قانون تغییر ناخواسته ها

در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه  آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.

2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.


منابع بیشتر:

بررسی حجاب در قرآن

با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی

تمرکز بر بهبود آنچه می توانم

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم دستجردی» در این صفحه: 3
  1. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1852 روز

    به نام خدای قانون ها سلام برشما استاد عزیز و مریم جون و خانواده دوست داشتنی ام در این سایت .

    خدایا شکرت هزاران هزار مرتبه شکرت برای وجودت برای حضورت و همین طور درک حضورت آن هم به زیبایی در زندگیم متشکرم رب العالمین

    امروز بهتر از تمام عمرم معنی به هرآنچه که توجه کنی لاجرم وارد زندگیت میشه درک میکنم این که جهان کاری نداره حق با من هست یا بامن نیست همین که نسبت به هر مسئله ای که دوست ندارم واکنش نشان بدم شکایت کنم گله کنم و به زمین زمان در موردش بگم یعنی دارم میگم من از این جنس اتفاق بیشتر و بیشتر میخواهم

    و این موضوع در تمام جنبه های زندگیم تجربه کردم از بچگی فردی بودم که از تک تک رفتارهای آدم ها ایراد میگرفتم نسبت به همه چیز واکنش نشان میدادم چرا که حق با خودم میدونستم . استاد اونجا که از بیماریم شکایت کردم و بیشتر و بیشتر راجبش صحبت کردم بیشتر مریض شدم و لحظه هایی که به هر دلیلی که بود نداشتن سلامتی بهانه ای برای کم کاری خودم برای کیفیت حال روحی و برخورد خودم نسبت به محیط اطراف و اطرافیان ویا حتی خودم نکردم و تمام توجه ام گذاشتم روی ابعاد دیگر زندگیم و پذیرفتم شرایط که در آن هستم سلامتیم بیشتر و با کیفیت تر از قبل بازگشت .

    از وقتی که یادم میاد که با خودم فکر میکردم بزرگ شدم و باید مستقل باشم و خیلی از برخورد ها رو نباید نسبت به من اطرافیان داشته باشند شروع کردم به جنگیدن . اعتراض کردن و قهر کردن و به همه میگفتم اره مامانم فلان کار کرده یا به خاطر فلان موضوع با مادرم بحثم شده نه تنها شرایط برام بهتر نشد بلکه بدتر و بدترم شد حتی پر شدم از احساس های بد نسبت به خانوادم .

    اما تغییرات از وقتی که سکوت کردم دیگه حرفی از بدی خانوادم نزدم دیگه رفتارها و اون جنبه از آن ها که دوست نداشتم و ندیدم از وقتی که به جای دنبال کردن خرگوش سیاه دنبال خرگوش سفید افتادم و درک کردم نمیشه هم زمان هم به زیبایی توجه کنم هم به بدی و انتظار داشته باشم زندگیم بهتر بشه اتفاق افتاد ، الان نه تنها هیچ احساس بدی نسبت به خانوادم ندارم بلکه دوست شون دارم و از بودن باهاشون لذت میبرم و آزادی های خودم دارم من تلاش میکردم خانوادم عقاید من بپذیره براش جنگیدم اما نتیجه نداد که نداد وقتی رها کردم این موضوع اون موقع بود که به عقایدم احترام گذاشتن و میزارند درسته قبول ندارند اما دیگه کاری هم اعتقاداتم ندارند چون من یادگرفتم که نیاز نیست درباره اعتقاداتم به همه توضیح بدم یادگرفتم اگه خواسته ای دارم نباید براش بجنگم بلکه باید به زیبایی ها هر آنچه که دارم نگاه کنم تا لاجرم به سمت خواسته ام هدایت بشم .

    خدا رو هزار مرتبه شکر می کنم که نتیجه این تضاد ها در زندگیم شد درک بهتر قوانینش و عمل به آن ها . داشتن زندگی بهتر و باکیفیت تر از قبل بهتر از حد انتظارم خداجونم متشکرم

    استاد محرم امثال با تمام محرم های دیگه برای من فرق داشت نتایج فوق العادای گرفتم از درک همین جمله به هرآنچه توجه کنی لاجرم وارد زندگیت می‌شود یا احساس خوب لاجرم اتفاق خوب و احساس بد لاجرم اتفاق بد سال گذشته تمام تلاش میکردم که همراه خانوادم نرم به مجالس مخصوص این ایام یا نشنوم حرف ها رو گوش هام میگرفتم و…. حتی با خانوادم مخالفت میکردم شرایط بهتر که نشد بدتر هم می‌شد و احساس خوبی نداشتم اصلا اما امثال با فکر به جمله الله خیر فی ما وقع چند شب اول رفتم بدون این که گوشم بگیرم و در همین مجالس تنها شروع کردم به مطالعه قرآن به درک آیات قرآن و کم کم درها استاد بروم باز شد و رفتن به این مجالس که اجبار بود تبدیل شد به یک گزینه برای من حتی در همین مجالس استاد هدایت شدم به این طرز فکر که بپذیرم باورهای مخالفم یعنی نسبت بهش عصبانی نشم خشمگین نشم شرایط و محیطی که فرد داخلش هست در نظر بگیرم و قبول کنم که قرار نیست همه مثل من فکر کنند و یا همه اشتباه فکر می‌کنند و من درست ،یادگرفتم کاری به کار باورها ی دیگران نداشته باشم به طور واقعی . یعنی بدون هیچ واکنش منفی بدون هیچ ناراحتی و احساس بدی در ارامش مطلق .

    همین طور متوجه شدم چه جوری بهتر و موثر تر میتوانم ذهنم هدایت کنم به سمت دیدن زیبایی بیشتر تا لاجرم هدایت شوم به سمت خواسته های بیشتر و بهتر .

    این که درک کنیم با داشتن احساس بد نسبت به شرایط و رفتار فعلی نادرستمان هیچ کمکی به رشد و بهبود ما نمیکنه بلکه شرایط بدتر و سخت تر هم میکنه به نظرم خیلی خیلی مهم.

    شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند .

    مریم به یاد داشته باش توجه به ناخواسته ها یعنی بی‌توجهی به نعمت های بیشمار دیگه که رب به تو داده یعنی کفر = انکار دیگر نعمت ها = زندگی ناجالب

    شکر نعمت = دیدن نعمتهای و زیبایی ها = پک زیبای زندگی

    به قول معروف هیچ بهشتی برای فرار وجود نداره . با تغییر این حکومت به حکومت دیگه و یا با رفتن از یک کشور به کشور دیگه یا حتی با رفتن از پیش خانواده و رفتن به خانواده دیگه به امید شرایط بهتر بدون هیچ تغییر در خودمون و نگرش مون هیچی تغییر نمیکنه .

    در پناه الله مهربان شاد و پیروز و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1852 روز

    به نام خالق شگفتی آفرین

    سلام مهناز عزیز دوست گرامی

    عزیزم چهره زیبا و دلنشینی داری و تاج گل روی موهات زیباییت رو دوچندان کرده.

    مدت ها قبل تو خونه ما هم اخبار درست وسط ناهار و شام به راه بود و من عصبانی و ناراحت میشدم و کانال رو عوض می‌کردم اگر امکانش بود کم کم سکوت یادگرفتم اما بازم از درون نگران بودم تا این که تونستم بدون نگرانی و با گفت و گوی دورنی با خودم و خدای خدام انگار نه انگار که اخبار هست غذام رو بخورم و بلند شم الان شکر خدا شرایط جوری پبش رفته که کسی پیگیر اخبار تو خونه نیست اگرم باشه گزرا هست اونم اگه خبری بشنوند به ندرت این اتفاق می‌ افته.

    خدایا شکرت برای این که در این لحظه با آرامش مشغول نوشتن این کامنت هستم .

    عزیزم تحسینت می‌کنم برای اعراض کردنت و نبودن در مدار دیدن ناخواسته ها و همین طور تحسینت میکنم برای شغلی که داری و ازش کسب درآمد میکنی هر جا هستی شاد و پیروز و سربلند و ثروتمند و سالم و لیاقتمند تر در دنیا و آخرت باشید .

    منتظر شنیدن خب های خوب هستم

    دست خدا پشت و پناهت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1852 روز

    به نام خالق هدایتگر سلام

    فاطمه جان تحسینت میکنم چون از دل اتفاق ناخوشایند به جای گله و شکایت رد پای قانون رو پیدا کردی و دلیلی برای اثبات قانون در زندگی همه و این نشان از عدل خداوند هست

    تبریک می‌گم برای هدایت به سمت حل تضاد و تحسینت می‌کنم بابت تعهدت به عمل به قانون .

    هرجا هستی شاد و ثروتمند و سعادتمند و لیاقتمند در دنیا و آخرت باشی. یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: