پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
استاد عزیزم سلااااام. خدا رو سپاس برای حضور شما در زندگی ام.
استاد عزیز من که از روز اول عضویتم تا به امروز، اکثر روزها، فقط فایل گوش کرده ام و یا نت برداری کرده ام و کامنت خوانده ام و اخیرا هم با وجود مقاومت در کامنت نویسی، تلاشم بر کامنت نویسی است و خدا رو سپاس خیلی عالی دارم پیش می روم.
در سال های پیش که با وجود یک زندگی کاملا سمی شده با شما آشنا شدم، حرف های شما کاملا قبول کردم و آهسته آهسته با قوانین آشنا شدم و تلاش برای رعایت قوانین و حالم هر روز بهتر از دیروز. با گذشت حدود دو سال دیگه اینکه بخوام قوانین رو رعایت کنم، شده بود عادت و لازم نبود اصلا بهش فکر کنم. حال دلم هم عااالی عااالی . در این حد که دوستان قدیمی ام که من را میدین ، میگفتن که چقدر تو تغییر کرده ای …. حرف زدنت، افکارت، اعمالت و …
ورودی هایم خیلی کنترل شده بود، حواسم بود که وردی منفی نداشته باشم. اگر در گروهی بودم که مکان منفی درش زیاد بود، راحت لفت میدادم و اصلا برام مهم نبود که اطرافیان چی میگن. البته که الان هم این ویژگی ها را دارم. اصلا اصلا تلویزیون، اخبار و آهنگ منفی گوش نکرده ام که نکرده ام. دایما در سایت و فعالیت …
تا اینکه خیلی خیلی در روابط که پاشنه آشیل من بود، رشد کردم. حال دلم عالی عالی بود. در تضاد های بسیار بزرگ بسیار آرام رفتار میکردم و الان هم خیلی خیلی این موارد در من است.
فقط پاشنه آشیل من زیادی اجتماعی بودن من است که دوستان زیادی دارم و خودم هم پر حرف ..و این باعث میشه کنترل ورودی هایم در روابط دوستانه ام کمی سخت باشه. دوستانی که ازم دور هستند را تا حدودی زیادی می توانم کنترل کنم و خواسته باهاشون ارنباط نمی گیرم که افکار منفی نشنوم. اما دوستانی دارم که در محل کارم بسیار صمیمی شده ایم و هر روز همدبگر را میبینیم و تا حدودی افکار منفی هم دارند و من هم کنترل ام در این مکان برام سخت شده و نتایج را دارم میبینم … بعد از گذشت مدت ها، یعنی سال ها، به قول شما خوشی زد زیر دلم و …. قوانین رو زیر پا گذاشتم و زبان را نتونستم کنترل کنم. الان هم مدت ها است که بسیار دارم تلاش میکنم که این موضوع برام حل بشه، اما نتوانسته ام خیلی زیاد موفق باشم و کنی از داشتن حال خوب فاصله گرفته ام.
از خدا هدایت میخوام که راهی جلوی پایم بزاره که بتونم راحت این موضوع را هندل کنم.
در پناه خدای خوبی ها
شیما
سعیده عزیز دل، بانوی زیبا سلااااام.
نمیدونی چطوری وقتی ایمیل از کامنت هات میاد، با چه ذوقی شروع میکنم به خواندن ….
با صدای بلند و شمرده شمرده میخونم.
در کل که تو کامنت نویسی تا حدودی مقاومت دارم و کمی … این بار دوباره دلم نیومد که براتون پاسخ ندهم. در پیش شما و یکسری از دوستان که قلمی بسیار زیبا در نوشتن دارین، من فقط فقط بلد هستم حرفم رو ساده ساده بنویسم. خدا قوت به این همه نتایج عاااالی ات، تحسین برانگیز است حسابی …
بانو شما نابغه هستی، خدا حافظت باشه حسابی ..
خیلی خیلی دوستت دارم.
در پناه خدا جووووون
شیما