قانون تغییر ناخواسته ها

در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه  آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.

2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.


منابع بیشتر:

بررسی حجاب در قرآن

با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی

تمرکز بر بهبود آنچه می توانم

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «در پی توحید» در این صفحه: 1
  1. -
    در پی توحید گفته:
    مدت عضویت: 1881 روز

    به نام خدای عشق وقدرت

    سلام به همه ی همنوعان

    من در مورد این موضوع تجربیات زیادی داشتم،اما یکی از تجاربم بسیار ملموس بود

    دانشگاه بودم دفتر یک استاد، از من خواست مشکلاتم را بگم

    اما من در این مورد تعهد بسته بودم با انسان هابه اشتراک نزارم مشکلات وراز ه هارا

    وخدارا شکر رکب نخوردم

    چندی بعد یکی اساتید به من قولی داد بابت این که من را با9 رد کنه که مشروط نشم

    اما وقتی سیستم را چک کردم دیدم نمره 7 به من داده

    فکر کردم وقتی می خواد قلف کنه نمرات را درستش میکنه اما در اخر با همون نمره 7 منا رد کرد فردای اون روز رفتم دفترش واما بحث بی نتیجه بود

    نکته مثبت من، طرز برخوردم بود که توقعی وترحمی از خودم نشون ندادن وسریع اومدم بیرون وروی عزت نفس متمرکز شدم

    ولی یک اشتباه انجام دادم

    در مورد اتفاقی که افتاد واین که اساتید رکب می زنند با خیلی ها صحبت کردم و در ذهنم زیاد مرور کردم گاهی داشتم به انتقال فکر می کردم و…

    گذشت و گذشت تا ترم پیش کُلام با

    استاد راهنمام رفت تو هم ودوتا از آدم هایی که داشتم در امتحان مجازی ازشون کمک می گرفتم هم توزرد از آب دراومدن

    در طول این مدت یه جنس افکار دیگه هم داشتم افکاری که توام با خشم وهیجان بود

    در موردشون زیاد صحبت نمیکنم که این جنش افکار از کجا آب میخورد

    بعد از مدتی این افکار خشم الود شدیدتر شد تا اینکه من برای رهایی از اونها به افکار ی از جنس رفتار دوستانه با بعضی از انسان ها مشغول شدم افکار الوده به ترحمبود . بعداز اون تلاش میکرد درجهت افکارم با بعضی انسان ها وبه خصوص استادی که داشتم ارتباط خوب برقرار کنم این افکار ، اقدامات و احساسی که تولید می کردم خلا های عاطفی را نیز نمایان تر می کرد. در طول این دوران به رکب های انسان ها وپست بودن بعضی از انها هم توجه می کردم. توقعم از کسانی که دوست داشتم بالاتر رفت تا اینکه با یکی از اساتید زن که 15تا20 سال ازم بزرگتر بود و خیلی مهربان بود رابطه دوستانه برقرار کردم همین زمان بود که شرایط دانشگاه یکم پیچیده شد واموزش داشت از مجازی شدن در می امد ومن هم امادگی برای حضوری شدن نداشتم از این استاد درخواستی کردم قبول کرد وقولی داد مجدد درخواست کردم گفت باشه ومشکلی نیست و اون کار را برام انجام میده ، مدتی گذشت وخبری نشد من هم ناراحت شدم اما بدمم نمیومد چون می تونستم اخر ازش طلبکار باشم .

    تو یکی از کلاساش گفته بود مشکلی دارید بهم بگید و من با توجه به موقعیت واحساسی که داشتم مشکلاتما بهش گفتم که 80 درصدشون راست بود…(( گفتم شاید بهتره تعهدی را که بسته بودم که مشکلاتما به کسی نگم و با استاد راهنمامم هم در اول داستان حرفی نزدم اینجا فراموش کنم و می خواستم روی انسانیت حساب کنم))

    خب حلا ببینید چی شد

    خلا عاطفی وفرار از خشم به ترحم.

    مرور بدی ها ورکب های انسان ها.

    ابراز مشکلات تقریبا صادقانه.

    احساساتی بودن در این برحه

    دیگه ادامه داستان را با جزعیات نمی گنم😈😊

    بازخوردی گرفتم که مدت ها درگیرش بودم

    مسعله اینجا بود که این استاد ظاهرا خوب استا گروه خودمون هم بود

    وبش هم احترام می زاشتم

    داشتم به نتیجه ای رسیدم که واقعا انسان های مذهبی ذاتا اهل تزویر هستن

    اول کار از یک استاد رکب خوردم

    ومرور ، این اتفاق را شدیدتر وبیشتر کرد

    اظهار مشکلات که توجه مارا بری مشکلات معطوف میکنه اشتباه بود.

    دوستم دارم با قدرت کانون توجه را بر عشق وزیبایی ها بزارم طوری که با غیر از ان نیز در صلح باشم

    دنبال انسان خوب گشتن! 😂 وای

    به نام خدای خوبی ها دوستت دارم که خوبی تو تنها خوبیست وو کل جهان را به اشکال مختلف فرا گرفته 💓

    فایل استاد مروری بود بر توحید و

    مثبت اندیشی

    واستفاده از چالش ها ومساعل نه برای جلب توجه وترحم، برای افزایش عزتنفس با پیداکردن راه حل و اتصال به منبع.

    دوست داشتم این متن را به اشتراک بزارم تا به وضوح بیشتری قانون را درک کنیم.☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: