خداوند را سپاسگزاریم که چهارمین فصل از «روزشمار تحول زندگیِ من» را با هم آغاز می کنیم.
می توانید تجربه هایی را به عنوان رد پاهای مسیر خودشناسی و رشد، در بخش نظرات هر فایل از روزشمار بنویسید که از پیگری فایلهای روزشمار در زندگی خود خلق کرده اید.
منتظر دیدن رد پای شما در این قدم از «روزشمار تحول زندگی تان» هستیم.
سلام استاد عزیزم
من امروز یک اتفاق خیلی خوب برام افتاد و گفتم بیام و اینجا بنویسم استاد من همیشه از آزمایش دادن خون می ترسیدم یعنی ضعف داشتم به این موضوع و تا حالا توی زندگیم آزمایش خون نداده بودم و هرکسی میگفت آزمایش خون دادم من از ترس دست و پاهام شل میشد و می ترسیدم و چون لاغر هستم میگفتن تو کم خونی داری هم اطرافیانم و هم بعضی از دکتر ها یعنی دوتا ترس باهم داشتم یکی دادن آزمایش خون یکی ترس از داشتن کم خونی و تصمیم گرفتم بر ترسم غلبه کنم و من در تاریخ ۰۱/۳/۸ صبح از خواب ساعت ۸بیدار شدم و تصمیم گرفتم آزمایش خون بدم برای کم خونی به بهداشت محله مان رفتم و گفتم میخوام آزمایش خون بدم برای کم خونی هنوز ترس دنبالم بود اما گفتم اگه انجامش بدم ایمانم و اعتماد به نفسم بهتر میشه اتفاقا اون روز یک آقای خیلی خوب و مهربان ازم خون گرفت و گفت نترس من خوب آزمایش میگیرم من چشمامو بستم گفتم خدایا من اومدم که بر ترسم غلبه کنم خودت نیرو بهم بده و بدون اینکه بفهمم ازم آزمایش گرفت اون آقا و گفت پاشو تموم شد من خیلی خوشحال شدم که آزمایش خون دادم بدون اینکه حالم بد بشه یا غش کنم یا چشمام سیاهی بره چون قبلاً از ترس سوزن قندم می افتاد و حالم بد میشد خیلی خوشحال بودم اون روز و حتی با اینکه آزمایش داده بودم یه عالمه هم پیاده روی کردم و حالم بد نشد و اما جواب حیرت انگیز آزمایش امروز در تاریخ ۰۱/۳/۱۶ جواب آزمایشم به دستم رسید به دکتر دادم تا جوابش را بهم بده گفت کم خونی نداری نرماله خوبه من فکر کردم داره شوخی میکنه هعی میگفتم واقعا گفت بله نرماله کم خونی هم نداری من امروز خیییییلی خوشحال شدم خیلی و عمیقاً از خدا سپاسگزاری کردم گفتم خدایا همه میگفتن کم خونی داری تو لاغری و ضعیف اما من کم خونی نداشتم و گفتم خدایا شکرت من کم خونی ندارم 😍امروز خیلی روز عالی برام بود من بر دوتا از ترس هام غلبه کردم و الان ایمانم و اعتماد به نفسم خیلی بهتر شده به امید نتایج عالی تر 🥳🥳🥳🥳🥳🤗🤩🤗🤩😍🙏🙏🤗