روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 6

خداوند را سپاسگزاریم که ششمین فصل از «روزشمار تحول زندگیِ من» را با هم آغاز می کنیم.

می توانید تجربه هایی را در بخش نظرات بنویسید که از پیگری و عمل به فایلهای روزشمار  داشته اید. این نوشته ها در طی زمان، تبدیل می شود به رد پاهای مسیر خودشناسی و رشد شما.

آغاز فصل ششم

منتظر دیدن رد پای شما در این قدم  از «روزشمار تحول زندگی تان» هستیم.


برای دیدن سایر فصل های «روزشمار تحول زندگی من» کلیک کنید.

170 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم» در این صفحه: 3
  1. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام به استاد و مریم جون و بچه های سایت

    دیروز حس ام خیلی عالی بود صبح و خوب شروع کردم امروز یادم اومد گفتم با بچه ها در میان بزارم

    من و جاری ام رفتیم بیرون مانتوم بردم خرازی دگمه بزارم صاحبش گفت وقت نداره یا بعد از ظهر بیا یا صبح مانتو رو جا گذاشتم برگشتیم جاری ام هم از مغازه ای کار داشت رفتیم محله ای با صفای بود چند دفعه رفته بودم ندیدم از جای که به لطف خداوند دنبال زیبای ام جاری ام گفت به شوخی گم شدیم چون یک پارک بود از اون طرف برگشتیم راه دیگه بود خدای مهربان می خواست زیبایی به من نشون بده گفتم وایسا چه گلهای زیبایی خیلی رویایی بود چند تا عکس گرفتیم

    بعد از ظهر رفتم پسرم بردم کلاس رفتم برای مانتو بیارمش چون قبل عید یک تصمیم داشتم کاری می خواستم شروع کنم جور نمی شد چند دفعه می خواستم سفارش بدم از سایت که خیلی پول پستش گرون بود برای همین دیروز هدایتی از خرازی پرسیدم یک بار دیگه پرسیده بودم نداشت ولی الان داشت خرید کردم خوشحال شدم گفتم خدایا شکرت سر صبح با جاری ام نپرسیدم گفت کار دارم برای همین خداوند می خواست کارم راه بندازه الان خرید کردم دقیقا خدا می خواست تا من کارم راه بیفته یک روز قبل پسرم وارد سایت شد گفت سفارش بدم گفتم نه صبر کن

    من چون بیرون میرم میگم خدا جون تو بگو چی بخرم کجا برم هدایتم کن خودش هدایتم کرد

    و غذا درست نکرده بودم خواهرم زنگ زد گفت مادر غذا درست کرده بیا ابنجا نهار خوشمزه خوردیم خوش گذشت

    وقتی ازش بخوای جوری هدایت میکنه دستتو میگیره دیروز من سوپرایز شدم

    خیلی روز خوبی بود من درسش گرفتم و شکرگزاری کردم باید بدونیم اگه کاری جور نمیشه حکمتی داره صبر کنیم می فهمیم

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  2. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    سلام دوست عزیز

    لذت بردم از کامنت خوبت

    آفرین دوست توحیدی موفق باشی کنترل ذهن چقدر به ما کمک میکنه به مسیر درست بریم

    استاد خیلی روی نتیجه وعمل تاکید دارن امیدوارم همیشه این مسیر ادامه بدیم و قوانین خداوند همیشه رعایت کنیم ثروت به ما عزت نفس میده آرامش میده اگه احساس لیاقت کنیم خوشحال شدم گفتی نمی زاری چیزی حست بد کنه و توی اون حال نمی مونی

    انشاالله بیشتر از تغییراتت بگی و خوشحالمون کنی

    در پناه خداوند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    سلام دوست عزیز

    من هدایتی کامنت شما رو خوندم خیلی لذت بردم از ایمانی که داشتی

    خدا رو شکر چقدر آسان کار هات درست شده

    چقدر حرف قشنگی زدی که خداوند پازل زندگی میچینه

    چقدر شجاع هستید تحسینت میکنم که به خداوند اعتماد کردی

    اگه خواسته ات به جهان هستی بفرستی و رها باشی ایمان داشته باشی در زمان مناسب خداوند کارهات درست میکنه و دستان یاری گرش می فرسته و از جای که فکرش نمی کنی کارهات درست میشه

    انشاالله همیشه موفق باشی

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: