قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    المیرا پناهی گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه ی دوستان هم فرکناسیه خودم🤗

    نمیدونید که چقدر خوشحالم که توی این فضای فرکانسی و در این سطح از ایمان هستم که در این اوضاعی که همه در حال شکایت و اعتراض و غر زدن هستن من مثل قبل آرامش خودم رو حفظ کردم و با تمام قدرت روی فایل های استاد و دوره ی فوق العاده ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها کار میکنم.

    دو سالی هست که دارم روی خودم با فایل های استاد کار میکنم و خیلی دوست داشتم که ببینم واقعا در عمل چقدر نسبت به بقیه ی جامعه متفاوت هستم، و باید بگم که واقعا از آزمونی که خودم دوست داشتم از خودم بگیرم سربلند بیرون اومدم و چقدر به خودم و داشتن استادی مثل استاد عباسمنش افتخار میکنم😃

    وقتی این فایل رو شنیدم خیلی احساس جالبی پیدا کردم چون دقیقا دو روز قبل از آپلود شدن این فایل روی سایت من هم به کسایی که با تهدید تلاش میکردند که من رو هم به جریان به سوی دردسر های بیشتر خودشون بیارن همین جواب استاد رو دادم. و چقدر به خودم افتخار کردم🙂

    وقتی دیدم چقدر همه دارند شکایت میکنند و چقدر فضاشون با اون چیزی که من درش هستم متفاوته سریع اینستاگرامم رو حذف کردم و خودم رو با دوره راهنمای عملی و فایلی که استاد به تازگی روی سایت گذاشتند به نام ترکز بر آنچه میتوانم بهبود دهم بمب باران کردم😁

    چقدر اون تکه ای که استاد گفتند ” اگر میخوای متفاوت از اکثریت جامعه ی ایران نتیجه بگیری باید متفاوت از اکثریت جامعه ی ایران فکر و عمل کنی ” رو دوست دارم. توی این روز ها این جمله رو صدها بار به خودم میگم.

    چقدر این ترکیب رو دوست دارم ” آرامش در پرتوی آگاهی ” . تکرار کردن همین چند کلمه همیشه برام کل قانون رو در سه ثانیه مرور میکنه.

    در شرایطی که همه ی دانشجو ها درحال اعتراض و جنگ هستند من دارم در آرامش کار خودم رو انجام میدم و با امید خدا و با ایمان به قانون سه سال دیگه بعد از تموم شدن کارشناسی ام به امریکا مهاجرت میکنم. میدونم سه سال دیگه که از دانشگاه مورد علاقه ام بورس فول فاند گرفتم برای مقطع ارشد، همه میخوان بگن که چجوری؟ مگه میشه؟ فلان دانشگاه واسه ارشد مگه فول فاند می کنه کسی رو؟ چجوری میشه که حتی یک دلار هم خودت خرج نکردی؟ و…

    ارههه. میشه. چون زمانی که همه درگیر حاشیه ها شده بودند من با تمام قدرت روی کارم تمرکز کردم. چون زمانی که همه داشتند به این و اون و دولت فحش میدادند من داشتم خداوند رو به خاطر قوانین بینظیری که گذاشته شکرگزاری میکردم. چون زمانی که بقیه داشتند تو اینستا وقتشون رو تلف صحبت ها و فایل های بی ارزش میکردند من داشتم کتاب های حوضه ی درسی خودم رو مطالعه میکردم.

    چقدر زندگی شیرینه وقتی قانون رو بلدی حتی زمانی که همه ی شرایط اطرفت دقیقا اونطوری نیست که تو دوست داری.

    چقدر خدا دوست داشتنیه وقتی به عدالت بی نظیرش ایمان داری.

    چقدر قشنگه ♥٭آرامش در پرتوی آگاهی٭♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    محمد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    سلام به استاد عزیزم محمد استم از کشور افغانستان از قوم هزاره و شیعه این را گفتم چون در ای موضوع ربط دارد .و مدت چند سال میشود که با برنامه های شما آشنا شدم، و بسیار کوشش میکنم که از برنامه های شما نتیجه بگیرم و نتیجه گرفتم از یک کاریگر که در ترکیه بودم هیچ برگه هم نداشتم تا حالا که در فرانسه کار میکنم وپاسپورت همه چیز دارم و یک خانه کرایه کردم و غیره که در دوره دوازده قدم روی باورای خود کار میکنم نتایج بیهترتر شود، من وقتی افغانستان بودم یکی از کسانی بودم که هر جمعه در مصلا نماز جمعه میرفتم و در روضه ها گیریه میکردم یعنی از طفریح لذد گزشته بودم تا برای امام حسین گیریه کنم که از نظر آن جامعه در بهشت بروم و امام حسین از ما راضی شود این کار را میکردم از سن ۱۷ تا سن ۲۰ و بعد مسافرت کردم ایران در شهر تهران ، و بنابراین که من هیچ برگه نداشتم یا مشکلات دیگر هیچ روز جمعه من در روضه نمیرفتم برای گیریه کردن جز محرم که در محرم میرفتم حسینیه برای سینه زنی و روضه گوش دادن گیریه کردن، در ایران یک سال ماندم کار کردم و آمدم از راه قاچاق در ترکیه استانبول و در ترکیه هم مدد یک سال بودم و در ترکیه با برنامه شما آشنا شدم فقد از یوتوب و تلگرام استفاده میکردم و نمیفهمیدم که شما سایت دارید و در ترکیه هم قوانین که در برنامه های شما است درک نکرده بودم چون در محرم به سینه زنی و عزاداری میرفتم یک مسجید شیعه بود استانبول زیتونبورونو و مدد یک سال در ترکیه کار کردم و آمدم یونان و در یونان چون من هیچ کس نداشت که از نظر مالی کمک من کند در یونان در فکر شکم سیر شدن بودم و مدد ۹ ماه در یونان بودم و از یونان هم خود را رساندم ایتالیا و بعدش هم آمدم فرانسه، بعد ٨ ماه با سایت شما آشنا شدم و حالا جیدی تر روی باور های خود کار میکنم که این ماه خوب روی باور های خود کار کنم ثروت یک را خریداری میکنم. و استاد یک سال پیش خاهر من در مکتب سیدلشهداه شهید شد در انتحاری و در افغانستان در مدت شش هفت سال میشود که در منطقه شیعه نشین یا منطقه مردم هزاره انتحاری میشود و هفته گزشته روز جمعه هم انتحاری شد بسیار دانش آموزان شهید من چون هیچ خبر را دنبال نمیکردم از کنترول خارج شودم و خبر را دنبال کردم و خیلی احساساتی شودم که در زهن من این بود باید بروم افغانستان از آنها دفاع کنم یا هر چیزی که از دستم بیاید انجام دهم و بعد به یاد حرف شما افتادم که در دوره دوازده قدم بارها گفتی که ما هیچ وقت زندگی کسی را تغیر داده نمیتوانم چی در جهد مثبت و چی در جهد منفی و یک لحظه فکر کردم و با خودم گفتم دلیل این انتحاری که در منطقه شیعه نشین یا مردم هزاره میشود چیست؟ و با خود فکر کردم و به ای نتیجه رسیدم که ما که ما مردم همیشه در محرم در روز جمعه در شب های قدر گیریه و ناله میکنیم و فرکانس بد ارسال میکنیم حتا وقتی من در اطراف زنده گی میکردم کسید آغای کافی را مردم گوش میکرد و گیریه میکرد، و بنابراین دلم آرام شد احساس گناه ازبین رفت چون با خودم گفتم من زنده گی آنهارا تغیر داده نمیتوانم و با خودم گفتم این نتیجه باور های خودم است اگر نه من هم ازون دسته آدم های که هر روز زنده گی شان تلخ میشود بودم. من در این نتیجه رسیدم که ما مردم همیشه وقت با این گیریه و باور غلط جامعه فرکانس بد ارسال میکنیم و اتفاق که روخ میدهد دلیل برای گیریه و ناله از هر در دیوار میاید به سمت ما مردم مهم نیست که مردم هزاره درس خان ترین قشر جامعه افغانستان و زحمتکش ترین قشر جامعه افغانستان است از نظر من که خودم قانون را درک کردم اصلا مهم نیست که ما چقدر زحمت میکشیم مهیم آن فرکانس و باور های ما است که زنده گی مارا رقم میزند. و مردم هزاره فقیر ترین مردم افغانستان است و در صفحات اجتماعی هر کس میگه به هشتک بی پیوندید، چون اینها قانون را درک نکرده و میخاهد از بیرون ما را تغیر بدهد که هرگز این اتفاق نخاهد افتاد تا باورهای مردم هزاره تا فرکانس های این مردم درست نشود هر روز انتحاری بیشتر میشود.استاد عزیزم اگر در این مورید حیس شما گفت یک فایل درست کن تشکر. استاد عزیزم در این چند روز قدم ششم دوره دوازده قدم را شروع کردم خیلی احساس خوب دارم هر روز اتفاق خوب در زنده گی من زیاد میشود هر ماه حساب بانکی ما بیشتر میشود خیلی احساس آرامش دارم تشکر از شما استاد عزیز که یکی از دستان خدا شدید در زنده گی ما و همیشه سپاسگزارم از خداود حالم خوب است در پناه الله باشید استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیز که در یک مسیر حرکت میکنیم❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      خانوم آذین گفته:
      مدت عضویت: 3257 روز

      سلام دوست عزیز و هم فرکانسی.

      تمام کامنتت رو با لهجه ی خودت خوندم و لذت بردم.

      هزار بار بهت آفرین گفتم، هزار بار.

      چقدر از خودگذشتگی کردی

      چقدر مهاجرت کردی

      چقدر از این کشور ب اون کشور و توکل کردی.

      و اینکه گفتی خواهرت شهید شده و الان میتونی ذهنت رو کنترل کنی واقعا خیلی خیلی باید بهت احسنت گفت.

      واقعا داری مثل استاد رفتار میکنی.

      من کلی ازت یاد گرفتم، خیلی ساله از آموزه های استاد استفاده میکنم ،اما فکر میکنم بیشتر اهل گوش دادن بودم تا عمل کردن،

      ولی شما ک تازه شروع کردی زودتر از من ب استاد میرسی.

      اینجور ک شما داری میری،سال دیگه فلوریدا هستی.

      هر خط رو ک خوندم خودم رو جای شما گذاشتم و از خودم پرسیدم اگر من بودم میتونستم؟ و جواب نه بود.

      پس این شجاعت شما رو نشون میده.

      حتما بازم برامون از وضعیت خودت بذار و خوشحالمون کن.

      امیدوارم روز ب روز نعمت های الهی توی زندگیت بباره چون واقعا شجاعت و توکل کردی ب معنای واقعی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محمد محمدی گفته:
        مدت عضویت: 1505 روز

        یک جهان تشکر از محبت شما خانوم آذین و هم فرکانسی عزیز.

        من بسیار یک داستان زنده پر خم پیچ دارم که اگر بنویسم از کجا به کجا رسیدم خیلی وقت نیاز دارد که من متاسفانه وقت ندارم دو سال میشه که فرانسه استم یک سال دو ماه میشود قبولی گرفتم، و همیشه تمرکزم به سمت یادگیری زبان فرانسوی است و فعلا هفته سه روز کار میکنم یک روز درس زبان میرم در هفته دو ساعت آموزش دریوری میرم و در غیر ازین گرفتاری، این ماه یک تصمیم گرفتم که از قدم اول دوره دوازده قدم تا قدم ششم را تمام جلسه را نکته برداری کنم و با صدای خود ضبط کنم چون تا ماه آینده به دوره روانشناسی ثروت یک آماده باشم. من در شمال فرانسه ایالت normandie زنده میکنم چون قانون فرانسه ای قیسم است که هر کس نو در فرانسه پناهنده میشود و شصت میدهد قانون این است که در هر ایالت روان کرد دولت ما اجازه نداریم که نه بگوییم اگر نرویم باز بسیار مرحله پناهنده گی به مشکل میخورد بنابراین من را در شمال فرانسه روان کرد تا کیس پناهنده تکمیل شود و سرنوشت معلوم شود که خوش بختانه من زود قبولی گرفتم اما فعلا منتظر لیسنس موتر استم بخیر دریوری من خلاص شود و امتحان بتم کامیاب شوم تا او وقت باورای خوب بسازم و تصمیم دارم که بروم پاریس چون به گفته استاد اینجاه یک نقطه امن شده برایم اینجه به همه مردم آشنا شدم و همه چیز تکراری شده و به امید الله میروم پاریس قدم میگزارم به ناشناخته ها و هر نتیجه گرفتم با شما هم فرکانسی های عزیزم در اشتراک میگزارم در پناه خدا باشید❤

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    سلام استاد جان

    چقد خوشحالم باز هم صدای و تصویر شما رو میبینم

    استاد چقد عصبی هستی ما ب لطف شما و آموزه های شما اصلن قاطی این مسائل نمیشیم

    اونهایی ک کامنت گزاشتن براتون مطمئنن قوانین جهان درک نکردن و ب قول خودتون ضرر ب خودشون میزنن

    و ب قول شما هیچوقت دستمونو تو اتیش نمیکنیم

    چقد مثال عالی زدین دقیقن اگه جای همین ادمها عوض میشد رفتار هم همینطور

    پس بهتر و بهتر است که ما هیچوقت ب جامعه کار نکنیم

    خداروشکر این موضوع رو میدونم و همیشه در مورد چیزهای مثبت حرف میزنم چیزهای خوب میبینم تا همونا وارد زندگیم بشه نمیگم صد درصد ولی خیلی زیاد این تلاش میکنم

    نمونه کوچیکش سریال زندگی در بهش یا دور امریکا که چقد چقد تو زندگی من تاثیر داشت

    خدارا هزاران بار شکر ب این درجه رسیدم و باور باور کردم همه چی با زهن میشه خلق کرد و میشه با توجه چیزای بهتر همیشه سالم سلامت گوش کرد

    چقد اگهی چقد اگهی داشتچقد بی نظیر بود این فایل استاد شکرگزارم ازتون

    پس شما تونستید ذهن خودتون کنترل کنید مطمئنن ماهم میتونم چقد کنترل ذهن شما عالی و همیشه همیشه قابل تحصین هستن

    با دل جون حرفهای شما رو میفهمیم چون تا الان نتیجه گرفتیم و عمل کردیم

    استاد مشکل مو دارم😂البته که خیلی خیلی خیلی کم شده حتی یادم رفته بود گفتید یادم افتاد

    این که شهر قم هستم و میونه این همه افکار مخرب و هر چی

    خدارا هزاران بار شاکرم که اینقد تونستم روی خودم کار کنم از قانون جهان استفاده کنم و تغبیر کنم

    همین کع این کامنت گزاشتم نشان میده چقد روی خودم کار کردم و تمرکز ب روی زیبایی ها هست

    و از این به بعد بیشتر بیشتر سعی خواهم کرد بر خلاف جامعه باشم

    عاشقانه کامنت میزارم برای شما استاد دوست داشتنی

    چقد دلتنگ زندگی در بهشت هستیم استاد

    عاشقتوننننننننننننننم♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    روح اله گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    بسیار عالی استاد عزیز از این که با تکرار آگاهی ها دائما یادآوری میکنید که جهان بر پایه دو نوع عدل کار میکند عدل نهفته در قوانین و سنت الهی که تغییر ناپذیره و عدل بشری که تحت سیطره بشر هدایت میشه که از زمین تا آسمان تفاوت دارند چقدر زیباست که می توان بر اساس قوانین مشخص شده ای که پروردگار معین کرده زندگی جدید را آفرید و به یگانگی رسید قوانینی همچون تمرکز بر خواسته ها ،پیوستگی در کارها ،احساس عالی ،تغییر بر اساس تکامل و امثالهم که نتیجه متفاوت را رقم خواهد زد …خداوند به شما عمر باعزت عطا کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    بنام خدایی که بشــــــدت کافیست

    سلام

    استاد جان طبیعتا خودتون و همه ما می دونیم بقول شما کسانی که اون درخواست هاورو از شما دارند خودشون از جنس همون آدمایی اند که به قول خودشون باهاشون مشکل دارند. در مورد بحث حجاب با اینکه خودم تو خانواده مذهبی بزرگ شدم و طبیعتا باورهام از همین جنس بود فقط یه مثال میزنم خودتون متوجه میشید چند سال پیش دامادمون اومده بود خونمون و من اون لحظه روسری سرم نبود چنان عذاب وجدانی سراغم اومد که رفتم تو اتاق شروع کردم گریه کردن😐😂 ولی همین زینب وقتی شروع کردم روی خودم کار کردن نه همه خانواده و اطرافیانم بلکه به طور مشخص خود من به جاهایی هدایت شدم دقیقا مثل همین موضوع دوست استاد که خونه شون منطقه ۲۲ تهران هست که خانما تعداد قابل توجهی روسری نزدن و کنار دوست شون همسرشون یا هر کسی دیگه براحتی در خال رفت و امد بودن البته که پلیس هم هست و کاری شون نداره؛ همه اینا زمانی بهشون هدایت شدم که روی خودم کار کردم و الانم تو شرایط حال حاضر و به قول استاد مثل همیشه برهه حساس کنونی الان😕 البته که سخت هست ولی سعی میکنم هر روز بیشتر کنترل ذهنم رو به دست بگیرم و تمرکز کنم روی زیبایی هایی که انصافا وقتی روی خودم شروع کردم کار کردن و خـــــــیلی مهمترش ادامه دادن این روند باعث شد به زیبایی های بیشتری هدایت بشم که بقول استاد زیبایی هایی که من فقط این سه سال داشتم برابر با کل زیبایی های سالهای قبل زندگیم بود

    خدایا شــــــکرت که اینجام و روی خودم کار میکنم

    استاد عزیزم بـــــــی نهایت از شما برای آماده کردن این فایل سپاسگزارم

    خــــــــدایا شکرت که براحتی میتونیم نوش جون کنیم بی نهایت نعمت های این دنیا به شرط خواستن و ایمان داشتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  6. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2992 روز

    سلام به استاد عزیزم

    استاد یادته گفتی خدا قبل از طوفان ، نوح را مهیا کرد ؟ من دقیقا حس میکنم برای مواجه شدن با این شرایط از قبل مهیا بودم . فهمیدم این چند سالی که در این سایت بودم و فرصت هام را برای گوش کردن به فایل ها شکار میکردم ، نتیجه ش شده این آدمی که الان جبهه نمیگیره ، آرومه ، خیالش راحته و با پایین و بالا شدن جامعه ، پایین و بالا نمیشه . من حتی با آدم ها مبارزه کلامی هم نمیکنم حتی نظر بهتر از نظر اونها را هم نمیگم . هفته پیش هم که مسافرت بودم و اتفاقا کرج بودم و در دل شلوغی بودیم طوری بودم که هیچکس نمیدونست موضع من چیه . چون نه بحث میکردم نه جانبداری از شخص یا گروهی خاص .

    و عجیب این حس را دارم که همه چیز به نفعم میشه .

    استاد مدتها بود صدایی از درونم میگفت اینستاگرام را برای کسب و کارت انتخاب نکن و تمرکز روی پیجت نذار ولی من خیلی مقاومت داشتم و با خودم میگفتم پس چجوری دیده بشم . آخه من توی خونه خودم کار میکنم . میدونم که باید به خدا توکل می‌کرد و خداوند برام کافی بود ولی در عمل نمیتونستم خدا را کافی بدونم و من هیچ نیرویی در صفحه اینستاگرام خودم هیچوقت ندیدم که منو یاری کنه و حس می کردم دارم دنبال پول میدوم و نتیجه هم نمی گیرم . و حالا که میبینم با قطع اینترنت یک سری ها له شدند و پیج هاشون نابود شد و حتی کارمند هاشونو اخراج کردند تازه میفهمم که چرا اون صدا بمن میگفت تمرکز روی اینستاگرام نگذارم . خیلی دلم می خواد ایمان بیارم به خدایی که رزق و روزی جنین را در دل مادرش بهش میرسونه . خیلی دلم می خواد باور کنم و درک کنم اون خدایی را که از من انتظار دویدن و زجر کشیدن نداره و انتظارش اینه که فقط به خودش ایمان بیارم . خیلی دلم می خواد به حسبی الله ایمان بیارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      امیرحسین خواجوی گفته:
      مدت عضویت: 1746 روز

      سلام با خانم اندیشه.

      موضوعی که بهش اشاره کردید خیلی نزدیک به شرایطی هست که من دارم طی میکنم.

      دقیقا 9 ماه پیش بود که در دوره 12 قدم و قدم 5 استاد گفتن که بچه ها در کسب و کارتون تخصص تونو بیشتر کنید.

      خب من کارم پوشاک هست و اون موقع در اینستاگرام به صورت تمرکزی کار میکردم.

      با خودم فکر کردم که یعنی من چطور در کارم تخصص خودمو بیشتر کنم؟

      یهو این ایده به ذهنم اومد که برو کسب و کارت رو در بستر سایت فراهم کن یعنی از طریق سایت مردم بیان خرید کنن.

      بعد من از الله هدایت خواستم و الله منو هدایت کرد.

      چطور منو هدایت کرد؟ الان میگم.

      ازش خواستم که الله اگه داشتن سایت به نفعم هست یه نشونه بهم بده.

      من فرداش رفتم پیاده روی در یکی از مناطق گرون تهران.

      در طی پیاده روی کردن دیدم روی تیر برق نوشته اموزش طراحی سایت. به خودم گفتم اینم هدایت الله.

      رفتم جلوتر باز دیدم رو درخت کاغذ چسبوندن : اموزش طراحی سایت.

      دیگه مطمعن شدم که این نشونه هست و من جوابم رو از الله گرفتم

      از الله سپاس گذاری کردم و رفتم دوره طراحی سایت شرکت کردم و اینطوری مهارت رو گسترش دادم.

      الان که 9 ماه از اون قضیه میگذره دارم درک میکنم که الله توی قران میگه: کسانی که وقتی هدایتی از جانب ما میرسه نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند یعنی چی.

      من اون موقع فقط منبع درامدم اینستاگرام بود.

      الان که اینستاگرام فیلتر شده اگر سایت نداشتم به قول شما له میشدم.

      خداروشکر که داره هر لحظه هدایتم میکنه و همه رو داره هدایت میکنه.

      کیا رو هدایت می کنه؟

      کسانی که با الله ایمان داشته باشند.

      خدراوشکر سایتمم داره رشد میکنه و من دوباره به فکر گسترش مهارتم در سایت شدم و دوباره تو یه دوره دیگه ثبت نام کردم که باز گسترش بدم خودم رو.

      وقتی که همه داشتند اعتراض میکردند من داشتند مقاله مینوشتم واسه سایتم.

      خداروشکر.

      در پناه الله یکتا شاد باشید. خوشبخت باشید. ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا و اخرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2992 روز

        سلام آقای خواجوی

        واقعا درسته . خداوند به بینهایت طریق هدایت میکنه . من نقاشی روی چوب انجام میدم و البته این سبک نقاشی را روی خیلی از سطوح میتونم انجام بدم ولی فعلا گرایشم به چوبه . گاهی یه کار کوچیک کادو میدم و طرف خوشش میاد و علاوه بر اینکه سفارش های دیگه میده منو به افراد دیگری هم معرفی میکنه و اینطوری کار من را خداوند در زمین و بین آدم‌ها گسترش میده . این در حالیه که وقتی در اینستاگرام تلاش میکردم خودم می‌فهمیدم که دارم آب در هاون میکوبم . منظورم این نیست که شبکه های اجتماعی بد هستند . منظور اینکه برای شخص من مناسب نبودند.

        با آرزوی بهترین ها برای شما دوست عزیز . امیدوارم هر لحظه موفقتر باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        محمد سوری گفته:
        مدت عضویت: 1752 روز

        سلام دوست عزیز و هم فرکانسی

        ممنون از اشتراک این الهام و هدایت زندگی تون

        به قول استاد همواره خداوند ما را هدایت می کند ولی نه به سمتی که خودش می خواد بلکه به سمت چیزهایی که ما میخواهیم و این شیرین ترین درک از عدل خداوند و هادی بودن اوست.

        همیشه موفق و برقرار باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    شهرام گفته:
    مدت عضویت: 2716 روز

    (پریناز)

    سلام و درود خدا بر شما استادم که اصلا معجزه میکنین با حرف هاتون مثل همیشه برای شاگرداتون💫

    اول از همه بگم که با پروفایل همسرم دارم مینویسم چون ما دوتایی باهم کار میکنیم و فایل هارو خریداری میکنیم.

    از کجا بگم و چطور بگم استاد که از وقتی یاد گرفتم اعراض کردن رو چه پاداش هایی که نگرفتم از خدا.

    حدود ۲-۳ سال پیش در ارتباط با این شرایط فعلی روسری من برای چند ثانیه از سرم افتاد توی خیابون و ماشین رو خوابوندن برای چند هفته و چقدر مراحل اداری طولانی طی شد.یادمه دم غروب بود ماشین رو خوابوندن و ما بعدش عمدا رفتیم بدون ماشین پیاده روی و بستنی خوردن و لذت بردن از شرایط فعلی و توجه به زیبایی های همون خیابون و جالبیش این بود بهم میگفتیم چه خوب شد پیاده روی میکنیم کلی مغازه جدید و خوشگل میبینیم که با ماشین که بودیم اصلا ندیده بودیم و این بود آموزه هایی که از شما داشتیم تا توی شرایط سخت کنترل ذهن کنیم.همون روزا بود که استاد اتفاقا شما فایل دادین که اینترنت ها قطع شده بود ایران و گفتین اگر نمیخواین مگر زمین خدا گسترده نیست برای مهاجرت؟و من و همسرم تصمیم جدی گرفتیم برای مهاجرت و ترک جایی که همه میگفتن وطنه ولی ما میگفتیم اینا مرزبندی هستش که آدما کردن.وطن ما میتونه هرنقطه از این جهان باشه که توش آرامش داشته باشیم.استاد حتی زمانی که داشتیم کارای ترخیص ماشین رو میکردیم همسرم بهم میگفت پریناز مبادا ذهنت رو بهم بریزی ما همین الانشم حتی اگه این ماشین رو ندن پول صفر همین ماشین رو توی حساب مون داریم پس نگرانی برای ما بی معناست.اون روزا روزایی بودن که داشتیم روانشناسی ثروت ۱ رو با قدرت کار می کردیم و از زمین و زمان برامون پول می بارید استاد که الان تعریف میکنم بغض میکنم برای مایی که از زیر صفر ازدواج کردیم و هیچ ارث و کمک مالی از خانواده ها نداشتیم.خلاصه که ماشین ترخیص شد و شروع کردیم به انجام روال اداری و کارای مهاجرت مون.توی کمتر از یک ماه تمام وسایل منزل رو فروختم دوتا ماشین رو همسرم فروخت و خداحافظی کردیم و خارج شدیم از ایران.الان دومین سالی هستش که مهاجرت کردیم و به لطف خدا هم خونه خریدیم و هم ماشین خوب زیر پامونه اما اینم بگم توی این روزا که همه به من اعتراض میکنن چرا همراه نیستی چرا هیچ واکنشی نشون نمیدی من فروشم خوبه و به فکر ارتقا ماشین هستم.استاد من و همسرم این روزا همش از فراوانی صحبت میکنیم میریم جاهای زیبا رو میبینیم و توجه مون رو میزاریم روی زیبایی های این جهان.دوستان اینو بدونین که قانون هیچ وقت مسیرش نه عوض میشه و نه کج میشه به سمت ما.ماییم که باید مو به مو قانون رو رعایت کنیم.راستی استاد قبل اینکه شما قانون سلامتی رو بزارین روی سایت من از خدا هدایت خواسته بودم و دقیقا از پارسال با این قانون بدن به یاری خدا آشنا شدم و حدود ۲۰ کیلو کم کردم.وقتی فایل شمارو دیدم گفتم الله اکبر که وقتی من از ته دل از خدای مهربانم یاری خواستم قبل این فایل حتی منو هدایت کرد به چیزی که میخواستم.در پایان میگم یاد گرفتم به هرچی بی توجهی کنم اعراض کنم خودش از زندگیم میره بیرون بدون هیچ تلاش و جنگ و جدلی.من بین اعضای خانواده ام تنها کسی هستم که خودم رو کشیدم کنار و دارم اعراض میکنم و از همه طرف میشنوم چرا بی غیرتی چرا هیچ واکنشی نشون نمیدی اما من به خودم میگم پریناز تو رفتی از اون کشور که توجهت رو از اون شرایط برداری حالا با فرسنگ ها فاصله اگه به مشگلات و شرایط ایران مجدد توجه کنی خدا تورو برمیگردونه دقیقا به همون شرایط مجددا پس بی توجه به اطرافم فقط از مسیرم لذت میبرم و هر روز صبح که از‌ خواب بیدار میشم میگم خدایا تو عادل ترینی من ایمان دارم🌈

    استاد جان سپاس فراوان برای این وقتی که لطف کردین گذاشتین برامون و به ما شاگرداتون فهموندین که مسیرمون کاملا درست داره طی میشه✌️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    پوریاکاتبی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    بنام خدای خالق و هدایتگرم سلام خدمت شما استاد عزیز چقدر این فایل جدای از دلیلی که شما بخاطرش این ویدیو رو گرفتین به درد این روزهای من خورد که حتمن در ادامه بهتون میگم

    اول از همه میخواستم بخودم یادآوری کنم که قانون جهان هستی چیه؟

    قانون اینه که حال خوب مساوی است با اتفاق خوب،،،،،چیزی که خدا به وضوح در قرآنش میگه “بما کَسبت َایدیم، بما قدمت اَیدیهم”

    یعنی شما بواسطه چیزهایی که از پیش فرستادین ازهمان جنس بشما داده میشود

    دوستان گلم جهان یک سیستم و فاقد احساس و حس دلسوزیه یعنی نمیاد پیش خودش بگه آخی این بنده خدا ناراحت ،عصبیه،غمگین بزار یه اتفاق خوب براش رقم بزنیم این احوالاتشو بشوره ببره

    سیستم چی میگه؟میگه توالان داری به چی توجه میکنی؟تمرکزت رو چه موضوعیه؟آهان پس حالا که داری رو این تمرکز میکنی یعنی اون اتفاق رو میخوای و به واسطه اون چیزی که خودت ازقبل با افکارت با توجهت به سیستم فرستادی(آیه قرآن، بماکسبت ایدیهم،بما قدمت ایدیهم)به تو داده میشود

    یه مثال از زندگی خودم بزنم خیلی فکر کنم درخور این بحث باشه

    من تو یکی از شهرستان های اطراف تهران مغازه داشتم کل کسبه اونجا اعتراض داشتن که اینجا کاسب ها دارن زیرفروشی میکنن (باسود خیلی کم)بازار رو خراب کردن ،پس ماهم مجبوریم قیمت بیاریم پایین تا بتونیم بفروشیم و کاسبی بچرخه،این اتفاق روی من هم تاثیر گذاشت با اینکه چندوقتی بود با سایت شماهم آشنا شده بودم خلاصه ماهم باور غلط اون محیط رو بخودمون القا کردیم و استاد عزیز چشمتون روز بد نبینه من دو ماه با زجر کامل یعنی میگم زجر یه چیزی فوق ماورای زجر یعنی😂 من به مشتری قیمت خرید و نشون میدادم بعد میگفتم مثلا ۲۰هزار دارم ازت خیر میگیرم باز شروع میکرد به چونه زدن یعنی دوس داشتم فقط فریاد بزنم که چرا نمیفهمی دارم قیمت خریدمو بهت نشون میدم

    تا اینکه یه روز شما راجب باور ثروت یه فایل گذاشتین جوری روی من اثر گذاشت که گفتم شده باشه کل اجناسم یک سال توی مغازم بمونه ولی دیگ این باور کسبه های اینجا رو نمیکنم توی مغزم و از همون لحظه که توجهم رو از محیط برداشتم و کاری نداشتم که همسایه بغلیم چجوری میفروشه چه قیمتی میده و فقط فقط توجهم رو روی خودم و باورهای مثبت درست گذاشتم نه تنها درآمدم بیشتر شد بلکه با استمرارش هدایت شدم به یه محیط جدید تر و الان که کامنت گذاشتم حدود ۲۰ روز که مهاجرت کردم و مغازم رو آوردم تو یکی از منطقه های خوب تهران

    خداروشکر واقعا همه چیز ذهن، باور و کنترل ورودیه و اگه به این سه تا موضوع شک و تردید نکنی اعمالی رو انجام خواهی داد که زندگیت رو دگرگون میکنه

    ممنونم استاد عزیز که این فایل زیبا رو گذاشتین و برای تمام دوستان خوبم توی این سایت آرزوی روزهای خوب شاد و پر روزی دارم ارادتمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  9. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1228 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    سلام…

    بازهم داشتم تو شک و دودلی دست و پا میزدم که این فایل که نشانه ی امروزم بود مسیر رو برام روشنتر کرد…تقریبا دوهفته ای میشه که درخواست طلاق دادم…تو این یکسال اخیری که دارم فایل های استاد رو گوش میدم تمام سعیم این بوده که تمرکزم روی نکات مثبت همسرم باشه…با اینکه اعتراف میکنم که همیشه موفق نبودم ولی به اندازه ای تونستم رو خودم کار کنم که هیچ احساس بدی نسبت به همسرم نداشته باشم و حتی خیلی هم دوستش دارم…اما با توجه به قانون و اگاهی هایی دریافت کردم فهمیدم که مسیر ما از هم جداست …نه به این دلیل که همسرم ادم بدیه یا من ادم بدیم…نه …ما نگاهمون …اهدافمون ..خواسته هامون کاملا باهم متفاوته…

    دیروز وقتی خونواده ی همسرم و خونواده ی خودم متوجه شدن که ما میخوایم از هم جدا شیم همه باهم بسیج شدن که به من ثابت کنن که تو اشتباه میکنی …و مقصر تویی…و من هم توی اون شرایط کنترل ذهنم رو کامل از دست دادم و هی سعی داشتم دلیل طلاقم رو بهشون توضیح بدم و قانعشون کنم…با اینکه بارها تو خلوت و تنهایی خودم با خودم مرور کرده بودم همسرم اصلااا و ابدا مقصر نیست…و ادم بدی نیست وفقط مسیر ما از هم متفاوته ولی دیروز سعی داشتم با مقصر نشون دادن همسرم و کوتاهی هایی که در حقم کرده بقیه رو مجاب کنم که دلیلم محکم و منطقیه برای طلاق و همینطور همسرم سعی داشت که منو مقصر تمام اتفاقات نشون بده …..و در اخر نه تنها مجاب نشدن بلکه همه ی کاسه کوزه ها سر من شکست…

    و چون همه با هم یکپارچه اعتقادشون این بود که مقصر منم و این منم که اشتباه کردم…

    اینقدر همه بهم توپیدن که وقتی به خودم اومدم دیدم سرشارم از احساس گناه و عذاب وجدان و دیدم که منم همرنگ جماعت شدمو خودم دارم خودمو سرزنش میکنم و خودم رو مقصر میدونم…از دیشب با خدا حرف میزدم که خدایا من چندین ماهه تو خلوت تو ارامش همه چی رو بالا پایین کردم هدایت خواستم نشونه خواستم تا به این تصمیم رسیدم پس چرا این اتفاق افتاد؟

    وقتی این فایل که نشونه ی امروزم بود رو گوش دادم رسیدم به اون قسمتی ‌که استاد گفتن خداوند به موسی الهام کرد که با زبان نرم با فرعون سخن بگو…نه اینکه بجنگی …برو بهش بگو ما میخوایم بریم فقط همین…شما بمونید اینجا هر کاری دوست دارید بکنید ما از اینجا میریم…فرعون هم گفت که ما نمیذاریم از اینجا برید…

    واقعا انگار خدا این قسمت رو به استاد الهام کرده بود که جواب سوال من باشه…

    که اگر من گفتم طلاق اگر من گفتم میخوام جداشم قرار نیست همه بامن موافقت کنن همه منو تایید کنن..اما موافقت نکردن اونها دلیل بر این نیست که تصمیم من اشتباهه…همونطور که تصمیم موسی اشتباه نبود…من باید روی خواسته ام بمونم نه اینکه چون همه باهم مخالف مسیر منن پس حتما اونان که درست میگن…چون تعدادشون بیشتره…

    نه من باید روی خواسته ام و مسیرم بمونم خداوند قطعا راه ها رو برام باز میکنه…

    لایق بهترینهایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  10. -
    بهناز مجیری گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان که از زمانی که شرک را کنار گذاشتم و مستقیما” از خودش کمک خواستم یکی یکی پرده های تاریک ذهنم شروع به فرو پاشی نموده و کم کم قادر به درک انوار هدایت الهی شدم که همیشه وجود داشته ولی من قادر به دریافتش نبودم البته الان هم به اندازه ای که روی خودم کار کردم ظرفم بزرگتر شده و ذهنم بازتر شده است ( به قول استاد عزیزم در حال طی کردن تکامل ام هستم ). من دیشب فایل “قانون تغییر ناخواسته ها” را دانلود کرده بودم و چون همیشه مشتاق گوش دادن آموزش های جدید استاد هستم امروز صبح این فایل را گوش کردم و متوجه ارتباطش با پرسش های ذهنم در مورد حوادث اخیر شدم و با آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم متوجه شدم که درسم را خوب یاد گرفتم این فایل دقیقا” متمم جلسه ششم قدم هفتم دوره دوازده قدم است . لازم به ذکر است اولین دوره ای که من از آموزش های استاد تهیه کردم دوره دوازده قدم بود که دوسال کامل زمان برد تا توانستم تمام جلسات را ببینم و مطالب آن را یاد بگیرم هرچند ظرفتیم کم بود و هنوز اول راه بودم ولی خیلی نتایج خوب گرفتم و کلا” آدم دیگری شدم که انشاالله به مرور در مورد آن خواهم نوشت . البته من تمام دوره های استاد را تهیه کردم ولی برای من دوره دوازده قدم چیز دیگری است و برای همین تصمیم گرفتم هر سال دوره دوازده قدم را دوره کنم ، هرچند مثل بار اول فرصت ندارم فیلم های آموزشی را ببینم و یادداشت برداری کنم ولی این بار با تغییر فرکانسم و بالاتر رفتن مدارم ، مطالب این فایل ها را بهتر درک می کنم و با گوش کردن به فایل های صوتی ( تقریبا” هر روز و بعضی جلسات چندین بار ! ) باز هم تاثیر شگفت انگیز آن را در زندگی ام مشاهده می کنم . دیشب هم طبق روال در حالی که داشتم جلسه ششم قدم هفتم را گوش می کردم دریافتم به طرز عجیبی این آگاهی ها با حوادث اخیر مرتبط است به همین منظور تصمیم گرفتم صبح یک بار دیگه این جلسه را گوش کنم تا متوجه بشم موضع درستی را در پیش گرفته ام یا خیر ؟ ولی قبل از آن حس کنجکاوی من باعث شد (همانطوری که در ابتدای متن گفتم ) اول فایل “قانون تغییر ناخواسته ها ” را گوش کنم اصلا” شوکه شدم از ارتباط عجیب این دو فایل به همدیگر و هدایت من به سمت گوش کردن آنها و همزمانی حوادث اخیر و سوالات ذهن من و پاسخ هایی که در این دو فایل بود !

    من طبق برداشتم از آموزش های استاد در این سه سال که افتخار شاگردی ایشان را دارم سعی می کنم ذهنم را مدیریت کنم و با برداشتن تمرکزم از مسائل ناخوشایند که الان تا حدودی قادر به تشخیص آنها هستم و توجه به مسائل دیگر مثلا” توجه به کارم و چالش های آن ، مرتب کردن کمدهای خانه و امتحان شیوه های جدید آشپزی و … ذهنم را از آشفتگی به دور دارم و روح و جسمم را در آرامش و سلامتی نگه دارم . البته هر وقت توجهم به حوادث اخیر جلب میشه از خدا می خواهم که خودش به تدبیر خودش همه چیز را درست کند ولی توجهم را روی این مسائل نمی گذارم هر چند برچسب بی تفاوتی بخورم ولی سعی می کنم ذهنم را کنترل کنم که با توجه به این مسائل ، موارد ی از جنس آن را وارد زندگی ام نکنم ( به قول استاد با هرچیزی که مقابله می کنی بیشتر آن را به سمت خودت می کشانی ) من نزدیک دو سال است که دیگر تلویزیون تماشا نمی کنم و از مدتها قبل از دنبال کردن اخبار چه در تلویزیون و چه در شبکه های اجتماعی دوری می کنم . الان هم خدا را شکر حالم هم بسیار خوب است و بیشتر روی اهداف و برنامه های خودم تمرکز می کنم این دیدگاه را نوشتم که هم برای خودم و هم دوستان هم فرکانسی عزیزم یادآور بشه که وقتی از خدا هدایت بطلبی از بهترین را ه ها ما را هدایت می کند همانطوری که من را با جلسه ششم قدم هفتم هدایت نمود و هم اینکه مطالبی را که آموزش می بینیم در زندگی مان به کار بگیریم و روی خودمان کار کنیم و به آموخته هایمان عمل کنیم تا نتایج شگفت انگیز آن را در زندگی مان ببینیم . در آخر عرایضم از استاد عزیزم تشکر می کنم که لحظه به لحظه بیشتر مطمئن می شوم که بهترین استادها را انتخاب کردم و در راه درستی قدم نهاده ام .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: