روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3 - صفحه 8
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-21.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-12-25 07:41:262024-12-27 05:54:57روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام ب استاد عباس منش عزیز من چند روزهست ک عضو سایت شما شدم.البته از قبل بافایل هاتون آشنا بودم.بخاطر همین برای اینکه بتونم بادیدگاه شمابرای همیشه ادامه بدم.از خدا خواستم هدایتم کنه.وقتی قرآن رو باز کردم دقیقا بااین آیه مواجه شدم.(وبرخی از آنان راپیشوایانی که خلق را به امر ما هدایت کنندقرار دادیم،برای آنکه صبر کردند ودر آیات ما یقین داشتند)💗
سلام به استاد عباسمنش عزیز
باورتون نمیشه من خوابتونو دیدم امروز صبح داشتم واسه مامانم تعریف میکردم که فایل گذاشتید
من یه ترس عجیبی از مار دارم جوریکه ما با اینکه توی شهریم اصلا ماری وجود نداره ولی من هر شب تختمو میتکونم هرجایی ک میخوام بشینم همه جاشو چک میکنم توی حموم توی دسشویی همش احساس میکردم الان میاد بیرون یا چسبیده به سقف الان میوفته روم یا لای کتابامه خلاصه وحشتناک اذیت بودم تا اینک ی روزی یه سوره بهم گفته شد سرچ کردم باورتون نمیشه فضیلتش این بود اگ از مار یا حشرات میترسید این سوره رو بنویسید همراهتون داشته باشید بعد خیلی سوره ی طولانیی بود گفتم خدایا حوصله ندارم خودت یه کاری کن از طرفی هم میدونستم ک باید میرفتم با ترسم روبرو بشم برم ببینمش ولی یه بار اینکارو کردم رفتم نمایشگاه مار باهاشون عکس گرفتم چون توی شیشه بودن ولی یکیشون تو گردن یه پسری بود خداشاهده تا دیدم فرار کردم فقط دور شدم ک نکنه ترس و تو دلم حس کنه حمله کنه بهم خلاصه یه شب ک خواستم بخوابم یه مار مشکی تو خواب دیدم ولی انگار بیدار بودم خدا گذاشتش جفتم گفت باهاش تا صبح بخواب دست و پاهاشو بریدم با اینکه مار دست و پا نداره خیلی تعجب کردم صبح ک بیدار شدم انقد وحشت زده بودم که خدا میدونست ولی ترسم ریخته بود خیلی برام عجیب بود هیییییچ ترسی نداشتم چندماهی گذشت تا دو سه شب پیش ک خواب یه زمینی و دیدم ک پر مار بود باز وحشت زده شدم یهو شما رو دیدم بهم گفتین برو باهاش روبرو شو بهتون گفتم باور کنید سکته میکنم من الان اذیت نیستم عین قبل فکر نمیکنم فقط تکرار کردین برو باهاش روبرو شو بعد از یه نردبونی ک به هیچی تکیه داده نشده بود رفتین بالا بهم گفتین بیا بالا گفتم اخه این نردبون صافه به هیچی تکیه داده نشده تا یه جایی اومدم بعدش گفتم ن نمیتونم یهو از خواب پریدم
سلام
این فایل را دیدم و گوش دادم و یکسره این شعر در ذهنم می آمد و تکرار میشد:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگر نه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مکان آدمیت
اگر این درندهخویی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت
سر منشا همه چیز باور است ولی نه به این معنا که فقط ظاهرا داریم روی باورهایمان کار می کنیم و بنشینیم و نگاه کنیم در این صورت هیچ چیزی اتفاق نمی افتد حتی اگر بهترین باورها را هم داشته باشیم که البته دراین حالت نداریم به خاطر اینکه وقتی باورهایمان درست باشند و قدرت لازم را داشته باشند در ما نیرویی ایجاد می کنند که به عمل می انجامد یعنی باوری درست است که به عمل بیانجامد و یعنی باور+ عمل= نتیجه
صرف داشتن باور خوب ما را به جایی نمی رساند چون این یعنی اصلا باور درستی نداریم چون اگر باور درست و قدر باشد ما را به عملگرایی سوق میدهد و دست به کار می شویم.
همه ما آگاهی هستیم همه ما شعور هستیم که زیر آگاهی و شعور الهی هستیم و شعور برتر و آگاهی برتر همان خداست که میشود اسمش را هر چیزی گذاشت. اسم خدا یا هر اسمی دیگر یک استعاره است این که ما چه فهمی چه درکی از این نیرو داریم اسمش خداست که از نظر من خدای هر کسی با دیگری فرق دارد یعنی بسته به اینکه چه درکی چه فهمی از این نیرو داریم خدای ما هم شکل میگیرد.
گروه خاصی نداریم فرقه خاصی نداریم همه ما زیر همین لوا هستیم زیر همین آگاهی هستیم اگر می گوییم ایمان آوردن یعنی باور یعنی باور قلبی که هر کدام از ما داریم و اگر می گوییم اسلام آوردن یعنی تسلیم شدن یعنی فرمانبرداری کردن از یک نیرو یعنی یکتا پرستی یعنی باورهای توحیدی
خدا همان درکی است که هر کسی از خدا دارد.خدا را باید درک کرد باید حس کرد قابل تعریف نیست. خدا هم 0 است و هم 100 حالا لطفا این را برای خود معنی کنیم این میشود خدای ما این میشود فهم و درک ما از خدا. رنگ آبی را توصیف کنید خودت را توصیف کن مهربانی یعنی چه؟ شجاعت یعنی چه؟ اینها را نمی شود معنی کرد ولی میشود حس کرد خدا هم همین است.
خدا نه زاده شده و نه می میرد؛ حالا این را معنی کنیم این میشود خدا یعنی هر کسی بسته به درکش خدا را درک میکند و این حس را دارد
خدا یک استعاره است و این رابطه تو با ان میشود خدا. نهج البلاغه برای درک خدا به من خیلی کمک کرد توصیه می کنم خطبه های خداشناسی را بخوانید
این فایل را نیاز دارم هر روز گوش کنم و بعد کار خود را شروع کنم خیلی با معناست متشکرم استاد عزیز
وقتی می گوییم کلمه اکسیژن را توضیح بده نه چیزی می بینیم نه می بینیم که داریم نفس می کشیم و فقط از اینکه زنده ایم و نفس می کشیم می فهمیم که هست این میشود اکسیژن. وصف خدا هم همین طور است.
هر چه که بیشتر روی خود کار کنیم یعنی روی درک و فهم خود کارکنیم درک ما از نیروی خدا بیشتر میشود و می توانیم بیشتر خدا را بفهمیم
Just do it now
سلام و درود فراوان برجناب آقای استاد عباس منش و خانواده محترم شما
خداوند را شاکرم که به من هم این فرصت داده شد تا تغییر کنم و در مسیر درست قرار بگیرم،من ۵۲ سال سن دارم و فراز و نشیب های زیادی را در زندگیم تجربه کرده ام که اگر فرصتی بود و شما صلاح دونستید میتونم برای استفاده دیگر دوستان اونها را به اشتراک بگذارم.حدود یکسال قبل بطور جدی از طریق یکی از دوستان خوبم به این مسیر هدایت شدم و از نظرات اساتید خارجی و ایرانی در این حوضه استفاده کردم و بعد با لطف پروردگار به اینجا خدمت شما و دوستان گرامی هدایت شدم.
استاد عزیز ، قبل از هر چیز خواستم خدمتتون عرض کنم از اینکه یک هموطن خودم رو میبینم که در این رشته گوی سبقت رو از تمامی اساتید خارجی(و مخصوصا در آمریکا که بیشترین افراد رو در این زمینه در خودش جای داده)ربوده واقعا به خودم میبالم و با آشنایی با تاریخچه زندگی شما که مشترکاتی رو با زندگی من داره بیشتر به این راه و گفته های شما ایمان آوردم که من هم میتوانم کنترل عقاید و زندگی خودم رو بدست بگیرم،مطمئنم شما نقطه عطفی خواهید بود در مسیر تغییر زندگی انسان ها و آینده ثابت خواهد کرد که تکامل جهان روز بروز شتاب بیشتری خواهد یافت و بنظرم نام شما در تاریخ بعنوان یکی از بزرگترین پیشگامان تغییر و کسی که تابو های سنتی را شکست تا ابد به نیکی جاودانه خواهد شد.
من هر چه بیشتر به صحبت های شما گوش میدم،پرده های بیشتری از جلوی چشمانم به کنار میرود،اعتماد به نفس و عزت نفسم بیشتر میشود و نشانه های عملی که حتی با مدت کم آشنایی و عمل کردن ناقص به این دستورات در زندگیم رخ داده برای من کافی است که ایمان ۱۰۰ درصد به گفته های شما داشته باشم.
بنظرم خداوند مهربان آنقدر به ما انسان ها لطف دارد که بطور مداوم راههای رسیدن به کمال و سعادت و رستگاری انسان ها را کوتاه تر و آسان تر میکند و من از صمیم قلب انسان والایی چون شما رو دوست دارم که در مرکز این توجه قرار داشتید و بدون نیاز مالی ،بدون نیاز به تشویق و تعریف دیگران،طبق الهامات الهی به بهترین شکل ،ذات واقعی خداوند و انسان را به جهانیان نشان داده اید.شما بهترین الگویی هستید که من در زندگی برای سعادت و خوشبختی در دو جهان یافته ام و هر چند میدانم نیازی به تعریف دیگران ندارید ،من این کار را انجام میدهم تا هر روز به خودم یادآوری کنم که همه چیز امکان پذیر است اگر فقط خود و خدای خود رو واقعا بشناسیم و بپذیریم که ما در واقع خود خداوند هستیم و هر کار از عهده ما به فضل پروردگار ساخته است و شما نمونه عملی آن هستید.
شاید من نوعی پس از مرگم کاملا متوجه شوم که افرادی چون شما چه خدمتی به بشریت کرده اند و مسلما زبان و دست برای قدردانی از شما قاصر است.پس فقط به این بسنده میکنم که از صمیم قلب از شما سپاسگزارم و عاشقانه دوستتان دارم
وای استاد تو عالی ی هستی به قول خودت خیلی هم عامیانه و معمولی صحبت میکنی ولی خیلی حرفات به دل میشینه و همچنین مریم بانوی آرام و دوست داشتنی استاد من تازه عضو سایت شدم و از فایل باورهای توحیدی شروع کردم و متوجه شدم که من کجاها شرک داشتم و خودم متوجه نبودم ازت ممنونم که راه نشونمون میدی قطعا این توحید و یکتا پرستی شماست که اینقدر شما رو دوست داشتنی کرده .
سلام
بسیار فایلی عالی و به جا برای من و از هر جهت عالی بود سپاسگزارم
– وقتی که از قوانین مطلع باشیم و یکسره هم به خودمان یادآوری کنیم و همه کارهایمان را طبق آن راست و ریس کنیم خیلی راحت به جلو حرکت میکنیم یعنی کارهایمان خیلی خوب پیش میرود
– خدایا شکرت که قوانین تو ثابت هستند و من تکلیفم با خودم روشن است یعنی این طور نبود اصلا آدم نمی دانست که باید چه کار کند
– درست است که در دنیا همه چیز هست و دوست داشتیم شیطان نباشد ولی ما حق انتخاب داریم و این حق انتخاب هم برای ما خیلی خوب است ما آزادیم که کدام راه را می خواهیم انتخاب کنیم و ازادی بزرگترین اولویت هر انسانی است و خدا این قدر عادل است که ما را آزاد قرار داده است که هر چه خواستیم را انتخاب کنیم وقتی هم که قوانین ثابت است و از آن مطلع هستیم قاعدتا در انتخابهای خود نیز اشتباه نداریم یا کم است که همین آن قسمتی که اشتباه را ندارد را برای ما مشخص می کند و گرنه اگر همه چیز درست بود و همه چیز سر جای خودش و عالی بود دیگر معنایی نداشت که چه کاری خوب است و چه کاری نیست و چه چیزی زیبا است و چه چیزی نازیباست
– وقتی انتخاب کردیم و از قوانین هم مطلع هستیم تصمیم می گیریم و این تصمیم ماست که زندگی ما را رقم می زند که ما به کدام سمت حرکت کنیم
– وقتی ما یک انتخاب داشته باشیم یعنی اصلا انتخابی نداریم یعنی اصلا آزادی نداریم مثل کسی که زندان است و آزادی ندارد و محکوم به زندانی شدن است و دیگر حق انتخاب ندارد که الان بیرون برود یا نه ؛ اصلا نباید بیرون برود و انتخابی ندارد اگر ما انتخاب نداشتیم زندگی اصلا برایمان مفهومی نداشت
– وقتی به تضاد بر می خورم وقتی کارم درست و حسابی جلو نمی رود می فهمم که این تضاد دارد به من یک پیغام میدهد که یک جایی داری اشتباه می کنی و درستش کن و خواسته ام و رسیدن به آن را برایم زیباتر و با مفهوم تر می کند.
– اصلا زندگی در این دنیا همین است زندگیمان با این تضادها معنا می گیرد
– هر چه قدر حرف بزنیم هر چقدر باور کنیم هیچ اتفاقی نمی افتد تا زمانی که به آن حرفه عمل کنیم یک کاری یک حرکتی برایش انجام دهیم در این صورت نتیجه مشخص می کند که باور و عمل ما درست بوده است یا نه و باید عوض کنیم یا نه
– خاصیت جهان مادی این است که همه چیز دو مدل باشد دو جور باشد و گرنه می شد آن دنیا آن دنیایی که زمان و مکان ندارد و از درک من یکی که خارج است ولی می دانم یک قطبی است و هر کسی هم یک ذره رفته آن دنیا اصلا نمی خواسته که برگردد و بسیار راضی است این دنیاست که همه یک قسمتهایی را در زندگی راضی هستند و یک قسمتهایی را ناراضی هستند آن دنیا این مفهوم نیست همه با هم راضی هستند اینجا موفقترین آدم را هم که ببینیم یک جایی از زندگیش را دوست ندارد
– آن دنیا همه خوب است چون ما از روح خداییم اینجا این دنیا هست که این شیطان این ذهن ماست که ما را فریب بدهد ولی آن دنیا فقط خداست فقط روح خدایی است و ان دنیا فقط حس خوب است فقط شادی است فقط فارغ شدن از این دنیا محصور مادی است. بهشت و جهنم این دنیاست همه نتیجه کارهای خود را می بینند که خود خواسته اند و همه به جایی می روند که از آنجا آمده اند و من حرفم همیشه این است که چطور دنیای قبل از بدنیا آمدن را به یاد ندارم عوض که به من خوش گذشته و راحت بودم و گرنه آدم جایی از زندگیش که بوده و ناراحت بوده به یادش مانده است پس بعد از مرگ هم به همان جا می روم که خیلی به من خوش گذشته
– این دنیا بود دارد و نبود خواسته است و ناخواسته وقتی توجه ما به بودن چیزی است به خواسته است وقتی توجه ما می رود روی ناخواسته و نبود چیزی آن وقت سر و کله تضاد پیدا میشود و اینجاست زود باید فکر کنیم که حواست ما کجاست حتما رفته طرف ناخواسته و مثل یک الارم دارد به ما میگوید برگرد مسیر اصلی که اینجا از همان احساسمان نیز می توانیم بفهمیم احساس ما تابلوی راهنمای ماست وقتی به تضاد با ناخواسته بر می خوریم یعنی اینکه داریم به چیزی که نمی خواهیم فکر میکنیم و حرکت می کنیم یعنی داریم از خواسته خود دور میشویم و این احساس ما را بد می کند یعنی داریم فرکانسهایمان را که حاوی انرژی است به جایی به چیزی داریم ارسال می کنیم که آنی که ما می خواهیم نیست پس زود باید برگردیم سر خواسته و اینکه خواسته خود را بهتر و واضح تر کنیم و دقیقترش کنیم
– وقتی فهمیدیم که قانون درست چی است و باورهایمان را هم درست کردیم در حین این کار قدمها را هم بر میداریم حتما عملگرایی و قدم به قدم پله به پله می رویم جلو اگر نتایج خوب بود که ادامه میدهیم اگر نتایج خوب نبود یعنی راه را داریم اشتباه می رویم یا باورمان اشتباه است یا عملکردمان و هر وقت اشتباه کردیم سریع توقف کرده و راه درست را پیدا کرده و از راه درست می رویم و این حرکت ما قدم به قدم است و هر چه رابطه ما به خدا نزدیکتر باشد هدایتها را هم بهتر و بیشتر دریافت می کنیم و در نتیجه راههای درست بیشتری را هم می رویم.
– یک کار مالی داشتم که خوب پیش نمی رفت حسابی داشتم فکر میکردم که کدام پاشنه آشیلم حسابی جا مانده است و اصلا بهتر نشده ام و روی چند مورد یکسره فکر میکردم که کدام است می خواستم بروم سراغ ثروت 1 و وقت نکردم ولی فکرا خیلی رویش فکر می کردم و دقیقا در این فایل شما یک اشاره کاملا درست و حسابی و واضح داشتید و من دقیقا از خدا هم می خواستم که مرا هدایت کند که کجا حسابی دارم اشتباه می کنم و با صحبت جنابعالی فهمیدم که این قسمتش پاشنه آشیلم نیست مرسی از شما و از خدا سپاسگزارم چون فکر کردم که پاشنه آشیل اصلی ام این است و داشتم کم کم برنامه می ریختم که آن را درست کنم و با صحبت کاملا آشکار شما فهمیدم که این طور نیست .
– یقین دارم همیشه بهترینها در هر موردی در زندگی نصیب شما خواهد داشت بالاتری و بیشترین نعمتها و بیشترین سلامتیها و بیشترین ثروت و شادی و موهبتها
Just do it now
سلام استاد
صحبت من در مورد این فایل نیست
نمیدونستم کجا مطرح کنم
با شماره تهران هم تماس داشتم جواب درستی نگرفتم
من هر جا تو اینستا میزنی صحبتهای شما هست
حالا یه دقیقه ای یا چند دقیقه ای
من چون خریدی انجام ندادم چطور میتونم بفهمم این فایل رایگان هست و میتونم گوش کنم ؟
یه صفحه تلگرام هست که صحبت های شما را در مدت های طولانی پخش میکنه تایم های یک ساعت و…
اون فایل هائیکه میگین کسانی که پرداختی نداشتن نباید گوش کنن را کوش نمیدم
اما مطمئن نیستم بقیه هم رایگان باشه
در ضمن فایل های رایگان در سایت دسته بندی و یک جای خاص نیست
راهنمایی کنید
واقعا میخوام گوش کنم اما شما راضی باشید
سلام عزیزم
تو سایت هر فایلی رو که بتونین دانلود کنین یا ببینین رایگانه
شما اصلا به محصولات پولی دسترسی ندارین
تو قسمت بالا قسمت سوال دارم و اموزش ویدیو امکانات سایت میتونین بیشتر با امکانات سایت آشنا بشین
محصولات رایگان رو هم تو قسمت دانلود ها دسته بندی شدن
سلام عزیزم
شما هر چه می خواهید در این سایت هست پس در هر پیجی و هر سایتی که صحبتهای استاد بود را گوش ندهید.
در همین سایت در قسمت بالای صفحه قسمت دانلودها رایگان است و آن را ببینید همیشه و هر جایی که غیر این بود چه رایگان چه غیر رایگان توجهی نکنید همه چیز در همین سایت هست.
اصلا توجهی به غیر این ها نداشته باشید
در قسمت سوال دارم هم هر چه هست می توانید ببنید و در قسمت عقل کل
هر قسمتی که نتوانید بینید همان قسمتی است که باید آن را خریداری کرده باشید که خودتان متوجه می شوید و فعلا که تازه به سایت تشریف آورید از فایلهای رایگان استفاده کنید.
درهمین صفحه و در تمام صفحات بروید پایین پایین صفحه آدرس تلگرامهای استاد و اینستاگرام و تنها ایمیلشان نوشته شده است و فقط از این ها استفاده کنید خارج از این باشه حتی اگر صحبتهای استاد باشه یا هر چیزی دیگری این سایت نیست
سایت : tasvirkhani.com
ایمیل: [email protected]
تنها کانال های تلگرام گروه تحقیقاتی عباس منش
@abasmanesh_com
@abasmanesh
تنها صفحه اینستاگرام استاد عباس منش:
abasmanesh.com
سلام دوست عزیز 🌱
محصولاتی که باید براشون هزینه پرداخت کنید در بخش محصولات بالای سایت هستن که تا وقتی هزینه ای پرداخت نکنید نمیتونید فایل هاش رو نگاه کنید.بقیه فایل ها کاملا رایگان هستن.در بخش دانلود های بالای سایت هم میتونید دسته بندی فایل های رایگان رو ببینید.حتی میتونید برای آشنایی بیشتر بخش سوال دارم در بالای سایت رو مطالعه کنید😊
موفق باشید🌹
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم و همه همسفرهای عزیزم
یه خدا وقت جانانه میگم به خانم شایسته عزیز که این سفر پربرکت رو برای ما تدارک دیدن.
ورود من به این سفر با هدایت خداوند بود طوری که دو سه روز پشت سرهم بهم میگفت سفرنامه رو شروع کن اینقدر این الهام واضح بود که نمیتونستم به چیز دیگه ایی ربطش بدم.
از روز اول با خودم میگفتم حالا بذار سی روزش رو پیش برم بعدا در مورد فصل دوم و سومش تصمیم میگیرم ولی غافل از اینکه این جریان منو با خودش خواهد برد تا جایی که وقتی دیدم فصل سوم نود روز نیست گفتم چه حیف!
از برکت این سفرنامه این بود که من قانون رو خیلی خوب متوجه شدم یعنی تا به حال فایل گوش میدادم ، تمرین ها رو انجام میدادم ولی روی کنترل ورودی ها و کنترل ذهن خیلی حساسیت به خرج نمی دادم و همه اش میگفتم چرا من اینقدر روند رشدم کنده؟!
تو این سفر متوجه شدم کنترل ذهن و کنترل ورودی های ذهن اصل ماجراست و من باید هر روز عمدا به ذهنم خوراک مناسب و مثبت بدم . و به اینکار ادامه بدم تا جایی که ناخودآگاه مثبت فکر کنم.
این سفر باعث شد که بحث احساس لیاقت و ارزشمندی رو خیلی بیشتر جدی بگیرم و برای پیدا کردنش در درونم وقت و انرژی بذارم و لیست ارزشمندی ها و توانایی هامو و یه لیست دیگه که به ارزش های ذاتی من برمیگرده رو هر روز مطالعه کنم
این سفر باعث شد که خودمو بهتر بشناسم و همین موضوع باعث شد که بحث عزت نفس رو جدی تر بگیرم چون دیدم که فقط از طریق تقویت و ایجاد همین باورهاست که میتونم خودمو بهتر بشناسم.
این سفر باعث شد که کنترل ورودی هامو و کنترل کانون توجهم رو نه تنها جدی بگیرم بلکه در عمل انجامش بدم و الان به جایی رسیدم که به خودم میگم مهم نیست قبلا چه کار میکردم مهم اینکه قانون چی میگه ؟
به خاطر کنترل ذهنم و کنترل ورودی هام روابطم بهتر شده و آرامش بیشتری رو تجربه میکنم
یه مورد دیگه که خیلی دوستش دارم اینکه من وقتی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو میخوندم اینقدر برام سقیل بود که یا خوابم میبرد یا اینکه نصف و نیمه رهاش میکردم ولی اینبار در طی این سفر وقتی رفتم سراغش اینقدر عالی فهمیدمش و اینقدر برام بدیهی و جالب بود که مدام میخوندم و تایید میکردم و لذت میبردم و برای اولین بار کلش رو تو یه روز خوندم با احساس عالی. و مقاله عزت نفس تاثیرگذارترین عامل تفاوت در نتایج رو خیلی بهتر از قبل متوجه شدم یعنی در طی این سفر درکم از قانون از ساز و کار این جهان از فایلای صوتی و متنی به قدری بالا رفته که خودم هم تعجب میکنم.
یک شب در یک حرکت واقعا انقلابی تمام وسایل من ، لباس هام و … مرتب شد یعنی تمام وسایل و بعضا داروهای تاریخ مصرف گذشته و کرم و پودر و هر چیزی که مدتها بود استفاده اش نمیکردم و یه گوشه افتاده بود رو ریختم دور !!! شاید یه کیسه زباله رو پر کردم و خودمم متعجب بودم که این چه نیرویی هست که اینطور منو داره به جلو میبره و همه چیز رو خودش داره مرتب میکنه و من فقط مثل یه ابزار دارم کار میکنم براش ! و بعد از این اتفاق یه بار سنگینی از روی شونه هام از روی قلبم برداشته شد و احساس آرامش جایگزین شد و وقتی داروهامو دور میریختم فهمیدم چقدر سلامت تر از سه چهار سال پیش هستم و وقتی لوازم آرایش تاریخ مصرف گذشته رو میریختم دور (با اینکه اصلا آرایش نمیکنم) فهمیدم چقدر بیشتر خودمو چهره ام رو دوست دارم و با خودم گفتم این خدایی که وسایل منو مرتب کرد و تمام اون لوازم تاریخ مصرف گذشته رو ریخت دور همین خدا به زندگی و روابط منم نظم میده به شرط اینکه باورش کنم :)
این سفر باعث شد دست از تقلا برای خرید محصول بردارم چون یه عالمه مطالب ارزشمند و عالی توی همین فایلای هدیه هست که باید درکشون کنم و عمل کنم بهشون تا عالی بشم و میشم
این سفر بهم یاد داد که از لحظه ام استفاده کنم با خودم به صلح برسم و لذت ببرم از هر آنچه که الان دارم و شکرگذاری رو جدی تر از قبل انجام بدم
این سفر باعث شد قدرت قدم های کوچک روزانه رو جدی بگیرم و استمرار رو کلید رسیدن به هر خواسته ایی بدونم و از خودم توقع بیجا برای یه شبه عالی شدن یه شبه موفق شدن رو نداشته باشم در واقع خیلی بهتر تکامل رو درک کردم و الان بیشتر به خودم فرصت میدم
این سفر باعث شد قدر فرصت زندگی رو بدونم و حواسم باشه که زمان من در این جهان مادی محدوده پس باید همیشه حرکت کنم و خودم خواسته هامو محقق کنم تا موقع مرگ بی حسرت از این دنیا برم
این سفر بهم یاد داد که تنها کسی که میتونه برای من کاری انجام بده خودمم و هیچکس هیچوقت نه میتونه ضرری به من برسونه و نه نفعی . و حتی خدا هم برای من انتخابی نمیکنه حتی خدا هم برای من کاری نمیکنه اگر که خودم حرکت نکنم و درخواست نکنم .
این سفر بهم یاد داد اول تغییر شخصیت بعدا ورود نعمت ها و ثروت ها به زندگیم. چون کلیدهای کهنه قفل های جدید رو باز نمیکنه . راهکارهای قدیمی مسائل جدید رو حل نمیکنه.
این سفر بهم یاد داد با تضاد زندگیم در صلح قرار بگیرم و به دنبال هدایت باشم و تغییراتی که باید در خودم ایجاد کنم تا از این تضاد بزرگتر بشم و حلش کنم و ناامیدی و احساس بدبختی و احساس قربانی شدن رو کنار بذارم و واقیعت خودم و شخصیتم رو ببینم.
این سفر منو خودم شناسوند و بهم گفت چه چیزهایی رو باید در درون خودم تغییر بدم تا بزرگ بشم چون به قول استاد خواسته های بیشتر به احساس خوب بیشتر به وجود میاد.
این سفر بهم یاد داد رسیدن به خواسته ها نیاز به تقلا و تلاش نداره بلکه کل کار کنترل ذهن و باور ساختن هست و من متعجب بودم که چطور در طی این سفر بدون زور و تقلا و خستگی زندگیم اینقدر آسون و لذت بخش داره تغییر میکنه و بهتر میشه بدون اینکه من کاری کنم خودبهخود داره همه چیز درست میشه
این سفر درک و دریافت های ناگهانی منو بیشتر کرده به سوالاتم پاسخ داده میشه ، به چیزی که بهش توجه میکردم بعد از چند دقیقه هدایت میشم حتی ندای خداوند رو بهتر درک میکنم و تشخیص میدم
این سفر منو در مسیر درست حفظ کرده و شهد شیرین این مسیر رو به من چشانده و مطمئنم که راه همینه فقط من باید بهتر بشم و الان دقیقا میدونم که باید چکار کنم و چکار نکنم .
و هزاران نکته و دستاورد دیگه که بدست آوردم. از خداوندم سپاسگذارم که منو هدایت کرد به این مسیر پر برکت و این سفر زیبا و بهم تعهد و اراده داد برای بودن در این مسیر.
از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز هم سپاسگذارم که اینطور سخاوتمندانه نحوی استفاده از قانون رو در زندگی به من و همه ما یاد میدن.
من به شخصه از نگاه خانم شایسته به قانون و فایلا و استفاده از این آگاهی ها خیلی چیزا یاد گرفتم و یک ایده ایی رو خانم شایسته گفتن که خیلی دوست دارم عملیش کنم و اونم اینکه وقتی هدفی تعیین کردید هر روز تو یه دفتر بنویسید که چه قدم های عملی ایی برای این هدف برداشتید و دوباره روز بعد هم همین کار رو انجام بدید و دوباره و دوباره …. اینطوری در مسیر میمونید و نتیجه شما رو شگفت زده میکنه خیلی مشتاقم این ایده رو عملی کنم .
خدایا شکرت
سلام فاطمه خانم ، چقدر کامنتتون عالی بود و من با عشق خوندمش ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر از اینهمه دست آورد و حال عالی ، راستش با خوندن کامنت شما تصمیم گرفتم از امشب من هم این ۷۴ رو رو گوش کنم و عمل کنم ، با توکل به رب العالمین .
سلام عزیزم ممنونم از کامنت پر از محتوای با ارزش و تاثیر گزارتون ، چقدر به شنیدن این حرفا نیاز داشتم بخشی از قسمت هارو با اجازه کپی کردم تا هر روز بخونم و به یاد بیارم 🙏🏻❤️ سپاسگزارم از استاد و این سایت با ارزش که منبع احساس خوووبه ❤️😍❤️🙏🏻
سلام
روز هفتاد و چهارم از سفرم
خدا رو هزاران بار شکر که تونستم سفرم در روزشمار زندگی رو کامل کنم. هر چند برای من خیلی بیشتر از ۷۴ روز طول کشید اما همین قدم های اهسته کمکم کرد تا ادم بهتری شم. کمک کرد تا بر استرس هام و ترس هام تا حد خیلی زیادی غلبه کنم. منی که سال های قبل ناخوداگاه این مسایل رو درک کرده بودم و جلو می رفتم و شاد بودم امروز ولی اگاهانه قدم برمیدارم و دلیل تمام مسایل رو درک می کنم و تمام تلاشم برای پیشرفت روز به روز خودم هست. هیچ رقابتی با کسی ندارم و اهدافم مشخص هست و برای رسیدن بهشون با برنامه ریزی و تلاش روزانه قدم به قدم حرکت می کنم. می دونم که من شغلم نیستم. من فراتر از اینم. من اگاهی هستم.
خدایا دستم تو دستات هست محکم گیر که جز تو کسی رو ندارم.
سلام به همگی
روز هفتاد و سوم از سفرم
همه ی شرایط و اتفاقات زندگی ما بر اساس افکار و باورهای ما اتفاق میفته یعنی همه چیز به درون ما بر میگرده و عوامل بیرونی کوچک ترین تاثیری در زندگی ما ندارن و ما با توجه به افکارمون و تمرکز کردن روی موضوعات مختلف فرکانسهایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم. فایل امروز درباره این بود که ما هر لحظه در حال تغییر هستیم. سعیده امروز سعیده سه سال قبل نیست. حتی با سه ماه قبل هم متفاوت هست.این مساله برای من خیلی مهم هست چون به بی ثباتی دنیا بیشتر پی میبرم و اینکه حسرت نخورم. هر روزکه بیدار میشم این اصل رو تکرار می کنم که تمرکزم باید روی خواسته هام بگذارم و هر روز پیش برم. خداروشکر که در این مدت با وجود فرازو نشیب های زیاد خوب جلو رفتم و با توجه به زمان و تمرکزی که روی اهدافم داشتم از خودم راضی هستم البته که همه این ها به دلیل حضور پررنگ خدا توی زندگیم هست که خواسته هام قدم به قدم جلو میره.
خدایا دستم توی دستات هست محکم نگه دار که محتاجتم.