نتایج دوره قانون سلامتی | قسمت 7

من با دکمه‌ی هدایت توی صفحه‌ی اصلی سایت به این صفحه هدایت شدم

امشب داشتم با یکی از همکارهام صحبت می کردم ، بهم گفت من به تماااام هدف هام توی زندگیم رسیدم ، یعنی آن چیزی نبوده که من خواسته باشم و به دستش نیاورده باشم ، ایشون 38 سالشه یه خانم مجرد ، فوق‌العاده پرانرژی و مثبت و شاده

یه سری حرف‌های ارزشمند بیان کرد که جالبه با اینکه اصلاً قانون جذب رو قبول نداره !! ولی دقیقاً داشت قوانین رو به من می گفت:))

دوست داشتم بیام صحبت های ایشون رو یه جایی با هدایت الله مکتوب کنم و بعدها بارها بیام و خودم هم از این دیدگاه استفاده کنم ، از خداوند طلب هدایت کردم و گفتم خدایا من نمیدونم کجا مناسب تره ، خودت به فایل و صفحه‌ی مناسب هدایتم کن

وقتی اومدم توی این صفحه اول ذهنم مقاومت کرد و گفتم نه :)) !! این که نمی توانه اون صفحه‌ی مناسب باشه !! آخه نتایج قانون سلامتی چه ربطی داره به حرف های من … ولی حسم گفت عزیزم کله شق بازی در نیار :)) فایلو دانلود کن گوش بده و بعد خودت می فهمی چرا آوردمت اینجا ، من هم گوش دادم و متوجه شدم با توجه به دو فاکتوری که استاد در مورد قوانین ذهنی نه جسمی در فایل با تأکید فراوان بیان کردند احتمالاً همین جا فضای مناسبش هست برای نوشتن

در هر صورت من تسلیمم ، اللهُ اعلم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

کل حرف‌های ایشون این بود که خودتو دوست داشته باش ، اول خودت بعد بقیه … یعنی من این آدم رو 4 ساله می شناسمش ، پر رنگ ترین فاکتور قانون جذبی‌ای که درش دیدم که خیلی هم مصمم روی اصول خودس مونده اینه که ایشون بی قید و شرط عاشق خودش ، خطاهای خودش رو به راحتی چشم پوشی می کنه و کارهای مثبتش فوق العاده برای خودش محترم می شمره ، جایزه میده به خودش ، تشویق می کنه خودش رو و …

من با جرعت و اعتماد نفس کامل میگم تا به حال هیچ دختر و یا پسری روی ندیدم تا این حد عزت نفس داشته باشه و احساس خود ارزشمندی درونش موج بزنه که این دختر در این زمینه ها یکی از بهترین هاست ، میگم چهار ساله می شناسمش و خیلی هم با دوستیم و به دیتیلِ یه سری اخلاق هاش آگاه هستم.

بهترین لباس ها رو طبق سلیقه‌ی خودش اونجوری که دوست داره می خره و می پوشه و کیفشو می بره و حرف دیگران هم به اندازه‌ی سر سوزن برایش مهم نیست و خودشو می بینه :))

در مورد انتخاب موبایل یا لب تاب یا … هم دقیقاً خودشو می بینه و اون چیزی رو که خودش دوست داره فارغ ز حرف های دیگران می خره

مدل رفتاریش و حرف زدنش دقیقاً همون‌جوری که دوست داره. با اینکه ما قم هستیم ، یه شهر خیلی خیلی مذهبی طور. اصلا همین امروز داشت بهم می گفت من کاملا اروپایی‌ام. و فکر نمی کنم تا به حال حتی یک بار یه نفر بهش تذکر داده باشه که خانم چرا لباس‌هایت اینقدر جذبه یا چرا با این آقایون می گردی یا چرا شالت اینقدر عقبه یا از سرت افتاده و …

اگه برایت شما سواله که این پارادوکس چطوری داره اتفاق می افته؟؟ جوابش اینه که چون ایشون خیلییی به خودش مطئنه ، نقطه سر خط.

بهم می گفت آقا تجلی برایت مهم نباشه یه سری ها یه سری حرف ها رو بهت می زنند ، یا حتی پشت سرت حرف می‌زنند ، در مورد من اینقدرررر حرف زدن ، اصلاً برایم پشیزی اهمیت نداره ، آدم های حسود حرف می زنند دیگه ، من ازشون قدرت می گیرم برای بهبود دادن خودم و باز هم پیشرفت کردن و پیشرفت کردن بیشتر ، به خدا …

بهم می گفت الان توی محیط کاری جدیدت فقط لیزر فوکس بگذار روی پول ساختن و از حاشیه ها دوری کن

هر بار هم یه چیز کوچولیی پیش اومد که حتی اگه حقم داشتی دلخور بشی … به هدف هایت فکر کنه و به خودت بگو من ارزشمند تر از این هستم که بخواهم ذهن نازنینم رو درگیر این آدم بی ارزش کنم ، من چی کار دارم به این حرف ها … من اومدم به مدت اینجا کار کنم … حالا یه سال یا بیشتر … و به اینجا و این آدم ها به چشم ابزار (در واقع همون دست های خداوند منظورش بود) نگاه می کنم ، کاری به شخصیت فلان آدم ندارم ، آیا چیزهای زیادی بلده که من ازش یاد بگیرم یا نه ؟؟ اگه جواب اره هستش که دقیقاً هم آره است ، اوکی من تمرکز می کنم روی این نکات مثبت این طرف ، روی مهارت ها و تخصصی که داره و روی توانایی خلق ثروتی که داره و روی تجربه های ارزشمندی که در این شغل داره …

ما توی ماشینش بیرون از دفتر نشسته بودیم و داشتیم گپ میزدیم و این حرف ها رد و بدل شد بین ما …

و وقتی پیاده شدیم ولی هنوز پای ماشین بودیم و درها رو نبسته بودیم ، تو چشمام نگاه کرد و گفت: ببین وقتی بتوانی یه همچین شخصیتی در خودت ایجاد کنی ، اونقدر آرامشت زیاد میشه که …

این از صحبت های این دوست عزیزم که دوست داشتم اینجا برای خودم و شما دوستانم مکتوبش کنم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

یه موضوعی که استاد در این فایل مطرح کرد این بود که ، چقدر کنترل ورودی ها مهمه و چقدر من وجه مشترک می بینم بین آموزه های استاد و رفتارهای ناخودآگاه این خانم

مخصوصاً میگم عزت نفس و احساس خود ارزشی ایشون

در صورتی که ایشون خودش میگه قانون جذب رو قبول نداره ولی مهم نیست چی میگه :)) مهم اینه که داره کاملاً به قانون عمل می کنه ، حالا خودش قبول داشته باشه یا نداشته باشه :)) و من چقدر خدا رو شکر می کنم که این دستش رو و این الگوی خوب رو جلوی چشمای من قرار داده تا متعهدانه تر روی خودم کار کنم و از دیدن نتایجش انگیزه بگیرم ، خدایا شکرت

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

موضوع دوم اینکه چقدر مهمه که من چیت دی نداشته باشم و وقتی می فهمم یه مسیری درسته یه اصولی درسته ، دیگه فارغ از نظر دیگران روی مسیر درستم بایستم و ثابت قدم باشم

بالا و پایین و چپ و راست نرم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

موضوع سوم هم که خیلی توی صحبت های استاد برای من جذاب بود این بود که چقدر قانون سلامتی ، سلامتی و تمرکز و انرژی بالایی رو به من هدیه میده برای بیشتر کار کردن روی ذهنم و در واقع این دوره پیش نیاز بقیه دوره هاست

ذوق و شوق زیادی دارم برای استفاده از این دوره.

خدایا ازت درخواست می کنم من رو هم هدایت کن در مدار خرید و استفاده از این دوره قرار بگیرم ، آمین