رابطه «ماندن در فرکانس حسادت» و «تجربه ناخواسته‌های بیشتر» - صفحه 7

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن

    خوی بدو اندیشه تو دیگرگون کن (مولانا)

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی مهربان

    و همه دوستانم در ادامه این مسیر زیبا

    خداروشاکروسپاسگزارم که یک روز دیگر با سلامی لبریز از عشق و آرامش به درگاهت آغاز کردم و آماده شدن برای یک پیاده روی عالی با مصطفی جان.

    خدایاشکرت بابت همین بدن سالم که می توانم به راحتی کارهایم از جمله همین پیاده روی روزانه ام را انجام دهم و چقدر اهمیت دادن به این بدن و قدروارزش آن و تمرکز روی این طراحی شگفت انگیز خداوند جای تامل و تفکر دارد که باید سجده شکر بگذارم و خدا می داند چقدر در طول شبانه روز دستانم را می بوسم و از کل بدنم قدردانی و تشکر می کنم ،

    واقعا وقتی تمام تمرکزت روی خودت معطوف می شود و تمام سعی ات این است که هرروز خودت را رشد داده و در پیشگاه خداوند عملکردی در جهت درست داشته باشی دیگر به کسی کاری نداری بلکه از اینکه دیگران دارای امکانات عالی هستند و تو می بینی کلی کیف کرده و زیر لب می گویی خدایاشکرت بخاطر فراوانی دنیایت و مبارکشان باشد ،

    من که خداروشکر می کنم وقتی بیرون می روم از درختی در خانه ای به ویژه الان که در اکثر خانه ها درخت نارنج دارند، گلها ،درختان نخل و……وااای استاد اون قدر که من ذوق می کنم فکر نکنم صاحبش ذوق کنه خخخخخ

    حتی از دیدن ماشین عیاردار،خانه به روز ساخت شده ،خانه و زمین هایی که در آن شروع به خانه سازی می کنند،ویلاهای زیبا و شیک ،حتی لباس های شیک ،خانم های زیبا ،مغازه های متنوع ،فروشنده های خوش برخورد و…… وااای چه لذّتی داره این همه ثروت و تنوع ایده ها و هرروز رشدوپیشرفت که باید افتخار کرد به چنین دنیای روبه رشدوپیشرفتی نه اینکه حسادت کنیم اصلا و ابدا….

    اگر هرکسی چیزهای به روز می خواهد، بسم الله خودم را تغییر می دهم و خصلت های نیک را در ذهنم و قلبم زنده نگه می دارم ،ایمانم را قوی و همه چیز را به خداوند می سپارم و دیگر فقط از زندگی لذّت می برم و همه چیز به فراوانی وجود دارد در زمان مناسب وارد زندگیمان می شود.

    خداروشکر که توانستم تمام تمرکزم را روی خودم بگذارم و سعی کنم همیشه ذات پاکی داشته باشم و روی خودم و تغییر شخصیتم در کنار تغییر اساسی و اصولی باورهایم هرروز کار کنم و دیدم که خداوند چطور مرا صاحب خانه باغ ،کسب وکار و کلی هدایایی که به شکل های مختلف به دستم می رسد بدون هیچگونه رفت و آمدی و رابطه ای با خانواده ای چون آنها در فرکانس من نیستند و اگر باشند خداوند کارش را خوب بلد است، در زمان مناسب ترتیب همه چیز را می دهد ،وظیفه من احترام به همه انسان هاست و تشکروقدردانی بدون هیچگونه توقعی از دوطرف و من فقط لذّت می برم از صاحب خانه بودنشان،داشتن ماشین عالی و هرروز استفاده از امکانات به روز تا جهان رشدوگسترش پیدا کند.

    چقدر احساس خوبیه اینکه از امکاناتی که دیگران دارند به وجد آمده و همه را ازآن خداوند می دانی که برای آرامش و آسایش مان قرار داده و هرروز عالی تر و بعد می بینی که تو هم تلاش کرده و با عشق در کسب و کارت

    رزق و روزیت را ازخداوند طلب کرده و فقط نیازمند او هستی و او هم که قربونش برم کن فیکون می کند .

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و ثروتمند، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2111 روز

    بنام خدای مهربان

    خدایاشکرت که هرچه دارم ازتودارم واز توست

    واقعا حسادت نقطه ضعف با همون پاشنه آشیل منه

    دوست داشتم با صراحت بگم و بنویسم تا باخودم ب صبح برسم هرچند ب لطف خدا خیلی دارم روی این موضوع کار میکنم و به قول استاد عزیزم جای حسادت رو با تحسین و سپاسگزاری و تشویق عوض میکنم و شروع میکنم ب کنترل ذهن تا کاملا ریشه این مرض از بین بره و بتونم همه تمرکزمو بزارم روی خواسته هام..خدایاازتویاری میجویم

    وقتی فکر میکنم و عمیق میشم میبینم حقیقته ک حسادت از باور کمبود میاد وقتی من میبینم خواهرم ب درآمد رسیده و داره ب راحتی پول میسازه سریع ذهنم میگه خب شوهرش ک درآمدش خوبه خودشم ک داره پولسازی میکنه حالا ببین چ وضعیتی داشته باشن حالا باز من میام جواب بدم میگم هرکار بکنن اونا ک فلان چیزو ندارن پس چ فایده حالا هم توجه منه ک رفته روی ناخواسته و احساس بد هم اونا دارن ب لطف خدا موفق تر میشن

    اما من دارم هر روز تمرین میکنم تا ی موضوع مثل این پیش میاد آگاهانه میگم خب حالا باید چطور کنترل کنم افکارمو میام میگم تو چی میخوای ب اونا فکر من برو تو رویای داشتن خواسته هات

    با شروع میکنم میگم الهی شکر خواهرم ماشین میخره باهم میریم دور دور خدارو شکر دستش میره تو جیبش هرچی دوست داره میخره..

    و شروع میکنم ب جهت دادن افکارم ب سمت چیزهایی ک میخوام و احساسمو خوب میکنه

    جالبه ک همین امروز صبح من باهمین مسئله روبرو شدم و تونستم هواسمو پرت کنم و شروع ب تحسین کنم تا ذهنم ب دست بگیرم الان ک خواستم بخوابم اومدم نشانمو ببینم ک با این مطالب روبرو شدم اول ذهنم مقاومت کرد چ حسادتی چ کمبودی نه بابا این نشانه درست نیست ولی گفتم تو شروع من بنویس واقعیتو تا ذهنت خالی بشه تا تشویق کردن برات راحت تر بشه تا موفقیت دیگران برات شگفت آوروهیجان انگیز بشه تا این علف هرز حسادت کوتاه و کوتاه تربشه تا تغییراات درجهانت شکوفاتر بشه..خدایاشکرت چ احساس راحتی دارم..

    نعمت و ثروت در جهان بینهاینه بیشتر از هر چی آدما بخوان و فکر کنن نعمت و ثروت وجود داره و تولید مبشه همه میتونن ب بیشتر از نیازشون برسن منم یکی از همه..

    خدایاشکرت برای خونه خواهرم ک مالکشه

    خدایاشکرت برای شغل خواهرم ک پولسازه

    خدایا شکرت ک همسر خواهرم پولسازه

    خدایاشکرت گ برادرم مالک چندین واحد مسکونیه

    خدایاشکرت ک منم شاکرم و در مسیری عالی و پرازنعمت و ثروت هستم..

    خدایا شکرت ک توانایی کنترل ذهنم هر روز داره بهتر و قویتر میشه..

    در پناه رب شادو سالم و ثروتمند باشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    سلام ب استاد عزیزم

    سلام ب دوستای عزیزم

    دوستان ی جایی یادم می یاد ک استاد گفتن حسادتی ک تو داری حسام جان فقط ب خودت لطمه میزنه و تو رو از نعمتها دور میکنه

    جریان چیه؟

    حسادت

    دخترم میخواد بره کربلا -کارهاشو همه رو انجام داده و عصر راه می افتن – 18 سالشه و با داماد و برادرم و خلاصه بیشتر از 15 نفر از فامیل درجه یک دارن با هم میرن کربلا

    دو روزه دیگه اربعینه

    من ظهر موقع ناهار باهاش بحث کردم ک چرا از من اجازه نگرفتی میخوای بری

    این بهانه بود چون چن روز پیش ک پاسپورت گرفت گفتش میخوایم اینجوری بریم و من هیچی نگفتم ک برو یا نرو

    امروز ک بحث کردم بعد از یک ساعتش روشو بوسیدم و گفتم امیدوارم لذت ببری از این سفر

    و دیگ چیزی نگفتم ولی توی قلبم این بود ک قانون میگه ک کسی ک میره گریه بکنه و التماس کنه برای خواسته هاش فرکانشس بده

    و نتیجه نمیگیره و این شرکه و…….

    چرا؟

    چرا حسام جان؟

    چون حسام جان تو حسودی میکنی

    چرا حسودی

    دخترم ب خانواده مذهبیم رفته و مسیر منو اصلا دوست نداره و من توقع دارم ب درسی ک توی سایت میخونم احترام بزاره

    چرا حسام جان این فکر رو میکنی

    چون کمبود توجه داری

    چون کمبود تایید شدن داری

    چون میخوای همه آدما چ آشنا چ غریبه تو رو حلوا حلوا کنن و به به و چه چه بهت بگن تا راضی بشی

    چرا؟

    چون تو کمبود احساس لیاقت درونی داری و میخوای با این چیزا خلا درونی خودتو پر کنی

    حالا

    مذهب کجای داستانه

    حسام داستان ما بعد از 47 سال سن بخاطر اینکه ب خواسته هاش نرسیده

    ب خاطر اینکه عرضه نداشته موفق بشه

    چ توی روابط

    چ توی مالی

    چ توی هر چی

    انگشت اشارش رو ب مذهبه ک اینا باعث شدن اینقدر من بدبخت باشم و هشتم گرو نهم باشه

    بازم چرا دلیل مهمتر چیه ؟

    دلیل مهمتر اینه ک حسام 5 سال از بهترین روزای جوونیش رو یعنی از سن 17 یالگی تا تا 22 سالگیشو بوسیله مادرش خام شد و رفت موسسه امام زمان مجانی رانندگی کرد و شد راننده صب تا شب اون موسسه

    بعد موقع ازدواج حسام شد و از امام زمان و رئیس اون موسسه (امام زمان) کمک خواست برای ازدواج و هیچکس نگفت تو کی هستی

    بعد این حسام از اون موسسه بیرون اومد و این کینه ای شد ک من اینهمه کار کردم امام زمان

    تو هم ک قول دادی برای بنده های خدا راه گشا هستی پس کو؟

    این مذهب فلان این دعاها فلانه و چیزایی ک ب احترام مذهب بهتره نگم

    این کینه

    این تحقیر شدن

    این باعث شد ک از اونروز ب بعد هر کسی توی مذهب هست من ب چشم ی آدم مفلوک

    ی آدم آویزون ک خودش نمیتونه زندگیشو خلق کنه و دنبال التماس ب اماما هستش نگاه میکنم

    بعد شیطان احساس حسادت رو ب این کینه و ناراحتی اضافه کرد

    آخ بگو تو حسام جان خود تو ک مذهبی نیستی چ گلی ب سر خانواده و اجتماع زدی ک ادعا میکنی مذهب چیزی نداره

    چرا خیلی هم داره

    خیلی از آدمای محترم مذهبی هستن ک ب همه چیز رسیدن

    پس اونا رو چی میگی؟

    خیلی از آدمای مذهبی هستن ک مولتی میلیاردرن و خیلی هم با خدا رفیقن و خیلی هم روابط خوبی دارن و ووووو

    و من نفهمیدم تا زمانی ک وارد سایت شدم وفایل استاد رو دیدم ک میگفتند

    بچه ها اگه خیلی ها از دوستانم میگن عباسمنش توی امریکا نیس و داره دروغ میگه ، توی شماله و این تصویر پشت سرش پرده سبزه ک نصب کرده ک پز بده و مخاطب جمع کنه

    این حسادت داره بیداد میکنه توی زندگیشون

    آیا اونایی ک اینو میگن میتونن منو از آمریکا ببرن شمال؟

    آیا تاثیری توی زندگی من دارن؟

    غیر از لطمه زدن ب خودشون چی کار میکنن؟

    حتی حسام اونروز نفهمید ک استاد چی میگه

    دوستان

    امروز من کمی فهمیدم ک وقتی استاد میگن با حسادت تون ب دیگران ، ب خودتون لطمه میزنین یعنی چی ؟

    من حسادت میکنم ک دخترم گرایش پیدا کرده ب مذهب

    جالبه

    یکی دیگه دینش رو ، خداش رو ، مذهبش رو پیدا کرده

    خدا هم ک اونو دوس داره

    بعد من این وسط میام میگم ، نَ خدا اونو دوس نداره اون فلانه اون فلانه این دین شرکه – منکه نتیجه نگرفتم و هزار تا چرت و. پرتی ک شیطان ب هزار راه میخواد منو تلکه کنه برام میاره

    یعنی حسادت چ میکنه

    آخه ابله جان

    ب تو چ مربوطه ک کی چیکار میکنه

    عمرت تموم شد برو خودتو درست کن

    ب تو چ مربوطه ک خدا چ مسیری ب کسی نشون میده ک باهاش ارتباط برقرار کرده

    مگه تو حسام جانشین و وزیر خدایی

    برو ببین درد خودت چیه ک نمیتونی از این خدا

    بچه ها

    بچه ها بخدا قسم همه ایرادا از خود ابله خودمه

    چرا

    استاد گفتن اگه فلانی تونسته از همین خدا از همین شهر از همین کسب و کاری ک من دارم ب نعمت و ثروت و همه چی برسه من چرا نتونم؟

    من حسام امروز حسادتمو فهمیدم ک نمیتونم ببینم ک ی بنده ای یجور دیگه غیر از جوری ک من رفتم و مسیری ک من رفتم با خدا ارتباط داشته باشه

    این جهل رو داشته باشیم

    بعدش بابا جون خدا این بندشو دوس داره اینجوری قبول کنه

    ی بنده دیگه رو دوس داره مسیحی قبول کنه

    ب تو چ این وسط

    تو برو عیب خودتو پیدا کن ک بعد از 47 سال نتونستی از همین خدا از همین شهر از همین کسب و کاری ک خیلیا تونستن ب نعمت و ثروت و روابط خوب و سلامتی برسن ،، تو هم برسی

    چی کارداری بندگان خدا چطوری با خدا مرتبط میشن

    خودشون میدونن و خدای خودشون

    ب تو چ مربوطه

    حالا دیگه خجالت بکش

    تو الان 3 ساله ک توی سایت استاد هستی

    برو خجالت بکش ک باید بتونی با بهترین استاد دنیا موفق بشی وگرنه خود شیطان رو تو خودت درس میدی

    ی بار با دستای بالا مثل موسی بیا اعتراف کن آقا من غلط کردم

    خدا جون من نمیفهمم

    من ب هر خیری از تو بهم برسه فقیرم

    من چیکاردارم ب بقیه ک چیکار میکنن

    ولی استاد جان همه اینا رو گفتم ک بگم خوشحالم

    چرا؟

    چون عیب بزرگی رو پیدا کردم

    عیب منم منم کردن همینه

    عیب ” بزرگ خانواده بودن” همینه

    عیب ادعای همه چیز رو دونستن همینه

    عیب حسادت نسبت ب احساس خوبی ک بندگان خدا از کربلا رفتن دارن

    عیب قضاوت کردن اینکه این مسیر کربلا زجر داره

    آخه ب تو چ ک زجر داره

    اگرم داشته باشه اون بنده خدا میدونه و مسیرش

    تو چ کاره ای این وسط

    هی میخوام اینو ب خودم بگم ک حسام جان خدا رو شکر فهمیدی بیا تعهد بده

    هر تضادی باعث رشد تو میشه

    امروز ک بحث کردی بیا تعهد بده ک هرگز ب دیگران و مسیرشون حسادت نکنی

    تو حسودی میکنی ک آخ چطور کسی با اینهمه پیاده روی لذت ببره با اینهمه گریه و ناله ویادآوری واقعه کربلا لذت ببره

    آخ ب تو چه

    شاید اون داره کیف میکنه

    مگه تو خدایی ک از درون اون خبر داشته باشی

    حسام جان بسه دیگه

    بیا تعهد بده ک هرگز ب دیگران و مسیرشون حسادت نکنی

    ی میلیون بار استاد گفتن تو برو خودتو درس کن

    اتفاقا اگ دیدی هر کسی حتی اگ داره میره توی هر جایی و با خنده و لذت داره میره ب خودت بگو

    چقد خوب ک داره از مسیرش لذت میبره

    مگه استاد صد بار نگفتن مسیر همه آدما بسمت خدا یکی نیس

    شاید واقعا اون داره لذت میبره و براش خیر و برکت هم داشته باشه

    تو بگو چقد خوب

    خدا رو شکر

    چی کار داری ب مسیر دیگران

    از استاد معذرت میخوام

    از دوستان معذرت میخوام ک نتونستم حق شاگردی رو انجام بدم

    ولی دارم روزی 3 یا 4 ساعت فایل های استاد رو گوش میدم و باورامو میشناسم

    دارم یواش یواش بهتر میشم

    و همینکه فهمیدم آدم حسودی بودم

    اینو ببرم توی روابط

    توی سلامتی

    توی پول وشغل

    ببینم آیا اونجاها هم حسودی کردم

    اگ اونجاها هم مثالشو پیدا کنم ک باید جدی حواسم بهش باشه ک تکرار نشه

    چون من توی دوره ثروت یک هستم و استاد گفتن ک حسودی دیگران لطمه ای ب اون شخص نمیزنه ولی شخص حسود مثل من رو از ثروت

    از پول

    از روابط خوب

    از سلامتی

    از هر چی دور میکنه

    خدا رو شکر ک شماها رو دارم

    و میام اعتراف میکنم تا یادم بمونه و بتونم از این عیب بزرگ دورتر و دورتر بشم

    استاد و دوستان عزیز

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سعید حاج هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 957 روز

      به نام الله

      سلام به استاد عزیزم

      سلام به همه ی دوستان عزیز همفرکانسی

      حسام جان سلام وقتت بخیر من خودم یه آدم مذهبی و مقید به اعتقادات مذهبی هستم و دارم یواش یواش به باورهای محدود کننده و مانع دریافت الهامات الهی نه میگم .

      این واسه همه اطرافیانم خیلی سخت و غیر قابل قبوله به این علت که

      من یک مداح هستم .

      و همین باعث شده که

      ازم توقع نداشته باشند که با بعضی از باورها و به قول استاد باورهای مخربی که مثل سیمان چسبیده به ذهنم مقابله کنم

      به طور مثال ما شب‌های چهارشنبه (همین امشب ) هیئت دعای توسل داریم و من چون با باورهای جدیدم جور در نمیاد از خوندنش امتناع کردم و با برخورد پدرم مواجه شدم

      و هی گارد میگیرند و میگن این حرفا انحرافه این حرفا را نزن و توبه کن

      همین امشب تووی جلسه هیئت بودم و تووی همین فکرا

      تا اینکه وارد سایت شدم و بعد چند روز گفتم بزار بزنم روی کلید هدایت و به این فایل متنی و بعدش به نظرات دوستان و شما هدایت شدم که دیدم الله و اکبر دقیقا داره حرف منو میزنه و به خودم گفتم خدایا شکرت این واسه من نشانه است و تایید درست بودن مسیر توحیدی هستش که پیش گرفتم و به لطف پروردگار میخوام تا آخر عمرم ادامه بدم

      خدایا شکرت که منو به مسیر درست هدایت می‌کنی

      در پناه الله شاد سلامت پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الهه كرمى گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    به خداوند جهان افرین

    سلام به گروه دوست داشتنى من ،استاد عزیزم ومریم جانم

    ماریا کرمى

    من که امروز این نوشته هاى زیبا را خواندم چند روز پیش من داشتم در سایت مى گشتم که یه فایل الهامى زیبا پیدا کنم که چشمم به این نوشته هاى زیبا در مورد حسادت ورزیدن افتاد ومن داشتم یه فایل بسیار عالى وبى نظیر دیگه گوش مى دادم با همسرجانم ونتوانستم اون را بخوانم واصلا یادم رفت امروز که داشتم فایل رایگان حاضری چه چیزى را براى هدفت قربانى کنى گوش مى دادم از یوتیوپ از تلوزیون مى خواستم از ساین دانلود کنم که داشته باشم وهر روز گوش کنم همین که اسم سایت رو زدم دیدم این واسم مانده از اون روز تا حالا ومن الان که این نوشته هاى زیبارا خواندم در خانمان در یک لوکیشن فوق العاده با یک ویو زیبا وبهشتى هستم واین اولین بارى هست که من در سایت چیزى مى نویسم وامروز خدا وند به من گفت این را در خودت درست کنى خیلى تغییرات را در خودت مى بینى و من خواستم ازتون تشکر کنم که شما را پیدا کردم وامروز دارم اینها رو مى نویسم من خوشحالترین هستم ویک حس خیلى خیلى قشنگ دارم من مى خواستم با تمام قلبم از استاد عزیزم ومریم جانم کلى تشکر کنم دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سمیرا صنعت کار گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    کامنت شماره 21

    خدای عزیزم سپاسگزارتم که امروز این فرصت رو دادی به من که کامنت بنویسم الهی شکرت

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

    خدایا شکرت بابت این نشانه ی فوق العاده

    چقدر واقعا زیبا خدا آدم ها رو هدایت میکنه و باهاشون حرف میزنه

    و خدا منو هدایت کرد و باهام حرف زد که سمیراجان حواست به درونت باشه ، حواست به احساست باشه

    من همیشه وقتی احساس میکنم حالم خوب نیست میزنم روی نشانه م و خدا خیلی باحال بهم میگه که دلیل حال بدم چیه :)

    من چندروز پیش تولدم بود ، شب تولدم یه چندبار ذهن قشنگم شروع کرد به حرف زدن : اینکه کسی یادش نیست و ببین حتی عزیزدلت یادش نیست و خلاصه میخواست که روز منو خراب کنه و من متوجه شدم و شروع کردم به منطق آوردن و ساکتش کردم و خودم به خودم تبریک گفتم و رفتم دور زدم و با خودم حرف میزدم با خدا حرف میزدم با ذهنم حرف میزدم و خلاصه کلی لذت بردم و اتفاقی که افتاد این بود که شب رفتم خونه مامانم و دخترم و خواهرام سوپرایزم کردن و کلی خوش گذشت بهم

    شب بعدش من رفتم خونه دخترعمم و اون شب میخواستن که عروسشون رو سوپرایز کنن برای تولدش و کلی تدارک دیده بودن و باز ذهن من شروع کرد و من اصلا تمرکزی روش نداشتم و اصلا حواسم به ذهنم و حرفاش و به احساسم نبود ، میدیدم حالم بده اما درکش نمیکردم که چرا ، چون تمرکزم روش نبود .

    خلاصه که اون حجم از پولی که کادو گرفت منو برده بود تو حالت مقایسه و حسادت :(

    و من بی خبر از این احساسات لذت زیادی از اون حجم شادی نبردم

    و اما صبح که شد ( شبش رو تا صبح بیدار بودیم ) و من تو اتوبوس فکر کردم که چرا من دیشب حالم خوب نبود و چون داشتم احساس لیاقت رو گوش میدادم اولین ضربه ذهنم رو فهمیدم و اونم مقایسه بود :) بعد ک فهمیدم با خودم حلش کردم و به احساس خوبی توی اون موضوع مقایسه رسیدم اما بازم یه جای کار میلنگید و من زدم روی نشانه م و خدااااااااای مننننن عاشقانه با من حرف زد و راه حلشم داد بهم و من چقدر حالم خوب شد اونقدر خوب شد که حتی ثانیه ای به ذهنم اجازه ی سرزنش کردنم رو ندادم و من سپاسگزارم از خدا که اینقدر قشنگ به من گفت و با من حرف زد و چرا من نفهمیدم بخاطر اینه که من خیلیییییییی ساله که حسادت نمیکنم و اگرم خیلی کم این اتفاق افتاده سعی کردم زود حالم رو خوب کنم و من اصلاااا فکرشم نمیکردم دلیل حال بدم این بوده باشه

    خدایاااا ازت ممنونم سپاسگزارم و عاشقتممممم بی نهایت .

    اینم راه حل درمان این احساس :

    ” بهترین راه درمان حسادت این است که بدانی و ایمان بیاوری:

    “هر بار حسادت می‌ورزی، به جهان درخواست کمبود بیشتر را می‌دهی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیری می‌برد تا کمبود بیشتری را تجربه کنی.

    اما برعکس، هر بار که موفقیت یک فرد را تحسین می‌کنی، به جهان درخواست داشتن آن موفقیت را ارسال می‌کنی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیر آن موفقیت هدایت می‌کند، آنوقت دیگر فکر حسادت کردن هم به سرت نخواهد زد. ”

    سپاسگزارتم مریم جان

    سپاسگزارتم استاد عزیزم

    سپاسگزارتم خدای مهربونم

    در پناه رب یکتا ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    اعظم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 435 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    من چند ماهی هست که فایلهای رایگان شما رو گوش میدم یک روز تلگرام چند تا کانال برام اومد که محصولات شما رو با قیمت خیلی پایین می‌فروخت یه دوره ای به نام قانون سلامتی برام رایگان بازشدن از ادمین سوال کردم که آیا میتونم ازش استفاده کنم و رایگان هست گفت بله استفاده کنید اگر نتیجه گرفتید داخل سایت هزینشو پرداخت کنید منم بی خبر از همه جا چهار جلسه گوش کردم بعد شنیدم که شما گفتید محصولات من فقط ازطریق سایت قابل خریداری هست و تلگرام هیچ فروشی ندارم من هم به کانال شک کردم وپیام گذاشتم برا اون ادمین اونم با چرت گفتن خودشو توجیه کرد خلاصه که من هم به پشتیبانی سایت زنگ زدم وگفتن که این کانالها فیک هستن من هم خارج شدم از همشون خاستم از این طریق ازشما حلالیت بگیرم چون نمیخام حق الناسی به گردنم باشه من یک زن خانه دارم ودرآمدی ندارم تا بتونم دوره های شما رو شرکت کنم هر چند که خیلی دوست دارم ازتون یاد بگیرم ولی فعلا به فایلهای رایگانتون بسنده میکنم امیدوارم روزی برسه که بتونم دوره هاتونو خریداری کنم حرفهای شما خیلی به دل میشینه ممنونم ازتون امیدوارم منم بتونم زندگیم رو تغییر بدم با آموزشهای شما باز هم ازتون تشکر میکنم و بابت اون چهار جلسه که گوش کردم ازتون حلالیت میخام ممنونم استاد عزیزم سلامت و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    هادي گفته:
    مدت عضویت: 1972 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    وقتی ب این درک برسیم که همه ما با فرکانس هایی که می‌فرستیم زندگیمان را خلق میکنیم و خداوند عادله و هیچ اشتباهی در جهان رخ ندادن اونوقت بجای قضاوت کردن دیگران به خودمون یادآور می‌شویم که همه چیز در جهان قانون داره و همه چیز سرجایش خودشه اونوقت نه حسادت می‌ورزیم و نه دلسوزی میکنیم.

    حسادت و دلسوزی کردن برای افراد از این دیدگاه نشأت میگیره که فکر میکنیم این فرد حقش نیست و حتما یه اشتباهی پیش اومده …وقتی به این موضوع که خداوند عادله و هیچ چیز خارج از قانون مندی اون پیش نمیاد پی ببریم اونوقت دیگه اون حس کنجکاوی که نسبت به رفتار دیگران داریم از بین می‌ره…

    خیلی وقتا وقتی ما یه شخص موفقی رو میبینیم میخواهیم تحسینش کنیم و بعد کنجکاوی میکنیم تا رد پای قانون رو در زندگیش ببینیم تا به نتیجه برسیم اون از قانون استفاده کرده و از اونجایی که ما فرکانس دیگران آگاه نیستیم و از افکار درونی و فرکانساشون آگاه نیستیم برای همین توی این اشتباه میفتیم که رابطه بین نتایج و افکارشان رو پیدا نمی‌کنیم و کم کم به خود تخریبی میرسیم و شروع میکنیم چون ما درگیر مقایسه میشیم اونوقت بجای این که روی خودمون کار کنیم درگیر این میشیم که یه طوری خودمون رو اون دستاوردام برسونیم تا این گپ فرکانسی رو پر کنیم….

    تنها راهی که میتونیم از حسادت و دلسوزی بیام بیرون اینه که عدالت خداوند رو باور کنیم و سر خودمون رو از زندگی دیگران بیاریم بیرون….

    خداوند به همگی ما برکت بدهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    معصومه حقانی گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    سلام خدمت استاد عزیز ومریم جان شایسته.هزاران بار شاکرم خدایی را که به شدت عادل است وعدالت بی انتهایش باعث شده هیچ چیزی وهیچ کسی در جای نادرست نباشد. وهرکس وهرچیز دقیقا در جایی است که باید باشد.

    بزارید اینجا یه اعترافی بکنم واینکه من اصلا فکر نمیکردم آدم حسودی باشم وبعد از هدایت شدنم به این فایل فقط مونده بود که دوتا شاخ رو سرم سبز بشه ولی وقتی متوجه این باور عمیق شدم که هیچ چیز اشتباهی یا اتفاقی وجود نداره بیشتر عمیق شدم در موضوع این متن هدایتی.

    بزارید از یه کم قبلش بگم. دیشب رفته بودم زیارت اموات وداشتم اونجا تاب میخوردم وبا خودم فکر میکردم که چرا آدم ها وقتی میدونن آخر وعاقبت همه شون مرگه وهمه یک روزی از این جهان میرن پس چرا این قدر حرص میزنن که بیشتر داشته باشن وچرا کمتر به هم محبت میکنن وعشق می‌ورزن.توی همین افکار بودم که صدای روحانی که داشت توی مسجد بهشت آباد سخنرانی می‌کرد توجهم رو جلب کرد. موضوع توضیح حدیث الحسود لا یسود. توجهم رو بیشتر کردم چون به این آگاهی رسیدم که شنیدن هیچ چیزی تصادفی نیست. روحانی توضیح می‌داد که همیشه این حدیث را برای ما اینگونه ترجمه کرده اند که حسود هرگز نیاسود. یعنی حسود هیچ وقت آرامش نداره. ولی کلمه ی یسود از ریشه ی سود اصلا معنی آرامش وآسایش نیست. بلکه به معنی پیشرفت کردن وترقی کردن وپیمودن پله های ترقی است. روحانی میگفت آدم حسود نمیتونه پیشرفت کنه چون حسوده. نمیتونه رو به جلو حرکت کنه چون حسوده. همچنان داست ادامه می‌داد ومن داشتم از بهشت آباد خارج میشدم. با خودم هم میگفتم خوب به من چه. من که حسود نیستم. چرا باید تا آخرش گوش بدم.

    بعد از اونجا رفتم یه بازارمخصوص دست فروشا وتابی خوردم ولی هیچ چیز به درد بخوری پیدا نکردم که حتی برای دخترم به مناسبت روز دختر بخرم. واین افکار ناخودآگاه تو ذهنم میچرخید که مردم میرن بازار منم اومدم بازار. دلم خوشه. آخه به اینم میگن بازار. مردم میرن بالاشهر وبازارهای لوکس برای خرید بعد من اومدم بازار دست فروشا. با این وجود که خودم به همسرم گفته بودم بریم اونجا. یعنی عدم احساس لیاقت.

    خدایا چقدر اوضاع من خراب بوده ونمیدونستم. اینارو هنوز درک نکردم تا اینکه برگشتم خونه وقبل خواب حسم گفت برو تو سایت وبزن نشانه ی روز.

    خدای من این چه سؤالی است چه ربطی به من داره. تازه اینجا یادم افتاد به حرف اون روحانی. به فکر فرو رفتم. خدایا اینجا چه خبره؟ من تو چه مداری هستم.؟ به چی فکر میکنم..؟ این چه نشانه ای است. متن رو چند بار خوندم. باز هم اصرار به اینکه اشتباه برام نشانه اومده. حسم گفت برو کامنتا رو بخون. گفتم چشم. شروع کردم به خوندن. ای خدای من. ای مهربان من. تو جقدر خوبی چقدر قشنگ هدایت میکنی.

    همین احساس عدم لیاقت همین تحسین نکردن خوبی ها همین تحسین نکردن موفقیت دیگران همین ندیدن پست های عشقی اطرافیان. همین نگاه نکردن به تنوع وزیبایی های جهان یعنی حسادت. وقتی میرم بازار وبه چیزهایی که میدونم نمیتونم بخرم حتی نگاه هم نمیکنم که حتی خواسته اش هم در درونم شکل نگیره یعنی حسادت. همین که از موفق بودن کسی که مثل من کاری رو یاد گرفته میشنوم وتحسین که نمیکنم هیچ تازه نجوای ذهنم میگه تو خودت نمیخواستی بری تو این کار وگرنه تو الان جای اون بودی. اینا همه میشه حسادت. خدای من چه کنم با این همه ترمزهای مخفی ذهنم.

    خدایا شکرت که همیشه در حال هدایت هستی وما حتی به این هدایت ها هم حسادت میکنیم.

    وقتی میشنوم کسی رفته بیرون تاب بخوره،در حالی که بچه ش مریضه. بهش میگم فکر نمیکردم با وجود حال مریض بچه ت رفته باشی بیرون تاب بخوری. اینم میشه حسادت. چرا از شادی دیگران شاد نمیشیم چون حسودیم.

    چرا از موفقیت دیگران با شادی به هوا نمی پریم چون حسودیم.

    چرا از رسیدن دونفر عاشق به هم خوشحال نمیشیم وتحسینشون نمی‌کنیم بلکه میگیم حالا این اولشه بزار چند ماهی بگذره میزنن به تیپ وتاپ هم. چون حسودیم.

    وقتی میبینم پست میزارن که با هم رفتن سفر یا شادن و خوشحال حتی پست رو باز نمیکنیم که نبینیم چون حسودیم.

    حسادت هم همش از حس عدم لیاقت میاد. اگر خودمان رو لایق بهترین ها بدونیم حداقلش اینه که خواسته هامون رو بهتر وبزرگتر میکنیم. خواستن ودر مورد خواسته حرف زدم که خرجی نداره.

    خدایا شکرت که بهم فهموندی که ندیدن نعمت ها وتوجه نکردن به عشق ومحبت ها اعراض نیست بلکه حسادته. خدایا شکرت که بهم فهموندی اگر خوبی وموفقیت دیگران رو قلبا تحسین نکنی وحتی به زبون نیاری این اعراض نیست بلکه حسادته.

    برای بودن نعمت وثروت در زندگی دیگران باید جوری شادبشیم که انگار به خودمان دادن. وگرنه با زبانی گفتن مبارکت باشه ویا موفق باشی ویا خوشبخت بشید هیچ فرکانسی ارسال نمی‌کنیم بلکه درجا میزنیم وهیچ پیشرفتی نمی‌کنیم. چند وقتی است که تو فرکانس حضرت موسی وکلیم الله بودنش قرار گرفتم واز خدا خواستم باهام حرف بزنه. حالا متوجه شدم که خدا همیشه با ما حرف میزنه مهم اینه که ما گوشی برای شنیدن داشته باشیم. چون کلیم از ریشه کلم. یه جورایی مکالمه کردنه یعنی هم بگی وهم بشنوی. یعنی موسی هم میگفت وهم میشنید ولی ما متأسفانه فقط میخوایم گوینده باشیم وشنونده نباشیم.

    خدایا شکرت که یکی دیگه از ترمزهام رو بهم گفتی.

    بعضی وقتا میشینم ت خلوت خودم با خدای خودم حرف میزنم بعد هم بلندمیشم میرم یا میخوابم یا به کارای روز مره میرسم بدون توجه به اینکه حرف زدم پس گوش هم بدم تا پاسخ رو بشنوم. واین یک ترمز وپا‌شنه آشیل دیگه. اگر میخوای کلیم الله بشی باید یاد بگیری سکوت هم بکنی. باید توی همون خلوتت بمونی وبعد از صحبت کردنت گوشت رو بزاری برای شنیدن صدای خدا.

    باید یاد بگیری خیلی چیزها رو به خیلی کس ها نباید گفت بلکه فقط باید با خدا سخن گفت. چون بهترین راهنما وبهترین هدایت کننده فقط اوست.

    خدایا شکرت هزاران بار. خدایا دوست دارم در وجودم تو را فریاد بزنم که چقدر بهم نزدیکی و نیازی به فریاد نیست. وچقدر سمیع علیمی. چقدر خوب گوش میدی وچقدر خوب پاسخ میدی.

    خدایا خیلی حال دلم خوبه چون من متوجه کردی که حسودم.

    جالبه که بدونید توی یه چالشی که با دوستم داشتم که یک ماهی با هم حرف نزنیم مرتب ابراز دلتنگی میکردم وبراش پست میزاشتم تا اونم دلش تنگ بشه واذیت بشه. ونمیدونستم اینا همش از حسادته. از عدم لیاقته از کمبود اعتماد به نفسه.

    خدایا حسادت چقدر ریشه ش عمیقه.

    حتی وقتی میشینیم از سختی های زندگیمون برای دیگران تعریف میکنیم تا حال اونا رو هم ناخواسته بد کنیم این هم حسادته.

    زمانی می‌توانیم حسادت رو از وجودمان پاک کنیم که ایمان بیاریم که همه ی ما از یک وجود واحدیم وآنچه رو برای خودمان می‌پسندیم برای دیگران هم بپسندیم. البته از اعماق دل وجان نه از روی زبان.

    برای تمرین حسود نبودن به شدت تحسین کنیم اول به زبان بعد کم کم میره تو عمق دل وجان.و ناخودآگاه یادمیگیریم تحسین کنیم.

    وآسان می‌شویم برای آسانی ها. وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری.

    خدایا شکرت به خاطر وجود چنین استاد نازنینی در زندگیم.

    در پناه خدا وبدون حسادت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1108 روز

      سلام معصومه ی عزیزم

      چقدرررررر اذت بردم از از پیامت چقدر خوب خودتو شناختی بهت تبریک میگم

      مخصوصا اونجا که گفتی اگر موفقیتی میبینیم تو دلمون میگیم اگر میخواستم منم میتونستم اینم از حسادته و من فکر میکردم از احساس عزت نفسه

      مرسی که روشنم کردی

      اخر نوشتت هم عالی بود برای اینکه حسادت نکنیم باید بپذیریم همه از یک کل واحد هستیم هر اتفاق خوبی که برای کسی میفته انگار برای ما افتاده اینطوری فقط میتونیم از ته دل تحسین کنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رویا میانکاله گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    به نام یگانه خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و گران بها و مریم جان عزیز و الحق که شایسته هستین

    سلام به دوستان عزیزم

    من یکی از دانشجوهای دوره عزت نفس هستم و الان تقریبا دو ماهی میشه دوره رو خریدم و هنوز تو جلسه یک هستم قبل این دوره ،دوره 12 قدم خریدم یکسال باهاش بودم و فکر میکردم من عزت نفس دارم ولی بعد پایان دوره 12 قدم با اینکه نتیجه ریز و درشتی گرفتم بازم ته دلم یک خلا داشتم که تموم دوستانی که قبل دوره عزت نفس دوره های دیگه گرفته بودن و نتیجه های بزرگم گرفتن همین احساس منو داشتنو این بازم مصمم تر میکنه که دوره عزت نفس پایه همه دوره هایت و به نظرم تنها دوره ای که حتی به تنهایی میشه به کل خواسته ها رسید و تا آخر عمرم باید روش کار کرد.

    وداستان هدایت من به این فایل برمیگرده به دیشب که احساسم یک جوری شد که من خیلی وقته تو جلسه یک عزت نفس هستم اینکه بچه ها میگفتن ما با دوره عزت نفس دوره های دیگه کار می‌کنیم یا اینکه من تو این دوره در واقع دارم کل کامنت ها رو میخونم یعنی 280 صفحه بود و من تو این دوماه تقریبا 130 صفحه خوندم و هنوز ادامه داره و هی ذهنم میگفت بسته عقب افتادی برو جلسه بعد که خلاصه گفتم برم نشانه ها بزنم ببینم خدا چه هدایتی برام میاره دیشب وقتی اومدم روی این فایل در واقع کل متن مریم جان نخوندم گذاشتم امروز تمرکزی کار کنم که دیدم بله آخر متن نوشته دوره عزت نفس و خدا بهم گفته عشق من عجله ای نیست و باید بگم من تو این دوماه واقعا دارم لذت میبرم شاید در روز 2الی3 صفخه کامنت بخونم ولی گفته های استاد جانم در طول زندگی روزمره سعی میکنم استفاده کنم هدایت و نشانه دنبال کنم هر تضادی رخ بده میدونم تو دلش حل مسئله هست میدونم که این تضاد میخواد منو به خواسته ام برسونه حسادتم داشتم به شدت ولی خیلی خیلی کمتر شده چون تو این دوره گفته شده من هر طوری که هستم با ارزشم با هراشتباهی .هر انسانی یه توانایی داره من فقط باید خودم با دیروز خودم مقایسه کنم میدونم که خودم مسئول زندگی الانم هستم ولی گذشته من تاثیری روی فردای من نداره اگه من امروزم احساسم خوب نگه دارم توجه ام به نکات مثبت باش خودم مسئول بدونم.

    و این نشونه بهم گفته تا دوماه دیگ هم اگه خوندن کامنت طول کشید اشکالی نداره چون تو کامنت های بچه ها کلی گنج کلی مثال زده شده کلی ایده گفته شده کلی نتیجه داده و این برام الگو میشه و این احساس خوب باعث میشه من ایمانم بیشتر بشه که آره منم میتونم .

    بچه ها هرکسی که کامنتم میخونه مطمئنم که دوره عزت نفس یک گنج

    همه دوره های استاد عالی هستن ولی دوره احساس لیاقت و عزت نفس مهم ترین البته من هنوز دوره احساس لیاقت نگرفتم و دارم پس انداز میکنم که هر وقت که تکامل ام طی شد دوره با ارزش بخرم

    میدونید چیه از نظر من و قانون جهان اینه که وقتی خودت با ارزش بدونی خودت لایق بدونی وقتی خدا رو همواره کنار خودت عاشق خودت همراه خودت بدونی لاجرم همه نعمت ها به سمتت میاد وقتی خودت قربانی نشون ندی خودت ضعیف نبینی خودت مسئول تغییر زندگی دیگران ندونی از ضعف ها و نقاط قوت شخصیتی و توانایی هات با خبر باشی وقتی بدون هیچ قید و شرطی عاشق خودت باشی وقتی همه رو آینه خودت ببینی و مهم ترین اصل فقط به رب به یگانه خدا قدرت بدی و خودت در برابر فقط فقط خدا کوچیک و حقیر بدونی همه نعمت ها تاکید می‌کنم همه ثروت رابطه با خود خدا دیگران سلامتی عشق آرامش سرازیر میشه من به این باور دارم ایمان دارم ولی دارم تکامل ام طی میکنم وقتی اشتباه میکنم به خودم خورده نمیگیرم به خودم توهین نمیکنم همین چند روز پیش کلی تو مسافرت هدایت شدم خودم لایق چیزای خوب دیدم و واقعا لذت بردم .

    شاید یک عده ای از بچه ها هنوز مقاومت دارن شاید هنوز با این دوره طلایی رابطه و حس خوبی در حال حاضر نگیرین بچه ها اصلا ایرادی نداره چون همه چیز تکامل داره شما فقط از خدا بخواه در موقع مناسب هدایت بشین به این دوره مطمئن باشین خدا تو بهترین زمان هداییتتون میکنه بچه های بودن که چند سال پیش این دوره گرفتن و سر سری گذشتن بعد چندسال برگشتن این همون رعایت نکردن تکامل بوده و بازم ایرادی نداره خداروشکر که الان برگشتن و من به خودم افتخار میکنم با اینکه قبل دوره 12 قدم خیلی نشانه دوره عزت نفس میومد ولی من مقاومت کردم احساس میکنم با دوره 12 قدم آماده شدم تکامل ام طی شده و الان با جون و دل از این دوره لذت میبرم .

    همین الان میدونید چی شده پول به حسابم واریز شد همین الان که می‌نوشتم دیدم پیام وا یزی او مد من سرویس بچه ها هستم و عاشق این شغلم با آزادی که دارم زمان پرداخت هزینه رو بین 20 الی25 هرماه گذاشتم و این ماه کسی واریز نکرده بود و صبح ذهنم اومد گفت ببین لایق حتی حقوقت نیستی بیا به خانواده ها پیام بده اگه هم رویای چند ماه پیش بودم واقعا این کار می‌کردم ولی امروز گفتم مگه حقوق منو خانواده ها میدن حقوق من دست خداست من به هیچ کس پیام نمیدم من از خدا میخوام باورتون نمیشه همون صبح فک کنم ساعت 9 اینا بود یک واریزی و الان دومین واریزی و میگم خدایا دمت گرم رویا جان دمت گرم اینه ایمان و باور به خدا .

    آنقدر خدا ازاین لذت ها بهم داده الان حتی زیاد ذوق نمیکنم چون باورم داره میشه این یک قانون و من طبق قانون خدا و جهان پیش میرم و لاجرم جوابم داده شده .

    در آخر بگم بچه ها فقط نقطه تمرکزتون روی خودتون باش نقاط ضعف و قوت خودتون پیدا کنید خودتون تحسین کنید و بیشتر به زیبایی ها توجه کنید و فقط از خدا طلب کنید همه چیز به موقع بهتون داده میشه .

    خدایا شکرت چی بگم که همه اینا از تو .

    من به خودی خود هیچم همه چیز همه کس تویی.

    سپاسگزارم که بازم دستم گرفتی بازم تو بغلت نگه ام داشتی ازم مراقبت کردی آرامش قلبم شدی

    عاشقتم .

    همه شما رو به دستان پرقدرت خداوند می‌سپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    حسین شریفی گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    سلام براستاد عزیز خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم…

    خداروشکر که منو به این صفحه هدایت کرد و آگاه شدم که مقایسه وحسادت داره چه بلایی سرمن میاره….

    الان که تومسیر بودم داشتم فکر میکردم خوبه دیگه با خودم صادق باشم و خودمو گول نزنم چون ابنی که خودمو گول میزنم فقط خودم ضرر میکنم وبیام با خودم روراست بگم که من دقیفا یک آدمی مقایسه گر و حسودم تا بتونم کاری در رابطه با درمانش بکنم….

    عین مثالا همیشه به دستاوردهای کسانی که اونا رو بالاترازخودم حساب کردم حسادت کردم و به اونایی که بنظرم پایین تر ازسطح خودم بودن احساس غرور داشتم وهمه اینا تاالان بهم ضربه زدن…

    یاد گرفته بودم تحسین کنم ولی نتونستم عملی کنم اگرهم تحسین کردم زبونی بوده ته وجودم ازحسادت درد میکشیدم…

    توقع من ازخودم خیلی زیاده واین باعث شده که بخوام همیشه بولد و توی دید همه و مورد تائید وتوجه همه باشم….من ازخداوند سپاسگزارم که توسط این سایت بهم کمک کرد خودمو رو یواش یواش بشناسم حالا چه برا تغییرش کاری بکنم یانه…

    حداقل با خود واقعی خودم دارم روبرو میشم و چون اینجام احتمالا هم فرکانسم با استاد ودوستانم وازخدا میحوام بهم کمک کنه تغییرات پایه ای واساسی در نواقصی که درشخصیتم وباورهام دارم ایجادکنم…

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رویا میانکاله گفته:
      مدت عضویت: 990 روز

      سلام دوست عزیزم

      بهتون پیشنهاد دوره عزت نفس میکنم عالی

      میدونید استاد تو اون دوره در مورد کمال‌گرایی هم گفته که از خودتون توقع بیجا نداشته باشید خودتون به نتایج گره نزنید شما همین طور که هستید با ارزشید همه انسان ها یک توانایی و ضعف خاص خودشون دارن و اون نقاط ضعف اگه روش کار کرده بشه میشه نقطه عطف .

      و طبق گفته خانم دبی فورد

      باید کینه باش تا بخشش معنا پیدا کنه باید نفرت باش عشق معنا پیدا کنه باید حسادت باش تا بتونی تحسین کردن و توجه به نکات مثبت یاد بگیریم و وقتی اینکار انجام بدیم خدا در های نعمت به رومون باز میکنه .

      شما با ارزش ترین مخلوق خدا هستید

      شما بهترین هستین با همین شخصیتی که دارید و پیش خدا هیچ بنده ای فرقی نداره .

      در پناه حق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حسین شریفی گفته:
        مدت عضویت: 680 روز

        ازتوجه شما سپاسگزارم…

        روز اول عید سال403 دوره باارزش احساس لیاقت رو ازسایت خریداری کردم و تاالان رسیدم به فایل هشتم ولی هرکدوم رو بیش از ده بارگوش دادم…

        دقیقا درست میگید و بقول استاد به یک تضاد برخورد میکنیم ودرگیر میشیم ولی اینجا یادگرفتم تواون موقعیت تمرکزم رو بذارم روی این که الان خواسته من چیه تا توسط اون تضاد خواسته من معلوم بشه…

        توی دوره احساس لیاقت خیلی از مقایسه خودمون وداشته هامون بابقیه صحبت میکنن استاد و من خودم رو زیاد تو شرایط مقایسه قرار میدادم ولی توی این چندروز بهترم وخودم رو لایق احترام میدونم فارغ از داشته هام…

        یادگرفتم من هم توانایی های زیادی دارم توی رشته کاری خودم و اینی که مقایسه میکنم و بعدش حسادتم رو میشه بخاطر توجه وتمرکز من رو دیگرانه ک اینکه فکر میکنم اونا تواناتر از من هستن..

        اینی که من بلطف خداوندمورداعتماد خیلیا هستم و

        جنسشون رو بصورت امانت بمن میدن بفروشم وخریدارانی که از من میخرن بخاطر صداقتی که توی کسب وکارم دارم نشونه توانا عمل کردن من هست …

        امروزه خودم آروم ترم…خودمو سرزنش نکردم وسعی کردم تمرکزم رو بذارم روی شناخت شخصیت خودم تابتونم خودمو بشناسم ک کجاها گیرم تابتونم بخودم کمک کنم ..خودمو بپذیرم ودوست داشته باشم..

        والانم باتموم نواقصم آرومم …دیروز بدوستم گفتم دیگه حرص نمیخورم وعجله ای ندارم برارسیدن..چون تومسیرم و خواه ناخواه میرسم پس فقط میخام تومسیرلذت ببرم وهرجوری هست بتونم حال واحساس خودم رو خوب نگه دارم…

        درک امروز من این شده که مقایسه وحسادت به نوعی ناسپاسی از،خداوند تلقی میشه درصورتی که من اینقد ازخداوند نعمت دریافت کردم و بابتش سپاسگزاری نکردم که قابل شمارش نیستن و چون همیشه بوده اصلا نتونستم تشخیص بدم که بابا اینهمه نعمت داری تو ، چرا مقایسه چراحسادت؟

        مطمئنا دوره عزت نفس استاد مثل همه ی دوره هاشون بی نظیرن و تصمیم دارم فعلا یکسال رو دوره احساس لیاقت کارکنم وبعد به ترتیب بقیه دوره ها رو بخرم استفاده کنم وزمان بگذارم برا درک آگاهی های هردوره و تمرینات هردوره رو انجامش بدم ..

        ازشما دوست عزیز سپاسگزارم..

        از استاد عزیز وخانم شایسته سپاسگزارم..

        ازدوستان هم فرکانسم وخداوندی که منو بسمت این سایت هدایت کرد سپاسگزارم..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          رویا میانکاله گفته:
          مدت عضویت: 990 روز

          سلام آقای شریفی عزیز

          چقدر عالی

          خداروشکر خیلی تحسینتون میکنم

          بله دوره احساس لیاقت بی نهایت عالی و تو لیست خرید هام اولویت داره .

          همینه

          لازم نیست کار زیادی بکنیم همین که این حرفا رو بشنویم برای خودمون مثال بزنیم کم کم اوکی میشه .

          باورتون شاید نشه من یک سال و نیم تو سایت هستم و از یک سال قبلش با استاد دیگه بودم یعنی چیزی حدود 2سال و نیم ولی با جدیت میگم نتایجی که تو این دو ماه فقط با جلسه 1 دوره عزت نفس گرفتم تو این دو سال نگرفتم البته که اون دو سال تکامل ام طی کردم ولی عاشق این دوره ام بخاطر چی

          شاید دوره ثروت سلامتی روابط داشتن خواسته عالی هست ولی حس میکنم عوامل بیرونی ولی دوره عزت نفس و فایل توحیدی ما رو به خودمون وصل میکنه و چیزی که ما رو به خود و خدا وصل کنه به مراتب همه اون خواسته های بیرونی اوکی میشه.

          من دارم به وضوح میبینم وقتی تو این دوره کار کردم روبطم خود به خود بهتر شده راحت تر دارم برای خودم هزینه میکنم ایمانم مهم ترین چیز ایمانم و دوستی ام با خدا خیلی بهتر شده خیلی کمتر نگران میشم کمتر تو حس بد میمونم توجه ام به زیبایی بیشتر شده اونم فقط با جلسه 1

          تا یه حسادتی بیاد انتقادی بیاد سریع حرف های استاد تو ذهنم مرور میشه مهر سکوت به لبم میزنم و تحسین میکنم.

          دوست عزیزم اصلا عجله ای نباش بهتون پیشنهاد میدم با گوش دادن هر جلسه حتما حتما کل کامنت ها رو بخونید عالی کلی مثال زده میشه کلی ایده میدن برای من اگه جلسه 1 ،2 ماه طول کشید بخاطر اینکه تعداد صفحات 280 بوده و من تک تک کامنت دارم میخونم ایده میگیرم تو دفترم یادداشت میکنم با نتایجی که بچه ها گرفتن کسانی که چندین بار این دوره شروع کردن کلی قوت قلب میگیرم حتی بچه های که مثل خودم دوره های دیگ داشتن نتایج بزرگی گرفتن ولی یه خلا درونی به اسم احساس ارزشمندی داشتن در صلح بودن با خودشون و بعد چند سال دوباره وصل این دوره شدن .

          تو دوره احساس لیاقت هم کامنت بزارین من به زودی که اون دوره خریدم دوباره کامنتتون میخونم

          در پناه حق شاد پیروز ثروتمند و سلامت باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            حسین شریفی گفته:
            مدت عضویت: 680 روز

            ازشما سپاسگزارم دوست عزیز…

            ازاستاد عزیز خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم سپاسگزارم…

            بقول استاد زمانی ک نجواهای ذهنی برامون غیر قابل کنترل هست بخاطر گذشته مون موندن و ادامه دادن ودلسردنشدن باندازه حرکت کردن یک قطار از نقطه شروع انرژی میگیره و هرثانیه میاد به ذهن که بیخیال بابا اگه اینا جواب میداد که اکثریت جامعه درفقر نبودن…

            و میخاد منو برگردونه به گذشته….

            میخاد بگه برو زندگیتو بکن مگه قبلا جواب نگرفتی از کارات؟

            باید بگم جواب گرفتم ولی آرامش میخوام تاجواب دلخواهم روبگیرم…میخوام به چیزی برسم که باداشتن اون هنه چی داشته باشم نمیدونم چیه ولی باوردارم هست…

            خدامیتونه منو بسمتش هدایت کنه پس دنبالش نمبگردم…

            میخوام سمت خودم رو درست کنم و روش کارکنم…

            من باید باتمام تمرکزم فعلا دوره احساس لیاقت کارکنم بخودم تعهد دادم وبه استاد واینکه حرفی نزنم ونخوام کسیو تغییربدم وانشااله حتما درآینده یکی یکی دوره ها رو میخرم و عجله ای نمیکنم..من ازعجله کردن بجایی نرسیدم …درآرامش خیلی چیزا دریافت کردم…من منتظر موفقیت های بی حدومرز شمادوست عزیز و همه ی دوستانم درسایت استاد هستم…

            در دوره احساس لیاقت هم کامنت میذارم منتظر دیدن شما در دوره هستم شادتر و ثروتمندتر باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        رویا محمدیان گفته:
        مدت عضویت: 1108 روز

        سلام رویای عزیز

        ممنونم که از دوره عزت نفس نوشتی من دارمش اما الان دارم تمرکزی رو دوره احساس لیاقت کار میکنم اگر تموم شد دوره لیاقت حتما دوباره عزت نفس شروع میکنم شایدم تصمیم بگیرم همزمان باهم کار کنم چون بهم مربوطه ممنون یادم انداختی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: