این فایل حاوی چند نکته اساسی درباره “هدایت به مسیر خواسته ها” است. در این متن یکی از نکته های این موضوع توضیح داده شده است.
برای آگاهی از سایر جنبه های این موضوع، لازم است فایل صوتی یا تصویری این برنامه را ببینید.
پیام نشانه ها:
وقتی عملاً تغییر در جنبه ای از زندگی را آغاز می کنیم، مثلاً دوره ای آموزشی در آن زمینه تهیه و با اشتیاق و تعهد آنچه می آموزیم را مثل وحی منزل، در عمل اجرا می کنیم، موضوع غیر قابل اجتناب این است که از همان لحظه، نشانه هایی وارد تجربه زندگی مان می شود.
مثلاً:
در مسیر همیشگی، برای اولین بار پرنده ای زیبا می بینیم.
سکه یا شیئی قیمتی در خیابان پیدا می کنیم.
غریبه ای به ما کمک می کند یا به ما لبخند می زند.
مادرمان غذای مورد علاقه مان را می پزد.
آواز پرنده ای را از حیاط خانه می شنویم که تا کنون تجربه اش را نداشته ایم.
هدیه ای دریافت می کنیم.
شامل یک تخفیف ویژه می شویم و…
تا به حال از خودت پرسیده ای که پیغام این نشانه ها چیست؟! شما تا چه حد توانسته ای این پیغام ها را جدی بگیری؟!
این نشانه ها، پیغام جهان اند برای هدایت تو، تا بگویند: راهی که می روی درست است. با ایمان همین مسیر را ادامه بده. منظور از ادامه مسیر این است که: نشانه ها را تایید کنی و به خاطر آنها سپاس گزار باشی”. تایید نشانه ها یعنی با خود بگویی:
“چرا این نشانه ها قبلاً نبود؟!”
“چرا به محض اینکه در این دوره شرکت کردم یا این فایل را گوش دادم یا تصمیم گرفتم توصیه های استاد از این فایل را جدی بگیرم این نشانه ها آمد؟!”
تک تک این نشانه ها پیغام هایی است از طرف خداوند که می گوید:
“اگر بتوانی این نشانه ها را ببینی و تأیید کنی و به خاطرشان سپاس گزار باشی، ظرف وجودت را برای دریافت نعمت های بیشتر می افزایم!”
اما اکثرمان، چقدر راحت این نشانه ها را نادیده می گیریم. چقدر راحت به پیغام خداوند بی اعتناییم و به جای سپاس گزاری می گوییم:
خوب که چی! من فقط یک نشانه کوچک نمی خواهم.
من آن پول را در حساب بانکی ام می خواهم.
من آن رابطه عاشقانه را می خواهم.
من این کسب و کار را می خواهم.
من این خانه و زندگی را می خواهم.
و غافلیم از اینکه، تا این نعمت های کوچک را نبینیم و تأیید نکنیم و به خاطرشان سپاس گزار نباشیم، راهی به سوی دریافت نعمت های بیشتر نداریم!
این یک قانون است که: تنها راه رسیدن به نعمت های بیشتر، شنیدن پیغام نشانه هاست و شنیدن پیغام نشانه ها یعنی تحسین آنها و سپاس گزاری به خاطر آنها و به یاد آوردن آنها و تأکید بر حضور آنها.
به خودت قول بده از همین امروز گوش شنوایی برای پیغام این نشانه ها باشی. این توانایی بزرگی است. زیرا به اندازه ای که می توانی نعمت های کوچک را ببینی و به آنها اهمیت بدهی، نعمت ها نیز به شما اهمیت بیشتری می دهند و بیشتر به سمت تان روانه می شوند.
همین حالا قلم کاغذی بردار و این نشانه ها را در نظرات همین صفحه بنویس و به این طریق، به این فرکانس قدرت بده و آن را تبدیل به باوری کن که ظرف وجودت را آماده دریافت نعمت های بزرگتر به شکل :
پول در حساب بانکی ات
مشتری در کسب و کارت
سلامتی در جسم و جانت
آرامش در زندگی ات
و عشق در رابطه ات نماید.
سید حسین عباس منش
برای دیدن سایر قسمتهای سریال تمرکز بر نکات مثبت، کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1091MB17 دقیقه
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10449MB17 دقیقه
- فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1015MB17 دقیقه
سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
خیلی ممنونم استاد بابت این فایلت امروز به این فایل احتیاج داشتم و دوباره به یاد نشانه هایی ک تو زندگیمه افتادم .. موقع گوش دادن این فایل یاد یه نشانه جالب تو زندگیم افتادم گفتم شاید براتون جالب باشه ک بدونید.
من سه ماه میشه دوران سربازیم تمام شده قبل از رفتن به سربازی من مغازه داشتم و خدارو شکر کسب و کار خوبیم داشتم. اون موقه همیشه از خدا میخاستم ک
خدایا یه فرصتی رو برام فراهم کن ک بشینم ساعت ها فقط فقط و به تو و خودم فکر کنم و به اون ایمانی ک استاد میگه برسم ک فقط وفقط خدارو حاضر و ناظر به زندگیم بدونم و فقط باور هامو موثر بر زندگیم بدونم . همیشه دوست داشتم ک توی دامنه کوهی سر سبز بشینم و فقط ب این چیز ها فکر کنم. ( اون موقع نگران رفتن به سربازی هم بودم و نمیدونستم ک برم یا ن )
خلاصه زمانش رسید و من رفتم سربازی بعد دوره اموزشی دقیقا همون شرایطی ک میخاستم برام اتفاق افتاده بود من کردستان و شهر سقز افتاده بوده بودم و دقیقا همون شرایط برام پیش اومد هر روز برای نگهبانی باید میرفتم به دامنه کوهی ک مشرف به همجا بود کاملا سر سبز و من تک و تنها میتونستم ساعت ها به خودم و خدای خودم فکر کنم .
در حالی ک همه از رفتن به گشتی و نگهبانی فرار میکردن من خوشحال و پر انرژی هر روز میرفتم و با خدای خودم حرف میزدم . من اون زمان کتاب رویاهایی ک رویا نیستند رو از سایت استاد خریده بودم و اونجا هر روز میخوندم و به تمریناش عمل میکردم دوماه گذشت و توی همون شرایط به خدا گفتم ک حالا حس میکنم ک موقع رفتنه و باید برم تا زندگیمو اونطور ک میخام بسازم و هر روز حس میکردم و میخاستم ک معاف از خدمت بشم.. یک ماهی گذشت و من همین خاسته هارو داشتم بابتش سپاسگذاری میکردم و مینوشتم ک من در تاریخ ۱۵/۵ معاف میشم ..
روزهای اخر انگار میدونستم ک اتفاق میوفته فقط منتظر بودم ک بشه حتی ب دوستامم گفته بودم ک من خیلی اینجا نمیمونم. ۱۵/۵ شد و پدرم از شهرمون بمن زنگ زد ک قانونی اومده و طبق اون قانون من میتونم معاف بشم .. همونجا خدارو شکر کردم و داشتم از خوشحالی پرواز میکردم. و بعد ۲۰ روز خدمت من تمام شد. امروز هم این خاطره رو براتون میگم زندگیم پره از نشانه های کوچک و بزرگ و خدارو شکر میکنم بابت این نشونه ها و مطمنم ک ب زودی همینجا خبر های بهتری رو بهتون میدم چون دارم روی باور هام کار میکنم.. استاد عزیز از شماهم ممنونم بخاطر این فایلهاتون ک فقط خدا میدونه چقدر زندگی ادمها رو عوض میکنید.