سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/11/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-11-16 07:31:172024-07-17 16:10:09سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
وهمه بچه های عزیز سلام به بانو شایسته
وای خدای من این چی بود
انگار همه چرخ دندههای بدنم روغن کاری شد
انگار مغزم ریست فکتوری شد
انگار آپدیت شدم
آخه من با گزینه مرا به نشانه ام هدایت
شدم به این فایل
چقدر دیدگاههای مرا در مورد نشانه ها تغییر داد
من بعد حتی کوچکترین اتفاق در طی روز را مورد بررسی خودم قرار میدم
کوچک ترین نشانه را مینویسم وبابتش شکر گزاری میکنم هرچی که باشه
فرق نمیکنه
الخیرو فی ما وقع
خدا جونم هزاران بار شکرت بابت
این همه آگاهی که مرا در آن قرار دادی
سلام به استاد محترم و همه ی هم فرکانسی ها ، دیروز به یک شیرینی فروشی رفتم که یک عالمه شیرینی های مختلف داشت ، کلی حس خوب گرفتم و سپاسگزاری کردم. به یک فروشگاه لباس رفتم و اونجا هم سپاسگزاری کردم. بخاطر این همه باران که امسال از بهار باریده و بارانهای زیبای پاییزی سپاسگزاری میکنم. وقتی تمرینهامو انجام میدم سپاسگزاری میکنم. نشانه ها حتما نباید بصورت مادی باشن، آرامش بیشتر، شادی بیشتر،نزدیکی بیشتر به خداوند، عشق بیشتر به همنوعان هم می تونن نشانه باشن. لبخند پدر و مادرت هم میتونن نشانه باشن. چند روز پیش در کوچه ای که منزل سفیر آرژانتین است بودم داشتم عمارت را سپاس گفتم ، بعد خیابان باران خورده را سپاس گفتم، بعد دیدم پشت سرم درخت خرمالو هست اونو سپاس گفتم. بعد زیبایی و شکوه دماوند را ، چنان درخشان می نمود که دوست داشتم در آغوشش بگیرم، باز سپاس گفتم. و تک تک پاساژها و فراوانی ها را سپاس گفتم. دوستان اطرافمون نشانه های زیادی وجود داره ، و اگر بگردید راحت میتوانید زیباییها را پیدا کنید و سپاس بگویید و همان چیزی که استاد میگن را بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون کنیم. در پناه فرمانروا جهان هستی شاد و سلامت باشید. استاد بابت این همه جایزه هایی که بهمون میدید( فایلهای رایگان) ممنون.
سلام و احترام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان و همه دوستان
سپاس و ستایش بیکران پروردگاری را که از روی فضل بیکرانش قلب های آماده هدایت را از نشانه ای به نشانه دیگر به صراط مستقیمش رهنمون میکند.
کسانی که به انها این نعمت داده شده تا نشانه ها را ببینند،تاییدشان کنند و پیغامشان را درک کرده و آن را به کار بندند و سپس به نشانه بعد هدایت شوند.
و این هدایت و مسیر را پایانی نیست.
بهمن 97 بود که انقلانی درونی همه وجودم را گرفت و منِ درونم فریاد میزد درست است که شرایط خوب است ارامش هست اما من پرواز میخواهم،من رشد میخواهم من خداگونه تر شدن رامیخواهم.
آنچنان عطشش زیاد بود که تاب بی تفاوت بودن در برابرش را نداشتم.
من خوب میدانستم از چه میگوید،چه میخواهد و چرا اینگونه بی تاب است،زیرا که سابقه دار است این منِ درونم.
من فهمیدم که هدایت عظیمی در راه است و از انجا که تا حافظه ام کار میکند در حد ظرف وجودم به هدایت پروردگارم ایمان داشته ام،
خیلی خوشحال شدم و میدانستم همه چیز خودش به خوبی پیش میرود.
به این خانه زیبا هدایت شدم.
صاحبخانه را در اولین آشنایی غرق در توحید یافتم ارام گرفتم،چیزی بود که وجودم دنبالش بود.
حال درونم بهتر و بهتر میشد و الهامات خیلی قوی دریافت کردم و درک بهتری از جهان هستی پیدا کردم و با دوست دیرینم، قران دوباره روبرو شدم.
هدفم را پیدا کردم و روی ان متمرکز شدم و البته هنوز هم در مسیرش هستم.
از حدود یک ماه پیش الهامی را دریافت کردم که در کنار تلاش برای هدفی که رویش متمرکز هستی نیاز هست روی قانون، اصلاح و ساخت باورهایت هم کار کنی.
و اینگونه دوباره به سر منزل مقصود،این جای دنج و زیبا هدایت شدم.
اینبار ارامتر و مطمنتر و دلسپرده تر و مومنتر.
طی این یک ماه هر لحظه نشانه دیدم،نشانه هایی شفاف تر از اب زلال برکه ای زیبا که میتوانی رقص موهایت را به وضوح در ان ببینی.
اولین مقاومت ذهنی من در مورد “نشانه قدم بعدی” بود ،به خودم گفتم چرا باید این را باور کنم مثل فال گرفتن میماند. .
اما حس درونم گفت باید این کار را انجام بدهی و من تمام این یک ماه،این کار را انجام داده ام و هر بار به شگفتی برخورده ام، چون آنچه گفته میشود همان است که می باید.
گاهی توی دیدگاه های همان فایل، چشمم به جمله ای میخورد که همون نشانه ام است.
از ان زمان تا اکنون بتدریج خیلی سریع مقاومتهایم کمتر شده است.
طی مدت قعالیتم در این یک ماه،
جوابهای عقل کل و داستان هدایت دوستان،
” نشانه خیز ترین!!!” قسمت های سایت برای من بوده اند.
در کنار آنها
سفر به دور امریکا را هم میبینم،و طبق توصیه خانم شایسته عزیز فایل های مصاحبه با استاد را نیز دنبال کرده ام.
اکنون به وضوح حس میکنم که هر لحظه هدایت میشوم و ارامش عمیق تر و نو تری را تجربه میکنم.
در این مدت کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم و فصل 5 رویاهایی که رویا نیستند را نیز تهیه کردم و با اشتیاق شدیدی مطالعه اشان کرده ام.
فایل های رایگان فقط روی خدا حساب باز کن و تئوری سطل را نیز دیده ام.
در این مسیر خواسته خرید قدم اول دوره دوازده قدم با اشتیاق زیادی در وجودم شکل گرفت.
تا امروز ترس و نگرانی هایی توی وجودم بود که نمیگذاشت وارد دوازده قدم بشوم.
در هدایت امروزم به یکی از مقاله های بینظیر خانوم شایسته عزیز،این بانوی عشق، من فهمیدم این ترس و نگرانیهای من پلیست که باید هر چه سریعتر شکسته شود.
حتی یک ساعت زودتر هم بسیار بسیار ارزشمند است. باید این پل ها را بشکنم.
از طرفی فهمیدم همه چیز توی وقت خودش اتفاق می افتد.
و اینکه برای رشد،
برای حتی با خدا یکی شدن نیاز نیست عجله کنم.
نیاز نیست حالم را با توجه به فاصله بد کنم.
من امروز در مقاله خانوم شایسته فهمیدم با سرعت نور پیشرفت کردن یعنی چه.
اونجا که گفتن در برخورد با موانع و پل ها، بعضیا به محض اینکه ببینند پلی باید بشکنه بی معطلی انجامش میدن،
درست همونجا من فهمیدم که همین امروز باید دوازده قدمو بخرم!
وقتی گفتن غل و زنجیرها نمیزارن حرکت کنین من فهمیدم باید رها شم و همه نگرانیها و ترسها رو رها کردم توی ذهنم و دیگه از این به بعدشو درست نمیدونم توی چه فضای فرکانسی بودم،همه لذت بود.جاهایی که دیگه منو کامل به هم پیچوند…
اینکه ایمان داشته باشی به غیب بعنوان نتیجه ای که فعلا دیده نمیشه.
اینکه همه چیزو میدی به خدا و ایمان داری اون بهترین رو برات رقم میزنه،به اینکه هر لحظه هدایتت میکنه،به مسیری که بهترینه و تو میفهممی هر لحظه درست همون جایی هستی که باید،همون چیزی توی ذهنت میگذره که باید و اروم میگیری،توی این قسمت مقاله من خودمو توی جنگلی پر از درختان سر به فلک کشیده و تاریک تاریک دیدم در بلندای یکی از درختا که اصلا به پایین که نگاه میکردم زمین دیده نمیشد ،اصلا درست نمیدونستم توی زمینم یا اسمون فقط صدای خدا رو شنیدم که گفت بدون فکر کردن به چیزی خودتو رها کن و بپر پایین من پریدم و دیدم روی یک صفحه ای الاستیکی نامریی که حالت کششی داشت و خیلی محکم بود و منو تا پریدم روش مقداری به بالا پرت کرد و دوباره انداخت روش و مطمنم کرد امن و دلپذیره طوریکه هیچ ترسی نداشتم.
خیلی این رهایی لذت بخش بود.
خدا بهم گفت ایمان به غیب یعنی ایمان به نیرویی که هست اما نمیبینش.
مقاله بانوی عشق که تمام شد دوش گرفتم خونمو تمییز و مرتب کردم و بدون هیچ ترس و نگرانی قدم اول از دوره دوازده خریدم.
سپاسگزار خداوندم که هر لحظه هدایتش رو حس میکنم.
من امروز به قدرت خودم و خدای خودم ایمانی دوباره اوردم.
با سلام
نامه خداوند به ما..
اگر در زندگی وضعیتی پیش امد که قادر به اداره کردن ان نیستی برای رفع ان تلاش نکن.ان را در صندوق من بگذار همه چیز انجام خواهد شد ولی در زمان مورد نظر من نه تو.
وقتی که مطلبی را در صندوق من گذاشتی همواره با اظطراب پیگیری نکن در عوض روی تمام چیزهای عالی و شگفت انگیزی که هم اکنون در زندگیت وجود دارد تمرکز کن.
خدا
سلام ب استاد عزیز و مهربان و خانم شایسته ی زیبا
من این فایل رو خیلی وقته ک سیوش کردم و گوشش میدم و نکات ب ظاهر ساده ولی مهمی داره
وقتی استاد توی این فایل در مورد فراوانی جهان صحبت کرد و اینکه چجوری و از چ راههای زیادی نعمت و ثروت میتونه وارد زندگی مابشه
من قبلا وقتی خیییلب مبتدی بودم همیشه فکر مبکردم فراوانی یعنی وقتی کار کنی روی باورهات حالا در مورد پول و ثروت؛ خب حتما باید فقط پول و اسکناس وارد زندگی م بشه
ولی با تمریناتی ک کردم و میکنم و با توجه ر مثال خود استاد در مورد تخفیف در سرویس دهی ماشبنش یا مثال اپل استور پسرش ک باز تخفیف شامل شون شده بود؛ کم کم فهمیدم ک فراوانی در پول و ثروت فقط اسکناس و پول قابل لمس نیست؛ فراوانی مفهومش خیییلی فراتر از این حرفاس
وقتی تخفیفی میگیری همین یعنی پول
وقتی همسابه ت تورو با ماشینش تا جایی میبره یعنی پول
وقتی دوستت برات هدیه ای میخره یعنی پول و . . . .
الان اومدم و بقول استاد از نتایجی بنویسم ک 20روزی هست ک دارم روی باور فراوانی پول و نعمت و ثروت کار میکنم و برام اتفاق افتاده بنویسم
بقول استاد تو همین فایل ک گفتن: تک تک نشانه هارو بنویسید؛ تو سایت بنویسید. تو دفترتون بنویسید. ب خودتون بگید
والان مبخام این تمرین رو اینجا انجام بدم ک هم برای خودم یاداوری بشه و هم برای دوستان تازه کار یا تازه واردی ک اومدن تو این سایت و میخان کار کنن و نتیجه بگیرن؛ با خوندن کامنت من انگیزه بگیرن
من نتایج بزرگی گرفتم خداروصدهزار مرتبه شکر
از خرید معجزه آسای زمین 105متری تا واریز پولهای 180میلیون تومنی و 135 میلیون تومنی و . . . . .
ولی امروز اومدم ک نتایج این 20روزم رو بنویسم و بگم ک وقتی هر روز کار کنی روی افکارت و توجه ت ب نعمتهای خودت و اطرافیانت باشه و حس ت خوب بشه و سپاسگزار باشی، واقعا هرروز من ی نشانه ای دیدم
واااقعا میگم هر روز یک نشانه ی پول و ثروت رو دیدم تو زندگی م و باز بقول استاد بااید این نشانه هارو جدی بگیری و تحسین شون کنی
قبل از اینکه بخام نتایج این 20روزم رو بگم ی چیزی فکرمو مشغول کرد و نتایج استاد رو با خودم مقایسه کردم ولی ریشه ها رو هم مقایسه کردم ؛ سپاسگزاری ها مون رو هم مقایسه کردم و دیدم ک بله فرق من و امثال من با استاد اینه
ببینید استاد با این همه نعمت و ثروتی ک خداوند بهش داده، با این همه فراوانی ک در زندگی ش هست، کوچکترین نعمت رو بقول خودشون 500بار ب خودشون گفتن و یاواری کردن و سپاسگزاری کردن
و باز بقول خودشون این 300-400 دلار ک برای استاد رقمی نیست در برابر این همه ثروت مالی شون ولی میگن 500 بار خداروشکر کردن و گفتن ب خودشون ک ببین این نشانه ست هااااا . . . .
و حالا در مقایسه با خودم
من چندروز پیش بچه ها از مدرسه اومدن و گفتن مامان ؛( مادر آیین) ک مادر دوستشونه، تو راه برگشت 2تا شکلات بهمون داد یا
گفتن چند روز پیش دوستمون زنگ تفریح مارو مهمون کرد و هپ برای خودش بستنی خرید و هم برای ما دوتا
من وقتی شنیدم، تو دلم گفتم خدایا شکرت، این نشونه س. خدایا ممنونم بخاطر این نشانه؛ این نشون میده ک من دارم روی خودم کار میکنم روی فراوانی و ثروت کار میکنم
اگر بخام رو راست باشم چون از نظر ذهن من این نشانه کوچیک بود، شاید 3تا4 بار برای خودم یاد اوری کردم و سپاسگزاری کردم از خدا و بعد فراموش کردم و دیگه تکرار نکردم
امروز ک این فایل رو گوش کردم ی زنگ و تلنگر بزرگی بهم زد ک
ببین لیلا این فرق تو با استاد هست
استاد با این همه نعمت و ثروت و فراوانی میگن من 500بارررر ب خودم گفتم این یک نشانه س و. . . سپاسگزاری کردن
ولی تو بخاطر اون2تا بستنی و 2تا شکلات فقط چند بار تشکر کردی
خودت فقط مقایسه کن
ب خودم گفتم این فرررق تو با استاده
ک اگر استاد مثلا جای تو بود و در اول راه بود و این 2تا نتیجه رو دیده بود؛ 500بار ک هیچی، هزااارااان بار ب خودش میگفت و از خدا سپاسگزاری میکرد
حالا اگر میخای نعمتهای بیشتری بیاد تو زندگی ت بااااید بخاطر همین 2تا شکلات هزاررر بار ب خودت یاداوری کنی و شکر کنی بخاطر این نشانه ی خداوند
وقتی تونستی مثل استاد از این بستنی و شکلاتی ک ی فرد دیگه ای برای بچه هات خریده هزار بار با خوشحالی و حس خوب و سپاسگزارانه از خدای خودت تشکر کنی، تازه داری یادمیگیری قدر دانی کردن رو
داری یاد میگیری توجه کردن رو حتی برای ی خوراکی ب ظاهر کوچیک از نظر ذهن خودت
و واااقعا تحسین کردم استاد رو بخاطر این توجه شون ب کوووچکترین نعمتها و فراوانی های زندگی شون.
حالا بریم سر این 20روزی ک هر روزش برام خدای مهربون ی نشونه میفرسته
دوستم بدون اینکه من ازش بخام یا چیزی بگم 2/500/000هزار تومن ب کارتم زد و بهم گفت ک ی پولی دستم اومده و اینم برای بچه ها برای تو زدم
خدارو صد هزار بار شکر کردم و بخودم گفتم واقعا درسته ک خداوند تو قران تاکید کرده ک بندگانم را از جایی ک گمان نمیبرند روزی میدم.
ی روز دیگه همسرم از سرکار اومد و گفت امروز ی نفر 5میلبون تومن ب کارتم زده و واریز ی شو نشونم داد
چی بگم واقعا فقط گفتم خدایا سپاسگزارم
خدایا چقدر قوانین ت دقیقه
خدایا چقدررر رزاق هستی. چقدر دستان خیری داری روی زمین
روز دیگه دوستم ی جفت دمپایی رو فرشی نو ک برای خودش خریده بود حتی برچسبش روش بود و گفت لیلا من اینو برای خودم خریده بودم ولی تنگه برام اینو میدمش ب تو و قیمتش 550 هزار تومن بود. (فراوانی)
چند روز پیش خونه برادرم میهمان بودیم و روز قبلش داداشم زنگ زد و گفت فردا ک میاید حوله و مایو هم برای بچه ها بیار میخام بچه هارو ببرم استخر با خودم و بلیط بچه هارو خودش پرداخت کرد. فراوانی
از خدا خاستم ک هزاران برابر اون پول بلیط برگرده ب زندگی ش از بی نهایت راه. امین
ی روز دیگه دوست همسرم ک ی بدهی داشت از یکی از دوستان مشترکشون ک بقول خودش 8ماهه ک این بدهی رو نمیده و خیلی ناراحته و ب همسرم گفت من اصلااا قید این پول رو زدم ولی از رفتار اون دوست مشترکشون خییلی ناراحت بود و گفت بهش زنگ بزن و اگر تونستی بگیری ازش، اصلا این 5میلیون تومن مال خودت و حلالت فقط بگیر ازش و مال خودت
باورت نمیشه ک بگم همون روز تا شب اون اقا این پول رو ب حساب همسرم ک 5میلیون بود زد! در صورتی ک 8ماه بود ک این پول روک بدهی ش بوده نمیداده ولی 1 روزه ب کارت همسرم واریز کرد. فراوانی
ی روز دیگه با دوستم برای خرید فرش رفتیم و چند ساعت باهاش بودم و وقتی اومدیم خونه، دوستم بدون اینکه ب من بگه 2میلبون تومن ب کارتم زد و گفت چون چند ساعت باهام بودی و وقت گذاشتی برام، اینم شیرینی فرشهایی ک خریدم و حتی میخاست اون روز منو نگه داره ک گفت ک از بیرون پیتزا سفارش بدیم چون بچه ها فست فود دوس دارن و بخوریم و بعد دوس داشتی برو ک من اصلااا قبول نکردم و گفتم باشه برای ی روز دیگه
اینم باز نشانه ی فراوانی
یکی از دوستان همسرم تو ماشینش بوده و میرن تا جلوی قنادی اون دوست همسرم میگه 10 دقیقه اینجا باش من برم برای خونه دخترم ی جعبه شیرینی بخرم و بیام و وقتی بر میگرده ی جعبه کوچیک شیرینی برای همسرم هم میخره. فراوانی
ی روز دیگه شب اومد خونه و گفت ک امروز ی جا ایستادم ک برای خونه نان بگیرم، و وقتی میخاستم سوار ماشین بشم، ی نفر اومد و عجله داشت گفت من خیلی منتظر اسنپ بودم و نیومد من ب شما 250هزار تومن میدم لطفا منو برسون ب جایی و خییییلی جالبه ک وقتی آدرس داده بود، دقیقا آدرسش نزدیک خونه ی خودمون بود یعنی مسیری بوده ک همیشه همسرم باید میومده ولی اینبار یکی 250هزار تومن بهش میده. فراوانی
ی روز پسرم 100هزار تومن ب کارتم زد
ی روز دیگه 150هزار تومن برام زد
پدر شوهرم 1تومن ب کارت همسرم زد و گفت بچه هارو امشب فست فود ببر فراوانی
ی روز دیگه 4پرس غذا گرفت 540هزار تومن. فراوانی
چب بگم واقعااااا
خدارو شاهد میگیرم ک جز این اتفاقای2تای اآخری همش تو 20روز برامون رخ داده
تازه فک میکنم کامل همشو یادم نیومد
اگر اینا اسمش ثروت و نعمت نیس
اگر اینا اسمش فراوانی نیس
اگر اینا اسمش نشانه های خداوند نیس
پس چیه؟؟؟!!!!
خدارو صدهزارررر مرتبه شکر میکنم بخاطر این نشانه هاش خصوصا تو این 20روزی ک من متعهد شدم ک باید روزی 2ساعت فقط سپاسگزاری کنم و بنویسم و توجه کنم ب نعمتهام
و بقیه ی روز هم فایلهای استاد تو گوشمه و این نتایج رو گرفتم
و میدونم ادامه بدم قطعا خدا از جایی ک فکرشو نمیکنم اون خواسته مو بهم میده
با این نشانه هاش دیگه شکی ندارم
اینو نوشتم ک هم برای خودم یااداوری بشه و هم هیستوری بشه برام و هم کمک کنم ب باور دوستان
بازم از استاد بخاطر این فایلشون سپاسگزارم
حتما بازم از نشانه ها و نعمتها م میام و مینویسم
سپاس از همگی
استاد دوست دارم،امروز ساعت 9:30 دقیقه من این فایل رو دانلود کردم و دیدم و بسیار لذت بردم ، خوشحالم که استاد عزیزم این مرد خدا، مردی که با ایمانش به الله به جایی که هست رسیده و مسلما شناخت الله از خود انسان شروع میشه ، انسانی که خودش و خدایی بودنش رو شناخت پس از اون استفاده کرد، و هر کس چنین کرد سلیمان خواهد شد…. دوستت دارم استاد شما هر روز تازه تر و زیبا تر میشی از لحاظ خوشبختی و از لحاظ خدایی بودن کامل تر میشی،خداوند در قرآن میفرماید: افرادی که در بهشت هستند را میتوانی از تازگی و طروات چهرهایشان بشناسی، و این طراوت و تازگی رو من در چهره ی شما میبینم استاد عباس منش ، دوستت دارم چون خدایی عمل کردنت تو رو به اینجا رسوند و همون خدا منو که به دنبال حقیقت بودم با مردش آشنا کرد، الحمدالله خدایا شکرت ، همیشه در حیاط خونمون ، خونه ی 60 متری میرفتم و از اوضاعم به خدا شکایت میکردم ، سرم رو میگرفتم بالا و ستاره ها رو نگاه میکردم و میگفتم تویی که این همه ستاره آفریدی پس چرا من اینطور هستم ، البته از اون روزها، ماه ها میگذره، همون شبها و روزها بود که خداوند طبق خواسته ام و قوانین فرکانسی جهان من رودر یوتوب ّبا استاد عزیز آشنا کرد ، ومن اولین فایل رو که دیدم ، فهمیدم پاسخ من داده شد، ومن طبق خواستم هدایت شدم، به قول استاد که ما از جایی اومدیم که همه ی این آگاهی هایی که استاد میدند رو داشتیم ولی خوب همه ی ما داریم یادآوری میکنیم به مغزمون اون حقیقتی که شیاطین از یاد ما البته موقتی بردند، چون اون آگاهی ها در وجود ماست در وجود خدایی ماست، خدارو شکر الحمدالله که من هم نشانه ها در زندگی ام از اولین روزی که روی باورهام شروع به کار کردم نشان داده شد، من خوشحالم زندگیم هر روز با همین فایلهای رایگان پیشرفت رو حس میکنه ، البته من به زودی بسته های استاد رو میخرم، در مورد زندگی من کسی بودم که قوانین رو نمیدونست، فقط اسم قانون جذب به گوشش خورده بود،کسی بودم که ناراحت بودم در زندگیم، ولی الان در همون زندگی خوشحالم چون خدای وجودم را شناختم و بدونید دوستان هر ناراحتی که به شما میرسه از جانب شیطان رجیم هستش، باید برعکس شیطان عمل کنید، چطوری؟ باید همونطور که اون مدام به مغز شما به قول قران نجوا میکنه و همیشه هم اون نجواها برای شما ناراحت کننده بوده و این به خاطر وجود خدایی شما بوده که بی انتهاست و نجواهای شیطان همشون میخوان که انسان رو محدود کنند ولی کور خوندند چون ما خدایی هستیم ، ما اشرف مخلوقاتش هستیم ، ما کسی هستیم که فرشتگان بر ما سجده کردند، و این به خاطر این بود که ما از وجود خدا آفریده شدیم ، و این جمله چیزیه که من هر روز هر لحظه با خودم تکرار میکنم و لذت میبرم، یک نشانه براتون بگم ، من در مورد هدف گذاری که چطور خواسته ام رو برای خودم تجسم کنم فکر میکردم، و من همه ی فایلهای استاد که در قسمت محبوبترین دانلودهاست رو دارم، همون شبی که من فکر میکردم فایلی به من نشون داده شد که من اون رو تا به حال نشنیده بودم و این یک نشانه است ، اون فایل صوتی بود و من تمام تصویری هارو دیده بودم ولی وقتی اون فایل صوتی استاد رو گوش کردم باز هم خوشحال شدم که من با خواسته هام و فرکانسهای قدرتمندم اون چیزی که میخوام رو بدست میارم، از راه های ساده، اون فایلی بود که در میون فایلهای تصویری بود و من از کنارش همیشه رد میشدم،ولی دقیقا همون شب که من در مورد موضوع فایل فکر میکردم و فرکانس از خودم ساطع میکردم اون رو جذب کردم و به سادگی هم این اتفاق میفته چون ما خدایی هستیم و برای خدایی همه چیز راحت بدست می یاد، الحمدالله الحمدالله الحمدالله خدایا برای خدایی بودنم ممنونم. برای ابدی بودنم ممنونم، برای قوانین ثابت جهان هستی ممنونم، برای اشکهایی که از خوشحالی از چشمانم میاد ممنونم.
سلام محمدحسین جان
نکته ای از آخرین خطوط کامنتت
که ما خدایی هستیم وباید خواسته هامون را براحتی تجربه کنیم این باوری است بسیار زیبا و قدرتمند که ما جنسمون خداییه و باید زندگی سرشار از عشق و فراوانی وسلامتی و ثروت وهمه نعمتها را به فراوانی و سادگی تجربه کنیم
متشکر از کامنت زیباتون
و در مورد نشانه ها.چند روزه به جد چسبیدم به فایلهای فراوانی چون پاشنه اصلی منه.ونشونه هاش اینه که پولهای زیادی روی زمین پیدا کردم.یه کاپشن برای تولدم هدیه گرفتم.یکی یه انار بزرگ و خوشمزه بهم داد.رفتم نون سنگکی بخرم صلواتی بود سه تا گرفتم.اونم دو رو?????یه مشتری جدید بهم زنگ زد.گوشیم خود به خود درست شد.از نظر احساسی و روحی که دیگه نگو عشق میکنم با زندگی.صبح به صبح صدای یه پرندس که چنان حالی بمن میده وصف ناپذیر.بارونی که الان چند روزه تهران داره میباره وچقدر زیباشده خیابونا و هوایی که بوی بهشت میده.خدایا شکرت شکرت وهزاران بار شکرت.چقدر جالب موقع نوشتن شیطون بغل گوشمم مدام میگفت نه اینو دیگه ننویس نه اخه این که مهم نیست نه بابا بیخیال اتفاقی بود.ولی من نوشتم با لبخند نوشتم.
سلام
وقتی استادموضوع نشانه هارومطرح کردبه فکرفرو رفتم که چه نشانه هایی تواین مدتی که دارم روی خودم کارمیکنم ،دیدم
هرچندکه خیلی ازاون هارودرکامنت های قبلیم گفتم ولی دیدم خالی ازلطف نیست که دراین بخش مشارکت کرده وبه دوستانم امیدوانگیزه بیشتری بدم
همونطورکه میدونیدمن یه مغازه ساندویچی دارم ووقتی روی خودم کارمیکنم نشونه های پررنگی رو حداقل دراین مغازه تجربه میکنم
چندروزپیش یه آقایی اومدساندویچ گرفت وگفت که من ازفلان شهرک اومدم که ازمغازه شماخریدکنم جالبه که فاصله مغازه من باشهرک ایشون حداقل ده دوازده کیلومتری میشه
حالاهرچقدرهم کیفیت کارمن بالاباشه یاهر
مزیت دیگه ای کسب وکارمن داشته باشه آیاخودشماحاضرمیشیددوازده کیلومترراه طی کنیدوبریدازاون سرشهردوتاساندویچ بخرید
خب این معلومه که خدابااین کارداره میگه ببین علیرضاحواسم بهت هست که داری روی خودت کارمیکنیا
تقریبایه ماه پیش لاستیک دوچرخه ام ترکیدظهرکه میخواستم بیام خونه یکی ازدوستام ودیدم که بادوچرخه اش داره میره
بهش گفتم دوچرخه ات رومیدی من برم خونه بعدظهرمیدم بهت واون هم گفت باشه
بعدازاینکه بادوچرخه اش اومدم خونه به فکرم زدکه بهش پیشنهادبدم دوچرخه اش روبفروشه به من وبعدازاینکه بهش گفتم اون هم قبول کردتازه باقیمت خیلی پایین اون هم قسطی که به لطف خدا یه دوچرخه خوب روصاحب شدم تاباهم یعنی من وخداسواربشیم وازلحظه هامون لذت ببریم
من گاهااینقدرتوخیابون پول پیدامیکنم که باخودم میگم پس چطوره که این پول هابه چشم دیگران نمیخوره وبعدهافکرکردم دیدم بایدهم اینجوری باشه چون منم که دارم روی خودم کارمیکنم نه دیگران پس این نشونه هابایدایمان منوقویترکنن
به لطف خدابه یکی ازمدرسه های اطرافم داشتم ساندویچ میدادم که اون بنده خدایی که میادازم ساندویچ میخره بدون اینکه من بدونم برگشته به یکی ازمسئولین مدرسه دیگه هم گفته بودکه بیادازمن ساندویچ بخره واونم شکرخدااومدوداره هرروزنزدیک صدتاساندویچ میبره تازه اون روز برگشته میگه فلانی بامسئول فلان مدرسه هم صحبت کردم که بیادازت ساندویچ بخره
دوستان من موندم که این خداچقدرسریع الجوابه
همین که روی خودم کارمیکنم دریک چشم بهم زدن بهم واکنش مثبت نشون میده وهمینکه از قوانین تعرض میکنم خیلی عادی برمیگردم سرخونه اول
درانتهادوست دارم به دوستانم یادآوربشم که مبادا وعده شیطان یادتون بره
اصلاتاحالابه این فکرکردیدکه چراشیطان به خداگفت که کاری میکنم اکثریتشون روناسپاس ببینی
چرانگفت کاری میکنم که اکثریت شون ودزد،خلافکار،بدبین،فقیر ویابیماروبیچاره ببینی
چون شیطان خوب میدونست که هربلایی که به سربشرمیادازندیدن نعمت هاوداشته هاش میاد
دوستان اگه الان حتی هزارتومان ازجایی به دستمون میرسه به قول استادبایدبه خاطراین داشته مون سپاسگزارباشیم تاخدااون روبرامون چندین برابربکنه
هرچندکه نوشتن این هابیش ازآنکه توصیه ای برای شماباشه تذکری برای خودمه که ازنشونه های الهی غفلت نکنم
دوستان شیطان قول داده که زهرش روبه من بریزه حالامن چقدربایدآدم ضعیفی باشم که سرتسلیم دربرابر اوامرشیطلان فرودآورم چون ناسپاسی ویابه قول خودمون کوچیک انگاشتن نعمت هاکاری از کارهای شیطانه
باباخداچندبارتوقرآن به افرادی که آیاتش رو نمی بینن توپ وتشراومده
پس نشونه های کوچک روسپاسگزارباشیم تا نشانه های بزرگتربه زندگیمان راه پیداکنند
ممنون
برای همتون آرزوی بهترین هارو دارم
به لطف الله مهربان بهم فرصتی داده شد تا بیام اینجا از نشانه های لطف و مرحمت خداوند و تغییرات فرکانسی که در زندگیم داشتم «مخصوصا تغییر در احساس لیاقتم» بنویسم.
می خواهم برای این دیدگاهم تمرین کنم برای غلبه بر بیماری کمال گرایی ، الان 17:05 دقیقه است و من فقط تا 17:40 دقیقه فرصت برای نوشتن و ارسال دیدگاه دارم ، بعدش باید برم سراغ کسب و کارم و پیگیری مشتری هایم. من به خاطر همین بیماری کمال گرایی (که دارم آرام آرام درمانش می کنم) خیلی وقت ها وقتی به من الهام میشه که برو در سایت و برای فلان فایل ردپایی زیبا از خودت ثبت کن ؛ نمیام
به سه علت:
1- تنبلیم میشه
2- چشمهام و ذهنم نیاز به استراحت دارند
3- وقت ندارم
اگر من آرام آرام بیام این کمالگرایی رو با بهبود گرایی درمان کنم
و
1- به خودم آموزش بدهم که خلاصه تر و مفید تر بنویسم.
2- به خودم بگم نیازی نیست چند ساعت زمان بگذارم و یک عالمه مطلب مفید و ارزشمند رو در یک دیدگاه ثبت کنم ، می توانم در چند دیدگاه طی زمان های مختلف ثبت کنم.
اتفاقاً دوستان عزیزم هم در سایت خیلی بیشتر از دیدگاه های مختصر و مفید استقبال می کنند ، به همون شکلی که خودم هم از دیدگاه های مختصر و مفید بیشتر استقبال می کنم ، حتی خودم هم وقتی بعداً مراجعه می کنم بیشتر لذت می برم از دیدگاهی که خودم ثبت کردم و دارم می خوانم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
بریم سراغ موضوع این دیدگاه یعنی تغییرات فرکانسی مشهودی که در زمینهی احساس لیاقت داشتم
مدت ها بود که متوجه شده بودم دفتر املاک 2 طبقهای که با دعوت مدیر دفتر اون مشاور املاک رفته بودم و مشغول به کار شده بودم دیگه برای من مناسب نیست
آدم هایی که اونجا بودن به طرز عجیبی اغلب با خودشون و حتی اشیاء درگیر بودن و حال دلشون الکی بد بود:)
من می رفتم طبقهی پایین تنهایی مینشستم و با لب تاب کار می کردم
ولی بلاخره در محیط و فضای فرکانسی اونجا بودم و ناگذیر من هم درگیر می شدم
ولی منتظر نشانه ها بودم تا اینکه چند روز پیش به لطف الله طی یکی دو روز سه تا دفتر املاک من رو دعوت به همکاری کردن
و من به انتخاب خودم یکی از دفتر ها رو انتخاب کردم و مشغول به کار شدم و چقدر این دفتر املاک جدید و آدم هایش داره به من نه فقط درس های بیزنسی بلکه درس های زندگی ساز یاد میده…
«ادامهی دیدگاهم رو ان شا الله تو یه فرصت مناسب دیگه می نویسم»
استاد عزیز سلام !
مثل همیشه خوش خندان باشید استاد من قبلا ازین نشانه ها نمیدیدم اما زمانیکه به فایلهای شما گوش میدم هر روز این نشانه کوچک را میبینم و همیشه با خودم میگم حرف های استاد درست است >مثلا من هرگز یادم نمیاد که از خیبان پول پیدا کرده باشم اما بعد از گوش دادن به فایلهای شما من دوبار است که از خیبانان پول پیدا کردم و خیلی خوشحال شدم همون لحظه حرفهای شما را بیادم آوردم . و یا دیروز یک دوستم از من قرضدار بود من مدت دوسال پیش برایش پول قرض داده بودم اما هرچی اسرار میکردم پول ام را پس نمیداد اما قانون را نمیدانستم با اون خیلی ناراحت شدم اما بازهم پول ام را بدست نیاوردم تا اینکه دیشب برایم خودش زنگ زد بیا پول ات را تسلیم شو درصورتیکه قبلا با جنگ دعوا نمیداد اما بعد ازین که من روی خودم کار کردم خودش پولم را داد. خیلی ممنون ام استاد عزیز ازین صداقت شما