در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
درود بر همگی،
سپاسگزار خداوند هستم بخاطر اینکه این لطف رو در حق من داشتند تا بتوانم این محتوی را ببینم.
چطور ناخواسته را خذف کنم؟ این یک سوالی است که در ذهن من بارها به عنوان یک علامت سوال بزرگ بوده است و در این محتوی شکفت انگیز با این روزی مواجه شدم و خداوند رو بسیار شکر می کنم بخاطر این مسئله. در این دیدگاه قصد دارم در اینباره صحبت کنم از سختان استاد چه متوجه شدم و چطور می خواهم در زندگی خودم آن را عملی کنم.
قبل از هر چیزی سپاسگزار خانم شایسته و استاد عباس منش هستم که اینقدر صبورانه و صادقانه این محتوی بی نظیر رو ساخته و تدوین کرده اند و در این سایت بارگزاری کرده اند. آن چیزی که برای من vow factor بود و ذهن من رو به خودش اختصاص داد این موضوع هست که راه تغییر ناخواسته ها تلاش برای حذف ناخواسته ها نیست بلکه راهش روی برگرداندن از آن هاست. من تا قبل از ورود به آلمان تصورم از این کشور این بود که در این کشور مردم بسیار برنامه ریز هستند و بسیار تفکر می کنند و همه چی رو نظم هست و همه منطقی هستند و غیره و وقتی به این کشور آدم از لحظه اول که وارد شدم تا زمانی که تمرکزم به نازیبایی ها رفت فقط خوبی دیدم و همواره کشور آلمان، دانشگاه TUM، شهر مونیخ و عوامل مختلف دیگر رو در این مسیر سپاس می گفتم و دقیقا از زمانی که تمرکزم به نازیبایی ها رفت و طبق قانون توجه دیگر به زیبایی ها توجه نمی کردم آرام آرام در زندگی من چالش هایی بوجود آمد و البته که در پس همه چالش ها رشد بود برای من اما این مسئله بهیچ عنوان قانونی که استاد فرمودند رو نقص نمی کنه.
آن چیزی که برای من درس داشت این بود که من مدتی هست که از فرکانس استاد خارج شده بودم 13 روز و امروز میشه روز 14 که من از آموزه های استاد استفاده نمی کردم و خب یک دلیل تکراری هم داره که ریشش به خود تمسخری هایی هستش که خودم در ذهنم انجام می دهم و من وارد این لوپ معیوب شده بودم که راز تغییر این شرایط، تلاش برای از بین بردن ناخواسته بودش در صورتی که استاد هیچ وقت تلاشی برای از بین بردن ناخواسته نکردن به عبارتی هیچ وقت نجنگیدن.
من همواره در حال جنگ درونی با خودم هستم که به خودم (که این جملات تمسخر آمیز من تکرار جملاتی هستند که از دیگران شنیدم و هر کدام نمایان یکی از اون افراد هستند) این رو ثابت کنم که من مسخره نیستم، من آن چیزی که فکر می کنم و تصمیم میگیرم درست هستش چون من بسیار سر تصمیم گیری حساس هستم و تلاشم این است که براساس قانون تضاد خواسته ها و اهدافم را تعیین می کنم.
الآن با دانستن این قانون قصد دارم آرام آرام کمتر بجنگم و بذارم همه چی خیلی ساده و آرام جلو بره نه با جنگ و زور و داد و بی داد و تحدید و تثبیت و غیره …
بسیار سپاسگزارم
پیاده باشید و شاد در پناه الله یکتا و در زمره ابراهیم حنیف