از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی587MB31 دقیقه
- فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی30MB31 دقیقه
با سلام و احترام خدمت خانواده بزرگ عباسمنش
استاد وای که چقدر خوش اندام شدی و جذاب
استاد عزیزم چقدر این فایل به وقت و به موقع روی سایت گذاشتید انگار که نیاز من بود وقتی این فایل را دیدم به این کلمه رسیدم (استغنا) یعنی بی نیازی از همه جز خودت و خدا عزوجل
دقیقا درست میفرمایید این مطلب رو بارها امتحان کردم و جواب گرفتم
دوست داشتم یک داستان واقعی درمورد این جمله که من خالق زندگیم هستم و خداوند نزدیک است و هر درخواستی را اجابت می کند تعریف کنم
حدود 2سال پیش که بیماری کرونا همه گیر شد .شغل من در فرودگاه و مرتبط بامسافرت هوایی است کار ما نیز که بیشتر با مردم ارتباط داشت کلی متاثر شد و شرکت ها دچار مشکلات زیادی در پرداخت حقوق شدند از جمله شرکت ما
همزمان پدر دچار یک بیماری صعب العلاج شد و واقعا عرصه بر روی من تنگ شد بطوری که هرماه می بایست مبلغ 100 میلیون تومان جهت درمان پرداخت کنم آن زمان تازه به فایل های شما دسترسی پیدا کرده بودم دقیقا فایلی به نام (خدا بهت میگوید)رو گوش می دادم
دقیقا در اون فایل از اعتقاد خودتون به خدا میگفتید که فراوانی همیشه هست و کم نمیشه و نیازی به عجله نیست و فقط به خدا ایمان داشته باش خدا همه چیز به شما میده به وقتش هم میده خلاصه کلی آروم شدم و گفتم که من هم میخوام تست کنم همون چیزی رو که عباسمنش انجام میده
همسر و دوستان به من میگفتند به نماینده شهر که از قضا پسر عموی بنده بود مراجعه کن و کمک بگیر و واقعا در اون شرایط وسوسه میشدم که آشنا پیدا کنم جایی دیگه کارکنم ولی هی به خودم نهیب می زدم پس خدا چی میشه پس جواب خدا رو چی بدم و درست جملات شما در گوشم تکرار میشد (تو مثل موسی به سمت دریا برو بعد می بینی… تو مثل ابراهیم چاقو رو بردار …) تا اینکه شروع کردم به تمرکز بر خدا و خودم . فردای همون روز دوستم تماس گرفت گفت (صادق) یک شرکت چینی که در پالایشگاه در حال کار کردن است نیاز به کارمند اداری داره میای گفتم بله چرا که نه رزومه رو فرستادم واس دوستم و دیگه کاری نکردم 1 ساعت طول نکشید زنگ زد گفت کی میتونی برای مصاحبه بیای گفتم هرموقع گفت خب امروز عصر از فرودگاه پرواز دارن به تهران گفتند اونجا با ایشون مصاحبه می کنیم خلاصه همون روز مصاحبه دادم البته با عزت و از روی قدرت چون واقعا با خودم فکر میکردم که بالاتر از این مشکلات دیگه نمیشه پیدا کرد پس بیا کار خدا رو امتحان کنم .
آقا گفتم همین الان دارم کار میکنم درست همین جا در فرودگاه گفتند پس چرا دنبال کار میگردی نگفتم شرایطم داغونه واقعا با پررویی گفتم دنبال جای بهتر میگردم با حقوق بالاتر گفتند خب ما تا فردا بهتون اطلاع میدیم دقیقا تا فردا طول نکشید انگار تا رسیده بودن تهران تصمیم خودشون رو گرفته بودن تماس گرفتن با حقوق درخواستی خودم موافقت کرده بودن که از فردا مشغول به کار شو
جالبی داستان اینه که مثل اینکه مدیران پروژه قانونی گذاشته بودن که هیچ ایرانی دیگر حق استخدام در شرکت چینی ندارد ،رییس پروژه ایرانی روی فرم استخدام بنده خط کشیده و گفتند طبق قانون داخلی خودمون نفر ایرانی حق کار کردن در شرکت خارجی ندارد و نمیتوانید کارکنید
باور کنید این بار اصلان ناراحت نشدم با اعتماد به خدا گفتم اوکی من میرم خدا میدونه چکارکنه
هنوز به درب خروج نرسیده بودم تماس گرفتن گفتن برگرد رییس کل شرکت چینی از چین تماس گرفت و گفتند این نفر استثناست و باید بماند و این شد که شروع بکار کردم نکته جالبتر روز اول حتی پول کرایه اسنپ نداشتم موقعی که رسیدم شرکت راننده اسنپ گفت که کرایه ات پرداخت شده و من پر از تعجب مبهوت نمیدونستم چی بگم .
بعد که چند روز گذشت دیدم خدا چطور دقیق و شسته رفته من رو به خواسته ام رسوند البته بدون هیچ پارتی بازی فقط کار خدا بود .
استاد واقعا همه چیز به ما مربوط میشه و چقدر الان آرومم .
همیشه این جمله رو زمزمه میکنم که(زندگی یا یک جریانی ماجرا جویانه است یا هیچ چیز نیست)
ممنون که با این فایل دوباره منو بیدار کردی .سپاس