از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی587MB31 دقیقه
- فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی30MB31 دقیقه
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به خوش خلق ترین ،زیباترین،توحیدیترین،
سخاوتمندان ترین استاد دنیا
سلام و خدا قوت به بانو شایسته،فرشته ای که فرکانس انس و الفت و دوستی و درصلح بودنش با جهان را نه از بعد زمان و مکان بلکه از بعد کوانتوم و فرکانس میشود حس کرد
خدایا با وضو گرفتن وارد این سایت شدم و حضورم را در این محفل نورانی بزرگترین نعمت و ثروت میدانم.
الهی هزاران مرتبه شکر برای وجود و حضور تک تک شما بندگان توحیدی و در مسیر توحید
استاد عزیزم نمیدانم چه بگویم بعد از 5 سال تلاش ذهنی و آمدن در مسیر و دلسرد شدن در مسیر و رها کردن و بعد از تقریبا دوسال به صورت مستمر و جدی در مسیر بودن و خواسته هایی که خلق کردم و با قدرتی که خدای مهربانم نصیبم کرده
این روزها جالب است که مدام مانند دانشمندی که فرمول رسیدن به اکسیر جوانی را کشف کرده مدام به بالا و پایین
پریدن مشغول هستم با خودم میگویم یافتم ،یافتم
منی که شاید سال پیش هم به خودم گفته بودم که درست است قانون را متوجه شدم
ولی این روزها حس میکنم درونی تر و توحیدیتر شدم و این قدرت خلق را بیشتر درک کردم و هر وقت در این یک هفته اخیر به قدرتی که الله یکتا در وجود هر کدام از ما قرار داده فکر میکنم ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر میشود
در محل کارم مدام در حال راه رفتن هستم و اشک شوقی که نمیتوانم جلوی آن را بگیرم
و همکارانی که سراغ من میآیند و میگویند جناب خانکی مشکلی پیش آمده کمکی از دست ما ساخته است این همه راه میروی …
من هم پاسخ میدهم حالم عالی است و بهتر از همیشه هستم
استاد انگار به هر میزان که الله را در دل و در منزلگاه این جسم، حی و حاضر میبینم و اینکه با هر قدمی که من بر میدارم ،او مرا همراهی میکندو پاسخ میدهد
استاد عزیزم این روزها بیشتر مصداق این شعر را درک میکنم و البته به اندازه ظرفم
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
استاد عزیزم از همون روزهای اول که فایلهای دانلودی شما را گوش میدادم یه حسی از درونم میگفت این صحبتها این نورها از یه عالم دیگه هست که بر استادم جاری شده اینها کلام الله است که از زبان شیوای شما داره برای ما گفته میشه و یه حس درونی اینها را تایید میکرد
اما از اونجا که این ذهن آدمی فراموشکاره و وقتی در این روزمرگی وارد میشه به قول آقای قمشه ای هزار تیکه میشه کانون توجه ما و اگر لحظه ای غفلت کنی میبینی تو در و دیوار رفتی ،تمرکز کافی را نداشتم.
درست یادمه یکی در میون فایل هاتون را گوش میدادم و خیلی مستمر نبود
یه روز اومدم دیدن روی همه فایلها نوشته شده این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده هست
دیدن همین جمله کافی بود که من بهایی را بدم برای دیدن این فایلها
اون زمان بهاش بسته اینترنت و وقت و انرژی بود که یادمه گذاشتم و تقریبا همه فایلهاتون را دانلود کردم و خیلی جدیتر گوش میدادم
و دیگه با اتفاقهای کوچی و بزرگ داشت برام باور پذیر شد که ما خودمون خالق زندگیمون هستیم
و به صورت خیلی هدایتی من و همسر عزیزم وارد دوره مقدس 12 قدم شدیم
دوره ای انسان ساز ،دوره ای توحیدی ،دوره ای که اگه تا آخر عمرم برای این آگاهی ها از الله یکتا و شما استاد بزرگوار تشکر و قدردانی گنم حق مطلب را نمیتونم ادا کنم .
با ورود به دوره و گوش دادن فایلها
و همزمان با گوش دادن به فایلهای دانلودی (که در حکمگنج هستند ؛اگر باورش کنی )
دوست عزیزم که داری این کامنت را میخونی
فایلهای مصاحبه با استاد در حکم گنج و بهترین دوره محسوب میشه ، و اگه خوب گوشت را به این فایلها بسپاری خیلی راحت خیلی ساده ،خیلی هدایتی وارد دوره های استاد میشی،
فایلهای توحید عملی واقعا در حکم گنج هستند که باید هر روز خودت را مهمون گوش دادن به این فایلها کنی.
در قدم دوم 12 قدم بود که رسول نتیجه هاش داشت وارد زندگیش میشد و زندگیش دیگه رنگ و بوی خدایی گرفته بود
خواسته ای که خلق شد
من که بعد ازدواجم ماشینم را فروخته بودم و یه 10 سالی بود به خاطر باورهای محدود و شرک نتونستم ماشین داشته باشم
از خداوند درخواست داشتن ماشین را کردم
که قبلش خیلی خواسته های ریز و کوچیک را بهش رسیده بودم و حالا میخواستم ماشین داشته باشم ،منم شروع به خلق خواستم کردم هر روز هر دقیقه داشتم خودما تصور میکردم تو ماشینم نشستم و همسرم و فرزندانم کنارم هستند و یه مسیری را که خیلی برام خاطره داشت و قبلا رفته بودم بارها و بارها ،هزاران بار تصور کردم و تجسم و لذت بردم و حال خوب را تجربه کردم
یادمه منم به خاطر باورهای شرک آلود وارد بورس شدم و فکر میکردم بورس میتونه من را به همه جا برسونه و زندگیم را زیر و رو کنه (باور شرک الود)
پولهایی که تو بورس گذاشته بودم به جایی رسید که راحت میتونستم یه ماشین صفر خوب بخرم ولی این باورها نمیزاشت من به خواستم برسم و طمع باعث شد تقریبا نصب پولم را از دست بدم
اون روزها خیلی خیلی فایلهای توحید عملی استاد را گوش میدادم و یه روز اومدم خونه و به همسرم گفتم به خدا قسم میخورم که ما مشرک هستیم و قدرت را به عوامل بیرونی دادیم(بورس)و فکر میکنیم بورس میتونه زندگیمون را متحول که
و به همسرم گفتم بیا از همین جا کات کنیم و سهم هامون را بفروشیم.
و جواب همسرم جالب بود که ایشون گفت ما تا دوتا خونه از این بورس نکشیم بیرون از بورس نمیآیم بیرون
منم که مخالفت ایشون را شنیدم ،گفتم به خودش میسپارم و خدا خودش هدایتمون کنه
دقیقا فردای اون روز بود که همسرم زنگ زد به من که سر کار بودم و گفت همه سهم هارا فروختم و حق با شما بود
اون روزها به پول فروش سهم و یه مقدار پولی که داشتم ،ماشین در سایت سایپا ثبت نام کردیم و این در حالی بود که هیچ پولی نداشتیم و تا 5 ماه دیگه که ماشین را تحویل میخواستن بدن من نمیتونستم پول ماشین را جور کنم ولی گفتم توکل یعنی اینکه نداشته باشی و بهش ایمان داشته باشی
نمیدونم اون روزها خیلی به دلم بود که پولم نقد جور میشه و من با توجه به تعهدی که داده بودم اصلا دنبال وام گرفتن نرفتم
خلاصه زمان به سرعت گذشت و یه ماه مونده بود به تاریخ تحویل و ما باید حداقل 100 میلیون جور میکردیم
فاطمه جان که دید زمان تحویل نزدیکه به من گفت برو شما دنبال وام همین ماشین هم از دستمون میره (باور کمبود و عجله)
منم به ایشون گفتم من هرگز دنبال وام نمیرم
خلاصه اینقدر اصرار کردن به من که بر خلاف میل باطنیم رفتم دنبال وام که از روی سند خونم وام جعاله از بانک بگیرم که یادمه یکی از کارمندها منا کشید کنار گفت پسرم چرا آخه این کارا کنی مگه مجبوری
به خدا که انگاری خود خدا داشت باهام صحبت میکرد
خلاصه با این نشونه من برگشتم خونه و گفتم اصلا به هیچ عنوان من وام بر نمیدارم
بعد فوت پدر بزرگوارم و آپارتمانی که به اسم ایشون بود و هیچ تصمیمی برای فروشش نداشتیم
دستهای خدا وارد عمل شدن (برادهای عزیزم)و فروش این آپارتمان را کلید زدن
این در حالی بود که من دوسال پیشش چند باری رفتم پیش برادر بزرگترم و درخواست کردم این واحد را بفروشیم و غافل از اینکه وقتی قدرت را میده به بقیه کل زندگیت بهم میریزه و نتیجه ای حاصل نمیشه .
وقتی قدرت خلق را به خودم و خدای خودم دادم جهان هم شروع به کار کردن برای من کرد
آپارتمان در بهترین زمان ،یعنی درست در زمان تحویل ماشین فروش رفت و من خیلی راحت به خواستم رسیدم
این در حالی بود که واقعا و واقعا من اصلا نگران پرداخت وجه ماشین نبودم و از درونم مطمئن بودم که قدرت خداست و پول ماشین نقد جور میشه.
و خیلی شیک و مجلسی ما به ماشین رسیدیم .
استاد واقعا من این خواسته را به کمک خودم و دستان پر قدرت خدا خلق کردم.
این خواسته در قدم دوم خلق شد و در قدم سوم تونستم عزت نفسم بالاببرم و سبک زندگی شخصی داشته باشم
در قدمهای دیگه تجسم کردن و هدایت خدا وتسلیم شدن ها و دیدن تغییرات و نشانه ها و توانایی نه گفتن به دیگران را دروجودم نهادینه کردم و چقدر شخصیتم رشد کرد استاد و روزبه روز آگاهی های دوره را بیشتر می فهمیدم ، این دوره با اکانت فاطمه جان خریداری شده وما استفاده کردیم ، دوره ی مقدسی که ساعتها ما مینشینیم واز تغییرات مون صحبت میکنیم .
استاد خوشحالم که الان دوره لیاقت را دارم ، الان وقتی دوره ی مقدس 12قدم را میرم وگوش میکنم بخدا هربار انگار چیز تازه ای میشنوم و لذت میبرم از تعهد وعمل گرایی خودم ، ازاینکه دوره ی لیاقت باعث شده بی قید وشرط خودمو دوست بدارم و توحیدی تر عمل کنم و
با احساس لیاقت خواسته هامو خلق کنم .
چه جلسه های قرآنی بی نظیری این دوره ی مقدس داره ، فاطمه جان اسم این دوره را همیشه مقدس یاد میکنه استاد چون خیلی باور توحیدی تو جلسات قرآنی به ما یاد دادین ، جلسه های قرآنی که با قلبم با تموم وجودم
گوش میدم و همیشه آگاهی هاش برام معجزه الهی هست و نشانه های هدایت الهی .
استاد عزیزم بینهایت ازتون تشکر میکنم که دستی از دستان پر قدرت خدا شدید و با توحید عملی و باور به خودتون و الله یکتا زندگی خودتون و هزاران نفر را متحول کردید و هر لحطه دارید جهان را گسترش و زیبا میکنید.
قدردان شما و استاد شایسته هستم.
حق نگهدارتون