قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرهاد مصلی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    سلام

    خدمت استاد عزیزم ❤ و مریم جان 🌹 و دوستان همفرکانسی ام

    💫درک صحیح این موضوع که دسترسی فرکانسی مهمه نه فیزیک و جغرافیا

    💫نگاه سیستمی به خداوند

    💫 درک کامل و دقیق ظلم در قرآن

    💫 یادگیری چهار عمل اصلی ریاضی بارها مثال زدید 😉👌

    💫 درک کامل اعراض که در جلسه قرآنی قدم هشتم کامل توضیح دادید

    استاد عزیز در قدم هفتم جلسه اول در مورد

    مدارها شما فرمودید:

    💫 دو تا سوال از خودمون بپرسیم و بریم در موردش تحقیق کنیم

    💫چرا هیچ پیامبری شروع کننده جنگ نبود؟

    💫چرا هیچ پیامبر اصلی داخل قرآن اسمش آمده شهید یا کشته نشده ؟

    و در مورد حضرت یونس داخل شکم نهنگ افتاد آن از خدا در خواست کرده بود برای ملتم عذاب بفرست چون خودش وارد مدار نازیبایها و درگیری خودش گرفتار عذاب شد

    💫من فایل جلسه یکم قدم هفتم بالای هزار بار گوش دادم در مورد مدارهاست فوق العاده است

    💫استاد جان یکی از بهترینها چیز برای کنترل ورودی بارها خودتون تاکید کردید خواندن کامنتهای سایت است .

    💫و از همینجا یک تشکر ویژه از مریم جان 🌹

    💫بابت متن ها در معرفی ابتدا جلسات

    دوره دوازده قدم نوشته خواندن این مطالب بهترین ورودی است که خلاصه و نکات کلیدی آن جلسه را بیان می کند.🌹🙏

    💫استاد جان شما در قدم هشتم جلسه پنجم فرمودید این فایل برای زمانی است اوضاع سخته و نمی توانید ذهنتون را کنترل کنید بارها و بارها گوش بدید شما برای شرایط

    اوضاع سخت میشه هم فایل درست کردید

    چگونه ذهنمون را کنترل کنیم .🙏🌹

    (کلید واژه اش علی بی غم😉👌 )

    💫فقط کاری ما باید انجام بدیم اینه که به جای چرخیدن تو شبکه های اجتماعی و چرندیاتی که مابقی جامعه گوش میدهند و مطالب ناخواسته توجه می کنند بیایم سایت کامنت بخوانیم و فایلها دوره ها را گوش بدیم همین کار ساده بارها شما گفتید و چون ما انسان هستیم و از کلمه نسیان و فراموشی می آید فراموش کردیم خواندن کامنتهای و گوش دادن به فایلها و نوشتن عمل کردن به آنها تو مداری قرار می گیری که نازیبایها بهت دسترسی ندارند و خود به خود وارد مدار صدق به الحسنی میشوی

    استاد عاشقتم💯❤🌹💫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      سلام دوست ثروتمندم

      کامنتتون بسیار عالی بود،من خودم دارم دوره دوازده قدم رو کار میکنم ،تازه قدم چهارم هستم ولی شما از قدم های ۷و۸ نوشتی . من همینجوریش عجله دارم زودی پیشرفت کنم با این کامنت شما اشتیاقم بیشتر شد 😂😂

      ان شاالله همیشه سلامت و شادکام و موفق باشید.خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر موفقیت های شما.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    علی روحی ۱۱۰ گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    ❤️☝️هو☝️❤️

    سلام بر برادر بزرگم، استاد عزیزم،

    خداوند رحمان رو شاکرم که منو هدایت کرد به برنامه های شما و سایت شما و این مسیر زیبا،،

    🌹 الحمدالله رب العالمین 🌹

    استاد، من ۲۰روزه که توی این شرایط، سکوت اختیار کردم و هیچ صحبتی نکردم، ولی این فایل منو مجبور کرد که این کامنت رو بزارم، و میدونم که این دیدگاه من، با دیدگاه ۹۹،۹درصد جامعه متفاوته، حتی میخوام بگم که میدونم خیلی از بچه های سایت که با هم دیدگاههای مشترک زیادی داریم،شاید با این دیدگاه مخالف باشند، ولی من یاد گرفتم وقتی دارم از یک مسیر و فرکانس نتیجه میگیرم، تمام تمرکزم رو روی همون مسیر بزارم و با احترام زیاد و عشق فراوان به دیگران، اصلا و ابدا برام مهم نیست که اونا چه فکری در مورد من میکنند،

    من قبلاً هم گفتم ولی مجبورم دوباره عرض کنم که من ۳۸سالمه و به لطف خدا ۲تا فرزند گل دارم و شغلم هم تعمیر و سرویس یکی از وسایل آشپزخونه س،

    تقریباً در تمامی نقاط تهران،مشتری دارم ،ممکنه در یک روز به ۴گوشه ی تهران برم و کار انجام بدم

    استاد من همه مدل مشتری یی دارم

    حزب اللهی،بی دین،با دین، اصولگرا، اصلاح طلب، شاه دوست و………………..

    از میلیاردرهای شمال شهر، تا کارگران جنوب شهر،

    میخوام بگم همه مدل ارتباطاتی دارم توی کارم و زندگیم،

    اما……

    من یاد گرفتم دوربینام رو خودم باشه،

    قبل ترها،که هنوز خام تر بودم، ممکن بود تحت تأثیر قرار بگیرم، ولی الان خیلی خیلی خیلی کمتر، تقریباً نزدیک به صفر

    البته یه وقتایی نجواها میان سراغم، ولی دیگه یاد گرفتم که سریع ریشه یابی کنم و کلا، لاین فکرمو عوض کنم و نزارم بر من مسلط بشه

    توی این روزای اخیر که میرفتم منازل مشتری ها، اکثرا شاکی بودن، جالبه همه شاکی هستن، چه موافقان چه مخالفان،

    یعنی همه شاکی هستن،

    بعضی اوقات نیمساعت برای من از مشکلات میگفتن، ولی من تمرکزم روی کار خودم بود و یه لبخندی میزدم و بازم میرفتم سراغ کارم

    بعضی وقتها،مشتری میگفت که: آره این فلان فلان شده ها دیشب زدن فلانی رو کشتند یا ……..

    بعد من جوابی نمیدادم یا برای اینکه ناراحت نشن میگفتم: عجب، من اطلاع نداشتم

    جالب تر اینکه شاکی تر میشدن و میگفتن مگه اخبار نمیبینی؟

    میگفتم یک ساله ندیدم😄😄😄و از هیچی خبری ندارم

    اونایی شون که یه کمی منصف و عاقل بودن، بعد از چند دقیقه میگفتن : البته خوب کاری میکنی علی آقا، ما هم اشتباه میکنیم میبینیم،

    حالا نکته ی مهم اینجا بود که اینجاها نجوا میومد سراغ من که علی، الان وقتشه از قانون بگی و طرف رو نصیحت کنی که این راهش نیست و …….

    بعد بلافاصله یاد تجربه های ناموفق از گذشته میفتادم که چقدر سعی در تغییر دیدگاه دیگران داشتم و به بن بست میخوردم، بنابر این خودم رو کنترل میکردم و هیچی نمیگفتم،

    تنها جمله ای بیش از ۱۰۰۰بار توی این ۲۰روزه گفتم این بوده:

    👈درست میشه انشاءالله ، خدا بزرگه👉

    خلاصه داستانی داشتیم استاد😄

    و اما نکته ای که میخوام بهش اشاره کنم اینه که من خودم از همه داغون تر بودم در گذشته،

    من وقتی صبح از خواب پا میشدم اول میرفتم سراغ کانال های خبر فوری یا خبر مهم یا فلان خبرگذاری یا اخبار حوادث و قیمت دلار و …..

    انقدر این کارهارو کردم که ۳سال پیش کارم به افسردگی و ناراحتی اعصاب کشید و روزی ۱۲تا قرص میخوردم،

    ولی از وقتی که دیگه عاجز شدم و از خداوند خواستم کمکم کنه، کم کم هدایت ها شروع شد و من پله پله بهتر شدم و الانم ۲ساله یه دونه قرص هم نخوردم و شاد و سرحال و میزون و درجه یک هستم،. الهی شکر

    این مسایل شخصی خودم رو دارم مینویسم به این خاطر که پیامی باشه برای بچه های جوان تر که هواسشون به کار خودشون باشه و مسیرهای اشتباهی رو که من رفتم اونا نرن،

    استاد، ما بیش از یکساله:

    ۱, تلویزیون و خصوصا اخبار رو در خونه مون نداریم

    اصلا و ابدا

    مگر برنامه ی شادی مثل خندوانه و بعضی اوقات کارتن برای بچه ها

    تقریباً ۹۵درصد کمتر از گذشته

    ۲,تمرکزمون روی نکات مثبت هست و نعمت هایی که داریم

    ۳,بعضی از روزها ۴نفری میشینیم و شاید یکی ۲ساعت در مورد نعمت هایی که خداوند به ما داده صحبت میکنیم

    ۴,در مورد قانون تکامل بحث میکنیم

    ۵،در مورد تغییر خودمون و اینکه چیکار کنیم یک قدم از دیروز بهتر بشیم

    و……………..

    من میدونم الان یک سری از دوستان میگن که باباجون، هموطن هات دارن میمیرن کف خیابون، تو داری رو خودت کار میکنی؟

    برات مهم نیست دختر مردم رو کشتن؟

    فقر، گرونی، و ……….

    پس تو خیلی بی غیرتی که این مسایل برات مهم نیست،

    خب ایرادی نداره،

    منم یه جوابی میدم با احترام:

    میگم شما راه خودتونو برید، منم راه خودمو،

    شماها هم اگر مثل من افسردگی بگیرید و ۶ماه تموم گریه کنید، متوجه عملکرد من میشید

    من خودم دختر ۱۴ساله دارم

    اون شبی که فهمیدم این دختر عزیز به رحمت خدا رفته، تا صبح نجواها ولم نمیکردن، اصلا تا صبح نخوابیدم ، ولی فرداش خودم رو ریکاوری کردم و کاملا رها شدم

    نه اینکه بی غیرت باشم، نه

    من یاد گرفتم باید ذهنم رو کنترل کنم

    من باید دوربینام فقط رو خودم باشه

    من یاد گرفتم اگر میخوام پیشرفت کنم و خانواده م در ارامش و آسایش باشند، اول باید حال خودم خوب باشه، اول باید خودم رو تنظیم فرمون کنم، اگه فرمونم(ذهنم) بکشه به چپ و راست، آخرش میفتم توی دره، هرچند ممکنه الان خیلی مشخص نباشه ، ولی کم کم میرم سمت خاکی و بعدش پنچر میشم و کنترل فرمون از دستم خارج میشه و پرت میشم توی دره

    من یاد گرفتم آدم عاقل، همون اول فرمون رو تنظیم میکنه که آخرش نیفته ته دره

    استاد،

    در تمامی این شبها که تظاهرات بود و اینترنت قطع بود و من هم مجبور بودم شبها زودتر بیام خونه،

    من شروع کردم فایلهای ۱۲قدم رو از اول تا الان که قدم ۸ هستم، دوباره و سه باره دیدم،

    کلی مطلب جدید یاد گرفتم که قبلاً اصلا به گوشم نخورده بود، با این که بارها دیده بودم

    من یاد گرفتم که وقتی دیگران مشغول شلوغی ها هستند و جامعه متشنج هست، این بهترین فرصت برای رشد منه، اگر روی خودم کار کنم

    من یاد گرفتم هیچ کسی زورش بیشتر از حضرت رحمان نیست، بنابراین کارم رو به خدای خودم واگذار میکنم

    من یاد گرفتم هیچ قدرتی و هیچ دولتی و هیچ شاهی، توان نداره که بخواد منو خوشبخت کنه یا بد بخت، این خدای منه که قدرت داره و منو هدایت میکنه به سمت بهترین نعمت های مادی و معنوی، دنیوی و اخروی

    من یاد گرفتم که رشد من، توی اون مسیری هستش که اکثریت جامعه حتی خانواده م، بهش ایراد میگیرن و میگن این راه اشتباهه

    من یاد گرفتم که سکوت کردن، قدم اول رشد هست،

    من یاد گرفتم آدمای عاقل و درجه یک، آدمایی نیستن که در مورد هر موضوعی نظر میدن، بلکه برعکسه و آدم حسابی ها بیشتر فکر میکنن تا که بخوان نظر بدن

    من یاد گرفتم جو گیر نشم

    من یاد گرفتم خداوند یک پیامبر درونی به من هدیه کرده به نام عقل یا ذهن

    این هدیه مثل چاقوی ۲لبه س

    هم میشه باهاش کیک تولد برید و هندونه قاچ کرد و لذت برد

    هم میشه باهاش قتل و غارت کرد

    کُلَ نُمِد، هاؤلا و هاؤلا

    بنابراین، سعی میکنم به همه چیز توحیدی نگاه کنم،

    توحید،توحید،توحید

    و هرچه دارم در زندگی م، نتیجه ی اون اوقاتی بوده که توحیدی فکر کردم

    از خداوند متعال میخوام که همه مون رو هدایت کنه به سمت بهترین نعمات دنیوی و اخروی

    البته که اون خدا، جاده ها رو هموار کرده و خط کشی کرده و آماده کرده، ولی فرمون رو هم داده به ما و داره نگاه میکنه و میفرماید: این جاده ی عالی و این ماشین آخرین سیستم در خدمت تو، برو ببینم چه جوری رانندگی میکنی

    ما هم اگر این موضوع رو درک کنیم و توحیدی عمل کنیم میتونیم اینگونه باشیم: 👈با خدا باش و پادشاهی کن، بی خدا باش و هرچه خواهی کن👉

    در آخر،خیلی ممنون و سپاسگزارم از همه ی شما عزیزان خصوصاً برادر بزرگم، آقا سید عزیزم❤️🙏🌹🌷

    و از خداوند رحمان میخواهم که تا روزی که زنده هستم کمکم کنه توحیدی باشم، توحیدی صحبت کنم و در مسیر توحید قدم بر دارم و بتونم فریااااد بزنم که همه چی توحیده ولاغیر

    الحمدالله رب العالمین 🌹

    الهی صدهزار مرتبه شکرت❤️

    الهی: تا تو را دارم، چه کم دارم❤️

    و در پایان:

    کارساز ما به فکر کار ماست

    فکرِ ما، در کارِ ما، آزار ماست

    یاحق❤️🌹🌷🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      عاطفه زارعی گفته:
      مدت عضویت: 870 روز

      با درود و سپاس از شما علی آقای عزیز

      از مطالبتون خیلی لذت بردم اصطلاحات خوبی به کار بردید مثل تنظیم دوربین ها روی خودمون و تنظیم فرمون (ذهنمون) برای خارج نشدن از مسیر درست و کاربرد چاقو هم برای خیر و هم برای شر مطالبتون برای من خیلی جالب و کاربردی بودند

      در خصوص تجربه درخواست هدایت من هم تجربه ی هدایت از طرف خدا رو داشتم

      من از سال 96هرچی فکر می کردم که چه کاری رو باید در این دنیا انجام بدم که هم دوست داشته باشم و هم ازش لذت ببرم و هم بتونم به راحتی انجام بدم اصلا راه به جایی نمی بردم و چند بار هم شغل های مختلف رو کنار شغلم امتحان کردم. یک روز با خدای مهربانم صحبت کردم و به من گفتند صبر داشته باش برایت راهنمایی خواهد آمد و پس از دو ماه مشکل شما حل خواهد شد که دوره حل مسائل استاد عباس منش رو خریدم و درها برایم باز شد من از خدای مهربانم سپاسگزارم که راه رو به آسانی برایم آشکار کرد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 1009 روز

      سلام بر علی آقای عزیز

      خیلی لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشته بودید ،چقد عالی قانون رودرک واجراکردید ،و چقد آگاهانه کانون توجه تون رو بردید سمت خوبیها ونعمات خداوند واقعا کارتون بسیار عالی ودرخورتحسین هست .

      خداروشکر میکنم که با دوستان آگاهی درمسیر رشد و پیشرفت هم مسیر هستم

      ازاستاد عزیزم هم بینهایت سپاسگذارم که این مطالب رو دوباره بهمون یادآوری کردند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    رابعه گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    سلام به استاد مهربانم

    خیلی خیلی خوشحالم که در مداری بودم که این صحبت ها رو کاملا درک کردم و تعهد میدم که تحت هیچ شرایطی این اخبار رو دنبال نکنم. و پیگیری نکنم.دقیقا هم‌همینطوره با هرچی که بجنگی بر سرت میاد و ماندگارش میکنی.

    من چهارسال با مادرم مشکل داشتم .

    خب مادرم بین بچه هاش زیاد فرق میگذاشت و با دخترها ارتباط خوبی نداشت

    طوری که من سرکار از اینکه برگردم خونه گریه میکردم و عزا میگرفتم.

    بارها از خونه زدم بیرون به قصد فرار

    ولی زورم میومد فرار کنم و دختر فراری بشم

    من برای کارم خیلی زحمت کشیده بودم و البته اون موقع بااینکه از قوانین هییییییچ خبری نداشتم قلبم میگفت فرار کردن کار ترسوهاست و با فرار هیچ چیزی تغییر نمیکنه چون تو خودت رو با خودت میبری …‌

    خلاصه من هرروز روی نکات منفی مادرم تمرکز داشتم و هر روز این وضع بدو بدتر شد

    تا اینکه شروع کردم به شکرگذاری و دیدن نعمت های زندگیم

    رفتار مادرم خود به خود درست شد

    باهام حرف زد و نمیگم الان عالیه عالیه ولی ۱۸۰ درجه با قبل فرق داره

    به هرحال سنش بالاست و بیشتر از این ازشون انتظار ندارم .

    بله دوستان

    نجنگید

    درعوض حالتونو خوب کنید با همون نعمت هایی که دارید

    همه چیز در ابن جهان انرژیه

    انرژیتون رو هدر ندهید

    خشم رو از قلبتون دور کنید

    موفق باشید ⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    عاطفه نوری گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    سلام به زیباترین استادم،

    تمرکز بر زیبایی و اعراض از ناخواسته ها،

    استاد من با تک تک سلولهام این موضوع رو تجربه کردم درک کردم حس کردم،

    آنچنان با تمرکز صدرصد لیزری مخصوصا اوایل ورودم به این سایت روی خودم کار کردم که کلا از زمان و مکان و اشخاص همه چیز خداوند منو دو دستی برداشت و هدایتم کرد جایی که بتونم در آرامش مطلق عالی روی خودم کار کنم و اون هدف و مسیرم رو شروع کنم،

    پس در نتیجه من این موضوع رو نه تنها باور دارم بلکه برای خودم با تمرکز بر روی زیبایی ها و مخصوصا نوشتن اتفاق افتاده است،

    نوشتن مداوم سپاسگزاری و هرآنچه که درک میکنم آنچنان این قلم قدرت داره که خارج از درک ما انسان هاست،

    تمرکز بر روی زیبایی ها توجه به خواسته ها تحسین کردن درسته در ظاهر شاید خیلی خیلی ساده و سطحی باشه ولی اگر این فرکانس صادقانه خالصانه و عاشقانه باشه آنچنان قدرت دارد که به راحتی تورو هدایت می‌کنه انقدر طبیعی و منطقی اتفاق میوفته فکر میکنی همینه باید همین می‌بود چیزی جز این نیست…

    و واقعا استاد این تحسین کردن و تمرکز بر زیبایی ها یک مهارته، یک قدرته باید جهاد کرد برای همین یک جمله ی به ظاهر ساده وقتی توی این مسیر زیبا و مقدس باشی و در حال کار کردن روی خودت بیشتر متوجه این موضوع میشی که درسته واقعا یک مهارته یک قدرته تمرین و ممارست بی نهایت نیاز داره…

    به قول شما هیچی نداشتید توی بندرعباس اشک می‌ریختید و تحسین می‌کردید یعنی این فرکانس از اعماق وجودتون جاری می‌شده بی نهایت خالصانه و عاشقانه نه صرفا به زبان اوردن چون در نتیجه ی باورها و درک شما از خدا و قوانین بوده…

    خیلی جالبه که نگاه جامعه به اعتراضات و آشوب گری ها نگاه روشن فکرانه هست و نگاه انسانیت و نگاه همدلی،

    ولی این فرکانس هاست که نتایج رو رقم می‌زنه نه صرفا آشوبی که هیچ نتیجه ای نداره و نتیجه ی چنین فرکانسی هم مشخصه…

    استاد شما گفتید انقدر این قوانین خداوند ساده هست و خداوند به زبان فصیح عربی توی قرآن اشاره کرده که هیچ کسی نمیتونه باور کنه یعنی از شدت ساده بودنش کسی نمیتونه باور کنه بلکه باید بی نهایت سخت و ظالمانه و وحشتناک باشه دقیقا همون نگاهی که به خداوند دارند، یک انسان ظالم سخت گیر،در صورتی که باید سیستمی بودن خداوند خیلی دقیق درک بشه یک جهان هوشمند یک خدای سیستمی که به فرکانس ها باورهای درونی ما پاسخ میدهد هر کدام یک خدایی هستیم که با باورها و افکارمون خداوند رو شکل میدهیم میفهمیم،خیلی خیلی باید درک کرد …

    واقعا باید از اعماق وجود این قوانین رو باور کرد درک کرد…

    استاد جلسه ی دوم عزت نفس رو دارم بارها و بارها کار میکنم و برای خودم مثال می‌زنم بنظرم خیلی ارتباط داره با همین موضوعاتی ک شما گفتید،

    تمام اتفاقات ما نتیجه فرکانس های ما و باورهای ما هست تمام اتفاقات صفر تا صد زندگی…

    حس گناه حس قربانی بودن،

    بدبختی خودت رو تقصیر عوامل بیرونی انداختن چون راحت ترین کار ممکن توی دنیاست و سخت ترین کار هم همینه تقوی کنترل ذهن روی خودت کار کردن پس در نتیجه جامعه کار راحت رو انتخاب می‌کنه و تقصیر عوامل بیرونی…

    جلسه ی دوم عزت نفس بی نهایت عمیقه بی نهایت زیبا و دلنشین توی همین جلسه ی دوم هزارتا ترمز میشه پیدا کرد مخصوصا توی بحث حس قربانی حس گناه بت کردن کسی یا عوامل بیرونی، واقعا فوق‌ العاده ست جلسه ی دومه عزت نفس، عاشقانه بها رو باید پرداخت کرد بابت این همه آگاهی درسته یه وقتایی واقعا سخته احساس می‌کنی نمیشه سخته توان نداری اما خداوند تورا آسان می‌کند برای آسانی ها و در این مسیر تغییر باورها بدون شک تورا حمایت میکند،

    «انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم»[۱] خداوند سرنوشت هیچ قومی و «ملّتی» را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییر دهند، که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصری آمده است[۲]، یک قانون کلی و عمومی را بیان می کند، قانونی سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده!

    این قانون که یکی از پایه های اساسی جهان بینی و جامعه شناسی در اسلام است، به ما می گوید: مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کسی در دست خود شما است و هرگونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجه اوّل به خود آنها بازگشت می کند.[۳] و این یک سنّت تغییر ناپذیر الهی است.

    فیض و رحمت خدا بیکران و عمومی و همگانی است، ولی به تناسب شایستگی ها و لیاقت ها به مردم می رسد. در ابتدا خدا نعمتهای مادّی و معنوی خویش را شامل حال اقوام می کند. چنانچه نعمتهای الهی را وسیله ای برای تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند و شکر آن را که همان استفاده صحیح است بجا آوردند، نعمتش را پایدار، بلکه افزون می سازد؛ امّا هنگامی که این مواهب وسیله ای برای طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری و تبعیض و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردد، در این هنگام نعمت ها را می گیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می کند.

    بنابراین دگرگونیها همواره از ناحیه ما است وگرنه مواهب الهی زوال ناپذیر است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    بهار رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2460 روز

    سلام به استادم ،عشقم وجودم ،استاد عزیزم هر روز که پا میشم وقتی فانوس دریایی رو انجام میدم که میگین بخاطر چه کسی سپاسگزاری؟ فقط یه اسم میاد ،استاد عباسمنش و قلبم از عشق بشما لبریز میشه ،چون استاد تازه دارم درک می کنم خدایا شما چ گنجی هستید برای ما ،من این مدت خیلی ادمها رو دیدم که شاگرد شمان و تدریس می کنن و هیچ پیامی در خصوص این جریانات نزاشتن و بعد با ناراحتی اومدن و گفتن چقدر فحش خوردن چون اونها شاگرد شمان یاد گرفتن جریان توجه رو ،قدرت توجه رو ،خودم گاهی ی کوچولو راستش می رفتم ببینم چ خبره اما از قانون توجه می ترسیدم بدو میامدم بیرون از ایسنتا ،قبلا بود همش فرکانس منفی ،تنفر و… اما الان دارم روی فرکانس عشق کار می کنم ،یادم باشه هر اتفاقی برای هر کسی افتاده خودش خواسته این مرحومم برادرش گفته یادته مامان همیشه می گفت کاری کنید سرشناس شید و تو موفق شدی،اینم تو دنیا سرشناس شد پس چرا آدمها ناراحتن اون به آرزوی قلبیش رسید اما ی چیزیو فهمیدم ارزوی درست کنم ،یکی مثل صدف بیوتی هم سرشناس شد تو دنیا اما با خوشی ،با ثروت یکی هم با مرگش ،چقدر اینا بهم درس داد همیشه در صلح باشم با خودم ،که حتی مرگمم همراه با صلح باشه برای دیگران نمی خوام بگم ارزوی ایشون اشتباه بود ،درسی که برای خودم با توجه به روحیاتم داشت رو میگم ، استادم من جرات نکردم پیجمو باز کنم ی روز بازکردم انفالوم کردن خیلیا ،فهمیدم اوه ی مساله در من هست ،ترس از دست دادن فالور ،روزی دهنده رو اونها دونستم ن خدا ،بعد تصمیم گرفتم امروز شروع به فعالیت کنم و یه تعهد نوشتم

    من بهاره رضوی شاگرد استاد عباسمنش از امروز دهم مهر ماه تعهد می دم به تمام آنچه استادم میگه عمل کنم ،استاد الان می فهمم چقدر با مردم تفاوت پیدا کردم چقدر ارامش دارم وجودم به نسبت گذشته خالیتر از کینه شده ،تازه می فهمم چه گنجی توی فایلهای شما وجود داره ،من خودمو ایزوله کردم از تماس با هر کسی که به زور میخواد من تو این شرایط مطابق میل اونها حرف بزنم و استوری کنم ،باهاشون بحث نمی کنم ،فقط خودمو از دنیاشون می کشم بیرون میام دنبال عباسمنش اینجا بهشته منم عاشق بهشتم ،عاشقم میوه های بهشتی فایلهاتون برام میوه بهشتین ،استاد من فایلهاتونو گوش میدادم اما ن با ایمان کامل ،تازه درکشون کردم تازه دارم باهاشون زندگی می کنم و خوشحالم شما و این سایت و دارم ،استادم ی روز اقایی اومدم تو پیجم از روی کامنتی که توی ایسنتا واستون گذاشته بودم پیدام کرده بود و گفت کانالی داریم که عباسمنش ها توشن و باهم کار می کنیم دوست داشتی عضو شو ،استاد عضو شدم،همگی فایل از شما خریده بودن ،اما استاد دیدم چقدر تو در و دیوارن انگار هیچی از شما و فایلهاتون درک نکرده بودن ،سریع گفتم اینجا جای من نیست استاد ازعدم وابستگی حرف می زنه من نباید دنبال پایه باشم برای کار کردن روی فایلها،بعد دیدم ادمینش اومد کلی بهم برچسب نامناسب زد ک چرا لفت دادم ،منم چیزی نگفتم فقط گفتم فایلها رو درک کنید همین ،بعد کلی پرخاش بهم کرد که شما انگار هیچی نفهمیدی ،فهمیدم دارم خودمو ثابت می کنم دیگه جواب ندادم ،استاد میخوام بگم همینا که از شما خواستن موضع رو مشخص کنی از همین دست ادمهان که قانون رو درک نکردن،نمی خوام بگم اخر قانونم اما مساله ب این راحتی رودرک کردم ،عدم توجه به خشونت و جنگ

    من زیاد فایل‌هایی که خریدم رو گوش ندادن تازه دارم شروع می کنم اما قانون توجه رو درک کردم ،فهمیدم دیگه بالاتر از شما وجود نداره اما ادمها دوست دارن توی همون زندگی معمولی خودشون بمونن حتی اگر بهترین استادم ،استادشون باشه

    خدا میدونه چقدر تعجب کردم یعنی عباسمنش هام از این جور حرفها می زنن ،بعد فهمیدم باید بیشتر کار کنم رو خودم وهر کارم ،هر فکرم هنوز طبق اموزه های شما نیست ولی خیلی خوشبختم در زمانه ای دنیا اومدم که بشما دسترسی دارم و این یعنی اوج خوشبختی ،شما فانوس زندگی منید منم باید پشت سر شما حرکت کنم ،دنیایی که اینجا واسمون ساختین ارام بخش ترین جای دنیاست مرسی استاد که هستید واز امروزگفتم فکر کن تازه با استاد اشنا شدی ،برنامه نوشتم بکوب رو فایلهای رایگان و پولی کار کنم،عاشقتونم استاد یکی ی دونه م

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      حسین سلیمانی گفته:
      مدت عضویت: 1607 روز

      سلام بهاره خانم ،چقدرلذت بردم ازتوضیحاتت واینکه حس خیلی خوب وعالی ازت گرفتم ،خیلی خوشحالم برات که سعی میکنی قانون توجه روخوب درک کنی واین مسیرپرازآگاهیهای ناب استادرودنبال میکنی ،بهترینهاروبرات آرزومیکنم بهاره جان،ممنون ازخودت وکامنت زیبایی که گذاشتی .😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رویا بابائیان گفته:
    مدت عضویت: 2056 روز

    سلام استاد 🙋‍♀️

    این اولین باری هست که بعد از حدود ۱۰۰۰ روز عضویتم در سایت دارم کامنت میزارم.

    چقدر به شنیدن این حرف ها احتیاج داشتم…

    خواستم تو اولین کامنتی که دارم میزارم از خدااای خودم تشکر کنم که چنین استادی رو که هم زبان من هست و در زندگی من قرار داد و من از سن کم حدود ۱۹ سالگی یعنی حدود ۶ سال که از فایل های شما استفاده کردم. راستش تو این شش سال من تجارب خیلی خاصی تو زندگیم نداشتم که بهش اشاره کنم .ولی اتفاقات به ظاهر کوچک ولی خیلی مهم خوبی تو زندگیم رخ داده و به لطف خدا زندگی خوبی دارم . دوست دارم به امید الله یکتا از این لحظه به بعد با تعهد بیشتری ورودی هامو کنترل کنم و از نازیبایی ها حرف نزنم .این کامنت رو رد پای خودم قرار میدم و از خدای لطیف و کریم میخوام منو هدایت کنه به راه راست … به راه کسانی که به آنها نعمت داده شد .

    خیلی دوستون دارم استاد❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    زينب شاد و ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    سلام استاد عزیزم، سلام مریم بانوی دوست داشتنی

    استاد جان اینقدر که دوست دارم درس هایی رو که یاد گرفتم پیاده سازی کنم و اجرا کنم توی زندگیم که اصلا من متوجه هیچ چیز توی ایران نشده بودم تا اینکه اینترنت قطع شد😁

    بعد تازه متوجه شدم انگار اتفاقاتی افتاده 🤭

    خدا رو شکر میکنم از اینکه کنترل دارم روی ورودی هام و آگاهانه ورودی های خوب میدم و این زبان سرخ رو کنترل میکنم تا سر سبزم را به باد ندهد😂

    سپاسگزارم از تذکر و راهنمایی های به موقع و بجا تون🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز121

    24ابان 98,دوستم که از آمریکا به ایران آمده بود آخرین روز اقامتش تو ایران بود که باهم بودیم چقدر اون روز برامون خوش گذشت بعد 14 سال کنار هم بودیم یادمه ازم پرسید در باره گرون شدن بنزین میخوایین چکار کنین گفتم نمی‌دونم انشاالله درست میشه

    دوستم 25 آبان ساعت 2 صبح به وقت تهران پرواز داشت و رفت اون روز یادمه برای اعتراض ماشینمو گذاشتم پارکینگ و بیرون نبردم درست همون روز خانومم وقت دکتر داشت باید می‌رفتیم کرج یادمه وقتی که رسیدیم مثل این بود که جنگ راه افتاده صدای اسلحه از همه جا میومد وقتی اوضاع اونطور دیدم دکتر رفتن کنسل شد و برای برگشت به خانه سه ساعت طول کشید تا برسیم خونه من ماشین و گذاشتم پارکینگ و دیگه بیرون هم نرفتیم همش پیگیر بودم از شبکه های مختلف که چه اتفاقی قرار بیفته این جریان باعث شد که کلا رویه زندگی من عوض بشه همش تو اخبار و منتظر این بودم که امروز نظام سقوط می‌کنه فردا سقوط می‌کنه همش تو شبکه های ماهواره ای غوطه‌ور بودم طوری اخبار و پیگیری میکردم و تو سایتهای سیاسی فعالیت میکردم که هر کسی می‌دید فکر میکرد که من از اون ور حقوق دریافت میکنم دوستام و اد میکردم تو سایت فامیلا رو اد میکردم طوری شده بود که همه فکر میکردن من جزئ مدیران سایت هستم در صورتی که خود جوش بودم از بستگانم بهم زنگ میزدن و نگرانی خودشونو بهم میگفتن و تزکر میدادن که مواظب باش میگیرنت و من هیچ اهمیتی نمی‌دادم و همش با دوستام همسایه ها تو بحث و جدل بودم و درگیر با کسایی که به نفع نظام حرف بزنه و پیش خودم میگفتم دیگه اخرشونه امروز فردا از هم میپاچن و نظام عوض میشه طوری درگیر بودم که اگه زمان اخبار کسی یا پسرم میخواست حرفی بزنه سرش داد می‌کشیدم و عصبانی میشدم و فقط منتظر خبر سقوط بودم که امروز میشه فردا میشه چند روز دیگه میشه همش تو این افکار بودم و دیدم خبری که نشد هیچ تازه به سری کارای دیگه ای هم انجام میدن برای محکم کردن جاشون فکر کنم یک سال یا بیشتر من تو این جریان بودم یه روز به خودم اومدم واقعا دیگه خسته شده بودم نگاه به زندگیم کردم رو هوا بود اصلا حالم خوب نبود منی که یه آدم اجتماعی همش شادی و خوشحالی بودم کلا با خودم درگیر بودم یه دفعه به ذهنم رسید بهیکی از بستگانم زنگ زدم کسی که بیشترین فایلارو براش می‌فرستادم و اون همش بهم میگفت از این کارا دست بردار سرت تو کار خودت باشه گفتم حوصله هیچی رو ندارم حالم خوب نیست تو بگو چکار کنم پیشنهاد داد که کتاب بخونم و خودمو سرگرم کنم گفتم چه کتابی گفت من پیشنهاد میکنم کتاب راز و بخونم خیلی خوبه فکرتو باز می‌کنه منم به کتاب خوانی علاقه دارم صبح بلند شدم رفتم کتاب خونه کتاب راز و خریدم شروع به خواندنش کردم خیلی خوشم اومد چند بار تکرارش کردم و فیلمشم چند بار دیدم تو این فاصله از سایتهای سیاسی هم اومدم بیرون و آروم آروم احساس میکردم که گمشده ای رو پیدا کردم روز به روز حالم خوب شد چند کتاب دیگه ای هم خوندم و تو سایتهای موفقیت هم میرفتم بعد از چند ماه تو سایت کلبه آرامش ذهن با حجاب در قرآن استاد عزیزم آشنا شدم و من ناآگاهانه پا در مسیری گذاشتم که هدایت خداوندم بود یک ماه طول کشید تا من کاملا با سایت آشنا شدم و وارد سایت عباس منش داد کام در تاریخ 15 مهر ماه 1400 شدم و هزاران میلیارد بار سپاسگزار خداوندم هستم بابت هدایتم به این سایت و الان در خدمت شما استاد گرامی و دوستان هم فرکانسم هستم کجا من می‌تونستم با عقل منطقی خودم چنین دوستانی در یک جا پیدا کنم غیر از هدایت خداوند می‌تونه باشه من سرسپرده خداوند شدم و هدایت شدم به این سایت و این روز شمار زندگی من چه تحول بزرگی تو مسیر من ایجاد کرد که الان در دوره 12 قدم شاگرد خوب استادم هستم و عاشقانه در مسیرم حرکت میکنم هاشم 1398 کجا و هاشم 1402 کجا چه تحول عظیمی تو زندگی و شخصیت من ایجاد شده که هیچ ربطی به گذشتم ندارم و با عشق در روز شمارم ادامه مسیر میدم هن هر روز کمی بهتر از روز قبلم میشم این رد پای من در 121 مین روز از روز شماره منه

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1056 روز

    به نام خدا،سلام ،استاد جاااان،چند وقته دارم فایلهای کنترل ذهن گوش میدم وتمرکزم روی کنترل ذهنه،من میخام تجربه مو براتون بگم،من دارم گواهینامه رانندگی مو میگیرم ،دیروز که درحال تمرین باماشین بودم مربی مهمترین مشکلی که داشتم رو با تاکید بهم گفت اونم اینکه باید بتونم کلاج رو درست کنترل کنم وکنترلم روش باشه اگه نه منجر به سرنگونی وسیله میشه،ومن یاد پارسال افتادم که وقتی داشتم ازپارک خارج میشدم به شدت بامانع برخورد کردم ،این موضوع توذهنم مثل کنترل ذهن بود چون وقتی ذهنو کنترل نکنی به شدت با موانع زندگی برخورد میکنی،به محض اینکه روی خودت کار کردن رو ول کنی میخوری به دیوار،قبلا که انقد دقیق روی خودم وباورام کار نمیکردم گاهی فایل گوش میدادم،گاهی روزها رها میکردم ودرگیر مشکل میشدم ازاونجایی که خیلی دقیق برگشتم وازاول خیلی دقیق وباتعهد روی قدمها کار کردم ،دیگه رها نکردم ذهنمو ،کنترل زندگی ما دقیقا به ذهن برمیگرده،کافیه که یک لحظه توی یک مساله واکنش نشون بدی واکنش منفی،اون وقت یه تصادف شدید میکنی،ونکته جالب دیگه توی این ماجرا این بود که هرکس روش خاصی توی رانندگی داره وازدید خودش نگاه میکنه به ماشین ورانندگی،اینکه همه درست میگن وهمه تجربه خودشون رو میگن ولی نهایت توزندگی هم این تویی که باید قلق درست یاد بگیری،راجب اون قسمت ازحرفهای استاد که اگه بجنگی جای دیگه بری عین همون داستان جای دیگه همون تکرار میشه من اینو تجربه کردم که یه سری ادمو اززندگیم حذف کردم رفتم جایی دیگه و عین همون ادمها رو دوباره تجربه کردم فهمیدم باید بپذیرم ،نه بجنگم ،نه فرار کنم ،اینکه با رفتن تو فاز غم وناراحتی وجنگ نمیشه اینارو ازبین برد،فقط اونو توزندگی تشدید میکنی،این تجربه من بود خداروشاکرم برای امروز وآگاهی امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2551 روز

      به نام خالق هستی

      سلام مریم جان

      امید دارم بارتنرکز بر خودت بهترینها رو دوباره خلق کنی

      اره خیلی مهم هست وقتی رو خودمون کار میکنیم و متعهد میشیم دیگه دنبال دلیل نباشیم و کم کار نشویم

      این تعهد به ادامه مسیر هست که ما رو موفق میکنه و بس

      استاد میگه من تلاش میکنم هدایت میطلبم و ذهنم رو کنترل میکنم و نتیجه خودش میاد

      امید دارم مثل همیشه بهترینها رو دوباره خلق کنی

      شاد موفقو ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم احدی گفته:
        مدت عضویت: 1056 روز

        سلام زیبای عزیزم ،دوست عزیزم ممنونم که وقت گذاشتی وبرام ازحس خوبت نوشتی خوشحالم همسفر مسیر خوشبختی هستیم من هم برات بهترینها رو آرزو میکنم ،کنترل ذهن یک ابزار مهم برای خلق خواسته هاست،یادت باشه تو لایق بهترین‌هایی عاشقتم️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    reza baharlo گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همسر عزیزشون و دوستان هم فرکانسی و فوق العاده ی من که کلی نکته های عالی از کامنت هاشون میخونم و یاد میگیریم و لذت میبرم .

    استاد عزیزم من قبل از این که با شما و سایتتون آشنا بشم

    خیلی از درون داغون بودم و خیلی عصبی و ناراحت و زود جوش و زود رنج بودم و همیشه با خودم میگفتم که این طور زندگی کردن چه فایده ای داره . و من به خاطر این که شرایط مالی بدی داشتیم دوره راهنمایی ترک تحصیل کردم و میخواستم که روی پای خودم باشم و خرجی در بیارم چون زندگی من پر از بدهی و ترس و اضطراب بود و یک باوری که از طریق خانواده دوستان و آشنایان توی وجود من بود این بود که باید سخت کار کنی تا بتونی پول دربیاری و همیشه میخواستم که پول زیادی داشته باشم و درآمدم زیاد باشه تا بدهی های خانواده ام رو پرداخت کنم و هر چیزی که دوست داشتم و دلم میخواست رو بخرم و به همین خاطر خیلی از این شاخه به اون شاخه پریدم برای حقوق بیشتر و این که اگر سخت کار کنم پول بیشتری کاسب میشم و سر هر کاری که میرفتم به خاطر این که زود عصبانی می شدم و داغ میکردم و با شاگرد ها و کارگر ها درگیر می شدم

    از شغلی که داشتم میرفتم توی شغل دیگه که بازم همین داستان اونجا هم بود و دوباره درگیری و حقوق ندادن و حقوق کم دادن و غیره ….

    و از روزی که به لطف الله از طریق یکی از دوستانم با شما آشنا شدم زندگیم به کل تغییر کرده توی زندگیم کلی آرامش و آسایش دارم و حالم خیلی بهتر از قبل شده و دیگه با کسی بحث نمی کنم و اون تضادها هم خیلی خیلی کمتر شده توی زندگیم و با کمک شما از این بهتر هم خواهد شد به شرطی که بیشتر روی خودم کار کنم و به زیبایی ها توجه کنم و خدایا شکرت که من چقدر از فایل های توجه بر نکات مثبت – سفر دور آمریکا و زندگی در بهشت لذت میبرم و استاد شاید باورتون نشه که خیلی دوستان داشتم که بیشتر توی شهرها و ایالت های آمریکا و فلوریدا رو ببینم و لذت ببرم و هر روز سایت رو چک میکردم تا فایل های از این قبیل رو ببینم و یک روز خداوند بهم الهام کرد که توی یوتیوب بگرد دنبال پیاده روی در آمریکا و استاد باورتون نمیشه الان کلی فایل پیاده روی توی فلوریدا -تمپا- میامی- لاس وگاس و کالیفرنیا و ایالت های دیگه دارم و از دیدنشون سیر نمیشم و فقط به این همه زیبایی توجه میکنم به آرامشی که مردم دارن – به طبیعتش به آسمان فوق العاده تمیز و عالی که داره به پیاده روی های لب ساحل که چقدر تفریح می کنن در کنار هم دیگه رو می بینم و لذت میبرم . و مشتاقانه منتظر یک سفر به دور آمریکای جدید از شما هستم که ببینم و لذت ببرم چون سفر کردن با شما و مریم جان عزیز برای من خیلی لذت بخش و فوق العاده اس و انشالله روزی به هدفم میرسم و شما رو در آمریکا خواهم دید . به امید دیدار . شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: