سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10

سلام

هفته 4و 5 از انجام این تمرین.

روز اول عید مامانم 100000 بهم عیدی داد.خدایاشکرت

داداشم هیچ سال بهم عیدی نمیداد. ولی روز اول عید که اومد خونمون بهم 50000 داد.خدایاشکرت

رفتم خونه خواهرم عیددیدنی اونم بهم 100000 دادخدایاشکرت

مامانم رفته بود بیرون برام لباس خریده بود280000. خدایاشکرت

روز پیشواز خدا توفیق داد من روزه بودم. زنداداشام اومدن ناهار خونه ما. وقتی متوجه شدن که من روزه ام تمام کارهایی که مربوط به من میشد رو انجام دادن. مثل ظرف شستن. خشک کنن بزارن تو کابینت و‌….. مدام بهم میگفتن تو برو استراحت کن روزه ای خدایاشکرت

هدایت شدم به گوش کردن فایلهای توحید عملی 1تا6 خدایاشکرت

برای خواهرم شلوار دوختم 150000 بهم داد. خدایاشکرت

مثل همیشه این نکته خوب رو یاداشت میکنم. پدرو مادرم خداروشکر در صلح هستند. و روز به روز دارن بهتر میشن.خیلی وقت بود که با هم خرید نرفته بودن اگه هم میرفتن وسط راه بحثشون میشد ولی این دفعه خداروشکر رفتن بیرون خرید و بحثشون نشده بود. خدایاشکرت (این برای من اتفاق خیلی خوبیه)

از طرف بانک یه پول کوچولو وارد حسابم شد خدایاشکرت

هدایت شدم به انجام تمرینات کتاب معجزه سپاسگزاری خانوم راندا برن.(ذهنم خیلی مقاومت میکنه که تمرینات رو انجام ندم. ولی سعی میکنم کم نیارم)

(خداوند تمام نیازهای مادی و معنوی مرا به سادگی به زیبایی و با عزت برآورده میکند)بچه‌ها من این باور رو دوست دارم. چون من خیلی راحت و بدون تلاش تونستم یک هنزفری بلوتوثی(ایرپاد)بخرم. نصف پولش از عیدی هایی که بهم دادن بود نصف دیگشم از پول توجیبیم که پس انداز کرده بودم. هنوز یک ماه نمیشه که من به خداوند درخواست هنزفری دادم ببینین چقدر راحت بدست آوردم. خدایاشکرت خدایا شکرت خدایاشکرت

خدایا ازینکه هروز آگاهترم میکنی به قوانینت متشکرم.

با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان

سلام.

هفته دوم از انجام این تمرین.

مامانم رفته بود آنتن تلویزیون بخره که آقای فروشنده بر خلاف فروشنده های دیگه مامانم رو راهنمایی کرده بود که این آنتن ها برای خونه شما جواب نمیده و هزینه نکنین چون اطراف خونه ما آپارتمان بالا رفته. و من رفتار این فروشنده رو تحسین کردم و از خدا تشکر.

رفتم بیرون تا رسیدم به ایستگاه اتوبوس جلوم ایستاد. موقع برگشت هم همینجوری بود خداروشکر. در صورتی که همیشه اتوبوس دیر میومد کلافه میشدم.

راننده اتوبوس برخلاف راننده های دیگه وقتی کسی میخواست خارج از ایستگاه سوار بشه اتوبوس نگه میداشت و مردم سوار میشدن. من رفتار این راننده رو تحسین و شکر گزاری کردم.

بابت خونه تکونی یکم پادرد شدم ولی به لطف خدا سریع خوب شدم. خدایاشکرت

صبح زود وسط هفته حلیم آوردن در خونمون. خدایاشکرت روزی اومد در خونمون.

نیمه شعبان یکی از آشناهامون شیرینی نذر کرده بود دو تا جعبه برامون آورد.بازم خداروشکر روزی اومد در خونمون.

امروز خداروشکر دعوت شدم حرم. توی مسیر یه عالمه گلکاریهای قشنگ با طرح های جورواجور دیدم.(که بابت رسیدن سال نو انجام دادن) خیابونای تمیز دیدم. که خیلی حالمو خوب کرد این تمیزی و زیبایی شهر خدایاشکرت

بعد چند وقت امروز توفیق خوندن نماز شکر رو هم داشتم. خدا بینهایت سپاسگزارم

سلام.(روز اول)

امروز که این فایل رو دیدم تصمیم گرفتم منم اتفاقات خوب زندگیم رو ببینم و مدام به خودم یادآور شوم و سپاس گزاری کنم.و کامنت بزارم پشت سر هم. تا این تمرین برام نهادینه بشه.واز صحبت همیشگی استاد استفاده کردم و به خودم تعهد دادم که هروز بیام از اتفاقات خوبی که برام افتاده بنویسم تا هم ایمان خودم قویتر بشه نسبت به این تمرین و هم دوستان.

چون امروز روز اولم بود نتونستم ذهنم رو متمرکز کنم روی نکات مثبت. مدام یادم میشد. انشاالله کم کم یاد میگیرم و درست انجامش میدم.

1)خدایا شکرت بابت این فایل بسیار عالی که پر از آگاهیهای ناب است.

2)خدایا شکرت که هدایت شدم به خوندن نمازی که منو دور میکنه از وسوسه های شیطان.

من با وجودی که شبا زود میخوابم اما الان هنوز بیدارم و دارم کامنت بچه هارو میخونم به خاطر ذوقی که از انجام دادن این تمرین دارم.خدایا شکرت خدایاشکرت خدایا شکرت