمی بدارم (واقعا نازیبایی هایی که بیشترمون بهش توجه داریم خارج از کنترل ماست) وباعث میشه این توجه قدم واقعی که همون اعراض هست رو هم نتونم بردارم و اگر ادامه بدم وضع بدتر میشه و خود منم درگیر میشم (رنج)، در عوض اگر توجه ام رو بزارم روی چیزی که الان وجود داره و حس بهتری بهم میده میتونم آروم باشم و ذهنم الکی درگیر نشه و انرژی مو بزارم روی چیزی که واقعا میخوام و میتونم بهبود بدم (لذت). البته از این سینمایی تر با جلوه های ویژه نوشتم برای خودم خلاصه شو گفتم. تاثیرشم برای من عالیه. قشنگ میفهمم که همه چیز برای من چقدر متفاوت تر از بقیه پیش میره.

    در این مورد یه چیز بامزه که برای من خیلی جواب داده در مورد لپ تاپمه. فکر میکنم یه ذره ناراحت بود که بهش محبت نمیکنم و به اندازه قبل مراقبش نیستم. یه خورده بدقلقی میکرد. از وقتی براش یه اسم گذاشتم و تحسینش میکنم بابت قطعاتش خیلی رابطه مون خوب شده باهم

    البته من در مورد توجه به نازیبایی یه چک کوچولو خوردم از دنیا که باعث شد جدی بشم روی کنترل ذهنم. من از اتفاقات ناخوشایندی که ممکنه توی جاده بیفته میترسیدم و از هواپیما هم میترسیدم! اون روزایی که مجبور بودم جا به جا بشم بین تهران و شهرمون واقعا عذاب بود برام. تا اینکه دیدم هر جایی یه اتفاق ناخوشایندی هست منم از کنارش رد میشم. دونستن قانون باعث شد به خودم بیام و کم کم تونستم ذهنمو کنترل کنم تا حدودی ولی از وقتی که با دوره حل مسائل ریشه اش رو فهمیدم، تونستم منطق قوی برای توجه نکردن به اون دست افکار پیدا کنم. نتایج هم داره قوی تر میکنه این ذهنیت جدید رو ولی چون مدت زیادی درگیرش بودم باید بیشتر حواسم باشه و کار کنم روش.

    در مورد دومی هم قانون رو یعنی ” توجه = ارتعاش = کم کم رفتن تو مدار دیدن وتجربه اون چیز” به یاد میارم وقتی که آگاه میشم درگیر فکر اشتباه شدم. با تمرینایی که انجام میدم و نتایجی که ازشون میگیرم تونستم آگاه تر باشم نسبت به افکارم و سریع تر جلوی یه فکر بی نتیجه رو بگیرم. البته که اون اوایل تلاش سختی بود الان که واقعا میتونم با آرامش توجه ام رو برگردونم و زیبایی هارو ببینم واقعا کیف میکنم.

    مثلا مسیر پیاده رفتن به خوابگاه ما سربالاییه و مجبورم مسیرم رو طولانی تر کنم تا راه هموارتری رو برم. در این مورد به منظره توجه میکنم که خیلی قشنگه. به گربه های توی خیابون و درختا و گلا و آسمون. اینجور درگیر کردن خودم تو دیدن زیبایی های روزمره و قدرت انتخابی که دارم برای توجه و منتظر اون نتیجه/اتفاق بزرگ نبودن برای شادی باعث شده ذهنم کلیت مثبتی پیدا کنه و نتیجه اینه که امروز صبح که دیر بیدار شده بودم و داشتم به خودم غر میزدم یه لحظه ذهنم برگشت گفت که تو هنوز 12 ساعت داری تا شب و شبم که دیر میخوابی و اتفاقا بهتر میتونی خلاق باشی شبا واقعا لازم نیست در این مورد به خودت الکی سخت بگیری و درگیر کنی خودتو و حستو بد کنی و … . میتونم ببینم توجه به زیبایی ها باعث شده با خودمم مهربون تر باشم چون ذهنم داره کم کم دنبال چیزایی میگرده که خوبه و هست و میتونم اونو انتخاب کنم برای فکر کردن و در نظر گرفتنش.

    این روزا بیشتر از قبل میتونم بفهمم که توجه به زیبایی ها و امکاناتی که هست (در مقابل اون چیزی که نیست) درسته اولش سخته و ذهنت کلی اذیت میکنه و میگه ” تو متوهمی و خودتو گول میزنی که فکر میکنی میتونی بری اردو و بدون غذای خوشمزه از اردو لذت ببری” ولی بعدا با استمرار بر اینکار میتونی یه روزی بفهمی که چه قدرت بزرگی رو در خودت ساختی و پررورش میدی. چه اعتماد به نفسی هم میده به من این قدرت. اینکه میتونم ببینم وپیدا کنم قشنگیارو و خوشحال باشم و لذت ببرم و علی بی غم باشم

    ممنونم از شما استاد عزیز و ممنون از خانم شایسته عزیز که برامون کلی تصاویر قشنگ و با کادربندی فوق العاده گرفت از دریا و ساحل و از استاد عزیز. تصاویر موقع راه رفتن، بدون لرزش و حرفه ای و عالی بود. واقعا کیفشو بردم و منتظر ادامه فایل هستم و همچنین ممنون که این همه زیبایی رو با ما هم به اشتراک گذاشتین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    همای گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیزم

    خیلی احساس خوبیه که امروز براتون کامنت میزارم

    من یک روشی به کار میبرم برای اعراض از ناخواسته ها و توجهم به سمت مثبتها که تا الان تاثیرش برام فووق العاده بوده،من حتی با این روش پاشنه های آشیلمو خیییلی کمرنگ کردم و از ذهنم برداشتم

    من زمانی که نجواهای منفی ذهن میاد سراغم، و یکسره توی سرم شروع به تکرار میکنه ،اونو مینویسم داخل دفترم

    بعد از اینکه نوشتم و ذهنمو خالی کردم روی کاغذ

    تمام نوشته های منفیمو خط میزنم و به ازای هر نوشته منفیم 10 جمله تاکیدی مثبت مینویسم و مثبت جایگزین میکنم

    به طور مثال:

    ××××شرایط کاری خیلی پیچیده شده و پول به حسابم نمیاد،سختی کار زیاد شده××××

    عبارات جایگزین:

    1.خداوند به کار من نظم انضباط و بهترین بازده رو میدهد

    2.دستان خداوند به سراغ زندگی من میاد و من همواره به بهترین رشدهای مالی میرسم

    3.دستان پر توان خداوند گره های زندگی مرا به سادگی و راحتی باز میکند

    4.پول به وفور وارد زندگی من میشود، از راههایی که میدانم و از راههایی که نمیدانم

    5.من در دنیای نظم هماهنگی ،آرامش و وفور نعمت زندگی میکنم

    6.کائنات دست به دست یکدیگر میدهند تا پول به سرعت وارد زندگی من شود

    7.پول به زندگی من سرازیر میشود

    8.من به دنیا بهترین خدمتها را میکنم و بهترین خدمتها را میبینم

    9.خدایا شکرت برای جهان زیبا و سرشار از ثروت و نعمتت

    10.خدایا شکرت برای آرامشم

    نکته:

    ●حتما جملاتی رو بنویسید که بهتون احساس خوبی میده

    ●هر جمله که بهتون احساس خیلی خوب قلبی داد رو میتونید توی جمله بعدی به کار ببرید و در جمله بعدی بزرگ و بزرگترش کنید ،بهش شاخ و برگ بدید و روش عمیق و عمیقتر بشید

    ●از قشنگترین جملتون به عنوان عبارت تاکیدی روزانتون استفاده کنید،میتونید روی بگراند گوشی با عکس مرتبط استفاده کنید یا داخل اتاق و در یخچال بچسبونید که یکسره چشمتون بهش بیفته

    استاد عزیزم من خیلی عاشقتوووونم

    چون شما همون کسی بودید که چراغ تمرکز بر خواسته ها رو در ذهن من روشن کردید

    من از خیلی سالها پیش با قانون جذب آشنا شدم ،اما به دلیل سد شدن ذهن منطقی که همش میگفت آخه چجوری ،این که نمیشه ،یا همش درگیر پاشنه آشیل میشدم

    و ذهنم به خاطر محدود بودن به هم میریخت

    ذهن منطقی من ترسها و احتمالات بد رو هم تجسم میکرد و تمرکز میکرد و حواسم میرفت سمت ناخواسته ها و همه چیز از جنس نشدن و آشفتگیهای ذهنم جذب میکردم

    استاد من در مسیر رشدم کم کم با شما آشنا شدم و اولین جمله تاًثیر گذار شما که در زندگیم به کار بردم این بود :

    به هر چیز تمرکز کنید ریشه همونو در زندگیتون به وجود میارید،حالا اون چیز چه میخواد خوب باشه یا بد

    این جمله باعث شد خودمو موظف کنم تا هر روشی به کار ببرم تا چیزهایی که میخوامو در ذهنم بزرگ کنم و منفی ها رو پاک کنم

    استاد عزیزم

    من با این روش نوشتن و تمرکز تونستم به خونه دلخواهم در بهترین نقطه شهر با کلیه لوازم به طرز کااااااملا جادووووویی برسم

    بعد از اینکه نوشتم و به حس قلبی کاملا خوب رسیدم و تداوم داشتم ناخودآگاه جریان هدایت شروع شد

    در محلی که زندگی میکردم اجبار به ترک محل شدیم و جالبه که مجتمع ما 30 _40عضو داشت با تک تک اعضا بدترین برخوردها موقع خروج شد ،کار به شکایت و پرت کردن لوازمشون به بیرون کشید

    اما

    فقط و فقط با من به بهترین شکل ممکن با بهترین تکریم و احترام خداحافظی شد و به طرز جادویی محل جدید زندگی من جور شد

    و نتیجه تمرکز به خواسته ها و ایمانم رو دیدم .

    استاد من670 روز هست که داخل سایت شما عضوم و خییییلی خوشحالم که اولین کامنتمو با توضیح نتیجه زیبام براتون مینویسم .

    همیشه دوست داشتم باهاتون صحبت کنم و بهتون بگم که چقدر عاشقتونم .

    بهتون بگم صدای دلنشین شما که کلام خدا رو به گوشمون میرسونه شده جزو جدایی ناپذیری از زندگی من ،

    همون طور که من برای ادامه راه زندگیم غذا میخورم ،نفس میکشم و میخوابم ،

    فایلهای شما رو هم گوش میدم .

    استاد خیییییلی خوشحالم که امروز بهانه ای شد تا بتونم اولین کامنتمو بزارم و با شما صحبت کنم .

    امیدوارم من هم تونسته باشم در مسیر شما راه برم و در بهبود جهان تاثیر گذار باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    الهه السادات میرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2347 روز

    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ

    به نام تنها رب و فرمانروای جهان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته وهمه ی عزیزان در هر جای این کره ی خاکی :)

    ••

    اول از همه استاد من چقدر اندام شما و خانم شایسته رو تحسین کردم واقعا عالی شدین

    •چقدر لباس خانم شایسته رو تحسین کردم چون لباس مورد علاقه ی منم هست و خلاصه چقدر از کاور فایل خوشم اومد و چقد وایب مثبتی داشت

    •استاد ژست تون چه ژست دوتایی قشنگیه و چقد از این ژست دلم خواست

    وااای خدای من چه عکس قشنگی، چه ساحل تمیییزی

    ••خب حالا سوال

    من برای تغییر کانون توجه ام چی کار کردم؟

    چون شما تو فایل مفهوم فرکانس گفتید که کانون توجه ذهن ما همش از دیده ها و شنیده ها و خلاصه ورودیهای ذهنم میاد

    منم تلاش کردم این ورودیها رو کنترل کنم

    مثلا همونجوری که شما گفتید تلویزیون و اخبار رو که کلا کنار گذاشتم.شبکه های اجتماعی ام الان واقعا علاقه ای به بودن در اونها ندارم. و به جاش تلاش میکنم فیلم هایی رو ببینم که حس خوبی بهم میده

    مثلا فهمیدم انیمیشن ها خیلی وایب مثبت تری دارند نسبت به فیلمها، تو انیمیشن همه چی مثبته و در انتها هم همه به خواستشون میرسن.

    •تلاشم رو میکنم که درمورد چیزی که دوست دارم حرف بزنم و درمورد چیزایی که حسم رو بد میکنه حرف نزنم

    اما خیلی جاها از دستم در میره و منفی فکر میکنم اونجا تلاشم اینه که زودتر حسم رو خوب کنم مثلا اگه از مسئله ناراحت میشدم و دوساعت طول میکشید سعی میکنم این دفعه یه ربع بیست دیقه کمترش کنم ناراحتی مو. البته قبلا خیلی کمالگرا بودم و وقتی نمیتونستم حس بدم رو سریع تغیر بدم دوباره حسم بد میشد، ینی کمالگرایی ام باعث میشد حسم بیشتر بد بشه.

    •یه نکته ای گفتین تو فایل در مورد اون ویدیوهای به ظاهر فانی که تو باشگاه پخش میشد، خیلی جالبه من قبلن که این ویدیو هارو میدیم (الان کلا از این ویدیوها نمی بینم)بعد از خندیدن یه جوری میشدم، ینی حسم زیاد جالب نمیشد، و انگار اون فان بودن قضیه خیلی سطحیه و ذهن ما نکات دیگه ای رو برداشت میکنه از اون ویدیو (به صورت ناخود اگاه)

    و جالب اینجاعه که ذهن ما وقتی یک عکس یا یک فیلمی رو میبینه بالای نود درصد پیام رو به صورت ناخوداگاه دریافت میکنه.

    درپناه خداوند باشید :)

    • In God we trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    Trust in god گفته:
    مدت عضویت: 2228 روز

    سلام به استاد بی نظیرم

    که نمونه ی واقعی یه یک الگوی عملگرا در ذهن من هستید و به خانم شایسته‌ی دوست داشتنی و عزیز و به دوستانِ خاص و یکتاپرستم

    امروز صبح دیدنه این فایل ارزشمند، حس نشاط و شادابی منو بیشتر کرد، من عاشقه زییاییهام و دیدن زیباییها منو سرمست میکنه،

    بارها و بارها افراد نزدیکی در خونواده که حاله خودشون رو با خوردنِ مشروب “” مثلا”” خوب میکردن،

    در جوابِ من که هرگز حاضر نشدم این نوشیدنی رو امتحان کنم و همراهیشون نمیکردم،

    می‌گفتن تو که اینهمه انرژی و شادی داری، اگه مشروب بخوری چی میشی!!!!!؟؟؟

    ولی من میدونستم که هیچ کسی این حس و حال رو با هزاران بطر مشروب هم نمیتونه بدست بیاره،

    اون طفلکا نمیدونن

    اونهمه انرژیِ

    از توجه به زیباییهاست

    از لذت بردن با خدایی هست که بالاخره بعد از سالها دوری و تنهایی، پیداش کردم،

    خدایی که از چهار سالگی دنبالش میگشتم،

    و از همه میپرسیدم که چه جوری میشه با خدا صحبت کنم؟! و میگفتن با نماز خوندن!

    و روزی که با التماس و اصرارِ خودم، که زودتر از نُه سالگی، نماز رو یاد بگیرم، مامان شروع کرد به یاد دادنه نماز به من و من فقط گریه میکردمو میگفتم، نه، این درست نیست، به من یاد بدید که یا خدا حرف بزنم!!

    و مامان میگفت که خوب همینه دیگه!

    منم فقط اشک میریختم و میگفتم نه، اینجوری نیست! و اونروز فکر میکردم دیگه هیچ وقت نمیتونم با خدا صحبت کنم ولی از روزی که درک کردم اصلا اساسِ صحبتهای شما درمورد چیه و اصل قضیه چیه، تونستم با خدا صحبت کنم و این موضوع انرژی زیادی از شادی و لذت رو به همراه داره، یعنی لحظه لحظه هایی که دارم به زییاییها توجه میکنم، همون لحظه هایی هست که خدا رو حس میکنم و کنارمه و بهم لبخند میزنه،

    و این مُیسر نمیشد مگر با توجه به زیباییها و نکات مثبت،و تمرین ستاره ی قطبی برای من مثله یه دستگاه عضله سازه، که عضله های زیبابین منو قوی تر کرده، هنوز با توجه به میزانی مه باهاش کار کردم، جواب داده و کلی باورهام قوی تر شده،

    روزای اول مینوشتم میخوام تمام چراغ های راهنمایی برام سبز باشن!

    و

    وقتی میرفتم بیرون و مثلا دوبار چراغ برام سبز میشد کلی میگفتم

    وااااای خدااای من

    ببییییین قانون داره جواب میده

    ببییییین چراغ برام سبز شد، خدااااایا شکرررت و کلی ذوق میکردم

    و تازه یه شعرم برام ساختم که با ذوق میخونم و تازه بچه ها هم حفظش شدن،

    و وقتی چراغ سبزه با هم میخونیم و کلی میخندیم و همینطور هر روز بیشتر و بیشتر و یه روز دقیفا پنج تا چراغ پشت سر هم سبز بود و ما کلی جیغ و دست زدیم و هورا کشیدیم و ذوق کردیم، حتی مینوشتم میخوام هر جا میرم، بهترین جا برام جای پارک آماده باشه و الان در حد باورنکردنی جای پارک حتی جلوی اون مغازه ویا جایی که من کار دارم، آماده اس،

    و مینویسم که میخوام بهترین انسان ها توی مسیرم قرار بگیرن و با اشتیاق و انگیزه کارامو انجام بدن، و چند روز پیش برای یه چکاپ، میباس یه سونو بگیرم و دکتر گفتن پیش فلان دکتر بهترین جاست ولی متاسفانه ایشون وقتاشون چند ماهه اس!!! منم هیچی نگفتم و اصلا به این حرفش توجه نکردم، و همون شب با حس خوب رفتم مطب اون دکتر که وقتاشون چند ماهه اس. و به منشی گفتم برای سونو وقت میخوام، و

    منشی گفت فردا ساعتِ شیش عصر اینجا باشین!

    منم فرداش رفتم و با نیم ساعتی تاخیر کارم انجام شد،و توی مطب که رفتم یه بوی عطر فوق العاده دلچسب بود مه مدهوشم مرده بود و گراز گیاهان زیبا و سرسبز، و به خانم دمتر گفتم چه بوی عطر دلنشینی میاد وخیلی زیبا ازم تشکر کردو بعد که کارمو انجام داد، دیدم پشت کامپیوترش نشسته،وفکر کردم داره کارشو انجام میده، دیدم بعد چند لحظه مانیتور رو به سمتِ من چرخوند و گفت عزیزم این عطره! و دیدم داشت توی گوگل عطر رو برای من سرچ میکرد که بهم نشون بده، عطر ریچی ریچی! و چند لحظه گَپ دوستانه ای زدیم و اومدم بیرون،چقددر عزیز و دوست داشتنی بود،

    و راستش با خودم گفتم دکتر یه چیزی گفتکه اینجا چند ماهه وقت میدن! مگه میشه! (یعنی ذهن همه جا خودشو قاطی میکنه و میخواد بگه این اتفاق خاصی نبود و حالت رو جا بیاره) و روز بعد که نتیجه ی سونو رو بردم برای دکتر، فقط برای چند لحظه خشکش زده بود، و با تعجب به من نگاه کرد و گفت فقط میشه بگید که چه جوری وقت گرفتید ازشون!!!

    و منم گفتم حالاااا!!!!

    ولی بازم باور نمیکردم تا اینکه یکی از دوستام گفت که از دکتر سونو وقت میخواسته و رفته برای دوماه دیگه بهش وقت دادن و گفت همه میدونن که فلان دکتر وقتاش ماهیانه اس!!! و من تازه اونجا بود که باور کردم، اتفاقی که برای من افتاد، خاص بوده! با تمامه این اتفاقات دارم هر روز بیشتر باور میکنم که خودم هستم که با توجه کردن به زیباییها، زیباییهای بیشتر رو به زندگیم جذب میکنم و به قوله شما چرخ زندگیم داره، رَوون تر میچرخه،

    یه اتفاق دیگه هم افتاد

    که تجربه ی فوق العاده ای بود برام

    اول بگم که همیشه وقتی پسرم فصل امتحاناتش میرسید، من کلی میباس حرص بخورم و کمکش کنم و در نهایت از نتیجه هم زیاد راضی نبودیم.یه جورایی پسرم روباید حُل میدادم برای درس خوندن. و اصلا این حس رو دوست نداشتم.

    من یه مدت شروع کردم به توجه به نکات مثبت پسرم وبه تواناییهاش، سلامتیش، ظاهرش، قد بلندش،قلب مهربونش، آروم بودنش، باهوش و استعداد بودنش، خلاق بودنش، نقاشیهای فوق العاده ش، توجه میکردم و از اونطرف یه فیلم بود از کُشتی حسن یزدانی با دیوید تیلور که حسن برنده شد، عاشقه اون قسمتش بودم و تقریبا روزی یه بار نگاه میکردم و پراز حس افتخار میشدم و حتی از ذوق گریه میکردم و کلی از اون فایل لذت میبرم و اتفاق جالبی که افتاد

    شرایطی پیش اومد که در شروع امتحانات پسرم، من بایستی میرفتم سفر و پسرم رفت خونه ی مادر بزرگش(البته مادر بزرگش بود، چون اکثرا اوقات اینجا نیستن و یه شهر دیگه هستن) و عموش هم که معلم هستن، بودن و توی زمان امتحاناتش کلی کار کرده بود و اونها هم باهاش کار کرده بودن و اون فصل نمرانش عالی شد بدون اینکه من کوچکترین کاری برای درسهاش بکنم، به حدی که وقتی کارنامه شو بهم دادن پر از حس افتخار شدم(شبیه اون حسی که از دیدنه فیلم حسن یزدانی داشتم و تحسینش میکردم وبغضِ شادی میکردم و لذت میبردم) و بغض کردم که خدای من قانون چه زیبا داره کار میکنه، اگه ما ازش درست استفاده کنیم.

    من عاشقه طبیعت و زیباییهاش هستم و عاشقه تنوع و برای همینه هر روز دیدنه آسمون و هر لحظه ش منو به وجد میاره، و توی این مدت که در دوره ی حل مسائل خودمو بررسی کردم، دیدم به اندازه ی چند تا آدم، من توی همین چند سالِ عمرم اتفاقهای خوب رو تجربه کردم، و تجربه هایی از کار و بیزینس داشتم که شاید درصد کمی از آدمها، تونسته باشن به این واضحی تجربه شون کنن، چون همیشه یه جورایی سعی من بر این بوده که دانسته یا نادانسته، به خوبیها توجه کنم و الان که قانون رو بهتر درک کردم و دارم یاد میگیرم، با قدرت و ایمانی عمیق تر میدونم که اتفاقهای شگفت انگیزتری توی راهه،

    و چقدددر لذت میبرم وقتی میبینم شما اینقددر زیبا و واقعی، زیباییها رو میبینید و تحسینشون میکنید، همیشه یه جاهای خاصی هست که میرم و دوستشون دارم و وقتی دوستی مهمونم میشد، خیلی با ذوق و اشتیاق اونا رو هم به اون جاها میبردم و میدیدم که اونها هیچ لذتی نمیبرن!!!!

    وااای خدای من

    گیج میشدم

    که یعنی چی!؟

    من وقتی میام اینجا و اینهمه زیبایی و طبیعت رو میبینم سرمست میشم، و غروبش منو دیوانه میکنه ولی اونها میگفتن، خوب اون جای جادویی که میگفتی، کجاست!؟

    منم بُهت زده میگفتم، همینجاست!!

    و عکس العمل اونها، خنده دار بود.

    برای همین دیگه با خودم گفتم هیچ کسی رو به خلوتگاههای خودم نمیبرم، و الان که میبینم عزیزانی دارم، که اونها هم مثله من از دیدنه رنگها به وجد و شادی میان و میتونن ساعتها درباره ی زیباییهای این منطقه صحبت کنن، دلم پروانه ای میشه و حالم خوب میشه که توی این دنیا، تنها نیستم و حسش مثله دیدنه یه هم وطن و یه هم زبون، توی یه کشورِ غریبه،

    خیلی دلچسبه.

    خیلی دوسش دارم

    مرررسی استاد خوبم که هستین و هر روز به من و ما یادآوری میکنید که چقدددر دنیا قشنگه و پراز زیبایی، و یاد میدید به ما که توجه بیشتر به زیبایی ها، ما رو به زیبایی های بیشتری هدایت میکنه،

    خوشحالم که نخورده مِی مستیم همه در این خانواده ی دوست داشتنی

    خوشحالم که دارم قدم به قدم به زیبایی های بیشتری هدایت میشم

    دیروز یه جای زیبا و فوق‌العاده بودم و ایستاده بودم و داشتم عکس میگرفتم که یه گنجیشک چند سانتیمتری ما داشت از یه تیکه نون که توی آب بارون افتاده بود و خیس خورده بود، میخورد، من اینقددر از دیدنه این صحنه لذت بردم و تعجب کردم که چرا گنجیشک اینقدر اومده نزدیک ما، و نمیترسه و چه با مزه داشت از نون میکَند و میخورد، و به دخترم گفتم شاید نمیتونه پرواز کنه!! ولی چند بار آروم رفتیم نزدیک تر، بازم داشت راحت غذاشو میخورد، و بعدش که غذاش تموم شد پرواز کرد و رفت، دیدم اینقدر حالم با خودم خوبه که گنجیشکه احساس ناامنی نمیکنه که بخواد فرار کنه،

    چون شنیده بودم حیوانها از فرکانس شما، احساس خطر میکنن، ومیفهمن که نباید نزدیکتون شن!

    و این اتفاق دیروز خیلی برام قشنگ بود و درس داشت،

    هر چند که یه لحظه هایی شاید درگیر مسائل منفی بشیم ولی موضوع اینه که سریع مُچِ خودمون رو بگیریم، مثلا با یه مسئله من قبلاً یه هفته غرغر میکردم و الان شده ده دقیقه و این نشونه ی پیشرفته برای من و من باید با همین قدرت ادامه بدم به تمریناتم.

    چون قبلا ناامید میشدم، مثلا میگفتم منی که اینهمه روی خودم کار کردم چرا میباس در فلان موقعیت، از کوره در برم، و میگفتم دیدی این کارا فایده ای نداره! ولی الان فهمیدم اگه قبلا یه هفته بوده، الان شده یه ساعت و این عاااااالیه و من باید پرقدرت تر ادامه بدم چون من در مسیر رشد و پیشرفتم. این ویدیو ی فوق العاده و زیبا و پراز زیبایی و پراز حرفهای زیبای شما و قدمهای زیبای خانم شایسته‌ی عزیزم باعث شد این کامنتِ دوست داشتنی به دنیا بیاد. از شما و مریم جان بی نهایت سپاسگزارم برای اینهمه عشق و یه دنیا پروانه ی رنگارنگ برای دنیای زیباتون میفرستم

    عاشقانه دوستتون دارم

    بهترین ها براتون

    و برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سیما گفته:
    مدت عضویت: 1482 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام تنها پادشاه و فرمانروای کل کیهان و کائنات

    سلام استاد نازنین من که هر دفعه که فایلی ازتون منتشر میشه ده ها بار میزنم روش که نکنه الان تموم بشه و از تک تک ثانیه هاش لذت میبرم

    اولین کاری که من کردم که بتونم روی زیبایی ها تمرکز کنم سرم رو از زندکی بقیه کشیدم بیرون و کاری ندارم که بقیه دارند چیکار می‌کنند چه مشکلاتی دارند و فضولی کنم تو زندگیشون و ذهن ام از این کار لذت ببره و سعی کردم حواسم به زندگی خودم به اهداف خودم باشه

    حالا من کسی بودم که همش میخاستم بقیه رو نصیحت کنم بابا راه درست اینه و بقیه رو مجبور کنم بیارم شون به راه درست ولی بعد از چند وقت فهمیدم نه اینکه من با اینکار به اون ها کمکی نمیکنم بلکه خودم هم داره فرکانس ام میاد پایین

    و الان دیگه رها کردم و به عدالت خدای مهربانم ایمان و باور دارم که هرکس که در هر جایگاهی هست در جای درستشه و به قوانین خداوند اعتماد کردم که ذره ای به کسی ظلمی نمیشه

    ستاره قطبی که من عاشق این تمرین هستم و بینهایت به سمت زیبایی ها هدایتم کرده رو انجام میدم

    اینطور که به قول مریم نازنین و خوش قلبم مثل عقاب روزها حواسم هست که زیبایی که میبینم رو در ذهنم ذخیره کنم که شب و با صبح زود بیام در مورد اش بنویسم

    من خودم ساعت ام رو روی ساعت چهار صبح کوک کردم و اولین کاری که میکنم به محض بلند شدن میرم وضو میگیرم و بعد پنجره رو باز میکنم یه نسیم دل انگیزی به صورتم میخوره و هدفون ام رو برمیدارم و روی مبل میشینم و یک آهنگ صدای طبیعت همراه پیانو میزنم و دفترم رو داخل گوشیم باز میکنم و عنوان شو نوشتم ریز ترین نکات مثبت این روز باشکوهم و مینویسم زیبایی هایی رو که در طول اون روز تجربه کردم

    مثلا

    خدای من اون پروانه رنگی که به سمت خونه من هدایت کردی خیلی لذت بردم ممنونم

    اون پرنده ای که برای من آواز میخونه و نیازی نیست هیچ هزینه ای براش پرداخت کنم بابت اینکه هدایتش میکنی بیاد و پشت پنجره خونه من به نواختن موسیقی اش ادامه بده ازت ممنونم

    بابت نسیم خنک و دل انگیز صبحگاهی که توتسنتم امروز هم تنفس اش کنم ازت ممنونم و کم کم میاد ذهنم روی زیبایی های همسرم فرزندانم و خونه ام و وقتی نگاه میکنم میبینم خورشید قشنگمون طلوع کرده و من صفحه ها پر کردم و انرژی خالص و ناب شو احساس میکنم در تک تک سلول های بدن ام

    و ابن کار رو شاید بگم دوسال هست که من هر روز انجام میدم ولی هر روز برام تازگی داره و با این شوق که زیبایی هامو بنویسم از خواب بیدار میشم

    و در اون روز رفتار انسان ها باهام تغییر میکنه قشنگی های بیشتری میبینم رقص و بازی و پرواز پرنده هارو میبینم و مثل یک کودک دو ساله وایمیستم ساعت ها بهشون نگاه میکنم ذوق میکنم و براشون با جملات ام عشق میفرستم که من شمارو خیلی دوست دارم یک گلی میبینم قلبم باز میشه از ابر های پفکی که دیگه هیچی نگم براتون که روحم رو به پرواز در میاره و این رو هم بگم استاد نازنینم من از کرمان از یک شهر کویری و گرم الان در بایرن سرسبز و بهشت گونه آلمان زندکی میکنم مسیر سرکار ام هر روز از روی یک رود قشنگ رد میشه و کنار خونه من دقیقا پشت پنجره آشپزخونه ام دوتا درخت سیب هست که الان مر از شکوفه شده و من در یک کلبه چوبی زیبا در دل طبیعت زندگی میکنم هر روز خدارو سپاس میگم هر روز با صدای دل نشین پرندگان از خواب بیدار میشم و در 4 کیلومتری مون یک دریاچه بینهایت فوق العاده به نام Simsse هست و من هر روز این زیبایی ها این رطوبت ابن هوای دل انگیز این عطری که توی هوا هست رو این سکوت این آرامش این در صلح بودن این مردم نازنین ا خودشون رو این حس فوق العاده رو تحسین میکنم و بینهایت ازش لذت میبرم و سپاسگذاری میکنم از خدای بزرگم که این زیبایی هارو میتونم هر روز تجربه کنم

    بعد از ظهر ها که فرزندانم از مدرسه میان دوچرخه هامون رو سه نفری برمی‌داریم و میزنیم به دل این طبیعت و میریم به یک پارک زیبا که نزدیک خونمون هست و ساعت ها فرزندانم بازی می‌کنند و من لذت میبرم و میشینم داخل اون پارک کامنت دوستانم رو میخونم و یا فایل های دوره هام و یا فایل های هدیه رو گوش میکنم

    و من میدونم که این تمرکز بر زیبایی ها این توجه من یک دقیقه بعد من رو داره می‌سازه حالا که خداوند قدرت خلق زندگیمو دست خودم داده چرا از این قدرت استفاده نکنم و چیزهایی که دوست دارم رو خلق نکنم از اینکه وقت ام رو تلف کنم بشینم و به نازیبایی ها توجه کنم و من سعی میکنم استاد نازنینم آگاهانه به زیبایی ها توجه کنم و زمان هایی که نمیشه رو هندزفری میزارم و حواسم رو پرت میکنم و یا از تنهایی با خودم و فرزندانم لذت میبرم وقتی میدونم در اون جمع اگه برم فرکانس هام بهم میریزه و حس ام بد میشه نمیرم و سعی میکنم همون تمرکز و انرژی رو بزارم به نکات مثبت و قشنگ زندگیم و آینده ام رو باهاش خلق کنم

    اوایل کار راحتی نبود در حالی که اون موقع هم من در همین زیبایی ها زندگی میکردم ولی تمرکز من اینقدر روی نکات منفی بود که اصلا این قشنگی هارو نمی‌دیدم ولی خداروشکر که الان در این مسیر هستم و هر روز داره زندگیم از روز قبل زیباتر میشه و از خداوند بینهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد این لطف رو بهم داشت و قدم به قدم به مسیر درست و زیبایی هاش هدایتم کرد

    از شما استاد بینهایت ارزشمند ام هم سپاسگذارم که به شاگرداتون دارین آموزش میدیدن و رد پاهاتون رو نشون میدین ک میگین بابا الان که من به قله رسیدم شما هم اون ردپاهارو بگیرید و بیایین بالا تا شما هم از این زیبایی ها لذت ببرید و همین نشون میده شما چقدر به فراوانی خداوند ایمان دارید و این باور در وجودتون نهادینه شده که نه تنها این زیبایی ها برای شما بلکه برای هر کسی که این مسیر رو بیاد و ادامه بده به بینهایت شکل خواهد بود و برای رحمت خداوند و برکات اش پایانی نیست و هیچ جا تمام نمیشه لز صمیم قلبم ازتون از کلام آرامش بخش تون بینهایت سپاسگزارم و ممنونم از مریم نازنین بابت تلاش هاش که کمک میکنه این فایل ها به این زیبایی و قشنگی آماده بشه

    خداوند یار و نگهدار و پشتیبان تون باشه هر جا که هستید ⭐️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    علی بابامرادی گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته و همه دوستان خوش فرکانس و عزیزم

    دیدن این همه قشنگی و زیبایی لیاقت میخواد و این لیاقت برگرفته از خواست خود آدم‌هاست.

    دیدن این خلیج زیبا و در کنارش هزاران دیدنی دیگه با تنوع رنگهای بسیار زیبا با یک هارمونی فوق العاده لایق چشماییه که زیبا بین اند و بر این زیبایی ها صحه می‌گذارن.

    کسانی که این همه زیبایی خالق رو تحسین و تایید و تشویق می کنن و نتیجتا روز به روز به بهترین ها و بهترین ها هدایت می شن.

    چقدر نگاه های نکته بین و زیبا بین در اینجا وجود دارن، در این سایت بسیار پر انرژی و زندگی ساز که حال هر آدمی رو خوب می کنه. جایی که استادی با نیت های خوب نتایج بسیار چشمگیر زندگی خودش رو به تصویر می کشه و با این کار سعی داره دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن بکنه.

    یکی از این درسها همین قانون توجه یا تمرکز روی نکات مثبت هستش که واقعا بی نظیر و ارزشمنده و درک کامل اون به تنهایی بسه.

    جایی که من و شما به هرآنچه حال خوب کنه توجه می کنیم و ادامه میدیم و بعد از مدتی می بینیم اصلا جایی برای حال ناخوش در زندگیمون وجود نداره .

    یکی از هزاران نمونه اون توی زندگی خودم وجود غده روی دستم بود که چند ماه پیش بطور ناگهانی ظاهر شد و باعث نگرانی مادر و همسرم شده بود.

    به خودم قول دادم تا به دست دیگم که سالمه و اوضاع طبیعی و خوبی داره فکر کنم و از خدای مهربون بخاطر سلامتی دستم بارها سپاسگزار باشم.

    الان که این متن رو می نویسم بدون مراجعه به دکتر و یا هر کار دیگه ای و با تمرکز روی دست دیگه تقریبا نود درصدش از بین رفته و این نتیجه همین تمرکز درست، توجه به سلامتی و توجه به هر آنچه که میخوام هستش. خدایا هزار بار شکرت

    یادمه چند روز پیش مستندی از آقای بهجت می دیدم.

    آقایی اومدن پیش ایشون و گفتند پای من از کار افتاده و از شما میخوام همین حالا اونو شفا بدین !!!

    ایشون فرمودن: ما به درگاه خداوند گدایی می کنیم، شما هم دعا کنید که خداوند ارحم الراحمین است.

    اما اون فرد دست بردار نبود و می گفت : من همین حالا شفای پام رو از شما میخوام!!! و مرتبا تکرار می کرد.

    آقای بهجت در نهایت فرمودن : چرا همش صحبت از این پای بیمار می کنی ، به پای دیگرت که سالمه بسیار توجه کن و سپاسگزار خداوند باش که معجزه ها حاصل می شود.

    و من در این مورد استفاده از قانون توجه و تمرکز روی نکات مثبت رو به خوبی از بزرگی مثل ایشون مشاهده کردم .

    حال که با وجود استاد عباس منش عزیز و حضور دوستان ارزشمند این سایت، این امکان برامون فراهم شده و این قانون رو درک کردیم بهتره فقط و فقط به انجام اون مبادرت کنیم تا نتایجش رو ببینیم و با هر دفعه که نتایج رو می بینیم باورهای ما هم تقویت بشن و روز به روز شاهد زندگی لذت بخش و دوست داشتنی ای باشیم که حاصل توجهات و افکار و باورهای خود ماست .

    توجه به حس خوب و حال خوب مساویست با اتفاقات خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: