پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
3-به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمیگردند؟
بنظر من تنها دلیلی که ادامه نمیدیم و برمیگردیم به الگوهای قبلی خودمون،اینه که فراموش میکنیم که؛ ((اصن چرا اومدیم تو این مسیر؟!!))
به قول استاد؛ ((تصویر نهایی رو فراموش میکنیم…به محض اینکه تصویر از ذهنت گم بشه انرژیتو از دست میدی!!
یعنی افراد موفق(مثل استاد) افرادی هستن که تصویر رسیدن به هدف شون رو همیشه تو ذهن شون نگه میدارن.
باید هرروز تصویر نهایی رو ببینی و به یاد خودت بیاری،اینجوری هی ذوق داری که ادامه بدی و ادامه بدی و ادامه بدی…))
خیلی از ماها فک میکنیم به خاطر تنبلیِ که تغییر نمیکنیم یا یک مسیر درست رو ادامه نمیدیم اما به قول استاد موضوع اصن تنبلی نیست هیچوقت!!
تنبلی به معنای بی انگیزگیِ…
اگر مسیر درست رو ادامه نمیدیم چون وسط راه انگیزه هامونو از دست میدیم!!
چون یادمون میره که اصن براچی اومدیم تو این مسیر؟قرار بوده به چه چیزایی برسیم؟
تصویر نهایی رو فراموش میکنیم!
یک مدت کوتاهی نتایج خوبی میگیرم و بعد دیگه درگیر روزمرگی میشیم…
درگیر نتایج میشیم…
به قول استاد در لایو شماره 21؛
((انسان فراموش کاره…آدم خیلی زود فراموش میکنه که داره با افکارش زندگیشو رقم میزنه.
یعنی یکسری نتایج تو زندگی آدم میاد بعد ممکنه ما درگیر اون نتایج بشیم.
مثلا من با کار کردن روی باورهام،با احساس سپاسگزاری،با توجه به نکات مثبت خودم و دیگران، یک رابطه ی عاطفی خیلی خوبی رو که اصن برام باورنکردنی بوده،جذبش کردم و رفتم تو اون رابطه،اولش خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم و بعد اتفاقی که میوفته اینه که ما یواش یواش عاملی که سبب شد این نتایج رخ بده رو یادمون میره و فراموش میکنیم همه چی رو و میریم تو دل نتیجه و بعد انقدر درگیر میشیم و یادمون میره و برمیگردیم به همون ویژگی های قبلی مون که اون رابطه هه میترکه!!
یعنی اولش خیلی خوب پیش میره و بعد یواش یواش به سختی میرسه و بعد یواش یواش نابود میشه!!
بعد ممکنه بعضی ها به این نتیجه برسن که ((قانون جواب نداد)) وبعضی ها ممکنه یه ذره بهتر فکر کنن و بگن((قانون جواب داد تاوقتی که من داشتم ازش استفاده میکردم!!))
ولی من درگیر اون رابطه شدم،همون رابطه ایی که بواسطه ی “قانون” برام بوجود اومد،ولی من به جای اینکه اون مسیر درستی که باعث شد همچین نتیجه ایی رو خلق کنم،ادامه بدم ،رفتم درگیر حواشی شدم…
فراموش کردم اون تمرکز بر نکات مثبت رو…
یواش یواش شروع کردم به گیر دادن و غر زدن و تمرکز بر نکات منفی،یواش یواش رفتم تو حالت وابستگی و…
خیلی از ماها فراموش میکنیم که عامل اصلی رسیدن ما به خوشبختی،چی بوده؟!!
“اصل” رو فراموش میکنیم…
اما اگر همیشه و مدام به خودمون یادآوری کنیم که “قانون” چیه، “اصل” چیه ، باعث میشه که مدام خودمون رو مونیتور کنیم،افکارمون رو مونیتور کنیم،احساس مون رو مونیتور کنیم…
آلارم هایی که دارن بهمون میگن که داریم از مسیر خارج میشیم رو بفهمیم…))
به یاد آوردن نتایج…
به یاد آوردن نتایج…
به یاد آوردن نتایجی که با همین عمل کردن به “قانون” برامون رخ داده…
سپاسگزاری کردن بخاطر این نتایج…
اینا باعث میشه که ادامه بدیم و برای انگیزه داشتن و ادامه دادن هم استاد تکنیک بینظیر “اهرم رنج و لذت” رو پیشنهاد میدن همیشه…
در قسمتی از مقاله خانم شایسته عزیز هم خیلی نکته جالبی بود در مورد تغییر کردن یا ادامه دادنِ مسیر درست:
((مهم ترین ویژگی افرادی که خیلی راحت از تغییر استقبال می کنند نسبت به افرادی که به سختی تغییر می کنند، این است که آنها، تمرکزی مداوم دارند بر نکات مثبت، زیباییها و تجارب دلخواهی که قرار است با حرکت در آن مسیر، به دست آورند.بدون اینکه به چگونگیاش فکر کنند.
آنها سریع تغییر میکنند چون مدام به نتیجهای متمرکز شدهاند و پاداشهایی را به خاطر میآورند که، آن تغییر در زندگیشان ایجاد خواهد کرد.
وقتی استاد عباسمنش تصمیم میگیرد تا تغییری را درباره یک موضوع یا رفتار ایجاد کند، به طور مداوم، در حال صحبت کردن، به یادآوردن و توجه کردن درباره پاداشی است که در صورت ایجاد آن تغییر در زندگیاش ایجاد میشود…))
رنج و لذت ها رو باید مدام برای خودمون یادآوری کنیم.
لذت ها و منفعت های ادامه دادن این مسیر درست…
رنج ادامه ندادن این مسیر و برگشتن به همون مسیر قبلی و عواقبش…
و یادآوری این نکته که هیچ چیزی تو این جهان ثابت نمیمونه…
اگر من تغییر نکنم،اوضاع ثابت نمیمونه،همه چی بدتر میشه!
اگر من بهتر نشم،همه چی بدتر میشه!
ورودی های ما، دارن خروجی زندگی مارو میسازن…
ورودی ها درست باشن همیشه،خروجی هم همیشه درسته…
حالا این ورودی ها میخواد ذهنی باشه(افکار درست،توجهات درست) یا ورودی های جسمی باشه(تغذیه ی درست)