قدم اصلی تحوّل زندگی

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:

دوره احساس لیاقت

دوره 12 قدم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی
    587MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

648 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «م امیری» در این صفحه: 1
  1. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    سلام و درود به استاد باور ساز

    الان هولم که چی بنویسم چون خیلی مورد هست که باید بنویسم

    استاد من یه چند روز خیلییییی پکرم، کارهای بدور از سیستم و فرکانس انجام دادم، و اتفاقا هر لحظه مشاهده گر نتایج بدست بودم، یکی از اونها بدرفتاری و نقل زدن دخترم بود که شاید تو این 2 سال و 3 ماه 5 بار اینجور شده که 4 مرتبه اش زمانی بوده که من بهم ریختم.

    یکی دیگه اینکه مشتری زنگ زد و خریدش رو‌کنسل کرد و…

    پرخوری زیاد قند و شیرینی صنعتی بدلیل عصبی بودن و…

    استاد واقعیتش من بالا و پایین فرکانسی خیلی دارم، خیلی، شاید از لحاظ بیرونی دمدمی مزاج نباشم که یه روز با آدما خوب و یه روز بد باشم ولی با خودم دمدمی مزاجم

    یه چند روز توپِ توپم بعد میزنم همه چیو خراب میکنم

    اون روزا که حالم خوب نیس دقیقا با اولین کاری که خلاف جهت و بدور از ارتعاش و فرکانس صحیح انجام میدم، دومینو وارررر میزنم خراب میکنم

    بخودم میگم امروز رو که خراب کردم بذار راحت باشم

    دیگه تلفن رو برمی‌داریم غیبت، قضاوت، و…

    استاد من تو زمینه ی ایمان و باور بخدا و باور به فراوانی خیییلی جای کار دارم

    تو فایل امروز تون(که جواب سوال دیروزم بود) گفتین خدا هر لحظه در حال اجابت خواسته های شماست اگه درخواست کنین،

    گفتین خدا بهتون نزدیکه…

    هنوز جا داره که باور کنم با افکارم زندگیمو می سازم

    من تو منطقه ای بزرگ شدن که پسر ارحج هست الان بهتر شده ولی انقد برای پسر آپشن قایلن که روی باور من بخودم هم تاثیر گذاشته،

    مثلاً میگم فلان خانم درآمد بالایی داره والا مرد هم نیس ولی درآمدش خوبه…

    فلانی انگار مرده که انقد پول داره…

    فلان خانم چرا انقد پول درمیاره حالا اگر مرد بود که زن و بچه داشت به چیزی این خانم(دختر) اینهمه پول رو‌میخواد چیکار و…

    استاد من از سالهای ساله که دارم رو خودم کار میکنم اما اوایل جسته گریخته بود که بعدها بهتر شد

    اما خیلی از مواقع شاکی خودم بودم که چرا من با کسی که هیچ تایمی رو خودش نداشته، توی جمع با هم فرق نداریم

    چرا شباهت چندانی به کسی که روی خودش کار کرده ندارم

    نه نظرم، نه ایده هام، نه هیچ چیز دیگه

    الان که اومدم دور احساس لیاقت متوجه شدم چون من احساس ارزشمندی نمیکردم، روم نمیشد خود واقعیم باشم، روم نمیشه نظر و ایده و… که متفاوتی از دیگریه رو مطرح کنم،

    و از طرفی ترس از طرد شدن داشتم که نکنه حرفم رو بزنم، نظرم رو بگم بقیه بگن اَه برو بابا ای حرفا چیه؟ ای چرت و پرتا چیه؟

    من کلا آدم شوافی نیستم ولی نگفتن ایده و نظر و یا در جواب کسی که میپرسید ای روزا چه دوره و کلاسی میری، پاسخ ندادن من یا بحث رو عوض کردن از روی روم مشدن، از اونی که هستم خجالت کشیدن بود.

    مثلاً من یه مسیله و بیماری پیدا کردم که بمحض پیدا شدن اول ترسیدم بعد ازش عکس گرفتم ، بهش روزانه عشق ورزیدم و باهاش حرف میزدم و تصور میکردم که اون قسمت از جسمم کاملا صاف و پرفکته

    تو فاصله بسیار کوتاهی از بین رفت، ولی هرکس که در جریان مسیله من ازم پرسید که چطوری از بین رفت گفتم مسیر دارو و درمانی رو رفتم!!!

    بله دقیقا من دروغ گفتم چون ترس از این داشتم که طرف بگه برو بابا این چی میگه واسه خودش… .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: