روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 5

خداوند را سپاسگزاریم که پنجمین فصل از «روزشمار تحول زندگیِ من» را با هم آغاز می کنیم.

می توانید تجربه هایی را در بخش نظرات بنویسید که از پیگری و عمل به فایلهای روزشمار  داشته اید. این نوشته ها در طی زمان، تبدیل می شود به رد پاهای مسیر خودشناسی و رشد شما.

آغاز فصل پنجم

منتظر دیدن رد پای شما در این قدم  از «روزشمار تحول زندگی تان» هستیم.


برای دیدن سایر فصل های «روزشمار تحول زندگی من» کلیک کنید.

476 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زری» در این صفحه: 1
  1. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 756 روز

    سلام دوست عزیزم

    مدت زیادیه درسایت کامنتی ننوشتم

    این روزهای من پر از کامنتهای نوشته شده و ارسال نشدس و دلیلیشم احساسمه که پا به پای من نمیاد تا بنویسم منم بهش میگم چشم

    ولی امشب ساعت 00:00 اومدم توی سایت و کامنت شمارو دیدم

    خیلی فوق العاده نوشته بودی

    نتونستم برات ننویسم و ازت تشکر نکنم که این درک زیباتو برامون نوشتی

    اولش خیلی سنگین بود درکش نکردم شاید هنوزم نمیتونم کامل درک کنم که چی نوشتی اما چیزی گفتی که واقعا آرومم کرد و کاملا حق بود

    اونجایی که گفتی به پوچی میرسی واقعا همینه و من همیشه دنبال اینم که اصل چیه دلم میخواد به اصل برسم من از لحاظ مادی خیلی رشد کردم هرچی که اراده کنم به فاصله چند روز یا حتی چند دقیقه عین آب خوردن میخرمش ولی احساسم اونجوری که باید خوب نیست دقیقا به همون پوچی میرسم

    عه پس چیشد اونهمه دست و پا زدن واسه به دست آوردنش همین بود؟

    اره همین بود

    چون تو خودتو گره زدی به عوامل بیرونی و باید کنده بشی

    و وصل بشی به اصل

    به اون چیزی که بی قید و شرط حالتو خوب نگه داره فارغ از هر اتفاق بیرونی

    هممون فکر میکنیم اگه اون خونه رو داشته باشیم اون ماشین

    اگه اون دختره زنم بشه اگه فلانی تحویلم بگیره

    اگه فلان لباسو واسه فلان روز داشته باشم

    اگه فلان مدرکو بگیرم

    دیگه من شاخ غول شکستمو حالم اونقدر عالیه که دیگه خراب نمیشه

    ولی حال خوبی که این چیزا بهمون میده از یه چشم بهم زدنم کوتاه تره

    چون خلایی که ما در درونمون داریم با این چیزا پر نمیشه

    البته ما خلایی نداریم

    خودمون ایجادش کردیم

    خودمونو از اصلمون و از ذاتمون دور کردیم

    باید به اون اصلی برسیم که تطمئن القلوب باشه

    مارو مثل یه دریایی بکنه که همه چیز مثل یه سنگ ریزه ای باشه که شاید چند ثانیه یه موجی ایجاد کنه و تمااام

    اون آب اونقدر آروم میشه که انگار هیچوقت هیچ سنگریزه و موجی نبوده

    ما باید بشیم اون اقیانوسی که هر موجی رو تو خودش حل میکنه

    تمام این چیزها اسباب بازی هایی هستن که فقط شکل و رنگش هربار عوض میشه اما تغییری در نتیجه نداره به قول استاد اگه سیب بدی به آبمیوه گیری بهت آب سیب میده هویج که نمیده

    تا وقتی با همون باورها و با همون نگاه قبلی به دنبال خواسته هات باشی باید در احساس پوچی و به دردنخور بودن دست و پا بزنی

    اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

    تربیت نا اهلان چون گردکان بر گنبد است

    نتیجه زمانی تغییر میکنه که نیت قلبی تو تغییر کنه و بتونی اصل و فرع رو تشخیص بدی

    وقتی که بتونی عروسک خیمه شب بازی این دنیا نباشی

    همیشه به خودم میگم پول یه درخت نداره که یه جایی در بیرون سبز بشه تو بری بچینیش

    بلکه جوونه اون درخت در درون توعه تویی که ثروتو میسازی تویی که ایجادش میکنی

    هرجا باشی ثروت همونجاست چون ثروت در درون توعه

    هرجا بری ثروت به دنبالت میاد چون تو خودت منبعی از ثروت هستی

    (به چه اندازه ثروت داری

    به اندازه ای که بی نیازی)

    خیلی حرف توشه این جمله خیلی زیااادد

    حتی درکش نمیتونم بکنم که بخوام بهش جامه عمل بپوشونم

    همه چیز به تکامل نیاز داره

    و من هرچقدر بیشتر این مسیرو ادامه میدم انگار تشنه تر میشم انگار بیشتر هیچی نمیدونم

    مثل یه سطلی که هرچی توش آب بریزی خالی تر بشه

    ازت ممنونم دوست عزیزم که در این نیمه شبی که وسط امروز و فرداست حالمو عالی کردی با این کامنت زیبات

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: