قانون تغییر ناخواسته ها

در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه  آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.

2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.


منابع بیشتر:

بررسی حجاب در قرآن

با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی

تمرکز بر بهبود آنچه می توانم

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مقداد تحريری» در این صفحه: 1
  1. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2104 روز

    با سلام خدمت استاد خوش چهره و خوش اندام خودم

    استاد این فایل بار چندمه تو این چندماه میبینم و حسابی نکات ارزنده ای داره مثل همه فایلهاتون و خیلی دوست دارم تاثیر این توجه در زندگی خودم بگم

    اول با این جمله معروف از حضرت علی شروع می کنم که:

    مراقب افکارت باش که گفتارت می شود

    مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود

    مراقب رفتارت باش که عادتت می شود

    مراقب عادتت باش که شخصیتت می سازد

    مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت رقم میزند

    نتیجه میگیرم که سرنوشت من توسط افکار من ایجاد میشه سرنوشت از اسمش معلومه سر+ نوشت پس همون طور که شما عنوان کردید من به هر چیزی که توجه کنم دقیقا از همون جنس میبینم و توجه کردن یعنی ایجاد احساس درونی من نسبت به موضوع که باهاش برخورد میکنم که اگر احساس من خوب باشه یعنی توجه من به نکات مثبت است و این احساس خوب باعث اتفاقات خوب میشه و اگر احساس من بد باشه یعنی توجه من روی ناخواسته هاست و احساس بد باعث اتفاقات بد میشه

    همونطور که تو قانون جذب توضیح دادید که همین امروز اونو دیدم اینو عنوان کردید که توجه من به اهداف مورد نظرم اگه با احساس خوب همراه باشه یعنی در مرحله دریافت قرار دارم و اگر با احساس بد همراه باشه یعنی ترمز ذهنی و مقاومت ذهنی در دریافت اون خواسته دارم

    اصل این جهان توجه است که اگر من شرایطی میخوام باید به احساس خوب اون شرایط برسم وگرنه اگر من توجه ام روی نکات منفی باشه هر جا برم ذهنم و نحوه تفکر و توجه با خودم میبرم و از اموزه های استاد عزیزم یاد گرفتم که شرایط زندگی من به عوامل بیرونی ربطی ندارند، بلکه به خودم ربط داره وگرنه ما دکتر و مهندس ثروتمند داریم و دکتر و مهندس فقیر هم داریم تفاوت در نوع نگاه این عزیزان است

    من اینو خیلی خوب فهمیدم و تو بیزینسم و ارتباطم با همسرم به صورت خیلی حرفه ای درک کردم که وقتی ریشه حرکتی و صحبتی و هر چیزی منفی باشه نتیجه اش هر اتفاقی بیفته چیز جالبی نبوده چون با جهان کدنویسی شده ای طرف هستم که میگه دو دو تا میشه چهارتا، و حالا با تمرکز بر نعمت هایی که دارم و اتفاقات بسیار خوبی که تو زندگیم افتاده میتونم به جای بهتری از این جهان هدایت شم وقتی من قدرت لذت بردن از چیزای کوچک ندارم عمرا عمرا عمرا جهان منو هدایت نمیکنه به لذت های بزرگ مگه میشه من نتونم وزنه دو کیلویی بلند کنم ولی قدرت بلند کردن 10 کیلویی داشته باشم؟؟؟

    کنترل ذهن یعنی زندگی عالی یعنی اینکه من باید تمرین کنم و بتونم در هر لحظه مقاومتها و ترمزها از بین ببرم و توجه به نکات مثبت افراد و اطراف انجام بدم وقتی حالم بد میشه باید یادم باشه احساس بد اتفاقات بد میاره پس کافیه به داشته هام توجه کنم یک کاری بکنم که ذهنم از اون فکر منفی دور بشه و اصطلاحا تو اون افکار غرق نشم و تو کتاب رویاها خیلی عالی استاد تمارینی مطرح کردین که باعث میشه ذهنم راحت سوییچ کنم

    در رابطه با نتایج توجهاتم چند مورد بگم

    در دوران پاندمیک در شروع زیاد توجهی به این موضوع نداشتم ولی از زمانی که نزدیکان من به اون شرایط مبتلا شدن این توجه من باعث شد که خیلی راحت منی که سالم بودم و هیچ علایمی نداشتم تو عرض یک‌ روز به اون شرایط مبتلا بشم طوری که انگار چندین روزه اینطوری شده بودم و بعدش که اوکی شدم درک کردم که توجه نکنم و واقعا دیگه اصلا راجع به واکسن هم حرف نمی‌زدم و هرجا راجع به این موضوع صحبت میشد اگاهانه توجه نمی‌کردم و اتفاقی افتاد که الان مدت سه ساله من به هیچ بیماری مبتلا نشدم

    یک مورد دیگه بگم که همین چند وقت پیش یکی از عزیزان من که همسن خودم بود به رحمت خدا رفت و من دیگه قانون بلد بودم و به این باور اعتقاد داشتم که بازگشت همه به سوی اوست ولی خوب بعضی مواقع ناخودآگاهانه میرفتم تو احساس همدردی و سریع الارم های جهان دریافت میکردم و سریعا سوییچ میکردم ولی بازم میرفتم تو توجه منفی و بازم ذهنم میکشوندم به سمت سلامتی و بالاخره تونستم خداروشکر در تمام مراسم ها اگاهانه توجهم بردارم و ویس های شمارو داخل گوشم میذاشتم و گوش میکردم و شکر سلامتی خودم و سایرین انجام میدادم چون من درک کردم که توجه من اتفاقات رقم میزنه و چون میدونستم اگه تو احساس بد برم جهان منو هدایت می‌کنه به شرایطی که احساس بد بیشتری دریافت کنم

    و کلی مثال دیگه تو زندگی هممون هست که وقتی بررسی میکنم هرجا توجهم اوکی بوده زندگی گل و بلبل شده فارغ از هر گونه شرایطی که حاکمه

    خداروشکر برای وجودت استاد و ممنون از خانم شایسته عزیز بابت این سایت بینظیر و پر از اگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: