در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
به نام صاحب عشق و زیبایی ها
سلام به بهترین استادان و خانواده ام
استاد من واقعا از وجود شما لذت میبرم چونکه منم مثل خود شما هستم اصلا درک نمیکنم از اینکه ملت چرا اینقدر ناسپاس هستن و اینقدر توجهشون رو نکات منفی ست
یادمه سال گذشته بود داشتم میرفتم محل تمرینم که یه عابر پیاده رو سوار کردم و فصل تابستون هم بود اما بارون باریده بود و رودخونه راه افتاده بود و من از روی پل عبور کردم و چقدر خداروشکر کردم اما اون فرد گفت میبینی تو این فصل وقتی بارون میباره یعنی نشونه خشم خدا یعنی مصیبت چونکه بی موقع ست و من همینجور مات شده بودم و پیش خودم گفتم خدای من وقتی بنده هات اینقدر ناشکر هستند آخه چطور انتظار دارن نعمتهای بیشتری وارد زندگیشون بشه البته این نوع حرفارو که خیلی شنیدم میلیون ها بار یا اینکه یکی از اقوام خودم چندسال پیش یه شب باد خاک شدید میومد بعد اون میگفت فکر میکنی اینا باد و خاکن ،،نعع،، اینا همه مکافات خداوند هستند
یا اینکه خیلی ها از همون بچگی شنیدم میگفتن همچنین الان میگن که دیگه اون رزق و روزی ها رفت و تمام شد
باور کنید من حتی اون زمانی هم که هیچگدوم از این آگاهی هارو نداشتم اما بازم از اینجور آدمها اصلا خوشم نمیومد یا اگر هم دوستشون داشتم ولی اصلا از اینجور حرفاشون خوشم نمیومد و خیلی ازشون دلزده میشدم که چرا اینجور حرفهای کفرآمیز میزنن
و اینقدر احساس منفی و بی ایمانی به من میدن واقعا الان خیلی بهتر درک میکنم که چقدر اکثر مردم غرق در منجلاب هستند و شرک آمیز زندگی میکنند،،
یه نکته از همین کنترل ذهن از خودم بگم
چندروز هست یکی از اعضای خانواده ام بابت یه موضوع داره از چندروز قبل از دریافت این فایل به من پیام میده و حرفشم اصلا بد نیست بلکه خیرخواهی ست اما من اصلا علاقه ندارم بخاطر اون سوال با کسی بحث کنم و منم بابت اولین پیامکش میخواستم منم جواب تند و شکایت آمیز براش ارسال کنم اما یهو این احساس بهم گفت مگه مجبوری خودتو اذیت کنی تو نباید باهاش بجنگی یا قانعش کنی بلکه بهترین کار اعراض کردنه
و بعداز چندساعت خیلی بهتر متوجه شدم و الان دارم درک میکنم که خدای من بابت چیزهایی که دست من نیست بهترین کار اعراض کردنه و چقدر باعث میشه که احساسم و انرژیم بیشتر حفظ بشه
و واقعا روز اول برام سخت بود و خیلی داشت ذهنمو درگیر میکرد اما انگار رفته بود تو ناخودآگاهم که من اگر میخوام حالم خوب باشه و بتونم با قدرت بیشتری ادامه بدم به روند پیشرفت و خواسته هام و. زیبایی ها باید بتونم ذهنمو کنترل کنم،،
خب موضوع توجه به ناخواسته ها و شکایت ها
یادمه هرزمان به نکات منفی و خراب کاری های بچه های اطرافم بیشتر توجه میکردم اتفاقا بیشتر رو مخم بودن
یا اینکه من در طول زندگیم بدلیل کانون توجهم و عزت نفس پایینم خیلی با آدمهای منفی و نامناسب برخورد میکردم و بااینکه بهشون خوبی میکردم اما از اکثریتشون ضربه میخوردم و میگفتم خدایا چرا منی که دارم بهشون خوبی میکنم اما انگار اون همه خوبی کردن هامو اصلا ندیدن و میگفتم من باید این آدم نامناسب رو حذف کنم تا بعدی بهتر بشه و مدتها اینکارو میکردم اما بعدی بدتر بود بهتر نبود تا اینکه روزی نشستم با خودم فکرکردم که خدایا من احساس میکنم یه قانونی حساب و کتابی هست که داره اینجور اتفاقات ناخواسته تکراری برام رخ میده
«این نشونه تکامل و آمادگی بیشتر من بود»
کم کم با کتاب ها و مباحث مختلف آشنا شدم و بعداز مدتی با این خانواده آشنا شدم و آروم آروم روند زندگی من بهتر و بهتر شد چونکه روزی من ناخودآگاه پذیرفتم و از خداوند درخواست هدایت و جواب های متعدد کردم و یادمه از یه جایی به بعد با دیدن ناخواسته های تکراری پذیرفتم که یه چیزی درون من هست که داره باعث میشه اینجور افراد رو جذب میکنم وقتی هم خداوند اینجور انتقادپذیری و آمادگی منو دید هدایتهاش هم جذب من کرد،،
واقعا هم همینطوره که با هرچی بجنگی باعث قدرتمندتر شدنش میشی
یه جمله قشنگی تو هنرهای رزمی و دفاع شخصی هست که میگه
« تو دعواکردن شما چه بزنی چه بخوری بهرحال بازنده هستی»
چونکه داری جنگ میکنی و شروع کننده جنگ هم نشونه ضعفه نه قدرت،و چونکه جنگ از جنس خداوند نیست به همین دلیل هم زیبا نیست بلکه صلح زیباترین چیزه و وقتی من یه نازیبایی و ناخواسته ای میبینم یا در زندگی شخصی خودم رخ میده اگر بتونم اعراض کنم و از اون تضاد به پیشرفت زندگی خودم اضافه کنم و بتونم از اون اتفاق ذهنمو کنترل کنم میتونم زندگیمو کنترل کنم و خونسردی خودمو حفظ کنم
و من قدرتمند هستم
اگر که بخوام بجنگم درموردش همیشه حرف بزنم غر بزنم شکایت کنم
یعنی من ضعف دارم که اینقدر مانند ساز چنگ به سر و صدا دراومدم،،
امشب رفتم فایل توجه به نکات زیبا کردم که استاد درمورد زیبایی های خداوند حرف میزنه و میکس اون آهنگ ملکوتی با تصاویر طبیعت و زیبا باعث شد من خیلی عمیقتر و با احساس عبادت گونه با خدای خودم حرف بزنم و چندبار آهنگ اون فایل رو آوردم عقب و تکرارش کردم همش با احساس لطیف میگفتم خدایا من خودتو میخوام میخوام خودت در زندگیم حضور داشته باشی و من مهم احساس داشتن خودته و در آغوش خودت باشم این مهمترین موضوع زندگیمه،،
یه موضوع دیگه از تجربه زندگیم یادمه چندسال پیش یه اتفاق بسیار شوکه کننده و بسیار غافلگیر کننده و بسیار تلخ و دردآور در زندگیم رخ داد اما چونکه به هیچ عنوان علاقه نداشتم در وجودم قدرتمندتر بشه اصلا به هیچ عنوان درموردش با کسی حرف نزدم و اصلا علاقه ای به مرورش نداشتم و جالبه بااینکه بعضی ها ازش مطلع بودن اما هیچوقت باهام درموردش حرف نزدن چونکه من در ذهنم اجازه ندادم که پخش فرکانسی بشه
پایان صحبتها
واقعا الان چقدر درک میکنم که من باید به اون تضادها برمیخوردم تا بهتر بفهمم و درک کنم که چه چیزهایی از زندگی میخوام و چگونه دنبال راه حل هاشون بگردم و بهتر بیدار بشم و خدارو در زندگیم پیدا کنم ،،
و مدتهاست که میگم خدایا تو واقعا پیشرفت منو میخواستی و میخواستی که من فقط روخودت حساب کنم که اون تضادها رو در زندگیم رخ داد وگرنه من که درک و ایمان الان رو نداشتم ،،
پس بجای شکایت از همسر،فرزند،خانواده،همکار،همسایه،دولت، مردم و خداوند داشته باشیم که فقط باعث هلاکت بیشتر خودمون و زندگیمون میشه بیاییم بگیم مگه خدای ما خدای هدایت ها و پاسخ دهنده هر فرکانس و درخواستی نیست و مگه اون خودش هواسش به همه چیز در تمام خلقت نیست پس چرا دیگه من بخوام تو کار اون دخالت کنم و الکی خودمو خسته کنم بلکه من فارغ از هر اتفاقی که میفته فقط بگم خدایا من تلاش میکنم که جهان ذهن خودمو طبق دلخواه و بسیار زیبا بسازم و احساسم از جنس ایمان و سپاسگذاری باشه و تو هم که تمام وعده هات حقه و حق منو میدی خب حرف دیگه ای نمیمونه
خدای ما خدای زیبایی هاست
اگر نازیبایی میبینیم اون عدم احساس و ایمان به خداست
خدای عزیزم منی که دارم اینجا تایپ میکنم و مسیرم جداست از اکثریت همین خودش داره اینو ثابت میکنه که من هدایت شده خودت هستم چونکه از یه زمانی به بعد دیگه نخواستم اجازه بدم اون موج منفی منو به از خدای درونم دور کنه
خانواده عزیزم واقعا بخاطر وجود ارزشمندتون بینهایت خداوند عظیم رو سپاسگذارم🤗❤️👍👏🇮🇷🇺🇸🥰.