https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-12-06 04:51:242023-12-06 05:26:44قدم اصلی تحوّل زندگی
648نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (186)
این فایل بینظییییر نشانه روزم بود
الله و اکبر گنجی هست
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این فایل بینظییییر قرار داشتم و با عشق چند بار گوش دادم بهش و هر بار که دوباره بهش گوش بدم قسم میخورم چیزهایی شنیدم که دفعات قبلی نشنیده بودم
و الان به اندازه مداری که به لطف خداوند هستم درک کردم
خدایا شکرت
من خالق زندگی خودم هستم
تمام اتفاقات زندگی ام را بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آورم
پس باید هر روز با خودم اول صبح تا آخر روزم
این ذکر را بخودم یاد آوری کنم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم
هیچ عامل بیرونی وجود ندارد
مگر اینکه من مشرک باشم و به عوامل بیرونی قدرت بدهم
خدا یا شکرررررررررت
همین امروز صبح که تضاد کوچیکی داشتم در روابط
گفتم من ارزشمندم بی قید و شرط
و ارزشمندی من به تأیید دیگران وابسته نیست
و آگاهانه سعی کردم که توجهم را روی نکات مثبت و زیبایی ها و نعمتها و داشته هایم معطوف کنم و کلا رها کردم و خداوند تمام کارها را برایم بخوبی انجام داد.
همانطور که تعهد داده ام که هر روز روی بهبود شخصیتم کار کنم و هر روز یه ذره بهتر از روز قبلم باشم سعی میکنم که تمرکزم را پخش نکنم
بعد از ظهر دخترم میخواست بره مغازه خوراکی بگیره
دنبال کارت بانکیش گشت نبودش
همه خونه رو گشتیم نبود
اولش کمی ناراحت شدم
بعد به دخترم گفتم حتما دوشب پیش که تالار مهمان بودیم کیف رو اونجاجا گذاشتی
و خودش هم یادش اومد که آره همون شب اونجا مونده
من گفتم حتما خیره
هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است
و رفتم دنبال کارهای هنری خودم که میخواستم قاب بگیرم و کارها رو تحویل گرفتم و آوردم
دیدم دخترم ناراحته
خوراکی بهش دادم و گفتم ناراحت نباش مال حلال هیچ وقت گم نمیشه
اگه تالار جا مونده باشه
آدمهای درست و سالمی هستند میرسه به دستت
و دخترم آرام شد و پسرم هم گفت حتما خیره
دیگه ایمان و یقین داشتم که خداوند در جای امنی قرارش داده و در زمان مناسب بدستمون میرسه
و هر اتفاقی هم بیوفته الخیر و فی ما وقع است
و ذهنم آرام شد بلطف خداوند
و گفتم اینجاست که من باید ذهنم را آرام کنم
و توجهم را روی نعمتها و داشته های زندگی ام و فراوانی جهان بزارم
اینجاست که من باید ایمانم را نشان بدهم وگرنه تو حالت طبیعی و خوب آدم باید خیلی بی معرفت باشه که ناسپاسی کنه
که البته این ذهن اینقدر چموشه که فقط دوست داره بهت ناراحتی و تر و نگرانی و حرص و طمع رو غالب کنه
ولی ذهن عزیزم حق همیشه پیروز است
همونجا که تو بخدا گفتی تمام بنده هایت را از راه بدر میکنم و خداوند گفت تو هرگز بر بندگان مومن من پیروز نخواهی شد
باید بگم که عزیزم بهتره دور من رو خط بکشی
چون بارها و بارها منو ترسوندی و توکل کردم بخدا و نور الهی در وجودم درخشید و مسیر درست را بهم نشان داده
و اینبار هم با توجه به این نعمت و ثروت و فراوانی و رحمت و برکت الهی در زندگی ام
باز هم جان جانانم نگهبان و نگهدار تمام وجودم هست از شر شیطان رانده شده
من خودم را با تمام وجودم و اموراتم به دستان قدرتمند خدا سپرده ام و آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت برای وجود نازنین انسان ها ی عالی در زندگی ام هر روز کیفیت شان داره بهتر و بیشتر میشود
هر روز نعمت و ثروت و فراوانی در زندگی ام داره موج میزند
هر روز لطف خداوند را بیشتر میبینم و ایمانم قوی تر میشود که در مسیر الهی سوت زنان حرکت کنم
خدا یا شکرررررررررت
من تسلیمم هرآنچه دارم از آن توست تنها فرمانروای کل کیهان تو هستی
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدا یا شکرررررررررت
من بخدای خودم اعتماد دارم
هر روز باید این ذکر مهم و زندگی سازم را بخودم یاد آوری کنم و با تک تک سلولهام حسش کنم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم
و دارم با کانون توجهم اتفاقات را خلق میکنم
خدایا شکرت برای آگاه تر شدنم به کانون توجهم
برای بهتر کنترل کردن ذهنم
استاد اینو خیلی خوب تا جایی که درک کرده ام فهمیده ام
با استفاده از دوره مقدس 12قدم که باور پشت هر رفتار و عملکرد م را درک کنم
ببینم آیا این فکر و رفتار و عملکرد ی که الان دارم بر اساس کدام باور داره کار میکند
آیا از باور کمبود و محدود کننده است
و احساس بد را داره تقویت میکند
یا نه اینکه یه احساس خوب پشتشه و داره نعمتها و ثروتهاو فراوانی های جهان را در ذهنم مرور میکنه و آرام و آسوده خاطر هستم.
خدایا شکرت که دارم روی این باور قوی و توحید ی کار میکنم و هر بار با هر اتفاقی خودت بهم یاد آوری میکنی که باور پشت این افکار ت را دقت کن .
خدایا شکرت که من با همین یک کار کلی آرامش و صبر الهی پر وجودم پر برکت میشود و حالم عالی عالی میشود.
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
من بدون تو هیچی نیستم
من آماده تغییرات بزرگتر هستم
من آماده دریافت نعمتهای بیشتر ت هستم
من لایق دریافت الهامات و نعمتهای الهی هستم
من به هر خیری از تو بهم برسد سخت محتاجم و فقیر و نیازمندم
خدایا شکرت ظرفم را بزرگتر کن برای دریافت الهامات و نعمتهای الهی ات
تو بخشنده مهربان و وهابی رزاقی غفور و رحیم هستی من بخدای خودم باور و اعتماد و توکل کرده ام
خدایا شکرت برای امروزم برای یه ذره بهتر شدنم
برای تمام اتفاقات زندگی ام که مرا بزرگتر میکنند ظرف وجودم را برای دریافت نعمتها ی بیشتر بزرگتر میکنند
من با تمام وجودم به اتفاقات و تضادها خوش آمد میگویم چون راه راست را برایم هموارتر میکنند
راه راست را برایم باز تر و گشوده تر میکنند
وقتی درک میکنم که من با افکار و فرکانس ها و باورهای خودم دارم اتفاقات را خلق میکنم
آگاهانه سعی میکنم که بفهمم چه باورهایی را دارم در وجودم رشد میدهم
آیا همون آدم قبلی با همون افکار و زندگی بی هدف هستم
یا نه به این باور رسیده ام که فقط خودم هستم که دارم خلق میکنم و به این باور قوی تر رسیده ام که من این قدرت را در وجودم دارم که اتفاقات را به نفع خودم رقم بزنم میتوانم هر اتفاق بد را با تغییر زاویه دید م به اتفاق مثبت و در جهت بهبودو خواسته های من داره در مسیرم نمود پیدا میکنه تا من رشد کنم
خدا یا شکرررررررررت
خدایا شکرت خدا جونم شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام به همه کسانی که الان زمان گذاشتن و درحال رشد و توجه به مثبت ها هستند
عجب فایل به موقع و زیبایی
استاد از شما سپاسگذارم برا این همه صداقت در بیان داستان های زندگیتون
جسارت و ایمان رو در شما تحسین میکنم که در روزگاری که اکثرا به سادگی از هرچیزی عبور میکنیم شما مکث کردین فکر کردین قانون جهان رو دیدین پیگیر شدین امتحان کردین و نتیجه را دیدین و ادامه دادین
از خداوند برا خود چنان ایمان و حرکتی درخواست میکنم
امروز با درخواست یک روز قبلم که غذامون رو ببریم بیرون بخوریم در جایی بهشتی به سر میبریم گوشه ای از این جهان زیبا در شمال
باورتون نمیشه زیبایی های اینجا انقدر زیاده که نه کلمات قادرند به بیانش نه تصاویر فقط باید دید با چشمانی که خدا به جسم ما داده دید و غرق در لذت شد
خدایا شکر تورا برای این همه خوشگلی و فراوانی در یک محیط
شکر تورا برای رودخانه پهن و پر از آب خنک
شکر تورا برای هوای بینظیر اینجا ترکیبی از آفتاب و بادی که برگ درختان را میرقصاند و خنکی ملایمی از خنکی آب که تا اینجا لمس میشود
شکر تورا برای صدای آب صدای پرندگان صدای زنگلوله گاوها
شکر تورا برا آرامش جنگل شکر تورا برای وجود این حیوانات زیبا که در اطراف ما آمدند
این سگ بلوند خوش انرژی که از ابتدای مسیر با ما همراه شد و ساعتهاست کنار ما نشسته و مراقب ماست شکر برای این حیوان باهوش و وفادار تو شکر برای گاو و گوساله هایی که اومدن اطرافمون دارن زندگی میکنن و چقدر زیبان
شکر برای اسب های محشری که اینجایند
شکر برای این حجم از طبیعت و درختای متنوع و سرسبزی در یک محیط
شکر تورا برای غذای سالم خوردنمان و البته در این محیط
شکر تورا برای وجود این غذا و نعمت
شکر برای آتیش و زغالی سرخ
شکر برای تک تک وسیله هایمان صندلی/ساج/کتری/جذوه/کیف/لباسهایمان/کفشهایمان/سلامتی مان/درکنار هم بودنمان/احساس خوبمان/…..
و شکر که تو خدایی این حجم از زیبایی و فراوانی سزاوار توست
و اما طبق این فایل تمرین بسازم بیام فکر کنم چرا الان من در همچین موقعیتی هستم و قبلا نبودم
چون من قبل از هرچیز خودم را لایق آن دانستم لایق خوشی،لذت،آرامش،فضاهای زیبا …
من تنها و تنها 4 روز است متمرکزی رو خود کار میکنم ورودی هایم را چه ذهنی چه جسمی از صافی رد میکنم اتفاقات مثبت را دیده و تحسین کرده و اتفاقات منفی را چشم پوشی کردم از روز اول هر روز نسبت به روز قبل احساسم در حال بهبود است
حتی دید من متفاوت شده جاده هایی را که قبلا دیده بودم داشتم میدیدم اما انگار اولین بار بود و انگار بهشتو تماشا میکردم و روحم غرق در آرامی و خوبی بود
وسط جنگل بودیم و دور بر ما هیچ کسی نبود خلوته خلوت تنها حیواناتی که گفتم میومدن و میرفتن یه ترس ریزی تو دلم اومد که نکنه خطرناکه ولی در ثانیه ایمان و امنیتی اومد تو دلم که من مراقبتم تو لذت ببر همان لحظات اگر بال داشتم پرواز میکردم از ذوقی که داشتم از حس تغییری که دارم خیلی خوشحالم خدایا شکرت
همه اینها تویی هر خوبی هست تویی از خیری از سمت توست تو منبع خوبی و زیبایی هستی خدای من شکر تو را برای وجودت شکر تورا که اینگونه وجودی داری
و چون من این قدم ها را برمیدارم جهان به همین سرعت با لذت های بیشتر به من نشانه میدهد
من نیز تمام توانایی خود را میگذارم و به کمک و هدایت خداوندم که او همواره درحال هدایت من است از او درخواست میکنم که به مرا در این حرکت یاری رساند به ایمان و آگاهی من بی افزاید مرا رشد دهد
واقعا سپاسگزارم از این که آگاهی اولین قدم را کامل فهمیدم چیست در مسیر زندگی کردن این که هدف داشتن و خواستن اتفاقات جدید در زندگی خود باعث می شود در این مسیر قدم بگذاریم،و اینکه من در زندگی هدف های متنوعی دارم و درمسیررسیدن به خواسته هایم کارهای درست و غلط تقریبا متوسطی را انجام دادم…
در مبحث روابط واقعا باید این توانایی تحسین کردن دیگران را تحسین می کنم و می دانم که با تحسین کردن افرادی که ویژگی مثبتی که ما میبینیم را دارند باعث می شود که رابطه ی ما بهتر شود و به نظرم نوعی سپاسگزاری در روابط می باشد و حتی اگر در ابتدا برایمان سخت است در خلوت خودمان ویژگی های خوب افراد را بگوییم و آن ها را تحسین کنیم و مراقب باشیم که احساس مان خوب باشد چون اگر تحسین کنیم و احساس بدی داشته باشیم در واقع در حال فرستادن فرکانس ناسپاسی و حسادت به آن فرد هستیم که در واقع ریشه آن بخاطر احساس مقایسه ویرانگر ایجاد می شود…این رفتاری است که من یک سال قبل از عضو سایت عباسمنش شدن شروع کردم اما تا چند ماه قبل هنوز برایم پذیرفتن تحسین برانگیز بودن دیگران و ویژگی هایشان با تمام قلب کار نسبتا راحتی نبود اما اکنون بدون اینکه متوجه شوم میبینم درحال تحسین رفتارهای اطرافیانم هستم و بعد که متوجه زیبایی رفتارشان با خودم میشوم و سعی میکنم آن را طبق قانون منطقی کنم برای مغزم متوجه میشوم یکی از مهم ترین دلایلش تحسین ایشان و دوست داشتن خودم می باشد…
نکته بعدی که از این فایل متوجه شدم این است که گاهی ما فقط میخواهیم فضایی متعلق به خودمان داشته باشیم یا یک خانه کوچک و از نظرمان واقعا رویا داشتن (به شکلی که امروز با دیدن سریال سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت درحال آموزش دیدن به صورت عملی هستیم) را حتی نمی فهمیدیم…
و نکته مهم دیگری که دریافت کردم این است که همه چیز از توحید شروع می شودو تنها عامل مشکلات زندگی مان شرکی است که در زندگی مان تجربه می کنیم و من قبل از این فایل فکر میکردم چون به شیطان هم قدرت داده ام در ذهنم پس خداوند را شریک قائل شده ام و تمام توجه ام را به سمتی بردم که ایم باور قوی شود که
تنها فرمانروای قدرتمند کیهان رب را می پرستم و تنها از اویاری می جویم
و سوالی که با ترس ها به سراغم می آمد را می پرسیدم که؛
چرا تنها فرمانروای قدرتمند کیهان رب را می پرستم و از تنها فرمانروای قدرتمند کیهان یاری می جویم؟
و وقتی نزدیک پنجاه بار این سوال را به صورت رندوم و بدون فکر در مواقع ناراحتی از خودم میپرسیدم احساسم خوب میشد و اما کم کم یاد گرفتم منطقی به آن فکر کنم و بفهمم که فقط او قدرتمند است و فقط اوست که وجود دارد در تمام لحظه ها و مکان ها
و امروز شما گفتید که اولین باور که باعث شد من جرات پیدا کنم تغییر بدهم زندگی ام را همین باور است که؛
من خالق زندگیم هستم من توانایی خلق زندگی خودم را دارم خداوند این توانایی خلق زندگیم را به من داده است و خداوند اختیار استفاده از این توانایی را نیز به من داده است و بازهم با پرسیدن و تکرار این منطق ها و قوانین به همان مانترای اصلی می رسیم که بارها در برنامه هایتان تکرار کرده اید
خدایا من در برابر تو خاضع و خاشع هستم و هرآنچه دارم از آنِ توست
خدایا هرآن چه دارم از آنِ توست
گفتن این جمله در ابتدا کار راحتی به نظر میرسد ولیکن هرچه بیشتر در مفهوم مالکیت خداوند فرو میروم میبینم هر آنچه دارم از آنِ اوست و قسمت جالب داستان این است که دیگر احساس نمیکنم برده خداوندم یا اینکه او جباری قدرتمند است که می خواهد مرا با اجبار به سمت چیزهایی که خودش می خواهد ببرد
این در حالی است که خداوند تأکید دارد که من هستم در زندگی تو که بنده ی من هستی و مرا اجابت می کنی و مادامی که اجابت کنی و یکتاپرست باشی من پیوسته (اجیب فعل مضارع و به معنای در حال اجابت کردن هستم)در حال اجابت کردن خواسته ها و برطرف کردن نیازهایتان هستم همانگونه که ما برای نفس کشیدن همیشه آسوده بوده ایم و خداوند این نعمت را در زندگی ما قرار داده زیرا ما باور داشته ایم که خود به خود نفس میکشیم و اکسیژن به صورت طبیعی در اختیار ما قرار میگیرد اما در بقیه ی موارد چون طبیعت را فراموش کردیم و خدارا اتفاقی افتاد به نام کمبود و نداشتن که در واقع هیچ گاه انسان های پیشین این مشکل را به عنوان مسئله ای لاینحل و غیر قابل بررسی نمی دیدند بلکه کاملا آن را ساده راحت بدیهی و قابل حل می دانستند و این گونه بود که ما فراموش کردیم طبیعی است که صاحب نعمت ها باشیم و در زندگی مان نداشتن خلق شد که کاملا با تعبیر بماکسبت ایدیهم و بما قدمت ایدیهم مطابقت کامل دارد و قانون این موضوع را که خداوند بیان نموده کامل تأیید می نماید و به انسان یادآوری می کند که من به تو اختیار داده ام و خودت هر آنچه بخواهی من در اختیارت قرار می دهم و این مسئله کاملا به خود خودت مربوط میشود نه هیچ کس دیگر زیرا مهم ترین هدف خداوند از خلق انسان با روح خویش در جهان مادی نمایاندن میزان قدرت روح ما در خلق کنندگی می باشد که ما انسان ها بعد از فهمیدن قانون گرانش و قوانین نیوتن به کل قانون های طبیعی را از یاد می بریم اما در بسیاری از موارد از آن ها استفاده می کنیم …
یعنی بارها و بارها در زندگی ام می دیدم که من انسانی هستم که مذهبی و اهل نماز و روضه و این داستان ها بودم آن هم از هفت سالگی نماز میخواندم و روضه میگرفتم و می دیدم بقیه حالشان بهتر است بقیه که کمتر اهل این داستان ها هستند و یا حتی اصلا نیستند چقدر همه چیز برایشان راحت تر رخ می دهد و نعمت ها به راحتی روارد زندگی شان می شود
و آن جا بود که شک کردم و شروع کردم به شکستن قوانین که مذهبی ها می گفتند قسم دروغ خوردم با نامحرم رابطه برقرارکردم و احساس گناه رهایم نمیکرد و باز فهمیدم هستند کسانی که همین کارها را می کنند و خیلی خوشحالند
دیگر برایم آخرت معنایی نداشت فقط می خواستم ببینم چرا روی زمینم و زندگی که میخواهم را تجربه کنم تا وقتی روبروی خدا ایستادم اشتباه هم رفتم درست هم رفتم ولی هیچکدام حال خوبی به من نداد پس چرا روی زمین آمدم
در این مسیر خیلی رفت و برگشت داشتم و دلیل اینکه به هیچ خواسته ای جز سلامتی و کمی روابط زیبا و شرایط خوب برای سکونت و چند هم صحبت دلنشین نرسیدم
و جالب است که بدانید این ها را حق طبیعی خودم می دانستم ولی برای بقیه خواسته ها باید تلاش میکردم این باور من بود
و اما حالا این باور خدایی را چطور بیشتر بفهمم من همان مینا نیستم اما شاید هم این مینا نباشم که می داند توانایی خلق لحظه هایش را دارد که می داند فقط توحید ابراهیمی می تواند نجاتش دهد فقط سوزاندن آثار شرک برایش زیبایی خلق می کند و این مینا خیلی دوست دارد بیشتر بفهمد و بیشتر باور کند این باور خلق کنندگی را
زیرا اولین بار که یک کلاه را ساعت دوازده شب شروع کردم به بافتن برای خواهرم که سه ساله بود و همان شب تب کرده بود،پنج صبح تمامش کردم و روی سرش گذاشتم و خوابیدم و بی نهایت احساس شگرفی از این که خلق کرده بودم داشتم حالا آن یک خلق مادی بود می دانم انرژی ذهنم که عشق بسیار به سلامتی خواهرم بود کمکم کرد که آن کار را انجام دهم و اینکه خلق این اتاق پر نور فرش خور زیبای سفید خودم که برای کتاب ها و دفترهایم مکان هایی دارد برایم واقعا سخت رقم خورد گرچه عاشقش بودم…تابستان ها و بهار رودهن خیلی خواسته ی دوست داشتنی ام بود به مدت دو سال ولی این هم سخت رقم خورد رابطه سالم و پایدار و دوست داشتنی ام خیلی راحت به سمتم آمد و خلق شد و ادامه پیدا کرد اما چرا ازدواج در رابطه با سختی مواجه شد،چرا من لایق یک ازدواج راحت و سالم و پایدار و عاشقانه نبودم؟
چرا اینقدر همه چیز برایم پیچیده شد…وقتی راحت شروع شد راحت ادامه پیدا کرد…
چه می شود که راحت به مرحله ی بعد رفت
چه می شود اگر به راحتی همان ازدواج سالم و پایدار و عاشقانه ای که بدون حضور خانواده ها درحال رسیدن به اوج بود با حضور آن ها به یک رابطه long distance ای بدل شد که حتی روز به روز کمتر دلیل برای شکر گزاری می داد؟
چگونه می توانم شکرگزارتر باشم برای توانایی هایم؟
چرا باید جسم ما در رسیدن به خواسته ها ی روح اینقدر دخالت های بیجا کند؟
چرا باید محدود بودن مان را در عین نامحدود بودن حس کنیم؟
چرا این تناقض به نظرم بخشی از مسیر می آید که می خواهد به من از تضادی بگوید که درکش کنم…
چگونه راه حل آسان مسئله به من الهام می شود؟
چگونه شخصیتم به سمتی حرکت می کند که می توانم همه یخواسته هایم را خلق کنم ؟
چگونه می شود که چرخ زندگی ام در تمام جنبه ها روان باشد و من روی بخش معینی از خودم تمرکز داشته باشم؟
چگونه بزرگترین هدف روحم را بشناسم؟
آیا واقعا من خودم خالق زندگی خودم هستم؟
چرا با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت زندگی زیباتری می توانم خلق کنم؟
چرا با دیدن نیمه پر لیوان ظرف وجود ما برای دریافت نعمت ها بزرگتر می شود ؟
چرا داشتن آرامش مارا به سمت سپاسگزاری بیشتر سوق می دهد؟
چرا فاکتور اصلی موفق شدن همان شادزیستن و احساس خوب داشتن است؟
چرا من خواسته هایم را می خواهم؟
چرا برآورده شدن خواسته های من به صورت خود به خودی رخ می دهد اگر خودم را در فرکانس صحیح قرار بدهم ؟
چرا عمل به قانون بعد از باور کردن اینکه می شود به خواسته ها رسید اتفاق می افتد؟
چرا ایده ی من می تواند برای من اجرا شود؟
چرا توجه آگاهانه به زیبایی ها برای من خوب است؟
چگونه با حذف نکات منفی و پیدا کردن نکات مثبت رشد می کنم؟
چرا من به دنبال ویژگی های خوب افراد میگردم؟
چرا من سپاسگزاری هایم را می نویسم ؟
چرا سپاسگزاری برای نعمت هایی که دارم خوب است؟
چرا سپاسگزاری می تواند مرا در مسیر رسیدن به خواسته هایم قرار دهد؟
چرا سپاسگزاری مهم است در مسیر عمل به قوانین؟
چه رابطه ای میان سپاسگزاری و عمل به قانون وجود دارد؟
چگونه می شود یک شخصیت سپاسگزار ساخت؟
چه خوب می شود که شخصیت من همان شخصیت سپاسگزاری که آرزویش را دارم بشود؟
چه خوب می شود که به فراوانی ها و نعمت ها توجه کنم وقتی احساس خوبی دارم ؟
چرا احساس آرامش داشتن در این مسیر تعیین کننده است؟
چرا آرامش و سپاسگزاری جز مؤلفه های تعیین کننده لذت بردن از مسیر می باشد؟
چگونه می توان احساس سپاسگزاری بدون قید و شرط را تجربه کرد؟
چگونه می شود که من سپاسگزار خلق احساس سپاسگزاری باشم؟
چگونه می شود با سپاسگزاری کردن ورودی های ذهن را کنترل کرد؟
چه رابطه ای میان سپاسگزاری و ایمان به خداوند و تسلیم خداوند بودن وجود دارد؟
چطور می شود که شکرگزار روابط زیبایمان باشیم بدون وابستگی؟
چقدر خوب می شود که سپاسگزار آزادی زمانی و مکانی و مالی خودم باشم؟
چقدر خوب می شود که سپاسگزار شخصیت توحیدی ام باشم…
چقدر خوب می شود که ایمان من در مسیر عمل رشد کند…
چه عالی شد که شما استاد من شدید…
مرسی که هستید صاحب نعمت ها و اهل هدایت
عاشقتونم
به امید دیدار چشمان قشنگ تون
مرسی که هستید…شکر وجودتون و شکررابطه تون و قشنگیاش
واوو این از اون کلیپ های استاد عزیزم که باید هزاران هزار بار ببینمش و هزاران بار گوشش بدم ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که استاد عزیزم و بهم هدیه داده تا بتونم هر لحظه هر دفعه ک میام داخل این محیط مقدس الهی به خداوند به شناخت خودم و خدای مهربون خودم نزدیک و نزدیک تر بشم ،،
دقیقاً این مسئله ای که منم خیلی توی ذهنم مرورش میکنم همیشه که چرا اینقدر زود فراموش میکنیم اتفاقای خوب رو ،، موفقیت های عالی و فوقالعاده و جذاب که خلقشون کردیم و این لحظه های طلایی رو چرا انقدر زود فراموش میکنیم ،، شادی ،، لحظه های شاد ،، خنده های از ته قلب ،، حس آرامش و امنیت ،، ثروت ،، ثروت ،، ثروت ،، موفقیت های کوچیک و بزرگ ،، قدر دانی از خودم از خلق این همه زیبایی ها و موفقیت های کوچیک و بزرگ که با ««« تکامل »»» پله پله ، پذیرفتم ، تصمیم گرفتم ، باورش کردم و اقدام کردم ،، و با قدرت نتیجه عالییییی گرفتم ،،
استاد عزیزم ،، این دوره مقدس قانون سلامتی واقعاً بهم ثابت کرد که تا چه حد میشه به خودم اعتماد کنم و مسئولیت زندگی خودم را قبول کنم و اقدام کنم و پله پله با افتخار نتیجه رو به استقبالش برم ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای این حال بی نظیر که بهم هدیه کرده ،، خیلی برام جالب که امروز قبل از دیدن این کلیپ فوق العاده رفتم ی سر داخل درایو ام و عکس های شروع دوره مقدس قانون سلامتی رو دیدم و واوووو واوووو از این همه تغییر ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای آشنایی با استاد عزیزم برای این حس قشنگ و فوق العاده نتیجه ،، خدای مهربونم صد هزار مرتبه شکرت که توانستم سلامتی کامل بدست بیارم و از سلامتیم مراقبت کنم با دوره مقدس ،،
گذشته ،، گذشته ،، گذشته ،،
واقعاً نباید فراموش کرد مسیر و سیر تکاملی که طی کردیم تک تک قدم ها دشواری ها و موانعی که با قدرت و حمایت بی نظیر الله الرحمن الرحیم پروردگار مهربان طی کردم تا به اینجا ،، تک تک اتفاق ها و تک تک چالش های سخت و پیچیده که گذروندم ،، تک تک ترس هایی که باهاشون رو برو شدم ،،
خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای قدرت فوق العاده خلق که بهم عطا کرده تا تک تک لحظه به لحظه زندگی ام را خلق کنم و انتخاب کنم از تمام زیبایی ها و شگفتی های و شاهکار های پروردگارم شکرت خدا جونم شکرت ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که همه ما ثروتمند و سلامت و شاد هستیم ،،
سلام عرض میکنم خدمت استاد بانو شایسته وهمه دوستان عزیزم که باخوندن کامنتهای فوق العادشون کلی حس وحال خوب گرفتم وکلی انگیزه برای ادامه دادن این مسیر مقدس
باوجود اینکه ذهنم کلی مقاومت داشت اینکه بعد مدتها اومدی چی بگی همه حرفهای خوبو دوستان زدن توچی داری بگی از کدوم نتیجه میخای صحبت کنی وخیلی چیزای دیگه ولی گفتم به توچه خداخواسته وباکلی منطق های دیگه خاموشش کردم تایه ردپایی از خودم به جابزارم امیدوارم مفید باشه
دوستان من حدود دوسالی میشه که بااستاد آشناشدم البته هیچ وقت اون طور که باید وشاید روی باورهام کار نکردم ولی به اندازه ای که کار کردم نتیجه گرفتم ولی امان از باور مخرب کمالگرایی که همیشه دستاوردهای مارو کوچک قلمداد میکنه تا مارو از مسیر منحرف کنه که این بلارو سرمنم آورد ویه چند ماهی بود که کار کردن روی باورهارو کنار گذاشته بودم ولی به لطف خدا
چند روز پیش یهو به خودم اومدم ودیدم همه دستاوردهایی که داشتم داره از دست میره
منی که باعمل کردن به قانون مشگل سرماخوردگیم به کل رفع شده بود وبه راحتی هر غذا میوه وحتی ترشیجات که ضد سرماخوردگیه میخوردم وچیزیم نمیشد الان باز همه اون مشکلات قبلی برگشته منی که پارسال تو مغازه کلی مشتری داشتم ودرامدم چندین برابر شده بود باز به روال سابق برگشته باکلی بدهی ولی به خدا از وقتیکه باز برگشتم اتفاقات خوب وعالی برام میفته خواسته هایی که توتمرین ستاره قطبی مینویسم تو طول روز اکثرش اتفاق میفته واین بیش ازپیش ایمان منو نسبت به خالق بودنم بیشتر میکنه میخام ازیه مورد خواسته ای که دیشب تو تمرین ستاره قطبی خواستم ومحقق شد براتون بگم من مغازه دارم وچون شهرمون کوچیکه اکثر مشتریها محلین وآشنا که میان به مغازه من ازخدا خواستم فردا مشتریهایی برام بیار که تاحالا به مغازه نیومده باشن ودقیقا این اتفاق افتاد وچون استاد گفتن تنهاراه آموزش ودرک کردن قانون مثال زدنه سعی میکنم هرروز این مثال هارو به ذهنم یادآوری کنم تابهتر وبهتر قانونو درک کنم
دوستان شک نکنید در این مسیر وباقدرت وقوت ادامه بدید ومطمعن باشید که این تنها راه سعادت خوشبختی ورسیدن به خواسته هاست
ازخدا میخام هممون روتواین مسیر صراط مستقیم ثابت قدم نگه داره وبتونیم اون زندگی روکه دوست داریم ولایقشیم خلقش کنیم.
بعد از بارهاوبارها گوش دادن به این فایل تصیمیم گرفتم تا یکی از دستاورد هایی که داشته ام را به اشتراک بگزارم تا شاید کمکی باشد برای دوستان هم فرکانسی
حدود یک سال پیش در یکی از فایل های استاد شنیده بودم که به تجسم خود جزییات اضافه کنید مثل هوا روز ماه و….
شروع کردم به تجسم بااین جزییات که دوست داشتم برای خرید خانه طی کنم
که ماه اردیبهشت هستش و هوا کمی ابری هستش دارم با همسرم میرم خونه بخرم
حالا خونه طبقه دوم هستش 3 خواب داره وکفش پارکت هستش طبقه دوم سمت چپ وبهر خیابان و صاحبش یک پیر مرد وپیر زن هستن
اردیبهشت امسال همسایه طبقه بالا که طبقه دوم میشد چون خونه اش خام بود کلیدش رو به ما داد تا اگر خواست کسی رو بیاره برای نقاشی ما کلید رو بهش بدهیم من اینرو رو نشونه دونستم بعد قدم به قدم اتفاقهایی می افتاد که باور من رو قویترمیکرد نشونه ها میامد ومن خدارو شکر میکردم بعد از مدتی صاحب خانه بهم گفت که بلند شوم و من کمی ناراحت شدم به خدا گفتم خدا یا من همیشه شاکر تو بودم وحالا این اتفاق چی هستش وچه کنم خیلی زود افکارم را کنترل کردم وبه خدا گفتم حتما بهترش رو بهم میدی بعد از چند روز به همسایه بلایی گفتیم که واحدتون روبه ما می دهید وآنها قبول کردن
باورتون نمیشه استان اون واحد درسته که در شهری نیست که من تجستم میکردم ویا اینکه هنوز نخریدمش ولی تمام ویژگی هایی که در تجسمم داشتم رو داره رنگ شده کفش پارکت هستش کابینتای لوکس داره طبقه دوم سمت چپ بهر خیابان و صاحبش هم یک پیر مرد وپیر زن هستن
الان دارم تو خونه ی رویای ام زنگی میکنم ومی دانم که اگر درست ادامه بدم مسیرو حتما می خرمش
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چه عاملی باعث می شود بیشترین تغییرات در زندگی ما رخ دهد؟
قانون:
جهان به افکار و احساسات ما پاسخ می دهد
چگونه؟
به هر آن چیزی که توجه کنیم: بیشتر وارد زندگی ما می شود
اگر به زشتی ها توجه کنیم: زشتی های بیشتر وارد زندگی ما می شود
اگر به زیبایی ها توجه کنیم: زیبایی های بیشتر وارد زندگی ما می شود
توجه می تواند:
تجسم کردن صحبت کردن نوشتن و… باشد
دانستن این قانون باعث می شود:
برای خود هدف و خواسته ای داشته باشیم
جهان: تمام خواسته های ما را اجابت خواهد کرد
بنابراین:
آگاهانه توجه خود را بر نکات مثبت قرار داده و از نکات منفی برداریم
ما با افکار و کانون توجه خود می توانیم: اتفاقات زندگی خود را خلق کنیم
به هر چیزی توجه کنیم: از جنس همان را وارد زندگی خود می کنیم
آگاهانه:
مراقب کانون توجه و احساس خود باشیم
اگر احساس آرامش و احساس خوبی داریم:
در مسیر خداوند قرار گرفته و خواسته های ما وارد زندگی ما می شود
اگر احساس بدی داریم به مشکلات توجه داریم و
در مسیر ناخواسته های خود قرار گرفته ایم
جهان مانند آینه: فرکانس های ما را به ما بازتاب می دهد
باور به خالق بودن:
تاثیر بسیار زیادی بر تغییر زندگی ما دارد
اگر بتوانیم کانون توجه خود را کنترل کرده زاویه ی نگاه خود را تغییر دهیم:
اتفاقات منفی به نفع ما تغییر خواهد کرد
متعهد باشیم: کانون توجه خود را کنترل کنیم
ورودی های ذهنی خود را: تغییر دهیم به نکات مثبت توجه کرده مطالعه کنیم سپاسگزار نعمت های خداوند باشیم
باور به خالق بودن:
اتفاقات مثبت را برای ما رقم زده و به تدریج خواسته های ما بزرگ و بزرگتر خواهد شد
زمانی که خود را خالق زندگی خود می دانیم: به خداوند شرک نمی ورزیم
باوری که تمام اتفاقات را برای ما رقم می زند:
باور به این است که خودمان و تنها خودمان خالق زندگی خود هستیم و خداوند این قدرت را در اختیار ما قرار داده است
اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب الدعوت الداع اذا دعان
اجیب : فعل مضارع و نشانگر این است که خداوند: همواره در حال اجابت درخواست های ماست
تنها آیه ای که خداوند خودش را توضیح داده در حالی که از او پرسیده نشده است این آیه است
همچنین در این آیه : 7 مرتبه از ضمیر من استفاده شده است
اگر بندگان من از تو درباره ی من پرسیدند به آنها بگو من نزدیکم:
همه ی ما فکر می کنیم: خداوند از ما دور است
من کسی هستم که همواره در حال اجابت درخواست کسی هستم که درخواست می کند:
به شرطی که آنها به من ایمان آورده و مرا اجابت کنند
باور به خالق بودن:
باعث می شود خود را برگی در باد ندانیم و بدانیم خواسته های ما هر چقدر بزرگ باشد می تواند به راحتی خلق شود
کافی است بتوانیم: افکار خود را کنترل کنیم
شیطان:
همواره ما را از مسیر درست خارج می کند به همین دلیل باید همواره مسیر صحیح را به خود یادآور شویم
این باور که:
ما خالق زندگی خود هستیم بسیار مهم و فرار است و باید مرتبا به خود آن را یادآوری کنیم
اگر خالق بودن زندگی خود را درک کنیم:
دیگران را مقصر اتفاقات و شرایط نامناسب زندگی خود نمی دانیم و می دانیم این اتفاقات را با باورها و افکار خود خلق کرده ایم
جهان در هر لحظه: به افکار ما پاسخ می دهد
از قانون به نفع خود استفاده کنیم:
قانون تکامل را به یاد خود آورده و بدانیم نمی توانیم یک دفعه یا یک شبه تغییر کنیم
ما خالق زندگی خود هستیم:
ظرف ذهنی خود را قدم به قدم برای دریافت آگاهی ها با هدایت های خداوند بزرگتر کنیم:
کلا نمد هولاء و هولاء :
خداوند همه ی ما را هدایت خواهد کرد چه به سمت بهشت یا جهنم
همواره باور داشته باشیم:
ما خالق زندگی خود هستیم
ما با باورها و افکار خود اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿186﴾
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (186)
این فایل بینظییییر نشانه روزم بود
الله و اکبر گنجی هست
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این فایل بینظییییر قرار داشتم و با عشق چند بار گوش دادم بهش و هر بار که دوباره بهش گوش بدم قسم میخورم چیزهایی شنیدم که دفعات قبلی نشنیده بودم
و الان به اندازه مداری که به لطف خداوند هستم درک کردم
خدایا شکرت
من خالق زندگی خودم هستم
تمام اتفاقات زندگی ام را بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آورم
پس باید هر روز با خودم اول صبح تا آخر روزم
این ذکر را بخودم یاد آوری کنم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم
هیچ عامل بیرونی وجود ندارد
مگر اینکه من مشرک باشم و به عوامل بیرونی قدرت بدهم
خدا یا شکرررررررررت
همین امروز صبح که تضاد کوچیکی داشتم در روابط
گفتم من ارزشمندم بی قید و شرط
و ارزشمندی من به تأیید دیگران وابسته نیست
و آگاهانه سعی کردم که توجهم را روی نکات مثبت و زیبایی ها و نعمتها و داشته هایم معطوف کنم و کلا رها کردم و خداوند تمام کارها را برایم بخوبی انجام داد.
همانطور که تعهد داده ام که هر روز روی بهبود شخصیتم کار کنم و هر روز یه ذره بهتر از روز قبلم باشم سعی میکنم که تمرکزم را پخش نکنم
بعد از ظهر دخترم میخواست بره مغازه خوراکی بگیره
دنبال کارت بانکیش گشت نبودش
همه خونه رو گشتیم نبود
اولش کمی ناراحت شدم
بعد به دخترم گفتم حتما دوشب پیش که تالار مهمان بودیم کیف رو اونجاجا گذاشتی
و خودش هم یادش اومد که آره همون شب اونجا مونده
من گفتم حتما خیره
هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است
و رفتم دنبال کارهای هنری خودم که میخواستم قاب بگیرم و کارها رو تحویل گرفتم و آوردم
دیدم دخترم ناراحته
خوراکی بهش دادم و گفتم ناراحت نباش مال حلال هیچ وقت گم نمیشه
اگه تالار جا مونده باشه
آدمهای درست و سالمی هستند میرسه به دستت
و دخترم آرام شد و پسرم هم گفت حتما خیره
دیگه ایمان و یقین داشتم که خداوند در جای امنی قرارش داده و در زمان مناسب بدستمون میرسه
و هر اتفاقی هم بیوفته الخیر و فی ما وقع است
و ذهنم آرام شد بلطف خداوند
و گفتم اینجاست که من باید ذهنم را آرام کنم
و توجهم را روی نعمتها و داشته های زندگی ام و فراوانی جهان بزارم
اینجاست که من باید ایمانم را نشان بدهم وگرنه تو حالت طبیعی و خوب آدم باید خیلی بی معرفت باشه که ناسپاسی کنه
که البته این ذهن اینقدر چموشه که فقط دوست داره بهت ناراحتی و تر و نگرانی و حرص و طمع رو غالب کنه
ولی ذهن عزیزم حق همیشه پیروز است
همونجا که تو بخدا گفتی تمام بنده هایت را از راه بدر میکنم و خداوند گفت تو هرگز بر بندگان مومن من پیروز نخواهی شد
باید بگم که عزیزم بهتره دور من رو خط بکشی
چون بارها و بارها منو ترسوندی و توکل کردم بخدا و نور الهی در وجودم درخشید و مسیر درست را بهم نشان داده
و اینبار هم با توجه به این نعمت و ثروت و فراوانی و رحمت و برکت الهی در زندگی ام
باز هم جان جانانم نگهبان و نگهدار تمام وجودم هست از شر شیطان رانده شده
من خودم را با تمام وجودم و اموراتم به دستان قدرتمند خدا سپرده ام و آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت برای وجود نازنین انسان ها ی عالی در زندگی ام هر روز کیفیت شان داره بهتر و بیشتر میشود
هر روز نعمت و ثروت و فراوانی در زندگی ام داره موج میزند
هر روز لطف خداوند را بیشتر میبینم و ایمانم قوی تر میشود که در مسیر الهی سوت زنان حرکت کنم
خدا یا شکرررررررررت
من تسلیمم هرآنچه دارم از آن توست تنها فرمانروای کل کیهان تو هستی
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدا یا شکرررررررررت
من بخدای خودم اعتماد دارم
هر روز باید این ذکر مهم و زندگی سازم را بخودم یاد آوری کنم و با تک تک سلولهام حسش کنم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم
و دارم با کانون توجهم اتفاقات را خلق میکنم
خدایا شکرت برای آگاه تر شدنم به کانون توجهم
برای بهتر کنترل کردن ذهنم
استاد اینو خیلی خوب تا جایی که درک کرده ام فهمیده ام
با استفاده از دوره مقدس 12قدم که باور پشت هر رفتار و عملکرد م را درک کنم
ببینم آیا این فکر و رفتار و عملکرد ی که الان دارم بر اساس کدام باور داره کار میکند
آیا از باور کمبود و محدود کننده است
و احساس بد را داره تقویت میکند
یا نه اینکه یه احساس خوب پشتشه و داره نعمتها و ثروتهاو فراوانی های جهان را در ذهنم مرور میکنه و آرام و آسوده خاطر هستم.
خدایا شکرت که دارم روی این باور قوی و توحید ی کار میکنم و هر بار با هر اتفاقی خودت بهم یاد آوری میکنی که باور پشت این افکار ت را دقت کن .
خدایا شکرت که من با همین یک کار کلی آرامش و صبر الهی پر وجودم پر برکت میشود و حالم عالی عالی میشود.
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
من بدون تو هیچی نیستم
من آماده تغییرات بزرگتر هستم
من آماده دریافت نعمتهای بیشتر ت هستم
من لایق دریافت الهامات و نعمتهای الهی هستم
من به هر خیری از تو بهم برسد سخت محتاجم و فقیر و نیازمندم
خدایا شکرت ظرفم را بزرگتر کن برای دریافت الهامات و نعمتهای الهی ات
تو بخشنده مهربان و وهابی رزاقی غفور و رحیم هستی من بخدای خودم باور و اعتماد و توکل کرده ام
خدایا شکرت برای امروزم برای یه ذره بهتر شدنم
برای تمام اتفاقات زندگی ام که مرا بزرگتر میکنند ظرف وجودم را برای دریافت نعمتها ی بیشتر بزرگتر میکنند
من با تمام وجودم به اتفاقات و تضادها خوش آمد میگویم چون راه راست را برایم هموارتر میکنند
راه راست را برایم باز تر و گشوده تر میکنند
وقتی درک میکنم که من با افکار و فرکانس ها و باورهای خودم دارم اتفاقات را خلق میکنم
آگاهانه سعی میکنم که بفهمم چه باورهایی را دارم در وجودم رشد میدهم
آیا همون آدم قبلی با همون افکار و زندگی بی هدف هستم
یا نه به این باور رسیده ام که فقط خودم هستم که دارم خلق میکنم و به این باور قوی تر رسیده ام که من این قدرت را در وجودم دارم که اتفاقات را به نفع خودم رقم بزنم میتوانم هر اتفاق بد را با تغییر زاویه دید م به اتفاق مثبت و در جهت بهبودو خواسته های من داره در مسیرم نمود پیدا میکنه تا من رشد کنم
خدا یا شکرررررررررت
خدایا شکرت خدا جونم شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام پروردگار ذره به ذره جهان هستی
سلام به همه کسانی که الان زمان گذاشتن و درحال رشد و توجه به مثبت ها هستند
عجب فایل به موقع و زیبایی
استاد از شما سپاسگذارم برا این همه صداقت در بیان داستان های زندگیتون
جسارت و ایمان رو در شما تحسین میکنم که در روزگاری که اکثرا به سادگی از هرچیزی عبور میکنیم شما مکث کردین فکر کردین قانون جهان رو دیدین پیگیر شدین امتحان کردین و نتیجه را دیدین و ادامه دادین
از خداوند برا خود چنان ایمان و حرکتی درخواست میکنم
امروز با درخواست یک روز قبلم که غذامون رو ببریم بیرون بخوریم در جایی بهشتی به سر میبریم گوشه ای از این جهان زیبا در شمال
باورتون نمیشه زیبایی های اینجا انقدر زیاده که نه کلمات قادرند به بیانش نه تصاویر فقط باید دید با چشمانی که خدا به جسم ما داده دید و غرق در لذت شد
خدایا شکر تورا برای این همه خوشگلی و فراوانی در یک محیط
شکر تورا برای رودخانه پهن و پر از آب خنک
شکر تورا برای هوای بینظیر اینجا ترکیبی از آفتاب و بادی که برگ درختان را میرقصاند و خنکی ملایمی از خنکی آب که تا اینجا لمس میشود
شکر تورا برای صدای آب صدای پرندگان صدای زنگلوله گاوها
شکر تورا برا آرامش جنگل شکر تورا برای وجود این حیوانات زیبا که در اطراف ما آمدند
این سگ بلوند خوش انرژی که از ابتدای مسیر با ما همراه شد و ساعتهاست کنار ما نشسته و مراقب ماست شکر برای این حیوان باهوش و وفادار تو شکر برای گاو و گوساله هایی که اومدن اطرافمون دارن زندگی میکنن و چقدر زیبان
شکر برای اسب های محشری که اینجایند
شکر برای این حجم از طبیعت و درختای متنوع و سرسبزی در یک محیط
شکر تورا برای غذای سالم خوردنمان و البته در این محیط
شکر تورا برای وجود این غذا و نعمت
شکر برای آتیش و زغالی سرخ
شکر برای تک تک وسیله هایمان صندلی/ساج/کتری/جذوه/کیف/لباسهایمان/کفشهایمان/سلامتی مان/درکنار هم بودنمان/احساس خوبمان/…..
و شکر که تو خدایی این حجم از زیبایی و فراوانی سزاوار توست
و اما طبق این فایل تمرین بسازم بیام فکر کنم چرا الان من در همچین موقعیتی هستم و قبلا نبودم
چون من قبل از هرچیز خودم را لایق آن دانستم لایق خوشی،لذت،آرامش،فضاهای زیبا …
من تنها و تنها 4 روز است متمرکزی رو خود کار میکنم ورودی هایم را چه ذهنی چه جسمی از صافی رد میکنم اتفاقات مثبت را دیده و تحسین کرده و اتفاقات منفی را چشم پوشی کردم از روز اول هر روز نسبت به روز قبل احساسم در حال بهبود است
حتی دید من متفاوت شده جاده هایی را که قبلا دیده بودم داشتم میدیدم اما انگار اولین بار بود و انگار بهشتو تماشا میکردم و روحم غرق در آرامی و خوبی بود
وسط جنگل بودیم و دور بر ما هیچ کسی نبود خلوته خلوت تنها حیواناتی که گفتم میومدن و میرفتن یه ترس ریزی تو دلم اومد که نکنه خطرناکه ولی در ثانیه ایمان و امنیتی اومد تو دلم که من مراقبتم تو لذت ببر همان لحظات اگر بال داشتم پرواز میکردم از ذوقی که داشتم از حس تغییری که دارم خیلی خوشحالم خدایا شکرت
همه اینها تویی هر خوبی هست تویی از خیری از سمت توست تو منبع خوبی و زیبایی هستی خدای من شکر تو را برای وجودت شکر تورا که اینگونه وجودی داری
و چون من این قدم ها را برمیدارم جهان به همین سرعت با لذت های بیشتر به من نشانه میدهد
من نیز تمام توانایی خود را میگذارم و به کمک و هدایت خداوندم که او همواره درحال هدایت من است از او درخواست میکنم که به مرا در این حرکت یاری رساند به ایمان و آگاهی من بی افزاید مرا رشد دهد
به نام خالق بخشنده و زیبا
سوال مهم که استاد با عزیزدلش در مورد جوابش تو راه برگشت از سفر بهش جواب داد:
#چه عاملی باعث شد که بیشترین تغییرات در زندگی ما اتفاق بیفته؟
(جواب باور صد در صد به این باور بزرگ و قدرتمند
که ما خالق زندگی خودمون هستیم)
این آگاهی را سپاسگزارم.
من خالق زندگی ام هستم.
من خالق زندگی خودم در تمام جنبه ها هستم.
من خالق زندگی خودم هستم.
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ.
با سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
واقعا سپاسگزارم از این که آگاهی اولین قدم را کامل فهمیدم چیست در مسیر زندگی کردن این که هدف داشتن و خواستن اتفاقات جدید در زندگی خود باعث می شود در این مسیر قدم بگذاریم،و اینکه من در زندگی هدف های متنوعی دارم و درمسیررسیدن به خواسته هایم کارهای درست و غلط تقریبا متوسطی را انجام دادم…
در مبحث روابط واقعا باید این توانایی تحسین کردن دیگران را تحسین می کنم و می دانم که با تحسین کردن افرادی که ویژگی مثبتی که ما میبینیم را دارند باعث می شود که رابطه ی ما بهتر شود و به نظرم نوعی سپاسگزاری در روابط می باشد و حتی اگر در ابتدا برایمان سخت است در خلوت خودمان ویژگی های خوب افراد را بگوییم و آن ها را تحسین کنیم و مراقب باشیم که احساس مان خوب باشد چون اگر تحسین کنیم و احساس بدی داشته باشیم در واقع در حال فرستادن فرکانس ناسپاسی و حسادت به آن فرد هستیم که در واقع ریشه آن بخاطر احساس مقایسه ویرانگر ایجاد می شود…این رفتاری است که من یک سال قبل از عضو سایت عباسمنش شدن شروع کردم اما تا چند ماه قبل هنوز برایم پذیرفتن تحسین برانگیز بودن دیگران و ویژگی هایشان با تمام قلب کار نسبتا راحتی نبود اما اکنون بدون اینکه متوجه شوم میبینم درحال تحسین رفتارهای اطرافیانم هستم و بعد که متوجه زیبایی رفتارشان با خودم میشوم و سعی میکنم آن را طبق قانون منطقی کنم برای مغزم متوجه میشوم یکی از مهم ترین دلایلش تحسین ایشان و دوست داشتن خودم می باشد…
نکته بعدی که از این فایل متوجه شدم این است که گاهی ما فقط میخواهیم فضایی متعلق به خودمان داشته باشیم یا یک خانه کوچک و از نظرمان واقعا رویا داشتن (به شکلی که امروز با دیدن سریال سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت درحال آموزش دیدن به صورت عملی هستیم) را حتی نمی فهمیدیم…
و نکته مهم دیگری که دریافت کردم این است که همه چیز از توحید شروع می شودو تنها عامل مشکلات زندگی مان شرکی است که در زندگی مان تجربه می کنیم و من قبل از این فایل فکر میکردم چون به شیطان هم قدرت داده ام در ذهنم پس خداوند را شریک قائل شده ام و تمام توجه ام را به سمتی بردم که ایم باور قوی شود که
تنها فرمانروای قدرتمند کیهان رب را می پرستم و تنها از اویاری می جویم
و سوالی که با ترس ها به سراغم می آمد را می پرسیدم که؛
چرا تنها فرمانروای قدرتمند کیهان رب را می پرستم و از تنها فرمانروای قدرتمند کیهان یاری می جویم؟
و وقتی نزدیک پنجاه بار این سوال را به صورت رندوم و بدون فکر در مواقع ناراحتی از خودم میپرسیدم احساسم خوب میشد و اما کم کم یاد گرفتم منطقی به آن فکر کنم و بفهمم که فقط او قدرتمند است و فقط اوست که وجود دارد در تمام لحظه ها و مکان ها
و امروز شما گفتید که اولین باور که باعث شد من جرات پیدا کنم تغییر بدهم زندگی ام را همین باور است که؛
من خالق زندگیم هستم من توانایی خلق زندگی خودم را دارم خداوند این توانایی خلق زندگیم را به من داده است و خداوند اختیار استفاده از این توانایی را نیز به من داده است و بازهم با پرسیدن و تکرار این منطق ها و قوانین به همان مانترای اصلی می رسیم که بارها در برنامه هایتان تکرار کرده اید
خدایا من در برابر تو خاضع و خاشع هستم و هرآنچه دارم از آنِ توست
خدایا هرآن چه دارم از آنِ توست
گفتن این جمله در ابتدا کار راحتی به نظر میرسد ولیکن هرچه بیشتر در مفهوم مالکیت خداوند فرو میروم میبینم هر آنچه دارم از آنِ اوست و قسمت جالب داستان این است که دیگر احساس نمیکنم برده خداوندم یا اینکه او جباری قدرتمند است که می خواهد مرا با اجبار به سمت چیزهایی که خودش می خواهد ببرد
این در حالی است که خداوند تأکید دارد که من هستم در زندگی تو که بنده ی من هستی و مرا اجابت می کنی و مادامی که اجابت کنی و یکتاپرست باشی من پیوسته (اجیب فعل مضارع و به معنای در حال اجابت کردن هستم)در حال اجابت کردن خواسته ها و برطرف کردن نیازهایتان هستم همانگونه که ما برای نفس کشیدن همیشه آسوده بوده ایم و خداوند این نعمت را در زندگی ما قرار داده زیرا ما باور داشته ایم که خود به خود نفس میکشیم و اکسیژن به صورت طبیعی در اختیار ما قرار میگیرد اما در بقیه ی موارد چون طبیعت را فراموش کردیم و خدارا اتفاقی افتاد به نام کمبود و نداشتن که در واقع هیچ گاه انسان های پیشین این مشکل را به عنوان مسئله ای لاینحل و غیر قابل بررسی نمی دیدند بلکه کاملا آن را ساده راحت بدیهی و قابل حل می دانستند و این گونه بود که ما فراموش کردیم طبیعی است که صاحب نعمت ها باشیم و در زندگی مان نداشتن خلق شد که کاملا با تعبیر بماکسبت ایدیهم و بما قدمت ایدیهم مطابقت کامل دارد و قانون این موضوع را که خداوند بیان نموده کامل تأیید می نماید و به انسان یادآوری می کند که من به تو اختیار داده ام و خودت هر آنچه بخواهی من در اختیارت قرار می دهم و این مسئله کاملا به خود خودت مربوط میشود نه هیچ کس دیگر زیرا مهم ترین هدف خداوند از خلق انسان با روح خویش در جهان مادی نمایاندن میزان قدرت روح ما در خلق کنندگی می باشد که ما انسان ها بعد از فهمیدن قانون گرانش و قوانین نیوتن به کل قانون های طبیعی را از یاد می بریم اما در بسیاری از موارد از آن ها استفاده می کنیم …
یعنی بارها و بارها در زندگی ام می دیدم که من انسانی هستم که مذهبی و اهل نماز و روضه و این داستان ها بودم آن هم از هفت سالگی نماز میخواندم و روضه میگرفتم و می دیدم بقیه حالشان بهتر است بقیه که کمتر اهل این داستان ها هستند و یا حتی اصلا نیستند چقدر همه چیز برایشان راحت تر رخ می دهد و نعمت ها به راحتی روارد زندگی شان می شود
و آن جا بود که شک کردم و شروع کردم به شکستن قوانین که مذهبی ها می گفتند قسم دروغ خوردم با نامحرم رابطه برقرارکردم و احساس گناه رهایم نمیکرد و باز فهمیدم هستند کسانی که همین کارها را می کنند و خیلی خوشحالند
دیگر برایم آخرت معنایی نداشت فقط می خواستم ببینم چرا روی زمینم و زندگی که میخواهم را تجربه کنم تا وقتی روبروی خدا ایستادم اشتباه هم رفتم درست هم رفتم ولی هیچکدام حال خوبی به من نداد پس چرا روی زمین آمدم
در این مسیر خیلی رفت و برگشت داشتم و دلیل اینکه به هیچ خواسته ای جز سلامتی و کمی روابط زیبا و شرایط خوب برای سکونت و چند هم صحبت دلنشین نرسیدم
و جالب است که بدانید این ها را حق طبیعی خودم می دانستم ولی برای بقیه خواسته ها باید تلاش میکردم این باور من بود
و اما حالا این باور خدایی را چطور بیشتر بفهمم من همان مینا نیستم اما شاید هم این مینا نباشم که می داند توانایی خلق لحظه هایش را دارد که می داند فقط توحید ابراهیمی می تواند نجاتش دهد فقط سوزاندن آثار شرک برایش زیبایی خلق می کند و این مینا خیلی دوست دارد بیشتر بفهمد و بیشتر باور کند این باور خلق کنندگی را
زیرا اولین بار که یک کلاه را ساعت دوازده شب شروع کردم به بافتن برای خواهرم که سه ساله بود و همان شب تب کرده بود،پنج صبح تمامش کردم و روی سرش گذاشتم و خوابیدم و بی نهایت احساس شگرفی از این که خلق کرده بودم داشتم حالا آن یک خلق مادی بود می دانم انرژی ذهنم که عشق بسیار به سلامتی خواهرم بود کمکم کرد که آن کار را انجام دهم و اینکه خلق این اتاق پر نور فرش خور زیبای سفید خودم که برای کتاب ها و دفترهایم مکان هایی دارد برایم واقعا سخت رقم خورد گرچه عاشقش بودم…تابستان ها و بهار رودهن خیلی خواسته ی دوست داشتنی ام بود به مدت دو سال ولی این هم سخت رقم خورد رابطه سالم و پایدار و دوست داشتنی ام خیلی راحت به سمتم آمد و خلق شد و ادامه پیدا کرد اما چرا ازدواج در رابطه با سختی مواجه شد،چرا من لایق یک ازدواج راحت و سالم و پایدار و عاشقانه نبودم؟
چرا اینقدر همه چیز برایم پیچیده شد…وقتی راحت شروع شد راحت ادامه پیدا کرد…
چه می شود که راحت به مرحله ی بعد رفت
چه می شود اگر به راحتی همان ازدواج سالم و پایدار و عاشقانه ای که بدون حضور خانواده ها درحال رسیدن به اوج بود با حضور آن ها به یک رابطه long distance ای بدل شد که حتی روز به روز کمتر دلیل برای شکر گزاری می داد؟
چگونه می توانم شکرگزارتر باشم برای توانایی هایم؟
چرا باید جسم ما در رسیدن به خواسته ها ی روح اینقدر دخالت های بیجا کند؟
چرا باید محدود بودن مان را در عین نامحدود بودن حس کنیم؟
چرا این تناقض به نظرم بخشی از مسیر می آید که می خواهد به من از تضادی بگوید که درکش کنم…
چگونه راه حل آسان مسئله به من الهام می شود؟
چگونه شخصیتم به سمتی حرکت می کند که می توانم همه یخواسته هایم را خلق کنم ؟
چگونه می شود که چرخ زندگی ام در تمام جنبه ها روان باشد و من روی بخش معینی از خودم تمرکز داشته باشم؟
چگونه بزرگترین هدف روحم را بشناسم؟
آیا واقعا من خودم خالق زندگی خودم هستم؟
چرا با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت زندگی زیباتری می توانم خلق کنم؟
چرا با دیدن نیمه پر لیوان ظرف وجود ما برای دریافت نعمت ها بزرگتر می شود ؟
چرا داشتن آرامش مارا به سمت سپاسگزاری بیشتر سوق می دهد؟
چرا فاکتور اصلی موفق شدن همان شادزیستن و احساس خوب داشتن است؟
چرا من خواسته هایم را می خواهم؟
چرا برآورده شدن خواسته های من به صورت خود به خودی رخ می دهد اگر خودم را در فرکانس صحیح قرار بدهم ؟
چرا عمل به قانون بعد از باور کردن اینکه می شود به خواسته ها رسید اتفاق می افتد؟
چرا ایده ی من می تواند برای من اجرا شود؟
چرا توجه آگاهانه به زیبایی ها برای من خوب است؟
چگونه با حذف نکات منفی و پیدا کردن نکات مثبت رشد می کنم؟
چرا من به دنبال ویژگی های خوب افراد میگردم؟
چرا من سپاسگزاری هایم را می نویسم ؟
چرا سپاسگزاری برای نعمت هایی که دارم خوب است؟
چرا سپاسگزاری می تواند مرا در مسیر رسیدن به خواسته هایم قرار دهد؟
چرا سپاسگزاری مهم است در مسیر عمل به قوانین؟
چه رابطه ای میان سپاسگزاری و عمل به قانون وجود دارد؟
چگونه می شود یک شخصیت سپاسگزار ساخت؟
چه خوب می شود که شخصیت من همان شخصیت سپاسگزاری که آرزویش را دارم بشود؟
چه خوب می شود که به فراوانی ها و نعمت ها توجه کنم وقتی احساس خوبی دارم ؟
چرا احساس آرامش داشتن در این مسیر تعیین کننده است؟
چرا آرامش و سپاسگزاری جز مؤلفه های تعیین کننده لذت بردن از مسیر می باشد؟
چگونه می توان احساس سپاسگزاری بدون قید و شرط را تجربه کرد؟
چگونه می شود که من سپاسگزار خلق احساس سپاسگزاری باشم؟
چگونه می شود با سپاسگزاری کردن ورودی های ذهن را کنترل کرد؟
چه رابطه ای میان سپاسگزاری و ایمان به خداوند و تسلیم خداوند بودن وجود دارد؟
چطور می شود که شکرگزار روابط زیبایمان باشیم بدون وابستگی؟
چقدر خوب می شود که سپاسگزار آزادی زمانی و مکانی و مالی خودم باشم؟
چقدر خوب می شود که سپاسگزار شخصیت توحیدی ام باشم…
چقدر خوب می شود که ایمان من در مسیر عمل رشد کند…
چه عالی شد که شما استاد من شدید…
مرسی که هستید صاحب نعمت ها و اهل هدایت
عاشقتونم
به امید دیدار چشمان قشنگ تون
مرسی که هستید…شکر وجودتون و شکررابطه تون و قشنگیاش
سلام و درود ،،،،
واوو این از اون کلیپ های استاد عزیزم که باید هزاران هزار بار ببینمش و هزاران بار گوشش بدم ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که استاد عزیزم و بهم هدیه داده تا بتونم هر لحظه هر دفعه ک میام داخل این محیط مقدس الهی به خداوند به شناخت خودم و خدای مهربون خودم نزدیک و نزدیک تر بشم ،،
دقیقاً این مسئله ای که منم خیلی توی ذهنم مرورش میکنم همیشه که چرا اینقدر زود فراموش میکنیم اتفاقای خوب رو ،، موفقیت های عالی و فوقالعاده و جذاب که خلقشون کردیم و این لحظه های طلایی رو چرا انقدر زود فراموش میکنیم ،، شادی ،، لحظه های شاد ،، خنده های از ته قلب ،، حس آرامش و امنیت ،، ثروت ،، ثروت ،، ثروت ،، موفقیت های کوچیک و بزرگ ،، قدر دانی از خودم از خلق این همه زیبایی ها و موفقیت های کوچیک و بزرگ که با ««« تکامل »»» پله پله ، پذیرفتم ، تصمیم گرفتم ، باورش کردم و اقدام کردم ،، و با قدرت نتیجه عالییییی گرفتم ،،
استاد عزیزم ،، این دوره مقدس قانون سلامتی واقعاً بهم ثابت کرد که تا چه حد میشه به خودم اعتماد کنم و مسئولیت زندگی خودم را قبول کنم و اقدام کنم و پله پله با افتخار نتیجه رو به استقبالش برم ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای این حال بی نظیر که بهم هدیه کرده ،، خیلی برام جالب که امروز قبل از دیدن این کلیپ فوق العاده رفتم ی سر داخل درایو ام و عکس های شروع دوره مقدس قانون سلامتی رو دیدم و واوووو واوووو از این همه تغییر ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای آشنایی با استاد عزیزم برای این حس قشنگ و فوق العاده نتیجه ،، خدای مهربونم صد هزار مرتبه شکرت که توانستم سلامتی کامل بدست بیارم و از سلامتیم مراقبت کنم با دوره مقدس ،،
گذشته ،، گذشته ،، گذشته ،،
واقعاً نباید فراموش کرد مسیر و سیر تکاملی که طی کردیم تک تک قدم ها دشواری ها و موانعی که با قدرت و حمایت بی نظیر الله الرحمن الرحیم پروردگار مهربان طی کردم تا به اینجا ،، تک تک اتفاق ها و تک تک چالش های سخت و پیچیده که گذروندم ،، تک تک ترس هایی که باهاشون رو برو شدم ،،
خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای قدرت فوق العاده خلق که بهم عطا کرده تا تک تک لحظه به لحظه زندگی ام را خلق کنم و انتخاب کنم از تمام زیبایی ها و شگفتی های و شاهکار های پروردگارم شکرت خدا جونم شکرت ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که همه ما ثروتمند و سلامت و شاد هستیم ،،
سلام به استاد عزیز و دوستان گلم
این فایل برای من به دوره کامله
من چندین ساله با شما همراه هستم
ولی مثالم برای جواب دادن قانون نتایج استاد بود
چون خودم نتیجه ای که میخواستم بگیرم نگرفتم
ولی از امروز بیست آذر من لیلی تعهد میدم تا آخر سال این قانون روی خودم آزمایش کنم و مثالم برای جوابدهی قانون نتایج خودم باشه
با
توجه آگاهانه به زیبایی ها
نوشتن شکرگزاری روزانه
توجه به نکات مثبت افراد و بیان این نکات
کنترل کانون توجهم
خوب نگه داشتن احساسم
نوشتن خواسته هام (کدنویسی روزانه که دوره کشف قوانین زندگی یاد گرفتم)
ردپای من
سلام عرض میکنم خدمت استاد بانو شایسته وهمه دوستان عزیزم که باخوندن کامنتهای فوق العادشون کلی حس وحال خوب گرفتم وکلی انگیزه برای ادامه دادن این مسیر مقدس
باوجود اینکه ذهنم کلی مقاومت داشت اینکه بعد مدتها اومدی چی بگی همه حرفهای خوبو دوستان زدن توچی داری بگی از کدوم نتیجه میخای صحبت کنی وخیلی چیزای دیگه ولی گفتم به توچه خداخواسته وباکلی منطق های دیگه خاموشش کردم تایه ردپایی از خودم به جابزارم امیدوارم مفید باشه
دوستان من حدود دوسالی میشه که بااستاد آشناشدم البته هیچ وقت اون طور که باید وشاید روی باورهام کار نکردم ولی به اندازه ای که کار کردم نتیجه گرفتم ولی امان از باور مخرب کمالگرایی که همیشه دستاوردهای مارو کوچک قلمداد میکنه تا مارو از مسیر منحرف کنه که این بلارو سرمنم آورد ویه چند ماهی بود که کار کردن روی باورهارو کنار گذاشته بودم ولی به لطف خدا
چند روز پیش یهو به خودم اومدم ودیدم همه دستاوردهایی که داشتم داره از دست میره
منی که باعمل کردن به قانون مشگل سرماخوردگیم به کل رفع شده بود وبه راحتی هر غذا میوه وحتی ترشیجات که ضد سرماخوردگیه میخوردم وچیزیم نمیشد الان باز همه اون مشکلات قبلی برگشته منی که پارسال تو مغازه کلی مشتری داشتم ودرامدم چندین برابر شده بود باز به روال سابق برگشته باکلی بدهی ولی به خدا از وقتیکه باز برگشتم اتفاقات خوب وعالی برام میفته خواسته هایی که توتمرین ستاره قطبی مینویسم تو طول روز اکثرش اتفاق میفته واین بیش ازپیش ایمان منو نسبت به خالق بودنم بیشتر میکنه میخام ازیه مورد خواسته ای که دیشب تو تمرین ستاره قطبی خواستم ومحقق شد براتون بگم من مغازه دارم وچون شهرمون کوچیکه اکثر مشتریها محلین وآشنا که میان به مغازه من ازخدا خواستم فردا مشتریهایی برام بیار که تاحالا به مغازه نیومده باشن ودقیقا این اتفاق افتاد وچون استاد گفتن تنهاراه آموزش ودرک کردن قانون مثال زدنه سعی میکنم هرروز این مثال هارو به ذهنم یادآوری کنم تابهتر وبهتر قانونو درک کنم
دوستان شک نکنید در این مسیر وباقدرت وقوت ادامه بدید ومطمعن باشید که این تنها راه سعادت خوشبختی ورسیدن به خواسته هاست
ازخدا میخام هممون روتواین مسیر صراط مستقیم ثابت قدم نگه داره وبتونیم اون زندگی روکه دوست داریم ولایقشیم خلقش کنیم.
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
بعد از بارهاوبارها گوش دادن به این فایل تصیمیم گرفتم تا یکی از دستاورد هایی که داشته ام را به اشتراک بگزارم تا شاید کمکی باشد برای دوستان هم فرکانسی
حدود یک سال پیش در یکی از فایل های استاد شنیده بودم که به تجسم خود جزییات اضافه کنید مثل هوا روز ماه و….
شروع کردم به تجسم بااین جزییات که دوست داشتم برای خرید خانه طی کنم
که ماه اردیبهشت هستش و هوا کمی ابری هستش دارم با همسرم میرم خونه بخرم
حالا خونه طبقه دوم هستش 3 خواب داره وکفش پارکت هستش طبقه دوم سمت چپ وبهر خیابان و صاحبش یک پیر مرد وپیر زن هستن
اردیبهشت امسال همسایه طبقه بالا که طبقه دوم میشد چون خونه اش خام بود کلیدش رو به ما داد تا اگر خواست کسی رو بیاره برای نقاشی ما کلید رو بهش بدهیم من اینرو رو نشونه دونستم بعد قدم به قدم اتفاقهایی می افتاد که باور من رو قویترمیکرد نشونه ها میامد ومن خدارو شکر میکردم بعد از مدتی صاحب خانه بهم گفت که بلند شوم و من کمی ناراحت شدم به خدا گفتم خدا یا من همیشه شاکر تو بودم وحالا این اتفاق چی هستش وچه کنم خیلی زود افکارم را کنترل کردم وبه خدا گفتم حتما بهترش رو بهم میدی بعد از چند روز به همسایه بلایی گفتیم که واحدتون روبه ما می دهید وآنها قبول کردن
باورتون نمیشه استان اون واحد درسته که در شهری نیست که من تجستم میکردم ویا اینکه هنوز نخریدمش ولی تمام ویژگی هایی که در تجسمم داشتم رو داره رنگ شده کفش پارکت هستش کابینتای لوکس داره طبقه دوم سمت چپ بهر خیابان و صاحبش هم یک پیر مرد وپیر زن هستن
الان دارم تو خونه ی رویای ام زنگی میکنم ومی دانم که اگر درست ادامه بدم مسیرو حتما می خرمش
نشانه هایی دریافت میکنم وهر روز خدارو شکر میکنم
ما خالق زندگی خود هستیم اگر ایمان داشته باشیم
باسپاس خیلی طولانی شد
سلام استاد گلم
راجب هدایت میخواستم بنویسم
امروز صبح که بیدار شدم
نمیدونستم امروز روی کدوم یکی از دوره هایی که دارم و روی کدوم جلسه اول کار کنم
دوره 12 قدم دارم و عزت نفس
گفتم به صورت رندوم میزنم
و بدون اینکه فکر کنم رفتم ورندوم دوازده قدم رو زدم و جلسه دوم از قدم اول اودم
و من نشستم به گوش دادن نوشتن و کامنت گزاشتن و کامنت خوندن
یه چیزایی توی کامنت ها دیدم که واقعا شگفت زده شدم دقیقا چیزی بود که لازم داشتم
و خیلی بهم کمک کرد که چه دیدگاهی نسبت به امروزم داشته باشم و چطوری خواسته هام رو بنویسم
و یه موضوعی که درگیرش بودم جوای اونم پیدا کردم
خداروشکر واقعا هدایت جواب میده
البته دوتا هدایت واضح دیگه هم الان یادمه که بعدا مینویسم