پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
بنام خداونددانا
خداوند هوش
خداوند روزی ده عیب پوش
سلام سلامی به خوشبویی گلهای یاس به استاد ارجمندم وبانو شایسته گرانقدر ودوستان ارزشمندم
خداراسپاسگزارم به خاطر یه فرصت دیگه
دلیل نتایج پایدار
از قورباغۀ کوچکی که ته چاهی زندگی
می کرد، پرسیدند: آسمان چیست؟
گفت: دایرۀ کوچکی به رنگ آبی.
مفهوم هر چیزی، در خود آن نیست،
در نگرش ما نسبت به آنها نهفته است.
دیدگاهتان را تغییر دهید،
تا زندگیتان متحول شود
قبل از آشنایی با شما وعضویتم در سایت من فقط یه دوره موفقیت شرکت کرده بودم وجسته گریخته فیلم راز را دیدم از آن دوره 4 ساعته متوجه شدم باید همیشه سپاسگزارباشم مثبت فکر کنم در همین حد کم کم شروع کردم تو اینترنت دنبال جملات تاکیدی مثبت حس میکردم حالم خوبه دقیقا یادمه سال 93 فرزندم را از دست دادم بعداز یک هفته از محل کارم تماس گرفتند که میام دنبالتون که بیای سرکار دیگه انشاالله ازشنبه خودتون تشریف بیارید گفتم نیازی نیست من خودم از شنبه میام چون این باور را داشتم فرزند امانت خداونده یه روز به من داده حالا هم بعداز 8 سال بهش برگردوندم عضو سایت که شدم استاد تو اکثر فایلها از سپاسگزاری بابت داشته ها صحبت میکردید که شکر نعمت نعمتت افزون کنه
کفر نعمت ،نعمت از کفت بیرون کنه
وقتی از فرزندتون گفتید که فقط یکی دوساعت حالتون بد بودخداروشکر کردید وگفتید احساس بد=با اتفاقات بد وبرعکس احساس خوب = بااتفاقات خوب فرمودید این یه قانون هست که تغییر نمیکنه، هروقت دلتنگ میشدم میگفتم خدایا شکرت که من رو لایق مادر شدن دانستی خدایا ازت ممنونم که از امانتت شنیدم بارها بارها که صدام بزنه مامان دوست دارم همینکه طعم مادرشدن را چشیدم هزاران بار ازت سپاسگزارم فقط صبری بده که از صالحان باشم استاد جان کلمه به کلمه حرفای شما را با ید با طلا نوشت من فقط با یکی دوساعت کار کردن رو فایلهای رایگان ودوره قانون آفرینش ودوره عزت نفس آن هم نه تمام وقت وبا تعهد صددرصد از یه زندگی که فقط نقش یه قربانی داشتم هرکاری میکردم تا مورد توجه وتایید دیگران باشم با تمام وابستگی وترسهایی که داشتم ترس از قضاوت،ترس از حرف مردم خودم را نجات دادم ولی نه براحتی چون هنوز باورهای مخربی داشتم که عین سیمان چسبیده بود به ذهنم حال آدمی رو داشتم که هنوز تردید داره آیا تصمیمی که گرفته درسته یا نه هردفعه نجواها میومدند که یه فرصت دیگه منم فقط از خدا کمک میخواستم تا بعداز کلی کلنجار رفتن درخواست طلاق دادم و دوباره دوره عزت نفس را با تعهد بیشتری کار کردم تمرینی که شما گفتید اگرازکسی پولی طلب داری که از موعدبرگشتش گذشته آن پول را درخواست کن همون روز انجام دادم با اینکه خیلی رودرواسی داشتم باهاش ولی خواستم بهم برگردونه وایشون هم سریع واریز کرد بحسابم که من دوره کشف قوانین راتهیه کردم آن اوایل بلد نبودم بایدچکار بکنم اصلا کامنت بچه ها که نمیخوندم خیلی ذهنم مقاومت داشت به بسیاری از مطالب ولی فایلهای سفر به دور آمریکا را میدیدم چون عاشق طبیعت بودم رویای بچگیم بود که مثل این جستجوگرها برم توطبیعت وچیزهای جدید کشف کنم ،دوست داشتم ببینم وقتی گنجشکها باهم آواز میخوانند چی بهم میگن ،دوست داشتم با آداب وفرهنگ مردم در شهرهای مختلف ایران آشنا بشم که البته با دنبال کردن فایلهای سفر به دور آمریکا فصل دوم این آرزو شد کل دنیا همیشه تو ذهنم خدا را با قدرت وعظمت میدیدم وقتی یه کوه عظیم را میدیدم به خودم میگفتم الله اکبر تو آفریده خدایی پس آن خدا که خالق آسمان وزمین هست چه عظمتی داره
خلاصه استاد با کار کردن روی عزت نفسم وارزش لیاقتم فرد مورد دلخواهم رابا مشخصاتی ( همسرم مجرد باشه،با خانواده اش به خواستگاریم بیاد،تمیز ومنظم باشه،مسئولیت پذیر باشه ،منو همین جور که هستم بخواد،سن براش مهم نباشه،خانواده اش برام احترام زیادی قائل باشند ،همسرم همیشه حمایتم کنه در همه زمینه ها قبل از اینکه همسرم باشه دوستم باشه ) که میخواستم را خلق کردم
درخواست اضافه حقوق کردم از محل کارم پذیرفته شد
همیشه به عشق و آنطور که خودم دوست داشتم لباس میپوشیدم حتی یادمه یکبار باهمسرم رفتم خرید همسرم به فروشنده گفت شلوار میخواستم برا خانمم فروشنده گفت مدل خاصی مد نظرتون هست همسرم گفتند لی یا کتون ودم پا باشه گفت آقا این مدل دیگه مد نیست الان مد روز شلوار راسته وتنگه منم گفتم من خوشم میاد به مد کاری ندارم هیچ وقت آرایش نکردم بخاطر جلب توجه یعنی اگر ازم بپرسند وسایل آرایش خانمها چی هست نمیدونم واقعا نمیدونم
در مورد سوال دوم
وقتی من فضای سایت دور شدم یعنی همان یه ذره ای هم که کار میکردم گذاشتم کنار کنترلام شروع شد بهانه گیریهام شروع شد میدونستم کارم اشتباه است یه چیزی از درون میگفت فهیمه حواست باشه ولی امان از وقتی که اختیارت را میدی دست نجواهای ذهنت که از شیطان هست هفته ای یکبار حداقل باهمسرم بحث داشتیم آن هم سر موضوع دیگران نه خودمون هر دفعه همسرم میگفت فهیمه حواست باشه داری زندگی که با عشق شروع کردیم با دست خودت تیشه به ریشه اش میزنی وقتی تنها میشدم میدیدم حق با ایشونه نگاه کردم دیدم تو این مدت سرسختانه به تعهدی که به من داده ایستاده که حتی خانواده اش هم یکبار به من نگفتند شما قبلا ازدواج کردی ولی اگر ورودیهات را کنترل نکنی اگر مواظب غذای روحت نباشی و مواظب کانون توجه ات نباشی اگر خوب بودن طرفت بشه وظیفه اش ،اگر تمرین نکنی که هر روز بهتراز دیروز باشی اگر رسیدن به خواسته هات که از دید دیگران دست نیافتنی بود از چه مسیری بوده و ودرگیر روز مره گیهای زندگیت بشی اگر موفقیتهات بشه عادتهای زندگیت آنوقت هست که جهان شروع میکنه باچک ولگدهای کوچیک بهت یادآوری کنه مسیرت اشتباهه واگر بازهم برنگردی به مسیر درست ، چک ولگدا محکم تر وباشدت بیشتری میشه روزی که دوباره خبر بارداریم رو دکتر بهم داد با تمام وجودم خدا را شکر کردم ولی یه ترس ناشناخته داشتم ترس از دست دادن با اینکه هرروز قرآن میخوندم تا آرام باشم هرروز از خدا میخواستم کمکم کنه هدایتم کنه هر روز سپاسگزارش بودم هرروز مینوشتم برا خدا تا اینکه موقعه زایمانم فهمیدیم یه مشکلی هست که یا باید منو نجات بدهند یا بچه را وخدا خواست خودم زنده ماندم وقتی به همسرم گفتم برا ده دقیقه حالم خیلی خراب شد همسرم گفت من به جنگ خدا نمیام خودش داده فقط 9 ماه امانت باشه الان هم خودش گرفته استاد این اتفاق به دید آدمهای عادی خیلی ناگوار بود ولی من وهمسرم را قویتر کرد عشق بینمون بیشتر وبیشتر شد خدا به من نشون داد که چه داشته هایی دارم همسری مهربان ،دلسوز وبه تمام معنا عاشقمه ،پدرومادر مهربان ودلسوز ،دوستانی از جنس نور که همه اینها دستان خداوند بودند برای یاری من بعداز آن اتفاق از مهر 1400 متعهدانه به آموزهاتون عمل کردم هرروز به سایت میومدم کامنت دوستان میخوندم کامنت میزاشتم والان باید بگم سلامتی که دکتر میگفت کم طول بکشه دوسال وگرنه تا 6 سال میشه من هنوز یکسال نشده 90درصد سلامتیم را بدست آوردم رابطه ام با همسرم فوق العاده بود فوق العاده تر شده واز همه مهمتر حس نزدیکی وحضور بیشتر خدا در زندگیم هرشب موقع خواب حس میکنم خدا منتظره تا من بیام باهاش حرف بزنم وبعد حرفام این اطمینان خاطر بهم میده که من هستم خیالت راحت والان استاد به هیچ قیمتی حاضر نیستم از مسیر خارج بشم یا توقف داشته باشم همسرم عضو سایت نیست ولی چنددفعه ازم سوال کرده منم چیزی نگفتم ولی از خدا خواستم به یه جای خوش آب وهوا مهاجرت کنیم دیشب همسرم خانه آمد گفت دارم بررسی میکنم تمام جوانب را خدا بخواد به کل از یزد بریم یه شهر دیگه ومن اینو نشونه گرفتم برای مهاجرتهای بزرگتر واین دفعه درکم از قوانین خیلی بیشتر شده هرروز دارم با تمرین کد نویسی خواسته هام را خلق میکنم
به جرأت میگم استاد بنظر من استمرار وتمرین مداوم وبودن در سایت وخواندن کامنت بچه ها وفعال بودن در بخش عقل کل باعث پایداری نتایج وحتی بدست آوردن نتایج بزرگتر میشه اگر باور کنیم هر اتفاقی می افته نتیجه افکار وفرکانسهای ماست وتضادها باعث رشد وپیشرفت ما میشه اگر مدام به ذهن نجواگر نهیب بزنیم خیر فی ماوقع ولی اگر بخودمون اجازه بدیم زیبایی های زندگیمون تکراری بشه وداشته هامون عادت ظرف وجودمون خیلی زود پر میشه همیشه باید بقول شما از خودمون سوال کنیم چگونه از این بهتر میتونم باشم چطور از این سپاس گزارتر باشم باید آنچه که سبب بدست آوردن موفقیتهامون شده نهادینه بشه در وجودمون بشه شخصیتمون
استاد ومریم بانو از شما بی نهایت سپاسگزارم
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام به دوست ارزشمندم
مثل همیشه عالی کامنتی پرمحتوی وقابل تامل در عین سادگی پیچیده ودر عین پیچیدگی ساده
سپاسگزار خداوندی هستم که امروز مرا هدایت که به کامنت دوستان ارزشمندم
سپاسگزار حضورتم که با عشق نوشتی و من نوعی با عشق آگاهیهایش را دریافت کردم
حق نگهدارت
درپناه رب العالمین شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام سعیده جان
تو بی نظیری دختر فقط ایستاد وبرا این حجم از تعهد وعملگرایی ات دست زد احسنت به تو آفرین
ممنون از بودنت ممنون که هستی ومینویسی تا منم یاد بگیرم چگونه میتونم از این بهتر باشم چطور فهیمه ای بسازم متفاوت از فهیمه ای که هشت سال قبل بود یاد بگیرم چطور میتونم این مسیر را که مسیر راستی ،راحتی،درستی،صداقت،است بمانم ولغزش نداشته باشم آگاهانه کانون توجه ام را بزارم روی زیباییها ،روی نعمتها وداشته هام
از صمیم قلبم بهترین بهترینها را در زمان ومکان مناسب برات آرزو دارم
صورت چون ماهت رو میبوسم
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام رضوان جان
وقتی داشتم کامنت دوستان رو میخوندم همین که دیدم کامنت بعدی کامنت شماست شاید باورت نشه تمام وجودم پراز عشق وانرژی شد اصلا نمیدونم چطور توصیف کنم وقتی کامنتت رو خواندم متوجه شدم این حال واحساس عالی ات بود که در من رخنه کرد ازت بی نهایت ممنونم وبهترینها را برات آرزو دارم وامیدوارم به زودی زود نتایج عالی از آن خبری که در راه هست را برای خودت رقم بزنی بی صبرانه منتظر خواندن نتایج فوقالعاده ات هستم
دوستت دارم
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام نگار عزیز
ممنون که وقت گذاشتی وکامنتم را خوندی آره عزیزم قانون حاکم برجهان احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
نگار جان غر زدن وعصبی شدن باعث میشه احساست بد بشه وبه طبع آن اتفاقات بدتر
من خودم همیشه نجواها که شروع میشد میگفتم ایست زیپ دهانت رو ببند هیچی نگو بعد اگر میدیدم حریف نمیشم به خودم میگفتم این اصل نیست اینا حاشیه های زندگی اند که گاهی وقتها خیلی هم بی ارزش میخوام بهت نگار عزیز به هرطریقی که میتونی باید افسار ذهنت را در دست بگیری
عزیزم چقدر تحسینت کردم زندگی که میخواستی خلق کردی ومطمئنم الان که با قوانین هم آشنایی خیلی خیلی بهتر عمل کنی به امید موفقیت های بزرگتر در تمام زمینه
سپاسگزار وجودتم میبوسمت درپناه حق