سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 9

1006 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2926 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و گرامی

    ممنونم که همیشه به ما هشدار های لازم را میدی

    یکی از نشانه های من اینه که قبل از آشنایی با استاد همیشه در تامین لوازم خونه ام مشکل داشتم اما دیروز تا آبگرمکن خونه ام خراب شد مثل آب خوردن آن را تعویض کردم و یک آبگرمکن جدید و نو با بهترین کیفیت خریدم حتی همسرم هم تعجب کرد که چقذر سریع این کار انجام شد خدایا شکرررررررتتتتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2912 روز

    سلام خدمت استاد خوبم عباسمنش عزیز و دوستان فوقالعاده خوبم راستش من چندماه پیش که داشتم کامنتای فایل کنترل ورودی های ذهن رو میخوندم تو یکی از کامنتای برتر یکی از دوستان نوشته بود برای ایمان بیشتر به قانون باید نشانه ها رو بنویسیم و اینطوری تأیید و سپاسگزاری کنیم تا ایمانمون به قانون بیشتر و بیشتر شه و یک موفقیت کوچیک هم بدست آوردیم بنویسیم و انقدر تو ذهنمون بولدش کنیم و بخاطر بیاریمش همش تا ایمانمون به قانون بیشتر بشه ؛میخواستم بگم من از اون موقع تا حالا 467تا نشونه نوشتم مثلا هر موقع اتفاق خوبی افتاده هرموقع به یک کس یا چیز یا موضوعی فکر کردم و جلوم ظاهر شده همه رو نوشتم و برای هر کدوم سه بار میگفتم خداجونم سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم و سه بار میگفتم قانون داره عمل میکنه و تایید میکردم و میکنم و میگفتم دیدی علیرضا تو به فلان موضوع فکر و توجه کردی و الان تو دیدیش درواقع تو خلقش کردی تو بوجودش آوردی و تو فرکانسشو فرستادی و چون درمدارش قرار گرفتی باهاش برخورد کردی و تو لازم نبوده کار خاصی بکنی جهان این هم زمانی و هم مکانی رو بوجود آورده ویکی از نتایج خوبم تا الان گرفتن گواهینامه بود که مدتها عقبش انداخته بودم ؛جالبه من این فایلتونو استاد سر سفره داشتم با هندزفری گوش میکردم و تایید میکردم که یهو خواهرم یک تیکه از غذاشو داد به من باورم نمی شد???? به خودم گفتم دیدی علیرضا قانون داره جواب میده قانون داره عمل میکنه الانم میخوام این نکته رو وارد سررسیدم کنم که میشه نکته468

    در پناه الله یکتا باشید استاد عزیزم و دوستان گرانقدرم.

    برای همتون آرامشی وافر آرزو مندم????????????????????????????در این عصر پاییزی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3778 روز

    سلام حسین جان

    چیکار کردی با من که دوباره اشک شوق و خواسته های خدا برای من ، دوباره در من جاری شد…

    دست مریزاد پسر دست مریزاد به تو

    این فایل ها مثل آپدیت هایی است که هر از گاهی همونطور که اپلیکیشنهای موبایلمونو آپدیت میکنیم ، بهش نیاز داریم برای سرعت بیشتر به خواسته ها

    باز هم تحت تاثیر هماهنگی بیشتر با خودت قرار گرفتم.

    حسین جان خداوند تو را حفظ کنه برای همه مردم جهان

    مسیر زندگی منو خیلی تغییر دادی

    خدا را در همه صحبتها و فایل هات دیدم و بیشتر عاشقش شدم

    ترسهام از قبل کمتر شده

    نگرانی هام کمتر شده

    ایمانم اگر به ذره ای هم بوده بیشتر شده و نتایجم بهتر

    و این اول راهمه

    هیچوقت تو و راهت را فراموش نمیکنم

    اینجا نوشتم تا بخونی چون اینجا فعلا پل ارتباطی من با تو هس

    دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2609 روز

    درود….اووووه مای گاد…این فایل دقیقا برای منه….من به تازگی داشتم سریال تمرکز بر نقاط مثبت رو نگاه میکردم که بعد هی با خودم می گفتم پس این فایل دهم کجاس چرا نیستش ؟ اتفاقا یه مدتی بود ذهنم درگیر این بود چرا نشونه ها رو نمیبینم..داشتم ناامید میشدم..و یه مدتی بود دیگه خیلی مشتاق نبودم و ذهنم درگیر نشونه ها بود…خب این فایل دقیقا برای منه…

    واسید نشونه ها رو بگم که چقدر خداوند به طور واضح داره منو هدایت میکنه و من همچنان اهمیت ندادم…

    چند وقت وقت پیش یه نشونه دیدم که خیلی پیچیده بود بعد از یک هفته فکر کردن به این نتیجه رسیدم که نشونه به قران ختم میشه و بعد از اینکه فهمیدم نشونه چیه من یه تیکه کاغذ رو زمین دیدم که روش نوشته بود (رمز کار گشا)…بعدش یه مدتی قران خوندم دوباره بیخیالش شدم…و احساس کردم توی حلقه تکرار گرفتار شدم..

    و نشونه فوق العاااده واضحی که دیروز دیدم این بود که یه فایل صوتی تو گوشیم خود به خود دانلود شده بود که حاضرم قسم بخورم نمیدونم از کجا اومده بود..این فایل صوتی بودش(ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین)…..که دوباره منو به سمت خوندن قران هدایت کرد…اصن اینو که دیدم کپ کردم..هنگ کردم که خدا چقدر واضح با من حرف میزنه و من خیلی وقتا بی اهمیتم..حتی دیدن این فایل دهم ..همونطور که گفتم مدتی بود من میگفتم خدایا فایل دهم کو؟

    یا چند روزیه بعد از مدت ها من علاقه مند شدم به ورزش هوازی..یا ماشین ریش تراشم خود به خود درست شده..اصن اگه بخوام بگممم که خیلییی زیاده ها…و من همش بی اهمیتم..یه مدتیه بی حرکت شده بودم یه نشونه دیدم که نوشته بود( فعال باش)…

    و این نشونه ها از وقتی بیشتر شدن که من روی بسته روانشناسی ثروت یک کار میکنم…

    یاااا مثلا دیروز یکمی غر غر کردم بعدش پلیس جریمم کرد.نشستم فکر کردم جریان چیه چرا جریمه شدم فهمیدم به خاطره شکایت کردنم بوده..خخخخخ..اینم نشونس دیگه..منم گفتم عب نذاره میرم جریمرو میدم ده برابرش وارد حسابم میشه خخخخخ…

    اوووه مای گاد….خدا داره با این فایل با من حرف میزنه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    Matin Kazemi گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    سلام من قبلا خیلی دنبال وام بودم که از بانک بگیرم و جور نمیشد هر چی به این در و اون در میزدم نمیشد پیش این رئیس و اون یکی فایده ای نداشت و خودم حساب بانکی ام با صفر فرقی نمیکرد اما از زمانی که سعی کردم رو باورام کار کنم حساب بانکی که افزایش پیدا کرد هیچ یه وام فوری هم برای من پیدا شد با سود پایین شاید حساب بانکی ام اون مقداری که تو ذهنم بود نرسیده اما نشونه ی خیلی خوب و من راضی هستم و حتی کارای دیگه که فکر میکردم از طرف آموزشگاهی که ثبت نام کردم مورد سوال و جواب قرار میکیرم اما اینطور نشد و تماس گرفتن و گفتن همه چی حل شده شما امتحان هم نمیخواد بدی و قبولی همینجوری البته این آخریو خلاصه گفتم تمام اینها هم با این وجود اتفاق افتاده که نه تنها مثل قبل کار نمیکنم بلکه کمتر مجبورم کار کنم و آرامش بیشتری دارم متشکرم از خدا و شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    معصومه لعل گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام استاااد عزیز مرسی خیلی عااااااالی بود من خییییلی خییییییلی خوشحالم که میبینم تو مسیر درست هستم چون امروز که می خواستم برم پیاده روی فرصتش به طرز جالبی رخ داد هوا هم عالی شد و نم نم بارون فقط در حدی که لذت ببرم هم بود و بسیار لذت بردم از قدم زدن و از هوا و از پاهام و از چشمام و از همه نعمت هایی که دیدم و حس کردم و این به نشونه بود

    دیروز هم یه محصولی رو که اینترنتی سفارش دادم بهم گفتن فقط استثائا امروز 50 درصد محصولاتمون تخفیف داره و بسیار برام جالب بود چون من چندین ماه بود که این و می خواستم بخرم ولی مرتب به تعویق میوفتاد

    استاد ممنون از زندگی جدیدی که بهمون هدیه دادی

    هزاران بار ممنون از خدایی که به این زیبایی جهان و آفریده و شما رو که بهمون این راه و نشون بدید

    دیروز کار جدیدی که شما باعث شدید من بر همه ترس هام غلبه کنم و شروع کردم و چه شروعی چه شروعی. …

    بی نظیر بود فقط دو ساعتش 5 برابر یک شیفتم بود

    یعنی اینا چیه پس؟ ؟؟ نشونه نیست چیه پس؟؟

    یعنی غیر از شکر چیزی از دستمون بر نمیاد

    یعنی اینجوریه؟ چرا تا به حال نمی دونستیم

    چه دنیای خوبی داریم چقدر نظم داره چقدددددددر عاااادله کاش همه این و بفهمند کاااااااااااااااش

    من که دارم از تمام ثانیه های عمرم لذت میبرم

    چند روز پیش یه تضاد برام پیش اومد مرسی که بهم یاد دادید چطور باهاش رفتار کنم چطور احساسم و خوب کنم مرسیییییییییییییییی بقیه بهم میگن چرا خونسردی چرا اینقدر بی خیالی ولی نمی دونن که من فقط یاد گرفتم باید احساسم و بد نکنم مرسیییییییییییییییی

    از خدای مهربانمون و از شما صمیمانه تشکر می کنم

    قوووووووول میدم عهد میبندم که دستتون و ول نکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مهتاب خادمی گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    سلام به خدای عشقممممم.سلام به استاد جانم.استاد خیلی جالب بود امروز ساعتای ۱۲ ظهر بیدار شدم تو رختخواب سایتو باز کردم و فایل جدیدتون رو دیدم و با خودم میگفتم خدایا پس نشونه واسه من چرا نمیدی و فایلو تموم کردم و داشتم با اهنگ خوشگلتون میرقصیدم و همسرم داشت رختخوابو جمع میکرد خیلیییییییی جالب بود یک اسکناس هزار تومنی نووو زیر تشکمون بود همونجا صداهه اومد گفت اینم نشونت وای من خودم دیشب رختخوابو پهن کردم چند بار جابجا کردم هیچی نبود زیرش اینو به عنوان یک نشونه باهمه وجودم قبول دارم و خدارو سپاسگذارم با عشق باشادی و سلامتی بابت این نشونه ای که باعشق بهم عطا کرده و میخوام در مسیر درست بیشتر هدایتم کنه و نشونه ها بیشتر و بیشتر بشه منم شکرگذارتر بشم و باورهای قلبیم محکم و بیشتر بشه خدایا دوست دارم بابت جهانی که سریع الحساب افریدی بابت استادم که راهنمای من قرار دادی بابت این سایت و دوستام که حرفامو میفهمن و نقش چراغهای بین مسیر و تابلو های راهنمایی را دارند که خیلی راحت به اسونی به مسیر درست ادرس میدن و همراهی میکنن تا برسم به شهر ارزوها و رویاهام همتون رو دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    شیما خواجویی گفته:
    مدت عضویت: 3802 روز

    سلام استاد جانه عزیز و نازنین و خوشتیپم.امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه.براتون کلی عشق میفرستم.ممنون که هستین و هر وقت انرژیم می افته میبینم یه فایل رایگان جدید آپلود کردین و با کلی ذوق و شوق میشینم پاش.بچه کم کاری بودم ،کامنت نمیزاشتم.ولی از این به بعد برای تعهد بیشتر خودمم که شده میخوام فعالیت کنم تو سایت دوست داشتنی که سه ساله برام بهترین و عزیزترین وست و همدممه.مرسی که هستین.ایشااله همیشه همین جور بدرخشین.برم سراغ چیزاییی که تو این فایل فوق العاده گفتین.من یه مدته واقعا دارم به چیزای کوچیک توجه میکنم و میبینمشون و نتیجشم دیدم.و اون حال خوبیه که این مدت دارم.البته من خیلی مودیم.زود شیفت میدم از حال خوب به بد به خوب به بد به ….. .ولی الان خوبم.دلیلشم اینه هی یهو ناامید میشم وقتی وقفه می افته تو اتفاقای معجزه آسایی که برام می افته.شایدم عادی میشن به چشم نمیان.خلاصه…بزار بگم برات تا تقویت شه حس و حال خوبم.مینویسم که ثبت شه.شاید از این به بعد اینجا دفتر یادداشتم بشه..اتفاقای خوب و کوچیکی که برام این مدت افتاد و منم دیدمشون و ازشون نگذشتم شامل موارد زیره:(دوست دارم خودمونی بنویسم،به رسم الخطم ایراد نگیرین)

    1-حالم خوب بود و رفتم به یه مسافرتی که یکی دیگه خرجشو داد(برادرم)شاید به چشم عادی بیاد که با خانواد بری مسافرت و قاعدتا خرجتو میدن،ولی خوب الان خیلی یهویی پیش اومد برم بندرعباس و لازممم نبود خودم خرج سفر و خورد و خوراکم و هزینهبلیط و جابه جاایی توی شهر و…رو بدم.رفتم سفر و برعکس همیشه که حساب کتاب بیشتر میکردم یا حواسم به خرج کردنم بود گفتم بی خیالی طی میکنم،و همش رفتم رستورانای خوب،یعنی بردنم.که کاملا برعکس همیشه بود.هیچ برنامه ریزی برای سفر نداشتم و بنابرین پولی هم برای خرید نداشتم، ولی قبل سفر برادرم یه پولی بهم دادکه میتونست نده.و منم چیزی بهش نمیگفتم .ولی نصف بیشتر اون پول که میتونست خودش همشو برداره رو داد به من.اونجا هم که رسیدیم بازم کلی ازش پول به اصطلاح قرض کردم و خرید کردم و بازم قرار نیست این پولو من برگردونم.بابام بهش میده.یعنی به بابامم نباید بگم.خودش میده.و این خودش باز یه شانسه(کلمه شانس رو وست دارم.میدونم چیزس اتفاقی نیست.ولی همون که اتفاقی نیست رو هم من بهش میگم شانس.چون حس کلمش برام مثبته.بعدشم من یه مدته همش میگم من خیلی خوش شانس وخوش طالعم.و هر جا درست درمیاد سری بلندش میکنم کهدیدین چی شد..و اگه غلط شد صداشو در نمیارم.و هی دارم خوش شانس تر میشم)خلاصه تو این سفر کلی هم با زن داداشم مهربونتر بودم.هیچ حس بد(برعکس قبلن)بهش نداشتم و پر از حس خوب بودم بهش.مثل دو تا رفیق و کلی به جفتمون خوش گذشت.حتی یه تیکه طلا هم تو مسافرت خریدم.کوچیکه ولی جای دیگگه پیداش نمیکردم و خیلی سریع با گشتن توی دو تا مغازه دقیقا همون چیزی که میخواستم رو پیدا کردم.و یه تخفیف خیلی خوبم بهم داد بدون کوچیکترین درخواستی.بعدشم که از مسافرت برگشتم طام یه اشکال کوچیک پیدا کرد که بردم طلا سازی فقط با دو هزار تومن برام درستش کرد که کیف کردم.تازه بهتر از قبلشم شد.اصلن باید خراب میشد انگار که درست بشه.وقتی از مسافرت برگشتمم همه چی به وفق مراد بود.همه ادما خیلی خوب بودن.همینکه سلامت مسافرت کردمم خودش کلیه.و اینو خیلی وقتا نمبینیم که سالم از سفر برگشتن چه نعمت بزرگیه.اتفاق دیگه این بود که یه دست خدا منو سفارش کرد به دست دیگش،بدون اینکه از هیچکدمشون خواسته باشم.و یه چروژه خوب نصیبم شد.ولی من کلن تو قسمت شرک دغدغه دارم که اینکه کسی سفارشمو کرده شرک نباشه؟نمیدونم مرزاشو.هرچند خودم نخواستم و خیلی امیدم به اون ادما نبسته بودم.شانسی تو یه مسیر قرار گرفتیم.وراننده تاکسی ازم 500 تومن کمتر گرفت من اینو دیدم.میوه فروش 300 کم گرفت اینو دیدم.بلیط قطار خریدم .همین که لب تر کردم پولشو بابام داد من اینو دیدم.مهم نیست پدرت بده.خودت بدی.از یه جای دیگه برسه.مهم اینه که رسید.وقی که فکر میکردم نیست یا باید صبر کنم.آنی بهم داده ش.و این از طرف خداست.حالا از هر طریق یا دستی که به من رسیده بازم از طرف خداست.من توی خوابگاه دانشجویی زندگی میکنم و اتاق شلوغی داریم.که همون شلوغیشم نعمتای خودشو داره که میگم بعد.ولیباورتون میشه که یه اتاق 4*5 خالی دستمه که کلیدش دست منه و شاید هفته ای یکی دو ساعت کس دیگه ای ازش استفاده کنه.تازه احتمال داره بابت بودن تو این اتاق بهم پولم بدن.این خیلی جالبه.و اتاق خودم از اشپزخونه دوره ولی این چسبیده به اشپزخونست.و هم اینکه بلند فایل و اهنگ میتونم توش گئش بدم.پر از میز و صندلیه و همشه تمیزش میکنن برام.لازم نیست تمیز کنم.تا هر موقع از روز یا شب میتونم توش باشم و ساعت خاموشی نداره.کسی مزاحمم نیست.سکوت مطلقه.پنجرش رو به یه حیاط خوشکله که الانم داره بارون میاد خوشکلتر شده.وسایلمو راحت توش میزارم بدون اینکه بخوام نگران باشم و امن و امانه.اتفاق دیگه اینکه لپ تاپ عزیزم چند روز پیش سره ناسازگاری برداشته بود.و احتمال یه خرج گنده میرفت.که خدارو هزار مرتبه شکر خودش خوب شد بچم.خدایا شکرت که دارمش و همه کارامو باهاش انجام میدم.لطف بزرگ دیگه خدا اینکه غیر 18 گیگ اینترنت ماهانه رایگان خودم.چند از دوستامم که استفاده نمیکنن.حجمشونو.آزادم که استفاده کنم.یعنی ماهی تقریبا 40-50 گیگ اینترنت رایگان…و این خیلی خفنه.کلی فیلم دانلود میکنم(دعوام نکنینا.بیشت ژانر بیوگرافی میگیرم.که زندگی افرا مختلف رو ببینم و بررسی کنمو حالاکلن فیلم دوست دارم دیگه.خیلی برام مقوله جذابیه)دیگه چی بگم .راستی دندونامم خیلی خوشکلن.همش شکرشون میکنم.پارسالم یهویی کلی دندونای عقبیمو کلی با قیمت مناسب درست کردم که شاید حالت عادی نمیتونستم اینقدر هزینه کنم و یه جایی بود که بیمه تقبل کردو کلی حال کردم.دماغمم خیلی خوشکله.همیشه فکر میکردم خوب نیست.چند سال پیش یکی از دوستام کلی از دماغم تعریف میکرد همیشه.اخر باورم شد خیلی خوبه و بعد از اون خیلیا بهم گفتن که چه دماغ خوشکلی و شبیه عملی و ….خلاصه حسابی باورش کردم .همه هم باور منو میبینن.کاش تو همه چی اینجور بتونم باورم قوی بشه یا حداقل خودمو همون جور که هستم .کامل بپذیرم نخوام تغییر کنه.میدونم تو مسیر یاد میگیرم.الانم حس نمیکنم برا کسی مینویسم.دارم فقط واسه خودم مینویسم.که ثبت شه.که قوی شم.که یادم بمونه لطفای خدا.خیلی چیزا از گذشته باید بگم که تو این سه سال نگفتم. خیلی اتفاقای خوب در آینده قرار بیافته انشاالله که میام میگم.مثل شما که برای ما میای میگی…و اینکه میدونم باید از الانم راضی و خوشنود باشم.رمز خوشحالی تواینده همینه.دیدن اکنون.من ادمعمیقیم.میفهمم.این وجه خودمم خیلی دوست دارم.جسته گریخته مینویسم.ذهنم پره.قاطی پاتیه.گیجه.دنبال رسیدن به ثبات در مسیره.بهش خورده نمیگیرم و ازش لذت میبرم که باهوشه و نکته بین.و مثبت اندیش.اینم نگفتم که خیلی باهوشم و عمیقا بهش معتقدم.جز فخریاتمه.من عادتمه هی استیکر بزارم الان نمیتونم با صورتم هی دارم ادا در میارم.دیگه هیچی دیگه.شاد و سلامت.ثروتمند و سعادت مند باشین.همتون.به ویژه استاد جان.کلی خوش بدرخشی.امیدوارم بازم بیام بنویسم.دلم باز شه.راهم هموار بشه.راستی نگفتم دلم گرفته بود داشتم اشک میریختم که فایل جدیدت اومددوباره زیرو روم کرد.قربون محبتات.و خدایا شکرت برای این جریانات فکری که نسیمش به من هم وزید و هزار مرتبه شکر که ذهن صرفا منطقی ندارم و میتونم شهود را چشم دلم ببینمم.این نعمت بزگییه ه.خیلی ها فقط منطقین و از نعمت شهود بی بهرن.شگفتیارو نمیتونن هذم کنن.و براشونم رخ نمیده.ماها خانواده بزرگ عباسمنش .واقعا از نعمت بزرگ شهود و آگاهی دل و دیدن نشانه ها بهره مندیم که اینجاییم.ماها هم زمانی هارو میبینیم و میفهمیم.ماها خیلی خوشبختیم.خدایا هزار مرتبه شکرت.خدایا شکرت.خدایا شکرت.خدانگهدارتون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    رها... گفته:
    مدت عضویت: 3193 روز

    سلام به همه دوستان

    من هنوز فایل استاد رو ندیدم چون اول خواستم این تمرین سپاسگزاری رو انجام بدم.از وقتی که از محصولات استاد استفاده میکنیم واقعا تغییرات خیلی زیادی در زندگیمون ایجاد شده که حالا که متن استاد رو خوندم به خودم گفتم چه چیزهایی الان داریم که پارسال همین موقع ها در حسرتش بودیم ولی الان به عنوان جزیی از زندگی مون شده و برامون عادی شده. چند نمونه براتون میگم

    1.فراوانی در خوراکی هایی که تو خونه داریم و نمیدونیم کدوم رو بخوریم

    2.فراوانی در لباسهایی که داریم

    3. اینقدر به رستورانهای شهرمون رفتیم اونهم بهترینها وگرونترینها که وقتی کسی ما رو به رستورانی دعوت میکنه هیچ ذوقی نمیکنیم و برامون عادی هست

    4.همیشه از فروشگاه ها خرید میکنیم بدون هیچ محدودیتی برای خریدمون

    5.تو فکر بهترین تفریحات برای روزهای تعطیلمون هستیم بدون توجه به هزینه اون

    و……خیلی چیزهای زیاد دیگه که بخوام بنویسم به قول استاد یه کتاب میشه و این رو هم بهتون بگم که این نعمتها از وقتی از محصولات و فایلهای استاد استفاده کردیم وارد زنگیمون شده و قبل از اون جزء آرزوهامون بود

    خدایا سپاسگزارم

    سپاسگزارم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: