قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیزم سلام
ممنون بابت ویدیو. باعث شد تفکر بهتری نسبت به ماجراهای این روزهای ایران داشته باشم. اما طبق معمول با شنیدن صحبت های شما احساس میکنم به صدها سوال مخاطبینتون پاسخ نمیدید.
این درست هست که جنگیدن با هر چیزی باعث حل شدنش نمیشه. شما رو نمیدونم و حتی دوستتون، اما ما در کشوری زندگی میکنیم که داره قوانینی رو تصویب میکنه که اگر کسی حجاب نداشت، امور بانکی و اداری براش محروم بشه. و توی شیراز که زندگی میکنیم، ده ها کافی شاپ به خاطر اینکه بعضی از مشتری هاشون روسری نداشتن پلمپ شدن و دیگه باز نشدن. کافی شاپ های معروفی که ده ها سال کار می کردن و بعضی هاشون از دوستان خودم بودم. ما داریم در این مملکت زندگی میکنیم. بسیاری از ما شرایط مهاجرت نداریم. در کشوری که حقوق اولیه شما زیر پا گذاشته میشه و در مقابل اعتراض یا نقد شما، سرکوب و توهین و صدمات جسمی دریافت می کنید چطور میشه گفت نباید جنگید و باید برید زندگیتون رو بکنید و به خواسته هاتون توجه کنید؟ دوست من توی خیابون به خاطر حجاب، توسط گشت ارشاد دستگیر شد و بعد براش پرونده سازی انجام شد و بعد خانوادشون هم تهدید شد.
آقای عباسمنش توی ایران هر بار ماجراها، محدودیت ها و فشارهای جدیدی از سمت دولت بر روی مردم ایجاد میشه و مردم حق زندگی دارن.
بسیاری از مردم ما توی همین دوران سخت، توی همین زورگویی و محدودیت ها و توی همین حکومت دیکتاتوری، مقاومت کردن، برای خودشون کار راه انداختن، پول درآوردن، شادی کردن و احساس کردن دارن به خوشبختی نزدیک میشن. اما یهو می بینن اینترنت ملی میشه، دسترسی مردم به اینستاگرام، وب سایت و… به طور کلی قطع میشه. محصولی که تا 3 ماه پیش میخریدن 50 تومن، یهو 200 تومن میشه. و شما همچنان معتقد هستید که سکوت کنید و به زندگی خودتون بپردازید!! مگر مردم زندگی نمیکردن؟ 9 میلیون کسب و کار و با خسارت بیش از چندصد میلیارد تومان در 2 ماه گذشته آسیب دیده فقط به خاطر محدود شدن اینترنت در ایران. و اما پاسخ مردم همیشه به نظر ما اتفاقا شیوه تفکر شما بوده. یعنی سکوت. سکوت در برابر هرچه حکومت تصمیم گرفت! من معتقدم برعکس حرف شما، اتفاقا مردم ما طبق روش و تفکر شما دارن زندگی میکنن. یعنی سکوت و تمرکز بر روی زندگی خودشون. و همین هم هست که اون شخصی که بر صندلی قدرت نشسته، وقتی می بینه با زور گفتن به دیگران جواب میگیره، ادامه میده و فشارش رو بیشتر میکنه.
این رو بدونید آقای عباسمنش که همه مردم مثل شما و افرادی که باهاشون در ارتباطید شرایط مهاجرت ندارند. و هر بار، شاهد هزاران آوار روی زندگیشون از سمت دولت هستن. و البته سکوت هم می کنند. و بیشتر با این اتفاقات روبرو میشن.
باسلام استاد عزیز..می خواستم بگم که من ۳۰ سالم هستش..من هر روز سایت شما رو چک میکنم و وقتی میبینم فایل جدید گذاشتید فوق العاده خوشحال میشم..حدودا پنج شیش سالی هست که با شما آشنا هستم .. با گفته های شما خیلی تونستم ذهنم رو کنترل کنم و جور دیگری به زندگی نگاه کنم..خییلی خیلیییی بهتر شدم خیلی نتایج خوبی گرفتم و همه اش رو نتیجه ی تغییر تفکرم میدونم..ولی..خب شما میدونید..ما هرچه قدر هم که بهتر میشیم باز هم همچنان با کمال فاصله ی زیادی داریم و ترمز های فکریمون برطرف نمیشه و باز هم نیاز به آگاهی های بیشتر و بیشتر هستش..من هم خیلی منتظر بودم تا ببینم که در این شرایط نابسامان شما برای ما چه فایلی خواهید گذاشت..البته با خودم میگفتم که میدونم استاد این اعتراض هارو قبول نداره و احتمالا فایلی هم نمیگذاره..چون در یکی از لایوهاتون گفتید که اعتراض امریکایی هایی که برای آن سیاهپوستی ک ب دست پلیس کشته شده بود رو قبول نداشتید..ولی این یه باگ ذهنی بزرگ هست برای من..خیلی خوشحال میشم اگر که ببینم نوبت به کامنت من هم رسیده و اون رو خونید و شگفت زده میشم اگر ببینم در فایلهاتون پاسخش رو میدید..سوالی داشتم از شما..میخواهم بدانم که پس تکلیف واژه ی وطن چه میشه..آیا باید به قول سیاوش قمیشی بگیم بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا؟؟ من قبول دارم ک تمرکز بر نازیبایی ها به طبع نازیبایی رو در پی دارد..ولی.. اگر این مبارزات از نوع اعتراضات مدنی و بدون خشونت باشد چه؟..من این ملاها را مانند اجانبی میبینم که کشور مارا اشغال کرده اند..زیرا اینان نه تمدن و نه سنت های ما را قبول ندارند..تصور کنید دوران استعمار هند توسط بریتانیایی ها..اگر فردی مانند گاندی با ایده های مقاومت مدنی و بدون خشونتش حکومت انگلیس را خسته نمیکرد آیا آنها آن کشور را ترک میکردند؟؟ اگر مارتین لوترها برای حق و حقوقشان مبارزه نمیکردند آیا هنوز هم با سیاهان آمریکا مانند زباله رفتار نمیشد؟؟؟ با همین مبارزات بدون خشونت بود که رژیم کمونیستی از بلوک شرق اروپا کنار کشید..تاریخ نشان داده است که حکومت هایی که مبارزات مدنی بدون خشونت انجام داده اند اکثرا در نهایت به دموکراسی رسیده اند..آیا باید دست روی دست بگذاریم و با کنترل ذهن به مملکت دیگری هدایت شویم و مهاجرت کنیم و در آینده شاهد ایران تجزیه شده ی خودمان باشیم و یا این که شاهد از بین رفتن تمدن و آداب و فرهنگ سه هزار ساله مان باشیم؟؟ آیا هیچ تلاشی نکنیم؟؟ این سوالی بود که بسیار ذهنم را مشغول کرده و بسیار خوشحال میشوم اگر پاسخی از شما بشنوم..زیرا حتما با شخصیت گاندی آشنایی دارید..این مرد بزرگ هم همواره در حال تهذیب نفس و تلاش برای استوار ماندن در مسیر راستی و درستی بود حتی در شرایط سخت.. و فکر میکنم به همین دلیل نام او به نیکی در تاریخ ماندگار شد با لقب مهاتما به معنای روح بزرگ که براستی این چنین بود.متشکرم
سلام دوست خوبم
وقت شما بخیر
درموردمثالهای که فرمودید،استاد درجواب شما گفتند شاید بتوان با جنگ درگیری وخونریزی تغییری ظاهری ایجاد کرد،ولی ایا بعد اون تغییر شرایط واوضاع ارام میشود؟خیر چون اگر شخصیت تغییر کند اوضاع تغییر میکند،حتی اگر دها حکومت عوض بشه،بدبختا بدبخت ترمیشوند،خوشبختها خوشبخت تر،،
من برای خودم این طرزفکرو در ذهنم ترسیم کردم،که جهان یاکشور،شهر،روستا،هرجای که من هستم مثل بانکه،که هرکس حساب جداگانه ی دارد در اون بانک،حساب هرکس با شخص دیگری جداست،هیچ وقت توی اون بانک حساب شخصی با شخص دیگر قاطی نمیشه،
هرکس موجودی حسابش با دیگری فرق دارد،حتی دوبرادر،دو خواهر،پدر وفرزند،همسایه ها،اشنایان وغیره
هرکس به میزان پشتکار تلاش،وپسندازی که دارد،وباورهایش باعث میزان موجودی حسابش شده
هرکس بتواند ورودیهای ذهنش را کنترل کند نتیجه ی متفاوت میگیرد،وقانون کلی جهان بر این پایه واصول است،فرقی نداره چقدر دلیل منطقی داری،چقدر اذیت میشی یاخوشحالی،جهان فرکانس هر فرد را دریافت میکند
وموقعیت ،شرایط،هم سنگ اون فرکانس را برایش در نظر میگیرد…
سلام به استاد عباسمنش عزیز میخوام امروز راجب تجربه خودم صحبت کنم که من سال 98 خیلی درگیر این مسائل شدم و حالم بد شد و مریض شدم درس میخونم و درسم به شدت افت کرد و اوضاع هر روز بدتر میشد اما بعد کلا شبکه های اجتماعیم رو پاک کردم و دیگه اخبار رو دنبال نکردم و کم کم حالم بهتر شد مریض بودم خوب شدم درسم درست شد و هر روز اوضاع بهتر شد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
استادعزیزامروزکه برای چندمین بارداشتم به این فایل گوش میدادم یادهمون جمله معروف افتادم که میگه:
یابامائی یابرمائی
انگارگزینه وسطی وجودنداره
این چه تئوری اشتباهیه که اگرمن باشمانباشم این باشمانبودن به معنی برشمابودن شماست
هرکسی آزاده عقیده شخصی خودش روداشته باشه واین هرگزبدین معنی نیست که دونفربادوذهنیت متفاوت مخالف ودشمن همدیگه هستندوبایدبرعلیه هم آشوب کنند
من شخصیت شماروتحسین میکنم که درجریان اتفاقات اخیرتونستیدهمچنان به قوانین پایبندباشید وازتوجه کردن به این موضوعات ناخواسته اعراض کنید
هرچندکه خیلی هابرشماتوپیدندوخواستندانگ منفعت طلبی رابرشمابچسبانندامادوستانی که باشمادراین سایت همراه هستندودرک درستی ازصحبت های شما کسب نموده اندبهترمیتونن دلیل سکوت شمادراین روزهارودرک کنند
استاددرادامه صحبت های شماخواستم بگم من آدم سیاسی نیستم وتصمیم گرفتم که هیچ علاقه ای هم به سیاست نداشته باشم
ولی خوب میدونم که مشکل ملت ایران سیاست های اشتباه حکومت نیست
مشکل مااینه که خودواقعی مان رافراموش کرده ایم واین فراموشی چه بلاهاومصیبت هایی که برزندگی ماسرازیرنمیکند
انگار ماملت ایران عادت کرده ایم که دلیل تمام ناکامی های خودمان رادرچیزی بیرون ازخودمان جستجوکنیم وهربارکه روی خوشی اززندگی ندیدیم یقه حکومت وسیاستمداران روگرفته وشکایت کنیم که این هاهستندکه زندگی مارونازیباکرده اند
واین اصلاقصه امروزماایرانی هانیست
ازدیربازوازصدهاسال قبل ایرانی هادقیقاباهمین نگرش بارهاانقلاب کرده وحکومت های مختلف روکنارزده اندتاشایدبدین وسیله زندگی خوبی رودراین جهان تجربه کنند
وگویی این تراژدی نسل به نسل بروجودماایرانی هاسایه انداخته که هرگاه زندگی خوبی نداشتیم اولین ایده برای بهبودزندگیمان برکناری حکومت هاباشد
وحال سوال اینه که کدام حکومت ازراه خواهد رسیدوزندگی ماایرانی هاروبه یک گلستان مبدل خواهدکرد؟
به نظرمن نه حکومت،نه سیاست مداران ظالم ونه هیچ قدرتی توانایی این روندارندکه انسانی که به ماهیت وجودی خویش پی برده روازخوشبختی وازداشتن یک زندگی سعادتمند محروم نمایند
بنابراین تغییرنه ازبیرون که بلکه ازدرون انسان ها آغاز میشودووقتی که ماملت ایران به قول قرآن ازدرون تغییرکنیم،جهان اطراف مان هم خیلی ساده وراحت تغییرخواهدکرد
استادمن بابندبندوجودم بااین گفته شماموافق هستم که باهرچه بجنگیم آنراقویترمیکنیم
بارهااتفاق افتاده که دخترم یه کاراشتباهی روانجام میده ومن هی بهش میگم دخترم نکن واون اصلاانگار گوش شنوایی نداره وبه این هشدارهای پی درپی من اصلا اهمیتی نمیده
ولی یادگرفتم دراین جورمواقع می بینم که حرفم روگوش نمیکنه بهش یه هو برمیگردم میگم بکن واگه این کارونکنی من میدونم باتووجالبه همون لحظه دیگه ازاون کاردست میکشه ومیگه نخیرمن دوست ندارم این کاروانجام بدم😄
شایدخیلی هادراین جهان مبارزه روبهترین ایده برای ازمیان برداشتن ناخواسته هابدانندولی متاسفانه مبارزه فقط مبارزه های بیشتررابه زندگی مامی آورد
من اصلادوست ندارم آدم مبارزی باشم،بلکه دوست دارم انسان مصلحی باشم که خیلی راحت میتواند باهرشرایط وموقعیتی به صلح برسد
استاددقیقابه نکته خوبی اشاره کردیدکه درمیانه تضادهابه اون تضادهاتوجه نکردن کارآسانی نیست که خودمم بارهاپاهام میلغزه وکنترل ذهنم روازدست میدم
ولی امیدوارم خداوندازامشب به بعدتعهدی که درشماهست روکمک کنه که دروجودمن هم ایجادبشه تاتحت هرشرایطی بتونم به این قوانین پایبندباشم وازتوجه کردن به موضوعات ناخواسته اعراض کنم
من تصمیم گرفتم بدورازاینکه اکثریت افرادجامعه چطورفکروتعقل میکنند،راه خودم روبرم واصلاکاری به افکارعمومی جامعه نداشته باشم چون من نیازی ندارم حکومت عوض بشه تاشایدزندگی من تغییری بکنه
خداونددروجودمن قدرتی رونهادینه کرده که میتونم درزیرپرچم ظالم ترین حکومت هانیززندگی ایده آل خودم رورقم بزنم
بنایراین تصمیم میگیرم اون انرژی که قراره صرف تغییرحکومت هابکنم روبرای تغییرخودم خرج کنم که خدامیدونه وقتی من تغییرکنم جهان اطراف ام نیز چقدربه خوبی تغییرخواهدکرد
ازشماازبابت این همه آگاهی ارزشمندسپاسگزارم
تو ک اینجوری فکر میکنی،برو یه سر ب مهد کودک های ایران بنداز. ک از صب ب اونا مرگ بر ،،،ب کشورهای دیگ یاد میدن.
یاد میدن ک بی تفاوت باشیم. یاد میدن ک کمبود هست. یاد میدن ک اعتماد ینی مرگ. یاد میدن پول ینی جرم.
خودت میدونی ک خیلی چیزا یا میدن.
حالا اگ ب نظرت همه اینها در تمام کتاب های درسیمون از فراوانیو الهی بودن صحبت کنن،میدونی چقد راحتتر میشه تا یه زندگی خوبو داشته باشیم.
ما زحمت اینکارو ب دوش گرفتیم. خیالتون راحت.
ازادی رو برای همه ایرانی ها رقممیزنیم و همه اونجا ازش لذت میبرن.همه سهم داریم از ازادی،ولی فک میکنم خیلیا سهمی تویه شجاعت ندارن.
بشینن و تماشا کنین ک چطور ازادی رو رقم میزنیم.اعمال و حرف هایه شما درسته، پس اعمال و حرف های منه درسته
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم
عرض سلام به دوستان خوبم در سایت
استاد امروز من تونستم این فایل زیبا و آموزنده رو نگاه کنم نت وصل بود و خدارو هزاران بار شکر که تونستم وارد سایت بشم و فایل رو ببینم
چند روز پیش دخترم بهم گفت که بابا تو اینستا از استاد انتقاد کردن بابت موضع گیریش آره اینو گفتن اونو گفتن
من به دخترم گفتم مطمئن باش که استاد یه فایل میزاره و طوری صحبت میکنه که اونیم که تو مسیر نباشه کاملا از حرفهای استاد قانع میشه و میفهمه که کارش درسته یا نه
خدارو هزاران بار شکر میکنم که حرفم درست از آب در اومد
بابت اینکه ما باید تمرکز روی خواسته هامون کنیم
من تو این جریان خیلی دقت میکردم که اخبار رو گوش نکنم یا با افراد در رابطه با این بخس نکنم حدودا تا 80 درصد سعی کردم که این طور باشه استاد خیلی سخته برا منی که سال 98 پنجاه تا سایت مخالف داشتم و همش به اخبار گوش میکردم و تمرکزم 100 در صد روی اخبار و وقایع بود الان بتونم دیگه اون هاشم قبلی نباشم ولی خدارو شکر خیلی سعی کردم و تا حدودی تونستم با کارایی که صبا از خواب بیدار میشدم و شکر گزاری که شما تو دوره به صلح رسیدن با خود گفتین و توجه به نکات مثبت زندگی که هر روز قبل از شکر گزاریم مینویسم تونستم حال خودمو خوب نگه دارم
شنبه دخترم برا کلاس گویندگی به هفت تیر تهران میره و از اونجایی که شلوغ هم بود و مردم فرا خوان داده بودن تهران خیلی شلوغ بود من با دخترم با هم رفتیم که برا دخترم مشکلی پیش نیاد البته من قبول نمیکردم و میگفتم که خداوند نگهدار دخترم هست هیچ اتفاقی نمی افته ولی مادرش قبول نکرد و گفت باید باهاش بری منم وقتی کسی کاری رو میگه انجام بده زیاد گیر نمیدم و پیش خودم میگم حتما خیری هست که میگه و منم با دخترم از کرج رفتیم تهران برا کلاسش که برسه وقتی ما وارد هفتتیر شدیم نیروها همه اونجا مستقر بودن من با دخترم رفتیم از جلو نیروها رد شدیم گذشتیم بدون اینکه اتفاقی بیفته
جالب اینجایی که همون روز تو کرج هم اعتراضات خیلی بود و شلوغ
من تو بازارچه گلشهر کرج غرفه دارم اون روز که نبودم گلشهر خیلی شلوغ شده بود گاز اشک آور اینا زده بودن که مجبور شدن بازارچه بسته بشه کاسبا همه رفته بودن
من این اتفاق و موندن تو احساس خوب دونستم چون اون روز من کرج نبودم و تو هفتتیر هم وقتی که شب بر میگشتیم درست از کنار نیروهای امنیتی رد شدیم ولی هیچ اتفاقی نیفتاد
استاد نمیدونی وقتی سایت اومد بالا چقدر خوشحال شدم خیلی دلم براتون تنگ شده بود هر کاری هم میکردم سایت باز نمیشد ولی آلان خوشحالم و خدارو شکر میکنم این فایل خیلی به آگاهیام افزود و خدارو شکر کردم که در نبود شما من تو این مدت هیچ کار اشتباهی نکردم که وقتی الان من این فایل و گوش میکردم احساس پشیمانی داشته باشم و پیش خودم گفتم وقتی شاگرد استاد عباس منش باشی بایدم کاری نکنید که ای کاش و اگر پشت سرش نباشه و خدارو شکر میکنم که از این امتحان نمیگم خیلی عالی ولی خیلی خوب بیرون اومدم و خیلی احساسم خوپه
استاد اعتراف میکنم که ماندن در احساس خوب خیلی تمرکز میخواد خیلی اراده میخواد و اونو من از خدای خودم میخوام که کمکم کنه چون فهمیدم و آگاه هستم که تمام اتفاقات زندگیمو خودم رقم میزنم ودوست دارم آموزهای شما رو مثل وحی منزل تو زندگیم به اجرا در بیارم
و این فایل و من دانلود کردم که به خانوادم نشون بدم و مخصوصا به دختر گلم که بدونه حرفی که در رابطه با شما زدم چقققققدددر دقیقه
از خداوند متعال سلامتی و تندرستی برای شما استاد عززززیز تر از جانم را خواستارم
در پناه الله یکتا شاد و پیروز سربلند باشید
یا حق
یا حق
سلام و عرض ادب
استاد عباسمنش حرف هاتون بسیار عالی بود من قانونی که میگید را تجربه کردم و دقیقا مشکلات از همون جنس برام بیشتر شد و وقتی توجه خودم را به سمت و سوی دیگه ایی معطوف کردم اوضاعم بهتر و بهتر شد.
از ته قلبم برای مردم جهان آگاهی و سلامتی و ثروت خواستارم.
به نام حضرت عشق
درود استاد عزیزم و سپاسگزارم برای ویدئوی اخیری که گذاشتید چون من احساس تردید اومده بود سراغم که نباید انقدر بی خبر و بی توجه باشم نسبت به اتفاقاتی که در کشورم ایران ایجاد شده.هر شب مدیتیشن برای صلح و امنیت انجام میدم قطعا روح جهان هستی پاسخ میده چون از شما هم آموختم عشق جاریست.دوستون دارم و ممنونم ازتون
سلام به استاد عزیزم ودوستان گلم
دیشب من تصمیم گرفتم بجای گوش دادن به گلایه وشکایت همسرم فقط سکوت کنم ومدام توذهنم جمله دوست عزیزم رو تکرار کنم فهیمه زیپ دهنت ببند ونخواه بجنگی ، توضیح بدی یا ثابت کنی هر چی همسرم گفت فقط سکوت کردم قبلا از شدت ناراحتی از حرفاش گریه میکردم ولی دیشب به خودم نهیب زدم نزار احساست بخاطر این حرفا بد بشه وخداروشکر که فقط سکوت کردم نه گریه کردم نه جواب دادم وجالب اینکه امروز همسرم کاری که من ازشون خواسته بودم وقبول نمیکرد خودش پیشنهاد داد وانجام داد ودقیقا از چیزی که شکایت میکرد دوباره برا خودش اتفاق افتاد وآن لحظه به خودم گفتم این همان قانون جهان هستیه خدا جون ممنونم انشاءالله که روز به روز بتونیم تو همه زمینه ها ذهنمون رو کنترل کنیم
سلام خدمت استادعزیزودوست داشتنی
چه کلام تاثیرگذاری شماداریدهربارکه حرفاتون رومیشنوم یک چراغی درذهنم روشن میشه چندماهه که منو همسرم ازفایل های رایگان شمااستفاده میکنیم وازهمون ابتدانتایجش رودیدیم والان یک مغازه زدیم وخداراشکرازهمون اول به درامدرسیدیم والان درحال پرداخت بدهی ها هستیم ودراین مسیرداریم تکامل راطی میکنیم
ولی هربارباید قانون روبه خودت یاداوری کنی چون درحالی که اون رومیدونی ولی یادت میره که درشرایط سخت بهش عمل کنی وسپاسگزارخداوندباشی چیزی که الان داری ارزوی چندوقت قبلت بوده ونزاری برات عادی بشه من خدا را شکرمیکنم که دراین دوره ای زندگی میکنم که با انسان های باهوشی مثله شما هم دوره هستم وخدارابهترمیشناسم
درمورداین سوال میخاستم این روبگم که من باپسرم خیلی بحث ودعواداشتم که عادت های بدش روترک کنه مهربون باشه حرفم روگوش کنه وهرچقدرکه بیشتردراین باره باهاش میجنگیدم بهتر که نمیشد هیچ بدترم میشد ومن عصبی وخودشم ناراحت بعدبه این نتیجه رسیدم که این طرزفکر جواب نمیده وشروع کردم توی دفترم نکات مثبت پسرم رونوشتم وبابتش شکرگزاری کردم وهربارسعی میکردم نکات مثبتش روببینم تاکارای بدش رو
والان خداراشکرخیلی مهربون شده بیشترازقبل حرفم روگوش میکنه وگاهی اوقات یهویی میادمنو بوس میکنه وبهم میگه مامان دوست دارم ومن خیلی خداراشکر خوشحالم این یکی ازتجربیات من بود که باجنگیدن چیزی روازبین نمیبریم بلکه شدیدترش میکنم وبیشترضربه میبینیم
امیدوارم که کامنت خوبی باشه وکمک کننده
خیلی ممنون ازاستاد ومریم شایسته عزیز
سلام استاد عزیزم وقتتون بخیر امیدوا م حالت خوب باشه
در مورد این اوضاع بگم که من و خانومم یک سفری رو هدایت شدیم رفتیم به طرف تبریز که میگن اوضاع خوب نیس رفتیم همه جاشو گشتیم عصر ما توی فروشگاهها و بازار میگشتیم و جاهای دیدنی میگشتیم بعضی هاهم نازیبایی ها رو میدیدن و تجربه ما کجا و اونا کجا بعدش رفتیم تهران و همه جاهای زیباشو تو این اوضاع به ظاهر ناجالب گشتیم جاهایی مثل دربند درکه تجریش پل طبیعت فروشگاههای بزرگ و خیلی جاهای دیدنی دیگه و تجربه من از تهران کجا تجربه اونا که فرار میکردن کجا
وقتی ادرس درکه رو پرسیدم از یه اقایی گفت همه دنبال فرار هستند شما دنبال درکه میگردی چقدر منازش خندیدم اون تعجب میکرد و ما رفتیم چقدر درکه حال کردیم ساعت ده شب اومدیم چندتایی رو گرفته بودند ماهم بین شون اومدیم و میخندیدیم به این مردم و بعدشم رفتیم هتل
چقدر تجربه ی زیبایی بود ازاین مسافرت چقدر ساختمانهای شیک زعفرانیه و…. جاهای جالب دیدیم چقدر ثروت دیدیم چقدر حال خوب دیدیم چقدر مردم حال خوب دیدیم واقعا لذت بردیم خدارو شکر خداروشکر واقعا
ممنونم از استاد بزرگ که این اگاهی هارو به ماداد که زندگی رو بهشت ببینیم
خدارو شکر الهی شکر