از مشارکت شما عزیزان برای پاسخ به سوال مسابقه، سپاسگزاریم. برای مطالعه بیش از 3900 پاسخ تأثیرگذار به این سوال کلیک کنید.
پاسخ خود به این سؤال را با ذکر این نکته در تجربیاتم شروع میکنم:
طبق باوری که ساختهام، تمام خریدهایم اعم از ملک، ماشین و… را فقط نقداً انجام میدهم. اما آدمهای زیادی نمیتوانند باور کنند که میشود به حدّی از استقلال مالی رسید که توانایی خرید نقدی هر چیزی را داشت. حتی اینجا در آمریکا، هنگام معامله یک ملک یا خرید یک ماشین و …، به محض اینکه فرد یا آژانس مربوطه متوجه میشود که قصد من خرید نقدی است، اولین سوالی که بدون استثناء میپرسد، این است که: شغل شما چیست؟
معنای این سؤال که از آغاز زندگیمان بسیار آن را شنیدهایم این است که: اکثریت قریب به اتفاق آدمها، ناخودآگاه، رابطه مستقیمی بین نوع شغل و میزان درآمد ایجاد کردهاند و این نگاه محدود کننده، ناخودآگاه موجب شده تا دلیل موفقیت مالی را، یک عامل بیرونی مثل «داشتن یک شغل خاص» بدانند و نه یک عامل درونی مثل: باوری که صاحب آن کسب و کار درباره خودش دارد. سپس این محدودیت به تصمیمات، راهکارها و اعمالشان هم نفوذ کرده است و به همین منوال نیز موفقیت را در عواملی بیرونی میجویند. اما سؤالی که باید همواره پرسیده شود این است: چه باورهایی سبب میشود، یک فرد بتواند از علائقش، (یعنی آنچه که برای انجامش مملو از شور و اشتیاق است و روحش را پرواز میدهد)، موفقیت مالی هم بسازد؟
به راحتی میتوانی در هر شغلی، هم آدمهای ثروتمند را ببینی و هم آدمهای فقیر را. از پزشکی تا کله پزی. از پیمانکاری تا شغلی مثل جمع آوری زبالههای بازیافتی و فروش آنها. هم پزشکان ثروتمند داریم و هم پزشکان فقیر. هم آشپزهای ثروتمند داریم و هم آشپزهای فقیر، هم خیاطهای ثروتمند داریم و هم خیاطهای فقیر و این منطق، به اندازه کافی محکم و قوی هست تا برای حذف باور محدودکننده و شرک آلودی به نام «عوامل بیرونی» جهادی اکبر به راه بیاندازی.
اولویت زندگی من هیچگاه انجام یک کار به عنوان یک شغل نبوده که، بتواند از عهده پرداخت هزینههای اولیه زندگیام برآید یا، شرایط مناسب برای لذت بردن از انجام کارهای مورد علاقهام را تأمین کند. بلکه اولویت زند گی من، تجربه آنچه است که به آن علاقه دارم. چیزهایی که در طی انجامشان، نه زمان را میفهمم و نه مکان را. چیزهایی که حتی اگر برای انجامشان پولی نگیرم نیز، نمیتوانم از انجامشان صرف نظر کنم.
آنچه امروز شما به عنوان شغل من میشناسید، نه به عنوان یک شغل بلکه، به عنوان عشق، ایمان و اشتیاق سوزان من، برای درک قوانین هستی شروع شد تا بتوانم فکر خدا را بخوانم، بدانم این خدا کیست؟ چه قوانینی بر جهانش مقرر نموده و چگونه میتوانم با قوانین این سیستم همراه و هماهنگ شوم؟ من برای این عشق و علاقه زمان گذاشتهام، از صرف این زمان لذت بردهام و به اندازهای که توانستهام باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین را نیز با این علاقه همراه کنم، استقلال مالی و ثروت، به صورت طبیعی و به عنوان فقط یکی از نتایج این کار، وارد زندگیام شده است.
منظورم از باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین، همان آگاهیهایی است که ساعتها در دورههایی مثل روانشناسی ثروت۱ و ۲ و ۳، توضیح دادهام. از نظر من، این ۳ دوره، تنها سرمایهی لازم و کافی برای ثروت ساختن از علائقتان است. گنجینهای از آگاهیهای خالص و ثروتآفرین که، نمیتوانی قیمتی برایش تعیین کنی.
اگر میخواهی مانند من نتیجه بگیری، مانند من، آن آگاهیها را جدی بگیر و مثل وحی منزل آنها را اجرا کن و به شیوه ی آنها زندگی کن. آگاهیهای این دورهها، بهترین و خالصترین ورودیهای ثروت ساز برای احاطه کردن ذهن است. تکرار همین کار به ظاهر ساده، باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرینی در ذهنت میسازد که همزمان تو را به مدار ثروت هدایت و از مدار فقر و کمبود دور میکند. تکرار همین کار به ظاهر ساده، هر بار ظرف وجودت را برای دریافت ثروتهای بیشتر، افزایش میدهد و این روند انتهایی ندارد. به عنوان اولین قدم، نپرس چه شغلی درآمدش خوب است تا انجامش دهم، بلکه بپرس: علاقهی من چیست و چگونه میتوانم باورهای قدرتمندکننده و ثروتآفرینی برای آن علائق بسازم؟ زیرا هر کاری به خودی خود، پتانسیل ساختن ثروت را دارد و وقتی باورهای قدرتمندکننده و ثروتآفرین به علاقهات بپیوندد، ثروت هم میآید.
باورهای قدرتمندکننده و ثروتآفرین یعنی: «تعریف صحیحی از خداوند» بسازی و ارتباط صحیحی میان این نیرو و «ثروت»، ایجاد کنی. در یک کلام، بتوانی ثروت ساختن از علائقات را معنویترین کار دنیا بدانی. اگر آدمی مذهبی هستی اما، باور داری خداوند و ثروت دو موضوع جدا از هم هستند که داشتن یکی به معنای دور شدن از دیگری است، فارغ ازاینکه چقدر تلاش میکنی، هرگز به ثروت نمیرسی. اما اگر خداوند را منبع ثروت بدانی و باور کنی ثروت ساختن، تنها راه رسیدن به خداست، این باور برایت کن فیکون میکند.
آنوقت مثل سلیمان نبی با باور «انک انت الوهاب»، ثروت را در رابطهات با این نیرو میجویی. آنوقت به جای تمرکز بر عوامل بیرونی، روی باورهایت کار میکنی و به جای حساب کردن روی عوامل بیرونی، روی تواناییهای درونت، الهامات و هدایتهای این نیرو حساب میکنی و به همین دلیل نیز به جای یافتن یک شغل ثروت ساز، سراغ ثروت ساختن از علائق خودت میروی و به این شکل هدایت میشوی و همچنان که از زندگی به سبک شخصیات لذت میبری، ثروت هم میسازی. زیرا احساس خوب = اتفاقات خوب.
باورهای توحیدی ساختن، یعنی قدرت دادن به عوامل درونی، قدرت دادن به خدای درونت و الهامات و هدایتهای این نیرو و روی برگرداندن و اعراض کردن از عوامل بیرونی. هرچه بیشتر در آیات اساسی قرآن و داستان زندگی پیامبران تدبّر کردم، با وضوح بیشتری این اصل را دیدم و درک کردم.
اگر هنوز به خواستهات نرسیدهای، نه به این دلیل است که یک عامل بیرونی خاص را کم داری، بلکه به این دلیل است که یک باور قدرتمندکننده درونی را کم داری یا به یک باور محدودکننده چسبیدهای. همان موضوع ترمز و گاز که در دوره کشف قوانین زندگی بر آن تأکید شده است.
ثانیاً: به عنوان قدم مهم بعدی، دهها بار آگاهیهای این فایل را گوش بده و تمام عوامل ذکر شده را به عنوان پاسخهای این سوال، برای خودت یادداشت کن، آنها را بارها تکرار کن و به شیوه آنها عمل کن. همچنین برای خواندن پاسخهای دوستان به این سوال نیز وقت بگذار.
آنوقت خودت از نتایجات، متعجب خواهی شد.
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند399MB93 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD737MB93 دقیقه
- فایل صوتی اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند83MB93 دقیقه
سلام به استاد عشقم سلام به مریم خانوم عزیزم امیدوارم حالتون درجه یک باشه این روزها سرگشته وحیران کوی الله جانم هستم، کاملا هدایتی به این صفحه اومدم و کاملا هدایتی کامنت مریم رشیدی عزیز رو خوندم و کاملا هدایتی تک به تک جملاتش رو خوندم و اصلا درک کااااملا متفاوت و عمیقی از تک به تک جملات استاد داشتم و توی کامنت مریم جان متن زیر رو نوشتم و گفتم که چقدر خوب که بیارمش تو کامنت های اصلی سایت هم بگذارمش، مریم جان سلام درود بر تو مرسی که این نکات مهمه این فایل رو نوشتی خیلیییی مهم هستن اینا، من 3 سال پیش از این نکات یه چیزایی فهمیده بودم الان که این نکات رو تو کامنتت خوندم اصلا یه درک خیلیییی سطح بالایی داشتم و باورش داشتم انگار ، با اجازت زیر همین کامنت منم میخوام نکاتی که نوشتی رو تکرار کنم که بره تو وجودم: افرادی که عاشق کارشون هستن خیلی خیلی راحت تر توی کارشون موفق میشن آره دقیقا اصلا خیلی از کارهایی که ما الان میبینم شغل نبوده عشقو علاقه و بازی طرف بوده تبدیل شده به شغل مثل کار پدر خودم اصلا شغل نبوده قبلا کی فکرشو میکرد قبلا بیای رو چوب چرم کار کنی؟ اونم نه رو چوب معمولی رو هر قطعه چوبی با هر پیچ و تابی، و خودم هم عاشقش هستم ، از اونطرف من با شناخت بهتر از خودم متوجه شدم کاری که هر روز و هر لحظه با هر آدمی دارم انجام میدم چه تو کارگاه چه تو باشگاه چه با دوستان چه گذشته چه الان فهمیدم من دارم مربیگری میکنم افراد رو و شخصیتم کاملا شخصیت یک مربیگر هست و من اصلا نمیدونستم که از این توانایی و عشق میشه ثروت ساخت بعد متوجه شدم همون کوچینگ یعنی مربیگری و کاری که دقیقا من عاشقانه انجامش میدم و توش هم خیلی عالی هستم و ناخود آگاه انجامش میدم حتی رایگان، و تازه فهمیدم میتونم اصلا ازش پول بسازم و خدارو شکر این بعد از مدت 4 سال هست که دارم خودشناسی میکنم و خدارو صد هزار مرتبه شکر بالاخره توش به شفافیت رسیدم البته باز هم نمیدونم چطور و چگونه میخواد اتفاق بیفته فقط دارم خودم رو تجسم میکنم تو حالتی که دوست دارم باشم و دارم عاشقانه در موردش مطالعه میکنم ، عاشق رهبری ،مربیگری ،تولید ،تیم ورک ،هنر پدرم صنایع دستی،بوکس و مبارزه هستم ،و اجازه میدهم که خداوند یک معجونی از اینها تحویلم بده البته بوکس و مبارزه رو دیگه برا دل خودم میخوام انجام بدم نه برای بقیه، چون بهترین ورزش که بهم هم حال خوب میده هم اعتماد به نفس همینه نکته ی بعدی هر کاری پتانسیل ثروتمند شدن رو داره بله هم تو کار پدرم خیلی راحت میشه ثروت ساخت و ساخته شده تا به الان و خیلییییییی بیشتر از این میتونه باشه و من خیلی دوست دارم انجامش بدم از رهبری کردن و مربیگری کردن چه کسبو کار خودت چه برای دیگران چه آموزشش بینهایت میشه ثروت ساخت از بوکس و مبارزه هم که بی نهایت میشه ثروت ساخت و این که من برم ببینم چه شغلی یا چه رشته ی ورزشی بیشتر توش پول هست برم انجام بدم هیچ وقت نبوده من فقط یک بار این اشتباه رو کردم اونم موقع انتخاب رشته تحصیلیم و من گول خوردم اما مدت تحصیل و دانشگاهم رو با عشق تموم کردم و اتفاقا کلی هم اعتماد به نفسم رفت بالا و با اینکه همه میگن بسیار شغل پول سازیه ( ساختمان) فعلا که کششی بهش ندارم برای همین هم هیچ وقت توش فعالیت نکردم، بیشتر صبح تا شب تو کارگاه پدرم بودم و عشق کردم هر روزم رزمی کار کردم و مبارزه کردم هر لحظه هم روی شخصیت مربیگریم ناخودآگاه کار کردم و با دیگران هم ناخودآگاه انجامش دادم تجربه های دیگه ای هم تو زندگیم داشتم اما همه ی اونها انگار وسیله ای بودن تا من اینقدر شخصیت مربیگریم تقویت بشه و البته تجربیاتی واقعی و دستاورد های واقعی که میتونه تو این مسیر به من کمک کنه، پس توی همه ی شغل ها،همه ی عشقو علاقه ها بی نهایت فرصت هست برای ثروت ساختن، و دلیل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست، چرا این حرفو میزنم چون تو تموم شغل های دنیا از نونوا بگیر تا بوکسر تا خیاط تا صنایع دستی کار تا نقاش تا دکتر تا مهندس تا پرستار تا گیمر تا هرررررچی که ما فکرشو میتونیم بکنیم و نمیتونیم بکنیم افرادی هستن که که ثروت ازش دارن میسازن و افرادی هم هستن که همیشه هشتشون گروی نهشونه و دارن مینالن پس شغل عامل اصلی نیست و فقط ببین به چی علاقه داری شروع کن با همین شرایط فعلیت براش قدم بردار و از انجام دادنش فقط لذت ببر از اون طرف هم روی باورهات کار کن و مطمئن باش خداوند پاسخ میدهد و رزقو روزی رو اونه که میرسونه به بی نهایت طریق بی دلیل وقتی که ما علاقه داریم خود به خود تمرکز هم داریم زمان زیادی براش میگذاریم و تمرکز فاکتور اصلی هست که کارها رو پیش میبره دقیقا وقتی عاشق کارت باشی براش تمرکز هم داری یعنی فقط دوست داری در موردش یاد بگیری و انجامش بدی و خود به خود مسائلش رو هم حل میکنی چون دوستش داری عاشق انجام دادنش هستی وقتی انجامش میدی اصلا رووووحت پرواز میکنه وقتی علاقه باشه پشت کار و تمرکز هم هست و شما رو هرچیزی تمرکز بگذارید الهامات رو دریافت میکنید دقیقا من تو هر مسیری که عاشقش بودم تمرکز گذاشتم و وقتی تمرکز گذاشتم کلی الهامات دریافت کردم و هر جا هم لازم بوده دستان خداوند اومدن و بهم کمک کردن، و عاشق یادگیریش هم هستم و دوست دارم چالش هاشو برطرف کنم از همه مهم تر احساااااس خوبی دارم در موردش احساس خوبی دارم وقتی دارم انجامش میدم خوشحالم شادم لذت دارم میبرم و دقیقا همین حسو حال خوبه که ثروتو خوشبختی رو به دنبال آدم میاره و ایییین اصله نه هیچ عامل بیرونی دیگه باورهات رو درست کنی پول دنبالت میدوعه برید دنبال عشقتون چشم استاد مهربونم راستش من خودم یه مدتی گول خورده بودم درسته من عاشق هنرهای رزمی به خصوص مشت زدن و بوکس بودم و توش هم خدارو شکر از وقتی براش تمرکز گذاشتم جهش های کوانتومی داشتم و واقعا داشتم به رؤیاهام تو بوکس حرفه ای میرسیدم اما یه چیزی تو قلبم انگار داشت فریاد میزد که این مسیر مسیر تو نیست و من داشتم باهاش لجبازی میکردم چون شهرت و ثروتش منو وسوسه کرده بود خیلی بهم لذت میدادا اما قلب من چیز خیلی بزرگترین رو میخواست انگار مسیرم با ارزش های درونیم همسو نبود و من اینارو نمیفهمیدم و فکر میکردم تنها راهی که میتونم از طریقش ثروتمند بشم و برم کشورهای خارجی زندگی کنم همین بوکسه، اما وقتی همین یک سال پیش دوره ی روانشناسی ثروت 1 رو خریدم تازه داشتم به خودشناسی میرسیدم اولین قدم باور کردن این مورد بود که همه ی شغل ها و عشقو علاقه ها به یک اندازه پتانسیل برای ثروت ساختن دارن و عامل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست و قدم به قدم با کارکردن روی جلسات دوره ی ثروت انگار قلب من داشت بیدار میشد و انگار داشت اصل از فرع رو تشخیص میداد ، خلاصه که چیزی که فکر میکردم عشقو علاقمه و کاریه که بابتش خلق شدم و خب توش هم عالی هستم و تمرکز هم دارم ، اما با نشونه ای که تو جسمم برام رخ داد اصلا باعث شد که من بیشتر بیام خودمو علاقمو بشناسم و ببینم آیا واقعا من این مسیر مبارزه رو برای خودم برای عشق دلم انتخاب کردم یا برای ثروتش؟یا برای شهرتش؟! بله دیدم دقیقا من برای این اینقدر پیگیر این مسیر هستم چون فکر میکردم که تنها راه خوشبختیه من از این مسیره، در صورتی که اصلا این مسیر با ارزش های من همسو نبود، برای همین میدیدم که روح من انگار ارضا نمیشه، چون من اون زمان هایی که کارگاه پدرم رو رهبری میکردم رو تجربه کرده بودم رهبری بچه ها کارها مشتریان ،مربیگیری بچه ها ، و اینقدر عاشق کارم بودم که من ساعت 4 پامیشدم نماز میخوندم و فقط هیجان داشتم ساعت 7 بشه برم کارگاه با بچه ها شروع کنیم کار کردن و سفارشات رو آماده کردن،و اصلاااااا گذر زمان رو متوجه نمیشدم اصلا ، بهترین روزهای زندگیم میتونم با قدرت بگم که همون روزها بودن، و حالا به خاطر تضادهایی که با پدرم خوردم 4 ساله که تمرکز گذاشتم روی ورزشم و مربیگری ورزشم، اما هرچقدر به خودشناسی رسیدم خدارو شکر خدارو شکر بعد از 4 سال رو خودم کار کردن بالاخره تو سفر آخری که داشتم به مدت 3 ماه ، وقتی دریچه ی قلبم کااااملا باز بود خداوند به طور واضح داشت باهام صحبت میکرد و فریاد میزد مربیگری مربیگری رهبری و منم نوشتم همهی الهامات رو نوشتم ، و وقتی برگشتم شروع کردم به یکی یکی انجام دادنشون و خدارو شکر تو مسیر هستم، نکته ی بعدی کسبو کاری که توش هستم باید باورهامو در موردش درست کنم، آره باید اینقدر رو تمام جنبه های باورهام کار کنم که به این باور برسم که همیییین لحظه با همین چیزی که من عاشقش هستم با همین زمان و مکان با همین شهرو کشور با همین امکانات با همین جنسیت با همین سنو سال با همین خانواده با همین اوضاع با همین رئیس جمهورو دولت با همین چیزی که هستم من لیاااااااقتمه که پول بیاد دنبالم لیااااقتمه که ثروتمند باشم لییییاقتمه که پولدار باشم لییییاقتمه که همین کاری که دارم انجام میدم رو انجام بدم پول هم ازش بسازم و اونوقت با شجاعت قدم هات رو برمیداری ایده هات رو اجرایی میکنی و اونوقت هم دستان خداوند میان و ثروت رو از درو دیوار وارد زندگیت میکنن، توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خدای درونت کل دوره ی روانشناسی ثروت 1 که من فعلا دارمش یعنی توحید یعنی اینکه هیچ کدوم از عواملی که قبلا به ما گفتن و تو ذهن ما هست عامل موفقیت و ثروتمند شدن نیست، توحید یعنی اینکه خودت هستی که با افکارت با احساس لیاقتت داری زندگیتو خلق میکنی باورهای درست باعث میشه که هدایت بشیم به مسیر های درست هدایت بشیم دقیقا چون ما در هر لحظه داریم هدایت میشیم به چه سمتی ؟ به چه چیزی؟ به چیزی که بیشتر در طول روز داریم بهش توجه میکنیم، که با توجه کردن به موضوعات مختلف ما داریم فرکانسهایی در مورد اصلو اساس اون چیز به جهان ارسال میکنیم و جهان هم اتفاقات موقعیت ها شرایط افرادی رو سر راهمون قرار میده که همسنگ باشه با فرکانسهای ارسالی ما، و ما در واقع هدایت شدیم به سمتش یا اون به سمت ما هدایت شده عامل بیرونی رو بگذارید کنار رو خودتون کار کنید دقیقا درسته خیلی موقع ها ما میایم عامل بیرونی رو مثل شهرمون کشورمون خانوادمون همسرمون دوستمون شغلمون نوع محصولمون رو عوض میکنیم اما میبینیم که نتیجه همون آشه و همون کاسه ، پس میفهمیم که عامل اون عوامل بیرونی نبودن پس با صبر و حوصله و استقامت بیایم باورهامونو تغییر بدیم تا نتایج با همون چیزی که هست از همون لحظه شروع کنه به تغییر کردن اگر برای مسیری داری تقلا میکنی زور میزنی زجر میکشی یعنی در مسیر درستی نیستی یعنی خدا کارها و برات انجام نمیده خودت داری انجام میدی اخخخخخ چه نکته ی مهمی بود فراموش کرده بودم کلمه هارو داشته باش زور میزنی زجر میکشی تقلا میکنی دنبالش میکردی پدرت داره در میاد حالت بده یعنی تو مسیر غلط هستی یعنی اجازه نمیدی خداوند کارها رو برات انجام بده داری میگی من خودم بلدم من خودم میدونم وااااای که چقدرررر این جمله درسته هرکجا زور نزدم رها کردم و فقط لذت بردم خدا از جاهایی که حتی من فکرش رو هم نمیکردم دقیقا در زمان درست کارهامو انجام داده و من همین دوسه روزه دیگه وااااقعا به این باور رسیدم که خداوند داره کارها رو برام انجام میده به خداااا نمیخواد بری دنبال مشتری بگردی نمیخواد خودتو به هر ضربو زوری بزنی بلکه تو اینستاگرام بقیه ببیننت یا دوستت داشته باشن باباااااا افکارت دارن اتفاقات رو رقم میزنن تو فقط به چیزی که میخوای توجه کن همین همین و عشق کن لذت ببر رها باش ، خودش میاد با پای خودش به خدا که همینه ، باورهای درست باشی نتیجه رخ میده خدا کاراروانحام میده به بی نهایت طریق واااای دقیقا همینه اینا اون جملات طلایی استاده که استاد با اینکه داره فریاد میزنتش اما تا وقتی تو مدارش نباشی اصلا نمیشنوی چه برسه به اینکه بفهمیش یا درکش کنی وای خدایا شکرت من دارم تحربش میکنم استاد برای همینه که الان این جملتون که مریم عزیز نوشته رو با گوشت و پوست و استخونم فهمیدمش اگر نتیجه رخ نمیده نه به این دلیل که تو یه کار بیرونی رو انجام نمیدی به این معناست که یه سری باورهای اشتباه داری، وقتی میری سراغ چیزی که عاشقشی هم داری از زندگی لذت میبری هم پول میاد دنبالت هم عزت نفس میاد هم اعتماد به نفس میاد هم عشق میاد دنبالت،وااااقعا همینه من تحربش کردم به خدا، و از همه مهمتر اینها همش به صورت تکاملی یعنی پله پله وارد زندگیت میشه، خدایا شکرت شکرت، مریم جان خیلی استفاده کردم از همین کامنت کوتاهت مرسی ازت، استاد جونم واقعا دوستت دارم عاشقتم به خدا، دوست دارم فقط تو سایت باشم فقط اینجا ورودی خوب به ذهنم بدم، همین الان هم 6 میلیون تومان به حسابم واریز شد، یک هفتم هست که شمالم دارم لذت میبرم،پولم اومد، با پای خودش ، به لطف الله مهربان، خدارو شکر
سلام و درود اقای موسوی عزیز، چقدر پاسختون به این دوستمون برای من مفید بود یعنی عالی بود خیلی سپاسگذارم،
اره واقعا تو ذهن ما جا افتاده که هر کاری که بیشتر براش تلاش کنی و بدو بدو کنیو عرق بریزی ارزش داره که پولشو بگیری، در صورتی که از بیخ اشتباهه و باید خیلی ساده بگیریم همه چی رو همه چی رو، و من هم دارم روش کار میکنم البته ابتدای مسیر هستم، ارزوی موفقت و سلامتی برای شما دوست عزیز و سحر عزیز
❤️❤️❤️🙏🙏🌹🌹🌹
سلام مرضیه خانوم عزیز درود برشما
خدارو شکر
کار خداوند هدایت کردنه !
ما باورش نداریم ما جدیش نمیگیریم
من که خودم با اینکه صدها بار آکاهنه هدایتشو فهمیدم اما بازم یادم میره و سری فکر میکنم که خودم میدون و خودم بلدم،
مرضیه خانوم این الهامو همیشه به خودت یادآوری کن که به شکو دو دلی نیفتی یعنی بشه یه قطب نما برات،
حالا کلیت بهت گفته شده، باید بری تو دلش بیشتر ازش بدونی بیشتر الهامات رو دریافت کنی تا برسی به جزئیات مسیرت انشاالله ،
برات آرزوی بهترین هارو میکنم،
«هدایت خداوند رو جدی بگیریم»