سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10

این فایل حاوی چند نکته اساسی درباره “هدایت به مسیر خواسته ها” است. در این متن یکی از نکته های این موضوع توضیح داده شده است.

برای آگاهی از سایر جنبه های این موضوع، لازم است فایل صوتی یا تصویری این برنامه را ببینید.


پیام نشانه ها:

وقتی عملاً تغییر در جنبه ای از زندگی را آغاز می کنیم، مثلاً دوره ای آموزشی در آن زمینه تهیه و با اشتیاق و تعهد آنچه می آموزیم را مثل وحی منزل، در عمل اجرا می کنیم، موضوع غیر قابل اجتناب این است که از همان لحظه، نشانه هایی وارد تجربه زندگی مان می شود.

مثلاً:

در مسیر همیشگی، برای اولین بار پرنده ای زیبا می بینیم.

سکه یا شیئی قیمتی در خیابان پیدا می کنیم.

غریبه ای به ما کمک می کند یا به ما لبخند می زند.

مادرمان غذای مورد علاقه مان را می پزد.

آواز پرنده ای را از حیاط خانه می شنویم که تا کنون تجربه اش را نداشته ایم.

هدیه ای دریافت می کنیم.

شامل یک تخفیف ویژه می شویم و…

تا به حال از خودت پرسیده ای که پیغام این نشانه ها چیست؟! شما تا چه حد توانسته ای این پیغام ها را جدی بگیری؟!

این نشانه ها، پیغام جهان اند برای هدایت تو، تا بگویند: راهی که می روی درست است. با ایمان همین مسیر را ادامه بده. منظور از ادامه مسیر این است که: نشانه ها را تایید کنی و به خاطر آنها سپاس گزار باشی”تایید نشانه ها یعنی با خود بگویی:

“چرا این نشانه ها قبلاً نبود؟!”

“چرا به محض اینکه در این دوره شرکت کردم یا این فایل را گوش دادم یا تصمیم گرفتم توصیه های استاد از این فایل را جدی بگیرم این نشانه ها آمد؟!”

تک تک این نشانه ها پیغام هایی است از طرف خداوند که می گوید:

“اگر بتوانی این نشانه ها را ببینی و تأیید کنی و به خاطرشان سپاس گزار باشی، ظرف وجودت را برای دریافت نعمت های بیشتر می افزایم!”

اما اکثرمان، چقدر راحت این نشانه ها را نادیده می گیریم. چقدر راحت به پیغام خداوند بی اعتناییم و به جای سپاس گزاری می گوییم:

خوب که چی! من فقط یک نشانه کوچک نمی خواهم.

من آن پول را در حساب بانکی ام می خواهم.

من آن رابطه عاشقانه را می خواهم.

من این کسب و کار را می خواهم.

من این خانه و زندگی را می خواهم.

و غافلیم از اینکه، تا این نعمت های کوچک را نبینیم و تأیید نکنیم و به خاطرشان سپاس گزار نباشیم، راهی به سوی دریافت نعمت های بیشتر نداریم!

این یک قانون است که: تنها راه رسیدن به نعمت های بیشتر، شنیدن پیغام نشانه هاست و شنیدن پیغام نشانه ها یعنی تحسین آنها و سپاس گزاری به خاطر آنها و به یاد آوردن آنها و تأکید بر حضور آنها.

به خودت قول بده از همین امروز گوش شنوایی برای پیغام این نشانه ها باشی. این توانایی بزرگی است. زیرا به اندازه ای که می توانی نعمت های کوچک را ببینی و به آنها اهمیت بدهی، نعمت ها نیز به شما اهمیت بیشتری می دهند و بیشتر به سمت تان روانه می شوند.

همین حالا قلم کاغذی بردار و این نشانه ها را در نظرات همین صفحه بنویس و به این طریق، به این فرکانس قدرت بده و آن را تبدیل به باوری کن که ظرف وجودت را آماده دریافت نعمت های بزرگتر به شکل :

پول در حساب بانکی ات

مشتری در کسب و کارت

سلامتی در جسم و جانت

آرامش در زندگی ات

و عشق در رابطه ات نماید.

سید حسین عباس منش


برای دیدن سایر قسمت‌های سریال تمرکز بر نکات مثبت‌، کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10
    91MB
    17 دقیقه
  • فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10
    449MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10
    15MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شیما خواجویی» در این صفحه: 1
  1. -
    شیما خواجویی گفته:
    مدت عضویت: 3813 روز

    سلام استاد جانه عزیز و نازنین و خوشتیپم.امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه.براتون کلی عشق میفرستم.ممنون که هستین و هر وقت انرژیم می افته میبینم یه فایل رایگان جدید آپلود کردین و با کلی ذوق و شوق میشینم پاش.بچه کم کاری بودم ،کامنت نمیزاشتم.ولی از این به بعد برای تعهد بیشتر خودمم که شده میخوام فعالیت کنم تو سایت دوست داشتنی که سه ساله برام بهترین و عزیزترین وست و همدممه.مرسی که هستین.ایشااله همیشه همین جور بدرخشین.برم سراغ چیزاییی که تو این فایل فوق العاده گفتین.من یه مدته واقعا دارم به چیزای کوچیک توجه میکنم و میبینمشون و نتیجشم دیدم.و اون حال خوبیه که این مدت دارم.البته من خیلی مودیم.زود شیفت میدم از حال خوب به بد به خوب به بد به ….. .ولی الان خوبم.دلیلشم اینه هی یهو ناامید میشم وقتی وقفه می افته تو اتفاقای معجزه آسایی که برام می افته.شایدم عادی میشن به چشم نمیان.خلاصه…بزار بگم برات تا تقویت شه حس و حال خوبم.مینویسم که ثبت شه.شاید از این به بعد اینجا دفتر یادداشتم بشه..اتفاقای خوب و کوچیکی که برام این مدت افتاد و منم دیدمشون و ازشون نگذشتم شامل موارد زیره:(دوست دارم خودمونی بنویسم،به رسم الخطم ایراد نگیرین)

    1-حالم خوب بود و رفتم به یه مسافرتی که یکی دیگه خرجشو داد(برادرم)شاید به چشم عادی بیاد که با خانواد بری مسافرت و قاعدتا خرجتو میدن،ولی خوب الان خیلی یهویی پیش اومد برم بندرعباس و لازممم نبود خودم خرج سفر و خورد و خوراکم و هزینهبلیط و جابه جاایی توی شهر و…رو بدم.رفتم سفر و برعکس همیشه که حساب کتاب بیشتر میکردم یا حواسم به خرج کردنم بود گفتم بی خیالی طی میکنم،و همش رفتم رستورانای خوب،یعنی بردنم.که کاملا برعکس همیشه بود.هیچ برنامه ریزی برای سفر نداشتم و بنابرین پولی هم برای خرید نداشتم، ولی قبل سفر برادرم یه پولی بهم دادکه میتونست نده.و منم چیزی بهش نمیگفتم .ولی نصف بیشتر اون پول که میتونست خودش همشو برداره رو داد به من.اونجا هم که رسیدیم بازم کلی ازش پول به اصطلاح قرض کردم و خرید کردم و بازم قرار نیست این پولو من برگردونم.بابام بهش میده.یعنی به بابامم نباید بگم.خودش میده.و این خودش باز یه شانسه(کلمه شانس رو وست دارم.میدونم چیزس اتفاقی نیست.ولی همون که اتفاقی نیست رو هم من بهش میگم شانس.چون حس کلمش برام مثبته.بعدشم من یه مدته همش میگم من خیلی خوش شانس وخوش طالعم.و هر جا درست درمیاد سری بلندش میکنم کهدیدین چی شد..و اگه غلط شد صداشو در نمیارم.و هی دارم خوش شانس تر میشم)خلاصه تو این سفر کلی هم با زن داداشم مهربونتر بودم.هیچ حس بد(برعکس قبلن)بهش نداشتم و پر از حس خوب بودم بهش.مثل دو تا رفیق و کلی به جفتمون خوش گذشت.حتی یه تیکه طلا هم تو مسافرت خریدم.کوچیکه ولی جای دیگگه پیداش نمیکردم و خیلی سریع با گشتن توی دو تا مغازه دقیقا همون چیزی که میخواستم رو پیدا کردم.و یه تخفیف خیلی خوبم بهم داد بدون کوچیکترین درخواستی.بعدشم که از مسافرت برگشتم طام یه اشکال کوچیک پیدا کرد که بردم طلا سازی فقط با دو هزار تومن برام درستش کرد که کیف کردم.تازه بهتر از قبلشم شد.اصلن باید خراب میشد انگار که درست بشه.وقتی از مسافرت برگشتمم همه چی به وفق مراد بود.همه ادما خیلی خوب بودن.همینکه سلامت مسافرت کردمم خودش کلیه.و اینو خیلی وقتا نمبینیم که سالم از سفر برگشتن چه نعمت بزرگیه.اتفاق دیگه این بود که یه دست خدا منو سفارش کرد به دست دیگش،بدون اینکه از هیچکدمشون خواسته باشم.و یه چروژه خوب نصیبم شد.ولی من کلن تو قسمت شرک دغدغه دارم که اینکه کسی سفارشمو کرده شرک نباشه؟نمیدونم مرزاشو.هرچند خودم نخواستم و خیلی امیدم به اون ادما نبسته بودم.شانسی تو یه مسیر قرار گرفتیم.وراننده تاکسی ازم 500 تومن کمتر گرفت من اینو دیدم.میوه فروش 300 کم گرفت اینو دیدم.بلیط قطار خریدم .همین که لب تر کردم پولشو بابام داد من اینو دیدم.مهم نیست پدرت بده.خودت بدی.از یه جای دیگه برسه.مهم اینه که رسید.وقی که فکر میکردم نیست یا باید صبر کنم.آنی بهم داده ش.و این از طرف خداست.حالا از هر طریق یا دستی که به من رسیده بازم از طرف خداست.من توی خوابگاه دانشجویی زندگی میکنم و اتاق شلوغی داریم.که همون شلوغیشم نعمتای خودشو داره که میگم بعد.ولیباورتون میشه که یه اتاق 4*5 خالی دستمه که کلیدش دست منه و شاید هفته ای یکی دو ساعت کس دیگه ای ازش استفاده کنه.تازه احتمال داره بابت بودن تو این اتاق بهم پولم بدن.این خیلی جالبه.و اتاق خودم از اشپزخونه دوره ولی این چسبیده به اشپزخونست.و هم اینکه بلند فایل و اهنگ میتونم توش گئش بدم.پر از میز و صندلیه و همشه تمیزش میکنن برام.لازم نیست تمیز کنم.تا هر موقع از روز یا شب میتونم توش باشم و ساعت خاموشی نداره.کسی مزاحمم نیست.سکوت مطلقه.پنجرش رو به یه حیاط خوشکله که الانم داره بارون میاد خوشکلتر شده.وسایلمو راحت توش میزارم بدون اینکه بخوام نگران باشم و امن و امانه.اتفاق دیگه اینکه لپ تاپ عزیزم چند روز پیش سره ناسازگاری برداشته بود.و احتمال یه خرج گنده میرفت.که خدارو هزار مرتبه شکر خودش خوب شد بچم.خدایا شکرت که دارمش و همه کارامو باهاش انجام میدم.لطف بزرگ دیگه خدا اینکه غیر 18 گیگ اینترنت ماهانه رایگان خودم.چند از دوستامم که استفاده نمیکنن.حجمشونو.آزادم که استفاده کنم.یعنی ماهی تقریبا 40-50 گیگ اینترنت رایگان…و این خیلی خفنه.کلی فیلم دانلود میکنم(دعوام نکنینا.بیشت ژانر بیوگرافی میگیرم.که زندگی افرا مختلف رو ببینم و بررسی کنمو حالاکلن فیلم دوست دارم دیگه.خیلی برام مقوله جذابیه)دیگه چی بگم .راستی دندونامم خیلی خوشکلن.همش شکرشون میکنم.پارسالم یهویی کلی دندونای عقبیمو کلی با قیمت مناسب درست کردم که شاید حالت عادی نمیتونستم اینقدر هزینه کنم و یه جایی بود که بیمه تقبل کردو کلی حال کردم.دماغمم خیلی خوشکله.همیشه فکر میکردم خوب نیست.چند سال پیش یکی از دوستام کلی از دماغم تعریف میکرد همیشه.اخر باورم شد خیلی خوبه و بعد از اون خیلیا بهم گفتن که چه دماغ خوشکلی و شبیه عملی و ….خلاصه حسابی باورش کردم .همه هم باور منو میبینن.کاش تو همه چی اینجور بتونم باورم قوی بشه یا حداقل خودمو همون جور که هستم .کامل بپذیرم نخوام تغییر کنه.میدونم تو مسیر یاد میگیرم.الانم حس نمیکنم برا کسی مینویسم.دارم فقط واسه خودم مینویسم.که ثبت شه.که قوی شم.که یادم بمونه لطفای خدا.خیلی چیزا از گذشته باید بگم که تو این سه سال نگفتم. خیلی اتفاقای خوب در آینده قرار بیافته انشاالله که میام میگم.مثل شما که برای ما میای میگی…و اینکه میدونم باید از الانم راضی و خوشنود باشم.رمز خوشحالی تواینده همینه.دیدن اکنون.من ادمعمیقیم.میفهمم.این وجه خودمم خیلی دوست دارم.جسته گریخته مینویسم.ذهنم پره.قاطی پاتیه.گیجه.دنبال رسیدن به ثبات در مسیره.بهش خورده نمیگیرم و ازش لذت میبرم که باهوشه و نکته بین.و مثبت اندیش.اینم نگفتم که خیلی باهوشم و عمیقا بهش معتقدم.جز فخریاتمه.من عادتمه هی استیکر بزارم الان نمیتونم با صورتم هی دارم ادا در میارم.دیگه هیچی دیگه.شاد و سلامت.ثروتمند و سعادت مند باشین.همتون.به ویژه استاد جان.کلی خوش بدرخشی.امیدوارم بازم بیام بنویسم.دلم باز شه.راهم هموار بشه.راستی نگفتم دلم گرفته بود داشتم اشک میریختم که فایل جدیدت اومددوباره زیرو روم کرد.قربون محبتات.و خدایا شکرت برای این جریانات فکری که نسیمش به من هم وزید و هزار مرتبه شکر که ذهن صرفا منطقی ندارم و میتونم شهود را چشم دلم ببینمم.این نعمت بزگییه ه.خیلی ها فقط منطقین و از نعمت شهود بی بهرن.شگفتیارو نمیتونن هذم کنن.و براشونم رخ نمیده.ماها خانواده بزرگ عباسمنش .واقعا از نعمت بزرگ شهود و آگاهی دل و دیدن نشانه ها بهره مندیم که اینجاییم.ماها هم زمانی هارو میبینیم و میفهمیم.ماها خیلی خوشبختیم.خدایا هزار مرتبه شکرت.خدایا شکرت.خدایا شکرت.خدانگهدارتون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: