کلیپ انگیزشی | شماره 1

 

این فایل آگاهی‌های فراموش شده‌ای را به تو یادآور می‌شود تا به یاد آوری که توانایی تغییر شرایط کنونی‌ات در گرو تغییر باورها‌، رفتارها و واکنش‌های کنونی‌ات به شرایط کنونی است.

این فایل با یادآوری اصل و اساسی که تغییر دلخواهت را رقم می‌زند‌، انگیزه هایت را آنقدر زنده نگه می‌دارد تا قادر به ادامه‌ی این مسیر بشوی و با هماهنگ شدن با قوانین خداوند و ماندن در این هماهنگی و به ثبات رسیدن در زندگی به این شیوه‌، آرام آرام تغییر دلخواهت را رقم بزنی.

زیرا در ابتدای راه، باورهای محدود کننده قبلی، مدام تلاش می کنند تا بی اثر جلوه دادن این کار، مانع ادامه این روند شوند. اما وقتی با یادآوری قوانین بدون تغییر خداوند، انگیزه هایت را بیدار نگه داشته و به اندازه کافی در این مسیر پیش می روی، به ثبات می رسی  و نتایج کم کم شروع به ظهور می کند. به نحوی که حتی اگر به خاطر نجواهای ذهنت، از مسیر خارج شوی، این ثبات و این نتایج، خیلی زود دوباره تو را به مسیر صحیح بر می گرداند.

این فایل را هر روز پس از بیدار شدن از خواب گوش بده و روز خود را با این یاآوری شروع نما که تو خالق تجارب امروزت هستی

تمام تجارب تو در روزها و هفته های آینده، با فرکانس های امروز ساخته می شود

فقط باید تصمیم بگیری که می خواهی چه تجربه ای داشته باشی و با کنترل ورودی های ذهنت، با توجه بر نکات مثبت زندگی ات در هر لحظه، فرکانس آن تجارب را ارسال نمایی.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کلیپ انگیزشی | شماره 1
    19MB
    15 دقیقه
  • فایل صوتی کلیپ انگیزشی | شماره 1
    2MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

351 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مانلیا» در این صفحه: 7
  1. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    حسییییین

    با این کامنتت منو دیوونه ی خودت کردیییی پسررررررر

    چیشد یه دفعه اومدم سراغ این کامنتت نمیدونم

    نمیدونم به خدا

    فقط میدونم صد برابر بیشتر عاشقت شدم با خوندنه این کامنت

    چه قدر حست میکنم چه قدر وجودتو انرژیتو حس میکنم حسین

    تو واقعا دوست داشتنی

    تحسینت میکنم که پا روی ترست گذاشتی و رفتی استانبول این ایمانتو نشون میده این توحیده

    من حتی تحسینت میکنم که اون دفعه ی اول تا مرز رفتی

    تحسینت میکنم که تلاشتو تا جایی که تونستی کردی

    مهم نیست نتیجه

    مهم اینه که تا جایی که می‌تونستی پیش رفتی و این عالیه

    حسین جونم منم دقیقا خیلی وقتا پا روی ترسام گذاشتم و هنوز یک سری ترسا دارم و دارم روشون کار میکنم

    میدونی یه وقتایی یه صدایی درونم میگه

    مکه تو این رویاها رو انتخاب نکردی

    میگم چرا

    میگه مگه تو فقط همینو نمیخوای

    میگم چرا

    میگه مگه نمیدونی این کارو 99 درصد مردم دنیا نمیتونن انجام بدن و ندادن

    میگم چرا

    بعد میگه

    پس بهاش هم چیزیه که 99 درصد نمیتونن پرداخت کنن اما تو باید بتونی

    و همین تضاد ها و چالش ها و ترسهایی که باشون روبه رو شدی همین الان اینا همون مورد نیازت برای رویاهاته

    اگه رویاتو دوست داری

    چالش ها و ترس هارو هم همون اندازه دوست داشته باش و برو توش

    عاااشق اون جمله ی اخرتم

    (((:دوست دارم با کسی وارد رابطه بشم که فقط باهاش بگمو بخندم :))))

    واقعا از نظر من هم همینطوره

    یک رابطه باااید از اول تا اخرش فقط خوشی و لذت باشه

    اگه چیزی به غیر از این باشه برام تعجبی و غیر قابل تحمله واقعا هست

    هی مثال میاد از دوستام که فکر میکنن رابطه پنجاه پنجاست یعنی نصف خوبه نصف هم بده دیگه باید کذر کرد

    ولی اینا همش باورع خودشونه

    من میدونم که در این جهان هر چیزی رو که درخواست کنم خدا بهم میده ، پس اینم میده …

    من میدونم در این جهان همه ی خواسته هام خیییلی بهتر از اون چیزی که فکرشو میکنم براورده شده فقط من باید خودمو هماهنگ کنم باشون فقط همین

    پسر عاااشق انرژیتمممممممم

    عاشقشم

    من عاااشق بی دلیل خوشحال بودنم

    این نشان از ایمانه به نظر من

    چون دیدم وفتی یکم ایمانم ضعیف شد شادی هم کمرنگ شد

    کسایی که هیچ وقت بی مهابا شادی رو تحربه نکردن کسایی ان که خدا رو هیچوقت تجربه نکردن

    از خدا میخوام بیشتر منو در این فضای ایمان قلبی قرار بده و بیشتر شادی بی پایان و همیشگی رو تجربه کنم

    دوست دارم چندین بار داستان ترکیه و استانبول رو از خودت رو در رو بشنوم و از همه چیزش برام تعریف کنی و ایمانمو به وعده ی خداوند و روزی رسان بودنش چندین برابر کنی :)))

    عاشقتم من در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام حسین جان

    من خیلی اینو دوست دارم که اینقدر شفاف و واضح میبینی و بیان میکنی تجسمهاتو

    این ویژگی واقعا خیلی تحسین برانگیزه

    من همیشه یاد گرفتم هیچ وقت هیجا از تصوراتم و رویاهام نگم

    توی این سایت خیلی راحتم اما اینجا هم کم میگم

    ولی از وقتی با توعم خیلی داره این مقاومتم میشکنه و دارم یاد میگیرم تصوارتم رو بیان کنم

    تجسم کردن و تصویر سازی من خیلی دارم هر روز دارم

    ولی خب میگم همیشه پنهانش کردم و عادتم شده مخفیشون کنم تا اسیب نبینن …

    اما تو داری بهم یاد میدی که جایی که امنه برای کسی که امنه اینکارو انجام بدم و اینجوری قوی ترشون کنم …

    خیلی دوستت دارم

    گفتم حالا که داری کم کم این دیوار مقاومت من نسبت به بیان تجسماتمو میشکونی منم کم کم شروع کنم برات از تجساتم بگم

    و الان یکی از تجسم هامو میخوام بهت بگم که خییلی زیاد خیلی زیاد تجسمش کردم

    یه اهنگی هست به نام

    Low از sza

    این اهنگو برو دانلود کن و گش بده

    خیلی دوسش دارم و خیلی رقصیه

    من همیشه که این اهنگو گوش میدم تصور میکنم که توی یک مسابقه ی رقص توی تهران با هم رفتیم شرکت کردیم و با هم روی این اهنگ تمرین کردیم و هیپ هاپ باهم میرقصیم

    اول اهنگ فری استایل حالت بتلی میریم بعد از وسط اهنگ با هم هماهنگ میشیم و تمام حرکاتو با هماهنگی بالا و خیلی خوشگل میزنیم

    من جلو ترم و تو چند قدم عقب تر من و با هم حرکات هماهنگ هیپ هامون رو عالی میزنیم

    بعدش دوباره اخرای اهنگ فری استایل و بتلی رو به رو هم میرقصیم …

    و منو تو اینقدر توی مسابقه ی رقص قشنگ رقصیدیم که همه موندن …

    راسش چند روز پیش تهران مسابقه ی رقص بود و کاپل بود

    یعنی دو به دو

    دقیقا همون چیزی که من تصور میکنم …

    البته من نتونستم برم

    اما از این مسابقه ها و بتل ها خیلی دوست دارم و تهران خیلی برگزار میشه اصفهان خیلی کمتره

    یه بتل دیگه هم ساری چند روز پیش بود

    اینا بیشترشون ال استایل هستن یعنی از همه سبکی میان بچه ها

    از سبک خودت گرفته سی واک تا کرامپ مایکل جکسان مون واک بریک دنس تا رقصای من رگتون و های هیلز …

    خیلی عشقه اونجا :))))

    خیلی دوست دارم که با هم بریم و این تجسمم رو واقعی کنیم

    توی کامنتت گفتی تجسم کردی اومدی اصفهان و چهههه قدر لذت بردم از اون کامنتت جیگر

    اره میشه بیشتر بگی از این جور چیزا ؟؟ اینکه اومدی اصفهان و با هم میگردیم

    یا من میام تهران پیشت و با هم میگردیم

    اتفاقا برای مسابقه و چند تا از کلاسا هست خیلی دوست دارم بیام تهران یه هفته ای بمونم

    و فک میکردم یعنی کجا برم بمونم که دیگه الان مشخص شده کجا برم :))))))

    یک سری از تجسماتم رو نمیشه تو کامنت بگم خخخخخخخ !

    راسی از رقصت بگو از تمریناتت برام بگو

    من هیپ هاپ فری استایل دارم کار میکنم و اینو کار کنم بعدش دوست دارم بهم سی واک یاد بدی

    چون همشون رو پایه هیپ هاپن و من عاشق تلفیق رقص هستم

    عاشقتم میبوسمت شبت به خیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلاااااام پسرههههه عشقققققق

    الاااان حالم خیییلی خوبه و در ارامش خاصی هستم

    و مثل همیشه وقتی حالم خیلی خوبه دوست دارم برات بنویسمممممم

    خیلیییی دوستت دارمممم

    دیشب یکی از دوستای عباسمنشی بهم زنگ زد و داشتیم درباره اتفاقات زندگیمون با هم حرف میزدیم

    و یکی از موضوعاتی که دربارش حرف زدیم در مورد روابط بود

    گفتش من نمیدونم چرا با هر کسی اشنا میشم از نظر مکانی خیلی دوره و اذیت میشم

    و اینو باید درستش کنم

    همون موقع من یادم به تو و جریان خودمون افتاد

    چیزی که بهش گفتم این بود که به نظر من وقتی خداوند بهت یه رابطه ای رو میده اما از نظر مکانی دور هستید از هم یه جورایی انگار خدا داره باهام حرف میزنه و نشونه میده که نگار تو نزدیک شدی بهش اما چندین تا ترمز دیگه هم داری که باید درستشون کنی

    یعنی یه حورایی انگار خدا داره بهم میگه نگار افرین مسیرت درسته خوب پیش رفتی

    انگار داره بهم جایزه و تشویقی میده و میگه افرین درسته راهت

    امااااا

    تو چند تا ترمز دیگه هم داری اونا رو هم حل کن تا اینو وارد زندگیت کنم

    و اونو برام نشونه و تشویقی گذاشته

    و دقیقا من در مورد خودمون اینجور فکر میکنم

    جالبه هر روز دوستای عباسمنشی ام دارن بیشتر میشن حسین

    دیروز پسترقص رگتون با اهنگ بد بانی اسم اهنگ tit هست گذاشتم اینستا

    بعد یکی از دخترای دنسر اومد کلی تشویقم کرد و تحسینم کرد که بک دنسر عباسمنشی ام

    من اصن نمیشناختمش حسین !!!!!!

    فالوش هم داشتم چون من دنسرا هر کی فالوم کنه فالو میکنم ولی اصلا نمیشناختمش و نمیدونستم عباسمنشه حسین

    و یهوویی بهم پیام داد و کلی تحسینم کرد و انرژی مثبت داد بهم …

    بذار اصلا اینقدر پیامش قشنگ بود برام دوست دارم کپی اش کنم اینجا که ببینی

    .

    سلام نگار عزیزم

    دوست همفرکانسی من

    دوست عباس منشی من

    چقدر تحسینت میکنم که توی این مسیر داری قوی جلو باریکلا بهت کلیییی احساس قشنگ میگیرم از دنس هات

    و قوی و پروووووو توی مسیر الهی میری جلو

    باریکلا بهت ️️

    .

    اصلا منو میگی

    ببین اینقدر ذوق مرگ شدمممممم

    گفتم خدای من

    الله اکبر

    داری چیکار با من میکنی

    دیگه چجوری با چه زبونی خدا اینقدر مستقیم بهم یاداوری کنه که نگار مسیرت درسته برو همین مسیرو من این مسیرو برای تو ساختم این مسیر مال توعه

    قربون خدا برم که همیشه نشونه برام میاره همه اش بهت یاداوری میکنه همه اش بهم تشویقی میده

    همونجور که تورو داد و یه تشویقی بزرگ شدی برام

    قربون خدا و تشویقی هاش برممممم منننننن

    خیلی خوشحالم حسین خیلی دوستت دارممممممم

    چه قدر حس خوبی داره وقتی خدا برام نشونه ی تشویقی میفرسته

    حسین خیلی خوشحالم راهمو پیدا کردم

    میدونی چه قدر انسان های زیادی هستن که هنوز نتونستن رسالتشون رو پیدا کنن

    میدونی این چه نعمت بزرگیه که ما داریم

    عاشقتم من

    .

    یکی دیگه از دوستان عباسمنشی که دارم رو میشناسی

    علی شیرازی

    چونکه تو دوره ی سلامتی ام و ورزش میکنم با هم از این طریق تونستیم ارتباط بگیریم و من تو دوره ی سلامتی ایشون رو راهنمایی میکنم ایشون توی ورزش

    ببین خییییلی مرده ماهیهههههه

    رفتیم امریکا با هم میریم میبینیمش

    اصلا اینقدر خون گرم ، اینقدر با مرام و با معرفت هست که کم گفتم هرچی بگم

    اینقدر بهم انرژی میده و تشویقم میکنه که هم دنسرم هم ورزشکار و تو دوره ی سلامتی ام که نگوووو

    یک بار هم اصلا سوپرایز شدم استوری اینستاش عکس منو گذاشت به عنوان نمونه کسی که به دوره ی سلامتی عمل میکنه و بدن عضله ای داره

    واقعا مرده دوست داشتنیه معلومه که کنار استاد باید چنین انسان های فوق العاده ای باشن

    عاشقتمممممم منننننن

    منو تو هم میریم میریم پارادیس و هم علی جان رو میبینیم هم استاد و خانم شایسته رو

    خیلی دوستت دارمممم

    :)))))))

    چند وقت پیش استوری از باشگاه های فیتنس گذاشته بود همونا که بنفشه دستگاهاش یادم رفت اسمشونو خودت میدونی

    بهش گفتم ایشالله به زودی توی این باشگاه ها میپیوندم بهتون :)))))

    .

    حسینم خیلی خوشحالم

    دوست دارم همه اس با هم حرف بزنیم

    وجودت خیلی پربرکته برام حتی وقتی فقط توی سایته

    اصلا معجزه اس برامون عادی شده ولی واقعا معجزه اس

    چطور چنین اشتیاقی چنین ذوقی برای هم داریم و اصلا همو ندیدیم و فقط توی سایت حرف میزنیم

    تو خیییلی خوبی

    از خداوند کمک میخوام که ترمز هایی که دارم که باعث شده از هم دور باشیم رو حل کنم

    عادی و طبیعی این هست که پیش هم باشیم

    اگر من فرکانسم درست باشه حتمااااا در جایی که میخوام قرار میگیرم

    هر چیزی که از بیرون داره به من نشون داده میشه خبر از درون من میده

    عاشقتم من

    ببخشید خیلی دوست دارم بیشتر برات بنویسم ولی واقعا نمیتونم و استانداردم هم اینه که تو بهترین حالت باشم که باهات حرف بزنم یکم انرژیم پایین باشه نمیگم چیزی

    ولی تو برام بنویس هرررررر  روووووووز بنویس

    بوس بوص بوث بهت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلاااام حسینم

    امروز یه روز فوق العاده برام بود

    هر روزم بهتر و شاد تر و پر انرژی تر از دیروزمه

    از تجسماتم برات بگم

    یه اهنگی هست که خیلی وقته وقتی میشنومش خودمو با تو تجسم میکنم که داریم با هم رو استیج میخونیمش

    و تو وقتی میخونی من جلوت میرقصممممم

    اسم اهنگه beso از  rosolia  & rauw Alejandro هست برو گوشش بده

    بیشتر تجسمم این شکلیه که

    خودم اولش میخونم تنهایی

    بعد به ثانیه 30 که میرسه دو تا رقصنده ی خوشگل دختر بهم ملحق میشن و ازونجا با اهنگ میخونم و میرقصم

    و چونکه مربی رقصم همه طراحی هاشو تو ذهنم میریزم

    خیییلی اینو دوست دارم که خودم طراح اهنگام باشم

    مثلا جنیفر لوپز تیلور سویفت شکیرا اینا برای کنسرت هاشون ، موزیک ویدیوهاشون و … طراح رقص دارن

    چون خودشون طراحی رقص اونم به صورت گروهی بلد نیستن اما منننننن بلدمممممم و من فقط کافیه یه اهنگو بشنوم و چشمامو ببندم تا یه طراحی خوشگل ازش دربیارم

    خیلی وقتا شده توی ذهنم برای کنسرت ها طراحی کردم

    یعنی برای یه کنسرتی با بیست نفر دنسر همراه خواننده

    و یه جاهایی اش هم خب رقص خواننده با دنسرا فرق داره

    یه جاهایی دنسرای سمت چی و راست رقصاشون و جهت هاشون متفاوت میشه

    و من نمیدونی چههههه قدر استعداد دارم توی اینکار حسین

    نمیدونیییییی چه قدر استعداد دارم

    خوشحالم که خدا مسیری رو برای من باز کرد که وقتی به اون سطح رسیدم تکاملم رو طی کردم و همه کارهای کنسرتامو میتونم خودم انجام بدم :)))))

    خب میرم سراغ اهنگ

    بعدش ثانیه 35_40 هست که تو اروم اروم میای به ما ملحق میشی و وسطمون قرار میگیری

    یعنی منوتو وسط و دو تا دنسرا کنار چپ و راست

    و تو شروع به خوندن میکنی و ما سه تایی میرقصیم و من جلوی توعم و میرقصم

    و بعدش دوباره من میخونم میام سمت و با رقص کنارت اهنگو میخونم بعدش 1:30 که اوج میگیره اهنگ ما سه تا پر هیجان میرقصیم و تو هم وسطمون داری میخونی

    دوباره بعدش اروم میشه اهنگ ما هم ارومتر میشه رقصمون

    و من همه اش وسط اهنگ که دارم میخونم کنار توعم و دارم میرقصم

    اخرای اهنگ هم با هم میرقصیم تا اخرش که میگه ah ah ah ah

    :))))))))))))

    خیلی دوستت دارممممممم

    .

    امروز یکی از بچه ها عباسمنشی عزیز یه استوری گذاشته بود خیلی دوسش داشتم اسکرین ازش گرفتم چون یاد تو منو انداخت :)))

    هادی ترابی عزیز رو میگم باید بشناسیش :)))

    استوری گذاشته بود از یک صفحه نوشته بود

    .

    I fell in love with your soul before

    I could even touch your skin

    من عاشق روحت شدم قبل از اینکه

    حتی بتوانم پوستت را لمس کنم

    .

    واقعا باید بهم حق بدی این جمله منو یاد خودمون بندازه مگه نه ؟؟؟

    .

    اخر شبه

    امروز رو باورام خوب کار کردم خداروشکر

    تمرین رقصمو داشتم و هم طراحی کردم هم هیپ هاپ کار کردم

    کلاس رقصمو برگزار کردم

    تو راه برگشت اسپانیایی کار کردم تا برسم خونه

    الان هم باید برم باز یکم دیگه اسپانیایی بخونم و شکرگزاری شبمو بنویسم فایل گوش بدم و بخوابم که فردا هم روز فوق العاده ای در پیش دارم

    .

    خیلی زندگی برام زیباتر شده حسین

    توهم که ببینم و لمس کنم چه قدر زیباتر هم بشه :)))

    مواظب خودت بااااااش

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلامممم محمد جاااان

    بسیاااار سپاسگزارم بابت کامنتتون

    من شما رو میشناسم خیلی وقته هم میشناسم چون فالوتون دارم توی سایت و برام فعال هست کامنت هاتون

    شما علاقه ی بسیاری به عکاسی دارید و توی قم در املاکی کار میکنید

    کامنت هاتون و گفتوگوتون رو با بچه های سایت خییییلی تحسین میکنمممم من

    و دیدم که با خیلی از بچه ها توی سایت تونستید یک ارتباط خیلی خوبی بگیرید و ازشون الگو بگیرید و تحسینشون کنید جوری که بارها تک تک اسم بچه ها رو اوردید و گفتید از هر کدومشون چی یاد گرفتید

    وقتی این کامنتای شما رو میخوندم اصلا به وجد میومدم که چجور سایت و بچه های سایت رو زیر نظر دارید و اینقدر جدی و با تمرکز و دقت صد در صد موشکافانه دنبال میکنید

    واقعاااااا بهتون بابت این ویژگی و خصلت نابتون افتخار و تحسین میکنممممممم

    و صد در صد بدین ویژگی فوق العادتون یعنی تحسین کردن هست که اینقدر محبوب بچه های سایت شدید

    البته با اینکه کامنتاتونو دنبال میکردم و میکنم نشد براتون بنویسم اما واقعا همیشه از خوندن کامنتاتون لذت میبرم

    و الان به به خودتون اومدید به سمتم

    جالبه برام چندمین باره که این اتفاق برام میوفته

    اینکه یکی از بچه های سایت رو در نظر میگیرم و دنبالش میکنم و تحسینش میکنم و از کامنتاش لذت میبرم ولی نشده که براشون کامنت بنویسم بعد یه مدت خودشون اومدن برام کامنت گذاشتن :))))

    خیلی جالبه برام :))))))

    محمد جان خییییلی خوشحالم که دیدگاه های ما تونسته اینقدر روت تاثیر بذاره

    محمد حان الان که دارم برات مینویسم یکم دیره ولی دوست داشتم بهترین موقع در بالاترین حس و حال خوب برات بنویسم

    دقیقا همین الانی که دارم برات می‌نویسم توی اتوبوس نشستم دارم میرم حسین رو ببینم :))))

    محمدجان اصن من تا دیروز صبح هییییچی از ایشون نداشتم

    نه شماره نه اینستا نه هیچی من و حسین چهل رو فقط و فقط برای هم توی سایت کامنت گذاشتیم و عشق کردیم باهم

    و میگفتیم در زمان درست و راه درستش به هم هدایت میشیم نه من نه ایشون توی سایت برید کامنتامونو بخونید هیچ سرنخی از هم نگذاشتیم چون ضد قوانین سایته

    گفتیم به موقع هدایت میشیم

    و اصن من خودم نفهمیدم چی شد

    حسین اینستا نداشت اصن و پیج منم بسته اس ولی اومد منو توی اینستا پیدا کرد

    دیروز صبح به هم زنگ زدیم و برای اولین بار صدای همو شنیدیم

    و دیشب ساعت شیش عصر تا یازده شب یک سره ویدیو کال داشتیم با هم صحبت میکردیم درباره خودمون درباره قوانین

    ساعت یازده که تموم شد حرفامون گفتش من میتونم الان بیام چرا بذارم هفته دیگه

    یه ساعت بعدش ترمینال بود و تو راهه اصفهان

    الانم من دارم میرم ترمینال پیشش

    خییییلی خوشحااالمممم محمدجان

    خیییییلی خوشحاااالمممممم

    چهل روز ما هر روز برای هم کامنت گذاشتیم درباره ی رویاهامون حرف میزدیم

    و میگفتیم هدایت میشیم سپرده بودیم به خداجان

    و واقعا خداوند سریع الاجاب هست محمد جان

    من اصلا فکر نمیکردم اصلاااا فکر نمیکردم به این زودی اتفاقات رقم بخوره

    اصن نمیدونم چی بگم

    خدای من تا چند دیقه دیگه پیشش هستم

    خییییلی ازتون سپاسگزارم بابت تعریف هاتون از من شما واقعا قلب بزرگی دارید

    عاشقتونممم

    یه حسی درونم بهم میگه یه روزی با حسین میبینمتون :)))

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلااااممم افسانه جانمممم

    ممنونم بابت کامنت پر از عشق و محبتت عاشقتممممم

    عزیزم من تازه دارم برات مینویسم چون الانی که مینویسم برات بهترین زمان ممکنه

    الانی که مینویسم برات من حسین رو دیدم و دیروز از صبح تا شب داشتیم فقط درباره ی رویاهامون و قوانین صحبت میکردیم

    عزیزم واقعا واقعا قانون جواب میده

    این باعث شد من خیلی با تعهد بیشتری از این به بعد پیش برم

    واقعا افشانه جون معجزه بود ولی چون در مدارش بودم انگار یه اتفاق عادیه

    واقعا هم همینطوره

    الان من خواسته ها و رویاهام برام معجزه اس رخ دادنش

    ولی طی تکامل اینقدر عادی میشه که انگار نه انگار فقط لذت میبری

    همون لذتی که قبلا میبردی چند درجه بیشتر میشه

    من و حسین تقریبا چهل روز هر روز برای هم کامنت میذاشتیم بعضی روزها بیشتر از دو سه تا کامنت بعضی روزها حسین بالای شیش تا کامنت برای من میذاشت

    ما فقططططط عشق میکردیم و میگفتیم هدایت میشیم به هم

    و همینم شد …

    بری کامنتامونو بخونی اصن هیچ حرفی نزدیم از اینکه چجور با هم ارتباط بگیریم

    من حتی بهش توی یه کامنت گفتم حسین هیچ عجله ای نیست قرار نیست از طریق این سایت ما چیزی بذاریم که همو پیدا کنیم

    همونجور که من هدایت شدم به سمت کامنت تو

    در جهان هم هدایت میشیم به هم

    هر دومون هیچ عجله ای نداشتیم و عشق میکردیم از کامنتای هم

    و من بدون اینکه حرفی از اینستام بزنم یا ادرسی هیچی هیچی هیچی

    ایشون پیج منو که بسته و شخصی هم بود پیدا کرد

    روز اول پنج شیش ساعت پشت تلفن حرف زدیم

    و فردا صبح اصفهان اومد و دیدمش

    و یه دوازده ساعت دیگه باز حرف زدیم خخخخخخخخخخ

    واقعا خیلی حسه خوبیه افسانه

    ذهنم میگفت وای نگار تو که حسینو ندیدی چرا توی سایت یه جوری حرف می‌زدی که انگار دوست وسرته اگه دیدیش و اون چیزی که میخاستی نبود چی

    ولی من دهن این ذهن فریبنده رو بستم چون میدونستم حسین اون کسیه که من ندیده قلبم بهش وصل شده و این همونه

    قرار نیست پارتنرم رو چشمام انتخاب کنه قراره قلبم انتخاب کنه و قلبم با تمام وجود حسین رو تایید میکرد

    و باورت نمیشه من دیدمش و اون حتی از نظر ظاهری هم اونچیزی بود که دوست داشتم

    خیلی دوست داشتم قدش بلند تر از من باشه و همین هم بود

    خیلی دوست داشتم پسری که باهاش هستم دست و دلباز و بخشنده باشه و حسین دقیقا دقیقا دقیقا همینطوره

    کامنتامون خیلی هست کسایی که کامنتای ما ایمان درشون زنده کنه بهش هدایت میشن

    افسانه جونم اگر هدایت شدی این یک نویده از طرف خداوند

    اصلا سرسریش نگیر اصلا فک نکن اتفاقیه

    اخه ببین بین این همه کامنت چی شد تو اومدی کامنتای مارو پیدا کردی خوندی چند نفر تو این سایت به کامنتای ما هدایت میشن ؟؟

    کامنتای ما پاسخ در پاسخ در پاسخه خخخخخ ولی تو پیداش کردی

    بهت این نوید رو میدم که این نشانه ای از طرف خداوند هست برات

    دیروز که داشتم با حسینم حرف میزدم میگف من همیشه میگفتم اخه خدایا یعنی اون دختری که مثل من باشه و رویاهاش مثل من باشه مگه میشه نباشه

    منم بهش گفتم من هم همیشه به خدا میگفتم میدونم همونجور که من الان منتظر اون پسرم اون هم منتظر منه

    و واقعا هم اینطور بود

    حسین بود و منتظر من بود

    من بودم و دقیقا همونی که حسین میخواست بودم

    این میدونی یعنی چی

    این ایمان غیب هست

    غیب چیه

    اون خواسته ای که از ته قلبت میخای

    حالا ما میفهمیم دیگه از این به بعد هیچ فرقی نداره اون خواسته چی باشه

    اگر از ته قلبت اون پسر ایده الت رو میخوای هست به خدااااا هست

    من ذهنم میگفت نگار اخه چطور از کجا یه پسری برات پیدا بشه که :

    عباسمنشی باشه

    علاقه مند به رقص باشه

    روشن فکر باشه و به تو ازادی کامل بده از جهت پوشش و داشتن دوستای پسر

    ازادی بهت بده از لحاظ رقص و گذاشتن رقصات توی اینستا و تازه حمایت و تشویقت هم بکنه ( رقصای من خارجیه سبک ، های هیلز و تورک و رگتونه و یکم تم سکسی داره برا همین میگم خخخخخ )

    بخشنده باشه و با عشق برات خرید کنه

    از نظر ظاهری و قدی مورد پسندت باشه

    بتونه عشقش رو بهت از تمام ابعاد کلامی لمسی دیداری ابراز کنه

    مثل تو عاشق اسپانیا و میامی امریکا باشه

    عاشق خوانندگی به زبان انگلیسی و اسپانیایی باشه

    بخواد مثل تو کنسرت بذاره

    و …

    ولی میدونی

    من میگفتم خداوند هیچ موجودی رو بی هدف نیافریده

    اگر من با این ویژگی ها وجود دارم پسری هم با این ویژگی ها وحود داره و منتظر منه در غیر این صورت قانونمندی جهان زیر سوال میره

    پس الان نتیجه گرفتم اگر الان من رویام اینه که خواننده و رقصنده ی مشهور جهانی بشم این از قبل محقق شده فقط منم که باید در مدارش قرار بگیرم

    عاشقتمممم میبوسمت

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    نگین جونم اخه دختر تو چههه قدر خوبی چههه قدر فوق العاده ای

    از همون روزی اولی که کامنتت رو خوندم خیییلی باهات ارتباط گرفتم و احساس نزدیکی بهت داشتم الان میبینم دقیقا همین حس رو تو به من داری وای ذوق مرگمممممم

    اولین بار که کامنتت رو خوندم یه جورایی ته ذهنم تجسم میکردم که همون اتفاقایی که برای شما افتاد انگار منو حسین بودیم جاتون و داشت برای ما می افتاد

    اون موقع حسینو ندیده بودم فقط توی سایت بود

    ولی الان این احساس برام خیلی واضح تره که منو حسین هم میایم ترکیه استانبول مثل شما و همسر عزیزتون و با توحید زندگیه دلخواهمونو میسازیم

    شما برای ما الگو هستید

    انشالله به زودی منو حسین میایم استانبول به دیدنتون

    و اون تجسمی که ناخودآگاه توی ذهنم از خوندنه داستان ترکیه ی خودت در ذهنم نقش بست به واقعیت میپیونده

    عاشقتم نگینمممممممم

    تو واقعا خواهرمی

    بوووووس بهت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: