قدم اصلی تحوّل زندگی

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:

دوره احساس لیاقت

دوره 12 قدم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی
    587MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

648 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضیه قادری» در این صفحه: 1
  1. -
    مرضیه قادری گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    به نام خدایی که خلق زندگیم را به دستانِ مبارکِ من داده است،میگن خدا وقتی خواست ماهی رو خلق کنه راجبش با دریا صحبت کرد،وقتی خواست درخت رو خلق کنه راجبش با خاک صحبت کرد و وقتی خواست من رو خلق کنه راجبش با خودش صحبت کرد.چقدررر پارادایس زیباستتت،رنگ آبی آسمون و رنگ آب چقدر شبیه هم بودن…ابرهای خوشکلللل که درامتداد هم به شکل مربع ومستطیل دراومده بودن،خدایاااااشکرت، آسمون اینقدر زیباست که داره زیبایی اش رو توی آب پارادیس تماشا میکنه،خدایاااااشکرت برای این همه زیبایی،رابطه قشنگه استاد بامریم جون،که هر بار استاد توی فایل ها اسمشون رو میارن وازشون قدردانی میکنه،بهش احساس مهم بودن میده،و مطمئنم این احساس خوب رو در بانو ایجادمیکنه که من وتلاش هایم دیده میشن، الهیییی شکرت

    استاد خیلیی بهتون افتخار میکنم

    چه فایل زیبایی،چه حرفهای تامل برانگیزی،

    من ویژگی شخصیتم اینطوریه که به جای اینکه چندین فایل رو درطول روز گوش بدم،دوست دارم همون فایل ها رو با تمرکز گوش بدم و بنویسم و فکر کنم،از خدای آگاه وبصیر میخام قلبم رو با نور ایمان منور بکنه و دریچه ی قلبم رو برای لمس این آگاهی ها بازبکنه…

    استاد می دونید چیه،بیشترین عاملی که باعث شد که بگم آره آرههه این آگاهی ها درسته چی بود؟

    یه مسئله توی خونه مون بود و اون جدایی خواهرم از همسرش توی سن 21،22سالگی بود و من اون موقع یه بچه 5،6ساله بودم،که خواهرم با دخترش اومدن خونه مون و از اونجایی که این جدایی تقریبا اولین جدایی فامیل بود همیشه و همیشه توجه روی همین موضوع بود،صبح ها با غُرغُرهای مادرم شروع میشد،مهمانی وعید دیدنی می رفتیم جریان همین بود،فقط این رو بگم توجه‌ها فقط روی همین مورد بود،می دونید بعدش چی شد؟زندگی برادرم با سه بچه بعد از ده ،دوازده سال به همین نقطه رسید وجهان باز هم به ما ثابت کرد ما به هرچیزی فکر کنیم همون میشه با این وجود که زندگی خوبشون زبانزد بود،،

    البته اینم بگم زن برادرم توی مدت زندگیشون بیشتر وقتها توی خلوت خودش این صحبت بود اگه این رابطه بهم بخوره چی وشما تا تهش رو برید دیگه……

    این برای من بزرگترین درس بود که به جای مقصر دونستن دیگران روی شخصیت و افکار خودم کار کنم،،البته منم مثل بقیه فکر میکردم دیگران مقصرن،تا اینکه وارد سایت شده ام و این حرفهای شما تاییدی بود برای این ماجرا

    چندین بار توی ذهنم این بود که به برادرم سایت رو معرفی کنم،اما گفتم نه،،خدا ما رو به یک اندازه دوست داره خدا به موقع هدایتش میکنه،،و من نمی تونم انرژی خودم رو صرف دیگران بکنم وتازه تغییر هم نکنن(البته این دیدگاه رو قبلا نداشتم)

    پاشنه آشیل من دلسوزی‌دلسوزیهههه، به خصوص نسبت به خونواده ام،،و اینجا ضعفم هست و دارم روش کار میکنم،،،

    خدایاااااشکرت که هستی وبرایمان خدایی میکنم

    من خدا رو با ستارالعیوب می شناسم که هر موقع خطا کردم،پوشوند واجازه نداد آبروم بره و بهم عزت بخشید

    خدایا تویی ستّار،،،،،،همه خوابن تویی بیدار

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده،،،،،درشب ظلمانی ام ماه نشانم بده..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: