در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
درود به استاد عزیزم ،و همراهان عزیز دراین سایت استاد من ودوستم به همراه دوتا پسرش تصمیم گرفتیم عید امسال (403)بریم قشم مسافرت وقتی رسیدم بندرعباس تصمیم گرفتیم شب بندر بمونیم فرادش بریم قشم دوستامون که اونجا خونشون بود و شب خونه اونا بودیم میگفتن باید صبح خیلی زود برید، چون ،هفت هشت ساعت معطل لاندی گراف میشید،ما صبح دیر از خواب بیدار شدیم و میگفتن دیگه فایده نداره باید صبح زود میرفتید من یه دوستم میگفتم ما به حرف کسی کار نداریم ما حرکت میکنیم خدا ما رو هدایت میکنه،ما عجله نداریم ساعت دوازده حرکت کردیم به سمت جایی که باید سوارلاندی گراف میشدیم وقتی رسیدیم باورتون نمیشه اولین ماشینی که سوار شد ماشین ما بود ،برا برگشتن هم دقیقا همین اتفاق افتاد بهمون میگفتن شانس آوردین ولی من میدونستم که ربطی به شانس نداره ،فردای مسافرت خواهرم بهم زنگ زد بهم گفت که حواست باشه که اونجا با کسی بحثی چیزی نکنید چون چاقو دارن و خطرناکن درصورتی که ما با هرکی برخورد میکردیم دوست داشتن کار مارو راه بندازن ،آدرس میپرسیدیم با کمال میل جواب میدادن،همه با ما خوش رو بودن و من میدونستم دلیلش فقط وفقط برمیگشت به نوع نگاه من و احساسی که داشتم ،خلاصه کلی اتفاقات خوب واسمون می افتاد که بیشتر بهمون خوش بگذره واین سفر واسه من تجربه ای شد که قرار نیست اگر واسه کسی اتفاق ناخوشایندی بیفته واسه منم بیفته و همه چیز به دیدگاه من به اون مسئله ربط داره،استاد من واقعا وقتی با آدما برخورد میکنم از نوع حرف زدنشون متوجه تغییر خودم با بقیه میشم و این منو خیلی خوشحال میکنه که تو مسیری هستم که ممکنه تنها باشم ،اما ،آرامشی دارم که اطرافیانم ندارند،خیلی دوستون دارم استاد ،سالم و سرحال باشید