اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند - صفحه 51

827 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیما گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    سلام استاد مهربانم ای دست پر برکت خدای رحمن ام در زندگی من ای کسی که حریص هستید برای رسوندن راه خیر و خوبی به بندگان خدا

    من سیما بعد از یکی دو سال تقلا کردن امروز از ابن تاریخ میخام به مدت یک سال روی خودم فقط و فقط روی خودم کار کنم شکرگزاری رو بهش عمل کنم به قول خداوند که به حضرت داوود و خانواده اش میگه

    (اعملو آل داوود شکرا)

    یعنی حرف نزنید عمل کنید به شکر گزاری عمل تون نشان دهنده درون تون باشه

    در حال حاضر که به لطف خداوند در کشور آلمان مدرک پایان تحصیلی مو گرفتم دوتا فرزند هم دارم و گواهینامه ام هم باموفقیت انجام شد دوره فنی حرفه ای آرایشگری رو که سه سال طول میکشه تا مدرک اش رو بگیرم شروع کردم سال اول اش نصف اش هستم

    هدف ام و رویام این هست که یک مادر موفق ثروت ساز و هدفمند باشم و دوم اینکه آرایشگاه خودم رو بزنم با نوفقیت دوره آموزشی مو تموم کنم و بعد مایستری و بعد آرایشگاه خودم رو افتتاح کنم با لطف و هدایت و نیروی خدای بزرگ و بابرکت ام و تصمیم گرفتم به مدت یک سال فقط و فقط و فقط وفقط روی خودم کار کنم همه جوانب زندگیم رو بپذیرم به تمام جهات زندگیم از ضاویه ای نگاه کنم که بهم حس بهتری بده راه خودم رو برم کار خودم رو انجام بدم اگاه الهامی بهم شد رو انجام بدم دست از تغییر دیگران بردارم و نخام کسانی که آماده نیستند رو تغییر بدم حتی همسرم در خلوت خودم به الهامات خدای رحمن ام عمل کنم و مسیر خودم رو برم و کاری هم نداشته باشم که همسرم چه مسیری رو میخاد بره من موفقیت کسب کنم من روی خودم کار کنم من به زندگیم از ضاویه مثبت نگاه کنم و اگه اون خواست تغییر میکنه و اگه هم نخواست مسیر خودش رو میره و من نمیخام چیزی و یا کسی رو به زور همراه خودم کنم و بخوام که اون هم موفق بشه اون خودش میدونه و خدای من خدای اون هم هست و راهی که من میرم شاید راه اون نباشه ولی ایمان دارم که خدای من خدای همسرم هم هست و خودش بهتر میدونه همسر من کجای مسیر هست و من نه به محل کارم نه به همسرم و نه محل زندگیم نمی‌چسبم همه بند هارو رها میکنم و اجازه میدم خدای من مارو هدایت کنه هر کس رو به مسیر خودش آگاهانه سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم دست از گله و شکایت بردارم تمام جوانب زندگیم رو بپذیرم و اجازه بدم و بند هایی که به دست هام گره زدم رو از دستام باز کنم بندی مثل بودن و هم‌جهت کردن همسرم با خودم که واقعا بهم آسیب زده بندی مثل محل کارم بندی مثل محل زندگی ام و همه این بند هارو با کمال ایمان به خدا تقدیم کنم و اجازه بدم اون این ها رو مدیریت و کنترل کنه

    ابن مسیری نیست که هر کسی بره اینکه بتونی در هر شرایطی در هر موقعیتی از ضاویه ای نگاه کنی از جایی بهش نگاه کنی که نکات مثبت رو توش پیدا کنی و ببینی کار هر کسی نیست که واکنشی عمل نکنی میدونم این مسیر روی خودم انتخاب کردم کار کردن و کنترل و تغییر ضاویه دیدم ام مسیری هست بی انتها و تا آخرین لحظه ای که زندگی میکنم باید ادامه بدم اگه میخام نتایج بهتری بگیرم من خودم آگاهانه این مسیر رو انتخاب کردم و بهاش هم زمان ام انرژی ام و تمرکز ام هست و عاشقانه پرداخت اش میکنم و این مسیر من هست نباید هم مسیر همگی باشه همگی به قول استاد نه توان شو دارند و نه قدرت شو دارند و نه هم میخان ماشین پورشه و یا بنز سوار بشن من میخام و مسیر اش و بهاش رو هم میپردارم و من دوست دارم به اهداف ام به خواسته های قلبی ام برسم من دوست دارم انسانی هدفمند توانا شحاع و قدرتمند باشم من میخام ارزش خلق کنم به جهان خالقم من میخام بدون وابستگی به عوامل بیرونی زندگی خودم رو خودم بسازم من میخام یا تمام وجودم میخام و بهاش هم این هست که ذهنم رو مدیریت و کنترل کنم با خودم دوست باشم نخوام یک روزه یک انسان توحیدی و ابراهیمی بشم نخام به خودم سخت بگیرم خدارو رحمن و رحیم و بخشنده در وجود خودم بسازم و هر جا هم از مسیر خارج شدم و از لاین بیرون رفتم با اولین نشانه ها اولین سنگ ریزه هایی که نشون بده از جاده اصلی بیرون شدم و رفتم تو جاده خاکی برگردم همیشه درها رو باز بدونم و هر جا و هر چقدر هم که شده برگردم اصلاح کنم درسته این اسب و این وجود من سرکشی میکنه و تربیت نشده و رام نیست ولی اگه بتونم در نهایت رام اش کنم و تحت کنترل و اختیار خودم قرار اش بدم این ذهن نجوا گر ام بعد اش میتونم تا عرش بالا برم و ازش نتیجه بگیرم این ذهن من هست و من میدونم و براش زمان میزارم بها براش پرداخت مبکنم و نتایج عالی اش هم بینهایت لذت بخش و گوارا خواهد بود و بینهایت لذت خواهم برد

    که خدا و فرشتگان به اون انسان که به این درجه رسیده درود خواهند فرستاد .

    از خدای رحمن ام میخام که‌در این مسیر همراهم باشه هدایت ام کنه دست پر برکت شو همراه من و پشتیبان من قرار بده و نور اش چراغ راه همه ما بشه

    آمین

    از شما استاد نازنینم دست بینهایت مهربان خدای رحمن ام هم‌ بینهایت سپاس گذارم و برای شما آرزوی موفقیت برکت نور و رحمت دارم که هر جایی که هستید در نور و رحمت و برکت باشید و امیدوارم و از خدا میخام که یک روز بتونم شمارو ببینم و مستقیم باهاتون حرف بزنم و به من افتخار کنید و بگید این شاگرد من است و موفقیت های من نوری بشه که قلب نازنین دوستانم در این مسیر رو هم روشن کنه و چراغی بشم که قلب نازنین دوستانم در ابن مسیر روشن و پر نور بشه ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 501 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیز هم مسیر

    چی بگم از این فایل که هرچی بگم کم گفتم

    اول از همه سپاسگزارم از خداوند که من رو هدایت کرد برای بار دوم به این فایل چون اولین دفعه که شنیدم چون توی فرکانسش نبودم و به زور بود چیزی متوجه نشدم اما الان کلا یه دگرگونس درونم به وجود آورد و خیلی از شک ها وتردید های من رو راجب به کاری که عاشقش هستم و در حال انجامش هستم از بین برد چنتا نکته از و کلید واژه از استاد نت برداری کردم از حرفاشون که مینویسم:

    1)اولین اشتباه در کسب وکار این است که ما نگاه کنیم ببینیم چه کاری توش پول هست که ماهم بریم همون کار رو انجام بدیم ( اگرم نتونیم انجام بدیم دیگه باور کنیم که بدبختیم)

    2)اشتباه ما اینه که ما میایم و در ذهنمان یک ارتباط میان ثروت و نوع کسب و کار اینجاد میکنیم.

    3)اولین قدم اینه که ما نگیم چه شغلی درآمدش خوبه بگیم چه کاری رو من دوست دارم و منظور شغل نیست منظور اون چیزیه که ما بهش علاقه داریم به انجام دادنش

    4)وقتی علاقه پشت کار باشه تمرکز هست،زمان زیادی رو براش میزاریم الهامات رو دریافت میکنیم وقتی ما روی چیزی که بهش علاقه داریم تمرکز میزاریم الهامات رو در اون باره دریافت میکنیم و اینها به صورت زنجیر وار بهم وصل میشه(عشق و علاقه،تمرکزباور های درست،زمان گذاشتن برای انجام اون کار،الهامات)

    5)وقتی ما علاقه داشته باشیم خود به خود تمرکز هم داریم یعنی ما به چیزی که علاقه داریم توش تمرکز هم داریم.

    6)احساس خوبی داریم در موردش،احساس خوبی داریم وقتی داریم اون کار رو انجام میدیم

    7*)وقتی احساس خوبی داریم در مورد کاری که داریم انجامش میدیم خود به خود طبق قانون بدون تغیر جهان هستی نتایج خوب برامون به وجود میاد و به خواسته هامون میرسیم.

    8)هر کاری که من دوست داشته باشم پتانسیل یک سانی برای ثروت ساختن با بقیه کار ها داره یعنی تمام کارهای دنیا به یک اندازه پتانسیل ثروت ساختن دارن چرا؟چون دلیل ثروت ساختن شغل خواص نیست دیلیل ثروت ساختن باوهای مناسبه.

    9)بحث بحث باور داشتن به خداونده نه فقط اعتقاد داشتن

    10)اعتقاد تنها داشتن به خدا کاری رو انجام نمیده بلکه اعتقاد درست داشتن به خدای درست هست که کارهارو انجام میده.

    11)توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به درون و خدای درون*

    خیلی خیلی حرفا و آگاهی های خالصی توی این فایل بود و من این موارد رو نوشتم

    داشتم به اون زمان که اولین بار ابن جلسه رو گوش میدادم فکر میکردم و متوجه شدم که واقعا اون زمان من آماده دریافت این آگاهی ها نبودم و به نظرم برای ان الان آماده دریافت شدم چون الان 4 روزه دوره عزت نفس رو تهیه کردم و متعدانه دارم روی باور های اون دوره کار میکنم و حس میکنم با همین مدت کوتاه کار مردن روی عزت نفسم اول از همه متوجه این شدم که واقعا علاقه ام چیه و به انجام چه کاری علاقه شدید دارم و عاشقانه انجامش میدم و برای همین که تعین کردم و مشخص کردم که فقط تمرکز بزارم روی این کار به آگاهی های این فایل هدایت شدم تا جواب خیلی از سوالاتم رو بگیرم و شک و تردید هام برطرف بشه اینکه استاد میگن من وقتی رفتم دفتر تهران و گفتم من دیگه اینجا کار نمیکنم و میخوام استفا بدم و برم دنبال رویاهام و گفتم آقا من چند صباحی در این دنیا هستم و میخوام اون کاری که عاشقش هستم رو انجام بدم یه جورایی از یک عشق و شور و اشتیاق بسیار زیاد با باور های درست میاد تاکید میکنم باور های درست شما تصور کن فردی یک دختری رو میخواد و فقط عشق رسیدن به اون رو داره اما باور نداره که با اون فرد خوشبخت میشه یا نه چون عشق زیادی داره به زمین و زمان میزنه تا به اون دختر برسه و وقتی میرسه در نهایت چون باور های درستی راجب به روابط نداره اون رابطه به بدترین شکل ممکن تموم میشه استاد توی قودم اول دوره 12 قدم میگن که برای رسیدن به هدف تنها شور و اشتیاق کافی نیست بلکه باور های درست در کنار شور و اشتیاق هیت که مارو به هدف میرسونه و این نکته‌ی خیلی خیلی ریزی هست که شاید 99 درصد افرادی که در کسب و کارشون موفق نمیشن رعایت نمیکنن

    همینطور که دارم جلوتر میرم هدایت ها و الهامات خداوند رو بهتر و بهتر دارم درک میکنم هدایت شدنم به دوره 12 قدم و بعد از قدم اول نرفتم به قدم دوم بلکه هدایت شدم به دوره عزت نفس و خدا میدونه که بعد از دوره عزت نفس به کدوم دوره هدایت بشم اما اما باور دارم که خداوند من رو هدایت میکنه در زمان مناسب به مکان مناسب به آگاهی مناسب و فرد مناسب باور دارم چون دارم میبینم من که الان دوره عزت نفس رو شروع کردم توی همین 4 روز تحولاتی درون من درون زندگیم به وجود اومده که میگم آقا من باید این دوره رو تهیه میکردم و این هدایت خداوند بوده که مو بیام این دوره رو تهیه کنم و حرف جالبی که استاد زدن توی این فایل گفتن که شما میای روی عزت نفست کار میکنی عزت نفست باعث ورد ثروت بیشتر به زندگیت میشه دوباره با وردود ثروت عزت نفست بیشتر میشه و بعدش خلاقیتت در کار بیشتر میشه و ابن مسیر ادامه داره و تاکید میکنم اول ازهمه هممون هممون برای اینکه میخوایم کاری رو شروع کنیم باید عزت نفسمون رو بالا ببریم وقتی عزت نفس بالا باشه ما از پس هر کاری بر میایم از پس هرکاری بهتر از هر کس دیگه ای واقعا عزت نفس اصل اوله رسیدن به موفقیت هاست خیلی خیلی خوشحالم از اینکه این کامنت رو نوشتم قبل اینکه بخوام بنویسم گفتم خدایا من نمیدونم چی باید بنویسم تو به جای من حرف بزن و اینها حرف های من نیست حرف های خدای منه عاشقتونم خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    1403/12/13روز240

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل

    خدایا شکرت که امروز تونستم این فایل فوق العاده رو گوش کنم

    نمی‌دونم باید چی بگم نمی‌دونم چرا انگاری هنوز نتونستم خوب قانون و درک کنم نمی‌دونم شایدم درک کردم و الان لازمه که عمیق تر درک کنم

    دقیقا درسته من توی شغلم همش فکر می‌کنم عوامل بیرونی باعث میشن که من پول دربیارم مثلا همش احساس می‌کنم به اندازه کافی مهارت ندارم که پروژه نمیاد برام یا فکر می‌کنم آشنا و ارتباطات ندارم که برام پروژه نمیاد یا فکر می‌کنم چون دفتر و محیط کار ندارم نمیتونم پروژه بگیرم

    اره دقیقا درسته من اصلا اجازه نمیدم که خدا هدایتم کنه من اصلا خدارو نمیبینم توی شغلم و همش فکر می‌کنم خودم باید یکاری بکنم تا بتونم مشتری پیدا کنم یا پول دربیارم با اینکه خدای مهربونم برای اینکه بشینم روی علاقه ام کارکنم و لذت ببرم و یادبگیرم همه چیز و برام محیا کرده بهترین لب تاب بهترین اموزشها بهترین کتابها آرامش و خونه ایی که تنهام و هیچ دغدغه و‌سرصدایی نیست و خیلی راحت میتونم یاد بگیرم و رشد کنم و لذت ببرم اما من اینارو ول کردم و بی انگیزه شدم و رفتم دنبال حاشیه و همش میگم خب حالا من اینارو هم یادگرفتم چی میشه مگه مشتری ازکجا بیارم و… شیطان میاد میگه اینهمه درس خوندی و رسیدی به اینجا مگه تونستی پول بسازی و … هی می‌خواد نا امیدم کنه نمیتونه اما بی انگیزه میشم

    اره باورهای من مشکل داره اره یه چیزی توی درون من مشکل داره وگرنه افرادی هستن که اصلا به اندازه من مهارت و علم این تخصص و ندارم اما دارن کلی ثروت خلق میکنن

    اره من شرک دارم و نمیخوام قبول کنم ودارم مقاومت می‌کنم خدایا کمکم کن و دستمو بگیر الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    1403/12/12روز239

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل

    خدایا شکرت که امروز هدایت شدم به این فایل و امروز تمام تمرکزم فقط روی کامنتای این فایل بود و‌چقدر فوق العاده نوشته بودن دوستان

    امروز حالم خیلی بهتر بود خداروشکر چون دوباره توحید درونم قوی تر شد و شرک دیروز و شکست داد

    اینکه از چند شب قبل که از خدا میخوام که هدایتم کنه و به قلبم میگه که باورهای توحیدی ات و باید درست کنی

    و با خوندن کامنت ها متوجه شدم که دقیقا قلبم درست میگفت من میخوام روی مغز خودم حساب کنم و فکر می‌کنم خیلی باهوشم

    یادم میره که اگر الان به اینجا رسیدم و هر موفقیتی کسب کردم به کمک مغزم نبوده بلکه به صدای قلبم که الهام خداوند بوده گوش کردم و الان رسیدم به این موفقیت هایی که تا الان کسب کردم

    با خوندن کامنت ها رفتم به گذشته و اون جاهایی که من هیچ شناختی نسبت به مسیر نداشتم و فقط به الهام قلبی ام گوش میکردم و اقدام میکردم و خداهم جواب ایمان منو خیلی فراتر از اقدام من میداد و دلم برای ادامه دادن قرص می‌شد.

    نمی‌دونم چرا یادم رفته بود که من همیشه حتی به ته خط رسیدم خدارو ته قلبم داشتم و بهش تکیه کردم و چرا یادم رفته دوباره همین کارو بکنم چرا همش نگرانم که نتونم و نشه و مشتری نداشته باشم و شکست بخورم و …

    چرا روزایی که فقط به امید خدا میرفتم جلو و یه تصمیمی میگرفتم که فقط خودم بودم و به امید خدا اقدام میکردم و موفق میشدم و یادم رفته

    اره من وقتی روی مغزم حساب می‌کنم شرک میورزم چون فکر می‌کنم خدا نمیتونه برای من کاری کنه خدا نمیتونه مسیر برای من هموار کنه

    خدایا شکرت که امروز فهمیدم که ریشه همه ترمزهام ریشه همه اتفاقات بخاطر باورهای شرک آلودم و باید باورهای توحیدی ام و تقویت کنم و بشم مثل قدیما که میسپردم به دستان خودش و خودش همه کاری و برام به راحتی انجام میداد من میگفتم به این رشته علاقه دارم همه چیز از نوع بهترین امکانات و توسط دستانش برام محیا میکرد که من بتونم درس و رشته مورد علاقه امو بخونم الانم همین تصمیم دارم من بلد نیستم بازاریابی کنم من بلد نیستم مشتری جذب کنم من دفتر و‌محل کار ندارم که ادما بیان و جذب محیط کارم بشن که بخوان بهم‌پروژه بدن من پارتی و آشنا ندارم که بخوان برام پروژه بیارن من پولی ندارم که خودم پروژه استارت بزنم من الان فقط یک مدرک دارم و مهارتی که میتونم طراحی کنم با یک لب تاب و آموزش های تخصصی من همین و پیش میرم و سعی دارم باورهای توحیدی بسازم و به خدا میگم تو بشم پارتی و آشنای من تو بشو مشتری من تو بشو دفتر کار من تو بشو پروژه برای من خدایا من هیچی بلد نیستم و نمیدونم خودت دستمو بگیر و هدایتم کن خدایا خودت راهی که منو به هدفم میرسونه و برام هموار کن الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسن موسوی گفته:
      مدت عضویت: 674 روز

      سلام

      کامنت شما مهر تاییدی بود بر رشته افکار اخیر من چون وضعیتی مشابه شما دارم ، در شرف راه اندازی کارم به دلیل نداشتن جا و مکان ، نداشتن نیروی خاصی ، و احساس ریز و مخفی عدم اعتماد به نفس کافی که به صورت ناخوداگاه سعی می کردم بهش غلبه کنم تا بتونم پرزنت های خوبی از یه محصول نرمافزاری بکنم اونم اغلب اوقات جلوی تیم هایی که خودشون رو خدای اون حوزه میدونستن .

      من از پس این قسمت کار فقط با یه جمله که تو دلم می گفتم بر می اومدم “خدایا تو که میدونی من چیزی ندارم و هر چی که هست همه تویی پس خودتم اینجا رو هم اداره کن” و تو ده ها جلسه پرزنت کسی نبود که بتونه حرفی برای گفتن داشته باشه اوپم فقط به خاطر اینکه من سپرده به خودش و رها میرفتم تو جلسه همیشه وقتی صحبت من تموم میشد که بالای دو ساعتحرف زده بودم و سوالی تو جلسه پرسیده نشده بود که جوابش رو خدا از زبون من نداده باشه .

      و من این قسمت کار رو دیگه خوب میرم چون به این یقین رسیدم که من نیستم که دارم میرم جلسه بلکه خدای من هست اما امان از باورهای مخرب مخفی که خودشون رو در قالب حرف منطقی نشوندن تو مغز و تا بیای بفهمی خب زمان خودش رو میبره و دقیقا به قول استاد بستگی به میزان کارکرد و امادگی من داره .

      هر چند که سعی میکنم به جا و دفتر و نیرو و هزار عامل دیگه که دایما از هر طرفی به سمت من پرتاب میشن و تازه خود ذهنم از همه بدتر میشه وقتی جواب نه میشنوه اما باز هم میزنم به جاده خاکی .

      من این فایل رو تا امشب چندین بار صوتی گوش کرده بودم ولی امشب هم تصویری دیدم هم نشتم توضیحاتش رو نوشتم ، تا اثر پذیری بهتری در ذهنم داشته باشه ، ولی یه چیزی رو امشب خیلی بهتر از سری های قبل فهمیدم اون هم اینکه زور نزنم و هر جا دیدم دارم زور میزنم بدونم مسیر اشتباهیه ، البته این رو هم قبلا با شنیدن همین فایل و یکی دو جای دیگه که استاد بهش اشاره میکنن هر ازگاهی برای خودم تکرار میکنم ولی امشب احساس کردم نفوذ این بخش در ذهنم خیلی بیشتر از قبله .

      من باید به این یقیین برسم که خدا برام مشتری میشه همونطور که از کلامم جاری میشه اره دقیقا باید این رو در ذهنم منطقی کنم میدونید الان یهو به ذهنم اومد که اگر من به یقین رسیدم که خدا از کلامم جاری میشه پس براحتی میتونه برای مشتری هم بشه الان یهپچراغی تو ذهنم داره الارم میده که نکنه اون موقع ها هم درست و حسابی به این یقین نرسیدم ویه چیزی به صورت مخفی داره کار میکنه که متوجه نشدم یا شایدم ذهنم بعد از اتمام جلسات که دیگه کار تموم میشده فکر میکرده که خودش این کار رو انجام داده و وقتی به گزینه خرید توسط مشتری میرسیده نمیتونسته عدد فروش رو باور کنه که این مشتری بیاد این عدد رو به یه شخصی که مثل منه و اصلا دفتر خاصی هم نداره و نیروی خاصی هم برای این جور پروژه ها نداره پرداخت کنه ،

      اره فکر کنم با نوشتن الان یه جورایی یه باگ ذهنی خودم برام داره هویدا میشه ،

      من تا یه جایی از کار رو میسپرده بهدخدا و دقیقا تا اون قسمت که همه چیو سپرده بودم به خدا درست پیش میرفته ولی از جایی که ذهنم نمیتونسته این کار به خدا بسپاره از همون جا لنگ میزده هر چند که من در زبانم بارها میگفتم توکل به خدا و در دلم و وجودم باور اینکه این اتفاق رو خدا میتونه رقو بزنه و تمام مسیر و راه را برام هموار کنه نداشتم همش به چجوری دفتر رو جور کنم و چجوری نفراتم رو مدیریت کنم و حالا مبلغ پیش پرداخت رو اگر دادن من چکار کنم و اگر ندادن چکار کنم و هزار تا داستان و محاسبه دیگه و این یعنی خودم و دیگه خدا نه و این یعنی استپ شدن و خودم فرمون رو بدست گرفتم در صورتی که من تو بخش اول بدون اینکه بشینم روی نحوه حرف زدنم و یا پاسخهام فکر کنم یا اینکه الان چی میشه یا اگر یه چیزی بپرسن که من بلد نباشم تمرکز نمیکردم و نمیکنم فقط روی اینکه من یه دانشی دارم و خدا هم اون رو بهم داده و منو از قبل از جلسه تا پایان همراهی میکنه و همیشه وقتی کسی همراهو بود میگفت چطور تو اینقدر تو جلسه قوی ارایه میدی میگفتم اونی که منو تا اینجا اورده اینجاش رو هم درست میکنه ولی همین ذهن من وقتی به فروش و نهایی شدن کار میرسه نمیتونه همه چیز رو بسپاره و بشینه نگاه کنه اینجا دقیقا نقطه سقوط منه تو ایپ قسمته که ذهن من جاری شدن کلام خدارو فراموش میکنه و اعتبار رو از خدا میگیره و چوپ تا به حال این قسمت از کار رو انجام نداده متاسفانه باور محدود کننده ام خیلی قوی خودش رو جلوه میده البته با توجه به اینکه الان دارم اینها رو میفهمم احتمال میدم چند تا مشکل دیگه هم وجود داشته باشه مثل عدم احساس لیاقت و عدم اعتماد به نفس کافی در این قسمت از کار و یا چیزهای دیگه که هنوز نفهمیدم و پیداشون نکردم

      البته همین مورد رو هم همین الان فهمیدم میخواستم در پاسخ به شما یه چیزی دیگه بنویسم بعد یکم نجواها میومد که برای چی میخوای بنویسی به خوندنت ادامه بده اما بهش گوش ندادم و اومدم شروع به نوشتن کردم و یهو این چیزا اومدن و من هم نوشتم ، اصلا نمیدونم جمله بندی درستی هم داره یا نه ولی خب هر چی که در لحظه به ذهنم خطور میکرد رو نوشتم ، از شما و کامنتی که گذاشتین ممنونم و سپاسگزار

      خدایا شکرت ،

      استاد عزیزم سپاس از این همه کاری که روی خودت انجام دادی از این همه نتیجه ای که گرفتی تا مسیری زیباتر و سر راست برای ما ساخته بشه ،

      خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این مکان مقدس .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 263 روز

    خدایا شکرت به خاطر این حد از اگاهی درونی خدایا شکرت به خاطر اینکه هدایت شدم به فایل همین که متن فایل رو می خونم ذهن باز می شود ولی دلیل وایراد کار خودم رو متوجه شدم همش به خاطر شرک های بوده که تو ذهنم خودم نگه داشتم به خاطر ترس از عوامل بیرونی به خاطر این باورهای محدود کننده من هیچ وقت نتونستم دنبال شغل مورد علاقه ام برم واز اون ثروت بسازم خدایا شکرت وقتی خدای درونم متصل میشم بهتر می توانم از این قدرت درونی همانگ بشوم خدایا شکرت ومتوحه ایراد کارم خودم شدم واز خداوند درخواست میکنم توان قدرت برطرف کردن شو بهم بده خدایا شکرت وقتی به این درک درونی رسیدم که خداوند اینکه گذشته چه نگاهی رو به ثروت ویا موفقعبت داشتم این بود که گذشته ام ثروت وموفقعیت رو ابزار برای ارزشمندی خودم ورقابت توی زندکیم می دیدم ولی امروز خدایا شکرت به درک درونی رسیدم ارزش درونی من که این ثروت خلق میکنه تمام چیزی های مادی چه باشند چه نباشند من ارزشمندم ارزشمندی من در وجودم من هدچیزی که بخواد هیچ چیز نمی تواند ارزشمندی مرا تحت تاثییر قرار بده جز باورهای محدود کننده وقتی کارکرد ذهنم اشنا شدم که کارش سال ها به خاطر شنیده ها کارش جز ایجاد شرک ترس نگرانی نبوده راحت تونستم این اگاهی رو دریافت کنم به درک درونی رسیدم خیلی های ثروت دارن ونگاه به اون ثروت باید نگاه درستی باشد وقتی به درک درونی رسیدم که ثروت مرا دل بسته و وابسته به خداوند میکنه که هر دارم هز او دارم یا نره هیچ وقت چه باورهای داشتم چه نوع نگاه داشتی واگر نوع نگاه رقابتی به ثروت داشته باشی اصلن هرکز از ثروت لذتی نمیبری واینکه از هدف اصلی که درک توحید از نگاه ثروت هست درو می شود وارام میشوی اسان می شوی بر اسانی خدایا قدرت به عطا کن تا باورهای نادرست که ذهن خودم ساختم رو باورعای قدرت کننده درونی پاک کنم وقتی فهمیدم برای قدرت خداوند هیچ مانعی وجود ندارد خدایا شکرت به درک درونی رسیدم من فقط با توکل به خداوند کار میکنم فقط با توکل به خداوند خدایا شکرت با توکل به خداوند ذهنم کنترل میکنم با توکل به خداوند حرکت میکنم با توکل به خداوند هدایت میشوم با توکل به خداوند یعنی توکل به خداوند به عنوان امری لحظه ای باید در درونم باشد خدای که حتی لحظه ای ازمن جدا نمی شود بدای اینکه احساحس من خوب کنه فقط کار خدای درونم این است خدایا شکرت خدای که بخواد احساحس مرا بد کند اصلن خدای من نیست وقتی فهنیدم واقعا درک درونی رسیدم خداوند بی نقص وعیب است وذاتش پاک منزه هست این از طریق درونم بهش رسیدم خدایا شکرت خداوند قدرت درک وفهمیدن بهم داد وقتی شرک می ورزی اصلن خودبه خود در عداب فقز وتنک دستی قرار میگیری این همش نتیجه شرک وبوده وقتی به خداوند تکیه میکنی برای حرکت کردن خدایا شکرت تمام تمام بهانه ای که در گذشته ذهنم می واورد برای حرکت نکردن اتفاقن برعکس تمام اون اتفقات رو به بهونه ای کردم برای حرکت کردن به سمت توحید هرفقط صحبت از توحید شده یک ندای تو درونم مرا فریاد زده که خدای منم من قسمتی از وجود خداوند هستم من داری نیروی خلق کردنم به خدای درونم رجوع کنم خداوندی که مرا ار کج فهمی خودم اگاه کرد وقدرت فهمیدن به من داد خداوندی که بیش از هر کس توانش رو برای گذاشته ومی گزارد که من به اهدف برسم وهیچ وقت رهایم نمکید چون از دردون من اگاه هستم قبلن فکر میکردم به خداوند به خاطر عومل بیرون از خودم به هم کمک میکند ولی الان به درک درونی رسیدم بدون اینکه دوچار غرور بشوم خداوند در وجود من است که راه طریق های مسیر ها رو بهتر از من می شناسد واز هدایت می خواهم خدای که در جود من است وقتی خدای خودم در وجودم خودم هست چرا دنبال عوانل بیرونی بگردم که برای من خدا بسازن اون باورهای محدود کننده که مرا مانع صلح درونی با خودم می شد رو خودم ویک گروه خاصب به وجود اورده بودن وبرجسبش به خداوند زده والین تعغیر این من توان قدرت کنترل کردن کردن احساحس دیگران رو ندارم من وفقط می توانم احساحس خودم رو کنترل کنم خدایا شکرت به خاطر درک درونی که امید به خداوند توحید در عمل پذیرفتم که دلیل تمام اتفاقات زندگیم خودم رو خودم رقم می زنم وزدم هیچ ربطی به عوامل بیرومی نداره من و فرزندم وهرکسی در دنیای جدا از هم مجزا زندگی میکنم و نی توانم او رو کنترل کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ماندانا مردوخی گفته:
    مدت عضویت: 171 روز

    سلام من خیلی به شما و حرفاتون علاقه مند شدم فقط سوالی داشتم شما که وضعیت مالیتون خوبه و اعتقاد به فراوانی خداوند دارید چرا مبلغاتون رو خیلی بالا میزارید چرا طوری نیست که راحتتر تهیه بشه توسط اکثریت که زندگیشون عوض بشه ..؟ممنون از پاسختون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1392 روز

      سلام ماندانا عزیز

      استاد بالای هزار تا فایل هدیه بصورت مجانی داخل سایت دارن که اگر وقت بزارید و گوش کنید و ببینید ،مطمئنا به ثروت برای خرید دوره ها می رسید.این رو منی دارم میگم که تقریبا همه دوره ها رو دارم .فایلهای هدیه استاد عالی هستن و برابری میکنه با فایلهای دوره.

      در ضمن شما با استفاده از فایلهای هدیه مدارتون بالا میره و راحت‌تر درک میکنید.همین فایل رو اگر 5 بار گوش بدید و عملی کنید حداقل درآمدتون 3 برابر میشه.در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    این یکی از بهترین فایل هست و واقعا خودش یک محصوله.

    مباحث دوره روانشناسی ثروت1 در این فایل گفته شد البته خلاصه و چکیده مطالب.

    نکات ارزنده و ارزشمندی که به ذهنم رسید:

    1_ اولین اشتباه مردم وقتی که یک انسان ثروتمند می بینند اینکه ، می پرسن آقا شغل شما چیه ؟

    چون فکر می کنند آن نوع شغل باعث پیشرفت و موفقیت اون شده.

    2_ عامل موفقیت وپیشرفت:

    وارد شدن به کار و حوزه ای که بهش علاقه و اشتیاق داری و شب و روز نمی شناسی و هربار با انجام دادنش لذت می بری و اگر بعداز این وارد شدن در کار مورد علاقه باورهای خوبی در مورد ثروت داشته باشیم ثروتمند میشیم .

    پس اول وارد شدن در کار مورد علاقه و دوم داشتن باور های درست نسبت به پول هست

    اگر این 2 عامل شکل بگیره بقول استاد عباسمنش کن فیکون می کنه .

    خدایا شکرت

    علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1494 روز

    سلام به استاد عشقم سلام به مریم خانوم عزیزم امیدوارم حالتون درجه یک باشه این روزها سرگشته وحیران کوی الله جانم هستم، کاملا هدایتی به این صفحه اومدم و کاملا هدایتی کامنت مریم رشیدی عزیز رو خوندم و کاملا هدایتی تک به تک جملاتش رو خوندم و اصلا درک کااااملا متفاوت و عمیقی از تک به تک جملات استاد داشتم و توی کامنت مریم جان متن زیر رو نوشتم و گفتم که چقدر خوب که بیارمش تو کامنت های اصلی سایت هم بگذارمش، مریم جان سلام درود بر تو مرسی که این نکات مهمه این فایل رو نوشتی خیلیییی مهم هستن اینا، من 3 سال پیش از این نکات یه چیزایی فهمیده بودم الان که این نکات رو تو کامنتت خوندم اصلا یه درک خیلیییی سطح بالایی داشتم و باورش داشتم انگار ، با اجازت زیر همین کامنت منم می‌خوام نکاتی که نوشتی رو تکرار کنم که بره تو وجودم: افرادی که عاشق کارشون هستن خیلی خیلی راحت تر توی کارشون موفق میشن آره دقیقا اصلا خیلی از کارهایی که ما الان میبینم شغل نبوده عشقو علاقه و بازی طرف بوده تبدیل شده به شغل مثل کار پدر خودم اصلا شغل نبوده قبلا کی فکرشو میکرد قبلا بیای رو چوب چرم کار کنی؟ اونم نه رو چوب معمولی رو هر قطعه چوبی با هر پیچ و تابی، و خودم هم عاشقش هستم ، از اونطرف من با شناخت بهتر از خودم متوجه شدم کاری که هر روز و هر لحظه با هر آدمی دارم انجام میدم چه تو کارگاه چه تو باشگاه چه با دوستان چه گذشته چه الان فهمیدم من دارم مربیگری میکنم افراد رو و شخصیتم کاملا شخصیت یک مربیگر هست و من اصلا نمیدونستم که از این توانایی و عشق میشه ثروت ساخت بعد متوجه شدم همون کوچینگ یعنی مربیگری و کاری که دقیقا من عاشقانه انجامش میدم و توش هم خیلی عالی هستم و ناخود آگاه انجامش میدم حتی رایگان، و تازه فهمیدم میتونم اصلا ازش پول بسازم و خدارو شکر این بعد از مدت 4 سال هست که دارم خودشناسی میکنم و خدارو صد هزار مرتبه شکر بالاخره توش به شفافیت رسیدم البته باز هم نمی‌دونم چطور و چگونه میخواد اتفاق بیفته فقط دارم خودم رو تجسم میکنم تو حالتی که دوست دارم باشم و دارم عاشقانه در موردش مطالعه میکنم ، عاشق رهبری ،مربیگری ،تولید ،تیم ورک ،هنر پدرم صنایع دستی،بوکس و مبارزه هستم ،و اجازه میدهم که خداوند یک معجونی از اینها تحویلم بده البته بوکس و مبارزه رو دیگه برا دل خودم می‌خوام انجام بدم نه برای بقیه، چون بهترین ورزش که بهم هم حال خوب میده هم اعتماد به نفس همینه نکته ی بعدی هر کاری پتانسیل ثروتمند شدن رو داره بله هم تو کار پدرم خیلی راحت میشه ثروت ساخت و ساخته شده تا به الان و خیلییییییی بیشتر از این می‌تونه باشه و من خیلی دوست دارم انجامش بدم از رهبری کردن و مربیگری کردن چه کسبو کار خودت چه برای دیگران چه آموزشش بینهایت میشه ثروت ساخت از بوکس و مبارزه هم که بی نهایت میشه ثروت ساخت و این که من برم ببینم چه شغلی یا چه رشته ی ورزشی بیشتر توش پول هست برم انجام بدم هیچ وقت نبوده من فقط یک بار این اشتباه رو کردم اونم موقع انتخاب رشته تحصیلیم و من گول خوردم اما مدت تحصیل و دانشگاهم رو با عشق تموم کردم و اتفاقا کلی هم اعتماد به نفسم رفت بالا و با اینکه همه میگن بسیار شغل پول سازیه ( ساختمان) فعلا که کششی بهش ندارم برای همین هم هیچ وقت توش فعالیت نکردم، بیشتر صبح تا شب تو کارگاه پدرم بودم و عشق کردم هر روزم رزمی کار کردم و مبارزه کردم هر لحظه هم روی شخصیت مربیگریم ناخودآگاه کار کردم و با دیگران هم ناخودآگاه انجامش دادم تجربه های دیگه ای هم تو زندگیم داشتم اما همه ی اونها انگار وسیله ای بودن تا من اینقدر شخصیت مربیگریم تقویت بشه و البته تجربیاتی واقعی و دستاورد های واقعی که می‌تونه تو این مسیر به من کمک کنه، پس توی همه ی شغل ها،همه ی عشقو علاقه ها بی نهایت فرصت هست برای ثروت ساختن، و دلیل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست، چرا این حرفو میزنم چون تو تموم شغل های دنیا از نونوا بگیر تا بوکسر تا خیاط تا صنایع دستی کار تا نقاش تا دکتر تا مهندس تا پرستار تا گیمر تا هرررررچی که ما فکرشو میتونیم بکنیم و نمی‌تونیم بکنیم افرادی هستن که که ثروت ازش دارن میسازن و افرادی هم هستن که همیشه هشتشون گروی نهشونه و دارن مینالن پس شغل عامل اصلی نیست و فقط ببین به چی علاقه داری شروع کن با همین شرایط فعلیت براش قدم بردار و از انجام دادنش فقط لذت ببر از اون طرف هم روی باورهات کار کن و مطمئن باش خداوند پاسخ میدهد و رزقو روزی رو اونه که می‌رسونه به بی نهایت طریق بی دلیل وقتی که ما علاقه داریم خود به خود تمرکز هم داریم زمان زیادی براش میگذاریم و تمرکز فاکتور اصلی هست که کارها رو پیش می‌بره دقیقا وقتی عاشق کارت باشی براش تمرکز هم داری یعنی فقط دوست داری در موردش یاد بگیری و انجامش بدی و خود به خود مسائلش رو هم حل میکنی چون دوستش داری عاشق انجام دادنش هستی وقتی انجامش میدی اصلا رووووحت پرواز می‌کنه وقتی علاقه باشه پشت کار و تمرکز هم هست و شما رو هرچیزی تمرکز بگذارید الهامات رو دریافت میکنید دقیقا من تو هر مسیری که عاشقش بودم تمرکز گذاشتم و وقتی تمرکز گذاشتم کلی الهامات دریافت کردم و هر جا هم لازم بوده دستان خداوند اومدن و بهم کمک کردن، و عاشق یادگیریش هم هستم و دوست دارم چالش هاشو برطرف کنم از همه مهم تر احساااااس خوبی دارم در موردش احساس خوبی دارم وقتی دارم انجامش میدم خوشحالم شادم لذت دارم میبرم و دقیقا همین حسو حال خوبه که ثروتو خوشبختی رو به دنبال آدم میاره و ایییین اصله نه هیچ عامل بیرونی دیگه باورهات رو درست کنی پول دنبالت میدوعه برید دنبال عشقتون چشم استاد مهربونم راستش من خودم یه مدتی گول خورده بودم درسته من عاشق هنرهای رزمی به خصوص مشت زدن و بوکس بودم و توش هم خدارو شکر از وقتی براش تمرکز گذاشتم جهش های کوانتومی داشتم و واقعا داشتم به رؤیاهام تو بوکس حرفه ای می‌رسیدم اما یه چیزی تو قلبم انگار داشت فریاد میزد که این مسیر مسیر تو نیست و من داشتم باهاش لجبازی میکردم چون شهرت و ثروتش منو وسوسه کرده بود خیلی بهم لذت میدادا اما قلب من چیز خیلی بزرگترین رو میخواست انگار مسیرم با ارزش های درونیم همسو نبود و من اینارو نمی‌فهمیدم و فکر میکردم تنها راهی که میتونم از طریقش ثروتمند بشم و برم کشورهای خارجی زندگی کنم همین بوکسه، اما وقتی همین یک سال پیش دوره ی روانشناسی ثروت 1 رو خریدم تازه داشتم به خودشناسی می‌رسیدم اولین قدم باور کردن این مورد بود که همه ی شغل ها و عشقو علاقه ها به یک اندازه پتانسیل برای ثروت ساختن دارن و عامل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست و قدم به قدم با کارکردن روی جلسات دوره ی ثروت انگار قلب من داشت بیدار می‌شد و انگار داشت اصل از فرع رو تشخیص میداد ، خلاصه که چیزی که فکر میکردم عشقو علاقمه و کاریه که بابتش خلق شدم و خب توش هم عالی هستم و تمرکز هم دارم ، اما با نشونه ای که تو جسمم برام رخ داد اصلا باعث شد که من بیشتر بیام خودمو علاقمو بشناسم و ببینم آیا واقعا من این مسیر مبارزه رو برای خودم برای عشق دلم انتخاب کردم یا برای ثروتش؟یا برای شهرتش؟! بله دیدم دقیقا من برای این اینقدر پیگیر این مسیر هستم چون فکر میکردم که تنها راه خوشبختیه من از این مسیره، در صورتی که اصلا این مسیر با ارزش های من همسو نبود، برای همین می‌دیدم که روح من انگار ارضا نمیشه، چون من اون زمان هایی که کارگاه پدرم رو رهبری میکردم رو تجربه کرده بودم رهبری بچه ها کارها مشتریان ،مربیگیری بچه ها ، و اینقدر عاشق کارم بودم که من ساعت 4 پامیشدم نماز می‌خوندم و فقط هیجان داشتم ساعت 7 بشه برم کارگاه با بچه ها شروع کنیم کار کردن و سفارشات رو آماده کردن،و اصلاااااا گذر زمان رو متوجه نمیشدم اصلا ، بهترین روزهای زندگیم میتونم با قدرت بگم که همون روزها بودن، و حالا به خاطر تضادهایی که با پدرم خوردم 4 ساله که تمرکز گذاشتم روی ورزشم و مربیگری ورزشم، اما هرچقدر به خودشناسی رسیدم خدارو شکر خدارو شکر بعد از 4 سال رو خودم کار کردن بالاخره تو سفر آخری که داشتم به مدت 3 ماه ، وقتی دریچه ی قلبم کااااملا باز بود خداوند به طور واضح داشت باهام صحبت میکرد و فریاد میزد مربیگری مربیگری رهبری و منم نوشتم همه‌ی الهامات رو نوشتم ، و وقتی برگشتم شروع کردم به یکی یکی انجام دادنشون و خدارو شکر تو مسیر هستم، نکته ی بعدی کسبو کاری که توش هستم باید باورهامو در موردش درست کنم، آره باید اینقدر رو تمام جنبه های باورهام کار کنم که به این باور برسم که همیییین لحظه با همین چیزی که من عاشقش هستم با همین زمان و مکان با همین شهرو کشور با همین امکانات با همین جنسیت با همین سنو سال با همین خانواده با همین اوضاع با همین رئیس جمهورو دولت با همین چیزی که هستم من لیاااااااقتمه که پول بیاد دنبالم لیااااقتمه که ثروتمند باشم لییییاقتمه که پولدار باشم لییییاقتمه که همین کاری که دارم انجام میدم رو انجام بدم پول هم ازش بسازم و اونوقت با شجاعت قدم هات رو برمی‌داری ایده هات رو اجرایی میکنی و اونوقت هم دستان خداوند میان و ثروت رو از درو دیوار وارد زندگیت میکنن، توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خدای درونت کل دوره ی روانشناسی ثروت 1 که من فعلا دارمش یعنی توحید یعنی اینکه هیچ کدوم از عواملی که قبلا به ما گفتن و تو ذهن ما هست عامل موفقیت و ثروتمند شدن نیست، توحید یعنی اینکه خودت هستی که با افکارت با احساس لیاقتت داری زندگیتو خلق میکنی باورهای درست باعث میشه که هدایت بشیم به مسیر های درست هدایت بشیم دقیقا چون ما در هر لحظه داریم هدایت میشیم به چه سمتی ؟ به چه چیزی؟ به چیزی که بیشتر در طول روز داریم بهش توجه میکنیم، که با توجه کردن به موضوعات مختلف ما داریم فرکانسهایی در مورد اصلو اساس اون چیز به جهان ارسال میکنیم و جهان هم اتفاقات موقعیت ها شرایط افرادی رو سر راهمون قرار میده که همسنگ باشه با فرکانسهای ارسالی ما، و ما در واقع هدایت شدیم به سمتش یا اون به سمت ما هدایت شده عامل بیرونی رو بگذارید کنار رو خودتون کار کنید دقیقا درسته خیلی موقع ها ما میایم عامل بیرونی رو مثل شهرمون کشورمون خانوادمون همسرمون دوستمون شغلمون نوع محصولمون رو عوض میکنیم اما میبینیم که نتیجه همون آشه و همون کاسه ، پس میفهمیم که عامل اون عوامل بیرونی نبودن پس با صبر و حوصله و استقامت بیایم باورهامونو تغییر بدیم تا نتایج با همون چیزی که هست از همون لحظه شروع کنه به تغییر کردن اگر برای مسیری داری تقلا میکنی زور میزنی زجر میکشی یعنی در مسیر درستی نیستی یعنی خدا کارها و برات انجام نمیده خودت داری انجام میدی اخخخخخ چه نکته ی مهمی بود فراموش کرده بودم کلمه هارو داشته باش زور میزنی زجر میکشی تقلا میکنی دنبالش میکردی پدرت داره در میاد حالت بده یعنی تو مسیر غلط هستی یعنی اجازه نمیدی خداوند کارها رو برات انجام بده داری میگی من خودم بلدم من خودم می‌دونم وااااای که چقدرررر این جمله درسته هرکجا زور نزدم رها کردم و فقط لذت بردم خدا از جاهایی که حتی من فکرش رو هم نمی‌کردم دقیقا در زمان درست کارهامو انجام داده و من همین دوسه روزه دیگه وااااقعا به این باور رسیدم که خداوند داره کارها رو برام انجام میده به خداااا نمی‌خواد بری دنبال مشتری بگردی نمی‌خواد خودتو به هر ضربو زوری بزنی بلکه تو اینستاگرام بقیه ببیننت یا دوستت داشته باشن باباااااا افکارت دارن اتفاقات رو رقم میزنن تو فقط به چیزی که میخوای توجه کن همین همین و عشق کن لذت ببر رها باش ، خودش میاد با پای خودش به خدا که همینه ، باورهای درست باشی نتیجه رخ میده خدا کاراروانحام میده به بی نهایت طریق واااای دقیقا همینه اینا اون جملات طلایی استاده که استاد با اینکه داره فریاد میزنتش اما تا وقتی تو مدارش نباشی اصلا نمی‌شنوی چه برسه به اینکه بفهمیش یا درکش کنی وای خدایا شکرت من دارم تحربش میکنم استاد برای همینه که الان این جملتون که مریم عزیز نوشته رو با گوشت و پوست و استخونم فهمیدمش اگر نتیجه رخ نمیده نه به این دلیل که تو یه کار بیرونی رو انجام نمیدی به این معناست که یه سری باورهای اشتباه داری، وقتی میری سراغ چیزی که عاشقشی هم داری از زندگی لذت میبری هم پول میاد دنبالت هم عزت نفس میاد هم اعتماد به نفس میاد هم عشق میاد دنبالت،وااااقعا همینه من تحربش کردم به خدا، و از همه مهمتر اینها همش به صورت تکاملی یعنی پله پله وارد زندگیت میشه، خدایا شکرت شکرت، مریم جان خیلی استفاده کردم از همین کامنت کوتاهت مرسی ازت، استاد جونم واقعا دوستت دارم عاشقتم به خدا، دوست دارم فقط تو سایت باشم فقط اینجا ورودی خوب به ذهنم بدم، همین الان هم 6 میلیون تومان به حسابم واریز شد، یک هفتم هست که شمالم دارم لذت میبرم،پولم اومد، با پای خودش ، به لطف الله مهربان، خدارو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مرضیه ایزدی گفته:
      مدت عضویت: 1512 روز

      سلام علی آقای عزیز

      بسیار ممنون بابت کامنت بسیار بسیار زیباتون

      باورتون میشه من بین این همه کامنت به کامنت شما هدایت شدم این فایل نشانه امروزم بود

      من خیلی وقته دنبال علاقه مندی ام هستم یک شب خواب دیدم که بهم گفته شد کوچینگ من خودم به کوچینگ علاقه مند بودم و این خواب باعث شد بیشتر به سمت مطالعه در این زمینه برم و امروز باز هم سوالم این بود و با دیدن این فایل و خوندن کامنت زیبای شما این مسیر بهم یادآوری شد چون یک مدت بود که مطالعاتم کم شده بود این کامنت شما بهم یادآوری کرد که باید مسیرم را ادامه بدهم و چقدر مسیر شما و دلایل شما برای انتخاب این مسیر شبیه من بود و انگار این قسمت کامنت را من نوشته بودم

      از خداوند سپاسگزارم و همچنین از شمادوست عزیز که تجربیاتتون را نوشتید و منو هدایت کردید به سمتی که باید در آن عمیق بشم

      براتون مسیری روشن و رسیدن به اهدافتون را آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی میرفخررجایی گفته:
        مدت عضویت: 1494 روز

        سلام مرضیه خانوم عزیز درود برشما

        خدارو شکر

        کار خداوند هدایت کردنه !

        ما باورش نداریم ما جدیش نمی‌گیریم

        من که خودم با اینکه صدها بار آکاهنه هدایتشو فهمیدم اما بازم یادم می‌ره و سری فکر میکنم که خودم میدون و خودم بلدم،

        مرضیه خانوم این الهامو همیشه به خودت یادآوری کن که به شکو دو دلی نیفتی یعنی بشه یه قطب نما برات،

        حالا کلیت بهت گفته شده، باید بری تو دلش بیشتر ازش بدونی بیشتر الهامات رو دریافت کنی تا برسی به جزئیات مسیرت انشاالله ،

        برات آرزوی بهترین هارو میکنم،

        «هدایت خداوند رو جدی بگیریم»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    شبنم انوری گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    سلام استاد عزیزم

    وقتی که باز هم نجوای درونی شروع کرد به حرف زدن که تو درآمد نداری ،همه پیشرفت کردن تو عقب موندی ،زندگیتون مدام داره سخت تر میشه …..دیروز با حال خیلی بد زدم رو نشونه ای به من بده و این دوره ی بی نظیر برام اومد

    واقعا دورست نه یک فایل رایگان

    باز هم بدون اینکه گوش بدم شروع کردم به تقلا کردن و گشتن دنبال کار توی دیوار یه سری کار پیدا کردم و شروع کردم پیام دادن لخشون اما حالم هی داشت بد و بدتر میشد من خودم هم خیاط هستم و هم شکلات ساز

    و مدام زور میزنم پول در بیارم و کار کنم اما نه مشتری خوب دارم و نه همون چندر غاز درآمد برام میمونه فقط هی حرص میخورم و از زندگی لذت نمیبرم

    بارها اومدم رو محصولا کار کنم و نصفه ولش کردم

    همین اول دی ماه بود به خودم گفتم میدونی مشکلت عدم احساس لیاقت هست خب همونو تموم کن و کامل گوش بده و باز جلسه اول رو گوش دادم و رها کردم

    دیشب قبل خواب به خودم گفتم اولین کارت اینه بری احساس لیاقت رو تموم کنی بعد هر کاری میخوای بکن خود استاد اول دوره میگه هیچ تصمیم مهمی نگیریدتوام الان هر کدوم از کارهارو بخوای انجام بدی 4الی5ساعت از روزتو میگیره پس فعلا دنبال کار نگرد

    صب به محض بیداری جلسه اول دوره احساس لیاقت رو مرور کردم و رفتم جلسه دوم و فهمیدم همهی مشکلاتم از کجاست من تا این سرکوبی خودمو تموم نکنم تا این خشم نسبت به خودمو از بین نبرم همین آش و همین کاسست اصلا مهم نیست چقدر جون بکنم اول باید حالم با خودم خوب باشه و استاد بعدش گفتم بزار نشونمو گوش بدم و اونجا بود که تیر خلاص رو زدید

    کی گفته من باید کار فیزیکی کنم کی گفته من باید مدام بگردم دنبال آدم مناسب و شرایط مناسب

    من فقط و فقط باید خودمو درست کنم بقیش با خداست

    این همه زن خانه دار ثروتمند چرا من جزو اونا نباشم چرا من لذت نبرم و پول در بیارم

    دیگه نمیخوام رو خودم حساب کنم

    فقط میخوام رو خدا حساب کنم و خودمو دوست داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    سلام به استاد و هم فرکانسی های عزیز

    افرادی که عاشق کارشون هستند خیلی خیلی راحت تر توی اون کار موفق میشن و هرکاری پتانسیل ثروت ساختن رو داره و این که ببینیم چه کاری توش پول هست اولین قدمه اشتباهه اولین قدم اینه که نگین چه شغلی درامدش خوبه بگین چه کاریو من دوس دارم کار منظور شغل نیستا چیزی هست که من دوس دارم توی زندگیم به چه چیزی علاقه دارم چون وقتی که ما علاقه داشته باشیم خود به خود تمرکزم داریم یعنی ما به چیزی که علاقه داریم توش تمرکزم داریم تمرکز فاکتوریه که کارهارو پیش میبره وقتی علاقه باشه پشتکارو تمرکزم هست و زمان زیادی براش میزاری شما بر روی چیزهایی که تمرکز میزارید الهامات رو دریافت میکنید احساس خوبی داری در موردش. باورهارو راجب ثروت درست کنید پول میاد برید دنبال عشقتون فقط

    کسب و کاری که توش هستی باید باورهای درستی راجبش داشته باشی

    توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خدای درون

    باورهای درست باعث میشه هدایت بشید و همه چیز تکامل داره

    عامل بیرونی رو بزارید کنار روی خودتون کار کنید

    اگر برای ی کاری داری زور میزنی تقلا میکنی زجر می کشی یعنی در مسیر درست نیستی یعنی خدا کارارو برات انجام نمیده خودت داری انجام میدی

    باورها درست باشه نتیجه رخ میده خدا کارارو انجام میده به بینهایت طریق

    اگر نتیجه رخ نمیده نه به این دلیل که تو ی کار بیرونی رو انجام نمیدی به این معنا که ی سری باورهای اشتباه داری

    وقتی میری دنبال چیزی که عاشقشی خب داری از زندگی لذت میبری پس ثروتم میاد اعتبارم میاد عزت نفسم میاد پله پله میاد همه اینها

    شاد و پرانژی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: