دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    دلیل نتایج پایدار

    به نام خدای غفور رحیم

    با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان الهی ام

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها باز هم ی کم بزرگتر

    خداوندا ازت درخواست میکنم کمکم کنی این جریان آگاهی که با دیدن این فایل توی ذهنم به جریان اومده رو با همون قدرتی که بهم دادی مدیریتش کنم تا بتونم اینجا مکتوبشون کنم تا بقول نفیسه جان کد کتب رو که اینقدر خودت توی کتابت بهش تاکید کردی رو اجرا کنم و چیزهایی رو مکتوب کنم که شاهدش فقط خودتی و خودمم تا سندی باشه برای قضاوتهای خودم تا زمانی که سررسیدشون به پایان میرسه و میخوام برم ی لول بالاتر ی نگاهی بهشون بندازم و از مکتوب کردنشون راضی و مسرور باشم و گرنه تو که دانای علیم و سمیع و بصیری

    گوش دادن به این فایل همزمان شده برای من با کار کردن روی باورهای توحیدیم با دسته بندی اجرای توحید در عمل و الان رسیدم به فایل توحید عملی 6 که استاد توی ی قسمتی ازش میگن :

    تمام نتایج من حاصل تلاش برای قدرت دادن به باورهای توحیدیم بوده است تا روی آدم ها حساب نکنم و روی قدرتی حساب کنم که قدرت خلق هر خواسته ای رو به من بخشیده و هدایتگر من در مسیر هر خواسته ای گشته

    یه اندازه ی یقین به این قانون که فرکانس های خودمان زندگیمان رو خلق میکند توحیدی میشویم و به همان اندازه نیز در آرامش می مانیم از خطرها مصون می مانیم و برکت ها راهشان را به سوی زندگیمان پیدا میکنند

    تو به عنوان بخشی از نیرویی که ذاتش فراوانی سلامتی ثروت و عشق است میتوانی با باور کردن رابطه ات با این نیرو و باور کردن فراوانی نعمت ها سلامتی و عشق راه ورود آنها را به زندگی ات باز بگذاری و تجربه شان کنی

    و اونچه که من الان توی این ماشین و از قاب این دور بین دارم میبینم ماشینی که اصلا انگار داره روی ی جریان سیال آرام حرکت میکنه انگار اصلا روی زمین نیست اونقدر که نرم و آرام داره پیش میره که من یک لحظه شک میکنم این واقعیه یا رویاست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    و من رو یاد توصیف استاد توی دوره دوازده قدم قدم دوم میندازه از مسیر زیبای صاف و آسفالته وسط جنگل و تایید محکمیه بر هر آنچه که شنیدم در مورد وجود این مسیر زیبا عبارت خلق هر خواسته ای رو چنان توی ذهنم پر رنگ میکنه

    که باز من رو میبره به فایل های توحیدی و فایل توحید عملی 3 که استاد میگم :

    خداوند همه چیز می شود همه کس را

    اونموقع استاد این اندام رو نداره ولی همه ی چیز های دیگه رو داره و الان این هم به اونا اضافه شده

    داشتم فکر میکردم اگر ی زمانی استاد بخواد فایل های توحید عملی رو هم آپدیت کنه این رو هم میگه که :

    خداوند برای تو اندام زیبا هم می شود

    توی همین فایل توحید عملی 6 استاد میگن که :

    دلیل تفاپت نتایج من با دیگر استاتید موفقیت چیزی جر توحید نیست و گرنه من نه تحصیلات آنچنانی دارم نه قدرت سخنوری متفاوتی و نه اندام و هیکل قشنگی

    و من میگم باز هم اگر اون فایل آپدیت بشه استاد میتونه این ادعا رو هم اضافه کنه که من ندیدم که کسی از اساتید موفقیت اینقدر مثل من خوش هیکل و خوشتیپ باشه که باز هم دلیلش بر میگرده با باورهای توحیدیم چیزی که خود من تازه بعد از 4 سال بودن توی این مسیر دارم درکش میکنم که همه چیز توحیده و اگر این درست بشه بقیه موارد خودش درست میشه و واسه همین هم خودم رو متعهد کردم به کار کردن روی باورهای توحیدیم و خدا رو شکر حال خوبی رو دارم تجربه میکنم

    استاد عزیز نمیدونم خودتون توجه کردین یا نه که:

    از زمانی که دوره سلامتی رو دارین کار میکنین دیگه اون پوزیشن قبلی نشستن توی ماشین رو ندارین که لم بدین و پاتون بزارین روی کنار فرمون بقول خودتون حداقل من ندیدم

    اونموقع که ما اون پوزیشن رو از شما میدیدم خیلی هامون میگفتیم که استاد رو ببین چقدر ریلکسه و چجوری میشینه پشت فرمون و …

    اما من الان به این درک رسیدم که اون پوزیشنه طبیعی نبود بدن شما شما رو به سمت همچین پوزیشنی سوق میداد چون انرژی کافی برای راست نگه داشتن خودش رو نداشت چون راست بودن بدن ی چیز طبیعیه و الان من دارم این رو در مورد بدن شما میبینم .طبق همون چیزی که توی دوره سلامتی میگین الان بدن شما و کمر شما اونقدر راست و کشیده شده پاهای شما اونقدر صاف و راست و کشیده و دراز شدن که دیگه اصلا بدن شما تمایلی به اون پوزیشن قبلی نداره یعنی اگر بخواد هم نمیشه اصلا جا نمیشن اینقدر کشیده شدن هرکسی فایل های قبلی شما رو با این فایل ها و مخصوصا این فایل مقایسه کنه متوجه این تغییرات میشه

    من خودم از اون دسته افرادی بودم که قانون سلامتی رو خریدم با وجود اینکه چاق نبودم و به ظاهر هم بدنم سالم بود که البته این رو هم با اومدن توی این مسیر و بودن با شما بدست آوردم و تا چند ماه صددرصد بهش عمل میکردم و در عرض 2 ماه 10 کیلو کم کردم اونم منی که 58 کیلو بودم و رسیدم به 48 .خیلی لاغر شده بودم جوری که هرجا میرفتم همه تعجب میکردن و فکر میکردم من سرطانی چیزی گرفتم اما من سرشار از انرژی بودم و سبک و سرحال .

    اما امان از مهم بودن حرف مردم اونقدر اون حرفا تکرار شد که من کم آوردم و دیگه صد درصد عمل نکردم به دوره هرچند که باز هم خدا رو شکر میکنم که باز با این وضعیت هم نتایج اونقدر عالی هست و میل من به خوردن خیلی از غذاها از بین رفته و اصلا تعجب میکنم من چجوری ی زمانی اینها رو میخوردم و الان فقط 3 وعده اصلی رو میخورم و چقدر هزینه های من کم شدم و بیشتر میتونم پس انداز کنم و خواسته ام رو عملی کنم چقدر وق و انرژیم آزاد شده و چقدر دارم متفاوت از بقیه عمل میکنم و راضی هستم از این سبکی که کامل نیست اما همین هم خیلی برام سود و منفعت داشته

    اما در مورد بقیه دوره ها و افیل ها و کار کردن روی خودم خدا رو شکر توی این 4 سال هم تعهد داشتم و هم استمرار و هیچ وقت نشده که من بخوام به عقب برگردم واین آموزش ها رو رها کنم و سرم به سنگ بخوره و دوباره بیام و تعهد بدم و شروع کنم .نه هیچ وقت این برای من توی این 4 سال اتفاق نیفتاده .حالا بقول شما بعضی وقتها نتونستن ذهنم رو کنترل منم و در حد ی روز از مسیر خارج شدم اما باز با همین فایل ها و آگاهی ها خودم رو آروم کردم و ادامه دادم و ادامه میدم و بقول شما تایج داره نشون میده که باورها تغییر کرده و نمودش هم متفاوت شدن رفتارهای منه

    استاد جان دیروز واسه ی مصاحبه ای رفته بودم و الان وقتی دارم دیروزم رو بررسی میکنم متوجه تغییرات مثبت در رفتارها و عملکردم میشم :

    اولا که همونطوری که از خداوند خواسته بودم خیلی سریع ماشین گیرم اومد هم از این ور و هم از اون ور

    بعدش توی تمام مسیری که توی ماشین بودم فقط کوهها و درخت های اطراف جاده رو نگاه میکردم و مدام حرف های شما توی ذهنم مرور میشد در مورد فراوانی همه چیز از جمله کوهها و درخت های رشته کوه زاگرس و قسمتی که توی شهر و استان ماست چیزی که همیشه ما رو ازش میترسوندن که درخت های بلوط دارن از بین میرن و خشکسالیه و هیزم نیست و از این چرت و پرت ها .وقتی داشتم دقت میکردم به درخت ها ی سوال از خودم پرسیدم که تا حالا کی تونسته همین درخت های همین ی تیکه ی زاگرس رو که توی شهر و استان ماست بشماره ؟!!!!!! که بدونه اصلا کم شدن یا نه .پس این حرفه چرته .من حتی نتوستم بشمارم توی ی متر مربعش چند تا درخت هست

    کی تا حالا تونسته برگ های یکی از این درخت ها ی بلوط رو بشمره که چند تاست فقط یکی ی درخت ؟!!!!!!!

    خدای من اصلا وقتی به اینا فکر میکردم چقدر باور فراوانی توی ذهنم تقویت میشد

    تازه وقتی به مرکز استانمون رسیدم که چند سالی بود نرفته بودم دیدم چقدر تغییر کرده و چه ساختمونها و بناهایی ساخته شده که قبلا نبود چه مغازه های بزرگ و شیکی اگر ایناها نماد فراوانی نیست پس چیه

    توی مسیری که داشتیم میرفتیم نرسیده به یکی از شهرها چقدر خونه باغ و خونه های ویلایی دیدم که قبلا نبود

    چقدر از دیدن زردالوهایی که توی ی باغ کوچیک پرورش داده بودن به ذوق اومدم

    چقدر خدا رو شکر کردم که با وجود اینکه من و خواهرم با هم مصاحبه داشتیم اما مصاحبه گر من همونطوری که خواسته بودم خیلی آدم آسون گیر و شاد و خندانی بود و خیلی سریع کار رو انجام داد ولی مال خواهرم تقریبا ی ساعت طول کشید و چه سوال هایی که نپرسیده بود

    چقدر همونطوری که از خداوند خواسته بودم بموقع رسیدیم خونه و من تونستم خیلی راحت کلاس هام رو برگزار کنم

    چقدر از اینکه کارت پولم از رزق خداوند پول توشو بود جوری که من نگرانی بابت هزینه ها نداشتم و خیلی راحت هزینه ها رو پرداخت میکردم خوشحال بودم

    چقدر از اینکه توی ماشین هیچ کس صحبتی نکرد راجع به چیز منفی و تمام مسیر رفت و برگشت توی سکوت مطلق سپری شد جوری که من یا پی دی اف میخوندم یا فایل های شما رو گوش میکردم نشان از تغییر فرکانس های من داشت

    و همه ی اینها نشان از تغییرات بنیادین باورها داره که اینقدر کارها داره برای من راحت و متفاوت از دیگران پیش میره نشان از استمراری که توی این مسیر داشتم

    دیروز داشتم ی مطلبی رو میخوندم در مورد شاهدان روز قیامت که یکیش همون اعضا و جوارح بدن بودن که توی قرآن هم خیلی راجع به اعضای بدن و ارتباط اونها با دریافت یا عدم دریافت هدایت ها صحبت شده همون جایی که خداوند راجع به سمع و بصر و افوا ههم صحبت میکنه و به یاد آوردم که قبلا از اومدن توی این مسیر چقدر از این مساله وحشت داشتم که روز قیامت قراره این شاهدان چجوری برای من شهادت بدن و قطعا اگر اون موقع از دنیا میرفتم علیه من بودن

    اما الان خدا رو شکر با این آگاهی ها اون ترسه از بین رفته چون حواسم به جوارحم هست و دارم میبینم نشانه های این رو که :

    ساهاست من گوشم رو به روی اخبار و چیزهای بد مسدود کردم جوری که وقتی دیروز از من پرسیدن اخبار گوش میدی من با جرات گفتم نه سالهاست گوش نمیدم

    وقتی از من پرسیدن مساله روز دنیا چیه اظهار بی اطلاعی کردم چون واقعا نمیدوستم توی دنیا چه خبره چون سالهاست برام مهم نیست و فقط برام مهمه توی دنیای خودم چه خبره

    وقتی ازم پرسیدن نظرت راجع به حجاب چیه گفتم خداوند توی قران گفته برای اینکه اذیت نشم حجابم رو رعایت کنم و من بیرون همینی هستم که الان پیش شما هستم ی دختر مانتویی که قبلا چادری بوده اما الان با درک مانتویی شده نه با تقلید

    وقتی ازم پرسیدن توی فضای مجازی هستی گفتم دارم واتس آپ و تلگرام ولی اصلا بهشون سر هم نمیزنم که ببینم چه خبره مگر برای تدریسی چیزی

    وقتی ازم پرسیدن که چه کار میکنی که وقت نماز یادت نره من گفتم من دایم الصلاتم و بدون ساعت

    وقتی ازم خواستن قران بخونم من با عشق این کار رو انجام دادم چون مدتهاست دارم این کار رو انجام میدم و جنس آیه ها برام آشنا بود

    وقتی در مورد آرایش ازم پرسیدن و من گفتم فقط بعضی وقتها ضد آفتاب میزنم علیرغم اینکه میدونستم باورشون نمیشه یا فکر میکنن من دروغ میگم من خوشحال بودم که خودم بودم حقیقت رو گفتم

    و الان هم راضیم از عملکردم حتی اگر اون جواب هایی که دادم به مضاق اونها خوش نیومده باشه چون رزق و روزی من رو داره خدا میده نه اونا

    وقتی ی برسی میکنم از خودم میدونم هنوز خیلی ترمزها دارم که باید شناسایی و برطرف بشن تا باز هم درهای نعمت و رحمت بیشتری بروم باز بشه واین مسیر بهبود همیشگیه اما بخودم نمره قبولی میدم توی آزمون استمرار و تعهد

    سپاسگزارم استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: