قانون تغییر ناخواسته ها

در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه  آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.

2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.


منابع بیشتر:

بررسی حجاب در قرآن

با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی

تمرکز بر بهبود آنچه می توانم

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ندا نخستین» در این صفحه: 1
  1. -
    ندا نخستین گفته:
    مدت عضویت: 2440 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم ممنونم از استاد که این فایل رو برامون ضبط کردن تو زمان فوق مناسب ومن احساس میکردم این برای من ضبط شده یک هفته‌ای من نتونستم ورودی ذهنمو کنترل کنم ونزدیکانم همش اخبار گوش میکردن منم میمودم کنارشون میدیم صحبت میکردم داخل اینستا همش صحنه‌های دلخراش به خودم گفتم ندا چقدر حالت بده تپش قلب گرفته بودم وقتی این فایل رو دیدم وگفتم ندا همش ورودی مهمه یه حس آرامشی به من دست داد والان چند روزی هست که اینستا اصلأ نمیرم وقتی اخبار میبینن میرم داخل اتاقم وفقط فایلای استاد رو گوش میکنم من باوری برای خودم ساختم که همه با من در صلحن وهمه به نفع من کار میکنن هفته‌ای گذشته یه کاری برام پیش اومد رفتم بیمه تامین اجتماعی که همه میگن پرسنلاشون همش به آدم میپرن یه مشکلی برای فیش پرداختیم به وجود آمده بود وقتی از یه باجه ای سوال کردم اصلأ به من نگفت برو شماره بگیر تازه زنگ زدقسمت حسابداری گفت برو پیش آقای فلانی که رفتم گفتن از آشنای شما هستن گفتن نه واز خدای اون طرف سپاشگذاری کردم چند روز پیش مامانم گفت بریم قم میخام برم زیارت رفتیم توی پارک خیلی بزرگ زیبایی ناهار بخوریم من وقتی روسریم میوفته دیگه سرم نمیکنم داخل همون پارک کنارمون یه خانواده ای چادری بودن وهمه رد میشودن وبیشتریشون چادری بودن ولی اصلأ نه من نگاه میکردن و حتی یه نفر اومد هم نیومدبه بگه که خانم حجابتون رو رعایت کنید انشالله همیشه سلامت شاد باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: