خداوند را سپاسگزاریم که پنجمین فصل از «روزشمار تحول زندگیِ من» را با هم آغاز می کنیم.
می توانید تجربه هایی را در بخش نظرات بنویسید که از پیگری و عمل به فایلهای روزشمار داشته اید. این نوشته ها در طی زمان، تبدیل می شود به رد پاهای مسیر خودشناسی و رشد شما.
منتظر دیدن رد پای شما در این قدم از «روزشمار تحول زندگی تان» هستیم.
استاد جانم سلام، خانم شایسته ی نازنینم سلام، دوست عزیزی که داری کامنت منو میخونی سلام و صد سلام. قبل از هر چیز بی نهایت سپاسگزارم برا روز شمار تحول زندگی جدید که فقط خدا میدونه که چقدر رشد و تغییر و آگاهی قراره دریافت کنیم و از مدار جدید چقدر زندگی برامون لذت بخش تر بشه، استاد جونم قبل از هر چیز بگم، ما هم با عشق و افتخار تلویزیون نداریم، و با وجود پافشاری اطرافیان حاضر نشدیم بخریم، و از اونجایی که داریم آگاهانه رو خودمون کار میکنیم، هربارم که میریم خونه ی مامان، سریال زندگی در بهشت، سفر به دور آمریکا و یا نشونه ی روزانمون رو از تلویزیون پخش میکنیم، و مامان هم استقبال میکنه؛ استاد جونم، جونم براتون بگه که ما با مامان اخیرا بعد از دیدن فایل های فوق العاده ی سفر به دور آمریکا هدایت شدیم به یه سفر عالی، استاد جونم ما در حال حاضر مشهدیم، سفر ما تقریبی یه ده روزی طول کشید، رفتیم تا بندر انزلی و برگشتیم، چقدر زیبایی دیدیم که نگو ونپرس، چقدر عشق و هدایت و خلق رویا دیدیم که نگو و نپرس، چقدر فراوانی و نعمت و لذت دیدیم و شنیدیم و لمس کردیم که نگو،دقیقا و دقیقا از جنس همون تصاویری که توی فایل های سفرنامه و زندگی در بهشت دیده بودیم!!! استاد جونم تو سفر ما افتخار اینو داشتیم که بارها و بارها فایل های ابتدایی فوق العاده ی دوره احساس لیاقت رو گوش کنیم، و خبر خوب اینه که نه تنها با هربار گوش کردن، شناخت بهتری نسبت به خودمون پیدا میکردیم که این آگاهانه عمل کردنه، و این شور و شوقه؛ باعث شده بود جاذب لذت های بیشترم باشیم، استاد جونم از وقتی از سفر اومدیم مامان نازنین من، که سالها بود برا دندوناش به شدت اذیت بود، و دندوناش مستهلک شده بود و نیاز به تعویض داشت، اما هربار به یه بهونه ای تعویض دندوناش رو به تعویق مینداخت، اما جونم براتون بگه بیستم آذر ماه تولدش بود، و دقیقا روز بیستم دندونای جدیدش آماده شده بود، و این کار رو برا خودش انجام داد، و به خودش این حال خوب شیرین رو هدیه داد، و من اصلا خوشحالی چیه، ذوق مرگم از اینهمه حال خوب مامانم، میخواد بره بیرون، کفشاشو خودش واکس میزنه، دیگه مثل قبل نمیشینه غم و غصه بخوره که چرا بچه هام نیومدن، با اینکه سواد درست و حسابی نداره و اصلا یه جورایی نوشتن رو فراموش کرده بود، استاد جونم برا مامان جمله های ناب احساس لیاقت رو سرمشق دادم ( گفتگوهای مثبت ذهن ) و میبینم که با عشق داره هر روز مینویسه و تکرار میکنه، مامان نازنین من هفتاد سالشه، ولی تعهدی به نوشتن این جملات و خواسته هاش داره که با هر شرایطی هم که باشه، شده یک خط رو باید بنویسه، استاد جونم دورتون بگردم نمیدونین چه احساس قشنگ و لطیف و زلالی دارم وقتی میبینم مامانم اینقدر داره بیشتر به خودش احترام میزاره، نه اینکه من بخوام تغییرش بدم، نه، ولی انگار این دفترها نوشتن من از صحبت های بینظیر شما، و نتیجه گرفتن هام، باعث شده مامانی هم تامل کنه و دلش بخواد عضوی از خانواده ی صمیمی استاد عباس منش باشه، خدایا شکررررت، خدا جونم مرررررسی
استاد جونم چقدر این جملات شما، پیرامون مفهوم آزادی قابل تامل بود، چقد در پَسِ این آزادی، احترام و ایمان و اعتماد به قانون فرکانسه….
با هر آن چه که بجنگیم، بیشتر وبیشتر، وارد زندگی خودمون می شود…
و این یک قانون است!!!!!!!
از کجا بفهمیم به چه چیزی داریم توجه می کنیم؟ از طریق احساسمون، اگر حالمون خوب هست یعنی داریم به چیزی توجه می کنیم که در مسیر آرزو ها و خواسته هامون هستیم و بالعکس..
اگر ذهنمون رو کنترل نکنیم نمیتونیم زندگیمون رو کنترل کنیم! از جنس توجهاتمون وارد زندگی مون میشه و دقیقا استاد جان هر وقت شما فایل های سفر به دور آمریکا میزارین و دل میسپریم به تصاویر، تو همین ایران تصاویری مشابه همون تصاویر رو خلق می کنیم، چرا چون تمرکزمون رو آگاهانه میزاریم روی زیبایی ها و قشنگی های فایل، یه جورایی در نق زدن رو با این کار تخته میکنیم، خدایا شکرت
برای کسی که دنبال نازیبایی هاست، حتی اگه بره بهشت، توی بهشتم ایراد میگیره و غصه میخوره! و چقدر این جمله حق!
کنترل ذهن کار راحتی نیست! ولی پاداشش خیلی بزرگه..
وظیفه ی من برای بهبود زندگیم تو هر شرایطی /// به خواسته هامون توجه و تمرکز کنیم تا از جنس همون ها تو زندگی مون بیشترشه؛ در مورد چیزی که دوست نداریم و زیبا نیست، صحبت نکنیم چون داریم اون اتفاق رو بزرگتر و بزرگتر میکنیم ///
همین صحبت نکردن راجع به چیزهایی که دوست ندارین، نیاز داره به تمرین و تعهد، و همین منجر به تحول توی زندگیت میشه، عاشق این کلام مستدل و محکمتونم استاااد جونم، جهان لاجرم تاکید میکنم لااااجرم هدایتت میکنه به زندگی بهتر و بهتر!
پس با مخالفت کردن با هرچیزی، از اون جنس خیلی خیلی بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون میشه ، تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم !!
خدای من چقد جنس حرفاتون بوی توحید و قدرت میده استاد، من به شرایط بیرونی کاری ندارم، من باید سمت خودمو خوب انجام بدم، به جای غر زدن و نق زدن و شرایط بیرونی رو مقصر دونستن، رو خودمون کار میکنیم و بهتر و بهتر می شیم!
استاد جان عزیزم، منم آرزو میکنم اینقدر بزرگ بشیم و منش هامون وسعت پیدا کنه، که همیشه بگیم اگه اونچیزی که میخوام نشده، یه مشکلی در درون منه!!!
«یه عده همیشه شاکی هستن، و یه عاملی در بیرون باید عوض بشه و این سمّی ترین تفکری هست که یک انسان میتونه داشته باشه و این یک شرکه شرررک!!»
این منم که باید عوض بشم؛ من باید روی خودم کار کنم؛ من باید خودمو درست کنم، من تمام تمرکز، تعهد و صحبتم رو بزارم روی چیزهایی که میخوام، روی خواسته هام، روی زیباییهای که دوست دارم تجربه ش کنم.
من خودم دارم اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم، اگر قراره متفاوت نتیجه بگیرم، باید متفاوت از اکثریت عمل کنم!
برهه ی حساس کنونی همیشه توی صدا و سیما بوده، اینقدر پولساز باشم که برام مهم نباشه که قیمت ها، دو برابر شده یا ده برابر. اگه وایسم شکایت های بقیه رو گوش بدم، یا شکایت کنم منم نتایج مشابه بقیه میگیرم!!! جهان هم با پس گردنی بهم پاسخ خواهد داد..
چقدر لذت بردم از شنیدن این دو تا فایل رایگان که به خدا رایگان نیست، که میلیارد میلیارد ارزششه، استاد جونم، خانم شایسته ی نازنینم، مرررسی برا اشتراک و یاد آوری مجدد این آگاهی های ناب، خیلی دوستون دارم و بی نهایت ازتون سپاسگذارم، چقدر این جنس از توحید به آدمی احساس قدرت و بی نیازی میده، تو پای در راه بنه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید کرد، به قول رزای عزیزم توی فایل گفتگو با دوستان، و فایل های توحیدی بینظیر استاد جانم، خدایا من نمیدونم، من نمیفهمم، من به هر خیری که از سمت تو به من برسه محتاجم، من تسلیمم، خدایا تو به من بگو، تو هدایتم کن به اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم…